@sokhanetarikh
#نشست
هماندیشی «عبودیت و تمدن» 21 الی 23 فروردین 1402 برگزار می گردد.
کانال سخن تاریخ
👉 https://eitaa.com/sokhanetarikh
@sokhanetarikh
#همـایش بین المللی «معـارف نبـوی و چـالش هـای جهـان امروز» ۱و۲ خرداد 1402 برگزار می گردد.
کانال سخن تاریخ
👉 https://eitaa.com/sokhanetarikh
@sokhanetarikh
#مقاله
بررسی جامعهسازی قرآن در بستر تاریخی نزول
نویسندگان: رضا شکرانی و هادی سلیمی
بسیاری از آیات قرآن رنگ و بوی اجتماعی دارند و از مباحث این کتاب الهی بر می آید که طرح ریزی جامعهای خاص، مد نظر آن بوده است.از همین رو تألیفات گوناگونی پیرامون مسائل اجتماعی قرآن به نگارش درآمده و همواره این موضوع توجه پژوهشگران را جلب کرده است.
از سوی دیگر قرآن کریم در یک بستر تاریخی و در شرایط مختلف نازل شده ولی تاکنون کمتر کوششی در جهت مطالعه مباحث اجتماعی قرآن منبطق با ترتیب نزول انجام شده؛ حال آنکه چنین رویکردی میتواند نکات تفسیری جدیدی را آشکار کند. پژوهش حاضر با همین هدف به نگارش درآمده است.
بدینسان، سعی بر آن شده تا آیات اجتماعی قرآن طبق روایات معتبر ترتیب نزول تنظیم شود و مراحل مختلف شکل گیری جامعه آرمانی مد نظر قرآن کشف شود.
با مقارنه این آیات به دست می آید؛قرآن کریم در سور ابتدایی مکی تعصبات نژادی جامعه جاهلی را در هم میشکند و دعوت میشود که انسانها بر پایه توحید و دین خدا متحد شوند و جامعه تشکیل دهند.پس از این مراحل و در سالهای نزول قرآن در مدینه نوعی خاص از جامعه بنیان نهاده میشود که روابط در آن بر پایه تقوی،عدالت،اصلاح و اخوت شکل میگیرد.
برای مشاهده متن کامل مقاله به آدرس زیر مراجعه نمایید:
https://b2n.ir/f14545
کانال سخن تاریخ
👉 https://eitaa.com/sokhanetarikh
@sokhanetarikh
#مصاحبه
سید مرتضی میرحسینی، نویسنده: آقامحمدخان در تاریخ ما به سنگدلی مشهور است و میگویند هرچه کرد و هرچه در صدد انجام دادنش برآمد بیش از هرچیز از نفرت بود. با اتکا به این نفرت عمیق، مصایب بسیاری مثل قتل پدر، آوارگی و تبعید و اسارات را تاب آورد و سرانجام از میان شعلههای آتش جنگهای داخلی خاندان زند بیرون زد و پادشاهی را از چنگ وارثارن کریمخان بیرون کشید. نمیشود تصویر تاریخی آقامحمدخان را درست دید مگر با درنگ بر آنچه او بقایای جسد کریمخان و بعد هم با آخرین وارثش یعنی لطفعلیخان کرد.
برای مشاهده متن کامل مصاحبه به آدرس زیر مراجعه نمایید:
https://b2n.ir/w26455
کانال سخن تاریخ
👉 https://eitaa.com/sokhanetarikh
@sokhanetarikh
#نشست «نقش سیاسی ایلات و طوایف کرمانشاه در دوره زندیه» با ارائه دکتر فریبرز ویسی و دکتر پوریا اسمعیلی 22 فروردین 1402 برگزار می گردد.
کانال سخن تاریخ
👉 https://eitaa.com/sokhanetarikh
@sokhanetarikh
#کرسی علمی_ترویجی «عصری سازی سیره و سبک زندگی معصومان» با ارائه حجتالاسلام والمسلمین دکتر ناصر رفیعی محمدی و نقد دکتر نعمت الله صفری فروشانی و حجتالاسلام و المسلمین دکتر حسین عبدالمحمدی 26 فروردین 1402 ساعت 10 الی 12 در سالن شهید عارف الحسینی به صورت حضوری و برخط برگزار می گردد.
لینک پخش آنلاین:
https://vc.miu.ac.ir/tarikh
کانال سخن تاریخ
👉 https://eitaa.com/sokhanetarikh
@sokhanetarikh
#مقاله
عظمت مقام امام علی
نویسنده: عبدالله جوادی آملی
شناخت مقام والای حضرت علی (علیه السلام) و شناساندن آن، جز برای امامان معصوم مقدور نیست، از این رو مناسب است برای شناخت آن حضرت به پاره ای از سخنان خود ایشان تمسّک کنیم که نشان دهندهٴ اعتلای مقام حکیمانهٴ وی است.
۱ ـ در خطبهٴ ۱۹۲ از نهج البلاغه هنگامی که ظهور اسلام را تشریح می کند و رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) را می ستاید، می فرماید:
رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) مرا در همان اوایل زندگیم در دامن خویش می پروراند و هر روز بابی از علم و اخلاق به روی من می گشود و مرا به اقتدای آن فرا می خواند:
«یَرفَع لى فى کُلّ یومٍ مِن أخلاقِه عَلَماً ویأمرنى بالاقتداءِ بِهِ». و هر سال که مجاور کوه حرا می شد و در جوار آن به عبادات می پرداخت، من او را می دیدم و جز من کسی وی را نمی دید: «ولقد کان یُجاور فی کلّ سنةٍ بِحِراء فَأراه وَلایَراهُ غیرى».
در خانه ای که اسلام در آن ظهور کرده بود غیر از رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و خدیجه (علیهاالسلام) کسی در آن نبود و من سومین نفر آن دو بودم. نور وحی و رسالت را می دیدم و نسیم نبوت را استشمام می کردم:
ولم یجمع بیتٌ واحدٌ یومئذٍ فى الإسلام غیر رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) وخدیجة وأنا ثالثهما. أری نور الوحی والرّسالة و أشمّ ریح النبوّة.
آن شامهٴ غیبی که نسیم غیبی را استشمام می کند و در انبیا (علیهم السلام) وجود داشت، در علی (علیه السلام) نیز بود.
وقتی برادران یوسف از مصر حرکت کردند و پیراهن وی را به همراه خود آوردند، در فاصلهٴ چندین فرسنگی، حضرت یعقوب (علیه السلام) با قاطعیت و تأکید فرمود: من نسیم و بوی یوسف را استشمام می کنم: ﴿إنّی لأجد ریح یوسف لولا أن تفنّدون﴾. ۱
شامه ای که از غیب می بوید، شامه ای مُلکی و مادی نیست، چنان که نبوّت نیز مربوط به عالم طبیعت و مُلک نیست و تنها با حسّ بویایی ملکوتی می توان نبوّت را که امری غیبی است، تشخیص داد.
حضرت علی (علیه السلام) سپس می فرماید: من هنگام نزول وحی بر پیامبر، صدای نالهٴ شیطان را می شنیدم؛ به رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) عرض کردم: این آهنگ و ناله ویژه شیطان از کجا به گوش می رسد؟
فرمود: این افسوس شیطان است که فهمید دیگر پرستش نمی شود؛ چون جایی که وحی و نبوت و رسالت حکومت کند، آنجا شیطان عبادت نمی شود: «ولقد سمعت رنّة الشیطان حین نزل الوحى علیه (صلی الله علیه و آله و سلم) فقلت: یارسول الله ما هذه الرنّة؟ فقال: هذا الشیطان قد أیس من عبادته». آنگاه فرمود: ای علی هر چه را من می بینم تو نیز می بینی و هر چه را من می شنوم تو نیز می شنوی، جز آن که تو پیامبر نیستی، لیکن وزیر من هستی و تو بر پایهٴ خیر استواری: «إنّک تسمع ما أسمع وتری ما أری إلاّ أنّک لست بنبیٍّ ولکنّک لوزیر وإنّک علی خیر». ۲
۲ ـ حضرت علی (علیه السلام) در خطبهٴ سوم که به خطبهٴ «شقشقیّه» معروف است، می فرماید: «ینحدر عنّى السیل ولا یرقی إلىّ الطیر»؛ من آن کوه بلندم که سیل علوم از من سرازیر می گردد! چون هر کوهی سیل خیز نیست و سیل فقط از کوه بلند و مرتفع بر می خیزد و هیچ پرواز کننده ای به مقام اوج گرفتهٴ من پر نمی کشد.
فکر اندیشمند عادی به مقام والای علی بن ابی طالب ره نمی یابد و تحمّل هضم و فراگیری علومِ سیل گونهٴ این حکیم الهی، مقدور افراد عادی نیست؛ زیرا در برابر سیل نمی توان ایستاد، بلکه باید از کناره های آن به قدر توان بهره برد.
۳ ـ آن حضرت در خطبهٴ ۱۸۹ در بیان مقام علمی خود، می فرماید: «أیّها النّاس! سلونى قبل أن تفقدونى فلأنا بطرق السماء أعْلم منّى بطرق الأرض».
در این کلام، آن حضرت برای خود دو نشئه قایل است، چنان که جهان نیز دو نشئه دارد: عالَم ظاهر و عالَم باطن، عالَم غیب و عالَم شهادت. ایشان می فرماید: جنبهٴ غیبی من قویتر از جنبهٴ شهادت من است! آگاهی من به علوم آسمانی بیش از آگاهی من به علوم زمینی است! زیرا غیب، قویتر از شهادت است و با خبران از غیبِ عالَم، قویتر از مرتبطان به عالَم شهادت هستند.
۴ ـ در خطبهٴ ۱۷۵ می فرماید: و اللّه لو شئتُ أن أُخبر کلّ رجلٍ منکم بمخْرجه و موْلجه وجمیع شأنه لفعلتُ! ولکن أخاف أن تکفروا فىّ برسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) ألا وإنّى مُفْضیه إلی الخاصّة ممّن یؤمّن ذلک منه.
سوگند به خدا! اگر بخواهم جریان زندگی شما، آغاز و انجام آن و ورود و خروج شما را در کارها تشریح کنم، می توانم؛ چون از گذشته و آیندهٴ شما به اذن خدا آگاهم؛ ولی خوف دارم که تاب نیاورید و بگویید: چون رسول خدا چنین نفرمود و علی (علیهالسلام) می گوید، پس علی (علیهالسلام) از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) بالاتر است و این مسأله، زمینهٴ انحراف فکری شما را فراهم سازد. آگاه باشید که با موالیان مورد اطمینان، بعضی از اسرار عالم را در میان می گذارم. این نمونه ای از احاطه علمی علی (علیهالسلام) به جهان غیب است وجهان غیب بر جهان شهادت احاطه دارد.
۵ ـ در خطبهٴ ۱۵۸ خود را سخنگوی وحی معرفی می کند و می فرماید:
ذلک القرآن فاسْتنطقوه ولنْ ینطق ولکن أُخبرکم عنه ألا إنّ فیه علم ما یأتی والحدیث عن الماضی و دواء دائکم ونظم ما بینکم.
قرآن سخن می گوید، شما از قرآن بپرسید ولی هرگز حرف نمی زند؛ لیکن من سخنگوی قرآنم و شما را از محتوای آن آگاه می سازم. آگاه باشید که علم آینده، سخن از گذشته، داروی دردها و نظم امور زندگی شما در قرآن است.
۶ ـ در خطبهٴ ۱۰۹ می فرماید: ما درخت نبوّتیم، درخت نبوّت در خاندان ما ریشه دارد و فیض رسالت در این خانواده فرود میآید و فرشته های خدای متعال به خاندان ما رفت و آمد دارند و قرارگاه علم، ما هستیم و چشمه سار حکمت ها ماییم: «نحْن شجرة النبوّة ومَحَطُّ الرّسالة ومختلف الملائکة ومعادن العلم ویَنابیع الحِکَم».
کانون و کان علم و حکم
حکمت علی و اولاد علی (علیهما السلام) هستند و همانگونه که قرآن کریم در تشریح حکمت، گویا و رساست، امیر مؤمنان (علیهالسلام) نیز که شاگرد بارز این کتاب و قرآن ناطق است، بهترین بیانگر حکمت خواهد بود.
وصفی را که خدا برای قرآن بیان فرمود، علی (علیه السلام) نمونهٴ آن صفت را برای خود تشریح می کند؛ خدا در عظمت قرآن می فرماید: ﴿لو أنزلنا هذا القران علی جبلٍ لرأیته خاشعاً متصدّعاً من خشیة الله﴾ آنقدر این قرآن وزین است که اگر آن را بر کوه نازل کنیم، کوه متلاشی می شود.
همانگونه که هضم مسائل سنگین، برای همه میسّر نیست و بسا افرادی را به صداع و سردرد مبتلا می کند، معارف بلند قرآنْ کوه را به صداع، تفرّق و تلاشی مبتلا می کند. و این مَثَلی است که ممثّل را روشن می سازد: ﴿وتلک الأمثال نضربها للنّاس﴾. ۳
امیر مؤمنان (علیه السلام) نیز پس از درگذشت سهل بن حنیف انصاری، که از اصحاب دیرینه و شاگردان مکتب مولی الموحدین بود، فرمود: اگر کوه بخواهد محبّتم را هضم کند، متلاشی می شود: «لو أحبّنى جبلٌ لتهافت»؛ ۴ یعنی تحمّل محبّت، هضم ولایت و معرفت
علی (علیه السلام) مقدور کوه نیست، همانگونه که هضم معانی بلند قرآن، مقدورش نیست.
۷ ـ در کلمات قصار ۱۸۴ می فرماید: «ما شککْت فى الحق مذ اُریته»؛ از آن لحظه ای که حق را به من نمایاندند و حق مشهود من شد، من در آن شک نکردم.
آری! علی (علیه السلام) که بر فطرت توحید زاده شده است: «فإنّى ولدتُ علی الفطرة»۵، از لحظه ای که حق را به آن حضرت نشان دادند در آن شک نکرد و تا آخر نیز بر آن استوار ماند.
۸ ـ امیر مؤمنان حضرت علی (علیه السلام) در یکی از نامه هایی که برای معاویه مرقوم فرمودند، مقداری از فضایل اهل بیت را تشریح کرده، می فرماید:
اگر خداوند در قرآن از خودستایی و برشمردن فضایل خود، نهی نفرموده بود ﴿فَلا تُزَکُّوا أنْفُسَکُم﴾۶ من گوشه ای از فضایل خانوادگی خود را برمی شمردم :
«وَلو لا ما نَهی الله عنه من تزکیة المرء نفسَه، لذکر ذاکر فضائل جمّة». این کار، شمارش نعمت های خدا در کمال خضوع و بندگی است.
سپس می فرماید: «فإنّا صنائع ربّنا والناس بَعدُ صنائع لنا»؛ ۷ ما ساخته شده و دست پرورده خدای خویش هستیم، ما ساختهٴ ربوبیت حقّیم و دیگران دست پروردهٴ ما هستند. ما علوم الهی را از مکتب «الله» آموختیم و دیگران از ما فراگرفتند. ما در کنار سفره وحی نشسته ایم و سایرین در کنار سفرهٴ ارشاد ما. ما در آموختن علوم و معارف نیازی به غیر خدا نداریم ولی دیگران نیازمند ما هستند که مجرای فیض خداوندیم.
این جملهٴ بلند در یکی از توقیعات حضرت بقیة الله (أرواحنا فداه) نیز آمده است: «نحن صنائع ربّنا والناسُ بَعدُ صنائعنا». ۸ شاگرد مستقیمِ خدای عزیز حکیم، خود نیز حکیم است. رسول اکرم لله که قرآن حکیم را از نزد خدای حکیم آموخت، حکیم است و علی ابن ابی طالب (علیه السلام) نیز که طبق آیهٴ مباهله (آل عمران، ۶۱) به منزلهٴ جان رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و مانند نفس مطهر او محسوب شده، از همین مکتب و علم لدنی برخوردار است و چشمه های حکمت از جان او می جوشد.
اگر کسی چهل روز «خالصاً لِوجْه الله» زندگی کند و تمام برنامهٴ چهل روزش برای رضای خدا باشد و مضمون ﴿قُلْ إنّ صَلاتی ونُسکی ومَحیای وَمَماتی للهِ رَبِّ العالَمین﴾۹ در جانش تجلی کند، چشمه های حکمت از جانش می جوشد و بر زبانش جاری می شود:
قال رسول اللّه (صلی الله علیه و آله و سلم): «من أخْلص لله أرْبعین یوْماً فجّر الله ینابیع الحکمة من قلبه علی لسانه». ۱۰
علی (علیه السلام) که تمام عمر را «خالصاً لِوَجهِ الله» زندگی کرد، در حکمت نظری به جایی رسید که فرمود: آنچه را
که از هم اکنون تا قیامت رخ می دهد از من نمی پرسید، جز آن که شما را آگاه میکنم: «لا تَسألوننى عن شىءٍ فیما بینکم وبین الساعة… إلاّ أنبأتُکم». ۱۱
این تحدّی، غیر از جمله ای است که فرموده: «أیّها الناس سلونى قبل أن تفقدونى فلأنا بطرق السماء أعلم منّى بطُرق الأرض»۱۲؛ پیش از آنکه مرا در بین خود نیابید آنچه می خواهید بپرسید؛ که من به راه های آسمان از راه های زمین آشناترم.
چنین انسانی که بر بام طبیعت، مُشْرِف است و به جهانی راه یافته که بر طبیعت مسلط است، در حکمت نظری و عملی حکیمی کامل، نامور و متأله خواهد بود.
۹ ـ در خطبهٴ ۱۹۲ حضرت علی (علیه السلام) می فرماید: من جزو گروهی هستم که در راه خدا از سرزنش ملامت کنندگان، باز نمی ایستند، سیمای آنان سیمای صدّیقان است؛ یعنی کسانی که هم در مقام اعتقاد صادقند و هم در مقام اخلاق و عمل. صدق در این سه قِسْم، برایشان ملکه و راسخ شده است: «وإنّی لمِنْ قومٍ لا تأخُذُهم فى الله لوْمة لائمٍ سیماهم سیما الصدّیقین».
و گفتارشان گفتار افراد نیک است: «وکلامهم کلام الأبرار». شب را زنده و آباد نگه می دارند: «عُمّار اللیل». شب آنان معمور است، نه بایر و مخروب، شب را به خواب نمی
گدرانند تا مخروب و ویران باشد، آن کس که در خواب است شب زنده و اباد ندارد:
گریه شام و سحرشکر که ضایع نگشت
٭٭٭٭ قطرهٴ باران ما گوهر یکدانه شد
زنده بودن شب و آباد کردن آن، باعث می شود که روز را هم روشن کند: «و منار النهار».
روشنی روز از قِبال افراد روشن ضمیر است؛ طبیعت را آفتاب روشن می نماید ولی جامعه بشری را أولیای الهی روشن میکنند، آنان روز را نور می دهند و
شب را آباد و زنده می گردانند و زمان را فروغ می بخشند و زمین را برکت می دهند.
به ریسمان قرآن چنگ می زنند: «متمسّکون بحبل القرآن». سنّت های خداوند و رسول را احیا می کنند و مقررات الهی را زنده نگه می دارند: «یُحْیُون سنن الله وسنن رسوله». اهل تکبّر و برتری طلبی و تجاوزگری و فساد نیستند: «لا یسْتکبرون ولا یَعْلُون ولا یُفسدون».
آنگاه در پایان خطبه می فرماید: دل های آنان در بهشت است و بدن هایشان در کار و کوشش: «قلُوبُهم فی الجَنان و أجْسادهم فى العمل»۱۳؛ جانشان در آن عالَم است و جسمشان در این عالَم؛ یعنی همزمان با این که جسم آنها مشغول عمل است، جان آنان در بهشت متنعّم است.
۱۰ ـ در خطبهٴ ۱۹۷ دربارهٴ اینکه آن حضرت (علیه السلام) پیرو راستین وحی بود و لحظه ای از مسیر وحی، فاصله نگرفت، می فرماید: «إنّى لم أرُدّ علی الله ولا علی رسوله ساعةً قطّ»؛ من لحظهای در برابر فرمان خداوند و رهبری های رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نایستاده و آن را رد نکردم، بلکه مطیع محض بودم.
در پایان همین خطبه می فرماید: «فوالذی لا إله إلاّ هو إنّی لعلی جادّة الحقّ وإنّهم لَعَلی مزلّة الباطل»؛ سوگند به خدا من در مسیر حق و در جادهٴ حقیقت هستم و آنها که مخالفند در لغزشگاه باطل قرار دارند.
آن چه گذشت، نمونه هایی کوتاه از معرفی حضرت علی بن ابی طالب (علیه السلام) از زبان خود آن حضرت (علیه السلام) بود «آفتاب آمد دلیل آفتاب»؛ چون شخصیتی مانند ایشان را باید رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و یا خود او معرفی کند، چنان که رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) خطاب به امیر مؤمنان (علیه السلام) می فرمایند: غیر از خدا و من، کسی تو را آنگونه که شایسته است، نشناخت: «ما عرفک حقّ معرفتک غیر الله وغیرى». ۱۴
علی (علیه السلام) از زبان شاگردان
شاگردان امام علی (علیه السلام) و بهره مندان مکتب آن حضرت نیز دربارهٴ شخصیت علمی و عملی وی بسیار سخن گفته اند.
مرحوم ثقة الاسلام کلینی (رحمه الله) از شاگردان برومند مکتب این حکیم الهی است که از مفاخر جهان تشیّع به شمار می رود و کتاب ارزشمند «کافی» او در اصول دین و فروع دین، از کتاب هایی است که در عِداد کتب معصومان (علیهم السلام) قلمداد می شود؛ چون ایشان کلام معصومان را در «کافی» جمع آوری کرده است.
کلینی (رحمه الله) در کتاب کافی، خطبهٴ توحید را از امیر مؤمنان (علیه السلام) نقل می کند که حاوی معارفی بلند است. حضرت علی(علیه السلام) وقتی مردم را به نبرد با معاویه دعوت می کند، پیش از آن که با آنان سخن بگوید، با خالق خود سخن می گوید و نخست از حمد و ثنا، وصف، شناخت و شناساندن خداوند متعال، که حکمت نظری است، کلام به میان می آورد:
«الحمد لله الواحد الأحد الصمد المنفرد الّذى لا من شىء کان ولا من شىءٍ خلق ما کان».
و در پایان خطبهٴ مزبور می فرماید:
بذلک أصف ربّى فلا إله إلّا الله من عظیم ما أعظمه ومن جلیل ما أجلّه ومن عزیز ما أعزّه وتعالی عمّا یقول الظالمون علوّاً کبیراً.۱۵
مرحوم کلینی (رحمهالله) پس از نقل پایان خطبه می فرماید: این خطبه از خطبه های مشهور آن حضرت است؛ تا حدی که در میان عامه نیز شهرت دارد. اگر کسی اهل اندیشه و تدبّر در مسائل توحیدی باشد، کافی است پیرامون این خطبه بیندیشد که مسائل عمیق توحیدی را در بردارد: وهذه الخطبة من مشهورات خُطبه (علیه السلام) حتّی لقد ابتذلها العامّة وهى کافیة لمن طلب علم التوحید إذا تدبّرها وفهم بما فیها. ۱۶
آن گاه می فرماید: اگر تمام جن و انس و خردمندان همهٴ جوامع بشری، گردهم آیند و در بین این جوامع، پیامبری نباشد و این اندیشمندان، که تنها از راه های عادی به مقام علمی رسیده اند، بخواهند دربارهٴ توحید خداوند سخن بگویند، هرگز نمی توانند مانند علی بن ابی طالب (علیه السلام) سخن بگویند: فلو اجتمع ألسنة الجنّ والإنس لیس فیها لسان نبىٍّ علی أن یُبیّنوا التوحیدَ بمثل ما أتی به بأبی وأمى ما قَدَرُوا علیه ولولا إبانته صلوات الله علیه ما علم الناسُ کیف یسلکون سبیل التوحید.۱۷
این ادعای کلینی (رحمه الله) تقریباً نوعی تحدّی همگانی است؛ شبیه همان بیانی که خداوند دربارهٴ قرآن کریم
فرموده است: ﴿قل لئن اجتمعت الجنّ والإنس علی أن یأتوا بمثل هذا القران لا یأتون بِمثْله ولو کان بعضهم لبعضٍ ظهیراً﴾۱۸؛ بگو اگر تمام جنّ و انس، گردهم آیند تا نظیر این قرآن را بیاورند، هرگز نمیتوانند، گرچه پشتیبان یکدیگ
یکدیگر باشند.
نمونه دیگری از بهره مندان مکتب پربار علوی نقل می کنیم تا روشن شود که بزرگان علم درباره احاطه حکیمانه حضرت امیر مومنان علی (علیه السلام) چه می گویند.
نهج البلاغه خطبه ای است که این گونه آغاز می شود: «یا له مراماً ما أبعده وزوراً ما أغفله و خطراً ما أفظعه»؛ وه! که چه مقصد بسیار دور و چه زیارت کنندگان بی خبر و چه کاری دشوار و مرگبار!
و در پایان آن چنین می فرماید: «إن للموت لغَمراتٍ هى أفظع من أن تُستغرَق بصفةٍ أو تَعتدل علی عقول أهل الدّنیا»؛ مرگ آنچنان بر هستی انسان مسلّط می شود و او را فرا می گیرد که وصف پذیر نیست، عقول دانشمندان، توان آن را ندارد که پدیدهٴ مرگ را به درستی تشریح کنند!
یکی از جمله های بلند خطبه مزبور این است که می فرماید: «لا یَتعارفون لِلیلٍ صباحاً ولا لِنهارٍ مساءً أىّ الجدیدَیْن ظَعنوا فیه کان علیهم سرمداً»۱۹؛ اینان خواه در شب سفر کنند و در سفر شب بمیرند، یا در روز مسافرت کنند و روزْ رخت بر بندند، سرمدی خواهند شد.
این جمله از غرر جمله های نهج البلاغه است و شارحان نیز در تشریح این جمله کوشش ها کرده اند ولی بسیاری از آنان به عمق این جملهٴ امام علی (علیه السلام) ره نیافته اند.
ابن ابی الحدید معتزلی در شرح این خطبه می گوید: این خطبه از عمقی عجیب برخوردار است و حاوی الفاظی بلیغ، مشکل و فصیح است که اگر کسی این فصل از نهج البلاغه را بررسی کند، خواهد فهمید که آنچه معاویه گفته است که: «کسی جز علی فصاحت را برای قریش بنیان گذاری نکرد» صحیح گفته است، اگر تمام فصحای عرب در جایی جمع باشند و این خطبه بر آنان قرائت شود شایسته است همگی به خاک افتاده، سجده کنند! همانگونه که شعرا برای قول عدی بن رقاع سجده کردند و در جواب اعتراض عده ای گفتند: ما جایگاه های سجده در شعر را می شناسیم، همانگونه که شما جایگاه های سجده در قرآن را می شناسید.۲۰
همان طور که قرآن سوره هایی دارد و در آن آیاتی است که اگر خوانده شود باید سجده کرد، علی بن ابی طالب (علیه السلام) نیز خطبه هایی دارد (که یکی از آنها همین خطبه است.) اگر آن را برای خردمندان فصیح و بلیغ و کارشناسان فصاحت و بلاغت بخوانند، آنان باید سجده کنند!.
این نکته در حضور درس استاد، علامهٴ طباطبایی (قدسسره) مطرح شد که چگونه ابن ابی الحدید چنین تعبیر بلندی دارد. استاد (رحمه الله) فرمود: ابن ابی الحدید گزاف نگفته است؛ زیرا سجده برای کلام خداست؛ همان محتوای قرآنی است که به صورت خطبه های علی (علیه السلام) درآمده است، سجده در حقیقت برای کلام خداوند است، نه برای کلام مخلوق او.
ابن ابی الحدید در ادامه می گوید:
أُقسم بِمَن تُقسِم الأُمَم کُلُّها به لَقَد قرأت هذه الخطبة منذ خمسین سَنةٍ إلی الآن أکثر من ألف مرّة ما قرأتها قطّ إلاّ و أحْدثتْ عندى روعةً وخوفاً وعِظَةً….
قسم یاد می کنم به آن مبدئی که همهٴ امّتها بدان سوگند یاد می کنند که من این خطبه را از پنجاه سال پیش تاکنون، بیش از هزار بار خوانده ام و هر بار که می خواندم برایم تازگی داشت و مطلب جدید و موعظه ای تازه در قلبم پدید می آورد.۲۱
یکی از حُکمای بنام اسلام، بوعلی سینا (رحمه الله) است. این حکیم متألّه رساله ای در معراج نوشته و در آن بیانی را که رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به امیرمؤمنان (علیه السلام) دربارهٴ عقل و فراگیری علم عقلی فرموده است نقل می کند و از علی (علیه السلام) چنین یاد می کند: رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به علی بن ابی طالب (علیه السلام) که در بین یاران پیامبر همانند عقل در بین حواسّ بود ، چنین فرمود: «یا على إذا تَقرّب الناس إلی الله بأنواعِ البِرّ، تقرّب إلیه أنت بِالعقل، تَسبقهم». ۲۲
یا علی! آنگاه که مردم با انجام انواع کارهای نیک به خدا تقرّب می جویند،
تو با عقل به خدا تقرّب جوی، بر ایشان پیشی می گیری.
این بیان ابن سینا در رسالهٴ «معراجیه» به زبان فارسی و به همین تعبیر آورده شده و در حاشیهٴ کتاب شفای ابن سینا، بعضی از حاشیه نویسان ترجمه اش را آورده و گفته اند:
علی بن ابی طالب (علیه السلام) در بین دیگر صحابهٴ رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) مانند معقول در میان محسوس بود: «کَالْمعقول بِیْن المحْسوس». او عقل است و دیگران حسّ، حواس به عقل نیازمندند و عقل رهبر آنهاست؛ علی رهبر صحابه است و صحابه به او نیازمندند.
پاورقی ها :
۱ ـ همان، خطبهٴ ۳/
۲ ـ همان، حکمت ۷۷/
۳ ـ سورهٴ حدید، آیهٴ ۲۰/
۴ ـ سورهٴ جاثیه، آیات ۳ ۴/
۵ ـ سورهٴ ذاریات، آیات ۰۲ ۲۱/
۶ ـ سورهٴ آل عمران، آیهٴ ۱۹۰/
۷ ـ نهج البلاغه، خطبهٴ ۱۵۱/
۸ ـ همان، خطبه ۱۰۹/
۹ ـ همان، خطبه ۸۷/
۱۰ ـ سورهٴ حدید، آیهٴ ۲۰/
۱۱ ـ سورهٴ آل عمران، آیهٴ ۱۴/
۱۲ ـ نهج البلاغه، حکمت ۳۸۵/
۱۳ ـ سورهٴ نحل، آیهٴ ۹۷/
۱۴ ـ سورهٴ یونس، آیهٴ ۲۴/
۱۵ ـ سورهٴ نازعات، آیهٴ ۳۳/
۱۶ ـ سورهٴ طه، آیهٴ ۵۴/
۱۷ ـ سورهٴ آل عمران، آیهٴ ۱۸/
۱۸ ـ نهج البلاغه، خطبهٴ ۲۳۰/
۱۹ ـ نهج البلاغه، خطبهٴ ۲۲۳/
۲۰ ـ سورهٴ لقمان، آیهٴ ۳۳/
۲۱ ـ نهج البلاغه، خطبهٴ ۲۳۰/
۲۲ ـ سورهٴ حدید، آیهٴ ۱۴/
کانال سخن تاریخ
👉 https://eitaa.com/sokhanetarikh
@sokhanetarikh
#کتاب «رضاخان تا رضاشاه: چنگ به وزارت جنگ» به قلم هدایتالله بهبودی منتشر میشود.
بهبودی در اثر تازه خود، به بررسی زندگی و کارنامه رضاخان پهلوی، سردارسپه فعلی، در دوره وزارت جنگ (۱۳۰۰ تا ۱۳۰۲) پرداخته است. از آنجا که ریشه شکلپذیری زندگی رضاشاه در دوره وزارت جنگ صورت گرفت، این کتاب زمینههای فهم اقدامات بعدی رضاشاه در دوره رئیسالوزرایی و سپس پادشاهی را فراهم میکند.
در این کتاب جدید، توضیح داده میشود که انگلستان پس از کودتای سوم اسفند، قرارداد ۱۹۱۹ را به شکل تازهای به اجرا درآورد؛ «نه بهدست مستشاران نظامی و مالی انگلوساکسون، بلکه با نقشپذیری عامل نظامی کودتای ۱۲۹۹، رضاخان سردارسپه، و از جیب پوده ملت ایران.» نماد این سیاست، در تأسیس ارتش یکپارچه دیده میشود؛ اما بنیانگذاری سازمان نظامی مستقل و متمرکز، این خواست ضروری و دیرین ایرانیان پس از جنگهای ایران و روس، دو روی آشکار و پنهان دارد.
چهره آشکار در تلاش دولتهای پساکودتا و حمایت مجلس چهارم مشاهده میدهد. رجال وطنخواه و سیاستورزان استقلالطلب، تشکیل قشون متحدالشکل را زمینه رهایی ایران از دخالتهای انگلیس و شوروی میدانستند؛ از اینرو در تصویب قوانین، اختصاص بودجه، دریافت قرضه، تحدید رفتارهای غیرقانونی رضاخان و هرآنچه که میتوانست به پایهگذاری و گسترش ارتش ملی بینجامد کوشیدند. نیتشان خیر بود.
کانال سخن تاریخ
👉 https://eitaa.com/sokhanetarikh
سخن تاریخ
@sokhanetarikh
#یادداشت
امام علی(ع) و دشمن جاهل
✍️حجت الاسلام مصطفی صادقی، عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
امیرالمؤمنین علی(ع) در نبردهای سهگانه جمل، صفین و نهروان، تا آخرین لحظه برای بازگرداندن و متقاعد کردن مخالفان تلاش کرد و البته بسیاری از دشمنان را به دوستان تبدیل کرد.
در این میان سخنی از آنحضرت گزارش شده که محل تأمل و بررسی است.
ابوسلامه دالانی که پدر یکی از شهدای کربلاست (عمّار بن ابیسلامه) در جنگ جمل همراه امام بود و گویا ابهام و شبههای برای او وجود داشت.
از امیرمؤمنان پرسید اگر این دشمنان تو که به دنبال انتقام از خون عثمان هستند واقعاً نیت خدایی داشته باشند آیا معذورند؟ فرمود آری! وقتی موضوعی قابل درک نباشد، باید با احتیاط و به سود همگان عمل کرد.
دالانی پرسید اگر فردا مجبور به جنگ شدیم چطور؟ امیرمؤمنان فرمود امیدوارم هر که از ما و آنان کشته میشود و خالصانه خدا را در نظر دارد، بهشتی باشد. سپس خطبه خواند (سخنرانی کرد) و فرمود: مراقب باشید اینان برادران ما هستند.
این گزارش از چند جهت قابل تأمل است.
1.نخست آنکه فقط در تاریخ طبری آمده و در منبع دیگری یافت نشد. هر چند طبری کارشناس مسائل تاریخی است و شیعه هم بسیاری از اخبار او را میپذیرد و حتی کتابی درباره حدیث غدیر داشته، اما روایات او مانند هر گزارش و خبری، محتمل صدق و کذب است و به لحاظ علمی قابل بررسی است.
2. دوم آنکه در سند این روایت، سیف بن عُمر وجود دارد که متهم به جعل است. هر چند او اخبار صحیحی هم درباره اهلبیت نقل میکند و حدود 900 گزارش در تاریخ طبری دارد که بسیاری از آنها با اشکالی روبرو نیست.
3. سوم؛ این سخن با نظر متلکمان شیعه سازگار نیست که جنگندگان با امیرمؤمنان را در حکم کافر میدانند. شیخ مفید میگوید: نظر شیعه بر آن است که جنگکنندگان با علی(ع) کافرند.
از سوی دیگر شبیه این مطلب در روایات شیعه آمده است که امیرمؤمنان درباره مخالفان خود در جنگ جمل فرمود: إخواننا بَغَوا عَلينا؛ اینها برادران ما هستند که بر ما شورش کردهاند. اما از سوی دیگر این را هم باید لحاظ کرد که ممکن است این خبر برای تطهیر اهالی جمل ساخته یا تحریف شده باشد.
کانال سخن تاریخ
👉 https://eitaa.com/sokhanetarikh
سخن تاریخ
@sokhanetarikh
#مقاله
علم غیب امام علی در نهج البلاغه
✍️محمد عشایری منفرد
علم امام از مسائل دیرین دانش کلام است. شریف رضی احادیثی درباره علم غیب امام علی(علیه السلام) و امامان شیعه را در کتاب «نهجالبلاغه» گرد آورده است. در میان برخی فرقههای اسلامی از جمله معتزلیان، دیدگاههایی وجود دارد که فقط برای شخص امام علی(علیه السلام) مقام عصمت و علم غیب را پذیرفته است.
ابن ابیالحدید به عنوان یکی از شارحان بسیار مهم، از معتزلیانی است که فقط درباره شخص امام علی(علیه السلام) علم غیب و مقام عصمت را پذیرفتهاند. با این حال شارحان شیعی نهجالبلاغه معتقدند در «نهجالبلاغه» اشارات و تصریحاتی درباره نوعی بودن علم غیب وجود دارد. ابن ابیالحدید دست کم درباره مسائل سیاسی پس از پیامبر(صلوات الله علیه) در میان شیعیان به انصاف شناخته شده است. وی با این انصاف و آن دیدگاه کلامی به شرح کتابی پرداخته که در آن، سخن از نوعی بودن علم غیب امامان شیعه نیز به میان آمده است.
همین امر موجب شده است وی در شرح بخشهایی از «نهجالبلاغه» که درباره علم امامان است، در کشمکش احساس انصافورزی و اقتضائات این باور کلامی گرفتار شود و گاه به سوی این انصاف کشیده شود و گاه به سوی اقتضائات آن باور کلامی متمایل شود. شارحان شیعی نهجالبلاغه نیز سعی کردهاند این رفتار دوسویه او را به چالش بکشند. مقاله حاضر دیدگاههای شارحان شیعی و ابن ابیالحدید را درباره نوعی یا شخصی بودن علم امام(علیه السلام) مقایسه کرده است.
برای مشاهده متن کامل مقاله به آدرس زیر مراجعه نمایید:
https://b2n.ir/r96236
کانال سخن تاریخ
👉 https://eitaa.com/sokhanetarikh
@sokhanetarikh
#مقاله
پیامدها و دستاوردهای حکومت امام علی (ع)
✍️ علی اکبر امینی و فرزانه دشتی
پس از حکومت نبوی حکومت امام علی (ع) است که به رغم مدت زمان کوتاهش پیامدها و آثار فراوانی را برای جامعة بشری به همراه داشته است. رفتار و نگرش سیاسی ایشان به گونه ای بوده است که نه فقط برای مسلمانان بلکه برای تمام دوره ها و حکومت ها به مثابة الگویی به کار گرفته می شود تا بشر به واسطة آن مسیر سعادت و خوش بختی را طی کند.
رفتارها و ویژگی هایی مانند صراحت، پاسخ گویی و حساب پس دهی، حاکمیت عامه، عدالت و برابری، انتخابات آزاد، شایسته سالاری، و حاکمیت قانون، که امروزه مورد توجه بسیاری از اندیشمندان علوم اجتماعی و سیاسی قرار گرفته اند، در اندیشة سیاسی و حکومت آن امام جایگاه ویژه ای داشته اند.
بنابراین، با توجه به اهمیت این مسئله، ضرورت بازنگری در اندیشه های امام علی (ع)، با توجه به نگرش الهی و انسان مدارانة آن حضرت احساس می شود؛ چراکه حکومت علوی در طی مدت کوتاه خویش، همة آن چه را بر عهده گرفته بود، محقق ساخت.
ما می کوشیم که با درک آثار و پیامدهای حکومت امام علی (ع) فضای مناسب تری را برای رشد و بالندگی آحاد مردم در جامعه ترسیم و فراهم کنیم.
برای مشاهده متن کامل مقاله به آدرس زیر مراجعه نمایید:
https://b2n.ir/y43928
کانال سخن تاریخ
👉 https://eitaa.com/sokhanetarikh
@sokhanetarikh
#مصاحبه
حجت الاسلام یدالله حاجی زاده، عضو هیئت علمی پژوهشکده تاریخ و سیره اهل بیت (ع): از دیدگاه امام (ع) حضور مردم در صحنه «وَ الْإِجَابَةُ حِینَ أَدْعُوکُمْ» از جمله حقوق حکومت بر مردم است. مردم در مقام دفاع از حکومت و جامعه اسلامی در برابر تجاوز بیگانگان در حمایت از امام حاضر شوند. به هنگامی که آنان را برای جهاد فرا میخواند بسیج شوند؛ زیرا در غیر این صورت دشمن بر آنها مسلط شده و در نهایت منافع بزرگی را از دست میدهند.
برای مشاهده متن کامل مصاحبه به آدرس زیر مراجعه نمایید:
https://b2n.ir/d16150
کانال سخن تاریخ
👉 https://eitaa.com/sokhanetarikh
@sokhanetarikh
#مصاحبه
دکتر محمد حسین رجبی دوانی: سحرگاه ۱۹ رمضان حجر بن عدی در مسجد جامع کوفه بود که ناگهان شنید اشعث بن قیس به عبدالرحمان بن ملجم مرادی میگوید ای پسر ملجم در کار خود شتاب کن که اگر صبح برسد رسوا خواهی شد.
حجربنعدی متوجه توطئه آنها شد و به اشعث گفت: ای اعور یعنی ای یک چشم، میخواهی امیرالمومنین علیهالسلام را به قتل برسانی؟ سپس با شتاب به سمت خانه امیرالمومنین علیهالسلام آمد تا آن حضرت را از توطئه آگاه کند اما آن وجود مقدس خانه دختر خود ام کلثوم بود و ازراه دیگری به مسجد حرکت کرده بود. حجر وقتی از یافتن حضرت ناامید شد به سوی مسجد بازگشت اما دیگر دیر شده بود.
برای مشاهده متن کامل مصاحبه به آدرس زیر مراجعه نمایید:
https://b2n.ir/d28233
کانال سخن تاریخ
👉 https://eitaa.com/sokhanetarikh
@sokhanetarikh
#نشست «رمضان و تمدن اسلامی» با ارائه دکتر اصغر منتظرالقائم 24 فروردین 1402 برگزار می گردد.
کانال سخن تاریخ
👉 https://eitaa.com/sokhanetarikh
@sokhanetarikh
#مقاله
واکاوی علل عدم قصاص قاتلان عثمان توسط امیرالمومنین(ع)
نویسنده: یدالله حاجی زاده
عثمان بن عفان خلیفه سوم مسلمانان (23-35 ﻫ) در شورشی که علیه وی در مدینه رخ داد، توسط عدهای از مسلمانان به قتل رسید. امام علی(ع) علیرغم مخالفت با چنین اقدامی، قاتلان او را مورد محاکمه قرار نداد و آنان را مجازات نکرد. بنابراین سوالی که در این جا هست این است که علت یا علل عدم قصاص قاتلان عثمان توسط امیرالمومنین(ع) چه بوده است؟
علیرغم پیچیدهگیهای خاص موضوع به جهت جوابهای گوناگونی که در این خصوص مطرح شده، واکاوی این موضوع- با بهرهگیری از روش توصیفی و تحلیلی- نشان میدهد، هر چند امیرالمومنین(ع) به دنبال رسیدگی به ماجرای قتل عثمان و مجازات قاتلان وی بوده، اما مشخص نبودن قاتلان مباشری عثمان و شرایط خاصی که حضرت در دوره زمامداری خویش با آنها مواجه شده، عملاً به آن حضرت اجازه نداده است در این زمینه کاری صورت دهد.
برای مشاهده متن کامل مقاله به آدرس زیر مراجعه نمایید:
https://b2n.ir/x19111
کانال سخن تاریخ
👉 https://eitaa.com/sokhanetarikh
@sokhanetarikh
#کرسی علمی_ترویجی «عصری سازی سیره و سبک زندگی معصومان» با ارائه حجتالاسلام والمسلمین دکتر ناصر رفیعی محمدی و نقد دکتر نعمت الله صفری فروشانی و حجتالاسلام و المسلمین دکتر حسین عبدالمحمدی 26 فروردین 1402 ساعت 10 الی 12 در سالن شهید عارف الحسینی به صورت حضوری و برخط برگزار می گردد.
لینک پخش آنلاین:
https://vc.miu.ac.ir/tarikh
کانال سخن تاریخ
👉 https://eitaa.com/sokhanetarikh
@sokhanetarikh
#نشست «جریان های فکری و فرهنگی ایران (دوره نخست مشروطه)» با ارائه استاد حسین آبادیان از 30 فروردین 1402 برگزار می گردد.
کانال سخن تاریخ
👉 https://eitaa.com/sokhanetarikh
@sokhanetarikh
#کارگاه «سند شناسی»با ارائه دکتر امین محمدی از 19 اردیبهشت 1402 برگزار می گردد.
کانال سخن تاریخ
👉 https://eitaa.com/sokhanetarikh