eitaa logo
سفره دینی
80 دنبال‌کننده
252 عکس
152 ویدیو
15 فایل
ارائه معارف قرآن و اهل بیت علیهم السلام در سفره دینی توسط گروه تبلیغی شهید آیت الله مدنی رضوان الله تعالی علیه پاسخگوی اعتقادی @abdolhosein_rasi
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 از او /کتاب سوم/ 🌷 📎 نشر عماد فردا، 1390 ✂️قسمتی از کتاب: از خواب پرید. هنوز در خلسه ی خوابی بود که دیده بود. نشست. پایش سبک شده بود. تمام باندها باز شده بودند و روی تشک افتاده بودند. که محمد در عالم خواب به پایش بسته بود، هنوز روی پایش بود. بوی ، هوش از سرش می برد. ا... ا... ا... از آن شال اکنون تکه ای کوچک مانده که هنوز عاشقان و مشتاقان را به می آورد. 🌺نویسنده : نرجس شکوریان فرد 🌺 🌺@sofrehdini 🌺
🔸 برای اینکه پسرش سید محمد را با مسجد و نماز آشنا و علاقه مند کند، او را به مسجدی می برد که در نزدیکی اش پارک یا محل بازی باشد. 🔹 خوب که بازی می کرد و از بازی سیر می شد، به او می گفت:«سیدمحمد جان! حالا بیا بریم مسجد. من با تو آمدم پارک، حالا تو با من بیا مسجد.» 📚برگرفته از کتاب 📚 🌺@sofrehdini 🌺
📚 🖊نوشته دکتر 🖊ترجمه سید محمد جواد مهری 🌱صفحه 157 کتاب: 🍀من در تاریخ جست و جو کردم که دلیل این نامگذاری («»)را بدانم تا اینکه برخورد کردم به سالی که معاویه بر حکومت چیره شد و آن سال را «عام الجماعه» سال جماعت خواندند. 🍀..... هنگامی که امام علی به شهادت رسید و معاویه بر حکومت مسلط شد، پس از که با داشت، معاویه فرمانروای مسلمین گشت و آن سال را به سال جماعت نام گذاری کرد. 🍀پس واژه «»، به این معنی است که این ها پیروان و اجتماع کنندگان بر خلافت او هستند؛ نه به معنای پیروان سنت رسول خدا...... با ما همراه شوید👇 🌺 @sofrehdini 🌺
هدایت شده از عبدالحسین راثی
🌷 از او /کتاب سوم/ 🌷 📎 نشر عماد فردا، 1390 ✂️قسمتی از کتاب: از خواب پرید. هنوز در خلسه ی خوابی بود که دیده بود. نشست. پایش سبک شده بود. تمام باندها باز شده بودند و روی تشک افتاده بودند. که محمد در عالم خواب به پایش بسته بود، هنوز روی پایش بود. بوی ، هوش از سرش می برد. ا... ا... ا... از آن شال اکنون تکه ای کوچک مانده که هنوز عاشقان و مشتاقان را به می آورد. 🌺نویسنده : نرجس شکوریان فرد 🌺 👥💬🗣 رسانه باشیم و این مطلب را با دوستان خود به اشتراک بگذاریم. با ما همراه شوید.👇 🆔 @abdolhoseinrasi با ما در ارتباط باشید.👇 🆔@abdolhoseinrasi
📚 🖊 🌹مجموعه ای از زندگی سال را دربر دارد و به دنبال نشان دادن دست یافتنی بودن مانند و به است. 🌹این برگرفته از روایت راویانی است که در جمع در حضور داشته اند و خاطرات خود را مراسم هفتگی نقل کرده اند. 🌹در این کتاب برای نشان دادن الگو های مطرح شده در خاطرات، ذیل هر خاطره بهترین و که اشاره به موضوع خاطره دارد، آورده شده است تا مبلغان و راویانی که می خواهند در مطرح کردن اشاره ای به و سخنان بیت علیهم السلام داشته باشد به آسانی از آن استفاده کنند. 🌺چشم هایش را بست. زیر لب چیزی گفت و شلیک کرد. اولین رو زده بود. 🌺برای بار دوم نشانه گرفت. چشم هاش رو بست. زیر لب ... 🌺پشت سر هم بچه ها شروع کردند به آفرین و احسنت گفتن... 🍀دومی رو هم زد . سومین موشک را گذاشت. نشانه رفت ... اما این بار خورد به تپه. 🍀جیپ رو از تپه آورد پایین. پیاده شد و شروع کرد به گریه. تانک ها داشتند نزدیک می شدند هر چه اصرار کردیم فائده نداشت. می گفت دیگه نمی تونم به هدف بزنم. 🍀قسمش دادند به جان امام.... 🌺 را مهمان باشید👇 •┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈• ✴️ https://eitaa.com/joinchat/1670185009Cbb0874656f
📚 🖊 🌺ادامه خاطره .... .... قسمش دادند به جان امام تکانی خورد و گفت باید دو رکعت بخوانم تو سجده نمازش شروع کرد به ... سرش را برداشت. اشک هایش رو پاک کرد و گفت: به یک شرط ادامه میدهم ... هیچ کس حق ندارد تشویقم کند. 🍀جیب را دوباره برد بالای .نشانه رفت ... نفربر آتش گرفت ... هلی کوپتر ... تانک و .... همه هاش به هدف خورد. عراق هم عقب نشینی کرد. 🍀با اصرار پرسیدم : چی شد سومت به هدف نخورد و آن قدر گریه و زاری کردی ؟ 🌺با لبخند گفت: من اعتقادم این است که کس دیگری است که گلوله ام را به هدف می رساند. 🍀قبل از شلیک اول و دوم با همه وجود آیه « و ما رمیت اذ رمیت ولکن الله رمی» (سوره آیه 17) را خواندم . نشانه گرفتم و چشم هایم را بستم. 🍀با صدای بچه ها چشم هایم را باز می کردم آنقدر کردند که باور کردم هستم که میزنم. در شلیک سوم چشم هایم را نبستم و نخورد. 🍀فهمیدم که بچه ها چه بلایی سرم آورد است . رفتم ، زاری، و ... تا بالاخره در آن حالت اولم برگشت.... 📚(بچه های محله من و تو ص 169) را به دوستانتون معرفی کنید.👇 •┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈• ✴️ https://eitaa.com/joinchat/1670185009Cbb0874656f
اسعدالله ایامکم با عرض سلام و آرزوی سلامتی برای همه اعضای کانال در کانال روی هر هشتک کلیک کنید موارد دیگر آن را در پایین متن با شماره و با کلیک بر روی فلش(بالا و پایین) 🔻🔺 قابل پیدا کردن و جستجوست. برای مثال روی موارد زیر کلیک کنید: فرازهایی از دعاهای روزانه ماه مبارک رمضان پیشنهاد برای مطالعه . شهدایی که مهمانشان بودیم را به دوستانتون معرفی کنید.👇 •┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈• ✴️ https://eitaa.com/joinchat/1670185009Cbb0874656f
در یک ملاقات خصوصی آقای از من پرسیدند که تو به چه خیال به کربلا آمدی؟ برای زیارت یا برای درس؟ گفتم: فعلا برای زیارت آمده ام و همراه من است ولی اگر او را به وطن رساندم دوباره برای درس خواندن خواهم آمد چون که دوره خواندم. و احتیاج به خواندن دارم که شوم. گفتند از که تقلید می کنی؟ گفتم: از شما گفتند: به فتوای من امروز و برای کوشش کردن برای تو است و رفتن و بر خلاف مقرراتی که در ایران بر خلاف اجرا می کند است بسیار داریم و و که بفهمد چه بگوید و با تقوی و متدین باشد کم داریم و تا زمانی که تو مجتهد شوی در باقی نخواهد گذاشت که از تو کند..... 📚 با نگاهی به 🖊 👇 •┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈• ✴️ https://eitaa.com/joinchat/1670185009Cbb0874656f
📚 ♻️نام کتاب: ✍️نویسنده: ♻️ناشر: برشی از کتاب صفحه 145: 🌿می گفت: «می خوام یه بفرستم ، به خاطر که رد نمی کنید؟» 🍃همه، همدیگر را نگاه کردند، گفتند: «نه، می کنیم، حالا چی هست ات؟» به ، ای اشاره کرد و گفت: «.» 🌹🍀🌹عید 🌹🍀🌹قربان 🌹🍀🌹عید 🌹🍀🌹فداکاری 🌹🍀🌹ایثار 🌹🍀🌹بندگی 🌹🍀🌹عشق و 🌹🍀🌹اخلاص 🌹🍀🌹بر شما 🌹🍀🌹 همراهان 🌹🍀🌹عزیز 🌹🍀🌹مبارک 🌹🍀🌹باد 👇 •┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈• ✴️ https://eitaa.com/joinchat/1670185009Cbb0874656f