هدایت شده از تبادلات گاندویی «روز چهار شنبه»
_قـهــღوه تـلخ_
حواسش به جاده است. از این لحظه به بعد، زندگی اش قرار است جور دیگری برایش رقم بخورد..
با لبخند خیره به نیم رخ اوست.. متوجه سنگینی نگاه او میشود. با لبخند نیم نگاهی به او میکند و نگاهش را به جاده میدهد:
-الان انتظار داری حواسم جمع باشه؟
خنده ای ریز میکند و میگوید:
-نگاه نمیکنم پس..
دستانش را از رول جدا میکند:
-باشه باشه قهر نکن..
صدای بلند لیلا و جمع شدن حواس محمد همراه با نزدیک شدن ماشین، پیچیدن صدای بوق و برخورد دو ماشین بهم.....
#محمد و #لیلا، زوجی که بعد از #دوسال سختگیری خانواده لیلا، بهم میرسن ولی #شب عقدشون، تصادف میکنن و.....
https://eitaa.com/joinchat/485687510C556e01e90e
هدایت شده از تبادلات گاندویی «روز چهار شنبه»
_قـهــღوه تـلخ_
حواسش به جاده است. از این لحظه به بعد، زندگی اش قرار است جور دیگری برایش رقم بخورد..
با لبخند خیره به نیم رخ اوست.. متوجه سنگینی نگاه او میشود. با لبخند نیم نگاهی به او میکند و نگاهش را به جاده میدهد:
-الان انتظار داری حواسم جمع باشه؟
خنده ای ریز میکند و میگوید:
-نگاه نمیکنم پس..
دستانش را از رول جدا میکند:
-باشه باشه قهر نکن..
صدای بلند لیلا و جمع شدن حواس محمد همراه با نزدیک شدن ماشین، پیچیدن صدای بوق و برخورد دو ماشین بهم.....
#محمد و #لیلا، زوجی که بعد از #دوسال سختگیری خانواده لیلا، بهم میرسن ولی #شب عقدشون، تصادف میکنن و.....
https://eitaa.com/joinchat/485687510C556e01e90e
هدایت شده از تبادلات گاندویی «روز چهار شنبه»
_قـهــღوه تـلخ_
حواسش به جاده است. از این لحظه به بعد، زندگی اش قرار است جور دیگری برایش رقم بخورد..
با لبخند خیره به نیم رخ اوست.. متوجه سنگینی نگاه او میشود. با لبخند نیم نگاهی به او میکند و نگاهش را به جاده میدهد:
-الان انتظار داری حواسم جمع باشه؟
خنده ای ریز میکند و میگوید:
-نگاه نمیکنم پس..
دستانش را از رول جدا میکند:
-باشه باشه قهر نکن..
صدای بلند لیلا و جمع شدن حواس محمد همراه با نزدیک شدن ماشین، پیچیدن صدای بوق و برخورد دو ماشین بهم.....
#محمد و #لیلا، زوجی که بعد از #دوسال سختگیری خانواده لیلا، بهم میرسن ولی #شب عقدشون، تصادف میکنن و.....
https://eitaa.com/joinchat/485687510C556e01e90e
هدایت شده از تبادلات گاندویی «روز چهار شنبه»
_قـهــღوه تـلخ_
حواسش به جاده است. از این لحظه به بعد، زندگی اش قرار است جور دیگری برایش رقم بخورد..
با لبخند خیره به نیم رخ اوست.. متوجه سنگینی نگاه او میشود. با لبخند نیم نگاهی به او میکند و نگاهش را به جاده میدهد:
-الان انتظار داری حواسم جمع باشه؟
خنده ای ریز میکند و میگوید:
-نگاه نمیکنم پس..
دستانش را از رول جدا میکند:
-باشه باشه قهر نکن..
صدای بلند لیلا و جمع شدن حواس محمد همراه با نزدیک شدن ماشین، پیچیدن صدای بوق و برخورد دو ماشین بهم.....
#محمد و #لیلا، زوجی که بعد از #دوسال سختگیری خانواده لیلا، بهم میرسن ولی #شب عقدشون، تصادف میکنن و.....
https://eitaa.com/joinchat/485687510C556e01e90e