eitaa logo
سردار سلیمانی
444 دنبال‌کننده
20هزار عکس
18.5هزار ویدیو
310 فایل
این محبت سردارِ عزیزِ که ما را دورهم جمع کرده،لطفا شما هم بیاین تو دورهمی مون😊 استفاده از مطالب مانعی ندارد مدیر کانال @Atryas1360 @Abotorab213 ادمین ۱ ارتباط با مشاوره و پاسخگوی سوالات دینی @pasokhgo313
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
https://soleimani.ir/tour تور زیارتی گلزار شهدای کرمان و زیارت مزار سردار دلها 🖤🍃🇮🇷
❣مقام معظم رهبری: ✅مهمترین هدف دشمن در جنگ نرم، گرفتن امید و اعتماد به نفس ملت ایران است. 🔮 مرجع گفتمان 🖤🍃🇮🇷
Gholamreza Sanatgar - Ghasem Hanooz Zendast (128).mp3
4.75M
🌹سرود "قاسم هنوز زنده است" خواننده؛ غلامرضا صنعتگر 🖤🍃🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨﷽✨ 🎧سخنرانی کوتاه حاج آقا عالی 🎤به خدا قسم با تمام وجود قسم میخورم اگر کسی از حضرت زهرا سلام الله کم بگیره نمیگم نگیره ها کم بگیره .......
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴جا داره به مناسبت ۹ دی یادی کنیم از این صوت محرمانه مهدی هاشمی مهدی هاشمی: استراتژی ما همیشه از روز اول همین بود که جلوی خامنه‌ای وایسیم - پس کی میخواید شروع کنید؟! - شروع کردیم، وقتی مامانم میگه بریزید تو خیابون … 🖤🍃🇮🇷
*﷽* 📝خاطره‌ای زیبا از زبان مرحوم حجت‌الاسلام سیدعلی اکبر ابوترابی؛بنظرم زیبا بود که تقدیم میکنم: ✍در اسارت، اذان گفتن با صدای بلند ممنوع بود ، ما در آنجا اذان می‌گفتیم، اما به گونه‌ای که دشمن نفهمد. 🌿روزی جوان هفده ساله ضعیف و نحیفی، موقع نماز صبح بلند شد و اذان گفت. 🍁ناگهان مأمور بعثی آمد و گفت:«چیه؟ اذان میگویی؟ بیا جلو» 🦋یکی از برادران اسدآبادی دید که اگر این مؤذن جوان ضعیف و نحیف، زیر شکنجه برود معلوم نیست سالم بیرون بیاید،پرید پشت پنجره و به نگهبان عراقی گفت:«چیه؟من اذان گفتم نه او». 🍁آن بعثی گفت:«او اذان گفت». 🦋برادرمان اصرار کرد که «نه، اشتباه میکنی،من اذان گفتم». 🍁مأمور بعثی گفت: «خفه شو!بنشین فلان فلان شده! او اذان گفت،نه تو». 🦋برادر ایثارگرمان هم دستش را گذاشت روی گوشش و با صدای بلند شروع کرد به اذان گفتن. 🍁مأمور بعثی فرار کرد. 🦋وقتی مأمور عراقی رفت، او رو کرد به آن برادر هفده ساله که اذان گفته بود و به او گفت: «بدان که من اذان گفتم و شما اذان نگفتی، الان دیگر پای من گیر است». 🍇به هر حال، ایشان را به زندان انداختند و شانزده روز به او آب ندادند. 🪵زندان در اردوگاه موصل (موصل شماره ۱ و ۲) زیر زمین بود، آنقدر گرم بود که گویا آتش می‌بارید. 🍁آن مأمور بعثی، گاهی وقت‌ها آب می‌پاشید داخل زندان که هوا دم کند و گرمتر شود. 🪶روزی یک دانه سمون(نان عراق) میدادند که بیشتر آن خمیر بود. ☀️ایشان میگفت: «میدیدم اگر نان را بخورم از تشنگی خفه میشوم. نان را فقط مزه مزه میكردم که شیره‌اش را بمکم. 🍁آن مأمور هم هر از چند ساعتی می‌آمد و برای اینکه بیشتر اذیت کند، آب می‌آورد، ولی می‌ریخت روی زمین و بارها این کار را تکرار میکرد». ☀️میگفت:«روز شانزدهم بود که دیدم از تشنگی دارم هلاک میشوم... ⭐️گفتم: یا فاطمه زهرا! امروز افتخار میكنم که مثل فرزندت آقا حسین بن علی اینجا تشنه‌کام به شهادت برسم». ⛈سرم را گذاشتم زمین و گفتم: 🌸"یا زهرا! افتخار میکنم، این شهادت همراه با تشنه‌کامی را شما از من بپذیر و به لطف و کرمت،‌ این را بعنوان برگ سبزی از من قبول کن" 🌻دیگر با خودم عهد کردم که اگر هم آب آوردند سرم را بلند نکنم تا جان به جان آفرین تسلیم کنم، تا شروع کردم شهادتین را بر زبان جاری کنم، دیدم که زبانم در دهانم تکان نمی‌خورد و دهانم خشک شده است. 🍁در همان حال، نگهبان بعثی آمد پشت پنجره، همان نگهبانی که این مکافات را سر ما آورده بود و همیشه آب می‌آورد و می‌ریخت روی زمین. از پشت پنجره مرا صدا می‌زد که بیا آب آورده‌ام. ☀️اعتنایی نکردم، دیدم لحن صدایش فرق میکند و دارد گریه میکند و میگوید: "بیا آب آورده‌ام." 🍃مرا قسم می‌داد به حق فاطمه زهرا (سلام الله علیها) که آب را از دستش بگیرم!! 🍂عراقی‌ها هیچوقت به حضرت زهرا(سلام الله علیها) قسم نمی‌خوردند،تا نام مبارک حضرت فاطمه (سلام الله علیها) را برد، طاقت نیاوردم. 🥀سرم را برگرداندم و دیدم که اشکش جاری است و میگوید: «بیا آب را ببر؛این دفعه با دفعات قبل فرق میکند». 🌴همینطورکه روی زمین بودم، سرم را کج کردم و او لیوان آب را ریخت توی دهانم، لیوان دوم و سوم را هم آورد. 🌹یک مقدار حال آمدم، بلند شدم، او گفت: به حق فاطمه زهرا بیا و از من درگذر و مرا حلال کن! 🪴گفتم: تا نگویی جریان چی هست، حلالت نمی‌کنم. 🌲گفت: دیشب، نیمه‌شب، مادرم آمد و مرا از خواب بیدار کرد و با عصبانیت و گریه گفت: چه کار کردی که مرا در مقابل حضرت زهرا (سلام الله علیها) دختر رسول الله(صلی الله علیه و آله) شرمنده کردی، الان حضرت زهرا(سلام الله علیها) را در عالم خواب زیارت کردم. 🌸ایشان فرمودند: "به پسرت بگو برو و دل اسیری که به درد آورده‌ای را به دست بیاور اگر نه همه شما را نفرین خواهم کرد!" 🌸السلام علیک ایتهاالصدیقةالشهیده فاطمةالزهرا🌸 📚حماسه‌های ناگفته،(به روايت علی اكبر ابوترابی)،/عبدالمجيدرحمانيان،انتشارات پيام آزادگان،چاپ اول:۱۳۸۸،صفحات ۱۲۵-۱۲۷ 🖤🍃🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠پویش مجازی«سردار قهرمان» 🌷به مناسبت سالگرد شهادت سردار سلیمانی 😊ویژه کودکان سراسر کشور «۴ تا ۶ سال» 🔰در بخش های: نقاشی روایت گری«کلیپ،شعر و قصه» ✅کودکان عزیز آثار خود را با موضوع شهید سلیمانی و شهدای مدافع حرم ارسال کنید به: @mahd_bahar 📅مهلت:تا ۱۷ دیماه 🌿🇮🇷🌷🇮🇷🌿 🆔@msb110
20.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تقدیم به سرداردلها حاج قاسم سلیمانی کاری از خانم قاسمی بسیج هنرمندان شهرستان مبارکه 🍃🌹 🖤🍃🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بر همه ما واجب است این نظام را حفظ کنیم آیت الله جوادی آملی حفظه الله تعالی ۹ دی روز 🖤🍃🇮🇷
🔴خواب شیطانی اجانب برای چادر زنان ایرانی! ✡مارتین ایندیک ❌مارتین ایندیک، از عناصر اصلی محقق آمریکایی درباره اسلام و خاورمیانه در اظهاراتی آورده: دیگر وقت آن نیست که دانشجویان را به خیابان ها بکشانیم؛ بلکه باید چادر را از سر زنان برداشت و از این طریق می توان نظام اسلامی ایران را سرنگون کرد. 🔮 مرجع گفتمان 🖤🍃🇮🇷
رفت تا دامنش از گَرد زمین پاک بماند آسمانی‌تر از آن بود که در خاک بماند ... پ‌ن: خداوندا مرا پاکیزه بپذیر ... 🔺آخرین دست‌نوشته شهید سلیمانی، ساعاتی پیش از شهادت ... 🏴 ۴روز تا دوّمین سالگرد آسمانی شدن سردار دلها 🕊🍃 🍃🌹🇮🇷
4_5895475309687343783.mp3
3.92M
🍂امام_زمان 🍂 🎤میثم_مطیعی سید و مولا حسین، آرام دل ها حسین زمزمه عاشقان، یاحسین و یاحسین ندارم غیر تو فکر و خیالی  بنفسی انت و اهلی و مالی 🖤🍃🇮🇷
✨نور توحید عیان است شب جمعه حرم واقعاً مثل جنان است شب جمعه حرم ✨به خداوند و همه عالم امکان سوگند بهترین جای جهان است شب جمعه حرم 🔅السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ، السَّلَامُ عَلَیْکَ وَ رَحْمَهُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ 🖤🍃🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به وقت
🌺🌿🌺🌿🌺🌿 🌿🌺🌿 🌺🌿 🌿 ⚡️ادامه داستان واقعی ✅🌺 🌺✅ 💠قسمت سی و نهم: برمی گردم وجودم آتش گرفته بود ... می سوختم و ضجه می زدم ... محکم علی رو توی بغل گرفته بودم ... صدای ناله های من بین سوت خمپاره ها گم می شد ... از جا بلند شدم ... بین جنازه شهدا ... علی رو روی زمین می کشیدم ... بدنم قدرت و توان نداشت ... هر قدم که علی رو می کشیدم ... محکم روی زمین می افتادم ... تمام دست و پام زخم شده بود ... دوباره بلند می شدم و سمت ماشین می کشیدمش ... آخرین بار که افتادم ... چشمم به یه مجروح افتاد ... علی رو که توی آمبولانس گذاشتم، برگشتم سراغش ... بین اون همه جنازه شهید، هنوز یه عده باقی مونده بودن ... هیچ کدوم قادر به حرکت نبودن ... تا حرکت شون می دادم... ناله درد، فضا رو پر می کرد ... دیگه جا نبود ... مجروح ها رو روی همدیگه می گذاشتم ... با این امید ... که با اون وضع فقط تا بیمارستان زنده بمونن و زیر هم، خفه نشن ... نفس کشیدن با جراحت و خونریزی ... اون هم وقتی یکی دیگه هم روی تو افتاده باشه ... آمبولانس دیگه جا نداشت ... چند لحظه کوتاه ... ایستادم و محو علی شدم ... کشیدمش بیرون ... پیشونیش رو بوسیدم ... - برمی گردم علی جان ... برمی گردم دنبالت ... و آخرین مجروح رو گذاشتم توی آمبولانس ... 🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷 💠قسمت چهلم: خون و ناموس آتیش برگشت سنگین تر بود ... فقط معجزه مستقیم خدا... ما رو تا بیمارستان سالم رسوند ... از ماشین پریدم پایین و دویدم توی بیمارستان تا کمک ... بیمارستان خالی شده بود ... فقط چند تا مجروح ... با همون برادر سپاهی اونجا بودن ... تا چشمش بهم افتاد با تعجب از جا پرید ... باورش نمی شد من رو زنده می دید ... مات و مبهوت بودم ... - بقیه کجان؟ ... آمبولانس پر از مجروحه ... باید خالی شون کنیم دوباره برگردم خط ... به زحمت بغضش رو کنترل کرد ... - دیگه خطی نیست خواهرم ... خط سقوط کرد ... الان اونجا دست دشمنه ... یهو حالتش جدی شد ... شما هم هر چه سریع تر سوار آمبولانس شو برو عقب ... فاصله شون تا اینجا زیاد نیست ... بیمارستان رو تخلیه کردن ... اینجا هم تا چند دقیقه دیگه سقوط می کنه ... یهو به خودم اومدم ... - علی ... علی هنوز اونجاست ... و دویدم سمت ماشین ... دوید سمتم و درحالی که فریاد می زد، روپوشم رو چنگ زد ... - می فهمی داری چه کار می کنی؟ ... بهت میگم خط سقوط کرده ... هنوز تو شوک بودم ... رفت سمت آمبولانس و در عقب رو باز کرد ... جا خورد ... سرش رو انداخت پایین و مکث کوتاهی کرد ... - خواهرم سوار شو و سریع تر برو عقب ... اگر هنوز اینجا سقوط نکرده بود ... بگو هنوز توی بیمارستان مجروح مونده... بیان دنبال مون ... من اینجا، پیششون می مونم ... سوت خمپاره ها به بیمارستان نزدیک تر می شد ... سرچرخوند و نگاهی به اطراف کرد ... - بسم الله خواهرم ... معطل نشو ... برو تا دیر نشده ... سریع سوار آمبولانس شدم ... هنوز حال خودم رو نمی فهمیدم ... - مجروح ها رو که پیاده کنم سریع برمی گردم دنبالتون ... اومد سمتم و در رو نگهداشت ... - شما نه ... اگر همه مون هم اینجا کشته بشیم ... ارزش گیر افتادن و اسارت ناموس مسلمان ... دست اون بعثی های از خدا بی خبر رو نداره ... جون میدیم ... ناموس مون رو نه ... یا علی گفت و ... در رو بست ... با رسیدن من به عقب ... خبر سقوط بیمارستان هم رسید ... 🔵پ.ن: شهید سید علی حسینی در سن 29 سالگی به درجه رفیع شهادت نائل آمد ... پیکر مطهر این شهید ... هرگز بازنگشت ... جهت شادی ارواح طیبه شهدا ... صلوات .. ⬅️ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 از عناصر دخيل در فتنه ٨٨ مطلقاً استفاده نكنيد/ اینها نامطمئنند. 👤 ✅ به هیچ‌وجه توصیه نمی‌کنم! 🖤🍃🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱 عبرتکده قبرستان 👈 دیدن این کلیپ برای بیدار شدن قلبمان که توسط زرق و برق مُدرنیته، گَرد و خاک غفلت گرفته واجب هست شب جمعه شادی اموات صلوات 🖤🍃🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ساده بی حرف پیش دل من تنگ شده برای تو [شب جمعست دلم کرببلا میخواهد] ♥️ 🖤🍃🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یاد باد آن روزگاران یاد باد... 🌷شادی ارواح طیبه شهدا صلوات🌷 الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ 🖤🍃🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ 📖 السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْخَلَفُ الصَّالِحُ لِلْأَئِمَّةِ الْمَعْصُومينَ الْمُطَهَّرينَ... 🌱سلام بر تو ای صاحب علم علی علیه السلام و ای آیینه دار صبر حسن علیه السلام و ای وارث شجاعت حسین علیه السلام و ای میراث دار غربت فرزندان حسین علیهم السلام . 📚 صحیفه مهدیه، زیارت حضرت بقیة الله ارواحنا فداه در سختیها
🌹🍃جمعه‌های دلتنگی💔 🍃♥️ خورشید جهان چون شده غیب از نظرات دنیا شده غرق ظلم و جهل و شبهات خواهی تو اگر به زودی از لطف خدا بینی به جهان ظهور مهدی(عجل‌الله‌فرجه) ، صلوات 🍃🌹«اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم» ✨قرار ما جمعه‌ها ختم صلوات به نیت سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان (عجل‌الله تعالی فرجه الشریف) ✨ 🍃🌹............................ 🍃🌹 لطفاً روی لینک زیر بزنید 👇و با ذکر تعداد صلوات کلمه را بزنید. https://EitaaBot.ir/counter/d7czt با ارسال این پست به کانالها و گروهها موثر در فرج باشید.🙏🌹 🌱کپی آزاد ☺️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا