eitaa logo
سخنرانی کوتاه نمازی
723 دنبال‌کننده
0 عکس
72 ویدیو
80 فایل
کانال اصلی @navb110 بانوی باحیا @banoy_ba_haya دعوت به نماز @d_b_namaz احکام نماز @ahkam_namaz سخنرانی‌کوتاه نمازی @sokhanrani_namaz ذکرهای نماز @navb111 محتوای نماز @navb112 ارسال مطالب بدون منبع ✅
مشاهده در ایتا
دانلود
15 ؛ سنت پیامبر بِسمِ اللّه الرَّحمنِ الرَّحیم یکی از ویژگی‌های بندگان خوب خداوند این است که علاوه بر واجبات به مستحبّات هم اهمیت می‌دهند. دو تا از مستحباتِ سجده که نسبت به آن بی‌توجهی می‌شود را با هم مرور می‌کنیم: یک. امام جماعت مسجدی بودم. بعد از نماز جوانی آمد، گفت: چرا مُهر امام جماعت ها بزرگ است و مُهر نمازگراران دیگر کوچک؟ ! اگر در اینترنت عکس نماز علماء را جستجو کنیم مثل آیت الله بهجت و امام خمینی رضوان الله علیهما می‌بینید که مُهرهایشان بزرگ است ! به او گفتم: چون مستحب است تمام پیشانی را بر خاک یا چیزی که سجده بر آن صحیح است بگذاریم. [1] پیشنهاد بنده به شما این است که در سجاده‌ی نمازِ ‌تان مُهرِ بزرگ بگذارید. اگر خواستید برای نمازخانه مدرسه یا مسجدی مُهر تهیه کنید، سعی کنید مُهر بزرگ انتخاب کنید. اگر خیلی هم بزرگ نیست حداقل از مُهرهای کوچک یک مقداری بزرگتر باشد تا این مستحب را هم غیر مستقیم به آنها آموزش داده باشیم. دو. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: « لا صَلاةَ لِمَن لا یُصیبُ أنْفُهُ مِنَ الأَرضِ ما یُصیبُ الجَبین‏ »[2] کسی که در نماز بینی‌اش را بر خاک یا چیزی که سجده بر آن صحیح است نگذارد، نمازش صحیح است، ولی به عنوان نماز کامل در درگاه خداوند پذیرفته نمی‌شود ! نمازش یک نقص جزئی دارد ! علماء و مراجع را اگر دیده باشید می‌بینید به این مستحب اهمیت زیادی می‌دهند. مثلاً امام خمینی رضوان الله علیه در نوفل لوشاتو امام جماعت بود ؛ جمعیت زیادی پشت سر ایشان نماز می‌خواندند. مُهرها کم بود ! ایشان به علت اینکه ممکن بود مُهر به همه نمازگزاران نرسد، مُهر اول را برداشت و به جای مُهر دوم از برگ درخت استفاده کردند [3]، که این مستحب را ترک نکرده باشند ! [4] یادمان باشد ! گذاشتن بینی بر خاک سنت پیامبر است. سعی کنیم این سنت را ترک نکنیم. [1] عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ قَالَ : الْجَبْهَةُ إِلَى الْأَنْفِ أَی ذَلِک أَصَبْتَ بِهِ الْأَرْضَ فِی السُّجُودِ أَجْزَأَک وَ السُّجُودُ عَلَیهِ کلِّهِ أَفْضَلُ. (تهذیب الأحکام، ج‏2، ص298) [2] محمدی ری شهری، شناخت نامه نماز، ج‏1، ص 358. [3] سجده بر برگ درختان صحیح است. [4] موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، امام و دفاع مقدس، ص30.
16 ؛ حقوق هفتاد برابر بِسمِ اللّه الرَّحمنِ الرَّحیم یک سؤال از‌ شما‌‌ می‌پرسم؟ اگر آموزش و پرورش اعلام کند هر معلّمی عطر زده وارد کلاس شود حقوقش هفتاد برابر می‌شود آیا آن معلم عطر می‌زند؟ آیا می‌شود روزی فراموش کند عطر بزند؟ فکر می‌کنید چند درصد از معلمان عطر می‌زنند؟ به نظر بنده صد در صد ! چون به دو چیز را اطمینان دارد. یک. هفتاد برابر بودن حقوق را درک می‌کند که چقدر زیاد می‌شود ! دو. به گفته آموزش و پرورش اعتماد دارد. جایی این سخنرانی را انجام دادم یکی از معلمان گفت اگر هر روز با عطر وضو بگیریم و وارد کلاس بشویم‌‌ باز سود می‌کنیم ! ! امام صادق علیه السلام فرمودند: خداوند قول داد « صَلَاةُ مُتَطَیبٍ » یک نماز با عطر را خداوند هفتاد برابر یک نمازی که قبلش عطر نزده باشی پاداش بیشتری به شما‌‌ می‌دهد ! [1] چرا بعضی از ما کوتاهی می‌کنیم؟ ! آیا تفاوت هفتاد برابری را درک نمی‌کنیم؟ ! یا به وعده خداوند اطمینان نداریم؟ ! در حالی که خداوند خلاف وعده‌اش عمل نمی‌کند. « إِنَّ اللَّهَ لا یخْلِفُ الْمیعاد »[2] اسلام با احکامِ نماز دوست داشته ما خوشبو باشیم و حداقل روزانه پنج بار عطر بزنیم. امام خمینی رضوان الله علیه قبل از نماز صبح، ظهر، عصر، مغرب و عشا عطر می‌زد. حتی موقعی که در نجف بودند ۱۵ تا ۲0 تا پله باید می‌رفتند بالای پشت بام آنجا نمازشان را می‌خواندند همراه با خودشان شیشه عطرشان را می‌بردند تا قبل از نماز عطر زده باشند. [3] حضرت زهرای مرضیه علیها السلام در ساعات آخر عمر شریفشان بسیار بدنشان رنجور و ضعیف شده بود و بسیار درد می‌کشیدند و نمی‌توانستند به راحتی حرکت کنند، به اسماء فرمودند: « هَاتِی طِیبِی الَّذِی أَتَطَیبُ بِهِ » آن عطری را که قبل از نماز با آن خودم را خوشبو می‌کنم بیاور‌‌ می‌خواهم عطر بزنم و برای نماز خودم را آماده کنم. [4] حالا‌‌ می‌خواهم سه نکته ‌خدمت‌تان عرض کنم: یک. سعی کنیم عطری که استفاده می‌کنیم ملایم باشد و تند نباشد. چون بعضی‌ها نسبت به این عطرها حساسیت دارند و اذیت می‌شوند. مواظب باشیم مؤمنین را اذیت نکنیم ! دو. خانم‌ها در خانه عطر استفاده کنند و بیرون از خانه جایی که نامحرم با آنها در ارتباط است بویِ خوش به مشام آنها می‌رسد، فرمودند این کار را نکنند. [5] سه. امام صادق علیه السلام به محلِ سجده خود عطر می‌زدند. [6] یعنی اسلام دوست دارد بوی خوش کنار نماز باشد. یعنی یک حسّ خوشایندی ما از نماز خود داشته باشیم ! وقتی به سجده می‌رویم دوست داشته باشیم سجده‌های ما طولانی‌تر باشد. حالا در نمازخانه‌ مدارس چه اتفاقی می‌افتد؟ وقتی سر را به سجده می‌گذاریم بوی بدِ جوراب دانش آموزان را اذیت می‌کند ! پیشنهاد ما این است که به دانش آموزان بگوییم قبل از ورود به نمازخانه پایشان را بشویند و جوراب‌شان را داخل جیب بگذارند. اگر بتوانیم عطر یا حداقل گلابی به سر و صورت آنها بپاشیم، آن حسّ خوشایند نماز را توانستیم در آنها ایجاد کنیم. بیاییم پاداش هفتاد برابری استفاده از عطر در نماز را دست کم نگیریم ! [1] قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ : صَلَاةُ مُتَطَیبٍ أَفْضَلُ مِنْ سَبْعِینَ صَلَاةً بِغَیرِ طِیبٍ. (الکافی، ج‏6، 511) [2] سوره آل عمران، آیه 9. [3] سرگذشت های ویژه از زندگی امام خمینی، ج3، ص 29 و 30. [4] (بحار الأنوار، ج‏43، ص 185) [5] (وسائل الشیعة، ج ‏20، ص 161) [6] (طبرسی، مكارم الأخلاق، ص : 42)
17 ؛ بندگی کن بِسمِ اللّه الرَّحمنِ الرَّحیم همه ما می‌دانیم که ما مسلمان‌ها در شبانه روز حداقل ده بار می‌گوییم خدایا ما بنده توییم « إِیاک نَعْبُد »[1] فقط بنده تویم. امیرالمؤمنین علیه السلام مناجات می‌کرند، اشک می‌ریختند، می‌فرمودند: « مَوْلَای یا مَوْلَای أَنْتَ الْمَوْلَى وَ أَنَا الْعَبْدُ »[2] من بنده‌ام و تو ارباب منی. اصلاً یکی از فایده‌های نماز ـ که خداوند آن را برای ما واجب کرد ـ این است که ما به خودمان و به دیگران اعلام کنیم که بنده خداوند هستیم. حالا به این سؤال پاسخ بدهیم؟ وقتی وارد نماز می‌شویم چقدر این حس به ما دست می‌دهد که یک سرباز صفری هستیم که در مقابل فرمانده کلِ نیروهای عالم ایستاده ایم؟ بسیاری از مستحبّات و مکروهات کارشان این است به ما یادآوری کنند که تو در ظاهر عبد خدایی. به ما تلقین کنند در باطن سعی کن عبدِ خداوند باشی. چند مورد از این مستحبات و مکروهات را با هم دوره می‌کنیم: فرمودند: انگشتانت را نشکن، با انگشتانت بازی نکن ! [3] وقتی در نماز ایستادی دستت را رها نکن، مشت نکن، دستت را آرام و بدونِ حرکت قرار بده ! مثل یک سربازی که در مقابل فرمانده‌اش دستش را رها نمی‌کند. به ما فرمودند: با سر و ریشت بازی نکن ! [4] اصلاً با هیچ چیزی بازی نکن ! با انگشتر، با دسته کلید، با موبایل و... [5] بعضی‌ها وقتی موبایلشان زنگ می‌خورد وسط نماز برمی‌دارند جلوی دهان قرار می‌دهند و می‌گویند: « مالِکِ یَوْمِ الدِّین، اِیّاکَ نَعْبُدُ و.. » یعنی به او اعلام‌‌ می‌کنند من دارم نماز می‌خوانم ! این هم بی‌ادبی است ! به پاسِ حرمتِ حیّ خطاپوش * قبل از نماز، موبایلت را بکن خاموش ! چون هیچ سربازی در مقابل فرمانده‌اش جرأت نمی‌کند موبایلش را از جیبش در بیاورد. فرمودند: « وَ لا تَتَجَّشَأْ » آروغ نزن ! این بی‌ادبی است ! [6] فرمودند: اگر نتوانستید جلوی خمیازه‌ات را بگیری دستت را جلوی دهانت قرار بده تا ادبِ در مقابل پروردگار را حفظ کرده باشی. یکی از مکروهات نماز این است که انسان با پیراهنی که دکمه‌های آن باز است نماز بخواند. [7] قشنگ و مؤدبانه در مقابل خداوند بایستیم و سعی کنیم آداب نماز را با دقت بیشتری انجام بدهیم. [1] سوره حمد، آیه 4. [2] مناجات امیرالمؤمنین علیه السلام در مسجد کوفه. [3] (بحار الأنوار، ج 81، ص 202) [4] همان. [5] (بحار الأنوار، ج 81، ص 205) [6] همان. [7] توضیح المسائل (المحشی للامام الخمینی)، ج1، ص 478، مسأله 865.
18 ؛ لباس تمییز بِسمِ اللّه الرَّحمنِ الرَّحیم دعا‌‌ می‌کنم فکر و دل ما از هر آلودگی پاکِ پاک باشد و تمیزِ تمیز باشد. یکی از آداب نماز این است که با تمیزترین لباس خود نماز بخوانیم و نماز خواندن با لباسِ کثیف کراهت دارد. چرا این‌قدر سفارش شده لباس‌های تمیزِ خود را‌ هنگام نماز خواندن بپوشیم؟ یک. امام سجاد علیه السلام فرمودند: نمازگزار در پیشگاه خداوند ایستاده [1]، در محضر خداست و به مهمانیِ خداوند وارد شده است ! بعضی از آدم‌ها یک مهمانیِ خاص یا یک عروسی دعوت می‌شوند تمیزترین لباس‌هایشان را می‌پوشند، لباس‌های قَشنگِ شان را می‌پوشند. ولی موقعی که می‌خواهند به مهمانی خداوند بروند و نماز بخوانند لباس‌های جَفنگِ شان را می‌پوشند ! خیلی برایشان مهم نیست که لباس تمیز باشد یا نباشد. اما ما‌‌ می‌بینیم که حضرت زهراء علیها السلام بهترین و تمیزترین لباس شان را مخصوص نماز قرار دادند. در ساعات آخر عمرشان که خیلی درد داشتند و توانِ حرکتی نداشتند به اسما فرمودند: آن لباس مخصوص نمازم را بیاور‌‌ می‌خواهم نماز بخوانم. [2] پس معلوم می‌شود توجه داشتند که بهترین و تمیزترین لباسشان برای نماز باشد ! پس نماز، شرکت در مهم‌ترین مهمانی ِعالم است و انسان ها در مهمانی‌های مهمّ تمیزترین لباسشان را می‌پوشند. دو. قرآن می‌فرماید: « یُسَبِّحُ لِلّهِ ما فِی السَّماواتِ و ما فِی الاَرض » ؛ تمام آنچه در آسمان‌ها و زمین است تسبیح خداوند را بجا می‌آورند. امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند: لباسِ نمازگزار تا وقتی او در نمازش باشد همراه با او تسبیح خداوند را بجا می‌آورد. [3] پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: « وقتی لباس چرک می‌شود، دیگر تسبیح خداوند را نمی‌گوید ». [4] ما لباسِ تمیز می‌پوشیم تا لباس ما هم همراه با ما تسبیح خداوند را بجا بیاورد و از لحاظِ روحی و از لحاظِ معنوی این خیلی مهم است و در ما هم تأثیرگذار است. علماء نسبت به این مستحب خیلی حساس بودند. دکترِ مخصوص امام می‌گوید: ایشان را در بیمارستان عمل کردیم بعد از عمل لباس ایشان یک مقداری کثیف شده بود، فرمودند: لباس تمیز سفیدی بیاورید‌‌ می‌خواهم نماز بخوانم. با اینکه ابزار مختلف پزشکی به بدن‌شان وصل بود، با همه سختی‌ها لباس‌شان را عوض کردند و با لباس تمیز « اللَّهُ‏ أَکبَر » نماز را گفتند. [5] من و شما هم دقت کنیم لباس‌های تمیزمان را برای نماز بگذاریم. مثلاً مردها یک پیراهنِ سفید تمیز مخصوص نماز داشته باشند. خیلی از خانم‌ها چادر زیبایی مخصوص نمازشان قرار داده‌اند که این بسیار خوب است. موفق باشید. [1] (بحار الأنوار، ج‏3، ص 321) [2] (بحار الأنوار، ج‏43، ص 185) [3] إنَّ الإِنسانَ إذا کانَ فِی الصَّلاةِ فَإِنَّ جَسَدَهُ و ثیابَهُ و کلَّ شَی‏ءٍ حَولَهُ یسَبِّحُ. (بحار الأنوار، ج ‏79، ص 213) [4] (میزان الحکمة، ج ‏12، ص 265) [5] حسن عارفی، طبیب دل ها، ص310 و 311.
19 ؛ کوه دماوند بِسمِ اللّه الرَّحمنِ الرَّحیم از خداوند می‌خواهم بهترین پاداش ها را برای زحمتی که برای تعلیم تربیت دانش آموزان‌‌ می‌کشید به شما عطا کند. می‌خواهم برای بهتر فهمیدن یک حدیث از پیامبر صلی الله علیه و آله یک مثال بزنم: احمد و محمد هر دو معلم هستند یک درس را در یک زنگ تدریس می‌کنند. آموزش و پرورش به احمد در مقابل تدریسش یک کیلو طلا می‌دهد، او خیلی خوشحال می‌شود. وقتی می‌بیند آموزش و پرورش به محمد به اندازه کوهِ دماوند طلا داده است، بُهت زده نگاه می‌کند ! این همه تفاوت پاداش برای یک کارِ مساوی؟ ! ! پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: دو نفر از امت من نماز می‌خوانند و رکوع و سجده آنها مثل هم هست یعنی ظاهر نمازشان مثل هم است، تفاوت پاداش این‌ها مانند تفاوتِ زمین با آسمان می‌ماند ! [1] چه چیزی باعث می‌شود این قدر تفاوتِ در پاداشِ عملی که به ظاهر مثل هم است صورت بگیرد؟ دو علتش را بیان‌‌ می‌کنم: یک. احمد نماز فُرادا می‌خواند، محمد در نماز جماعتی شرکت می‌کند که تعداد نفراتش بیشتر از ده نفرند. جبرئیل به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله عرض کردند: « چنین نماز جماعتی آن قدر ثواب دارد که اگر تمام دریاها را مرکّب کنند تمام درخت‌ها را قلم، جن و انس و فرشتگان هم نویسنده بشوند ؛ پاداشِ یک رکعتش را هم نمی‌توانند بنویسند ! »[2] از امام صادق علیه السلام پرسیدند: مسجدِ محل ما نماز جماعتش مختصر است ـ مثلاً فقط واجبات را می‌خوانند ـ ولی من در خانه نماز مفصل می‌خوانم مثلاً بعد از حمد یک سوره بلند می‌خوانم، قنوتم بسیار طولانی است، ـ مثلاً دعای کمیل را در قنوتم می‌خوانم ! ـ ذکر رکوع و سجده را هفت بار‌‌ می‌گویم. حالا به نظر شما کدام نماز را انتخاب کنم بهتر است؟ حضرت فرمودند: در نماز جماعت مسجدتان شرکت کنید. این مختصری است که از مفصّلِ تو پاداشش بیشتر است. [3] دو. احمد در صفِ دوم نماز جماعت می‌ایستد و محمد در صف اول. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: فضیلت صف اول بر صف دوم نماز جماعت مانند برتریِ من است بر امتم. [4] خُب مشخص است که پیامبر اکرم مثل کوه دماوند است که پُر از طلا باشد، همه امّت با هم به اندازه یک کیلو طلا نمی‌شویم ! حضرت فرمودند: اگر مردم پاداشِ صفِ اول نماز جماعت را می‌دانستند همه هجوم می‌آوردند ؛ چون مؤمنین با هم دعوا نمی‌کنند و حاضر هم نبودند از این پاداش بگذرند کار را به قرعه کشی واگذار می‌کردند. [5] پیشنهاد می‌کنم روایات نماز را مطالعه کنیم و آن کارهایی که پاداش نماز را بالاتر می‌برد یاد بگیریم و انجام دهیم. [1] (بحار الأنوار، ج‏81، ص 249) [2] (بحار الأنوار، ج‏85، ص 15) [3] (وسائل الشیعة، ج ‏8، ص 430) [4] فَضْلُ الصَّفِّ الْأَوَّلِ عَلَى الثَّانِی کفَضْلِی‏ عَلَى‏ أُمَّتِی‏. (مستدرک الوسائل، ج ‏6، ص 461) [5] لَوْ یعْلَمُ النَّاسُ مَا فِی‏ الصَّفِ‏ الْأَوَّلِ‏ لَمْ یصِلْ إِلَیهِ أَحَدٌ إِلَّا بِاسْتِهَامٍ. (بحار الأنوار، ج‏ 85، ص 18)
20 ؛ زمین یا آسمان؟ بِسمِ اللّه الرَّحمنِ الرَّحیم می‌خواهیم یک مثال فرضی با هم بزنیم تا یک بیان نورانی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله را بهتر بفهمیم: رضا و مرتضی هر دو در خطِ حمله یک تیم نود دقیقه تلاش می‌کنند، نود دقیقه می‌دوند. بعد از مسابقه مربی به رضا هزار کیلو مس می‌دهد خیلی خوشحال می‌شود ! خیلی ارزشمند است. وقتی می‌بیند به مرتضی هزار کیلو طلا داده است، بُهت زده نگاه می‌کند و می‌گوید: کار ما مساوی بوده چرا پاداش ما متفاوت است؟ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: دو نفر در امت من نماز می‌خوانند و رکوع و سجده آنها مثل هم هست یعنی ظاهر نمازشان مثل هم است اما تفاوت پاداشی که این‌ها دریافت می‌کنند مثل تفاوت زمین با آسمان‌ها می‌ماند، [1] آن قدر پاداش شان متفاوت است. سه چیز که باعث می‌شود پاداش نماز تفاوت پیدا کند را با هم مرور‌‌ می‌کنیم: یک. رضا نماز می‌خواند، آخر وقت ! مرتضی نماز می‌خواند دقیقاً مثل نمازِ رضا، ولی اوّل وقت ! امام صادق علیه السلام فرمودند: فضیلت نماز اول وقت بر آخر وقت، مانند برتری آخرتِ نامحدود است بر دنیای محدود و زودگذر. [2] اگر انگیزه‌ی من و شما نسبت به نمازِ اوّل وقت کم است در اینترنت جستجو کنیم « روایات نماز اول وقت ! » مطالعه‌ی این روایات می‌تواند انگیزه ما را بالا ببرد. دو. رضا نماز می‌خواند در غیرِ ماه رمضان و مرتضی نماز می‌خواند در ماهِ رمضان. در ماه رمضان هر یک آیه از حمد و سوره‌اش را خداوند برایش یک ختم قرآن حساب می‌کند. [3] در شب قدر اگر کسی مثلاً از سر شب تا صبح نماز بخواند برتر است از سی هزار شبانه روز که نماز بخواند و در این سی هزار شبانه روز، شب قدری وجود نداشته باشد. [4] پس زمان‌ها می‌توانند ارزشِ یک کار را بالا یا پایین بیاورند. سه. رضا در نمازش یادِ خداوند نیست اما نماز مرتضی سرشار از حضور قلب است، سرشار از یاد خداست. حضور قلب یک اکسیر است که اگر به هزار کیلو مس بزنی هزار کیلو طلا به تو می‌دهد. امام صادق علیه السلام فرمودند: خداوند به کسی که در نماز دلش غافل از یاد او باشد، چیزی عطا نمی‌کند. [5] با توجه به روایاتِ دیگری که می‌فرمایند: عبادت هیچ گاه بدون پاداش نخواهد شد منظور روایتِ امام صادق علیه السلام این است که پاداشِ چندانی گیر او نمی‌آید. پس باید سعی کنیم عیار حضور قلبِ نماز ما بالا ببریم تا به آن پاداش بسیار بسیار زیادش برسیم. نمازتان سرشار از یاد خدا. [1] (بحار الأنوار، ج‏81، ص 249) [2] عَنِ الصَّادِقِ قَالَ : فَضْلُ الْوَقْتِ الْأَوَّلِ عَلَى الْآخِرِ کفَضْلِ‏ الْآخِرَةِ عَلَى‏ الدُّنْیا. (مستدرک الوسائل، ج ‏3، ص 102) [3] (بحار الأنوار، ج‏ 93، ص 341) [4] سوره قدر آیه 3 آمده که شب قدر از هزار ماه برتر است و هر ماه سی روزه است. (لَیلَةُ الْقَدْرِ خَیرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْر) [5] (أمالی شیخ طوسی، ص 693)
21 ؛ ادب محضر خدا بِسمِ اللّه الرَّحمنِ الرَّحیم دعا‌‌ می‌کنم همیشه تو کلاس بندگی شاگرد اول باشیم. آیا دیده‌اید وقتی سربازها رژه می‌روند یا برای سان دیدن می‌ایستند، حرکت سر، دست و پایشان در برابر فرمانده دقیقاً مثل هم است. من وقتی وارد یک مسجدی شدم دیدم که مثلاً صد نفر حاضرِ در مسجد هر کس به شیوه‌ مختلف « تَکبیرةُ الإحرام » می‌گوید، ناراحت شدم ! گفتم: شاید من مبلغِ خوب آدابِ نماز را توضیح نداده‌ام. رعایت آداب نماز، یعنی رعایت ادب در مقابل پروردگار. حالا‌‌ می‌خواهم آداب تَکبیرةُ الإحرام [1]را با هم دوره کنیم با یادآوری دو نکته. اول: این آداب مستحب است واجب نیست. دوم: تفاوتی بین زن و مرد در رعایت ادب تَکبیرةُ الإحرام نیست هر دو مثل هم است. دستان خود را کنارِ ران قرار نمی‌دهیم، رها هم نمی‌کنیم بلکه روی ران می‌گذاریم. وقتی دست‌ها را می‌خواستیم بالا بیاوریم کفِ دستان را مچاله نمی‌کنیم، صاف باشد. کفِ دست رو به قبله باشد، رو به صورتِ ما نباشد.. انگشتانِ دست همه به هم چسبیده باشد. فقط دو جایِ نماز انگشتان جدا می‌شود، در قنوت که انگشت شصت جدا می‌شود و در رکوع که همه انگشت‌ها از هم جدا می‌شود، روی زانوها قرار می‌گیرد. ولی در جاهای دیگر نماز مستحب است همه انگشتان چسبیده باشد. هنگام گفتن تَکبیرةُ الإحرام به محلِ سجده‌ نگاه کنیم. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وقتی « اللَّهُ‏ أَکبَر » می‌گفتند، در روایات آمده است که دستشان را تا نرمه گوششان بالا می‌آوردند. [2] پس مستحب است تا نزدیک گوش ـ برابر گوش ـ دست را بالا بیاوریم. حرفِ الف « اللَّهُ‏ أَکبَر » را موقعی می‌گوییم که دستان روی ران است و حرف راء « اللَّهُ‏ أَکبَر » را موقعی می‌گوییم که دستان به کنار گوش رسیده باشد. در مسیر برگشت دست ها به سویِ پایین چیزی نمی‌گوییم. برخی از افراد‌‌ می‌گویند: ما شنیدیم موقعی که در نماز هستیم ذکرها را نباید در حال حرکت بگوییم ! این حرف درست است ولی دو استثنا دارد: یک. ذکر « تَکبیرةُ الإحرام » دو. ذکر « بِحَوْلِ اللَّهِ وَ قُوَّتِهِ أَقُومُ وَ أَقْعُد » ان شاءالله آداب نماز را خوب یاد بگیریم و به دانش آموزان خود هم ادب در مقابل پروردگار را یاد بدهیم. [1] برای مشاهده روایات ادب تکبیرة الاحرام رجوع کنید به شناخت نامه نمازمحمدی ری شهری، ج‏1، ص 294. [2] (شناخت نامه نمازمحمدی ری شهری، ج‏ 2، ص 623)
22 ؛ دعای مستجاب بِسمِ اللّه الرَّحمنِ الرَّحیم امیدوارم پایین هر دعاتون امضای خداوند باشد. همان طور که می‌دانید ما بعد از رکوع هر نماز می‌ایستیم و می‌گوییم: « سَمِعَ اللَّهُ لِمَنْ حَمِدَه‏ » آیا دوست دارید درباره این ذکر اطلاعاتِ تان را افزایش دهید؟ دو نکته خدمت تان بیان می‌کنم: یک. وقتی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به سفر معراج رفتند آنجا کنار عرش الهی وضو گرفتند، و خداوند آخرین وِرژن نماز را رونمایی کرد. به حضرت فرمود: بایست ؛ « اللَّهُ‏ أَکبَر » بگو، حمد و سوره را بخوان، بعد فرمودند: رکوع برو و بگو: « سُبحانَ رَبّی العَظیمِ و بِحَمدِه‏ »، وقتی حضرت داخل رکوع بودند و ذکر می‌گفتند ؛ صدای ذکر فرشتگان را هم می‌شنیدند که آنها می‌گفتند: « سُبْحانَ اللَّه، الحَمدُ لِلّه، لا اِلهَ اِلَّا اللَّه‏ » وقتی از رکوع بلند شدند فرمودند: « سَمِعَ‏ اللَّهُ‏ لِمَن‏ حَمِدَهُ » خداوند می‌شنود هر کسی حمد او را بجا بیاورد. [1] شاید حضرت می‌خواستند به فرشتگان یادآوری کنند که صدای شما را خداوند می‌شنود. من و شما وقتی نماز می‌خوانیم به خودمان یادآوری کنیم و تلقین کنیم که الان در محضرِ خداوند ایستاده‌ایم و خداوند صدای ما را می‌شنود این در حضور قلب ما در نماز مؤثر است. دو. شخصی به امام صادق علیه السلام عرضه داشت: دعایی به من بیاموز که اجابتش قطعی قطعی باشد. ! حضرت فرمودند: « اَلحَمدُلله » بگو و هر حاجتی خواستید از خداوند بخواه که اجابتش قطعی است با تعجب پرسید: « چه ربطی بین ذکر « اَلحَمدُلله » و اجابت دعا هست؟ » حضرت فرمودند: وقتی تمام مسلمان‌ها در شبانه روز چندین بار به خداوند عرضه می‌دارند که خدایا دعای حمد کنندگان را بپذیر ! یعنی، شفیع شما می‌شوند در نزد خداوند برای اجابت دعاهایتان ؛ آیا خداوند قبول نمی‌کند؟ ! آیا خداوند دعای شما را مستجاب نمی‌کند؟ ! پرسید: کجا مسلمان‌ها چنین درخواستی را از خداوند دارند؟ حضرت فرمودند: در نمازهایشان می‌گویند: « سَمِعَ‏ اللَّهُ‏ لِمَن‏ حَمِدَهُ »[2] « سَمِعَ » فعل ماضی است. همان طور که می‌دانید گاهی اوقات فعلِ ماضی به معنای امر به کار می‌رود. یعنی خدایا « بشنو » دعای کسی که حمد تو را می گوید. « بشنو » یعنی بپذیر، یعنی قبول کن، یعنی اجابت کن ! چرا به ما سفارش شده است بعد از هر نمازی حتماً دعا کنیم؟ [3] چون داخل نماز ما مدام ذکر « اَلحَمدُلله » گفتیم و این مقدمه‌ی اجابت دعاست، پس از این فرصت خوب نباید بگذریم. البته یادمان باشد اگر امضای خداوند زیر دعای ما آمد اجابت خداوند به معنای یکی از این چهار چیز است: [4] یک. یا همان خواسته‌ی ما را می‌دهد. دو. یا آن خواسته به نفع ما نیست بهترش را می‌دهد سه. یا آن خواسته به نفع ما نیست در عوض بلایی را در دنیا از ما دور می‌کند. چهار. یا آن حاجت به نفع ما نیست، ولی در عوض آن را ذخیره‌ی قیامت ما می‌کند و در روز قیامت آن قدر به ما می‌بخشد که روایت داریم، انسان‌ها آرزو می‌کنند ای کاش هیچ یک از دعاهایشان در دنیا مستجاب نشده بود. یادمان باشد « دعایِ حامدین » در درگاه خداوند گم نمی‌شود زیاد « اَلحَمدُلله » بگوییم و بعدش دعا کنیم. دعاهایتان مستجاب. [1] (شناخت نامه نماز، ج‏1، ص44) [2] (محمدی ری شهری، نهج الذکر، ج‏2، ص 228) [3] (ری شهری، شناخت نامه نماز، ج 2، حدیث 763) [4] (بحار الأنوار، ج 93 ص 302)
23 ؛ راه فرزند دار شدن به نام آنکه نام دلربایش * بود درمان درد بندگانش به لب ذکر شفا بخش تو دارم * خدایا هر چه دارم از تو دارم یکی از سؤالاتی که پرسیده می‌شود این است که ازدواج کرده‌ام ولی فرزنددار نمی‌شوم ! آیا اسلام راهکاری برای بچه‌دار شدن دارد؟ قبل از پاسخ به این سؤال عرض‌‌ می‌کنم که بعضی از آدم‌ها سطح فهمِ شان پایین است. فقط علت‌های مادی را قبول دارند ! مثلاً می‌گویند: انرژی درون زمین جمع می‌شود، متراکم می‌شود، وقتی آزاد شود، زلزله اتفاق‌‌ می‌افتد ! ولی مؤمنین در کنار عللِ مادی، علل معنوی را که خداوند و اهل بیت علیهم السلام گفته‌اند را قبول دارند مثلاً روایت داریم که وقتی زنا زیاد شود زلزله زیاد می‌شود. [1] این مقدمه را به این دلیل بیان کردم که ما می‌گوییم ؛ در کنار مراجعه به پزشک و سیر درمان پزشکی، که یک عامل مادی است، علل معنوی را هم در نظر قرار بدهیم و هر دو عامل مادی و معنوی را انجام دهیم. سه عامل فرزنددار شدن که در روایت آمده را با هم مرور می‌کنیم: یک. شخصی به نام هشام بن ابراهیم محضر امام رضا علیه السلام آمد و گفت: ناراحتم از اینکه فرزندی ندارم ! حضرت به او فرمود: داخلِ خانه با صدایِ بلند اذان بگو ! ایشان می‌گوید: من‌ هنگام نماز که می‌شد مدتی توصیه امام رضا علیه السلام را انجام دادم خداوند فرزند به من داد آن هم چندین فرزند خداوند به من داد ! [2] بنده شخصی را می‌شناسم که هشت یا نُه سال فرزند دار نمی‌شد. [3] ولی در کمالِ نا امیدی، خداوند فرزند اول به او داد و تا پنج فرزند به او داد. ایشان مؤذن یک مسجد بود ! سعی کنیم اذان گفتن با صدای بلند را داشته باشیم. دو. شخصی به نام حارث، سنش بالا رفته بود. محضر امام صادق علیه السلام آمد و گفت: از اینکه فرزند ندارم و نسلِ من منقطع می‌شود ناراحتم ! دوست دارم نسلِ من ادامه پیدا کند ! حضرت فرمودند: به سجده برو و در حال سجده این سه دعایی که حضرت زکریا داشتند تو هم این دعا را بخوان: « رَبِّ هَبْ لِی مِنْ لَدُنْک وَلِیا یرِثُنِی »[4] « رَبِّ هَبْ لِی مِنْ لَدُنْک ذُرِّیةً طَیبَةً إِنَّک سَمِیعُ الدُّعاءِ »[5] « رَبِّ لا تَذَرْنِی فَرْداً وَ أَنْتَ خَیرُ الْوارِثِین‏ »[6] این سه دعا در آیات قرآن موجود است. ایشان می‌گوید: مدتی به این توصیه امام صادق علیه السلام عمل کردم و خداوند دو فرزند به من داد. [7] شخص دیگری محضر امام صادق علیه السلام آمد و گفت: من فرزند دار نمی‌شوم. حضرت فرمودند: سحرها، قبل از اذانِ صبح صد بار استغفار کن. اگر خواب ماندی یا فراموش کردی هر موقع یادت آمد قضای این صد بار استغفار را بگو. [8] امام باقر علیه السلام فرمودند طبق آیه ده تا دوازده سوره مبارکه نوح [9] استغفار چهار فایده دارد: بخشش گناهان، ریزش باران، زیاد شدن اموال و زیاد شدن فرزند [10] پس استغفار، فرزندان و نسل را زیاد می‌کند. آیت الله نصرالله شاه آبادی فرمودند: بنده بیش از هفتاد تا زن و شوهر را می‌شناسم که فرزنددار نمی‌شدند با مداومت بر نمازِ استغفار، خداوند به آنها فرزند داد ؛ و بنده در گوش نوزادشان اذان و اقامه گفتم. [11] در آخر به خداوند بگوییم خدایا می‌دانم تو خیر من را بهتر از خودم می‌خواهی، اگر داشتن فرزند برای آخرتِ من ضرر دارد، راضی هستم به رضای تو، و مطمئن هستم تو بهتر از این حاجت، به من عطا می‌کنی ! [1] امام صادق علیه السلام : إذا فَشا أربَعَةٌ ظَهَرَت أربَعَةٌ : إذا فَشَا الزِّنا ظَهَرَتِ الزَّلزَلَة و... (دانشنامه قرآن و حدیث، ج‏12، ص 218) [2] من لا یحضره الفقیه، ج 1 ص 292. [3] و البته متأسفانه ایشان به دنبال سیر درمان پزشکی نبود. [4] سوره مریم، آیه 5. [5] سوره آل عمران، آیه 38. [6] سوره انبیاء، آیه 89. [7] (الکافی، ج‏6، ص 8) [8] (نهج الذکر، ج‏4، ص 98) [9] اسْتَغْفِرُوا رَبَّکمْ إِنَّهُ کانَ غَفَّاراً * یرْسِلِ السَّماءَ عَلَیکمْ مِدْراراً * وَ یمْدِدْکمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنِینَ وَ یجْعَلْ لَکمْ جَنَّاتٍ وَ یجْعَلْ لَکمْ أَنْهارا. [10] بحار الأنوار، ج 86، ص 130. [11] (بحار الأنوار، ج 91 ص 354)
24 ؛ ارتباط قطع نشه بِسمِ اللّه الرَّحمنِ الرَّحیم در این جلسه‌‌ می‌خواهم درباره عبادت خانم‌ها دو نکته را با هم گفتگو کنیم: یک. بعضی از خانم‌ها فکر می‌کنند در ایّام عذر شرعی خداوند کلاً عبادت را از آنها برداشته است ! در حالی که خداوند نماز را برداشته است و نخواسته که ارتباط قطع شود و حتی تشویق به عبادت هم کرده است. مثلاً امام باقر علیه السلام فرمودند: ما اهل بیت علیهم السلام به همسران خود می‌گوییم در این ایام خودشان را تمیز کنند، وضو بگیرند، و رو به قبله بنشینند و ذکر سُبْحانَ اللَّه، اللَّهُ أَکبَر، لا اِلهَ اِلَّا اللَّه‏ و... بگویند [1] مستحب هست ذکر خداوند بگویند. خانم‌ها روی سجاده‌شان رو به قبله بنشینند سی مرتبه تسبیحاتِ اربعه را بگویند [2]، یا یک دورِ تسبیح صلوات بفرستند یا تسبیحاتِ حضرت زهراء علیها السلام را بگویند. خواندن سوره « قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَد » و « آیت الکرسی » بعد از هر نمازی مستحب است، این ها را بجا بیاورند. برخی از افراد می‌گویند: « ما شنیده ایم خواندن قرآن در این ایام اشکال دارد ! » جواب: غیر از چهار سوره فُصّلَت، نَجم، سَجده و عَلَق که سجده واجب دارند، بقیه سوره‌ها را‌‌ می‌توان خواند. در رساله نوشته شده خواندن قرآن در این ایام کراهت دارد [3] که منظور از « کراهت در عبادت » به معنای ثوابِ کمتر است. یعنی در این ایام، ثوابش کمتر است از ایام پاکی است نه اینکه نباید قرآن بخوانید. دو. بعضی از خانم‌ها که به اداره‌‌ می‌روند، می‌گویند: ما هیچ گاه نماز جماعت اداره شرکت نمی‌کنیم، چون اگر بخواهیم شرکت کنیم چون بعضی از روزها که عُذر شرعی داریم ممکن است همکارِ ما بفهمد ما چه روزی نماز جماعت می‌رویم و چه روزی نمی‌رویم ؛ و ما دوست نداریم این اتّفاق بیفتد ! جواب: از لحاظِ قانونی شما بیست دقیقه برای عبادت در اداره وقت دارید. [4] به همین خاطر پیشنهادِ ما این است که هر روز به نمازخانه بروید، روزهایی که عُذر شرعی دارید، توصیه‌ی امام باقر علیه السلام را انجام بدهید. بنشینید و ذکر خداوند بگیرید. این گونه چهار فایده به دست‌‌ می‌آورید: یک. از فواید عبادت بهره‌مند می‌شوید. دو. وضو نور است، با گرفتنِ وضو نورانی می‌شوید. سه. ذکر خداوند آرامش‌‌ می‌آورد و سبب ریزشِ گناهان می‌شود. ذکر خداوند می‌گویید، آرام می‌شوید و گناهِ تان ریخته‌‌ می‌شود. چهار. عبادت در این ایام تعطیل نمی‌شود. بعضی‌ها که چند روز عبادت انجام نمی‌دهند، بعد از عادتِ ماهیانه خواندن نماز برایشان سخت و سنگین‌‌ می‌شود. توصیه امامان علیهم السلام به بانوان این است که: « در این ایام، ذکر و دعا و قرآن را ترک نکنید ». [1] (بحار الأنوار، ج‏ 78، ص 119) [2] (بحار الانوار، ج‏83، ص 21). [3] سید محمدحسین بنی‌هاشمی ؛ توضیح المسائل (المحشى للإمام الخمینی)، ج‏1، ص 269، مسأله 477. [4] ‌متن ماده ۳ ‌آیین‌نامه ترویج و توسعه فرهنگ نماز مصوب دولت : «با توجه به نظر مقام معظم رهبری، در کلیه دستگاه‌های مشمول این آیین‌نامه و واحدهای تابعه آنها در سراسر کشور، به منظور ادای فریضه نماز، حداکثر‌مدت (۲۰) دقیقه زمان در وقت فضیلت و ترجیحاً بلافاصله پس از ازان در نظر گرفته شود تا امکان شرکت کلیه مدیران و کارکنان دستگاه‌های مزبور در مراسم‌ نماز جماعت فراهم شود.
25 ؛ انجام وظیفه بِسمِ اللّه الرَّحمنِ الرَّحیم سلام به شما که تلاش‌‌ می‌کنید همیشه وظیفه‌تان را به بهترین صورت انجام دهید. همان طور که می‌دانید صحیح خوانی نماز، وظیفه‌ی واجبِ ماست و زیباخوانی نماز، وظیفه‌ی مستحبِ ماست. ‌‌ می‌خواهم یک مسئله را که در رساله‌ی همه‌ی مراجع آمده است را خدمتِ تان عرض کنم: « انسان باید نماز را یاد بگیرد که غلط نخواند و کسی که به هیچ قِسم نمی‌تواند صحیح آن را یاد بگیرد، باید هر طور که می‌تواند بخواند ». [1] دو تا از اشتباهاتِ رایج در قرائت نماز را با هم دوره می‌کنیم: یک. اینکه یکی از حروف الفبا را نگوییم ! مثلاً در زبان فارسی « هـ ِ دو چشم » را گاهی اوقات حذف می‌کنیم. به جای مشهد‌‌ می‌گوییم: مَشد ! به جای چهارشنبه‌‌ می‌گوییم: چارشنبه ! باید دقّت کنیم در نماز این « هـِ دو چشم » حذف نشود وگرنه نماز ما باطل است. مثلاً بعضی‌ها‌‌ می‌گویند: « قُلُ وَالله »، درستش این است « قُلْ هُوَ اللَّهُ » در آخر نماز، « وَ رَحمةُ اللهِ وَ بَرکاتُ » این اشتباه است، « وَ بَرکاتُه » درست است. در کلمه « اَلحَمدُلله » هـِ دو چشم باید شنیده شود. یا در جمله « أَشْهَدُ أَنْ لا اِلهَ اِلَّا اللَّه‏ »، « اَشَدُ » درست نیست ! یا وقتی در رکوع نماز‌‌ می‌گوییم: « سُبْحانَ رَبِّی العَظِیمِ وَ بِحَمْدِهِ » ؛ هـِ دو چشم را دقّت کنید گفته شود. دو. گاهی اوقات بعضی از حروف را به حروف دیگری تبدیل می‌کنیم و این سبب باطل شدن نماز می‌شود. مثلاً میم ساکن، اگر به واو برسد، باید « اَشدِّ اظهار » صورت بگیرد، یعنی دقّت کنیم حتماً میمِ ساکن گفته شود، وگرنه « میم » حذف‌‌ می‌شود و به جای میم، دو بار واو گفتیه‌ایم و این اشتباه است. در سوره حمد، بعضی‌ها‌‌ می‌گویند « عَلیهِ وَّ لَا الضّالّین » در حالی که درستش این است « عَلَیهِمْ وَ لا الضَّالِّینَ » یا در سلام نماز‌‌ می‌گویند، « اَلسَّلامُ عَلیکُ وَّ رَحمَةُ الله » ! میم، را نمی‌گویند و به جای آن دو تا « واو »‌‌ می‌گویند. در حالی که باید بگوییم: « اَلسَّلامُ عَلیکُمْ وَ رَحمَةُ الله » بنده در جمعی بودم، بیش از پنجاه نفر آنجا بودند که همه تحصیلات دانشگاهی داشتند و حدود نصف آنها عبارتِ « عَلَیهِمْ وَ لا الضَّالِّینَ » را اشتباه می‌خواندند ؛ خیلی ناراحت شدم ! کسی شانزده سال درس بخواند هر سالی هم اگر هزار ساعت فقط برای تحصیلاتش گذاشته باشد شانزده هزار ساعت وقت گذاشته است ! ولی نوزده تا جمله واجب را دقّت نکرده درست بگوید؟ ! آیا این زشت نیست در درگاه خدا؟ دو تا پیشنهاد برای شما دارم: یک. در اینترنت بنویسید قرائتِ نماز استاد عباس سلیمی یا استاد طباطبایی یا استاد موسوی بلده، این ها را دانلود کنید و بارها و بارها گوش کنید تا صحیح خوانی و زیباخوانی نمازتان درست شود. دو. به یک قاری محترم یا امام جماعتِ محل مراجعه کنید و از صحیح بودن قرائت نماز خود مطمئن شوید. بندگان خوبی برای خداوند باشید. [1] توضیح المسائلِ مراجع، ص 550، مسأله 997.
26 ؛ غائبِ حاضر بِسمِ اللّه الرَّحمنِ الرَّحیم دعا‌‌ می‌کند من و شما از یاران خاص امام زمان عجّل الله فرجه الشریف باشیم. آیا می‌دانید یارانِ خاص امام زمان چه نشانه‌ای دارند؟ امام سجاد علیه السلام فرمودند: « اَلْغَیبَةُ عِنْدَهُمْ بِمَنْزِلَةِ الْمُشَاهَدَةِ » [1]یعنی درست است که حضرت را با چشمِ سر نمی‌بینند اما با چشمِ دل، حضرت را حاضر و ناظرِ اعمال خودشان می‌بینند. چهار جایی که یارانِ خاصّ حضرت، آقا را حاضر می‌دانند با هم دوره می‌کنیم: یک. هنگام معصیت: در مقامی که کنی قصدِ گناه * گر کُند کودکی از دور نگاه شرم داری ز گُنه درگذری * پرده‌ی عِصمت خود را نَدَری آدم‌ها این طور هستند که اگر یک کودکی هم حاضر باشد، بی‌خیال گناه می‌شوند. اما یارانِ خاص حضرت، هرگاه بخواهند حرفی بزنند، یا صدایی را گوش کنند، مثلاً موسیقی را گوش کنند، صحنه‌ای را ببینند مثلاً با موبایلِ شان یک فیلم را ببینند، حتی اگر در خلوت هم باشند و هیچ کسی نباشد امام زمان را حاضر می‌دانند و از خودشان می‌پرسند: آیا امام زمان از این کار من خوشحال می‌شود یا ناراحت؟ دو. هنگامِ خدمت: چه بی‌مِهری و تندی به آنها شود، چه نشود، چه از زحمت آنها قدردانی بشود، چه نشود ؛ برای آنها تفاوتی ندارد. چون انگیزه کارشان رضایتِ امام زمان است. اصلاً کار برای امام زمان عجّل الله فرجه الشریف ـ که حضرت را حاضر بدانیم ـ نه خستگی دارد نه پشیمانی. حتی اگر ساعتِ کاری هم برای‌ آنها نزنند، همان طور تلاش می‌کنند که ساعت کاری برایشان زده می‌شود. سه. هنگام تجارت: وقتی به بازار می‌روند و می‌خواهند چیزی را بخرند یا بفروشند، چون حضرت را حاضر می‌بینند، کم فروشی و گران فروشی ندارند ؛ فریب و تقلّب در کارشان نیست. چهار. هنگام عبادت: برخی از علمای ما فرمودند: قبل از اینکه « اللَّهُ أَکبَرِ » نماز را بگویید ؛ خوب است به امام زمان سلام بدهیم و بگوییم: « اَلسَّلاَمُ عَلَیک یا بَقِیةَ اللَّهِ »، یعنی امام زمان عجّل الله فرجه الشریف را حاضر کنار خودتان فرض کنید. [2] حالا کسی که امام زمان را کنار نماز خودش می‌بیند آیا نمازش را آخرِ وقت می‌خواند یا اول وقت؟ ! با تأنّی و فرصت می‌خواند یا نوک کلاغی؟ ! رکوعش را می‌گوید، « سُبْ، سُبْ، سُبْ » یا می‌گوید: « سُبحانَ الله، سُبحانَ الله، سُبْحانَ اللَّه ». بعد از نمازش تعقیبات می‌خواند یا مثلِ فنر فرار می‌کند؟ ! ما اگر امام زمان را حاضر بدانیم رفتار ما تغییر خواهد کرد، عباداتِ ما بهتر خواهد شد. [1] (بحار الأنوار، ج ‏52، ص 122) [2] (به سوی محبوب، ص 63)
27 ؛ لذت نماز بِسمِ اللّه الرَّحمنِ الرَّحیم دعا‌‌ می‌کنم لحظه لحظه زندگی ما با یاد خداوند شیرین باشد. همه ما شیرینی عسل را چشیده‌ایم شیرینیِ نماز را چطور؟ لذّت عروسی و عشق را درک کرده‌ایم ! لذّت نماز را درک کرده‌ایم؟ آیت الله بهجت رضوان الله علیه اعتقاد داشتند: بالاترین لذتی که یک انسان می‌تواند طول زندگی‌اش ببرد، لذتِ گفتگو با خداست. می‌فرمودند: اگر سلاطین عالم که همه جور لذتی برایشان فراهم است، لذت نماز را بچشند، لذت‌های مادی را طلاق می‌دهند و به دنبال آن لذت‌ها نمی‌روند. [1] خود ایشان این لذت‌ها را چشیده بود. نشانه‌اش این بود که تا سن نود و چهار سالگی، یک ساعت و نیم قبل از اذان صبح بلند می‌شد برای نماز شب، دعا، استغفار. از اذانِ صبح تا طلوع ِآفتاب مشغول نماز قرآن و دعا بود. [2] چهار راهکاری که باعث می‌شود ما هم لذّت عبادت را بچشیم با هم دوره می‌کنیم: یک. توجه به کسی که داریم با او صحبت می‌کنیم. یعنی خداشناسی ما را بالا ببریم. توجه کنیم به نعمت‌هایی که خداوند به ما داده است. این توجه سبب می‌شود که ما محبّتِ خداوند در دلمان بیاید و انسان از گفتگو با کسی که به او محبّت دارد لذّت می‌برد. [3] دو. از خود خداوند بخواهیم تا لذت عبادت را به ما بدهد ؛ آن خدایی که اگر بنده چیزی از او بخواهد و به خیرش باشد به او عطا می‌کند. « یا مَنْ إِذَا سَأَلَهُ عَبْدٌ أَعْطَاه‏ »[4] ما در قنوتِ نماز و در سجده این دو دعای امام زین العابدین علیه السلام را یاد بگیریم و از خداوند بخواهیم « اَللَّهُمَّ مَتِّعْنَا بِلَذِیذِ مُنَاجَاتِک‏ »[5] خدایا لذت مناجات خودت را به من بچشان. « اِلهی اَذِقْنِی حَلَاوَةَ ذِکرِک »[6] خدایا شیرینی یادِ خودت را به من بچشان. و می‌دانیم بالاترین یادِ خداوند، نماز است. سه. گناه را ترک کنیم. امیرالمؤمنین علیه السلام با تعجب پرسیدند: « مگر می‌شود کسی لذّت عبادت را ببرد بدون ترک گناه؟ ! »[7] یعنی لذّت گناه با لذتِ عبادت با هم جمع نمی‌شود. جوانی به حضرت موسی علیه السلام گفت: برو به خدایت بگو ؛ نافرمانیت را کردم، گناه کردم اما من را عذاب نکردی ! سلامتی من و ثروت و قدرت من سر جایش است ! خدا به حضرت موسی علیه السلام گفت ؛ برو به او بگو، بدترین عذاب را برایت فرستادم ! از گفتگوی با من لذت نمی‌بری ! [8] دو دقیقه می‌خواهد مناجات کند انگار زهرِ هلاهِل داخل گلویش ریخته‌اند ؛ این قدر برایش تلخ است ! یکی از آن گناهانی که گفته‌اند اگر ترک شود، خداوند لذت عبادت را به ما می‌چشاند، ترک نگاهِ حرام است. یک موقع من نگاهِ حرام نمی‌کنم چون می‌ترسم آبرویم برود اما پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند هر کسی نگاه به نامحرم را ترک کند برای رضای خداوند، خداوند مزّه‌ی عبادت را به گونه‌ای به او می‌چشاند که خشنود شود. [9] چهار. شیخ رجبعلی خیاط که یکی از عُرفا هست فرمودند: خداوند لذت در عبادت را به کسی می‌دهد که بیشتر به بندگان او خدمت و احسان کرده باشد. [10] خدا وقتی می‌بیند کسی به بندگانش « نَفع » می‌رساند، در نماز، بیشتر تحویلش می‌گیرد. شیرینی عبادت را بیشتر به او می‌چشاند. [1] (زمزم عرفان، محمدی ری شهری، ص 90) [2] (زمزم عرفان، محمدی ری شهری، ص 278، توصیف نماز ایشان از زبان پسرشان) [3] (مشكاة الأنوار فی غرر الأخبار، النص، ص : 333) [4] مفاتیح الجنان، مناجات الراجین امام سجاد علیه السلام. [5] مفاتیح الجنان، مناجات المطیعین امام سجاد علیه السلام. [6] دعای امام باقر علیه السلام : [اِلهی] أَذِقْنِی بَرْدَ عَفْوِک‏ وَ حَلَاوَةَ ذِکرِک. (مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج ‏2، ص 835) [7] کیفَ‏ یجِدُ لَذَّةَ الْعِبَادَةِ مَنْ لَا یصُومُ عَنِ الْهَوَى؟ (عیون الحکم و المواعظ (للیثی)، ص 384) [8] (مستدرک الوسائل، ج‏12، ص 173) [9] (مستدرک الوسائل، ج‏ 14، ص 270) [10] کیمیای محبت، شرح حال شیخ رجبعلی خیاط، ص 200.
28 ؛ مختصر یا مفصل؟ بِسمِ اللّه الرَّحمنِ الرَّحیم یکی از سؤالاتی که زیاد پرسیده می‌شود این است که نماز اول وقت مختصر بهتر است یا نمازی که با تأخیر باشد ولی مفصّل؟ مثلاً من اول وقت، سرم شلوغ است اگر نماز بخوانم فقط می‌توانم واجبات را بجا بیاورم، اما اگر یکی دو ساعت بگذرد، سر فرصت، مستحبات را هم بجا می‌آورم ؛ اذان و اقامه‌‌‌ می‌گویم و ذکر رکوع و سجده بیشتری‌‌ می‌گویم، و تعقیباتِ نماز را مفصّل می‌خوانم. حالا شما فکر می‌کنید کدام بهتر است؟ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: « إِنَ‏ اللَّهَ‏ یحِبُ‏ مِنَ‏ الْخَیرِ مَا یُعَجَّلُ » [1] خداوند دوست دارد در کارِ خیر عجله شود. این ضرب المثل که می‌گویند: « عجله کار شیطان است » ضرب المثل دقیقی نیست ! در بدی‌ها عجله کار شیطان است ؛ اما « در خوبی‌ها عجله کار خدایی است »، خداوند دوست دارد ! و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: نماز کلید همه خوبی‌هاست. [2] پس خوب است وقتی وارد وقت نماز شدیم، در شروع کردن به نماز عجله کنیم. دو. امام رضا علیه السلام فرمودند: به محضِ اینکه وارد وقت نماز شدی، نمازت را بخوان. تو نمی‌دانی در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد [3]به قولِ معروف انسان از یک دقیقه بعدش خبر ندارد. و فرمودند: حادثه خبر نمی‌کند پس خوب است که اول وقت باشد. [4] و امامان علیهم السلام فرمودند: اگر نماز اول وقت را بدون دلیل عقلی و شرعی عقب انداختی و مثلاً در آن دقایق و ساعات از دنیا رفتی، به خاطر نخواندن آن نمازت در نزد خداوند خطاکاری ! [5] پس نمازِ اول وقت مختصر بهتر است به سه دلیل: یک. نماز کار خیر است و در کار خیر بهتر است عجله شود. دو. انسان از یک دقیقه بعدی خودش خبر ندارد. سه. اگر نماز نخواندی و مرگت فرا رسید به خاطر نخواندن آن نماز خطاکاری. با این فرمول مشخص می‌شود نماز اول وقتی که در مسافرت شکسته بخوانیم بهتر است از نمازی که یکی، دو ساعت بگذرد و ما به وطن برسیم و نماز را کامل بخوانیم. سعی کنیم در اول وقت خواندنِ نماز عجله کنیم. [1](بحار الأنوار، ج ‏68، ص 222) [2] الصَّلاةُ مِفتاحُ‏ کلِ‏ خَیر. (محمدی ری شهری، شناخت نامه نماز، ج ‏1، ص 216) [3] إِذَا دَخَلَ الْوَقْتُ عَلَیک فَصَلِّهَا فَإِنَّک‏ لَا تَدْرِی‏ مَا یکونُ‏. (وسائل الشیعة، ج ‏4، ص 119) [4] امام رضا علیه السلام : حَافِظُوا عَلَى مَوَاقِیتِ الصَّلَوَاتِ فَإِنَّ الْعَبْدَ لَا یأْمَنُ‏ الْحَوَادِثَ‏. (بحار الأنوار، ج‏ 80، ص 20) [5] (دعائم الإسلام، ج‏1، 137)
29 ؛ فیلتر هوا بِسمِ اللّه الرَّحمنِ الرَّحیم سلام به شما معلم عزیز. دعا‌‌ می‌کنم همیشه بدن‌تان صحیح و سالم باشد. آیا اسلام به فکر ِسلامتی بدن انسان‌ها بوده است؟ بله، یک مورد کوچک آن را بیان می‌کنم: اسلام می‌گوید ؛ قبل از هر نمازی وضو بگیر و قبل از وضو، « اِستِنشاق » کن یعنی سه بار آب را داخل بینی قرار بده که تمام مجاریِ بینی تا گلو شسته شود. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله این کار را عبادت معرفی کردند. و فرمودند: این کار را خوب انجام دهید سبب ریزش گناهان‌تان می‌شود و شیطان از شما فراری می‌شود دور می‌شود. [1] این‌قدر به این کار سفارش شده بود که بعضی از مسلمان‌ها فکر می‌کردند این از واجباتِ وضو است، امام صادق علیه السلام فرمودند: نه ! این مستحب قبل از وضو است. [2] بعضی‌ها فکر می‌کردند اگر این کار را انجام ندهند، نمازشان باطل است و باید دوباره بخوانند. حضرت فرمودند: نه ! این کار سنّت پیامبر است و اگر انجام ندادید، لازم نیست نمازتان را دوباره بخوانید. [3] همان طور که فیلتر هوایِ ماشین جلوی گرد و غبار و ذرات ناخالص را می‌گیرد که به ماشین نرسند، بینی ما با مخاط مرطوبی که دارد، با موها و پیچ و خم‌هایی که دارد، جلوی گرد و غبار و میکروب‌های خطرناک را می‌گیرد که به ریه ما نرسند. ما فیلتر هوا را زود به زود عوض می‌کنیم. به ما فرمودند: زود به زود مجاری بینی‌تان را شست و شو بدهید تا از میکروب‌ها و گَرد و غبار تخلیه شوند و راحت‌تر بتواند وظیفه‌اش را انجام دهد. مقالات پزشکی زیادی در سطح دنیا نوشته شده بر فواید « اِسْتِنشاقْ » ! می‌گویند اگر این کار زود به زود و کامل انجام شود جلوی بیماری‌های ریه مثل سِل، آسم و تنگی نفس گرفته می‌شود. سردردهای شدید نمی‌گیرید. حتی گفته شده اگر میگرن دارید یا لوزه‌ی شما التهاب و درد و ورم دارد، یکی از درمان‌هایش همین استنشاق است ! [4] اسلام هزار و چهار صد سال قبل، از مسلمان‌ها می‌خواهد، روزانه چندین و چند بار قبل از گفتگوی با خداوند به فکر سلامتی بدنشان باشند و میکروب‌ها را از خودشان دور کنند. [1] لِیبَالِغْ أَحَدُکمْ فِی الْمَضْمَضَةِ وَ الِاسْتِنْشَاقِ فَإِنَّهُ غُفْرَانٌ‏ لَکمْ‏ وَ مَنْفَرَةٌ لِلشَّیطَانِ. (وسائل الشیعة، ج ‏1، ص 433) [2] عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام، قَالَ : سَأَلْتُهُ عَنِ الْمَضْمَضَةِ وَ الاسْتِنْشَاقِ‏ : أَ مِنَ‏ الْوُضُوءِ هِی؟ قَالَ : «لَا». (الکافی، ج‏5، ص 77) [3] (بحار الأنوار، ج‏77، 334) [4] (قرآن و علوم روز، سید محمود افتخاریان، ص 19)
30 ؛ کرم و لطف خدا « یا مَنْ یعْطِی الْکثِیرَ بِالْقَلِیلِ »[1] ای خدای کریمی که پاداش بسیار زیادی‌‌ می‌دهی در برابر عمل کم و اندک. برای درک بهتر کریم بودن خداوند یک مثال را با هم دوره می‌کنیم: وارد فروشگاهِ لوازم خانگی می‌شویم به ما می‌گویند چه می‌خواهید بخرید؟ می‌گوییم این یخچال قشنگ، این کولر گازی و این تلویزیونِ شیک چشمِ ما را گرفته است. دلمان می‌خواهد آن را داشته باشیم، ولی موجودی حساب ما کافی نیست ! حتی یک هلِ پوک کفِ دست ما نمی‌اندازند ما را به بیرون از مغازه هدایت می‌کنند و می‌گویند: توقف بیجا مانع کسب است ! این فروشگاه خلق است. اما در فروشگاه خالق با یک نیّت ساده با یک دلم می‌خواهد، می‌توانیم بهترین و بیشترین خرید را داشته باشیم ! سه مثال از آقا امام صادق علیه السلام می‌زنیم: یک. شخصی نیّت می‌کند امشب من بلند بشوم یک نماز شب طولانی مفصل و با حال بخوانم. اما خوابش می‌برد ! خداوند در اعمالش یک نماز شب مفصّلِ باحال می‌نویسد به همین راحتی ! [2] دو. یک مؤمنی اهل نماز جماعت است، اما مریض شده و دیگر نمی‌تواند به مسجد برود خداوند به فرشتگان ثبت اعمال می‌گوید: همان عباداتی که در ایام سلامتی انجام می‌داد، همان‌ها را برایش بنویسید. [3] چون ایشان نیّت داشت که این کار را انجام دهد، اما بیماری مانع شد. سه. یک مؤمن فقیری دعا می‌کند: « یا رَبِّ ارْزُقْنِی حَتَّى أَفْعَلَ کذَا وَ کذَا » [4] خدایا به من ثروت بده، مال بده تا مثلاً یک مسجد بزرگ با تمام امکانات بسازم. خدا به قلبش نگاه می‌کند می‌بیند نیتش صادقانه است. به همین خاطر در اعمالش می‌نویسد: ساخت یک مسجدِ بزرگ با تمام امکانات ! وقتی به نماز می‌ایستیم توجه داشته باشیم که در مقابل چنین کریمی ایستاده‌ایم به همین خاطر در قنوت نماز، در تعقیبات نماز، دعا کردن را دستِ کم نگیریم و هم از خداوند زیاد بخواهیم و هم توفیق انجام کار های خوب بزرگ را طلب کنیم. اگر آن چیزی که می‌خواهیم خیر و صلاح ما نباشد، پاداش آن کار خوب را در نامه اعمال ما ثبت می‌کند. ان شاء الله ارتباط و گداییِ ما درِ این خانه کم نشود. [1] مفاتیح الجنان، اعمال ماه رجب، دعا پس از نماز های روزانه در ماه رجب. [2] (وسائل الشیعة، ج ‏1، ص 54) [3] (وسائل الشیعة، ج‏2، ص397) [4] ٍ (كافی، ج 2، ص 85)
31 ؛ فرشتگان شب، فرشتگان روز بِسمِ اللّه الرَّحمنِ الرَّحیم دعا‌‌ می‌کنم خدای اَرْحَمُ الرّاحِمین‏ بدی‌های اعمال ما را پاک کند و در روز قیامت در پرونده اعمال ما غیر از خوبی نبینیم. در این جلسه به این سؤال پاسخ‌‌ می‌دهیم که آیا در آیاتِ قرآن آیه‌ای درباره‌ی نمازِ صبح نازل شده یا نه؟ در سوره مبارکه قاف آمده: « ما کنار هر انسانی دو فرشته قرار دادیم، از راست و چپ او را همراهی می‌کنند و گفتار و رفتار و افکارش را می‌نویسند و ثبت و ضبط می‌کنند ». [1] خداوند چون « اَرْحَمُ الرّاحِمین‏ » است در شبانه روز این فرشته‌ها را عوض می‌کند. دو تا در شب همراه انسان هستنند و دو تا در روز. و هر فرشته ای که مأموریتش تمام شود تا روز قیامت دیگر به پیش انسان برنمی‌گردند. اگر موقعی که از ما جدا می‌شوند خوبی دیده باشند می‌گویند: « این از بندگان خوب خداوند بود ». اگر از ما بدی دیده باشند می‌گویند: « هنوز فرصتِ توبه دارد ؛ شاید توبه کند » این چنین خدایِ « ستّارُ العُیوب » برای ما آبروداری می‌کند. در سوره اسراء آمده است: « إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ کانَ مَشْهُودا »[2] « قُرْآنَ الْفَجْرِ » همان « صَلاةُ الفَجر » است. این آیه‌‌ می‌فرماید: « به درستی که نماز صبح شهود می‌شود و دیده می‌شود ». از امام صادق علیه السلام پرسیدند: مگر اعمالِ دیگر ما و نمازهای دیگر ما دیده نمی‌شود که می‌گویند ؛ نماز صبح دیده می‌شود؟ ! حضرت فرمودند: نماز صبح به صورت ویژه دیده می‌شود ! یعنی وقتی اذانِ صبح می‌دهند، فرشتگان شب می‌خواهند شیفت را تحویل فرشتگانِ روز بدهند، به علت اهمیتِ نماز صبح از خداوند درخواست می‌کنند که بمانند و نماز صبح را هم به عنوان آخرین عملی که از انسان می‌نویسند، بنویسند. حضرت فرمودند: هر کسی نماز صبحش را در ابتدای وقت بخواند دو رکعت خوانده ولی چهار رکعت برایش نوشته می‌شود. فرشتگانِ شب می‌نویسند، فرشتگانِ روز هم می‌نویسند. [3] برخی از علماء فرمودند: منظور از اولِ وقت اینجا، زمان فضیلتِ نماز صبح است. یعنی زمانی که ستارگان آسمان دیده می‌شوند و هوا هنوز روشن نشده است. سعی کنیم نماز صبح‌ ما، اول وقت باشد تا برای ما چهار رکعت نوشته شود. [1] ذْ یتَلَقَّى الْمُتَلَقِّیانِ عَنِ الْیمینِ وَ عَنِ الشِّمالِ قَعید (سوره قاف، آیه 17) [2] سوره إسراء، آیه 78. [3] (وسائل الشیعة، ج ‏4، ص 212)
32 ؛ لبیک خدا بِسمِ اللّه الرَّحمنِ الرَّحیم دعا‌‌ می‌کنم بعد از هر یا رَبِّ شما لبیکِ خداوند باشد. همان طور که می‌دانید، نماز دو قسمت دارد ؛ گفتار و رفتار. همان طور که گفتارِ ما در نماز پُر از پیام است رفتارِ ما هم پُر از پیام است. مثلاً دست مان را به قنوت که بلند می‌کنیم پیامش چیست؟ پیامش این است که خدایا ببین دستم خالی است، من فقیرم تو ثروتمندی، من به تو نیاز دارم، به عطا و رحمتت به لطف و کرمت. در همین قنوت بعضی‌ها دو رفتار اشتباه دارند که ریشه‌اش به خاطر یک تصوّر اشتباه است. آن تصوّر اشتباه این است: « هر عملی در غیرِ نماز، مستحب باشد در نماز هم مستحب است ! » می‌خواهیم این دو رفتارِ اشتباه را با هم دوره کنیم: یک. امام صادق علیه السلام فرمودند هر کسی دستش را به دعا بلند کند خداوند حیا می‌کند که او را دستِ خالی برگرداند. حتماً از رحمتش چیزی داخل دست او می‌ریزد. پس هر کس دستش را به دعا بلند کرد، قبل از اینکه دستش را پایین بیاورد، « یَمْسَحَ‏ عَلَى‏ وَجْهِهِ‏ وَ رَأْسِهِ » دستش را به سر و صورت خودش بکشد تا تبرّک شود. [1] دو. امام صادق علیه السلام در تعقیباتِ نمازش وقتی دستشان را به دعا بلند می‌کردند دست‌شان را بالاتر از سرشان می‌آوردند، چون این یکی از آداب و مستحبات دعا است. [2] بعضی‌ها فکر می‌کنند این دو رفتار در قنوت هم مستحب است در حالی که همه مراجع فرمودند این از مستحباتِ قنوت نیست حتی بسیاری از مراجع می‌فرمایند این از مکروهات قنوت است یعنی این دو رفتار را خداوند نمی‌پسندد که در قنوتِ نماز داشته باشیم: یک. بالاتر آوردن دست‌ها از سر دو. بعد از قنوت، دست‌ها را به سر و صورت کشیدن. دعاهای تان مقبولِ درگاه خدا. [1] (وسائل الشیعة، ج ‏7، ص 51) [2] (من لا یحضره الفقیه، ج ‏1، ص 325)
33 ؛ هم اطاعت، هم محبت بِسمِ اللّه الرَّحمنِ الرَّحیم دعا می‌کنم که اگر پدر و مادر دارید صحیح و سالم باشند و اگر هم از دنیا رفتند مشمول رحمت خداوند باشند. می‌خواهیم به یک سؤال جواب بدهیم: اگر پدری به فرزندش بگوید: « من راضی نیستم تو خانه من نماز بخوانی یا اصلاً راضی نیستم نماز بخوانی » وظیفه فرزند چیست؟ جواب: برای پاسخ به این سؤال باید دو قاعده را یاد بگیریم: یک. دستور پدر و مادر از مستحبات بالاتر است، اگر پدری به فرزندش بگوید: « راضی نیستم به مسجد بروی » یا مادری به فرزندش بگوید: « اول وقت نماز مستحبی نخوان ». این دو عملِ مستحب چون در مقابل دستور پدر و مادر ارزش کمتری دارند، ساقط می‌شوند یعنی فرزند نباید مسجد برود یا در اول وقت نماز بخواند. یک داستان نقل کنم: به پدر آیت الله بهجت رضوان الله علیه اطلاعاتِ غلطی رسیده بود که پسرت رفته نجف به جای اینکه مشغول درس باشد مشغولِ نماز مستحبی و ذکر و وِرد و دعا شده و نزدیک است صوفی بشود. ایشان هم بی خبر از همه جا نامه نوشت: « محمد تقی ! غیر از نمازهای پنجگانه راضی نیستم یک رکعت نماز مستحبی بخوانی ». تا سال‌ها که پدر ایشان زنده بود این عالم بزرگوار حتی یک رکعت نماز مستحبی نخواند. [1] دو. دستور پدر و مادر از واجبات پایین‌تر است یعنی اگر در مقابلِ واجب خداوند قرار بگیرد ساقط می‌شود. امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند « لَا طَاعَةَ لِمَخْلُوقٍ‏ فِی مَعْصِیةِ الْخَالِقِ‏ » [2] هیچ اطاعتی از مخلوق نمی‌شود اگر دستوری بدهد مخالف با دستور خدا. از امام خمینی رضوان الله علیه استفتاء کردند که پسری می‌گوید: « پدر من لاابالی و بی‌دین است گفته من راضی نیستم در خانه من نماز بخوانی » حالا کسب تکلیف کرده که وظیفه‌ام چیست؟ امام خمینی فرمودند: [پدرش] غلط کرده است برود بخواند هیچ اشکالی ندارد. [3] یک توضیح بدهم تا جواب امام خمینی روشن شود: « وظیفه‌ی پدر تهیه محل زندگی برای فرزندش است این دستورش هم چون مقابل دستور خداست ساقط می‌شود ». با این توضیحات که دادم اگر شوهری به همسرش بگوید: « که من راضی نیستم مسجد بروی ». ما می‌گوییم مسجد نرو، اگر گفت: « راضی نیستم در خانه من نمازِ مستحبی بخوانی » خداوند می‌گوید: « نماز مستحبی نخوان تا زندگی‌ات شیرین شود ». اما اگر گفت: « من راضی نیستم نماز واجبت را هم بخوانی » این حرفش ساقط می‌شود، چون در مقابل دستور خداوند قرار گرفته است. وظیفه شوهر هم این است که برای همسرش مکان زندگی تهیه کند. البته یادمان نرود همیشه با ادب و احترام با پدر و مادر و شوهر رفتار کنیم. به آنها محبت کنیم که کلیدِ فتح قلوب، محبت است. [1] مجله امان، فروردین و اردیبهشت 1393، شماره 47، عرفان منهای حتی دو رکعت مستحبی. [2] ‏ (نهج البلاغة، حکمت 165) [3] عباس عزیزی، 420 داستان درباره نماز امام خمینی (رضوان الله علیه)، ص59.
34 ؛ گلستان و خارستان به نام خداوند، به یاد خداوند و برای خداوند دعا می‌کنم که همیشه من و شما زیر آبشارِ رحمت خداوند باشیم. می‌خواهم با هم یک مثال بزنیم تا چند روایت را بهتر بفهمیم. همه ما از جاده‌های سرسبز، خنک و باصفای شمال لذّت می‌بریم دوست داریم این جاده‌ها را، و از جاده‌های کویری و گرمای خشک بدمان می‌آید هر چند بعضی مواقع مجبور می‌شویم از آن جاده‌ها عبور کنیم. ما از حضور در گلستان، لذت می‌بریم و از حضور در خارستان، نفرت داریم. همین طور که من این دو مکان را با هم مقایسه کردم در روایات ما هم دو مکان یعنی بازار و مسجد با هم مقایسه شده است. یک. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: از بین مکان‌های روی زمین خداوند مساجد را از همه بیشتر دوست دارد و از بازارها از همه مکان ها بیشتر بدش می‌آید. [1] دو. در روایاتِ ما آمده که مساجد خانه خداست [2] ؛ انسان وقتی وارد خانه کسی می‌شود یعنی به او خیلی نزدیک شده است با ورود به مسجد به خداوند نزدیک می‌شویم و در روایتی امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند: بازارها پاتوق شیطان است[3]. یعنی در بازارها به شیطان خیلی نزدیک می‌شویم. کار شیطان در بازارها چیست؟ کم فروشی، گران فروشی، فریب، دروغ، دزدی، احتکار و.... یک. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: « بهترینِ اهل مسجد کسی است که اولین نفر وارد شود و آخرین نفر هم خارج شود » یعنی سفارش کردند مدت زمان حضور‌تان در مسجد زیاد باشد. [4] آقا امام باقر علیه السلام فرمودند: ابلیس با اولین نفری که وارد بازار می‌شود، وارد بازار می‌شود، و آخرِ شب آخرین نفری که خارج می‌شود، خارج می‌شود، یعنی سفارش به ما کردند از کسانی نباشید که اولین نفر وارد بازار می‌شوند و آخرین نفر خارج می‌شوند. [5] دو. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در فضیلت حضور در مسجد فرمودند حتی اگر ذکر و نماز و قرآن هم نخواندید همان نفسی که در مسجد می‌کشید برای شما عبادت محسوب می‌شود. [6] اما حضور بدون خرید و فروش در بازار چگونه است؟ مثلاً برویم در بازار چرخی بزنیم ببینیم چه خبر است؟ این کار علاوه بر آنکه ثواب ندارد، از آن نهی شده ایم، چون حضور بدون دلیل در پاتوق شیطان است ؛ جایی که شیطان می‌تواند تو را فریب دهد. البته منظور ما از بیان این روایات که بیان کردیم این نبود که کسی بازار نرود. هر گاه نیاز به خرید و فروش داریم به بازار برویم. منظور ما این بود که قدر مسجد را بیشتر بدانیم و در مسجد بیشتر حاضر شویم و وقتی در بازار قرار داریم همه توجه ما به سمت خداوند باشد و اینکه مواظب باشیم تا فریب شیطان را نخوریم. قرآن ستایش می‌کند از کسانی که داخل بازارند مشغول خرید و فروشند ولی این خرید و فروش آنها به گونه‌ای نیست که از یاد خداوند غافل باشند. « رِجالٌ لا تُلْهیهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَیعٌ عَنْ ذِکرِ اللَّهِ وَ إِقامِ الصَّلاةِ » [7] ما هم اگر بازار رفتیم توجه کنیم که شیطان در بازار ما را از نماز و عبادت اول وقت غافل نکند. [1] أَحَبُّ الْبِلَادِ إِلَى اللَّهِ مَسَاجِدُهَا وَ أَبْغَضُ‏ الْبِلَادِ إِلَى اللَّهِ أَسْوَاقُهَا. (مجموعة ورام، ج‏2، ص 235) [2] (علل الشرائع، ج‏2، ص 318) [3] مَجَالِسُ الْأَسْوَاقِ مَحَاضِرُ الشَّیطَانِ‏. (عیون الحکم و المواعظ (للیثی)، 488) [4] (بحار الأنوار، ج‏81، ص 5) [5] (بحار الأنوار، ص 84، ص 11) [6] (مکارم الأخلاق، ص 467) [7] سوره نور، آیه 37.
35 ؛ سود یا ضرر؟ بِسمِ اللّه الرَّحمنِ الرَّحیم دعا‌‌ می‌کنم گفتار و رفتار ما لبخند رضایت خداوند را به همراه داشته باشد. می‌خواهم یک مثال می‌زنم تا یک روایت را بهتر بفهمیم: معلمان دانش آموزان را تشویق می‌کنند که اهل مطالعه باشند و علاوه بر کتاب‌های درسی، کتاب‌های مذهبی تاریخی، شعر و رُمان هم بخوانند. حالا یک دانش آموزی، وسطِ کلاس درس یا شبِ امتحان، آمده رُمان می‌خواند ! معلّم به او می‌گوید: چرا رُمان می‌خوانی؟‌‌ می‌گوید: چون شما تشویق کردی ! معلم چه پاسخ می‌دهد؟ می‌گوید: کار تو خوب است. ولی زمانش الان نیست، این کار خوبِ تو در این زمان، تو را پیشِ من بالا نمی‌برد ؛ ارزش تو را پیش من زیاد نمی‌کند ؛ الان رُمان که می‌خوانی به درسِ تو ضربه می‌زند و امتحانت را قبول نمی‌شوی. امام‌های عزیز که معلم‌های ما هستند ما را به انجام مستحبات تشویق و ترغیب کردند، ولی فرمودند: « إِذَا أَضَرَّتِ النَّوَافِلُ بِالْفَرَائِضِ فَارْفُضُوهَا » این مستحب اگر به واجب تو ضربه زد آن را ترک کن ! رها کن ! [1] آقا امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند: به دو دلیل، دیگر این مستحب ارزش ندارد ! یک. « لَا قُرْبَةَ بِالنَّوَافِلِ‏ إِذَا أَضَرَّتْ بِالْفَرَائِض‏ »[2] این مستحبی که به واجب ضربه زده دیگر تو را پیش خداوند بالا نمی‌برد و به خداوند نزدیک نمی‌کند. دو. آن سودی که از آن مستحب به دست آوردی هرگز چاله آن واجبی که ترک کردی ـ چاله ضررش ـ را پُر نمی‌کند. [3] می‌خواهیم سه تا مثال بزنیم تا این روایت را بهتر بفهمیم: یک. حضور در مجلس امام حسین علیه السلام از بالاترین مستحبات است اما اگر کسی تا دیر وقت در مجلس امام حسین علیه السلام حاضر شود و نماز واجبِ صبحش قضا شد دیگر آن مجلس امام حسین، آن مستحب ارزشی که باید داشته باشد را ندارد. دو. با وضو وارد کلاس شدن مستحب است. اما وقتی زنگِ کلاس زده شده و دانش آموزان در کلاس حاضر هستند ؛ معلمی به جای اینکه به وظیفه‌ی واجبی که آموزش و پرورش به عهده‌اش گذاشته عمل کند و وارد کلاس شود به سمت وضوخانه می‌رود تا با وضو وارد کلاس شود. در این صورت وضوی او، آن ارزشی که باید داشته باشد را ندارد. « بایستی در زنگ تفریح، وضو‌‌ می‌گرفت نه بعد از زدنِ زنگ کلاس » سه. حضور در مسجد مخصوصاً برای نماز جماعت یا شب‌های قدر مستحب مؤکّد است اما اطاعتِ از پدر و مادر واجب است. حالا اگر پدر و مادری گفتند ؛ ما راضی نیستیم شما در مسجد در این زمان حاضر شوی. حضور در مسجد در آن زمان، دیگر قُرب به خداوند نمی‌آورد و ما را به خداوند نزدیک نمی‌کند. امیدوارم که اهل مستحبّات باشیم ولی مستحباتی که به واجباتِ ما ضربه می‌زند را رها کنیم. [1](نهج البلاغه، حکمت 279) [2] (نهج البلاغه، حکمت 39) [3] إِنَّک إِنِ اشْتَغَلْتَ بِفَضَائِلِ النَّوَافِلِ عَنْ أَدَاءِ الْفَرَائِضِ فَلَنْ یقُومَ فَضْلٌ‏ تَکسِبُهُ‏ بِفَرْضٍ تُضَیعُهُ. (تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص 177)
36 ؛ مقایسه واجب با مستحب بِسمِ اللّه الرَّحمنِ الرَّحیم همان طور که می‌دانید در مجموعه معارف دین، مقایسه‌های درست به ما کمک می‌کنند اهمیت و ارزشِ گزاره‌های دینی را بهتر درک کنیم. حالا می‌خواهیم با هم بین واجب و مستحب مقایسه کنیم و سه تا از تفاوت‌های آنها را بیان کنیم. یک. خداوند در مستحب تخفیف و آسانی بیشتری قرار داده است. [1] مثلاً نماز مستحبی را می‌توانیم در حال حرکت بخوانیم رعایت قبله هم لازم نیست، اما نمازِ واجب را باید در حالِ آرامش بدن و رو به قبله بخوانیم. نمازِ مستحبی را ـ حتی اگر بدنِ ما هم سالم باشد ـ می‌توانیم نشسته بخوانیم اما نماز واجب اگر بدنِ ما سالم باشد باید ایستاده بجا بیاوریم. در نماز مستحبی اگر بین رکعت اول و دوم شک کنیم نمازِ ما صحیح است. اگر خواستی بنا را بر رکعتِ اول می‌گذاری و اگر خواستی بنا را می‌گذاری بر رکعت دوم، اما در نماز واجب، اگر شک کنی یک رکعت خوانده‌ای یا دو رکعت نماز باطل است. دو. خداوند در روز قیامت از مستحب از ما نمی‌پرسد، از واجب می‌پرسد، که انجام دادی یا ندادی؟ درست انجام دادی یا غلط؟ اگر کسی در طول عمرش حتی یک رکعت نمازِ مستحبی نخواند در روز قیامت توبیخ نمی‌شود اما نخواندنِ نماز واجب تنبیه دارد. به همین خاطر برای نزدیکان ما که از دنیا رفته‌اند و نماز قضا دارند اگر مثلاً دو رکعت نماز قضایِ صبح برایش بخوانیم بهتر از این است که دو رکعت نماز مستحبی بخوانیم، چون خداوند از واجبِ او سؤال می‌پرسد نه از مستحب. سه. امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند: اگر اشتیاق و رغبت داشتی « فَاحْمِلُوهَا عَلَى‏ النَّوَافِلِ‏ »[2] مستحب را بجا بیاور. اما اگر مثلاً دو رکعت نماز شب خواندی یا دو صفحه دعای کمیل خواندی و دیدی اشتیاق به ادامه دادن نداری، حضرت فرمودند: ادامه نده ! رها کن. امّا در واجب این چنین نیست نماز صبح بر ما واجب شده، چه اشتیاق و علاقه و میل داشته باشیم چه نداشته باشیم. خدا ما را موفق کند واجبات را انجام بدهیم و برای مستحبات اشتیاق داشته باشیم. [1] امیرالمؤمنین علیه السلام : لَا رُخْصَةَ فِی‏ فَرْضٍ وَ لَا شِدَّةَ فِی نَافِلَةٍ. (تحف العقول، النص، 174) [2] إِنَّ لِلْقُلُوبِ إِقْبَالًا وَ إِدْبَاراً فَإِذَا أَقْبَلَتْ فَاحْمِلُوهَا عَلَى‏ النَّوَافِلِ‏ وَ إِذَا أَدْبَرَتْ فَاقْتَصِرُوا بِهَا عَلَى الْفَرَائِضِ‏. (نهج البلاغة، حکمت 312)
37 ؛ تفاوت زمین و آسمان بِسمِ اللّه الرَّحمنِ الرَّحیم دعا‌‌ می‌کنم لحظه لحظه زندگی من و شما سرشار از یاد خداوند باشد. این شعر را همه شنیده‌ایم: میانِ ماه من تا ماهِ گردون * تفاوت از زمین تا آسمان است می‌خواهم این شعر را عوض کنم و بگویم: میانِ مستحب تا امر واجب * تفاوت از زمین تا آسمان است بین مستحب و واجب خیلی تفاوت است سه تای آن را با هم دوره می‌کنیم: یک. جبرئیل به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله عرضه داشت: خداوند تبارک و تعالی می‌فرماید ؛ بنده‌ی من از بین عبادت‌هایی که انجام می‌دهد و به من نزدیک می‌شود، من هیچ کدام را به اندازه واجبات دوست ندارم. « مَا تَقَرَّبَ‏ إِلَی‏ عَبْدٌ بِشَی‏ءٍ أَحَبَّ‏ إِلَی مِمَّا افْتَرَضْتُ عَلَیهِ »[1] یعنی خداوند واجب را بیشتر از مستحب دوست دارد و واجب بیشتر از مستحب ما را به خداوند نزدیک می‌کند ؛ یعنی خداوند بیشتر دوست دارد نماز قضایِ خود را بخوانیم تا نمازِ مستحبی و نماز قضا که بر ما واجب شده بیشتر از نماز مستحبی ما را به خداوند نزدیک می‌کند. پرداخت زکات و خمسِ واجب بهتر است تا صدقه‌ی مستحبی. دو. امام صادق علیه السلام فرمودند: در مستحب آن برتر است که مخفی باشد. « فَأَفْضَلُهَا مَا کانَ‏ سِرّاً »[2] برخی روایات ما می‌گویند ؛ نماز مستحبی مخفیانه، ثوابش بیست و پنج برابر می‌شود. [3] برخی روایات می‌فرمایند هفتاد برابر می‌شود. [4] حضرت فرمودند: در بین واجبات، آن برتر است که آشکار انجام شود. [5] فرمودند: برای نمازهای روزانه‌تان با صدای بلند اذان بگویید تا همه بفهمند. در نمازِ جماعت شرکت کنیم دیگران ببینند شما نماز می‌خوانید. به مسجد رفت و آمد کنید تا بی‌نمازها هم ـ با دیدن رفت و آمد شما به مسجد ـ بفهمند که شما اهل نمازید. پس در واجب ما را تشویق کردند به آشکار انجام دادن ولی در مستحب تشویق کردند به مخفی کردن. البته استثناء هم داریم مثلاً امرِ مستحبی مثل صدقه را فرمودند اگر آشکار انجام بدهید دیگران هم به صدقه دادن تشویق می‌شوند به این عمل مستحب را بهتر است که آشکار انجام دهیم. سه. همین جور که زمین جای آسمان را نمی‌گیرد مستحب هم هیچ گاه جای واجب نمی‌شود. این پیام که در فضای مجازی پخش شده دروغ است، دروغ است، دروغ است: « این نماز مستحب را بخوان جبرانِ شصت سال نماز قضای تو را می‌کند و اگر این اندازه نماز قضا نداشته باشی نماز قضای پدر و مادرت را جبران می‌کند » اگر شبِ قدر تا سحر که برترین شب سال است و برتر از هزار ماه است کسی نماز مستحبی بخواند آن هم داخلِ کعبه، جای دو رکعت نماز قضایِ صبح که بر گردنش واجب است را نمی‌گیرد. پس یادمان باشد اگر سر دو راهی واجب و مستحب قرار گرفتیم به سمت واجب برویم. اگر قرار شد از واجب و مستحب یکی فدای دیگری شود، این مستحب است که باید فدای واجب شود. [1] قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ... مَا تَقَرَّبَ‏ إِلَی‏ عَبْدٌ بِشَی‏ءٍ أَحَبَ‏ إِلَی مِمَّا افْتَرَضْتُ عَلَیهِ. (بحار الأنوار، ج‏72، ص 155) [2] (بحار الأنوار، ج‏93، ص 24) [3] عن النبی صلی الله علیه و آله : صَلَاةُ الرَّجُلِ تَطَوُّعاً حَیثُ لَا یرَاهُ النَّاسُ تَعْدِلُ صَلَاتِهِ عَلى أَعْینِ النَّاسِ خَمْساً وَ عِشْرَینَ. (نهج الفصاحة، ص : 545) [4] امام رضا علیه السلام : المُستَتِرُ بالحَسَنةِ تَعدِلُ سَبعینَ حَسَنة. (وسائل الشیعة، ج ‏16، ص 63) [5] (بحار الأنوار، ج‏93، ص 24)
38 ؛ ازدواج با حورالعین بِسمِ اللّه الرَّحمنِ الرَّحیم دعا‌‌ می‌کنم بهترین جای بهشت، جایِ بهترین بندگان خداوند یعنی شما باشد. راستی ما در زندگی خود چقدر به بهشت فکر می‌کنیم و به نعمت‌های بهشتی؟ ! مثلاً از سالِ گذشته تا الان چند ساعت شده که به « حورُ الْعین » فکر کنیم؟ ! وقتی خداوند در قرآن می‌خواهد بگوید بهشت من با کلاس است می‌گوید: « حورُ الْعین » دارد، می‌خواهد بگوید آنجا به شما خوش می‌گذرد، من به شما لذّت می‌دهم، می‌گوید: « حورُ الْعین » می‌دهم. ما درباره « حورُ الْعین » چقدر اطلاعات داریم؟ پیشنهاد من این است که در اینترنت جستجو کنید کلمه « حورُ الْعین » را بزنید و آیات و روایاتش را مطالعه کنیم. با این روش اشتیاق ما به « حورُ الْعین » زیاد می‌شود. بعضی از مفسّرین اعتقاد دارند « حورُ الْعین » زنی بهشتی نیست تا فقط برای مردان بهشتی باشد ! بلکه همسرِ بهشتی ! است. [1] یعنی برای مردان بهشتی جنس آنها زن است و برای زن‌های بهشتی جنسِ آنها مرد است. « حورُ الْعین » یعنی انسانی که چشمان درشت و سیاهی دارد. سیاهی چشمش به شدّت سیاه و سفیدی‌اش به شدّت سفید است. همه ما امام سجاد علیه السلام را مشتاق نماز و عبادت می‌دانیم. می‌دانیم که حضرتِ عاشق نماز بود. زیاد سجده‌های طولانی، گریه و مناجات داشتند. اما بسیاری از انسان‌ها نمی‌دانند که حضرت عاشقِ بهشت بود. عاشق نعمت‌های بهشتی مثل « حورُ الْعین » هم بود. خادم حضرت می‌فرماید در شبی که هوا خیلی سرد بود دیدم آقا شیک‌ترین لباس‌هایش را پوشیده عطر زده ـ به قول من شده ماه دامادی که یک دسته گُل کم دارد برای رفتن به خواستگاری ـ خادم می گوید دیدم حضرت می‌خواهد از خانه خارج شود. با تعجب پرسیدم: آقا امشب این همه هوا سرد است، کجا تشریف می‌برید؟ حضرت فرمودند: می‌روم خواستگاری ! می‌روم مسجد نماز بخوانم و « أَخْطُبُ الْحُورَ الْعِینَ‏ إِلَى‏ اللَّهِ‏ عَزَّ وَ جَلَّ »، از خداوند یک حورالعین را خواستگاری کنم[2]. هر کس مشتاق حورُالعین است در دنیا باید آنها را از خداوند خواستگاری کند و مهریه‌شان را بپردازد. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: مهریه همسران بهشتی نماز است. [3] هر کسی زیباتر و زیادتر نماز بخواند. در بهشت از این نعمتِ بهشتی بیشتر و بهتر استفاده می‌کند. [1] (لغات در تفسیر نمونه‏، مکارم شیرازى، ص 198) [2] (وسائل الشیعة، ج‏5، ص 228) [3] الصَّلاةُ مِن شَرائع الدّینِ، و فیها مَرضاةُ الرَّبِّ عز و جل، و هی … مُهورًا لِحورِ العین‏. (الخصال، ج ‏2، ص 522)
39 ؛ حورالعین عاشق بِسمِ اللّه الرَّحمنِ الرَّحیم سلام به شما معلم عزیز شما که بهشت و نعمت‌های بهشتی مشتاق شماست. می‌خواهیم با هم در مورد یکی از نعمت‌های بهشتی صحبت کنیم. واقعیت این است که صحبت کردن در مورد نعمت‌های بهشتی خیلی سخت است همان طور که بچه داخلِ رحم مادرش نمی‌تواند دنیا را ببیند و درک کند ما هم نمی‌توانیم نعمت‌های بهشتی را درک کنیم. ولی با این حال می‌خواهیم با سه روایت، زیبایی‌های حورُالعین را در ذهنِ خود تخیل کنیم. یک. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: اگر « حورُالعین » بر اهل دنیا نمایان شود ؛ بوی خوشش تمام دنیا را پر می‌کند، نورش، نور خورشید و ماه را محو می‌کند. همین طور که مثلاً اگر نورِ پروژکتور بیاید نور شمع محو می‌شود. [1] دو. زن‌هایی که در دربار مصر وقتی زیبایی یوسف را دیدند، با چاقو دست خودشان را بریدند. [2] اگر « حورُ الْعین » را می‌دیدند چه می‌کردند؟ ! امام صادق علیه السلام فرمود: اگر یک « حورالعین » به دنیا سرک بکشد و اهل دنیا سرِ زُلف او را ببینند، تمام گُلرخان و یوسف چهره‌های عالم، از شوق و شیرینی و لذتی که از مشاهده او می‌برند، می‌میرند. [3] سه. امام صادق علیه السلام فرمودند: در بین نعمت‌های بهشتی، نعمت همنشینی با همسران بهشت از لذت همه خوردنی ها و نوشیدنی‌های بهشت بالاتر است. با این اوصاف‌‌ می‌دانستید « حورُ الْعین » ها عاشق یک نفر هستند؟ عاشق چه کسی؟ عاشق مؤمنِ نمازگزار. امام صادق علیه السلام فرمودند: وقتی مؤمنی « اللَّهُ‏ أَکبَر » نمازش را می‌گوید ؛ این حور العین‌ها دور او حلقه می‌زنند و عاشقانه او را نگاه می‌کنند. وقتی نمازش تمام شد، اگر دعا کند که خداوندا یک همسر بهشتی به من بده. خوشحال می‌شوند، به خداوند عرضه می‌دارند « قَدْ خَطَبَنَا إِلَیک‏ »[4] خدایا ما را از تو خواستگاری کرد ما را به وصال هم برسان. اما اگر این دعا را نکند سرش را زیر بیندازد و برود ناراحت و دلگیر می‌شوند می‌گویند: به ما رغبت نشان نداد ! به ما علاقه‌ای نداشت ! ما را ظاهراً دوست نداشت ! با تعجّب از ما جدا می‌شوند. [5] یکی از تعقیباتِ مشترک تمام نمازها این جمله است: « اَللَّهُمَّ زَوِّجنی مِنَ الْحُورِ العین » جمله‌ای که آقا امیرالمؤمنین علیه السلام بعد از هر نمازش با اشتیاق و علاقه می‌خواند. [6] طبق حدیثی که در پاورقی آمده است بسیار مناسب است پس از نماز این دعا را بخوانیم: « اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَجِرْنِی‏ مِنَ‏ النَّارِ وَ أَدْخِلْنِی الْجَنَّةَ وَ زَوِّجْنِی‏ مِنَ‏ الْحُورِ الْعِینِ‏ » [1] صحیح بخاری، ج۷، ص ۲۰۴. [2] فَلَمَّا رَأَینَهُ أَکبَرْنَهُ وَ قَطَّعْنَ أَیدِیهُنَّ وَ قُلْنَ حَاشَ لِلَّهِ مَا هَـٰذَا بَشَرًا إِنْ هَـٰذَا إِلَّا مَلَک کرِیمٌ. (سوره یوسف، آیه 39) [3] (بحار الأنوار، ج 8 ص 199) [4] (وسائل الشیعة، ج‏6، ص 465) [5] (بحار الأنوار، ج‏83، ص 18) [6] (الخصال، ج‏2، ص 631)
40 ؛ فلسفه بافی ممنوع بِسمِ اللّه الرَّحمنِ الرَّحیم یکی از سؤالاتِ پرتکرار نوجوانان و جوانان سؤال درباره فلسفه احکام است. می‌خواهند بدانند علت وضو، روزه، نماز چه چیزی است؟ پیامبر اکرم و اهل بیت ایشان علیهم السلام با یافتنِ فلسفه احکام موافق بودند. اینکه انسان با مطالعه‌ی آیات و روایات دلیل احکام را یاد بگیرد. خود اهل بیت علیهم السلام هم، فلسفه بعضی از احکام را بیان کرده‌اند ؛ ولی با بافتنِ فلسفه احکام مخالف بودند. امام سجاد علیه السلام فرمودند: « إِنَّ دِینَ اللَّهِ لَا یُصَابُ بِالْعُقُولِ‏ النَّاقِصَةِ » فلسفه دستورهای خداوند، با این عقل‌های ناقص ما فهمیده نمی‌شود. [1] همان طور که کودک دو ساله با عقل خودش نمی‌تواند فلسفه دستورات پزشک را بفهمد، که چرا این آمپول، کپسول و یا قرص را نوشته، ما هم در مقابل دستوراتِ خداوند مثل آن کودک می‌مانیم در مقابل پزشک. یک مثال بزنم ! بعضی‌ها فلسفه می‌بافند که خداوند گفته وضو بگیر، تا وقتی در نماز می‌آیی با من صحبت کنی بدنت تمیز باشد در حالی که ما سه مثالِ نقضی می‌زنیم: یک. کسی که از حمام بیرون آمده، کیسه و لیف هم به بدنش زده و تمیزِ تمیز است. با این حال مراجع می‌فرمایند: این تمیزی کافی نیست. باید برای نماز وضو بگیرد. دو. کسی که وضویش را گرفت و بعد از وضو، دو سه ساعت فوتبال بازی می‌کند، تمام بدنش پر از آلودگی و عرق می‌شود و بدنش دیگر تمیز نیست در حالی که مراجع می‌فرمایند: اگر وضوی قبلی را دارد در همان حال می‌تواند بایستد و نماز بخواند. سه. کارگری که تا زانو در گِل رفته است و گِل لگد کرده است، اگر یک وضو بگیرد که بدنش تمیز نمی‌شود ! در حالی که همه مراجع می‌فرمایند: اگر وضو بگیرد با همان بدنش حتی اگر به زانویش گِل باشد، می‌تواند نماز بخواند. پس فلسفه وضو تمیزی و نظافتِ جسم ما نیست. در روایات آمده فلسفه‌اش طهارت و پاکی روح ماست. [2] بیاییم به دانش آموزان خود بیاموزیم ؛ یافتنِ فلسفه احکام کاری درست است و بافتنِ فلسفه احکام کاری اشتباه ! 41 ؛ دلیل تراشی ممنوع بِسمِ اللّه الرَّحمنِ الرَّحیم پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: در دستورات دین اگر مطلبی را ندانستید، از اهلِ ذکر ـ یعنی از اهل بیت من ـ بپرسید[3]. « فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکرِ إِنْ کنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ‏ »[4] برای دستوراتِ دین مواظب باشید دلیل تراشی نکنید که این یک چاهِ خطرناک است. برای اینکه خطرِ دلیل تراشی را درک کنیم‌‌ می‌خواهم یک مثال بزنم: از یک جوان پرسیدم: آیا‌‌ می‌دانی چرا نماز صبح دو رکعت است؟ در حالی که نمازهای دیگری روزانه سه رکعت یا چهار رکعت است؟ ! گفت: خُب معلوم است. خداوند می‌دانسته که آدم‌ها آن ساعت خوابشان می‌آید دو رکعت قرار داد تا زود بخوانند و بخوابند. گفتم این را از قرآن و حدیث می‌گویی؟ گفت: معلوم است دیگر ! نیازی به قرآن و حدیث نیست. گفتم ببین ؛ خداوند سفارش می‌کند که مسلمان‌ها شب زود بخوابند و قبل از اذان صبح برای نماز شب بلند شوند. فرموده‌اند بیداری در زمانِ سحر، ثواب بسیار زیادی دارد. حالا اگر مسلمانی بخواهد قبل از اذان صبح، تمام یازده رکعت با مستحبات را بخواند حدود نیم ساعت زودتر باید از خواب بلند شود. اگر هم بیدار نشود خداوند می‌فرماید حداقل برای اذان صبح بیدار ‌شو و اذان و اقامه را بگو که مستحب است و قبل از اینکه نمازِ صبح را بخوانی مستحب است دو رکعت نافله صبح بخوانی. بعد که نمازِ صبح را خواندی خداوند می‌فرمایند ؛ حیف است بخوابی ! این ساعت، ساعتِ بهشتی است. [5]نخواب ! ذکر و قرآن و دعا داشته باش. حتی در روایات ما آمده است مستحب است انسان بیدار بماند و مطالعه کند. آقا امام رضا علیه السلام فرمودند از اذان صبح تا طلوع آفتاب فرشته‌ها روزی‌ها را تقسیم می‌کنند. « فَمَنْ ینَامُ فِیمَا بَینَهُمَا ینَامُ‏ عَنْ‏ رِزْقِهِ » هر کس بخوابد از رزق و روزی‌اش جامانده است. خواب مانده است ! [6] توجه داشته باش که شما گفتی خداوند نماز را دو رکعت قرار داده تا انسان‌ها بخوابند. من برایت اثبات کردم که خداوند دوست دارد قبل از اذانِ صبح تا طلوع آفتاب مسلمان‌ها بیدار باشند. این نسبتی که به خداوند دادی یعنی، خداوند دوست دارد آدم‌ها بخوابند به همین خاطر نماز صبح دو رکعت است ! اگر در ماه رمضان، این نسبت را داده بودی به خداوند دروغ بسته بودی و روزه‌ات باطل می‌شد. به او پیشنهاد دادم مطالعات دینی‌اش را افزایش بدهد و از قرآن و حدیث دلایل و فلسفه احکام را یاد بگیرد. [1] (بحار الأنوار، ج ‏2، ص 303) [2] (وسائل الشیعة، ج ‏1، ص 367) [3] (بحار الأنوار، ج 16، ص 359) [4]سوره نحل، آیه 43. [5] َّ (الکافی، ج‏8، ص 123) [6] (من لا یحضره الفقیه، ج ‏1، ص 504)
42 ؛ بانوی خلقت بِسمِ اللّه الرَّحمنِ الرَّحیم همان طور که می‌دانید ما مسلمان‌ها در نماز ـ در شبانه روز ـ بارها و بارها یاد آقای خلقت می‌افتیم یعنی حضرت محمد صلی الله علیه و آله. در اذان و تشهد نامش را می‌بریم و برایش صلوات می‌فرستیم. امّا آیا یاد بانویِ خلقت هم می‌افتیم؟ من‌‌ می‌خواهم یکی از جاهایی که در نماز خوب است یاد بانویِ خلقت یعنی حضرت زهراء علیها السلام بیفتیم را با هم دوره کنیم: همه‌ی مسلمان‌ها در شبانه روز حداقل ده بار در نمازهایشان می‌گویند: « صِراطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیهِمْ غَیرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیهِم‏ » ؛ خدایا ما دوست داریم در راه کسانی باشیم که به آنها نعمت دادی نه کسانی که به آنها غضب کردی ! خدا به چه کسانی خشم کرده است؟ شیعه و سنی هر دو قبول دارند که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند « إِنَ‏ اللَّهَ‏ یغْضَبُ‏ لِغَضَبِ‏ فَاطِمَةَ » ؛ ملاکِ خشم خداوند، خشم فاطمه علیها السلام است. [1] خشم خداوند و خشم فاطمه‌ی طاهره یکی است * این نکته را رسول خداوند گفته بارها وقتی تاریخ را می‌خوانیم، می‌فهمیم کسانی که خودشان را امت پیامبر می‌دانستند، فدک حضرت زهراء علیها السلام را غصب کردند، پشت خانه حضرت زهراء هیزم آوردند، به زور وارد خانه ایشان شدند. کدام خانه؟ خانه‌ای که پیامبر بدون اجازه وارد نمی‌شد. پهلوی حضرت را شکستند، بازوی حضرت را ضربه زدند، سینه‌ی حضرت را زخمی کردند، محسن او را کشتند. بعد بدون اینکه فدکش را پس بدهند، بین مسلمان‌ها بگویند اشتباه کردیم برای ظاهرسازی آمدند به خانه‌اش، برای دلجویی. حضرت فاطمه هم نقشه‌ی آنها را فهمید و به آنها فرمودند: خداوند و فرشته‌ها را شاهد می‌گیرم « أَنَّکمَا أَسْخَطْتُمَانِی وَ مَا أَرْضَیتُمَانِی‏ » من از دستتان خشمگینم و راضی نشدم. [2] بعد برای اینکه اعلام کنند و همه‌ی مسلمان‌ها بفهمند که حضرت زهراء علیها السلام از دست آنها خشمگین اند به امیرالمؤمنین علیه السلام وصیت کرد که مرا شبانه غسل بده و کفن و دفن کن، چون دوست ندارم آنها در تشییع جنازه من، در نماز میت بر من حاضر شوند. حتی فرمودند قبر من را مخفی قرار بده، من دوست ندارم آنها بر سر مزار من حاضر شوند. [3] ما مسلمان‌ها خوب است که در نماز وقتی این جمله را می‌خوانیم به فکر فرو برویم و تاریخ را مطالعه کنیم ببینیم چه کسانی بودند که حضرت زهراء علیها السلام را آزردند ؛ ما هم مثل حضرت زهراء از آنها خشمگین باشیم. [1] إِنَ‏ اللَّهَ‏ یغْضَبُ‏ لِغَضَبِ‏ فَاطِمَةَ وَ یرْضَى لِرِضَاهَا. (بحار الأنوار، ج ‏21، ص 279) [2] فَإِنِّی أُشْهِدُ اللَّهَ وَ مَلَائِکتَهُ أَنَّکمَا أَسْخَطْتُمَانِی وَ مَا أَرْضَیتُمَانِی‏ وَ لَئِنْ لَقِیتُ النَّبِی صلى الله علیه و آله لَأَشْکوَنَّکمَا إِلَیهِ (بحار الأنوار، ج ‏28، ص 357) [3] [ کشف الغمة، ج 2، ص 68]
43 ؛ بنده خوب خدا بِسمِ اللّه الرَّحمنِ الرَّحیم آیا می‌دانید که یکی از فایده‌های نماز این است که ما به یاد خداوند می‌افتیم و یاد بندگان خوبش مثل حضرت محمد صلی الله علیه و آله و مثل حضرت فاطمه سلام الله علیها؟ ! یاد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در نماز مشخص است اما یاد حضرت زهراء علیها السلام کمی مخفی است ! من‌‌ می‌خواهم سه جایی را که با کمی دقت و فکر در نماز می‌توانیم یاد حضرت زهراء علیها السلام بیفتیم را با هم دوره کنیم: یک. در سوره حمد دعا می‌کنیم، خدایا ما را به راه راست هدایت کن، راه کسانی که به آنها نعمت دادی. « صِراطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیهِمْ » در سوره نساء آیه ۶۹ خداوند می‌فرماید: من به صدّیقین و شهداء نعمت دادم. ما هم در زیارتنامه حضرت زهراء علیها السلام می‌گوییم: خانم جان ! سلام می‌دهیم به شما که هم صدّیق هستی و هم شهید. « السَّلامُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الصِّدِّیقَةُ الشَّهِیدَةُ » [1] یعنی ما در نماز از خداوند می‌خواهیم به راه کسانی که به آنها نعمت داده، برویم و یکی از آنها حضرت زهراست. یعنی از خداوند می‌خواهیم همان راهی را طی کنیم که حضرت زهراء علیها السلام در زندگی‌اش طی کرد. دو. در قنوت نماز دعا می‌کنیم و می‌گوییم: « وَ قِنا عَذابَ النَّارِ »[2] ؛ خدایا ما را از آتش جهنم حفظ کن. خدا چه کسانی را حفظ می‌کند؟ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند روز قیامت که می‌شود خطاب می‌کند به حضرت زهراء علیها السلام می‌فرماید: از من بخواه تا به تو عطا کنم. آن قدر به تو ببخشم تا راضی شوی ! حضرت فاطمه هم دست به دعا برمی‌دارد: « أَنْ‏ لَا تُعَذِّبَ‏ مُحِبِّی‏ وَ مُحِبَّ عِتْرَتِی بِالنَّارِ » [3] خدایا دوستداران من و دوستداران خانواده‌ام را به آتش نسوزان. خداوند هم این دعا را مستجاب می‌کند. وقتی قنوت نماز را می‌گیریم یاد حضرت زهراء بیفتیم و از خداوند بخواهیم ما هم از دوستدارانِ حضرت زهراء علیها السلام باشیم تا به آتش جهنم نسوزیم. سه. در تشهد صلوات می‌فرستیم بر آل محمد. « آلِ محمَّد » چه کسانی هستند؟ تمام ساداتِ مؤمن که صدها هزار نفرند جزء آل محمد هستند اما شریف‌ترین آنها چه کسانی هستند؟ شیعه و سنی اعتقاد دارند که اُمّ سَلمه گفت: من شنیدم که پیامبر به حضرت زهراء علیها السلام فرمود: شوهرت و دو پسرت را پیش من بیاور. وقتی علی، حسن، حسین و حضرت زهراء آمدند، پیامبر عزیز عبای خودشان را روی این‌ها انداختند و فرمودند: « اللَّهُمَ‏ إِنَ‏ هَؤُلَاءِ آلُ‏ مُحَمَّدٍ »[4] ؛ خدایا این‌ها آل من هستند. رحمت و برکات و صلواتت را بر این‌ها نازل کن. پس وقتی در تشهد نماز بر آل محمد صلوات می‌فرستیم خوب است در ذهن خود بیاوریم که داریم به شریف‌ترین آلِ محمد یعنی حضرت زهراء علیها السلام درود می‌فرستیم. [1] مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج‏2، ص 711. [2] سوره بقره، آیه 201. [3] (بحار الأنوار، ج‏ 27، ص 140) [4] (عمدة عیون صحاح الأخبار فی مناقب إمام الأبرار، النص، ص 33)
44 ؛ درس توحید بِسمِ اللّه الرَّحمنِ الرَّحیم می‌دانیم که مهمترین موجودِ عالم خداست و مهم‌ترین عِلم در دنیا شناختِ خداست. مهم ‌ترین دعوت پیامبران هم به خداوند بوده است، به توحید بوده است. آیا‌‌ می‌دانید کار ما در نماز چیست؟ بله، ارتباط با مهم‌ترین موجود عالم. تکرارِ نماز تکرار مهم‌ترین درسِ عالم، یعنی درس توحید است. ما در نماز بارها و بارها جملات توحیدی را تکرار می‌کنیم. می‌خواهم سه جمله توحیدی که در نماز مرور می‌کنیم را با هم دوره کنیم: یک. توحیدِ ذاتی: ‌‌ می‌گوییم: « قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَد » ؛ اَحَد یعنی ذات خداوند یکتاست و خدای دومی وجود ندارد. نه در عالمِ امکان « عالم واقع »، نه در فکر و خیال. ما نمی‌توانیم خدای دوم را در خیال خود هم تصور کنیم، چون خداوند بی‌نهایت است و تصوّر دو بی‌نهایت، حتی در ذهن هم محال است. دو. توحید عبادی: ‌‌ می‌گوییم: « إِیاک نَعْبُد » خدایا فقط و فقط تو را عبادت و اطاعت می‌کنم نه هیچ کس دیگر را. اگر تو افرادی را تعیین کردی و فرمودی از دستورات آنها هم پیروی کن می‌گویم ؛ چشم و اگر دستورات آنها را گوش می‌کنم باز هم در حقیقت فقط تو را اطاعت کردم. در نماز بارها می‌گوییم « لا اِلهَ اِلَّا اللَّه‏ » یعنی هیچ موجودی لیاقت اطاعت، پرستش و عبادت را ندارد مگر الله. من از نفسِ امّاره، از شیاطین، از طاغوت‌ها مثل نمرود و فرعون‌ها، اطاعت نمی‌کنم. فقط دستورِ « الله » را اطاعت می‌کنم. سه. توحید استعانتی: ‌‌ در سوره حمد می‌گوییم « إِیّاکَ نَسْتَعِین‏ » خدایا من فقط و فقط امیدم به تو است. تویی که می‌توانی گِره گشایی کنی. به همین خاطر فقط از تو یاری می‌جویم. تو اسباب مادی را قرار دادی، فرمودی ؛ سراغ اسباب مادی هم بروید. می‌روم ولی تکیه‌گاه اصلی‌ام تویی. می‌دانم تویی که مُسبِّب الاَسباب هستی. به آنها تکیه نمی‌کنم چون تکیه‌گاه آنها هم تو هستی. فقط از تو کمک‌‌ می‌خواهم چون تو‌یی که می‌توانی سبب‌ها را بی اثر کنی. مثل آتش که بر حضرت ابراهیم علیه السلام، بی‌اثر کردی. [1] تو می‌توانی حتّی بدونِ سبب، کارت را پیش ببری مثل حضرت مریم علیها السلام که بدونِ داشتن همسر به او فرزند دادی. [2] یادمان باشد نماز تکرار مهم‌ترین درس عالم یعنی « درس توحید » است. [1] قُلْنَا یا نَارُ کونِی بَرْدًا وَسَلَامًا عَلَىٰ إِبْرَاهِیمَ (سوره انبیاء، آیه 69) [2] فَحَمَلَتْهُ فَانتَبَذَتْ بِهِ مَکانًا قَصِیا. (سوره مریم، آیه 22) پس مریم (به مشاهده جبرئیل، در گریبانش نسیم اهتزازی یافت و) به آن پسر بار برداشت و (برای آنکه از سرزنش قوم جاهل برکنار باشد) با آن به مکانی دور خلوت گزید.
45 ؛ شناسنامه بِسمِ اللّه الرَّحمنِ الرَّحیم یکی از سؤالاتی که از ما پرسیده می‌شود این است که چه سوره‌ای را در نماز خود بخوانیم تا فضیلتش بیشتر و ثوابش زیادتر باشد؟ جواب را با یک داستان بگویم. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وقتی به سفر معراج رفتند کنار عرش الهی قرار گرفتند خداوند فرمودند ؛ نماز بخوان چون می‌خواستند آخرین وِرژن نماز را آنجا رونمایی کنند. حضرت « اللَّهُ‏ أَکبَر » را گفتند و سوره حمد را خواندن پس از آنکه قرائت این سوره تمام شد ندا آمد که شناسنامه من را بخوان « اقْرَأْ یا مُحَمَّدُ نِسْبَةَ رَبِّک » ؛ حضرت سوره توحید را خواندند. [1] این سوره آن قدر مهم است که روایت داریم اگر کسی در یک شبانه روز در نمازهای پنجگانه‌ این سوره را نخواند به او ندا می‌شود « لَسْتَ‏ مِنَ‏ الْمُصَلِّینَ »[2] تو از نمازگزاران واقعی نیستی. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله رکعت اول نمازشان تمام شد. در رکعت دوم، بعد از سوره حمد، خداوند به او ندا کرد، که شناسنامه خودت و اهل بیتت را بخوان که « سوره قدر » است. « فَإِنَّهَا نِسْبَتُک‏ وَ نِسْبَةُ أَهْلِ بَیتِک » [3] می‌خواهم توضیح بدهم که چرا به سوره قدر می‌گویند شناسنامه پیامبر و اهل بیت علیهم السلام. در این سوره آمده که فرشتگان هر ساله شب قدر نازل می‌شوند. بر چه کسی؟ بر کسی که ولیّ و سرپرستِ مردم باشد. تا وقتی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله زنده بودند بر ایشان نازل می‌شدند. از حضرت پرسیدند: بعد از شما بر چه کسی نازل می‌شود؟ حضرت دست روی سر امیرالمؤمنین علیه السلام گذاشتند و فرمودند بر این شخص. [4] تا روز قیامت روایت دارد که فرشتگان بر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله یا امامان علیهم السلام در هر سال نازل می‌شوند. امام باقر علیه السلام فرمودند: شب قدر، هیچ گاه بر ما مخفی نمی‌ماند، چون ما می‌بینیم که آن شب فرشتگان دورِ ما طواف می‌کنند. [5] این سوره آن قدر مهم است که روایت دارد هر کسی در نمازش این سوره را بخواند به او ندا می‌شود: گناهان حق الله از نامه عمل تو پاک شده. « فَاسْتَأْنِفِ‏ الْعَمَلَ‏ »[6] ؛ اعمالت را از نو شروع کن. امام رضا علیه السلام در تمام نمازهای پنجگانه‌، در رکعت اول سوره « إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ‏ » را می‌خواندند و در رکعت دوم سوره توحید را می‌خواندند. [7] امام هادی علیه السلام فرمودند با فضیلت‌ترین سوره‌ها در نماز سوره قدر و سوره توحید است. [8] [1] (الکافی، ج‏6، ص645) [2] (الکافی، ج ‏4، ص 646) [3] (الکافی، ج‏6، ص645) [4] (الكافی، ج‏1، ص 249) [5] لاتَخفی عَلَینا لَیلَةُ القَدرِ، إنَّ المَلائِکةَ یطوفونَ بِنا فیها. (تفسیر القمی، ج‏2، ص 290) [6] (مستدرک الوسائل، ج‏4، ص 191) [7] (وسائل الشیعة، ج ‏6، ص 156) [8] (وسائل الشیعة : ج 4، ص 760)