eitaa logo
سُلالہ..!
264 دنبال‌کننده
7هزار عکس
1.3هزار ویدیو
221 فایل
-خُدایا بال پَروازُ شوقِ رَهایے لُطفَا…🕊
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از - نارنگ‌ۍ‌من🧡
"یا رفیق من لا رفیق له .."💔
هدایت شده از •'مـنهـآج | ᴍᴇɴʜᴀᴊ'•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سُلالہ..!
🙂🙂💔💔
سُلالہ..!
#عشق_در_جاده_خدا #قسمت_هشتاد_وچهارم ساعت گوشی زنگ خورد. فورا بلند شدم و زنگش رو قط کردم و از ات
وارد مدرسه که شدم النا و شیرین رو دیدم که داشتند صحبت میکردند با دیدن من هردوتاشون اومدن سمتم شیرین:چشمای من اشتباه میبینن یا خانم واقعا چادر پوشیدن؟!!! النا با خنده گفتم:سلام علیکم.... شم غره ای رفتم و گفتم:سلام النا:آفتاب از کدوم طرف طلوع کرده امروز؟! شیرین:خبریه ما نمی دونیم‌؟!!! -نه خبری نیست..... النا:چیشده پارمیسی؟ با جدیت جواب دادم:چیزی نشده....چطور مگه؟! شیرین با خنده گفت:اوه اوه خانم جدی شدن.... عصبی جواب دادم:نخند! شیرین:باشه ببخشید.... -میدونم شما میخواین بگید چرا چادر سر کردم....چون دوست دارم،فکر میکنم اینطوری درسته! شمام اگه منو دوست دارید و میخواین باهام رفیق باشید باید منو همینجوری بخواین... رفتم گوشه ی حیاط و روی صندلی نشستم. بعد چند دقیقه زینب وارد حیاط مدرسه شد و به سمت شیرین و النا رفت.... چند دقیقه با اونا صحبت کرد و باذوق اومد سمت زینب:سلام.... -سلام زینب. زینب نشست کنارم و با لبخند گفت:چقدر چادر بهت میاد.... -واقعا؟! زینب:آره...خیلی ناز شدی. با خوشحالی جواب دادم:مرسی. ادامه دارد......
التماس دعای به شدت خیلی زیاد🙂🚶🏻‍♀
:)💔