eitaa logo
سردار سلیمانی
432 دنبال‌کننده
20هزار عکس
18.4هزار ویدیو
310 فایل
این محبت سردارِ عزیزِ که ما را دورهم جمع کرده،لطفا شما هم بیاین تو دورهمی مون😊 استفاده از مطالب مانعی ندارد مدیر کانال @Atryas1360 @Abotorab213 ادمین ۱ ارتباط با مشاوره و پاسخگوی سوالات دینی @pasokhgo313
مشاهده در ایتا
دانلود
❌⭕️❌ 🔴 به شما ربطی نداره ❗️❗️❗️ 🔻ماشین خودمه، هر چقدر میخوام سرعت میرم. به شما ربطی نداره. 🔻بدن خودمه، هر چقدر میخوام تو مترو، اتوبوس، فروشگاه و ... سیگار می کشم. به شما ربطی نداره. 🔻آپارتمان خودمه، هر چقدر که بخوام توش سر و صدا می کنم. به شما ربطی نداره. 🔻آپارتمان خودمه می خوام توش یه گله گوسفند داشته باشم. به شما ربطی نداره. 👈 هر وقت این حرف های عجیب و غریب رو قبول کردید، ادعای اون بی حجاب و بدحجاب رو که میگه بدن خودمه به شما ربطی نداره رو هم قبول کنید. ⚠️ تو همه اینها و به مردم و جامعه وجود داره. وقتی پای ضرر زدن به مردم و حقوق می رسه، دیگه برای خودمه معنی نداره. هر چیزی که خدا بهت میده، در برابر اون مسئولیت هم برات میذاره.
⭕️❌⭕️ 🚨 واکنش تعدادی از افرادی که به دلیل کشف حجاب با تذکر لسانی گروه‌های مردمی در تهران مواجه شده‌اند قابل تامل است. ⭕️ امر به معروف و نهی از منکر زبانی اثرگذار است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به وقت ﴿ گام های عاشقی﴾😍
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗 💗 قسمت15 - این چه کاری بود کردی... امیرم زد زیر خنده - کوفت ،عاشق شدی این نصفه عقلی هم که داشتی پرید یه دفعه صدای رضا اومد: امیر چی شده ؟ امیر : چیزی نشده داداش ،برو بخواب رضا: باشه شب بخیر امیر : شب تو هم بخیر یه پوفی کشیدم و از جام بلند شدم و رفتم سمت خونه ،آروم در اتاقم و باز کردم و روی تختم دراز کشیدم توی دلم به امیر فحش میدادم که نذاشت گوش بدم به صدای رضا اینقدر حرص خوردم که خوابم برد با صدای بی بی جون بیدار شدم بی بی : آیه مادر،پاشو اذانه - چشم بلند شدم و رفتم وضو گرفتم و برگشتم توی اتاقم سجادم و کنار سجاده بی بی پهن کردم وبعد از خوندن نماز دوباره خودمو انداختم روی تختم و خوابیدم با نوازش دستی روی موهامو بیدار شدم اول فکر کردم بی بی جونه بعد از اینکه خوب چشمامو باز کردم دیدم امیره چه خوش اخلاق شده سر صبحی - خودتی امیر ؟ امیر : نه ، همزادشم ، پاشو دیر مون میشه هاا - باشه ،الان میام به زور از تخت گرم و نرمم جدا شدمو رفتم سمت پذیرایی که دیدم همه مشغول صبحانه خوردن هستن بعد از سلام کردن رفتم دست و صورتمو شستم و برگشتم نشستم کنار بی بی امیر : آیه زود باش ،رضا چند باره زنگ زده - باشه تن تن چند تا لقمه نون پنیر ،گردو گرفتم و خوردم و بلند شدم رفتم سمت اتاقم از داخل کمدم مانتو مشکیمو با یه روسری لیمویی طرح دار و بیرون آوردمو وزود لباسمو پوشیدم ،چادر مو سرم کردم کیفمو برداشتم و از اتاق رفتم بیرون بی بی با دیدنم صلوات فرستاد امیر : بریم آیه ؟ - اره بریم از مامان و بی بی خداحافظی کردیم و رفتیم داشتم کفشامو میپوشیدم که امیر گفت : آیه بیا اینجا با شکوفه های درخت عکس بندازیم با دیدن شکوفه ها لبخندی زدمو دویدم سمت امیر کنار امیر ایستادمو چند تا عکس گرفتیم و از خونه رفتیم بیرون که دیدم رضا و معصومه داخل ماشین منتظرن رفتیم سوار ماشین شدیم - سلام رضا : سلام معصومه : علیک ،میزاشتین ظهر میاومدین دیگه امیر: ببخشید ،تقصیر این آیه بود ،صد بار صداش زدم تا بیدار شد - ببخشید رضا هم چیزی نگفت و حرکت کردیم ،توی راه ۴ تا شاخه گل نرگس با ۴ تا بطری گلاب خریدیم راهی گلزار شهدا شدیم.... 🌸🌸۰🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗💗 قسمت16 هر پنجشنبه با هم می اومدیم گلزار و هر کسی کنار رفیق شهیدش خلوت میکرد وقتی رسیدیم گلزار هر کسی یه شاخه گل با یه گلاب گرفت توی دستش بعد از هم جداشدیم و رفتیم سمت مزار رفیق شهیدمون منم رفتم سمت شهید گمنامم عاشق شهید گمنام بودم،از اینکه بی هویتن ،از اینکه حتی دوست نداشتن شناخته بشن نشستم کنار شهیدم و با دستم اول برگهای روی سنگ قبر و کنار زدم بعد گلاب و ریختم روی سنگ قبر و گل و گذاشتم روی سنگ قبر دستمو گذاشتم روی سنگ قبر و فاتحه ای خوندم به زبون آوردن حرف هاو احساسم خیلی سخت بود ،همیشه میگفتم شما که از درونم از حالم از فکرم باخبرین ،خودتون کمکم کنین بعد از مدتی دردو دل کردن رفتم سمت امیر از دور نگاهش میکردم زیر لب مثل فر فره داشت حرف میزد خندم گرفت رفتم نزدیکش نشستم - بابا آرومتر بگو بنده خدا بتونه بنویسه امیر : عع تو چیکار داری به من ؟ - مگه تو خواسته دیگه ای به جز رسیدن به سارا داری؟ امیر: مگه من مثل توام که فقط یه خواسته داشتم - مگه چه خواسته دارم ( سرش و برگردوند و به عقب که رضا داشت با شهیدش درد و دل میکرد نگاه کرد، بعد به من نگاه کرد) امیر: این ... - اول اینکه ،این به درخت میگن ،دوم اینکه کی گفته من این خواسته رو دارم امیر: از چشمات پیداست خواهر من ،دیگه باید برای اینکه رسوات نکنه یه عینک دودی هم بخری از حرفش خندم گرفت که رضا هم اومد سمت ما رضا: بچه ها بریم امیر : تو برو معصومه رو از اون بند خدا جدا کن ما هم میایم رضا خندید و رفت سمت معصومه بعد چند دقیقه ماهم بلند شدیم و از گلزار رفتیم بیرون سوار ماشین شدیم و رفتیم سمت بازار... 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
⊰{🕊🥀}⊱ وقتی شهید بشی ، همه از خداشونه‌یک شب کنارت باشن :)) اما اگه بمیری همه میترسن حتی یه دقیقه بیشتر کنارت بمونن . . - فلذا مفت زندگیتون و تموم نکنید .🙂 🍃🌹🍃 عاقبتمون شهدایی🤲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽حجابمو رعایت کنم، اختلاس و ‌گرونی حل میشه؟ ✅عالی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺 این فیلم را یک هنرمند آمریکایی با 3 میلیون فالور منتشر کرده است / این 56 ثانیه از نگاهِ تهیه کننده ی امریکایی ، تفاوت آمریکای واقعی و آمریکای رسانه ها را نشان میدهد در فیلم منتشر شده توسط جیمز وود یک شهرِ چادریِ تمام عیار قابل مشاهده است... بر همه ما واجب است
💢پدر شهیدان ضیایی تصویری از شکوه ایثار و مقاومت به یادگار گذاشت 🔹️رئیس جمهور در پیامی درگذشت حاج محمد ضیایی پدر بزرگوار شهیدان والامقام مجید، اصغر، خدابخش و محمدرضا ضیایی را به خانواده آن مرحوم و مردم شریف استان اصفهان تسلیت گفت. رئیس‌جمهور: 🔹️ این پدر دریادل، در پاسداری از آرمان‌های اسلام و انقلاب با همتی والا، فرزندان سلحشور خود را که امروز ضامن آزادگی و اقتدار ملت بزرگ ایران هستند، تقدیم عزت و سرفرازی کشور کرد و تصویری ماندگار از شکوه ایثار و مقاومت را به یادگار گذاشت.
🍂برگـــــــــــــردانتظار اهالی آسمان.... خیره به راه آمدنت مانده چشممان... 🍂داریم از نیامدنت زجر می کشیم... عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان... تعجیل در فرج مولایمان صلوات 🌙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دیدن روی تو بر دیده جلا می بخشد قدم یار به هر خانه صفا می بخشد بدتر از درد جدایی به خدا دردی نیست خاک پاهای تو گفتند دوا می بخشد
1_4608174950-AudioConverter.mp3
2.12M
⁉️باتوجه به تلاقی شب ۲۳ ماه رمضان با شب جمعه و رخ ندادن صیحه آسمانی و ناامیدی از امر ظهور تنها شرط نزدیکی به ظهور چیست ؟ ⭕️پاسخ: ابراهیم_افشاری
۵ 🌷شهید محمدرضا تورجی زاده 🔸شهید محمدرضا تورجی زاده در یکی از نوارهای مصاحبه اش می گوید: «راه را گم کرده بودیم، همه‌ی ابزارهای مادی از کار افتاده بود! دیگر هیچ امیدی نداشتیم... بچه ها مضطرب به سمت من آمدند، پرسیدند تورجی! راه را پیدا کردی؟کمی نگاهشان کردم، چیزی نگفتم اما گویی کسی در درونم حرف میزد! کسی راه درست را نشان میداد! گفتم : «بچه ها ! فقط یک راه وجود دارد.» همه‌ی نگاه‌ها به من بود، بعد ادامه دادم ما یک امام غائب داریم ایشان فرمودند: در سخت‌ترین شرایط به داد شما میرسم. فقط باید از همه جا قطع امید کنیم با خلوص کامل حضرت را صدا بزنیم مطمئن باشید حضرت ما را کمک می‌کنند شک نکنید!» بعد مکثی کردم و گفتم:« الان هر کسی به سمتی حرکت کند همه فریاد بزنیم: یا صاحب الزمان ادرکنی!» بیشتر بچه ها حرکت کردند همه اشک می‌ریختند و از عمق جان را صدا میزدند... یکدفعه دیدم چند نفر از دور با لباس پلنگی به سمت ما می آیند! ما سریع پشت درختان و صخره‌ها مخفی شدیم؛ دقایقی بعد سرم را کمی بالا آوردم، آنها را می‌شناختم با خوشحالی از جا بلند شدم ، فریاد زدم و صدایشان کردم! آنها هم با خوشحالی به سمت ما آمدند. گفتم :«بچه‌ها دیدید امام زمان ما را تنها نگذاشت؟!» هدیه به روح این شهید بزرگوار صلوات🌷
4_5825418307120925790.mp3
1.85M
🔊مجموعه صوتی 👤استاد حسن محمودی 📝قسمت چهارم 🔖امام واسطه‌ی فیض خدا... 👌کوتاه و شنیدنی 👈بشنوید و نشر دهید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پریشانم خودت بگذار آقاجان در آغوش ضریحت جا کنم خود را... کنار چای خوش‌عطر حرم باید رها از تلخی دنیا کنم خود را... 💚💚💚💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸🍃‌‌‌‌صبـــ🌤ـــحِ امروز 🐚 خدایا چہ مبـــارک بدمیــد 🌸🍃که همـــــے از نفسش 🐚 بوے عبیــــر آیدوعــــود 🌸🍃گر کسے شکرگزارے کند 🐚این نعمـــــــت را 🌸🍃نتواند کہ همہ عمر 🐚بر آید ز سجود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دوبله طنز نتکلیپس برای جنگ اوکراین😁 پهباد های شاهد چیکارشون کرده😁 این نامه رو فقط لیلا بخونه 😜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 🎥 | یکی با چاقو، یکی با کلاش و... حمله می‌کند به طلبه و و وحدت و امنیت... 🍃🌹🍃 ‼️یکی هم در قم شروع می‌کند از این آب گل‌ آلود ماهی گرفتن! 🎙حجت‌الاسلام حاج احمد پناهیان
🇮🇷 📝 اعلام جرم دادستانی تهران علیه روزنامه جهان صنعت 🍃🌹🍃 🔻هفته گذشته روزنامه جهان صنعت با انتشار گزارشی ادعاهایی عجیب را در رابطه با افزایش فروش اعضای بدن در کشور مطرح کرد  و در این گزارش مدعی شد برخی افراد برای دریافت پول بیشتر اعضای بدن خود را در خارج از کشور به فروش می‌رسانند. 🔹در پی درج مطلب مورد اشاره، مدیر مسئول روزنامه جهت پاسخگویی و ارائه مستندات لازم درخصوص ادعاهای مطرح شده در این گزارش به دادستانی تهران احضار شد. 🔸پس از ارائه مهلت لازم برای ارائه مستندات، مدیر مسئول روزنامه جهان صنعت نتواست، ادله و مدارک مورد نیاز برای اثبات ادعاهای مطرح شده در گزارش مورد اشاره به مرجع قضایی ارائه کند. 🔹در پی عدم ارائه مستندات از سوی مدیرعامل روزنامه جهان صنعت، دادستانی تهران، علیه این روزنامه اعلام جرم کرد. 🔺پرونده‌ای در این خصوص تشکیل و در حال رسیدگی است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 🎥 اگه مثل ما فارسی حرف می‌زنید پس معنی این فداکاری و جوانمردی رو می‌فهمید 🍃🌹🍃