هدایت شده از تبادلات گاندویی «روز یک شنبه»
❤️بهترین کانال برای سرگرمی❤️
اینجا کلیپ و پروف و اهنگ، کارتون هرچیزی که باعث میشه حوصلت سر نره هست😉🥰
پس بپره تو این لینکی که اینجا گذاشتم😘👇🏻👇🏻👇🏻
https://eitaa.com/xukdtjmko
هدایت شده از تبادلات گاندویی «روز یک شنبه»
مجنون الحسین...(:!💔
امسال باعضو های کانال مجنون الحسین با حال و هواش میریم کربلا.....!🙂🖤
میریم پشت ضریح🗣👀💔
مشتاقت می کنه برای تصور کربلا..💔
به عشق امام حسین برو تو کانال🙂
https://eitaa.com/joinchat/1431240876C3e1994ac26
برو تا حال و هوات حسینی بشه✨
هدایت شده از تبادلات گاندویی «روز یک شنبه»
اگر شماهم میخواید که از کانالتون همینجوری تبلیغ بشه در کانال تبادلات عضو بشید توضیحات بیشتر اونجا سنجاقه🖇👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/443613348C1213ff3558
مدیر های محترم حتما در کانال تبادلات عضو باشید و حتما جذبتون رو پیوی بگید💫
بعد از یک ساعت همه بنر هارو پاک کنید✅
هدایت شده از تبادلات گاندویی «روز یک شنبه»
رفیق 10 سالم شده رقیب عشقیم..
امیر و رسول عاشق یه نفر شدن😐😂
بیا و ببین سر عشقشون چه کل کلی میکنن باهم🤥
#عشق_بی_پایان
بام تهران:
رویا: رسول... برو باهاش حرف بزن...
برو بهش بگو...
انقدر طولش دادی که...
رسول: از روی نیمکت بلند شدمو فریاد زدمو پریدم وسط حرفش....
بسه دیگههه
ولممم کننننن
ولم کن.. بزار ببینم باید چه خاکی به سرم بریزم....
رویا: چون میدونستم تحت فشاره هیچی نگفتم...
بدون اینکه چیزی بگم اروم نشسته بودم رو نیمکت...
چند دقیقه گذشت...
رسول: زانو هام سست شده بود...
فرود اومدم روی نیمکت...
هیچوقت فکر نمیکردم اینجوری مقابل امیر قرار بگیریم...
پوزخندی زدمو گفتم: رفیق 10 سالم شده رقیب عشقیم...
پ.ن: رفیق 10 سالم شده رقیب عشقیم...
@rooman_gando_1400
@rooman_gando_1400
وقت همگی بخیر🌹🍃
هدف ما پیشرفت شماست✅
جذب بالای 80 هم داشتم💫
شرایط تبادلاتمون👇🏻
1_کانالتون حتما حتما گاندویی باشه
2_آمارتون بالای 50 باشه
3_حتما در کانال تبادلات عضو باشید
جذبتون بستگی به بنرتون داره👌🏻
تا نیم ساعت بعد از ارسال تمومی بنر ها هیچ پیامی ندید❌
اطلاعات بیشتر از نحوه کاری در کانال زیر سنجاقه🖇👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/443613348C1213ff3558
اگر شرایط رو داشتید تشریف بیارید پیوی...
هدایت شده از تبادلات گاندویی «روز دو شنبه»
#عاشقانههایرسولوعاطفه😍❤️
رسول:میشه بدی من؟
عاطفه:موها درد بگیره...
رسول:نه آروم شونه میکنم
عاطفه:خیله خب باشه
رسول:پس بیا اینجا پشت بهم بشین تا موهای خوشگلتو شونه کنم
عاطفه:دیوونه
رسول:خب دیوونه شماییم دیگه
عاطفه:لوس
رسول:😂بیا بشین عاطفه
عاطفه:بزار واسه خودم آلوچه بیارم، فسقله دلش میخواد
رسول:یعنی اون همه پول که من میدم به آلوچه، اگه جمع میکردم الان ثروتمندترین آدم شهر بودیم
عاطفه:وااا، من الان هوس آلوچه کردم خب
رسول:باشه عزیزم،ببخشید بیا بشین
عاطفه:اومدم، بعدش موهامو باز بزار
رسول:اونم به روی تخم چشمام
عاطفه:رسول؟
رسول:جان رسول؟
عاطفه:بیشتر منو دوست داری یا این بچه توی شکممُ؟
رسول:دوست داری کدومو بگم؟
عاطفه:معلومه خودمو
رسول:بچه رو دوست دارم
عاطفه:رسووول بخدا زندهات نمیزارم
رسول:صبر کن صبرکن، من بچه بدون تورو میخوام چیکار؟؟بچه رو دوست دارم چون تو دوستش داری، بچه دوست دارم چون....❤️
https://eitaa.com/gahdo12
https://eitaa.com/gahdo12
رمان نعمت اللهی..
ماجرایی جذاب و خواندنی که بشدت پیشنهاد میکنم بخونید ❤️
هدایت شده از تبادلات گاندویی «روز دو شنبه»
بسمربالشهادت
#رمانامنیتیخداحافظرفیق
#طراحونویسنده:زهرافاتح
برداشتی آزاد از نظام ۱۴۰۱
دستش را گذاشت روی چانه ی به خون نشسته ام شروع کرد به فشاردادن چاقو را بالای سرش گرفت و با ضرب بدی فرود آورد سمت حدقه چشمم فقط نیم سانت با کور شدنم فاصله داشتم!
با دست آزادم روی زمین دنبال شیعی تیز میگشتم تا از شَرَش خلاص شوم .
با جسمی که به دستم برخورد کرد دندان های به خون نشسته ام را به نمایش گذاشتم : زیادم مطمئن نباش که به سهمت برسی.
گلدان را چند بار کوبیدم به فرق سَرَش صدای آخَش درون گوش هایم پیچید و فضای اتاق را پر کرد عضلات بدنش که شل شدند چاقو هم دیگر آن کارایی قبل را نداشت.
جسد بی جانش را از خودم کندم با دستانم هلش دادم آن ور تر. چشمانم از ترس روی جنازه دو دو میزد.
بهزودیدرکانالرقیهخاتون‹س›
https://eitaa.com/Ruqiya_Khatoon_313
هدایت شده از تبادلات گاندویی «روز دو شنبه»
اینجــٰآ پـــاتوق دختراے امــــٰآم زمانیھ🧕🏻🌱
مدیࢪشون خیلے با سلیــقہ هست✌️🏻✨
→♥🥺 https://eitaa.com/joinchat/463405496C04bf7840c2
قشنگگگ تࢪین ڪانال مهدوے➺🌷☁️
تجمع بــــٰانوان مهدوۍ با سلیقھ💆🏼♀🍓
→🍦🌸https://eitaa.com/joinchat/463405496C04bf7840c2
دخٺراےمحجبھۍایتــٰآ جمع بشیم💕🍞
#ایتــٰآبااینڪانالھقشنگہ🐋💙
هدایت شده از تبادلات گاندویی «روز دو شنبه»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به نام خدا 🌿🌸
یک رمان گاندویی جذاب🌿🌸
به قلم عاشق شهادت🌿🌸
قسمت هایی از پارت های اصلی رمان 🌿🌸
+ آقا رسول شما نمیخواهید برای مادرتون عروس بیارید .
_لبخندی زدم و گفتم با اجازه بزرگترها خیر😅🤣
اما چرا تا مامان اون سوال را پرسید یا زینب خانم افتادم🤦🏻
استغفرالله ی گفتم و رفتم داخل اتاقم🤔
______
_با حرفی که دکتر زد شکه شده بودم یعنی داوود ........😭
___
+شلام بابا محمد خوبی
_ممنون شما خوبی عشق بابا 💖
+ من با شما قهلم
___
خوشحال میشم به کانالم سری بزنید 🌿🌸
https://eitaa.com/okmiwHXe
هدایت شده از تبادلات گاندویی «روز سه شنبه»
اونایی که کشته مرده گاندو هستن
حتما کانال های زیادی دارن اما اما اما این کانال با همه فرق داره
باور نمیکنی ※
باشه الان لینک کانال رو میفرستم بزن رو پیوستن و ببین 😍
اما قبلش بذار یکم از کانال بگم
این کانال
ادیت
فیلم
چالش
فیلم
استوری ها
رمان ها
و کلی چیز های خفن داره ♥️
تازه هر ۱۰ نفری که اضافه میشه مدیر ۵ تا تم میفرسته تو گروه
خب اینم لینک کانال
@mahdesg
بزن رو پیوستن
هدایت شده از تبادلات گاندویی «روز سه شنبه»
سلام بزرگوار یک کانال دارم یک رمان جذاب می زاره هم عاشقانه هم امنیتی قسمتی از این رمان رو بخون بعد عضو شو تا ازدست ندادی
🌸🍃🌸🍃🌸🍃
(رمان عشق به وطن )
مهرانه :داشتیم با خانواده چایی میخوردیم !یک دفعه یک پیااام اومد دد از جام پریدممم
وااای
مهنا : مهرانه !حالت خوبه ؟
مهرانه :آ آ ر ره خ و ب م
مهنا :
مهرانه: با خوندن پیام سریع رفتم بالاتو اتاقم 😖 می خواستم زنگ بزنم به دکتر توفیقی استادم ولی ....
پ'ن :یعنی چه پیامی اومده بود!
ادامه دارد ...🍃
______________________________
مهرانه ومهنا خواهر های محمد هستن ☺️
رسول عاشق میشه 🤣بیاو ببین
قصد ترور ... دارن 😢
راستی رمان بچه مهندس هم می زاریم اگر با سریال بچه مهندس اشنا نیستی تو این کانال میتونی هم رمانش رو بخونی هم باهاش اشنا بشی 😉☺️
ادامه ی رمان در https://eitaa.com/joinchat/3100180637C340f3ade9e
ورود اقایان ممنوع 🚫
هدایت شده از تبادلات گاندویی «روز سه شنبه»
آقا یه لحظه یه لحظه
یه استپ اینجا بکنید😁
ایسسسسسسست
خب اهم اهم
بهتره بگم یه چراغ قرمز اینجا بدارند گلوم درد گرفت😆
خب چی میخواستم بگم؟
آهان
شما دعوت شدید به خواندن یه رمان ناب از جنس عاشقان شهادت
یه رمانی که مثل و مانندش هیچ جا پیدا نمی کنید😌
میپرسید کجا؟ خب با من بیاید تا بهتون بگم
قسمتی از رمان
عطیه:معلوم هست تو کجایی؟چرا هر چی زنگ میزنم جواب نمیدهی؟😥
محمد:ببخشید عطیه شرایط جواب دادن نداشتم😔
عطیه:نمیگی من نگرانت میشم؟😒
محمد:حالا چرا اینقدر خوش اخلاق؟😆
عطیه:آخه محمد تو که میدونی من دلم کوچیکه تقی به توقی بخئوره نگران میشم چرا گوشیتو جواب نمیدهی؟بابا مردم از دلشوره خودت که میدونی زندگی بدوت تو برایم بی معناست🥺چرا آخه اینجوری میکنی؟
محمد:باشه باشه ببخشید یعنی الان قهری؟
عطیه:بله😌
محمد:ای بابا عطیه لوس نشو دیگه😒
عطیه:شوخی کردم بابا شوخی کردم😂❤️
محمد:از دست تو🤕😂
عطیه:کی میای خونه؟🙂
محمد:شب خوبه واسه اذان؟😇
عطیه:هر طور خودت راحتی زود بیا یه خبر خوب برات دارم خداحافظ😉
محمد:قربانت خداحافظ زنگ زدم به سعید الو سعید شما کارتون تمومه؟
سعید:بله آقا
محمد:پس ببریدش بازداشتگاه خداحافظ موتور رو روشن کردم و راه افتادم سمت خونه
ناشناس1:حالا وقتشه برو دنبالش
ناشناس:خیالت تخت من کارمو بلدم جوری میزنم که در جا بمیره😏
ناشناس¹:حله😏
______________
دیدی؟
محمد😱
بیا اینجا تا ادامه شو بخونی
رمانی که اینجا میذاره محشره
از دستش نده
https://eitaa.com/joinchat/2195194034C296fc0916d
منتظر حضور گرمتان هستیم🙂❤️
ورود آقایان ممنوع🚫
هدایت شده از تبادلات گاندویی «روز سه شنبه»
سلام بزرگوار یک کانال دارم یک رمان جذاب می زاره هم عاشقانه هم امنیتی قسمتی از این رمان رو بخون بعد عضو شو تا ازدست ندادی
🌸🍃🌸🍃🌸🍃
(رمان عشق به وطن )
مهرانه :داشتیم با خانواده چایی میخوردیم !یک دفعه یک پیااام اومد دد از جام پریدممم
وااای
مهنا : مهرانه !حالت خوبه ؟
مهرانه :آ آ ر ره خ و ب م
مهنا :
مهرانه: با خوندن پیام سریع رفتم بالاتو اتاقم 😖 می خواستم زنگ بزنم به دکتر توفیقی استادم ولی ....
پ'ن :یعنی چه پیامی اومده بود!
ادامه دارد ...🍃
__________________________
مهرانه ومهنا خواهر های محمد هستن ☺️
رسول عاشق میشه 🤣بیاو ببین
قصد ترور ... دارن 😢
راستی رمان بچه مهندس هم می زاریم اگر با سریال بچه مهندس اشنا نیستی تو این کانال میتونی هم رمانش رو بخونی هم باهاش اشنا بشی 😉☺️
ادامه ی رمان در https://eitaa.com/joinchat/3100180637C340f3ade9e
ورود اقایان ممنوع 🚫
هدایت شده از تبادلات گاندویی «روز سه شنبه»
ریحانه : آقا رسول آقا رسول توروخدا بیایین سریع
رسول : بله الان میام ، چی شده ؟😨
ریحانه : آقا رسول یه نگاه به کامپیوتر بندازین چرا اینجوری شده ؟؟😵
رسول : یا خدا 😱😱 داوود داووووووود برو به آقا محمد بگو بیان بدوووو
داوود : تق تق تق . آقا محمد ببخشید میدونم جلسه دارین ولی رسول گفت سریع بیایین خیلی ضروریه خییلییی
محمد : باشه اومدم
محمد : چی شده رسول ؟😨
رسول : آقا محمد اطلاعات کامپیوتر ریحانه خانم خیلی سریع داره خالی میشه.... 😧😱
😂😂بقیش رو برو تو کانال بخون دیگ اجازه ندارم برات بزارم😂
اینم لینک😂👇🏻
@Roman_dakhil_eshgh
منتظرتیم❤️
هدایت شده از تبادلات گاندویی «روز سه شنبه»
رمان عاشقی عشق میخواهد
یه رمان امنیتی جذاب و عاشقانه
تکه هایی از فصل ۳
_با اجازه ی...
_آجی مهنازززززز
_من...خوبم...ولی...بچم...هه
_6 ماهه است و هنوز نیومدید برا تعیین جنسیت؟
_خیلی...قشنگه:)
_آقای رسول منتظری،از حالا به بعد من و شما هیچ نسبتی با هم نداریم!
_یه عمر زندگیمو تباه کرد
_ولی من عاشقش بودم
_یعنی تو چهار ماه بارداری تو از من پنهان کردی؟:/
_چشماتو ببند
_خوش اومدی دختر گلم
_چی چیو توضیح میدهی اینکه جاسوسی؟
_عاشقی یعنی چی؟
_شوهر من با همسر شما...
_من تنها با یه بچه کوچیک نمیتونم این بچه مادر میخواد!
_لالایی لالا بخواب دختر قشنگم
_حتی اگه بمیرم نمیذارم چادر از سرم برداید:)
_هه ماشه...خیلی راحت میتونم ماشه رو بکشم و بعد همه چی تموم میشه
_خواهری:)
_من فقط یه چیز میخوام
_اون خواهر منه اون همه چیز منه هق
_خیلی راحت توی یه جمله خلاصه اش میکنم
_خیلی...دوست...دارم...داداشی:)
_دیر کردی
_مثل همیشه:)
_قرار نبود تنهام بذاری بی معرفت:)
_تو سه ماهگی طعم یتیمی رو چشیدن چه حسی داره؟:)
_دخترمم مثل خودم
_فقط بی مادر شد
_چقدر بگم دوست دارم تا برگردی؟:)
_رسول بسهه
_عاشقی عشق میخواهد
https://eitaa.com/joinchat/2195194034C296fc0916d
هدایت شده از تبادلات گاندویی «روز سه شنبه»
(رمان مثله شدگان)
نمیدونم چی شد... نفهمیدم چی شد...
تا یکم از ماشین دور شدم دیدم همون پسره محمد موتور پیاده شد و به سمتم دوید
و از پشت بغلم کرد با فشاری که به شونه هام داد مجبورم کرد خم بشم... و بعد صدای شلیک سه تا گلوله و گاز دادن به موتور دستاش که تا چند ثانیه پیش محکم دورم پیچیده شده بودن آروم آروم شل شد......
مأمور های پارکینگ با صدای گلوله اومدن بالا موتوری ها فرار کرده بودن چند نفر دورمون جمع شدن
محمد افتاده بود روی زمین غرق خون بود اما من هنوز ایستاده بودم. باورم نمیشد چیشده... باورم نمیشد افتاده....
داوود به آقای رضایی
گفته
بود آمبولانس بفرسته پارکینگ طبقاتی نزدیک نیروگاه اما
دیگه حرفی نزده بود چی شده
سلام عشقم ❤️
_شما؟؟؟؟
نشناختی منم کسی امروز دیدی 😈❤️
+تو همون عوضی بی سر پا هستی با من چه کار داری من هیچی تو نیستم
_نه خیر تو همه ی وجودمی خانمی عشق من بمون تنهات نمیزارم تا ابد
+بیا برو گمشو عوضی برو برای یکی دیگه قربون صدقه برو
_نه خیر دیگه نشد اینو نداشتیم دیگه بهت گفته بودم چه کار میکنم پس باید بهم گوش کنی
+ بهم وقت بده 😔 راهی براش پیدا میکنم یا نه
_خوبه بعدا بهت پیام میدم کجا بیای و چه کار کنی تفهیم شد ؟
اگه میخوای ادامه رمان بخونی رو لینک زیر بزنید عضو بشین ممنون
@moslah_shodagan
@moslah_shodagan
✨لینک ناشناس رمان مثله شدگان ✨
https://abzarek.ir/service-p/msg/1046682
https://abzarek.ir/service-p/msg/1046682
آیدی مدیر و نویسنده :
@Shiva13824
هدایت شده از تبادلات گاندویی «روز سه شنبه»
گاندو رو دیدی؟؟🐊😉
دوسش داری؟؟😉💗
پس چرااااا توی این کانال عضو نیستی؟😳💔
بـ🏃🏻♂ـدو بــ🏃🏻♂ـدو عضو کانال بشو تا کلی کیــــــــــ😜ــــــف کنی.
جوانان گاندو:)¹¹³🐊🙂
[@ekip_Gandoii]
رمانشم که نگم برات چقدر عالیه😉🌿
تازه استوری بازیگرانشم میزاره😃🌿
هدایت شده از تبادلات گاندویی «روز سه شنبه»
#لحظهایگمراهی💔
لحظه ای گم راهی به جدایی ختم شد ..
به شکستن دل بی قرار ختم شد ..
#دلیبیقرار💔
محمد:حالم خوب نبود ..باورم نمیشد که به این بیماری مبتلا شدم ..
باورم نمیشد 💔
باید با عطیه حرف بزنم ...
شاید دیگه نتونم باهاش زندگی کنم ...💔
#لحظهیدیدار
عطیه:خوب گوش کن محمد من دیگه نمیتونم با تو زندگی کنم ..دیگه تحمل ندارم باید عقدمون رو باطل کنیم...
باید از هم جدا بشیم ...
من زندگی کردن با تو رو دوست ندارم ....
محمد:داشتم چی میشنیدم !خود عطیه که میخواد از من جدا شه ....🥺💔
پ.ن..محمد و عطیه میخوان از هم جدا بشن ...
دیگه نمیخوان با هم زندگی کنن ..
https://eitaa.com/joinchat/638582965C72e0004665
این جا عضو شو رمان رو بخون ..ببین چه اتفاق هایی میافته ..
راستی پی دی اف رمان صدای پای آشنا هم هست 🥰😍
هدایت شده از تبادلات گاندویی «روز سه شنبه»
#پارت واقعی
آرزوی یک سفر طولانی
رسول :محمددددددد ...محمدددددددد مراقب باششششَ..یا ابوالفضل
محمد :داشتم میرفتم سمت جمعیت که صدای داد رسول رو میشنیدم داشت من رو صدا میزد
خیلی آشفته بود تا خواستم برگردم سمتش سمت قلبم سوزشی حس کردم نفسم تنگ تر شد و دیگه نفهمیدم چی شد افتادم زمین اما صدای مهیبی شبیه انفجار رو شنیدم اما دیگه همه جا سیاه شده بود ....
پ.ن..چی شده چه اتفاقی برای محمد افتاده؟
https://eitaa.com/joinchat/118686026C1b60ea0f0a
هدایت شده از تبادلات گاندویی «روز سه شنبه»
اگر شماهم میخواید که از کانالتون همینجوری تبلیغ بشه در کانال تبادلات عضو بشید توضیحات بیشتر اونجا سنجاقه🖇👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/443613348C1213ff3558
مدیر های محترم حتما در کانال تبادلات عضو باشید و حتما جذبتون رو پیوی بگید💫
بعد از یک ساعت همه بنر هارو پاک کنید✅
هدایت شده از تبادلات گاندویی «روز سه شنبه»
رفیق 10 سالم شده رقیب عشقیم..
امیر و رسول عاشق یه نفر شدن😐😂
بیا و ببین سر عشقشون چه کل کلی میکنن باهم🤥
#عشق_بی_پایان
رسول: تو این مدت امیر خیلی عوض شده..
از زمین تا اسمون فرق کرده...
سرسنگین باهام رفتار میکنه...
ازم فرار میکنه...
وقتی باهاش حرف میزنم اصن جوابمو نمیده یا خیلی تند و محکم باهام حرف میزنه...
دیدم تو حیاطه... بهترین فرصت بود... رفتم پیشش...
امیر.. باید حرف بزنیم...
امیر: من خیلی کار دارم..
داشتم میرفتم که دستمو گرفت..
رسول: رفتیمو نشستیم رو نیمکت...
امیر تو... تو از خانم حسینی خوشت میاد...
امیر: با اخم سرمو پایین انداختم
رسول: امیررر...
میگم تو از خانم حسینی خوشت میاد...
امیر: با خشم نگاهش کردم...
اره... اره خوشم میاد...
چیکار میخوای بکنی حالا...
چه کاری ازت برمیاد که بکنی...
10 ساله باهم رفیقیم..
به خاطر من میکشی کنار...
رسول: فریاد زدم: تو به خاطر منی که 10 سال رفیقتم بکش کنار...
پ.ن: 10 سال رفاقت...
@rooman_gando_1400
@rooman_gando_1400
وقت همگی بخیر🌹🍃
هدف ما پیشرفت شماست✅
جذب بالای 80 هم داشتم💫
شرایط تبادلاتمون👇🏻
1_کانالتون حتما حتما گاندویی باشه
2_آمارتون بالای 50 باشه
3_حتما در کانال تبادلات عضو باشید
جذبتون بستگی به بنرتون داره👌🏻
تا نیم ساعت بعد از ارسال تمومی بنر ها هیچ پیامی ندید❌
اطلاعات بیشتر از نحوه کاری در کانال زیر سنجاقه🖇👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/443613348C1213ff3558
اگر شرایط رو داشتید تشریف بیارید پیوی...
جذب بالای 80 تا😱
اینجا بهت کمک میکنه آمار کانالتو سه سوته ببری بالاااا🤩
https://eitaa.com/joinchat/443613348C1213ff3558
توضیحات بیشتر در کانال سنجاقه حتما بخونیدش
وقت همگی بخیر🌹🍃
هدف ما پیشرفت شماست✅
جذب بالای 80 هم داشتم💫
شرایط تبادلاتمون👇🏻
1_کانالتون حتما حتما گاندویی باشه
2_آمارتون بالای 50 باشه
3_حتما در کانال تبادلات عضو باشید
جذبتون بستگی به بنرتون داره👌🏻
تا نیم ساعت بعد از ارسال تمومی بنر ها هیچ پیامی ندید❌
اطلاعات بیشتر از نحوه کاری در کانال زیر سنجاقه🖇👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/443613348C1213ff3558
اگر شرایط رو داشتید تشریف بیارید پیوی...
هدایت شده از تبادلات گاندویی «روز چهار شنبه»
سلام حاج محمد😄😄
سلام داداش. خوبی😄
بله چیکارمیکنی همش تو ایتا.
آهاش،پیداش کردم👍هوراااااااا😅😂
چیو پیدا کردی ،😳یا ابلفضل
توکه نمیدونی،یک ماهه دارم دنبال کانال نوپو_پلیس_ایران میگردم😊اما پیدا نمیشه😔 ولی امروز پیداش کردم😁😄
حالا توش چیا داره ؟؟؟
توش،هرچی توبخای در مورد نظام
😳😳مثلا چی؟؟؟بگو دیگه. بگو
باشه مثلا پروفایل،کلیپ،پرسش و پاسخ،رمان،اسلحه شناسی،تانک شناسی،
ناوشناسی،موشک شناسی و ........
😵😵😵😵😵😵😵😵😵😵😵😵😵😵😵😵😵😵😵😵😵😵😵😵😵😵😵😵😵😵😵جان من.
اینا همه تو یک کانال😐😐
لینکشو بده،دمت گرم🤣🤣🤣🤣🤣😆
باشه، این کانال مال همه هست👇👇
@NOPO_POLICE1400
شماهم سریع خودتون رو برسونید که از این کانال عالی،بهره ببرید😘😘😘😘
نوپو_پلیس_ایران
هدایت شده از تبادلات گاندویی «روز چهار شنبه»
✨آنچه در فصل دوم رمان ققنوس عشق خواهید دید:
_قرار بود جلیقه بپوشی..
_باور کنم که خودتی؟؟
_چرا اینجا، اصلا چرا تو؟
_الهی دور هردوتون بگردم من..
_خوشگل شدیا، نگو نه خانومم...
_روز عروسی هم ول کن کارت نیستی نه؟
_من نخوام تو این کار باشی باید کیو ببینم؟ اصلا الویت زندگیت هستم یا نه؟ فقط برای دلخوشی خودت منو داری، خودم مهم نیستم که..
_چرا انقدر دروغ میگی! از کی دروغ گو شدی از کی شدی مامور دروغ گفتن به من؟ به خاطر کی دروغ میگی؟؟ جوابمو بدههه
و........
رمان ققنوس عشق (فصل دوم)
با ژانر #عاشقانه_نظامی ، #خانوادگی #امنیتی و کلی اتفاقات جالب و هیجان انگیز..
منتظر نگاه گرمتون هستیم✨🍃
https://eitaa.com/joinchat/485687510C556e01e90e
هدایت شده از تبادلات گاندویی «روز چهار شنبه»
رُفقابیاییناینجاروببینین!🙊👇🏻💕
_یه رمان ناب😌🌸
-یه عالمه پست های خفن:) 🌻
-میدونَمشمامعاشِقِاین#رُمانش میشد
عاشق اون #ولاگ هاش👩🏻🎓🌚🥤
Clik⇨... https://eitaa.com/Malekab
برایِدیدنِهمهاینخوشگِلاڪلیککن!
Clik ⇨... https://eitaa.com/Malekab
#فانتزۍ⛄️|#مذهبی|#دخترونھ💆🏼♀