eitaa logo
سلوک و عرفان در عمل (حضرت آیت الله یزدانپناه)
3.2هزار دنبال‌کننده
84 عکس
35 ویدیو
8 فایل
کانال کلاسهای درس حضرت آیت الله یزدانپناه با عنوان سلوک و عرفان در وادی عمل در شهرستان آمل ارتباط با مدیرکانال : @seyyedahmadian آدرس کانال تلگرام: https://t.me/kelaseostadyazdanpanah آدرس صفحه اینستاگرام:
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 بهجت و سعادت ▪️قسمت اول: معنای سعادت در اصطلاح فلسفی 🔹 ابن سینا می‌گوید اگر در مفهوم سعادت نگاه کنید⬇️ به لحاظ لغوی و به لحاظ آنچه که آیه اشاره دارد⬅️ ✅در سعادت دو تا مسئله با هم اشباع شده است: 1️⃣ یکی اینکه در آن خوشی، سرور و خوشحالی خوابیده است. 2️⃣ و دیگری اینکه در آن مسئله خیر و کمال خوابیده است. ☑️ مثلاً می‌گوییم او به سعادت رسید؛ یعنی 🔸هم خوشحالی و سرور و خرّمی و شکفتگی دارد. 🔸هم وضع خوشی دارد. 🔸سختی و رنج ندارد. 🔸راحتی و خوشی دارد. ⬅️ و هم خیرش و کمالش هم همین بود. ✅ پس هر شیء ای، خیر و کمالی دارد. هر گاه به خیر و کمالش برسد، می‌گوییم سعادتمند شد. ☑️مثال: ❓گندم را در دل خاک کاشتید چه توانایی دارد؟ ❓سعادت و کمالش کجاست؟ کمالش این است که یک ساقه برآمده همراه با خوشه ها باشد و بتواند بر و بار بدهد. هر وقت به اینجا رسید: ✅ می گوییم به خیر و کمالش رسید. 🗂 جلسه اول https://eitaa.com/solookvaerfandaramal
🔰 بهجت و سعادت ▪️قسمت دوم: مفهوم بهجت 🔹در مفهوم بهجت، سرور و شادمانی به همراه ➕ شادابی و خرّمی و شکفتگی مطرح است که این دو به دلیلِ نیلِ به نعمت و خوشی و راحتی و دست یابی به امور لذّت بخش پدید می آید. پس در بهجت دو تا مسئله باید باشد: 1️⃣ هم "سرور" و "شادمانی" باشد 2️⃣و از طرفی هم باید "شادابی" هم باشد. شادابی ⬅️ یعنی تر و تازه ☑️گاهی هست بعضی انسان ها از سرمستیِ نعمتی که دارند از چهره شان نشاط و سرحالی می بارد. ✅این نشاط و سرحالی را می گویند شادابی. از چهره اش نور نعمت می بارد ⬅️ یعنی آدم احساس می کند تر و تازه و شکفته و خرّم است. ✅در زبان عربی تعبیر میکند به "نضرة" این دو یعنی 1️⃣سرور و شادمانی 2️⃣ شادابی و خرّمی و شکفتگی به دلیل چیست؟ به دلیل دستیابی و نیل به نعمت است. ⬅️آن نعمتی که به او داده می شود، ⬅️خوشحالی و راحتی و خوشی ای که به او داده می شود؛ لذّت می برد ⬅️ و این لذّت او را شاداب می کند؛ لذّت باعث می شود که خوشحال شود. گاهی امیرالمؤمنین (ع) تعبیر می کنند به "سَکرةُ المال" ⬅️ یعنی مستی مال، یعنی این نعمت مال که به او دادند اصلاً یک نوع سکرة برایش آورده است. 🗂 جلسه دوم https://eitaa.com/solookvaerfandaramal
🔰 بهجت و سعادت ▪️قسمت سوم: سعادت بدنی و عقلی 🔹بحث سعادت علاوه بر کتاب اشارات، در شفا هم آمده است. بوعلی در کتاب شفا سعادت در دین را این گونه مطرح کرده است که: شریعت، سعادت اخروی را دو گونه ترسیم کرده است: ⬅️سعادت بدنی ⬅️سعادت عقلی انسان در اخرت به سعادت می رسد. ❓این سعادت چیست؟ ✅به بهشت می‌رود. ❓در بهشت چه سعادتی نصیبش شده است؟ دو نوع سعادت نصیبش شده است: 1️⃣ یکی سعادت بدنی که ما از آن به معاد جسمانی تعبیر می‌کنیم. آنچه را که در قرآن کریم می‌بینید: ☑️ "جنّات تجری من تحتها الانهار" هست. ☑️ مساکن طیّبه هست ⬅️ خانه های خیلی خوبی دارند. ☑️و مؤمنین را زیارت می کنند. ☑️بر روی اَرائک نشسته اند. ☑️فاکهة و از میوه های بهشتی تناول می‌کنند. ☑️هر چه را اشتها و میل داشته باشند و ازش لذّت می برند ⬅️ تا اشتها می‌کند، به او می دهند. ☑️حور و غلمان و شراب بهشتی و.. همه این‌ها از یک جهت، نعمت های بهشتی است که داده می شود. ✅ از این ها به عنوان معاد صوری یا معاد جسمانی یاد می کنند ⬅️ یعنی سعادت، خوشی و راحتی برای بدن اخروی است . این سعادت در متن دینی آمده و این را صادق مصَدَّق و شریعت حقّه گفته است. در کنارش، سعادت عقلی را هم گفته است. 🗂 جلسه سوم https://eitaa.com/solookvaerfandaramal
🔰 بهجت و سعادت ▪️قسمت چهارم: لذت بدنی و عقلی 🔹وهم و برداشت بعضی ها این است: هر چه لذّت هست، فقط لذّت حسی است و لا غیر؛ ☑️ مثلاً انسان غذا را می‌خورد چقدر کیف می‌کنیم؟ بعضی اوقات ما در این ساحت مادّی، امکاناتی داریم که خیلی احساس لذّت می‌کنیم. ✅به این لذّت حسّی می‌گویند. ❗️لفظ "کِیف" را به کار می برم به دلیل اینکه الان در زبان عرف عموم، لفظ "کِیف" خیلی واضح تر از لذّت است. بوعلی به آن عنوان لذّت حسی داد. لذت حسی ⬅️ یعنی آنکه در سطح حس و به وسیلۀ لمسمان، چشممان و .... داریم. ✅به این ها لذت مادی، بدنی و حسی می گویند. بعضی‌ها برداشت می‌کنند که لذّتِ قوی که آدم واقعاً کیف می‌کند همین لذّات حسی است؛ ❌ لذت های دیگر، لذّت قوی نیستند؛ خیلی ضعیف است؛ اصلاً نباید حسابش کرد؛ ولو از غیرِ حسّی، یک کیف مختصر ایجاد شد، این چیز ضعیفی است؛ و لذّت حسی، لذت چیره و غالب است ⬅️ یعنی هر وقت دائر بین این لذّت حسی و لذّت غیر حسی بود، آدم می گوید من، دنبال این لذت غیرحسی نمی گردم، اصلاً به درد نمی خورد! ◀️لذّت های خیالی ◀️لذّت های وهمی ⬅️و چیزهای دیگر هم داریم ولی آن لذّت ها هیچ کدام به پای این لذّت های حسی نمی رسد. ❗️تقریباً یک منطق خاکیِ در او وجود دارد. ⚠️ نکته:خیلی ها به لحاظ واقعیّتِ وجودی، چیزهایی (لذت‌های بالاتری) را یافته اند، ولی بعضی موقع در اندیشه هایشان همین لذت‌های حسی می‌گذرد. برخی هم هستند که فقط با همین منطق زندگی می کنند! 🗂 جلسه چهارم https://eitaa.com/solookvaerfandaramal
🔰 بهجت و سعادت ▪️قسمت چهارم: لذت بدنی و عقلی 🔹ابتدائاً می گوییم کسانی که معتقد به دین نیستند، {لذت های حسی را ترجیح می دهند.} ❌امّا فقط این نیست! بعضی متدیّنین ما هم هستند. ☑️بنده خدایی می گفت اگر بهشت باغ نداشته باشد و در آن جنّات تجری، مساکِن [طیّبه نباشد]، اصلاً ما برای چی داریم عبادت می کنیم؟! ❗️اصلاً مثل اینکه {خود} عبادت، برایش لذّت ندارد. من به عموم مردم حق می دهم {اینگونه فکر کنند} چون نچشیده اند. [اگر] بچشد، این حرف ها را نمی زند. ☑️ آیت الله العظمی بهجت می فرمود: آن موقعی که {آدم} نماز می خواند، این پادشاهان عالم کجا هستند که بیایند ببینند ما چه لذّتی می بریم. یعنی این لذّت های فانی به پای این لذّت های ما نمی رسد ⬅️ اگر آدم بچشد اصلاً می گوید این نباید داشته باشد. ❗️آن ها چیست؟! {از لذت عقلی تعبیر می شود به} ⬅️"لذّت قوی" ⬅️"لذّت چیره" ⬅️"لذّت غالب" ⬅️"لذّت برتر". پس اوهام عموم اینچنین است که ⬅️ بقیه لذّات {غیر حسی} ضعیف و ناچیز است. به چشم نمی آید ⬅️ یعنی باید کنارشان بگذاریم. ✅ بلکه اصلاً باید یک چیز دیگر گفت، اگر خوب نگاه کنیم جز لذّت حسّی نداریم، بقیّه خیالات است. اگر واقعاً بود، آدم را می کِشید. ❓ چرا ما به سمت لذات حسی می آییم؟ ☑️بنده خدایی را می دیدم، مثلاً درمورد غذا صحبت می کرد، دهانش آب می افتاد. نشان می داد چقدر با غذا و با این نوع غذا دارد کیف می کند؛ ❗️یک جوری که مثلاً گویا [اگر] کلِّ عالم را بگردید، انگار یک همچین لذّتی پیدا نمی شود. 🗂 جلسه چهارم https://eitaa.com/solookvaerfandaramal
🔰 بهجت و سعادت ▪️قسمت چهارم: لذت بدنی و عقلی 🖌 یادداشت سوم 🔹بنده خدایی چاه می کند. چیزی شد و او را پیش پادشاه آوردند. ❓پادشاه به او گفت چه می خواهی؟ گفت یک قرمه سبزیِ کامل ⬅️ یعنی بنده خدا حداکثر آرزوهایش این است. من به بعضی ها حق می دهم. بندگان خدا [لذات غیرمادی را] نخورده و نچشیده اند. ❌واقعیّتش در زندگی ما الان، در هر شهری بروید، این را می بینید [که] منطقِ اوّل، خوردن، خوابیدن، کیف کردن [است]؛ در کام برخی ها خیلی شیرین است. ◀️اصلاً به خاطر این آدم می کُشد ◀️به خاطر این خلاف می کند. ❗️حتّی در متدیّنین هم هست. گهگاهی می چشد، ولی برایش واضح نیست. ای کاش این می آمد یک دور حرف های بوعلی را می خواند، می فهمید از این خبرها نیست؛ خیلی خبرهاست. ❓اصلاً غرب جز این لذّت چی دارد به ما می دهد؟ ❗️حتی علم شان در خدمتِ بدن است ⬅️ یعنی علم شان هم نمی گذارند [گونه ی دیگری] باشد. خیلی چیز عجیبی است. ☑️مثلاً زیجِ خاصِّ ما که دستِ ما بود، از دستِ ما گرفتند [و] آنجا بردند، [وقتی] می خواهند چاپ کنند، دوازده تا چاپ می کنند ⬅️ چون دوازده تا محقّق دارند، نمی خواهند نفر سیزدهم داشته باشد. منطق اصلی غرب، همین لذّت است. ❓الان، نوع لباسی که غرب می سازد برای بدن، چرا اینجوری است؟ ✅ دلیلش این است که منطقش، منطق لذت حسی است. ❌من نمی‌گویم الان قرار است همه غربی ها [اینطور باشند]، منطقِ حاکمِ غرب را می‌گویم. جوان ما هم دائم همین‌ها را می‌بیند. 🗂 جلسه چهارم https://eitaa.com/solookvaerfandaramal
🔰 بهجت و سعادت ▪️قسمت چهارم: لذت بدنی و عقلی 🖌 یادداشت چهارم 🔹بنده خدایی می گفت: ❓اگر در بهشت [لذت] نباشد، ما اصلاً برای چی عبادت کنیم، چرا این همه سختی بکشیم؟ ❓چرا این همه روزه بگیریم؟ ❓چرا این همه جهاد کنیم؟ در عبادت فقط سختی دیده؛ در آن لذّت نچشیده و با خدا ننشسته است. نمی داند که مثلاً همان جهاد باعث می شود رحمت و مغفرت خدا، دم به دم می آید و دارد دل را آباد می کند. ☑️بعضی ها فوتبال را انقدر جدّی بازی می کنند که مثل اینکه اصلاً امرِ دیگری نیست! ⬅️ [به] همین [شخص] گاهی همین موقعی که دارد بازی می کند، می گوییم بیا غذا بخور. ✅ می گوید این مهّم تر است. این "مهّم تر"ی که دارد می گوید، این یک لذّتی درونش دارد. ❓این چه لذّتی است؟ لذّت پیروز شدن؛ جناب بوعلی گفت این لذّت لذّت وهمی است؛ ❗️نکته: این نفیِ بازی کردن نیست. بازی باید باشد، ولی قصدمان [آن است که] درونش احساس می کند به یک چیزی دست یافته. [به طور کلی] جناب بوعلی می خواهد بگوید [که] در کنار حس، که یک قوۀ ماست ما یک حواس باطنی هم داریم. حواس باطنی مثل ⬅️قوۀ خیال ⬅️و قوّۀ واهمه ✅می خواهد بگوید حس باطنی و ادراکات باطنی و لذّت های باطنی، برتر از لذّت های حسی است. ⬅️ یعنی لذّت حسی که شما خیال می کنید از همه بهتر و قوی تر هست، اینجوری نیست ✅ بلکه لذّت های برتری هم داریم. 🗂 جلسه چهارم و پنجم https://eitaa.com/solookvaerfandaramal
🔰 بهجت و سعادت ▪️قسمت چهارم: لذت بدنی و عقلی 🖌 یادداشت پنجم 🔹[به طور کلی] جناب بوعلی می‌خواهد بگوید [که] در کنار حس، که یک قوۀ ماست ما حواس باطنی هم داریم. حواس باطنی مثل: ⬅️ قوۀ خیال ⬅️ و قوّۀ واهمه قوۀ واهمه، قوۀ باطنی ماست ⬅️ یعنی ما افزون بر این قوای ظاهری، یک قوّه باطنی هم داریم به اسم قوّه واهمه. ❓کارش چیست؟ ✅ قوّه ای است که معانیِ جزئیه را درک می کند. ❓معنا که در برابر صورت [است] چیست؟ صورت آن [چیزی] است که تقدیر دارد. ☑️ الان این کتاب را می بینید یک شکل و وضعی دارد، مقداری دارد؛ اینها به چشم می آید. اینها را ما تعبیر به "حسی" می‌کنیم. این ادراک حسی صورت می‌گیرد ⬅️ گاهی معنی در آن موج می‌زند که ◀️گاهی آن را ما متوجّه نمی‌شویم. ◀️و گاهی متوجّه می شویم. ❓چه کسی متوجّه می‌شود؟ قوۀ واهمه. ☑️مثالی که بوعلی درمورد واهمه دارد: می گوید گوسفند تا گرگ را می‌بیند، احساس دشمنی می‌کند ⬅️ یعنی احساس می‌کند او دشمنش است. ❓دشمنی صورت دارد؟ یعنی می‌شود به صورت تقدیری در آورد و بگویی که این است؟ ✅ دشمنی در عین اینکه وجود دارد، واقعیّت هم دارد و می‌شود هم فهمید، ولی نمی‌شود نشان داد این است. "سفیدی" یا "یک متر" را نشان می‌دهم؛ ⬅️تقدیر و تقدّر دارد؛ ⬅️صورت دارد؛ ولی بعضی ها معناست. در دل همین گرگ که یک شکل، هیئت و مقداری دارد. ➕ کنارش هم یک دشمنی دارد. این را واهمه درک می‌کند . ❌حس [این را] درک نمی کند. 🗂 جلسه پنجم https://eitaa.com/solookvaerfandaramal
🔰 بهجت و سعادت ▪️قسمت چهارم: لذت بدنی و عقلی 🖌 یادداشت ششم 🔹 وقتی من در مسابقه‌ای غلبه می‌کنم، ❓غلبه شکل و صورت دارد؟ ❓این پیروزی را می‌توان نشان داد؟ خیر معنایی است که آنجا موج می‌زند ⬅️ که من غالب، برتر و پیروز شدم. [معنا را وهم می یابد]. ✅واهمه خیلی کارها می‌کند، ما خودمان غرقش هم هستیم. ☑️این که می گوییم: ◀️بفرمایید بالا بنشینید، ◀️پایین بنشینید؛ بعد نفسِ اینکه بالا هستیم احساس می‌کنیم برای خودمان یک موقعیّت داریم و کسی هستیم⬅️ در این یک نوع وهم دارد کار می‌کند. ❌این به معنایِ بالا و پایین حسی فقط نیست؛ به لحاظ حس که اینجا و آنجا فرقی ندارد، [از نظر حس هر دو] یعنی مکان. ❓ولی این احساسی که "من مقدم بر دیگران شدم" این چیست؟ ✅این یک حس وهمی است. ☑️بنده خدایی دیده بود هرکسی که از این در می آید، بالا می‌نشیند، آن طرف در را بست، این طرف در را باز کرد و آنهایی که بالا بودند شدند پایین! ✅ پس اینها نشان می‌دهد واقعیّت ندارد. این که می گوییم: اینها وهمی هست، واقعیّت ندارد⬅️ گاهی به این اشاره دارد؛ یعنی آدم خیال می‌کند که خبری هست [ولی خبری نیست]. تأکید کنم، اینها هست ولی در شأن های اجتماعی، آدم باید مراعاتِ حال دیگران را بکند. ❌یک دفعه نگویم خب اینها وهمی است⬅️ پس من به آنها ادب نکنم، مهمان را بالا نبرم، اینجوری معنا نشود. ✅ آن یعنی احترام. احترام در یک فضایِ برداشتِ اجتماعی است. ❌اینها را نباید دست بزنیم؛ ولی خودمان بدانیم تَهِش هیچ چیزی نیست. 🗂 جلسه پنجم https://eitaa.com/solookvaerfandaramal
🔰 بهجت و سعادت ▪️قسمت چهارم: لذت بدنی و عقلی 🖌یادداشت هشتم 🔹انسان کریم و بخشنده که اهل انفاق هست گاهی چیزی را که خودش هم نیاز دارد یا دوست دارد، به دیگری می‌دهد. ☑️مثلاً غذایی ☑️یک مالی که دوست دارد. و در این مسئله شتاب می‌کند ⬅️ در واقع خوشش می‌آیدکه این کار را بکند. ❌دنبال این نیست که این غذا یا مال را برای خودش نگه دارد. ❓چرا اینجوری کرد؟ ❓مگر غذا لذیذ نیست؟ ❓چرا دیگری را ترجیح داد؟ چون او یک لذّتی می‌برد که باعث شده این لذّت را کنار گذاشته است. ❓کدام لذّت است؟ ✅لذّت انفاق. در دل انفاق یک نوع به دست آوردن دل هست. ✅ به دیگری اکرامی می‌کند که او را از تنگنا در می‌آورد، ⬅️ اینکه شخصی را از تنگنا در می آورد، احساسِ راحتی می‌کند. ❓این مثالی که بوعلی آورد واقعاً در جامعه وجود دارد؟ ⬅️ ما بعضی مواقع می‌بینیم شخص، خود نیاز دارد اما به دیگری می‌دهد؛ 🔅"وَ يُؤْثِرُونَ عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ كانَ بِهِمْ خَصاصَة" [ حشر/ ۹]؛ دیگران را بر خودشان ترجیح می‌دهند ولو اینکه خود نیاز دارند. این کارشان دلیلی دارد. لذّت برتری که اینجا هست. اگر به من بگویید می‌گویم لذّت عقلی است؛ عقل عملی است. "لذّت عقل عملی"، لذّت حکمت عملی. بوعلی هیچ اسمی نبُرد. ◀️ عقل می فهمد و از اینکه مردم در راحتی هستند احساس خوشی می کند. وقتی کسی در عذاب است ما در زحمت هستیم. ❓این عذاب عقلی‌است؟ ❓این عذاب عقلی را چگونه باید ردّ کرد؟ با لذّت عقلی. 🗂 جلسه پنجم https://eitaa.com/solookvaerfandaramal
🔰 بهجت و سعادت ▪️قسمت چهارم: لذت بدنی و عقلی 🖌یادداشت دهم 🔹یکی از این آقایان پیش آیت الله العظمی بهاء الدینی رفته و گفته بود: «می خواهم سلوک کنم و دستور بدهید.» 🔸ایت الله العظمی دید ایشان خیلی نحیف و ضعیف است گفت: «گوشت بخور.» 🔸ایشان گفت: «حضرت آقا! من می گویم سلوک!» 🔸گفت من هم همین را دارم می گویم گوشت بخور! ⬅️ یعنی گوشت بخور، قوّت پیدا کن، تا بتوانی کار کنی؛ اینجوری مگر می شود آدم [کار کند]؟ ❓تو قرار است سه ساعت مثلاً عبادت کنی یا سلوک کنی، مگر اینجوری با این بدن می شود؟ دو دقیقه [عبادت بکنی] می افتی. این عقل می آید می گوید این کار را بکن. و این گوشت خوردن اتّفاقاً خیلی هم عالی است. ✅ بلکه بعضی از مواقع خیلی لطیف می شود. 🔅ما روزه که می گیریم، هنگام افطار می گوییم: "الٰهی لک صمتُ و علی رزقک افطرتُ"؛ این اصلاً خیلی شیرین تر از همه است ⬅️ یعنی اصلاً سر سفرۀ خدا نشسته ایم، داریم می خوریم. همین خوردن لذّت است، ولی به یک چیز معنوی تبدیل شده است. نور عقل و فطرت بتابد بر سرِ این لذّت حسی خیلی لطیف و انسانی اش می کند ❌آن اشکالی ندارد. ✅و شریعت آن دستوراتی که حتّی نسبت به همسر می دهد، همه اش بر اساس این است ❌و هیچ خلافی در آن نیست. 🗂 جلسه پنجم https://eitaa.com/solookvaerfandaramal
🔰 بهجت و سعادت ▪️قسمت چهارم: لذت بدنی و عقلی 🖌یادداشت یازدهم 🔹انسان با شرافت گاهی از غذا و آب می‌گذرد ⬅️ برای اینکه آبرویش نریزد. ❌دست دراز نمی‌کند؛ ⬅️ در زحمت است و مشتاق غذاست، ولی به خاطر اینکه عزّت [و] آبرویش نریزد، دست دراز نمی‌کند؛ ❓"دست دراز نمی‌کند" یعنی چه؟ ✅ یعنی آبروی خود را ترجیح می‌دهد. ما این کار را می‌کنیم؛ خیلی از مواقع ما آبروی خودمان را بر بعضی از خواسته‌های حسّی مان ترجیح می‌دهیم. ❓چرا؟ این (آبرو) چیز برتری است که آن را ترجیح می‌دهید. ❌پس لذّت های حسی چیره نیست. بعضی از جاها به خاطر آبرو از لذّت حسی می‌گذرید. بوعلی تعبیر به کبیر النفس کرد [و گفت انسان کبیر النفس این کار را نمی‌کند.] ❓چرا؟ 🔹چون بعضی‌ها که خیلی فطرت و طبع پستی دارند، هر طور و به هر شکلی، ولو اینکه آبرویشان هم بریزد، راحت [خواسته اش را] مطرح می کنند. ❌ولی یک نفر هم که آبروخواه هست این کار را نمی‌کند. ⬅️ آن کسی که معمولاً برای خودش شخصیّت و عزّت قائل است. ◀️ این بحثی که ایشان گفت را می‌شود ذیل لذّت وهمی قرار داد، ◀️ می شود ذیل لذّت عقلی هم قرار داد. ⬅️ یعنی آبرو را ما گاهی به شکل وهمی مطرح می کنیم، گاهی آبرو را به لحاظ عزّت مطرح می‌کنیم، ✅انسان صاحب عزّت است؛ شریعت بسیار دستور می‌دهد عزّت خودت را حفظ کن . و شهید مطهّری تعبیری دارد که در فطرت عزّت خوابیده است ❌ و معمولاً انسانی که دارای عزّت است هر خُلقی از او سر نمی‌زند. 🗂 جلسه پنجم https://eitaa.com/solookvaerfandaramal
🔰 بهجت و سعادت ▪️قسمت چهارم: لذت بدنی و عقلی 🖌یادداشت دوازدهم 🔹وقتی داستانی را برای بچّه ای تعریف می کنید، این بچّه در سیر همین که می شنود، ابتهاج هایی را نشان می دهد. گاهی دارید توضیح می دهید، بچّه خیلی خوشحالی می کند؛ او همان صورت را تصویر می کند، ✅ به این لذّت، لذّت خیال می گوییم. ☑️ بلکه قوی تر و شفّاف ترش در خواب است. ❌این هایی که در خواب می بینید از بیرون نیست. ما در خواب لذّت می بریم. ☑️بنده خدایی می گفت من یک غذایی در خواب خوردم که هیچ غذایی در عالم به پای آن غذا [نمی رسد]. 1️⃣یک دلیل [این است که چون] ادراک قوی تر است. 2️⃣ولی یک چیز دیگر هم هست: تجرّد هرچه بیشتر می شود شفّاف تر و لطیف تر می شود. لذّتی که معصوم می برد، به دلیل آن نهایتِ شفافیّتی که آمده، هیچ کس نمی برد؛ لطافتی که معصوم پیدا می کند هیچ کس پیدا نمی کند. در بین مخلوقات می گویم. خدا که حسابش جداست، باید در جای خودش بحث کرد. جالب است خواب همین لذّت های صوری است ⬅️ یعنی صورت است، مثل واهمه بحث معنی نیست، ولی لذّت های عجیب و غریب دارد. 🔹جناب ابن عربی یک صحبت دارد که گاهی چیزهایی آدم می بیند شگفت زده [می شود]. ❗️عالمِ خیال امور شگفت و عجیب و غریب را در خود جمع می کند که ما هیچ نمونه اش را در این عالم نمی بینیم. عالم خیال انقدر قدرت و قوّت دارد. ✅ به دلیل شفافیّت است. 🗂 جلسه ششم https://eitaa.com/solookvaerfandaramal
🔰 بهجت و سعادت ▪️قسمت چهارم: لذت بدنی و عقلی 🖌یادداشت سیزدهم 🔹مومن هرچه طهارتش بیشتر شود ⬅️ خوابش شفّاف تر، لطیف تر، زیباتر و لذیذتر می شود. نوعاً مومن همراه آن خواب خیالی ای که دارد، یک دسته کشف ها و لذّت های معنوی هم در ان اشباع شده است. ⬅️ لذّت های صوری می بیند ولی [در] دلش لذّت های معنوی هم می بیند. ✅به خاطر تجرّد بیشتر است. هرچه تجرّد بیشتر باشد ⬅️ آدم بهتر می فهمد. ❌ما هنوز به ساحت عقل نرسیدیم. انسان به ساحت عقل برسد، تازه می فهمد لذّتش چیست. ما می گوییم عقل، اما این کلیّاتی که ما داریم و فعلاً می فهمیم، خود صدرا هم توضیح می دهد، اینها، خیال منتشر است. ✅ولی اگر آن [لذّت عقلی] بیاید خیلی لذّت بخش است. ❓وقتی درس می خوانید احساس نشاط نمی کنید؟ ❓احساس نمی کنید سرزنده شدید؟ ❓یک جور دیگر شدید؟ (یعنی کسی که واقعاً می آید و خوب می خواند. یک وقت به تکلّف است. آنها را من نمی گویم. آنها خودش زحمت هایی دارد.) 🔸ولی درس آدم می خواند، مطلب می شنود، چشم و گوشش چقدر لذّت می برد. چقدر سرحال می شود؛ اصلاً احساس می کند از این روزمرگی و کسالت ها و... دارد درمی آ ید. ✅خب این خاصیّت علم است ⬅️ برای خودش لذّت دارد. و کسانی که اهلش شدند بیشتر می توانند آهسته آهسته این را درک کنند. 🗂 جلسه ششم @solookvaerfandaramal
🔰 بهجت و سعادت ▪️قسمت چهارم: لذت بدنی و عقلی 🖌یادداشت چهاردهم 🔹یکی می گوید: ❓«اگر ما در وضعیّتی باشیم که نخوریم و نیاشامیم و نکاح نکنیم پس چه خوشبختی خواهیم داشت؟ سعادت در همین هاست؛ سعادت دیگری نداریم.» 🔸بوعلی می گوید به این آقا باید گفت: ❗️ای بیچاره! اگر این باشد پس حیوانات بیشتر از همه دارند لذّت می برند، پس خدا و ملائکه لذّت اصلاً نمی برند! (بوعلی می گوید "یا مسکین"؛ "ای بیچاره" ⬅️ این لحن ها لحن های عرفایی است. ❌لحن های فیلسوفان معمولاً اینجوری نیست. عرفا هستند معمولاً اینجوری تشر می زنند: بیچاره ندیدی، نمی دانی، نچشیده ای.) ✅ خداوند سبحان ابهجِ از همه است. لفظ بهجت را به کار می برد که ادبِ دینی هم در آن هست. ❌ألذ و أنعم و این ها را به کار نمی برد. "أبهج" [به کار می برد] ولی در أبهج، سراسر سرور آمده است. ما در دعای ماه رمضان می گوییم خدایا! به حُسن حالت ما را از سوء حال در بیاور. ❓حسن حالِ خدا چیست؟ حالِ خوش. ❓مگر خدا حال خوش دارد؟ بله، حال خوش دارد. بهجت. سبحان من لبس البهجة و الجمال. 🗂 جلسه ششم https://eitaa.com/solookvaerfandaramal
🔰 بهجت و سعادت ▪️قسمت چهارم: لذت بدنی و عقلی 🖌یادداشت پانزدهم 🔹سلمان فارسی خیلی بالا رفت. [با این حال] سلمان فارسی از نظر بهجت و لذّت با حضرت حجّت قابل قیاس نیست یعنی نمی شود نسبت گذاشت. ❌ اصلاً خودِ ملائکه با حضرت حجّت قابل قیاس نیست. ملائکه سعادت های ویژه دارند و سعادت های عقلی دارند و خداوند سبحان سعادت فوق عقلی دارد؛ اصلاً قابل قیاس نیست. ⬅️ درمورد ملائکه در روایات نگاه کنید غذایشان تسبیح است [و] شراب شان تقدیس است. اصلاً غذایشان و شراب شان این گونه است. ☑️جنابِ میرداماد حال خلعی که داشت و رفت و ذکر می گفت، مثلاً یا غَنی، یا مُغنی؛ رفت و دید. گفت چنان لذّتی داشت که وقتی من داشتم برمی گشتم جزع و فزع می کردم؛ یعنی اصلاً اگر غذا را از او می گرفتند چنین جزع و فزعی نمی کرد! اصلاً قابل قیاس نیست! ✅ برای ملائکه و برای انسان های کامل از این دست چیزهاست! جنّاتِ ذات و صفاتی که آقایان عرفا می گویند در برابر جنّت عمل اصلاً قابل قیاس نیست! ☑️ حضرت استاد حسن زاده می فرمودند که به بنده یک بار حالی دست داد و تجلّی ای بود که من دوازده روز، (اگر اشتباه نکنم) غذا نخوردم. ⬅️ نه یعنی میل به غذا داشتم و نخوردم [بلکه] اصلاً میل نداشتم، سیر بودم. 🔸حالا می خواهید این لذّت ها را ببینید، بهترین جا عرفان ادبیِ ماست. عرفان ادبی ما برخی از این صحنه های معنوی را توضیح می دهد، ببیند چه سبک توضیح می دهد، چقدر خوشحالی می کند، چقدر احساس لذّت و بهجت می کند؛ ✅ آن را می گویند لذّت برتر. 🗂 جلسه ششم https://eitaa.com/solookvaerfandaramal
🔰 بهجت و سعادت ▪️قسمت پنجم: تعریف لذت و درد 🖌یادداشت اول 🔹لذّت چیست؟ ✅ادراک و نیل به وصول چیزی که نزد ادراک کننده، کمال و خیر به نظر می‌رسد، از آن جهت که کمال و خیر است. 🔸و ألم و درد چیست؟ ✅ادراک و نیل به وصول چیزی که نزد ادراک کننده، آسیب زا (زیان آور) و شرّ است. خیر و شرّ نسبت به اشیاء، مختلف می‌شوند. ❓ما در شی‌ای که هیچ شعوری ندارد، لذّت داریم؟ خیر، در کسی که اصلاً ادراک ندارد، لذّت معنایی ندارد. ❓لذّت کجاست؟ وقتی ادراکی باشد، لذّتی هم به دنبالش می‌آید ⬅️ بلکه خودِ لذّت، یک نوع ادراک ویژه است. ☑️ مثلاً اگر سنگی را تکّه کنید، احساس درد می‌کند؟ خیر و درد در آن معنا ندارد. ☑️دست را تکّه کنند چه می.شود؟ درد [دارد]. حیوان، دستش را تکّه کنیم چه می‌شود؟ درد [دارد] یعنی لذّت، فقط در موجوداتِ دارایِ شعور مطرح است. ❓چه نوع ادراکی است؟ ☑️ من تصوّرِ حلوا خوردن را بکنم، تصوّرِ یک شیرینی در درونِ کام بکنم، کامم شیرین می‌شود؟ تصور کردن یک نوع ادراک است. ادراکِ حصولی، یک نوع ادراک است، ❌ امّا در ادراک حصولی لذّت و ألم نیست؛ من تصوّرِ دندان دردِ دیروز را می‌کنم، دیروز درد داشت، امّا امروز درد ندارد. تصورش را بکنم. الان درد ندارم و احساس درد نمی کنم. تصوّرِ درد، درد نیست. ❓پس، کِی لذّت و الم مطرح می‌شود؟ موقعی که ادراک باشد؛ ❌امّا نه ادراکِ حصولی. بلکه ادراک حضوری. ادراکی که در آن خودِ حلوا را رویِ زبان گذاشتم و این احساس را دارم، نه فکرِ حلوا کردن. 🗂 جلسه ششم https://eitaa.com/solookvaerfandaramal
🔰 بهجت و سعادت ▪️قسمت پنجم: تعریف لذت و درد 🖌یادداشت دوم 🔹لذّتْ ادراک ویژه است؛ ادراک نِیلی است. ☑️ یعنی به این شیرینی نائل بشوم؛ باید یک نوع ادراک حضوری باشد. ❓ادراک حضوری چیست؟ خودِ آن معلومی که مُتِعَلَّقِ علم من است، پیش من حاضر باشد، نه تصورِ او. لذّت، ادراک و نیل است، نائل شدن است. ✅ باید خودِ آن شیء را بچشید. پس ادراک مطرح است، امّا نه هر ادراکی. ❓چه نوع ادراکی؟ ادراکی که خودِ آن متَعلَّقی که از او باید لذّت ببریم، خودش پیش ما حاصل شود. ❓ادراک حضوری، شرطش چیست؟ باید آن شیء، نزد عالِم حاضر باشد ⬅️ یعنی خود آن شیءای که ازش لذّت می بریم خودش واصل بشود لذّت ادراک و نیل به وصول چیزی است که نزد ادراک کننده باید خیر و کمال باشد؛ ◀️ احساس خیر کند ◀️ نسبت به آن احساس خوشی داشته باشد ◀️برداشتش این باشد که این خیر است و کمال است. اگر بداند برایش مضرّ است می گوید، نه. ⬅️ یعنی به تعبیری، همین تبدیل می شود به الم. ✅ باید نزد او کمال و خیر باشد. 🗂 جلسه ششم https://eitaa.com/solookvaerfandaramal
🔰 بهجت و سعادت ▪️قسمت پنجم: تعریف لذت و درد 🖌یادداشت دوم 🔹لذّتْ ادراک ویژه است؛ ادراک نِیلی است. ☑️ یعنی به این شیرینی نائل بشوم؛ باید یک نوع ادراک حضوری باشد. ❓ادراک حضوری چیست؟ خودِ آن معلومی که مُتِعَلَّقِ علم من است، پیش من حاضر باشد، نه تصورِ او. لذّت، ادراک و نیل است، نائل شدن است. ✅ باید خودِ آن شیء را بچشید. پس ادراک مطرح است، امّا نه هر ادراکی. ❓چه نوع ادراکی؟ ادراکی که خودِ آن متَعلَّقی که از او باید لذّت ببریم، خودش پیش ما حاصل شود. ❓ادراک حضوری، شرطش چیست؟ باید آن شیء، نزد عالِم حاضر باشد ⬅️ یعنی خود آن شیءای که ازش لذّت می بریم خودش واصل بشود لذّت ادراک و نیل به وصول چیزی است که نزد ادراک کننده باید خیر و کمال باشد؛ ◀️ احساس خیر کند ◀️ نسبت به آن احساس خوشی داشته باشد ◀️برداشتش این باشد که این خیر است و کمال است. اگر بداند برایش مضرّ است می گوید، نه. ⬅️ یعنی به تعبیری، همین تبدیل می شود به الم. ✅ باید نزد او کمال و خیر باشد. 🗂 جلسه ششم https://eitaa.com/solookvaerfandaramal
🔰 بهجت و سعادت ▪️قسمت پنجم: تعریف لذت و درد 🖌یادداشت سوم 🔹 مگر همه لذّت ها مثل هم نیستند؟ ❌خیر! لذت هر چیزی به حسب آن متفاوت می‌شود. ⬅️ یعنی یک چیز برای یک قوه می تواند لذّت باشد، ⬅️برای قوّه دیگر الم بشود؛ یک قوّه برایش خوش است. قوّۀ دیگر درد می‌کشد. ☑️ مثلاً از یک جهت دارد به نامحرم نگاه می‌کند، ⬅️به لحاظ لذّت حسی، به قول خودش لذّت می‌برد، ⬅️ اما از منظَر دیگر، می‌بیند این کار،ذموجب می شود دلْ از ناحیۀ شیطان تیر خورده و اوضاع قلبش به هم بخورد. از یک طرف درد می‌کشد، از طرف دیگر لذّت. ✅ این، همان جنگ نفس امّاره و فطرت است؛ نفس امّاره این وَر می‌کِشد ازش لذّت می‌برد؛ فطرت از طرف دیگر لذّت می‌برد. 🔸فطرت، از اینکه بخواهد خیانت و خلاف نکند، لذّت می‌برد، احساس پیروزی و خوشی می‌کند، 🔸 نفس امّاره از اینکهاین سویی و خاکی است و کارهای خودش را می کند، لذّت می‌برد. 🗂 جلسه ششم https://eitaa.com/solookvaerfandaramal
🔰 بهجت و سعادت ▪️قسمت پنجم: تعریف لذت و درد 🖌یادداشت چهارم 🔹 موقع انفاق، فطرت -آن مُدرِک عقلی- از این انفاق لذّت می برد. امّا از یک جهت دیگر، اینکه این سو است می گوید: این را خودت می خوردی! چرا ازش گذشتی؟! ✅ از این را تعبیر می کنند به اختلافِ به حسبِ اختلاف قوا، به حسب اشیاء، شرّ و خیر و لذّت و ألم، تغییر می کند ⬅️ می تواند به حسب یکی لذّت باشد، به حسب دیگری الم. ✅ تمام آنچه که در شریعت می گوید گناه است -گناهانی که لذّت بخش است- از یک جهت، نفس امّاره دارد لذّت می برد، از یک جهت شریعت می گوید انجام نده. ❓آن جهت چیست؟ آن فطرتی است که برایش ضربه می زند. ⬅️ پس آنچه پیش شهوت خیر است مثل خوراکِ ملائم و پوشاک مناسب است ⬅️ و آنچه پیش غضب خیر است مانند پیروزی و چیرگی است ⬅️و آنچه پیش عقل خیر است چیز دیگر است. هر قوّه ای برای خود خیر و شرّی دارد. ❓ خیر شهوت در چیست؟ ☑️در لباسِ خوب پوشیدن، در خوراکِ خوب خوردن. (شهوت به معنای عام یعنی مطلقِ اشتها؛ در قرآن هم شهوت، به معنای مطلق آمده) ❓ خیر غضب در چیست؟ بنده خدایی که غضب می کند، همین که می رود یک مُشت می زند، احساس پیروزی می کند. به خاطر غلبه ای که می کند احساس لذت می کند. ❓در غضب چه چیزی معیارِ لذّت بردن است؟ ملائمِ غضب چیست؟ غلبه، چیرگی، بتواند فائق شود و ضربه بزند، ❓در عقل چیست؟ عقل، لذّت ویژۀ خودش را دارد. لذا یک چیز گاهی می تواند به حسب شهوت، لذّت باشد، امّا به حسب عقل، الم باشد. 🗂 جلسه ششم https://eitaa.com/solookvaerfandaramal
🔰 بهجت و سعادت ▪️قسمت پنجم: تعریف لذت و درد 🖌یادداشت پنجم 🔹فلسفۀ این بحث چیست؟ چرا لذّت و ألم در حیوان و در انسان مطرح است، در بقیّه مطرح نیست؟ ( البته من معتقدم نبات هم لذت و الم دارد، الان بحث نبات را کنار می گذاریم.) ✅خداوند سبحان در خلقتِ این موجودات یعنی مثلِ حیوان [و] انسان [و] ... چیزی قرار داده است که ⬅️برای بقا و وجودِ خودش، ⬅️برای پرورشِ خودش، لذّت یا ألم ببرد؛ در واقع در وجودش چیزی أخذ شده است و وجود دارد که بخواهد پرورش پیدا کند یا وجود و بقای وجودش را حفظ کند ⬅️ با این دستگاهِ لذّت و ألم خودش را حفظ می کند؛ ❓چرا؟ چون تا درد می‌کشد، مواظبت می‌کند. ❓ ما به لحاظِ وجودی کجاها درد می‌کشیم؟ قرار است آنجاهایی باشد که ما را بیچاره می‌کند؛ هر جا که قرار است مشکلاتی برای بدن یا روح و ... ایجاد کند ⬅️ مضرّ به حالش می شود، ملائم نیست، یا گاهی پرورش وجودش این است که یک دسته خوشی ها برایش مطرح باشد که به سمتش برود. ☑️غذا خوش است تا بخورد ⬅️ بدنش قوّت بگیرد، کارش امتداد پیدا کند. ⬅️پرورش پیدا کند؛ ⬅️کودک است، بزرگ شود. ما می‌گوییم یک نوع میل و کشش و نفرت وجودی در حیوان و انسان گذاشته اند. ❓کشش وجودی و نفرت وجودی یعنی چه؟ ❌یعنی اینجا تصمیم مطرح نیست. ما عنوان می دهیم "خود به خود". خودبه خود میل به ملائم و تنفر از ناملائم و منافر دارد. ✅اصلاً در دستگاه خلقت، لذّت و ألم هر جا به هر نحوی هست، قرار است این کار را بکند. 🗂 جلسه هشتم https://eitaa.com/solookvaerfandaramal
🔰 بهجت و سعادت ▪️قسمت پنجم: تعریف لذت و درد 🖌یادداشت ششم 🔹کودک چرا انقدر از خیال و داستان لذّت می برد؟ ✅چون لذت خیالی کمال اوست و باید باشد. حالا بعداً [بوعلی] می‌گوید: ❌همه لذت انسان فقط نباید خیالی باشد. نه اینکه نباید باشد. اگر غذا نباشد و میل به غذا نباشد، نمی شود. [برای] بقای نوعِ انسان لازم است که یک دسته میل ها باشد. ◀️هم بقای انسان، ◀️هم وجود انسان، ◀️هم پرورشِ انسان. ❓پرورش یعنی چه؟ یعنی بخواهد به دسته ای از کمالاتش برسد، خداوند سبحان جوری در دستگاه وجودی اش تعبیه کرده، آن چه که موجب پرورشش می شود به آن میل دارد. ☑️مثلاً فرض کنید، اگر ما میل به غذا نداشتیم و تنفر داشتیم، چه می شد؟ ☑️بعضی از بچه ها را می بینید یک بیماری دارد [از غذا] تنفّر دارد، بیچاره می شویم این بنده خدا را بخواهیم نگه داریم. ❓چه کار باید بکنیم؟ باید به زحمت و به انواع حیَل غذا را بدهیم بخورد. نمی خورد ⬅️باید یک میلی باشد که بکِشد. ❓این میل چه می شود؟ لذّت بردن. ✅باید در کامش لذّتی داشته باشد، تبدیل به میل و کشش وجودی شود. پس حالا آن ادراک ملایم⬅️ یعنی یک نوع کِششِ وجودی به سمت آن چیزی که یک نوع بقایِ خود یا پرورشِ خود را دربردارد. ✅ پس در واقع ما می توانیم بگوییم لذّت و ألم یک میل و تنفّرِ وجودی است ❌اصلاً بحث یک نوع میل و تنفّرِ خودساخته نیست. به اصطلاح ◀️جِبلّی بشر، ◀️در ذات بشر، ◀️در وجود بشر و در وجودِ حیوان گذاشته شده است. 🗂 جلسه هشتم https://eitaa.com/solookvaerfandaramal
🔰 بهجت و سعادت ▪️قسمت پنجم: تعریف لذت و درد 🖌یادداشت هفتم 🔹خیر چیست؟ هر چیزی که موردِ گزینش و طلب قرار می گیرد، مطلوبش هست، مطلوب وجودی [و] کشش وجودی⬅️ یعنی دوست دارد به او برسد. ❓لذّت چیست؟ ادراکِ حضوری امر ملایم است. ❓امر ملایم چیست؟ آن است که گوارایِ مدرِک باشد، مطلوبش باشد. ❓مطلوب یعنی چه؟ یعنی خیرش باشد. لذا احساسِ خوشی، با این تحلیل ها می شود احساسِ امر خیر⬅️ ادراک کننده احساسِ خیر و خوبی و گوارایی کند. ▫️ درمورد ألم باید بگوییم برای مدرِک سخت و ناگوار و تلخ و نامطلوب باشد. ❓گوارا نزدِ مدرِک یا گوارا به طور مطلق؟ درست است گوارا اصلش به لحاظ کشش وجودی و یک ارتباط وجودی دارد، ✅نفس الامر هم باید مثلاً خیر باشد، ولی تا مدرِک احساس نکند که نمی شود. ✅پس باید نزد مدرِک خیر باشد ❓نزد مدرک یعنی در گمانش؟ خیر "گمان" منظور نیست. ⬅️ بلکه مدرک به لحاظِ وجودی احساسِ خوشی کند. ✅نزدِ مدرک به لحاظ وجودی خوش و گوارا باشد. 🗂 جلسه هشتم https://eitaa.com/solookvaerfandaramal
🔰 بهجت و سعادت ▪️قسمت پنجم: تعریف لذت و درد 🖌یادداشت هشتم 🔹اگر مانعی و شاغلی پیش بیاید، برای مدرک، که به لحاظ وجودی یک کششی دارد، ❌[دیگر لذت نمی برد.] ☑️ مثلاً چشایی که به سمت شیرینی کشش دارد، اگر یک مانع و شاغلی پیش بیاید⬅️ شاید شیرینی را تلخ بیابد. ❓این موقع دیگر لذّت دارد؟ ندارد. ❓"شاغل" چه هست؟ ☑️مثلاً تب کرده است؛ فرد که تب کرده، همین شیرینی در کامش، تلخ است. اینجا دیگر لذّت نمی برد. اگر به حال خود بود، شاغلی نبود [از] شیرینی لذّت می برد، ☑️ الان اگر دست را ببُرند، معمولاً باید آدم احساسِ درد کند ⬅️ یعنی گفتیم به لحاظ وجودی هست، همین جوری حق است، ولی اگر تخدیر شود، شما بیایید مادّه ای را اضافه می کنید به بدن که بی حسی ایجاد کند الان در عمل ها معمولاً آمپول بی حسی می زنند [و] می برند، ❓ [آیا] شخص احساس درد می کند؟ خیر. ❓چرا احساس درد نمی کند؟ چون این احساس، یعنی ادراک و شعور از او گرفته شده است؛ ⬅️ مانع پیش آمده؛ ولی اگر ادراک می کرد، درد داشت. لذا همین که این ماده تخدیری، اثرش ردّ بشود، می گوید خیلی درد دارد. ❌ اگر مانع و شاغلی به لحاظ وجودی پیش بیاید (نه به لحاظ تصوّر، بحث تصوّر و مفهوم نیست،) او احساس لذّت نمی کند. ✅لذّت یا ألم برای آنجایی است که مانع و شاغل پیش نیاید. 🗂 جلسه هشتم https://eitaa.com/solookvaerfandaramal