. ▫️مروری بر نشست «ما و برنامه توسعه» 1⃣ جلسه اول (۲) 🔹حجت‌الاسلام نجات‌بخش: وقتی به مقوله «برنامه توسعه» فکر می‌کنم، خاستگاهش برای من مشاهده یک فضای پرتنش و آپرشوب در بیرون است؛ یعنی نزاع‌هایی که مدام در حال وقوع است و افرادی که پیوسته یکدیگر را متهم می‌کنند. 🔸هدف از پرداختن به برنامه توسعه و بحث‌های بنیادین، رسیدن به نقطه‌ای است که بتوانیم این زنجیره اتهام و بدبینی را قطع کنیم. اگر به آن «حقیقت ماجرا» توجه کنیم، شاید بتوانیم فضایی پدید آوریم که در آن، به جای یقه گرفتن از یکدیگر، بفهمیم که همه ما در یک «وضعیت تاریخی» مشترک گرفتاریم و خروج از آن، نه با افشاگری‌های رسانه‌ای، بلکه با آن «عزم برنامه» و بازگشت به نقطه تفکر ممکن است. 🔹می‌خواهم بگویم تصور کنید سنگ بزرگی جلوی درِ خانه‌ای افتاده و همه ما می‌خواهیم آن را جابه‌جا کنیم. در این میان، ناخودآگاه بیل و کلنگ ما به سر و صورت یکدیگر می‌خورد. یکی هل می‌دهد و دیگری آسیب می‌بیند؛ سپس ما شروع می‌کنیم به دعوا با یکدیگر که «چرا به من ضربه زدی؟». واقعیت این است که ضربه خورده است و مقصر هم ما هستیم، اما باید کسی باشد که تذکر دهد: «ببینید، مشکل اصلی این است که زورمان به آن سنگ بزرگ نمی‌رسد؛ این چوبی که به سرت خورد، بر اثر آن سنگ بزرگ و فشار کار بود، نه لزوماً از سرِ دشمنی.» 🔸سؤال اینجاست که آیا می‌توانیم از این حیث به مسئله «ما و برنامه توسعه» فکر کنیم؟ حتی اگر در این جلسات به هیچ راهکار قطعی و اجرایی هم نرسیم، باز هم تلاش برای باز کردن این زبان و فهمِ مشترک، یک ضرورت است. فضای دانشجویی ما امروز یا بی‌تفاوت شده و همه‌چیز را کنار گذاشته است، یا درگیر جنجال‌های بیهوده است؛ می‌خواهد پلاکاردی به دست بگیرد و بر سرِ فلان موضوع یا فلان رانت و خودروی مسئولان فریاد بزند. اما دانشجویی که باید آینده را بسازد، اکنون وسط دعوایی افتاده که اصلاً نمی‌داند ماهیت آن چیست. 🔹وقتی شما اقتصادی ندارید (به معنای علمی آن) و صرفاً به نحو سنتی میان منابع محدود در حال تقلا هستید، نتیجه‌ای جز جنگ و نزاع حاصل نخواهد شد. در چنین وضعیتی، هر کس برای بقای خود ناچار به اصطکاک با دیگری است. اما توسعه یعنی گشودنِ راه و ایجاد فرصت برای همگان، تا به جای نزاع بر سرِ داشته‌های موجود، افق‌های جدیدی خلق شود. بر روی این موضوعات باید در جلسات آینده بیشتر و عمیق‌تر گفتگو کنیم. ۲ از ۲ 🔻مطالعه ی کامل این متن: https://soha-sima.ir/4256/ @soha_sima

‌ دیدی ای دل که غمِ عشق دگربار چه کرد چون بشد دلبر و با یارِ وفادار چه کرد آه از آن نرگسِ جادو که چه بازی انگیخت آه از آن مست که با مردمِ هشیار چه کرد #خون_ایران #حاج_قاسم_سلیمانی @soha_sima

‌ آدم در بهشت در تمنای «مُلکِ لایَبلی» افتاد و نحوه‌ای از بودن را تمنا کرد که از بلا دور باشد، غافل از آنکه بهشت لِقا و رؤیت جز به بلا میسر نمی‌شود؛ لاجرم هبوط پیش آمد و انسان خود را در جهان عداوت و ‌کینه یافت. زندگی هایی که خود را در فرار از بلا تعریف می‌کنند، با عداوت و کینه روبرو می‌شوند. در این میان این حاج قاسم‌ها بودند که همچنان خود را در بهشت لقا و رؤیتِ حق حفظ کردند و بلاهای روزگار را به جان خریدند و هرجا خطری در میان بود، سینه خود را مهیای گلوله‌ها کردند. 🎙 بشنوید| #از_مُلکِ_لایَبلی_تا_مُلکِ_سلیمانی #اشاره_فتح #زندگی_را_با_قوت_ادامه_دهید #شب‌های_قدر_انقلاب_اسلامی #طوفان_الاقصی #خون_ایران @soha_sima

‌ 🎙تاملی در کتاب؛ انقلاب اسلامی و چگونگی تحقق آینده دینداری ما اثر #استاد_طاهرزاده به بیان حجت الاسلام نجات‌بخش 🔸جلسه سی یکم 📅 ۲ دی ماه ۱۴۰۴ #آینده_دینداری @soha_sima

‌ ‌«دانشجو و حل مسائل کشور» نشست و گفتگو با عنوان: 🔰...ما و برنامه توسعه... تاملی در بنیان‌های توسعه و پیشرفت جلسه هفتم ● چهارشنبه ۳ دی ماه ۱۴۰۴ ● ساعت ۱۷:۴۵ ◇ #سرای_هنر_و_اندیشه #ما_و_برنامه_توسعه @soha_sima

‌ 🎙 ما و برنامه توسعه ● تاملی در بنیان‌های توسعه و پیشرفت 🔹 جلسه ششم ● دوشنبه ۱ دی ماه ۱۴۰۴ #ما_و_برنامه_توسعه @soha_sima

‌ ...به دنیا آمد، کار کرد و شهید شد... ● به مناسبت پنجمین سالگرد شهادت #حاج_قاسم_سلیمانی ◇

متن خوانی و گفتگو
  گزیده‌هایی از کتاب

"قاسم"

به روایت مرتضی سرهنگی

◇ ● از چهارشنبه سوم دی ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۹:۳۰ @skybook @soha_sima