eitaa logo
سخنرانی کوتاه نمازی
803 دنبال‌کننده
0 عکس
72 ویدیو
80 فایل
کانال اصلی @navb110 بانوی باحیا @banoy_ba_haya دعوت به نماز @d_b_namaz احکام نماز @ahkam_namaz سخنرانی‌کوتاه نمازی @sokhanrani_namaz ذکرهای نماز @navb111 محتوای نماز @navb112 ارسال مطالب بدون منبع ✅
مشاهده در ایتا
دانلود
51 ؛ سجده فرشتگان بر آدم بِسمِ اللّه الرَّحمنِ الرَّحیم سلام به شما معلم عزیز، شما که تلاش می‌کنید به پرسش‌های مذهبی پاسخ کوتاه و گویا بدهی. می‌خواهیم با هم به یک پرسشِ مهم پاسخ بدهیم ؛ اگر سجده مخصوص خداست چرا فرشتگان بر حضرت آدم علیه السلام و حضرت یعقوب علیه السلام و پسرانش بر حضرت یوسف علیه السلام سجده کردند؟ جواب: ما دو نوع سجده داریم: یک. به قصد پرستش. این مخصوصِ خداست. سجده پرستشِ غیر خداوند ـ حتی سجده پرستش بر پیامبران ـ فحشا هست، و در قرآن آمده « إِنَّ اللَّهَ لا یأْمُرُ بِالْفَحْشاء »[1] خداوند هرگز دستور به فحشا نمی‌دهد. بنابراین خداوند هرگز به فرشته‌ها دستور نمی‌دهد که بر آدم سجده پرستش کنند. حضرت یوسف هم که پیامبر خداست و به زندانی‌های دیگر می‌گوید ما نباید مشرک باشیم « ما کانَ لَنا أَنْ نُشْرِک بِاللَّهِ مِنْ شَی‏ء » [2] چنین کسی هرگز اجازه نمی‌دهد بر او سجده پرستش شود. حضرت یعقوب هم پیامبر خداست. در سوره صاد آیه ۴۶ آمده که او بنده مُخلَص خداست. بنابراین چنین کسی بر غیر خداوند سجده پرستش نمی‌کند. [3] دو. سجده به قصد احترام و اکرام: ما در نماز سجده می‌کنیم بر خداوند و به سوی کعبه، یعنی همزمان با پرستش خداوند، به کعبه هم احترام می‌گذاریم. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: سجده‌ی فرشتگان بر آدم « کانَ‏ سُجُودُهُمْ‏ لِلَّهِ‏ عَزَّ وَ جَلَّ عُبُودِیةً وَ لآِدَمَ إِکرَاماً » هدفشان و قصدشان پرستش خداوند بود و همزمان احترام به حضرت آدم. [4] گر فرشته سجده بر آدم نمود * سجده بهر حق و آدم قبله بود در روایات ما هم آمده، که حضرت یعقوب و پسرانش که بر یوسف سجده کردند « طَاعَةً لِلَّهِ وَ تَحِیةً لِیوسُفَ‏ » هدف‌شان پرستش خداوند بود و همزمان احترام گذاشتن بر حضرت یوسف. [5] پس ما یک « مَسجودٌ لَه » داریم، یعنی هدف سجده که همیشه باید پرستش خداوند باشد. یک « مَسجودٌ الیه » داریم، یعنی سمتِ سجده که الان ما مسلمان‌ها به سمت کعبه سجده می‌کنیم در زمان خلقت حضرت آدم، یک بار قبله خودِ حضرت آدم شد و در زمان حضرت یعقوب یک بار به سوی حضرت یوسف سجده کردند. بنابراین هیچ گاه در زمان این دو پیامبر الهی یعنی حضرت آدم و یوسف علیهما السلام سجده‌ی پرستشی برای آنها اتفاق نیفتاد. [1] سوره اعراف، آیه 28. [2] سوره یوسف، آیه 38. [3] وَ اذْکرْ عِبادَنا إِبْراهِیمَ وَ إِسْحاقَ وَ یعْقُوبَ أُولِی الْأَیدِی وَ الْأَبْصارِ إِنَّا أَخْلَصْناهُمْ بِخالِصَةٍ ذِکرَى الدَّار. [4] (علل الشرائع، ج ‏1، ص 6) [5] (بحار الأنوار، ج ‏12، ص 251)
52 ؛ قبول باشه بِسمِ اللّه الرَّحمنِ الرَّحیم سلام به شما معلم عزیز دعا می‌کنم که نمازتان مقبول درگاه خداوند باشد. می‌خواهیم با هم به یک پرسش پاسخ بدهیم ! اینکه بعد از نماز، نمازگزاران با هم دست می‌دهند و می‌گویند: « تَقَبّلَ الله » [1] این کار درستی است؟ جواب: روایات بخصوصی نیامده که این کار را در تعقیبات نمازتان انجام دهید، ولی مراجع بزرگوار فرمودند: « انجام دادن این کار به قصد ثواب، کار پسندیده و خوبی است ». [2] چون دست دادن دو مؤمن در زمان‌ها و مکان‌های مختلف مستحب است. اصلاً وقتی ارتباط دو مؤمن با هم قطع می‌شود و دوباره به هم وصل می‌شوند، خوب است با هم دست بدهند. و برخی علماء فرمودند: ما در نماز که وارد می‌شویم با خداوند گفتگو می‌کنیم ارتباطِ ما با نفر کناری قطع می‌شود، سلام نماز که می‌دهیم دوباره ارتباط وصل می‌شود، پس دست دادن مستحب است. [3] دست دادن آن قدر ثواب دارد که در روایت دارد، که تا وقتی که دستِ تان در دست هم باشد خدابا نظر رحمت به شما نگاه می‌کند و گناه شما ریخته می‌شود مانند ریختن برگ درختان پاییز [4] و اگر کینه و کدورتی داشته با این دست دادن جایش را به صفا و صمیمیت می‌دهد. [5] بنده دیده‌ام در نماز جماعت بعضی‌ها وقتی دستی به سمتِ شان دراز می‌شود بی‌محلی می‌کنند یا با سردی و ناراحتی با آن شخص دست می‌دهند ـ چون تعقیباتِ نمازشان قطع شده ـ آن‌ها توجه ندارند حرمت و احترام مؤمن خیلی زیاد است و از عمل مستحبی بالاتر است. حتی خداوند می‌فرماید: وقتی با من گفتگو می‌کنی و بین نماز هستی و مؤمنی به تو سلام کرد چند ثانیه گفتگو با من را قطع کن جواب سلامش را بده. امام کاظم علیه السلام می‌فرمایند ؛ اگر روزه مستحبی گرفتی مؤمنی به تو خوردنی و نوشیدنی تعارف کرد بخور نوش جانت، خداوند ثواب روزه مستحبی را به تو می‌دهم و بیشتر از آن هم‌‌ می‌دهد [6]، چون حرمت مؤمن خیلی بالاست. حالا اگر من با لبخند با آن برخورد کنم با او دست بدهم و او خوشحال شود خداوند بیشتر دوست دارد تا اینکه به او بی‌محلی کنم و تعقیباتِ نماز خود را ادامه دهم. او دعا می‌کند که خداوند نماز تو را قبول کند. خوب است من هم با روی باز چنین دعایی را در حق او کنم و بگویم « تَقَبّلَ الله » خداوند نماز تو را هم بپذیرد. این چنین نماز ما به مرز قبولی نزدیک‌تر می‌شود. [1] یعنی خدا نماز شما را قبول کند. [2] (استفتائات آیت الله خامنه ای، س 724 و استفتائات آیت الله مکارم ، ج 1، ص 91) حضرت آیت‌الله سیستانی : مصافحه مؤمنین میان آنها ثواب دارد. حضرت آیت‌الله بهجت : استحباب خصوصی به نحو ورود ندارد و بهتر است بعد از ذکر تسبیحات باشد. [3] (آیت الله تبریزی، استفتائات جدید، سؤال 413، ص 87) [4] (وسائل الشیعة، ج‏12، 224) [5] پیامبراکرم صلی الله علیه و آله : تَصَافَحُوا یذْهَبُ الْغِلَّ عَنْ قُلُوبِکمْ. (نهج الفصاحه، ص 384) [6] (وسائل الشیعة، ج‏ 10، ص 155)
53 ؛ هزار مرتبه استغفار بِسمِ اللّه الرَّحمنِ الرَّحیم سلام به شما معلم عزیز. دعا می‌کنم که قلب من و شما همیشه سرشار از یاد خداوند باشد. این شعر را گوش کنید تا بحثم را مطرح کنم. طلوعِ صبح سِتادم به محضر دادار * که با نماز بشویم زِ لوح دل زنگار شروعِ حمد نمودم که در همان آغاز * به فکرِ خانه خریدن زدم به شهر و دیار به « نَسْتَعِین‏ » که رسیدم به هر محله و کوی * هر آنچه خانه‌ی نو بود کردمی دیدار به « مُسْتَقیم‏ » یکی خانه را پسندیدم * ولیک بود برایم خرید آن دشوار هنوز بود « صِراطَ الَّذین‏ » در دهنم * که پول قرض گرفتم ز دوستان بسیار پس از ادای « وَ لاَ الضَّالِّین‏ » به پول کلان * شدم به محضر شصت و چهار راه سپار به لفظ « قُل » که رسیدم نوشتم این جمله * که ثبت با سند برابر آمد آخر کار همین که لفظ « اَحَد » گشت بر لبم جاری * اتاق‌ها همه شد رنگ از در و دیوار هنوز لفظ « صَمَد » را نگفته بودم من * که شد اثاث کشی بر فرازِ دوشم بار به « لم یَلِد » که رسیدم اثاث را چیدم * به هر اتاق مُنظّم چو طلعتِ دلدار چو در رکوع شدم خم به فکر اوفتادم * که چند قالی کاشان بیارم از بازار به سجده فرش خریدم به خانه آوردم * که بود هر گُل آن همچون باغ عارض یار چو گفتم « اَشهَدُ اَن لا اِلهَ اِلَّا اللَّه‏ » * به فکر دادن سور افتادمی یک بار به « عَبدُهُ وَ رسولُه » تمامی فامیل * شدند وارد کاشانه‌ام ز خورد و کبار هنوز بر دهنم بود نغمه‌ی « صلوات » * که گشت سینه‌ام از شادی و خوشی سرشار پس از « سلام » به یاد نماز اوفتادم * عجب نمازی مقبول حضرت دادار ! اِله من، صَمد من، خدای من اَلعَفو * هزار مرتبه از این نماز استغفار از این نماز که خواندم روا بود که کنم * به دادگاه تو بر بی‌نمازیم اقرار چه شود که دلم را به خود کنی مشغول * که غرق مِهر تو باشد نه درهم و دینار این شعر حال و روز حضور قلبِ بعضی از نمازگزاران بود. ببینید یک معلم از دانش آموزش دو نوع حضور در کلاس را می‌خواهد: یک. حضور قالبی ؛ یعنی جسمش در کلاس باشد، در این صورت توبیخ و تنبیه نمی‌شود که چرا نیامدی؟ دو. حضور قلبی ؛ یعنی روحش داخل کلاس باشد که در این صورت از آثار و فواید کلاس مثل درس یاد گرفتن بهره‌مند می‌شود. خداوند هم از ما می‌خواهد در داخل نماز دو تا حضور داشته باشیم. یک. حضور قالبی ؛ که در این صورت روز قیامت توبیخ و تنبیه نمی‌شویم که چرا نماز نخواندیم. دو. حضور قلبی ؛ که روحِ ما داخل نماز باشد و به خداوند و جملاتی که با او گفتگو می‌کنیم توجه داشته باشیم تا از آثار و فواید نماز بهره‌مند شویم. ما اگر می‌گوییم نماز آرامش می‌آورد « أَلا بِذِکرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوب‏ » [1]. اگر می‌گوییم گناهانِ قلبی پاک می‌شود « إِنَّ الْحَسَناتِ یذْهِبْنَ السَّیئات » [2] اگر می‌گوییم سبب می‌شود که در آینده گناه نکنیم « إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکر ». [3] از این آثار و فواید در صورتی بهره‌مند می‌شویم که حضور قلب در نماز داشته باشیم. هر چه حضور قلب ما در نماز بالاتر باشداز این آثار و فواید بیشتر بهره‌مند می‌شویم. حضور قالبی مثل پوستِ میوه می‌ماند. حضور قلبی مثل مغزِ میوه می‌ماند. سعی کنیم نماز ما پر مغز‌تر باشد. [1] سوره رعد، آیه 28. [2] سوره هود، آیه 114. [3] سوره عنکبوت، آیه 45.
54 ؛ تلخ و شیرین بِسمِ اللّه الرَّحمنِ الرَّحیم سلام به شما معلم عزیز امیدوارم نماز من و شما هر روز بهتر از دیروز باشد. می‌خواهم یک سؤال بپرسم تا مقدمه‌ای شود که یک نکته‌ای ‌خدمت‌تان عرض کنم. دو تا دانش آموز خط می‌نویسند، زیبا مثل هم و یک معادله سخت ریاضی را حل می‌کنند در حالی که یکی معلم داشته و دیگری معلم نداشته. شما کدام را بیشتر تشویق می‌کنید و آفرین به او می‌گویید؟ بله، دانش آموزی که معلم نداشته ! ما الان در دوران غیبت هستیم. امام زمان عجّل الله فرجه الشریف که معلم ماست، بالای سر ما نیست. اگرنمازی بخوانیم، عبادتی کنیم، خداوند بیشتر از ما می‌خرد و بیشتر تشویق مان می‌کند تا کسانی که در دوران حکومت امام زمان باشند. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: « اَفْضَلُ العِبادَةِ اَحْمَزُها » [1] برترین عبادت که خداوند پاداش بیشتری می‌دهد، آن عبادتی است که با مشقت بیشتری همراه باشد. ما الان در دوران سختی ظلم و ستم هستیم، آنها در دورانِ خوشی عدالت. ما در دورانی هستیم که اهل نماز اذیت می‌شوند، تمسخر، توهین و تحقیر می‌شوند، اما در حکومت قدرتمند امام زمان کسی جرأت ندارد به اهل نماز بی‌ادبی کند. عزت و احترام آنها محفوظ است. یکی از یاران امام صادق علیه السلام از حضرت پرسید: ارزشش عبادت این زمان بیشتر است یا در زمان حکومت امام زمان عجّل الله فرجه الشریف؟ حضرت فرمودند: این زمان ! به خاطر اینکه عبادت شما همراه با ترس است در دولت باطل اما عبادت آنها همراه با امنیت است در دولت حق. عبادت شما در دوران غربت شیعه است، عبادت آنها در زمان شوکت و اقتدار شیعه. حضرت فرمودند: « خداوند نماز شما را ۲۵ برابر نماز آنها می‌خرد ». [2] من‌‌ می‌خواهم ‌خدمت‌تان عرض کنم که ما که در زمان غیبت هستیم عباداتِ ما حتی از یاران امام صادق هم بالاتر است ! چون آنها حداقل امام مظلومِ شان را می‌دیدند، در فتنه‌ها به او مراجعه می‌کردند و نظرش را می‌پرسیدند. اما ما از نعمت دیدار امام زمان محروم هستیم و در فتنه‌ها خودمان باید حق را از باطل تشخیص بدهیم ! خدا خواسته تلخی ندیدنِ امام زمان عجّل الله فرجه الشریف را این گونه برای ما جبران کند، که پاداش شیرینی، به خاطر عبادت‌ها و نمازها به ما بدهد. خدا گر ز حکمت ببندد دری * گشاید به فضل و کرم دیگری [1] شرح نهج البلاغة لابن أبی الحدید، ج‏19، ص 83. [2] (الکافی، ج‏1، ص 334)
55 ؛ مس به قیمت طلا بِسمِ اللّه الرَّحمنِ الرَّحیم سلام به شما معلم عزیز دعا می‌کنم لحظه جان دادن من و شما شیرین‌ترین لحظه زندگی ما باشد. امامان معصوم در روایات به ما سفارش کرده‌اند وقتی داخل خانه هستید یا به حرم امامان علیهم السلام مُشرف می‌شوید، روزانه حداقل دو رکعت نماز مستحبی بخوانید و به یکی از معصومین علیهم السلام هدیه کنید. آیا می‌دانید چرا در بین مستحبات دست گذاشتند روی نماز؟ به دو دلیل: یک. هدیه برای هدیه گیرنده باید دوست داشتنی باشد. امام حسین علیه السلام فرمودند: « أَنِّی أُحِبُّ الصَّلَاة » [1] من نماز را خیلی دوست دارم معصومین علیهم السلام دیگر هم همین طور هستند. دو. هدیه برای هدیه گیرنده باید ارزشمند باشد. اهل بیت علیهم السلام فرمودند: دو رکعت نماز مستحبی، در نظر ما از همه دنیا ارزشمندتر است. در حدیثی آمده که هدیه نماز مستحبی به معصومین علیهم السلام دو فایده دارد: یک. اهل بیت علیهم السلام کیمیا هستند که اگر به مسِ نماز ما بخورند آن را طلا می‌کنند و خداوند مسِ ما را به قیمت طلا می‌خرد ؛ بنابراین پاداشِ نماز ما چندین و چند برابر می‌شود. دو. در لحظه جان دادن، اهل بیت علیهم السلام کنار ما حاضر می‌شوند و می‌گویند: هدیه و لطف تو به ما رسید « فَهَذَا یوْمُ مُجَازَاتِک وَ مُکافَاتِک » امروز روزی است که ما باید برای تو جبران کنیم، پس به آرامی و با خوشحالی جان بده، به زودی چیزهایی خواهی دید که چشمت روشن می‌شود. [2] حالا یک سؤال ! از بین معصومین علیهم السلام هدیه و نیابت از کدام معصوم ارزشش بالاتر است؟ موسی بن قاسم به امام جواد علیه السلام عرض کرد: آقا زمانی که در مکه بودم هر روز به نیابت از یکی از شما معصومین طواف می‌کردم. روز اول به نیابت از پیامبر صلی الله علیه و آله، روز دوم امیرالمؤمنین علیه السلام، تا روز دهم به نیابت از شما. گاهی به نیابت از مادرتان حضرت زهراء علیها السلام هم طواف می‌کردم گاهی نه. حضرت فرمودند: « اِسْتَکثِرْ مِنْ هَذَا فَإِنَّهُ أَفْضَلُ مَا أَنْتَ عَامِلُهُ » نیابت مادر ما را بیشتر انجام بده ؛ زیاد انجام بده. این نیابت ارزشش از نیابت معصومین علیهم السلام دیگر بیشتر است. [3] چرا؟ ببینید ! پیامبر اکرم و امامان علیهم السلام، پدر مؤمنین محسوب می‌شوند [4] و حضرت زهراء علیها السلام مادر مؤمنین‌ هستند. [5] حالا نیکی به کدام ارزشش بیشتر است؟ ! مردی از پیامبر خدا پرسید: « مَنْ اَبرُّ؟ » به چه کسی نیکی کنم؟ حضرت فرمودند: مادرت. پرسید: بعدش؟ فرمود: مادرت. دوباره پرسید: بعدش؟ فرمود: مادرت. دفعه چهارم پرسید: به چه کسی نیکی کنم؟ فرمود: پدرت. [6] نیکی به مادر را سه بار سفارش کرد، نیکی به پدر را یک بار. به همین جهت نیابت و هدیه نماز مستحبی، قرآن خواندن و صدقه به حضرت زهراء علیها السلام ارزش بالاتری دارد. بیاییم یکی از برنامه‌های روزانه زندگی ما هدیه دو رکعت نماز مستحبی به یکی از معصومین علیهم السلام باشد. [1] اللهوف على قتلى الطفوف، ترجمه فهرى، النص، ص 89. [2] ُّ (وسائل الشیعة، ج‏8، ص 169) [3] (الکافی، ج‏4، ص 314) [4] پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله : أَنَا وَ عَلِی أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّة. (کمال الدین و تمام النعمة، ج‏1، ص 261) [5] در زیارت نامه حضرت می‌خوانیم : السَّلَامُ عَلَیْکِ یَا أُمَّ الْمُؤْمِنِینَ. (إقبال الأعمال، ج‏2، ص 624) [6] (الکافی، ج‏2، ص 159)
56 ؛ اروند خروشان بِسمِ اللّه الرَّحمنِ الرَّحیم سلام به شما معلم عزیز تا حالا شده گرفتار بشوید و مشکل داشته باشید احساس کنید همه درها به روی شما قفل شده است و دنبال راه حل باشید؟ یک داستان برایتان تعریف کنم: سال 1364 سال عملیات والفجر ۸ در منطقه فاو بود. چندین ماه محاسبه شد تا عبور رزمندگان از اروند زمانی باشد که رودخانه آرام است، اما شب عملیات بر خلاف محاسبات، اروند خروشان شد ! طوفانی و ترسناک شد ! حاج قاسم سلیمانی می‌گوید: احساس کردیم آن شب کلّ عملیات امکان دارد شکست بخورد ؛ به حضرت زهراء علیها السلام متوسل شدیم. با ناله‌ی « یا زهراء » از اروند خروشان عبور کردیم و این شد، یکی از موفق‌ترین عملیات‌های دفاع مقدس ! ایشان می‌گوید: در کربلای ۵ هم وقتی به اضطرار خوردیم به حضرت زهراء علیها السلام توسل پیدا کردیم. ایشان می‌گوید: کنار کانال پرورش ماهی، وسط میدان مین، در هور الهویزه، نام زهراء را صدا زدیم و قدرت و محبت مادری او را آنجا تجربه کردیم. [1] در اینترنت در جستجو بنویسید: « داستان پیروزی حزب الله لبنان با عنایت حضرت فاطمه علیها السلام » داستان خیلی شنیدنی و شیرینی است، که چگونه حزب الله در جنگ ۳۳ روزه بر اسرائیل پیروز شدند با عنایت حضرت زهراء ! [2] در روایات ما آمده هر موقع صبرتان لبریز شد، طاقت شما طاق شد، نماز استغاثه به حضرت زهراء علیها السلام را بخوانید. [3] دو نوع نماز هست من یکی از آن دو را یادتان می‌دهم [4]: دو رکعت نماز می‌خوانیم مثل نماز صبح، بعد از اینکه نماز تمام شد پیشانی را روی مُهر می‌گذاریم و صد بار می‌گوییم: یا فاطمه ! بعد سمت راست صورت را قرار می‌دهیم و صد بار یا فاطمه ! بعد سمت چپ صورت را قرار می‌دهیم صد بار یا فاطمه ! دوباره پیشانی را قرار می‌دهیم و این بار صد و ده مرتبه می‌گوییم یا فاطمه ! بعد یک دعای سه خطی دارد « یا آمِناً مِنْ کلِّ شَیءٍ » [5] بهجتُ العارفین آیت الله بهجت رضوان الله علیه فرمودند: هر کس گرفتار است و مشکل دارد، چاره‌اش این است متوسل بشود به زهرای مرضیه زهراء علیها السلام ! [6] با نام تو دل چه با صفا می‌گردد * با مِهر تو دل ز غم رها می‌گردد باشی تو کلید راز هستی زهرا * با نام تو قفل بسته وا می‌گردد [1] شهید حاج قاسم سلیمانی : در عملیات «کربلای 5» وقتی مضطر شدیم، نگاهی به آب‌های «بوبیان» کردیم، آن‌وقت هم سر خود را بر دژ گذاشتیم و عاجزانه حضرت زهراء علیها السلام را صدا کردیم. من قدرت و محبت مادری حضرت زهراء را در هور، غرب کانال ماهی، وسط میدان مین دیدم. کلیپ تصویری : https : //www.iribnews.ir/00CSFb [2] محمدی ری شهری، خاطرات آموزنده، ص 15. [3] [4] مفاتیح الجنان، نماز استغاثه به حضرت فاطمه علیها السلام. [5] یا آمِناً مِنْ کلِّ شَیءٍ، وَ کلُّ شَیءٍ مِنْک خائِفٌ حَذِرٌ، أَسْأَلُک بِأَمْنِک مِنْ کلِّ شَیءٍ وَ خَوْفِ کلِّ شَیءٍ مِنْک أَنْ تُصَلِّی عَلَىٰ مُحَمَّدٍ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تُعْطِینِی أَماناً لِنَفْسِی وَ أَهْلِی وَ مالِی وَ وَلَدِی حَتَّىٰ لَاأَخَافَ أَحَداً وَ لَا أَحْذَرَ مِنْ شَیءٍ أَبَداً إِنَّک عَلَىٰ کلِّ شَیءٍ قَدِیرٌ. ای بی‌هراس و بیم از هر چیز که هر چیز از تو هراسان و برحذر است، از تو می‌خواهم به ایمنی‌ات از هر چیز و هراس هر چیز از تو، این‌که بر محمّد درود فرستی و ایمنی به من عطا کنی، برای خود و خاندان و دارایی و فرزندانم تا از احدی نهراسم و هرگز از چیزی حذر نکنم، به درستی که تو بر هر کاری توانایی. [6] (در محضر بهجت، ج٢، ص٢٢٩)
57 ؛ نوک قله، ته چاه بِسمِ اللّه الرَّحمنِ الرَّحیم سلام به شما معلم عزیز. دعا می‌کنم قلبِ من و شما از خداوند پُر باشد و از شیطان خالی. می‌دانستید خداوند و شیطان مثلِ نوک قله و ته چاه می‌مانند، به هر کدام نزدیک بشویم از آن یکی دور می‌شویم. می‌خواهم نزدیک‌ترین حالت بندگان به خداوند و به شیطان را با هم مرور کنیم. در ملاقاتی که شیطان با حضرتِ نوح داشت به او گفت: « سه جا حواست به من باشد، چرا که نزدیک‌ترین حالت‌ را به انسان‌ها دارم ». اول: « اِذا غَضِبْتَ » وقتی رگ گردنت باد‌‌ می‌کند و عصبانی می‌شوی و جوش می‌آوری حواست به من باشد. پیامبر فرمودند صلی الله علیه و آله هنگامی که خشمگین شدی با توجه بگویید: « أعوذُ بِاللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیمِ » به خداوند به پناه ببرید تا از خشم و غضب دور باشید. [1] دوم: « اِذا حَکمْتَ » وقتی قضاوت می‌کنی مثلاً وقتی دو دانش آموزت دعوا کردند و پیش شما می‌آیند تا شما قضاوت کنی حق با کدام است خیلی باید مراقب باشی. سوم: وقتی با نامحرمی خلوت کردی و نفر سومی وجود نداشت. [2] داستان برصیصای عابد را بخوانیم که هفتاد سال عبادت خداوند کرد و « مُستجابُ الدَّعوه » بود شیطان با این شیوه او را جهنمی کرد. [3] الان ممکن است خلوت زن و مرد نامحرم در فضای مجازی پیش بیاید. اصلاً ارتباطِ با نامحرم خطرناک است مثلاً آقا معلم مواظب باشد با مادرِ دانش آموز شوخی نکند، بیش از اندازه صحبت نکند. خانمِ معلم مواظب باشد ارتباطش با همکار مردش صمیمی نشود، لبخند بی‌جا به او نزند. خُب حالا نزدیک‌ترین حالت ما به خداوند چه زمانی است؟ دو مورد را بیان می‌کنم: یک. زمانی که شکم خالی و معده سبک می‌شود، « إذا خَفَّ بَطنُهُ » [4] به ما فرمودند اگر دوست دارید از حوزه نفوذ شیطان خارج شوید روزه بگیرید چون‌ هنگام روزه شکم ما سبک می‌شود. [5] دو. در سجده امام صادق فرمودند: « اُدْعُ وَ أَنْتَ سَاجِدٌ ؛ فَإِنَّ أَقْرَبَ مَا یکونُ الْعَبْدُ إِلَى اللَّهِ وَ هُوَ سَاجدٌ » [6] در سجده هم دو عمل باعث می‌شود از آن جایی که هستیم به خداوند باز هم نزدیک‌تر شویم. یک. سجده ما مخفیانه باشد. [7] دو. در سجده دعا بخوانیم مثلاً صلوات بفرستیم یا حاجت‌های خود را از خداوند بخواهیم. بیاییم سجده‌هایمان را هر چند با یک ذکر بیشتر طولانی‌تر کنیم. در روایت است که وقتی شیطان نمازگزار را در حال سجده می‌بیند ناله‌اش بلند می‌شود و می‌گوید: « یا وَیلَاهْ أَطَاعَ وَ عَصَیتُ وَ سَجَدَ وَ أَبَیت‏ » [8] او اطاعت کرد من مخالفت کردم، سجده کرد من سجده نکردم. چون گذارد مؤمنی سر بر سجود * می‌زند فریاد شیطانِ عنود که ز ترکِ فعل سجده‌ی کردگار * من شدم مَردود او شد رستگار [1] لَو یقولُ أحَدُکم إذا غَضِبَ «أعوذُ بِاللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیمِ» ذَهَبَ عَنهُ غَضَبُه‏. (نهج الذکر، ج‏3، ص 258) [2] (الخصال، ج‏1، ص 133) [3] (تفسیر نمونه، ج 23، ص544) [4] أقرَبُ ما یکونُ العَبدُ مِن اللّه ِ إذا خَفَّ بَطنُهُ. (الکافی، ج‏6، ص 269) [5] شبیه مطلب بالا : پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله : اَلصومُ یسَوّدُ وَجهَ الشّیطان‏. (سفینة البحار، ج‏4، ص 434) [6] بحار الأنوار، ج‏ 6، ص 131. [7] (وسائل الشيعة، ج‏16، ص 63) [8] (بحار الأنوار، ج‏60، ص 221)
58 ؛ کمک از نماز بِسمِ اللّه الرَّحمنِ الرَّحیم سلام به شما معلم عزیز امیدوارم تلاش‌هایی که برای تربیت دانش آموزان می‌کشی مورد رضایت خداوند قرار بگیرد. کارمندان آموزش و پرورش آن‌هایی که در نماز جماعت اداره شرکت نمی‌کنند دلیل‌هایی را بیان می‌کنند. دو دلیل‌ها را می‌خواهیم با هم بررسی کنیم: یک. وظیفه‌ی ‌ما هست که از ساعت هفت و نیم تا ساعت 14 مشغول کار باشیم. اگر از وقتِ کار، بزنیم و برویم نمازِ اول وقت بخوانیم، حقوقی که می‌گیریم می‌شود حرام ! جواب: همان طور که آموزش و پرورش بین دو تا زنگ به معلم یک ربع وقت استراحت می‌دهد، و آن زمان اختصاصی خودش است. دولت هم طبق ماده ۳ آیین نامه ترویج و توسعه فرهنگ نماز، ۲۰ دقیقه به کارمند حق می‌دهد در نماز جماعت اداره شرکت کند. [1] آن زمان، وقت خودش است و رفتن به نماز جماعت حق اوست و هیچ اشکال شرعی ندارد تا حقوقی که به او می‌دهند حرام باشد. پیشنهاد ما این است که این قانون را در بنر چاپ کنید و به دیوار اداره نصب کنید، تا هم کارمند بداند شرکتش در نماز جماعت قانونی است و هم ارباب رجوع بدانند که حقِ اعتراض ندارد. دو. می‌گویند: ‌‌ ما در محل کار می‌مانیم تا به مردم خدمت کنیم. چون خدمت به مردم مهمتر است و ثوابش بیشتر است ! جواب: اگر رئیس جمهور بیاید نمازخانه اداره و بگوید همه کارمندان کار را تعطیل کنند و بیایند من با آنها ۲۰ دقیقه کار دارم، آیا کارمندی هست که بگوید من نمی‌آیم. می‌مانم به مردم خدمت می‌کنم، مهم‌تر است؟ هرگز این اتفاق نمی‌افتد بلکه به خاطر دستور رئیس جمهور همه‌ی اداره را تعطیل می‌کنیم ! آقای کارمند ! اگر امام زمان عجّل الله فرجه الشریف بیاید در نمازخانه این حرف را بزند چه می‌کنی؟ خدای امام زمان شش بار دارد می‌گوید: حَیَّ عَلَی الصَّلاةِ * حَیَّ عَلَی الْفَلاحِ * حَیَّ علی خَیرِ الْعَمَل ! کار را تعطیل کن ! آب دستت است بگذار زمین و بیا نماز اول وقت بخوان ! بعد من به بهانه‌ی خدمت به خلق، سخن خالق را زیر پایم لِه کنم و بگویم خدمت به خلق تو مهمتر است از انجام دستور تو و ثوابش بیشتر است ! آقا امام حسن عسکری علیه السلام مشغول نوشتن نامه بودند تا صدای اذان را شنیدند « فَوَضَعَ الْکتَابَ مِنْ یدِهِ وَ قَامَ إِلَى الصَّلَاة » نامه را رها کردند ! [2] کدام کارمند است بگوید: خدمتِ من به اسلام از خدمت امام حسن عسکری به اسلام مهمتر است و ثوابش بیشتر؟ ! کدام کارمند است که بگوید: این نامه‌ای که من الان دارم می‌نویسم، از نامه امام حسن عسکری مهمتر بوده؟ ! خداوند در قرآن می‌فرماید: برای اینکه کارهایتان بهتر پیش برود مثلاً بهتر بتوانید به مردم خدمت کنید « وَاسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ » از خود نماز کمک بگیرید ! [3] حاج قاسم سلیمانی این آیه را خیلی خوب فهمیده بود. به رئیس بنیاد شهید کرمان نامه نوشت ؛ صبح‌ها که می‌خواهی حرکت کنی و به اداره بیایی قبلش دو رکعت نماز بخوان ! از نماز کمک بگیر ! آن نماز، به تو کمک می‌کند بهتر بتوانی به مردم خدمت کنی. [4] اگر کارمندی در نماز جماعت اول وقتِ اداره شرکت کند، خداوند به عُمرش و به فکرش برکت می‌دهد تا بتواند بهتر و بیشتر به مردم خدمت کند. [1] آیین نامه مصوّب هیئت وزیران در تاریخ 16 شهوریور 1393. [2] (بحار الأنوار، ج‏50، ص 304) [3] سوره بقره، آیه 45. [4] سلیمانی عزیز، نشر حماسه یاران، ص ۱۴۸، راوی حجت الاسلام رضایی.
59 ؛ خودنمایی، خدانمایی بِسمِ اللّه الرَّحمنِ الرَّحیم سلام به شما معلمان عزیز. دعا می‌کنم قلبِ من و شما حرم خداوند باشد. وقتی از کارمندانی که در نماز جماعت اداره شرکت نمی‌کنند، می‌پرسیم چرا شما در این عبادتِ دسته جمعی حاضر نمی‌شوید؟ دلیل‌هایی را می‌آورند. می‌خواهیم دو دلیل آنها را با هم بررسی کنیم: یک. می‌گویند: « می‌ترسیم ریا بشود و ریا هم که نماز را باطل می‌کند ». جواب: اگر حضور در نماز جماعت ریا هست، پس خداوند مُقصر است که ما را ترغیب و تشویق کرده به نمازِ جماعت ـ یعنی به مکانی که مردم ما را می‌بینند ـ پس ملاکِ ریا این نیست. دقت کنید ریا و اخلاص یک عمل قلبی است. ریا یعنی « خودنمایی »، یعنی انگیزه من این باشد در نماز جماعت حاضر بشوم تا دیگران بفهمند من آدم خوبی هستم. اما اخلاص یعنی « خوب نمایی »، شما که انگیزه قلبی تان این است که در نماز جماعت حاضر شوید تا دیگران هم به این کارِ خوب تشویق شوند، اخلاص داری، اخلاص یعنی « خوب نمایی » و « خداوند نمایی ». شما که انگیزه قلبی تان این است که به خاطر دستور خداوند در نماز جماعت حاضر شوی اخلاص داری. دو. می‌گویند بعضی از کارمندان برای فرار از کار می‌روند به نماز جماعت. نماز جماعت بهانه‌شان است، ده دقیقه زودتر می‌روند ده دقیقه دیرتر می‌آیند. یک طنز است که می‌گوید: سه چیز هست که اگر برود دیگر برنمی‌گردد ؛ آبرو، عمر و کارمندی که به نماز جماعت برود ! ! حضور در نمازخانه را تا ساعت 14 طول ‌دهم و بعدش هم یکسره به خانه می‌رود. جواب: اگر برخی مردم از یک کار یا قانونِ خوب سوء استفاده کردند ما نباید کار و قانون خوب را از بین ببریم. مثلاً ما قانونی داریم برای وام، یک کار خوب داریم به نام تحصیل در دانشگاه، اگر کسی از این‌ها سوء استفاده کرد قانون را به هم نمی‌زنیم، دانشگاه را تعطیل نمی‌کنیم، وام را تعطیل نمی‌کنیم، جلوی سوء استفاده را می‌گیریم. خُب من در همان ۲۰ دقیقه در نماز جماعت حاضر بشوم و تا سلام نماز عصر را هم دادند، سریع به کارم برگردم. تعقیبات را هم در بین راه بخوانم. متأسفانه برخی ادارات برای نماز جماعت اول اذانِ رادیو را می‌گذارند، بعد یک اذانِ حلقومی می‌گویند و بین دو نماز یک تعقیبات می‌خوانند و بعد یک صفحه قرآن می‌خوانند و امام جماعت هم سخنرانی می‌کند، این اشتباه هست وسبب می‌شود نماز جماعت طول بکشد و کارمند و ارباب رجوع از شرکت در چنین نماز جماعتی زده شوند. از رهبر استفتاء کردند که نظر شما درباره این نماز جماعت چیست؟ در اداره؟ ایشان فرمودند دعاها و اعمال مستحبی که زائد بر فریضه الهی نماز جماعت که از شعائر اسلامی است، می‌باشد، اگر منجر به تضییع وقت اداری و تأخیر در انجام کارهای واجب شود اشکال دارد. [1] این فتوا شامل ماه رمضان هم می‌شود چون برخی ادارات در ماه رمضان نماز جماعت‌شان را خیلی طولانی می‌کنند. خُب ارباب رجوع کار دارد ما در همان ۲۰ دقیقه نماز را تمام می‌کنیم و به کار او بپردازیم. بیاییم با نماز جماعت مختصر کارمندان و مردم را به انجام این کار خوب تشویق کنیم. [1] نظر جناب عالی درباره انجام کارهای مستحبّی مثل نماز مستحبّ یا دعای توسل و یا سایر دعاهای طولانی که قبل یا بعد از نماز جماعت و یا در اثنای آن در نماز خانه ادارات دولتی برگزار می شود و بیشتر از نماز جماعت طول می کشد، چیست؟ ج. دعاها و اعمال مستحبّی زائد بر فریضه الهی نماز جماعت که از شعائر اسلامی است، اگر منجر به تضییع وقت اداری وتأخیر در انجام کارهای واجب شود، اشکال دارد. (اجوبة الاستفتاءات، مسأله 553)
60 ؛ مُهر قبولی نماز بِسمِ اللّه الرَّحمنِ الرَّحیم سلام به شما معلم عزیز. دعا می‌کنم که نماز من و شما مقبول درگاه خداوند باشد. همه ما می‌دانیم که شرط پذیرش همه کارهای خوب پذیرش نماز است « فَاِنْ قُبِلَتْ قُبِلَ سائِرُ عَمَلِهِ » اگر نماز ما قبول نباشد به کارهای خوب دیگرِ ما هم مُهر قبولی نمی‌خورد. [1] و پذیرش خود نماز هم شرایطی دارد ؛ می‌خواهیم مهم‌ترین شرطِ پذیرش نماز را از زبان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله خدمت شما عرض کنم. فرمودند: به آن خدایی که من را به پیامبری برگزید اگر کسی به اندازه حضرت نوح عُمر کند و هزار سالش را بین رکن و مقام کنار کعبه به عبادت مشغول باشد « صَائِماً نَهَارَهُ وَ قَائِماً لَیلَه‏ » روزهایش را روزه بگیرد و شب‌هایش را تا به صبح به نماز بایستد و تمام بندگان خداوند برده‌های او باشند، او آنها را در راه خداوند آزاد کند، ثروتش به اندازه‌ای باشد که کل کره زمین طلا داشته باشد و آنها را در راه خداوند خرج کند، هزار حج خانه خداوند انجام دهد با پای پیاده « حَجَّ أَلْفَ عَامٍ عَلَى قَدَمَیهِ » و در بین صفا و مروه مظلومانه شهید شود، « ثُمَّ لَمْ یوَالِک یا عَلِی » اما ولایت و سرپرستی امیرالمؤمنین علیه السلام را نپذیرد، خداوند روز قیامت او را وارد بهشت نمی‌کند ! حتی بوی بهشت هم به مشامش نمی‌رسد. « أَکبَّهُ اللَّهُ عَلَى مَنْخِرَیهِ فِی نَارِ جَهَنَّمَ » با صورت او را وارد جهنم می‌کنند. یعنی کارهای خوبش مقبول درگاه خداوند قرار نمی‌گیرد. [2] جالب است بدانید که عبادت‌های ما که هیچ، خداوند در سوره مائده آیه ۶۷ حتی پیامبرش را تهدید کرده که اگر ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام را ابلاغ نکنی، تمام زحمات ۲۳ سال رسالت تو هیچ‌‌ می‌شود ! آنها را قبول نمی‌کنم. انگار که انجام نداده‌ای « وَ إِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ ». [3] البته باید بدانیم این شرط برای کسانی است که ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام به آنها رسیده و نپذیرفتند. اما بیشتر مسلمان‌ها، مسیحیان، حتی هندوها، بودایی‌ها، که ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام به آنها نرسیده یا برایشان اثبات نشده این‌ها از مستضعفین فکری هستند. و پس از ظهورِ امام زمان عجّل الله فرجه الشریف که حق آشکار می‌شود ما می‌بینیم میلیون میلیون آنها وارد جمع شیعیان امیرالمؤمنین علیه السلام می‌شوند. « وَ رَأَیتَ النَّاسَ یدْخُلُونَ فِی دِینِ اللَّهِ أَفْوَاجًا » [4] گر به قدر عُمر دنیا کس کند حق را عبادت * روز و شب او را بود ذکر و نماز و روزه عادت در صفا و مروه‌اش حاصل شود فیضِ شهادت * بی تولّای علی علیه السلام هرگز نمی‌بیند سعادت دشمنِ دادار باشد، کافری غدار باشد * حق از او بیزار باشد، تا ابد در نار باشد همیشه از دوستان و شیعیان امیرالمؤمنین علیه السلام باشیم. [1] اَوَّلُ مایحاسَبُ بِهِ الْعَبْدُ الصَّلاةُ، فَاِنْ قُبِلَتْ قُبِلَ سائِرُ عَمَلِهِ، وَاِذا رُدَّتْ رُدَّ عَلَیهِ سائِرُ عَمَلِهِ. [ وسائل الشیعه، ج 3، ص 22 ] [2] مطالب بالا مضمون این سه حدیث بود : لَوْ أَنَّ عَبْداً عَبَدَ اللَّهَ أَلْفَ عَامٍ مِنْ بَعْدِ أَلْفِ عَامٍ بَینَ الرُّکنِ وَ الْمَقَامِ ثُمَّ لَقِی اللَّهَ مُبْغِضاً لِعَلِی أَکبَّهُ اللَّهُ عَلَى مَنْخِرَیهِ فِی نَارِ جَهَنَّمَ. (کشف الغمة فی معرفة الأئمة، ج‏1، ص 92) یابن عمر ! والّذی بعثنی بالحقّ نبیاً لو أنّ أحدکم صفّ قدمیه بین الرکن والمقام یعبد اللَّه ألف عام، صائماً نهاره قائماً لیله، وکان له ملؤ الأرض ذهباً فأنفقه، وعباد اللَّه ملکاً فأعتقهم، وقتل بعد هذا الخیر الکثیر شهیداً بین الصفا والمروة، ثمّ لقی اللَّه یوم القیامة باغضاً لعلی لم یقبل اللَّه له عدلاً ولا صرفاً وزجّ بأعماله فی النار و حشر مع الخاسرین. (آیت الله مستنبط، قطره ای از دریای فضائل اهل بیت، ج 1، ص 230) یا عَلِی لَوْ أَنَّ عَبْداً عَبَدَ اللَّهَ مِثْلَ مَا قَامَ نُوحٌ فِی قَوْمِهِ وَ کانَ لَهُ مِثْلُ أُحُدٍ ذَهَباً فَأَنْفَقَهُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ مُدَّ فِی عُمُرِهِ حَتَّى حَجَّ أَلْفَ عَامٍ عَلَى قَدَمَیهِ ثُمَّ قُتِلَ بَینَ الصَّفَا وَ الْمَرْوَةِ مَظْلُوماً ثُمَّ لَمْ یوَالِک یا عَلِی لَمْ یشَمَّ رَائِحَةَ الْجَنَّةِ وَ لَمْ یدْخُلْهَا. (بحار الأنوار، ج‏27، ص 194) [3] یا أَیهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَیک مِن رَّبِّک وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ. [4] سوره نصر، آیه 2.
61 ؛ گذرنامه عبور از صراط بِسمِ اللّه الرَّحمنِ الرَّحیم سلام به شما معلم عزیز امیدوارم که زیر هر دعای شما امضای خداوند باشد. الان‌‌ می‌خواهم یک دعای مهم در حق خودم و شما بخوانم شما هم لطف کنید آمین بگویید: « اِهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِیم » خدایا ما را به راه راست هدایت کن. می‌دانید که این دعا این‌قدر مهم است که واجب است هر مسلمانی حداقل ۱۰ بار در شبانه روز در نمازش این دعا را بخواند. راستی ! یک سؤال، صراط مستقیم دقیقاً چه راهی است؟ می‌دانید که باید این راه مشخص باشد و مبهم نباشد. وگرنه مسلمان‌های آدم کُش، مثل داعشی‌ها یا مسلمان‌های خائن، مثل وهّابی‌ها هم ادعا می‌کنند که راه ما راه مستقیم است. در زمان حضرت محمد صلی الله علیه و آله همه‌‌ می‌دانستند که راه ایشان، راه مستقیم است. و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله برای اینکه بعد از ایشان مردم گمراه نشوند، وظیفه خودشان می‌دانستند که صراط مستقیم را به مردم معرفی کنند. جالب است بدانید که علمای شیعه و سنی نوشته‌اند پیامبر صلی الله علیه و آله رو به امیرالمؤمنین علیه السلام کرد و فرمودند: « یا عَلِی... أَنْتَ الصِّرَاطُ الْمُسْتَقِیم‏ » [1] تو راه مستقیم هستی. من کیم بعدِ نبی تنها صراط مستقیمم * من علیِّ عالیِ اعلا، امیرالمؤمنینم باز پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: علی، همسر و فرزندانش راهنمای خداوند بر مردمند، وظیفه‌شان هدایت است « مَنِ اهْتَدَى بِهِمْ هُدِی إِلى‏ صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ‏ » هر کسی هدایت آنها را بپذیرد، سرپرستی‌شان را قبول کند ؛ این دعای نماز، در حق او مستجاب شده و او بر صراط مستقیم قرار گرفته است. [2] خُب فایده بودن بر صراط مستقیم چیست؟ ببینید ! صراطِ آخرت تجسّم صراط دنیاست. هر کسی در دنیا بر صراط باشد، روز قیامت از صراط عبور خواهد کرد. آسان و سریع ! جالب است بدانید، علمای شیعه و سنی نوشتند: پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: هیچ کسی حق عبور از صراط را ندارد « الاّ مَنْ کتَبَ لَهْ عَلِىٌّ الْجَوازَ » مگر کسی که امیرالمؤمنین علیه السلام گذرنامه‌اش را امضا کرده باشد. [3] پس صراطِ دنیا علی است. عبور از صراطِ آخرت هم دست علی است. همیشه در صراط مستقیم باشیم. [1] یا عَلِی... أَنْتَ الصِّرَاطُ الْمُسْتَقِیم‏. (عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج‏2، ص 6) [2] (شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، ج‏1، ص 76) [3] لا یجوزُ احَدٌ الصِّراطَ الاّ مَنْ کتَبَ لَهْ عَلِىٌّ الْجَوازَ. (محمدی ری شهری، دانش نامه امیر المومنین علیه السلام، ج‏8، ص 202 به نقل از الصواعق المحرقة : ص 126)
62 ؛ خط قرمز خدا بِسمِ اللّه الرَّحمنِ الرَّحیم سلام به شما معلم عزیز شما که بنده « لا اِلهَ اِلَّا اللَّه‏ »‌، رونده راه « وَلیُّ الله »‌ و در نماز گوینده « ذِکرُ الله » هستی. ما وقتی آیات و روایات را مرور می‌کنیم، متوجه می‌شویم خداوند متعال، روی سه موضوع حساسیت زیادی دارد. توحید، ولایت و نماز. می‌خواهم سه مورد آن را با هم مرور کنیم: یک. حضرت ابراهیم برای فرزندان و نسلش همین سه دغدغه را داشت. در قرآن آمده که فرزندانش را جمع کرد و به آنها وصیت کرد که از توحید خارج نشوید، همیشه تسلیمِ الله باشید. « فَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنتُم مُّسْلِمُونَ » [1] وقتی هم خداوند مقام امامت و ولایت را به او داد، برای نسلش هم درخواست چنین مقامی کرد « قَالَ وَ مِن ذُرِّیتِی » خداوند هم به برخی از فرزندان حضرت ابراهیم این مقامِ بالا را عنایت کرد. [2] یکی از دعاهای مهم حضرت ابراهیم این بود خدایا من و فرزندانم را اقامه کننده نماز قرار بده « رَبِّ اجْعَلْنِی مُقِیمَ الصَّلَاةِ وَ مِن ذُرِّیتِی » [3] دو. حضرت موسی علیه السلام « کَلیمُ الله » بود یعنی با خداوند سخن می‌گفت. گُل می‌گفت و گُل می‌شنفت. در سوره طاها اولین گفتگوی حضرت موسی و خداوند بیان شده ؛ همین سه موضوع در این گفتگو مطرح شده. اول خداوند می‌فرماید: « إِنَّنِی أَنَا اللَّهُ لَا إِلَـهَ إِلَّا أَنَا » یعنی توحید را یادآور می‌شود. بعد دستور می‌دهد « وَ أَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِکرِی » نماز بخوان برای یاد من. و بعد حضرت موسی از خداوند درخواست می‌کند همان طور که ولایت و سرپرستی مردم را به من دادی به برادرم هم بده « وَاجْعَل لِّی وَزِیرًا مِّنْ أَهْلِی هَارُونَ أَخِی » [4] سه. در زمان حضرت محمد صلی الله علیه و آله برای مشرکان پذیرش این سه موضوع یعنی توحید، ولایت و نماز خیلی سخت بود و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله هم هرگز به آنها هیچ امتیازی در این باره نداد. اصلاً کوتاه نیامد. حضرت کنارِ کوه صفا قرار گرفت مردم را به دین دعوت کرد و فرمود « قُولوا لا اِلهَ اِلَّا اللَّه‏ تُفْلِحُوا » [5]، بزرگان مکه به او گفتند تو بیا بزرگ ما باش ! رئیس ما باش ! ثروت بیکرانی را به پایت می‌ریزیم، زیباترین دختران را به عقد تو در می‌آوریم، ولی از توحید دست بردار ! پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: اگر خورشید را به دستِ راست من بدهید و ماه را به دست چپ، من از توحید دست بر نمی‌دارم ! [6] چندین قبیله محضر پیامبر آمدند و گفتند: به تو ایمان می‌آوریم به دین تو وارد می‌شویم به شرط اینکه پس از تو ولایت و سرپرستی مردم با قبیله ما باشد ! پیامبر نپذیرفتند و فرمودند: انتخاب ولایت با خداست. گروهی محضر پیامبر آمدند، گفتند: ما مسلمان می‌شویم به این شرط که نماز از ما نخواهی ! ما نماز نخوانیم ! پیامبر نپذیرفتند. فرمودند: « لا خَیرَ فی دینٍ لا رُکوعَ فیهِ وَ لا سُجود » در دینی که رکوع و سجده نباشد، یعنی نماز نباشد، هیچ خیری نیست ! ایمان آوردن آنها به این شرط را نپذیرفتند. [7] پس یادمان باشد، توحید، ولایت و نماز، خط قرمز خداست ! روی این‌ سه موضوع بسیار حساس است و هیچ کوتاهی را از هیچ کسی نمی‌پذیرد. [1] وَوَصَّىٰ بِهَا إِبْرَاهِیمُ بَنِیهِ وَیعْقُوبُ یا بَنِی إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَىٰ لَکمُ الدِّینَ فَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنتُم مُّسْلِمُونَ. (سوره بقره، آیه 132) [2] وَإِذِ ابْتَلَىٰ إِبْرَاهِیمَ رَبُّهُ بِکلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّی جَاعِلُک لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِن ذُرِّیتِی... (سوره بقره، آیه 124) [3] سوره ابراهیم، آیه 40. [4] سوره طه، آیات 24 و 29. [5] (الطبقات الکبرى : ج 1 ص 200) [6] لَو وَضَعوا الشَّمسَ فی یمینی وَالقَمَرَ فی یساری ما أرَدتُه‏. (بحار الأنوار، ج 18 ص 182) [7] بحار الأنوار، ج 21 ص 153.