🍃...تجربه زندگی...🍃
🎶♥️🎶 #تربیت_فرزند "اگر زد تو هم بزن"
اين جمله، آسيب فراواني به كودك خواهد زد و اين سوال پيش مي آيد که اگر كسي كار بدي كرد من هم ميتوانم آنرا تكرار كنم؟
به علاوه او را در خطر آسيب فيزيكي قرار مي دهيد و به كودک خشم، مجازات و كينه ورزي را آموزش خواهد داد.
کودک بايد بداند اگر زماني كار به برخورد فيزيكي رسيد، بهتر است دست خود را بالا بياورد و بگويد نزن.
با آموزش رفتار درست به فرزندمان، به او مي آموزيم كه در رابطه با ديگران ميتواند حد و مرز مشخصي قرار دهد و از خود دفاع كند.
اگر طرف مقابل به كار خود ادامه داد، کودک بايد محيط را ترك كند و عاقلانه ترين واكنش اين است كه با اين افراد درگير نشود.
ترك كردن محيط نشان ميدهد شخص فرق خوب و بد و درست و غلط را مي داند.
#تجربه
#سیاست
#عاشقانه
دلانه هات رو برام ارسال کن🍃🌸👇
@Aseman100
🍃...تجربه زندگی...🍃
🎶♥️🎶 خاطره ی نامزدی
.
😅🥵🤕🥺من وهمسرم یک سال ونیم نامزد بودیم تو این دوران خیلی بهمون سخت میگرفتن ؛ هم خانواده خودم چون اولین بچه بودم؛ از اون طرف هم برادرشوهرم هم خیلی به رفت وآمد ما سخت میگرفت (واقعا هنوزم که هنوزه نفهمیدم اون دیگه برای چی☹🙄🥺) یعنی شوهرم باید از هفت خوان رستم میگذشت میومد پیشم طفلی 🥰😅😉خلاصه یه بار بعد یک ماه ونیم شایدم نزدیک دو ماه دوری ؛ همسرم پنجشنبه به بهونه اینکه بریم زیارت اهل قبور (اینم بگم پدر همسرم تو بچگی فوت شده بودن) از مادرم اجازه گرفت که بیاد دنبالم بریم بیرون ؛ مادرم هم دلش سوخت گفت شب ابگوشت میزارم که دوست داری شام هم بیا پیش ما؛ همسرم هم ؛ از ذوق ؛ تلفنی چه برنامه ریزی هایی برای همین چند ساعت با هم بودنمون کرد و بهم تاکید کرد سر ساعت اماده باشم تا یه لحظه هم از دست ندیم 😜🥰😍🤩😘 یادمه برای شام ابگوشت تو زود پز بود همین که همسرم زنگ در خونه رو زد که بریم بیرون؛ این زود پز سوتش در رفت🥵 شبیه موشک جنگی از رو گاز بلند شد 😱😱 با سرعت نور از اشپزخونه که حالت اپن داشت پرت شد وسط پذیرایی خورد سقف 🥵🥵و تو شدت ضربه درش باز شد و اینبار فرود اومد زمین 😱😱 از اونورم همسرم که دید من دیر کردم و نرفتم بیرون ؛ اومد دنبالم داخل که زودتر بریم؛ پا گزاشتن همسرم به داخل خونه همانا ؛ باران نخود ولوبیا و گوشت رو سرش همانا 😱🥵☹😩😰اصلا یه وضعی بود تماشایی 😩😅تمام پرده ؛ سقف ؛ فرش؛ مبل همه چرب و چیلی 😶😶 نه تنها بیرون نرفتیم 😔 بلکه من و مادرم و همسرم تا چندین ساعت داشتیم خونه رو تمیز میکردیم خلاصه بگم ابر وباد ومه و خورشید فلک همگی دست به دست هم دادن که همون چند ساعتی که قرار بود با هم باشیم هم از دست بدیم 😅😅😩
#تجربه
#سیاست
#عاشقانه
دلانه هات رو برام ارسال کن🍃🌸👇
@Aseman100
🍃...تجربه زندگی...🍃
🌸🍃🌸🍃🍃🍃🍃🍃🍃 سیاست زندگی
🍃🍃🌼♥️🌼🍃🍃
✅آخرین باری ک ب شوهرتون گفتید دوستت دارم کی بوده؟ اصلا چند وقت یکبار بهش میگید؟هر روز دیگه ان شالله یک بار رو میگید حتما؟
💟بزارید گوشهاش پر بشه از این صدا
چقدر ناز و نوازشش میکنید؟ مشت و مالش میدید؟ ماساژش میدید؟ بوسش میکنید؟
همین جوری
ی دفعه ای
داره تلویزیون نگاه میکنه رد بشید از جلوش، مثل یه حوری، یه ماچش کنید نه مثل یه پارازیت وسط فوتبالش⛔️
🤔نت عاشقانه که مینویسید دیگه؟
مثلا لباس هاشو جمعه شب ک مرتب میکنید برا صبح، تو جورابش تو یه کاغذ ک "دوستت دارم کچل !ماله اون پاته😄"، یا رفتید بیرون رو در یخچال بچسبونید، یا رو هر جا
مثلا شب خوابه، با خودکار کف دستش بنویسی دوستت دارم😉
دوستت_دارم ورده زبونتون بشه
🔵شوخی میکنید؟ بزارید قلقلکتون بده☺️ رو کولش سوار بشید؟ بگید بیا آرایشم کن، رژ بدید دستش نقاشی بکشه رو صورتتون، بگید موهامو بباف، بگید یه لقمه بگیر دوتا بوسش کن بده بخورم
باهاش حرف بزنید
با جونم، با عمرم،با فدات شم، با زبون ریختن. با احترام، احترام، احترام
😔 مرده عصبانی میشه ی چیزی میگه؛ تو آب رو آتیش باش
نه لجبازی، نه با گوشه چشم و ابرو قیافه اومدن، نه با محل ندادن
💢مطمئن باشید ایشون میفهمه و
اینجوری میشید ملکه ی قلبش
😘هر روز منتظر اومدنش باشید
اصلا نپرسید کجایی چرا نمیای، پیام بدید
آقا این ماچ شما رو لب ما 💋خشک شد تشریف فرما نمیشی؟😊
🔹محبت
👈 این معجون شیر موز ما ته نشین میشه، هی همش میزنم تا بیای، بدو تا نرفته اون تهاااا، من عصبانی میشم، یا بغل ما مشتاقانه پذیرای شما میباشد😉
💕بکشیدش سمت خودتون نه کاری کنید که همش معطل کنه برای رسیدن به خونه
❌
❌خودتونم گول نزنید محبت الکی معلومه و ب دل نمیشینه
آخرین بار کی براش رقصیدی؟ بله شما
بلد نیسی؟😳 چراااا؟😥
ندیدی؟ خب ندیده باش
نمیتونی خودتو تکون بدی جلوش؟
دستاتو، کمرتو، باسنت رو؟
اگه این کارو کردی و خندید، گفت بلد نیسی، ادامه بده، یاد میگیری، بزار بهت بخنده ک نره با یکی دیگه بخنده، بزار بفهمه دوسش داری
😡خواهشا مثل یه دختر 14 ساله فکر نکنید؛ نگید خب خودش باید بفهمه، من دارم خونه کار میکنم، بیرون
من الم😊
من بلم😐
🙂یا اون خانمایی ک اعتقاد دارن ب مرد بگیم دوستت دارم پرو میشه
این حرفا رو همشو بزاری رو هم یه نون بربری بهت نمیدن ک هیچ کل زندگیت رو ازت میگیرن
محبت و احترام یادتون نره
#تجربه
#سیاست
#عاشقانه
دلانه هات رو برام ارسال کن🍃🌸👇
@Aseman100
آموزنده
🍃🌸
🤔شوهرش از شوهر من بهتر است
پسرش از پسر من باهوش تر است
خانه اش از خانه من بهتر است
🌷خداوند می فرماید:
☘وَ لا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلى ما مَتَّعْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَياةِ الدُّنْيا لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ وَ رِزْقُ رَبِّكَ خَيْرٌ وَ أَبْقى «طه/131»
🌼و هرگز به متاعى كه ما به گروهى از آنها دادهايم، چشم مدوز كه (اين) شكوفه و جلوهى زندگى دنياست (و ما مىخواهيم) تا آنها را در آن بيازمائيم و (به يقين) روزىِ پروردگارت بهتر و پايدارتر است.
👌حسد بی ادبی به خداست
خودت را با چشم و هم چشمی خسته نکن
🌷چون هر اندازه که چشم هایت فراتر رود، دلت تنگ تر می شود
🌷به آنچه خداوند برایت قسمت کرده است راضی باش
☺️و بر نعمت هایش شاکر باش
تا ثروتمندترین مردم شوی
و مطمئن باش کسی در دنیا نیست
که حق تعالی هـمه چیـز را به او عطـا
کرده است و هــر آنچیزی که الان دارا
هستی کس دیگری درطــــول زندگی آرزوی آن را داشته است.
دلانه هات رو برام ارسال کن🍃🌸👇
@Aseman100
🍃...تجربه زندگی...🍃
🎶♥️🎶 گفتمان #اعضا با والدین
.
سخنی با والدین
کاش والدین میدونستن بچه ها مخصوصا دخترهای نوجوانشون چقدر به آغوش مادر و محبت پدر نیاز دارن.
کاش بی دلیل و بدون انتظار فقط دخترهارو درآغوش میگرفتن و میبوسیدن و آرامش رو به وجود بچه هاشون تزریق میکردن.
سن نوجوانی فوق العاده حساس هست و نوجوان واقعا به حمایت کلامی و امنیت روانی احتیاج داره.
من خودم از این محبت محروم بودم. بخاطر همین به اولین کسی که دیدم دل بستم .چون محتاج دیده شدن بودم.دوس داشتم کسی رو داشته باشم که همین جوری که هستم دوسم داشته باشه.با تمام کاستی ها و خوبی هام بهم محبت کنه .واقعا تشنه آغوش گرم و دوستت دارم های بی دلیل بودم...
خداروشکر که همچین کسی رو سر راهم قرار داد .خدا کسی رو بهم داد که تو دریای محبتش غرق شدم.
ولی اون حس بی پناهی و اضافی بودن که تو نوجوانی داشتم هنوز هم آزارم میده .حتی گاهی گریه میکنم.
توروخدا بچه هاتون رو بغل کنین . بذارین با شنیدن صدای قلبتون آرامش بگیرن وبا زخم زبون آزارشون ندین.
🌺🌺🌺
#تجربه
#سیاست
#عاشقانه
دلانه هات رو برام ارسال کن🍃🌸👇
@Aseman100
🍃...تجربه زندگی...🍃
🎶♥️🎶 یک داستان عاشقانه ... ضعیفه کجایی . . .
پسر : ضعیفه ! دلمون برات تنگ شده بود اومدیم زیارتت کنیم !
دختر : توباز گفتی ضعیفه ؟
پسر : خب ، منزل بگم چطوره ؟
دختر : وااااای . . . از دست تو !
پسر : باشه ؛ باشه ببخشید ویکتوریا خوبه ؟
دختر : اه . . . اصلاباهات قهرم !
پسر : باشه بابا ، توعزیز منی ، خوب شد ؟ آشتی ؟
دختر : آشتی ، راستی گفتی دلت چی شده بود ؟
پسر : دلم ! آها یه کم می پیچه ! ازدیشب تاحالا !
دختر : واقعا که !
پسر : خب چیه ؟ نمیگم مریضم اصلا ، خوبه ؟
دختر : لوووس !
پسر: ای بابا ، ضعیفه ! این دفعه اگه قهر کنی دیگه نازکش نداری ها !
دختر : بازم گفت این کلمه رو . . . !
پسر : خب تقصرخودته ! میدونی که من اونایی رو که دوست دارم اذیت میکنم ، هی نقطه ضعف میدی دست من !
دختر : من ازدست توچی کارکنم ؟!
پسر: شکرخدا ! دلم هم پیچ میخوره چون تو تب وتاب ملاقات توبودم ، لیلی قرن بیست و یکم من !
دختر : چه دل قشنگی داری تو ! چقدر به سادگی دلت حسودیم میشه !
پسر : صفای وجودت خانوم !
دختر : می دونی ! دلم ، برای پیاده روی هامون ، برای سرک کشیدن تو مغازه های کتاب فروشی ورق زدن کتابها ، برای بوی کاغذ نو برای شونه به شونه ات را رفتن و دیدن نگاه حسرت بار بقیه . . .
آخه هیچ زنی که مردی مثل مرد من نداره !
پسر : می دونم ، می دونم ،دل منم تنگه ، برای دیدن آسمون چشمای تو . . .
برای بستنی شاتوتی هایی که باهم میخوردیم . . .
برای خونه ای که توی خیال ساخته بودیم ومن مردش بودم . . . !
دختر : یادته همیشه میگفتی به من میگفتی “ خاتون ”
پسر : آره ، آخه تو منو یاد دخترهای ابرو کمون قجری می انداختی !
دختر : ولی من که بور بودم !
پسر : باشه ! فرقی نمی کنه !
دختر : آخ چه روزهایی بودن ، چقدردلم هوای دستای مردونه ات رو کرده . . .
وقتی توی دستام گره می خوردن ، مجنون من . . .
پسر : ..
دختر : چت شد چرا چیزی نمیگی ؟
پسر: …
دختر : نگاه کن ببینم ! منو نگاه کن . . .
پسر: . . .
دختر : الهی من بمیرم ، چشات چرا نمناکه ، فدای تو بشم . . .
پسر : خدا ، نه . . . ( گریه )
دختر : چرا گریه میکنی ؟
پسر : چرا نکنم ، ها ؟
دختر : گریه نکن ، من دوست ندارم مرد گریه کنه ، جلو این همه آدم ، بخند دیگه ، بخند ، زودباش . . .
پسر : وقتی دستاتو کم دارم چطوری بخندم ؟ کی اشکامو کنار بزنه که گریه نکنم . . .
دختر : بخند، و گرنه منم گریه میکنما !
پسر : باشه ، باشه ، تسلیم، گریه نمی کنم ، ولی نمی تونم بخندم
دختر : آفرین ! حالا بگو برای کادو ولنتاین چی خریدی ؟
پسر : توکه میدونی من از این لوس بازی ها خوشم نمیاد ، ولی امسال برات یه کادو خوب آوردم . . .
دختر : چی ؟ زودباش بگو ، آب از لب و لوچه ام آویزون شد . . .
پسر : . . .
دختر : دوباره ساکت شدی ؟
پسر : برات کادو ( هق هق گریه ) ، برات یه دسته گل گلایل ! یه شیشه گلاب و یه بغض طولانی آوردم . . . !
تک عروس گورستان !
پنج شنبه ها دیگه بدون تو خیابونها صفایی نداره . . .
اینجا کناره خانه ی ابدیت مینشینم و فاتحه میخونم . . .
نه ، اشک و فاتحه
نه ، اشک و فاتحه و دلتنگی امان ، خاتون من ! توخیلی وقته که . . .
آرام بخواب بای کوچ کرده ی من . . .
دیگر نگران قرصهای نخورده ام ، لباس اتو نکشیده ام و صورت پف کرده از بی خوابیم نباش . . . !
نگران خیره شدن مردم به اشک های من هم نباش !
بعد از تو دیگه مرد نیستم اگر بخندم . . .
اما ، تو آرام بخواب . . .
#تجربه
#سیاست
#عاشقانه
دلانه هات رو برام ارسال کن🍃🌸👇
@Aseman100