eitaa logo
مهندسی فرهنگی قزقانچای (سلیرستان)
114 دنبال‌کننده
638 عکس
381 ویدیو
0 فایل
قزقانچای نام رودي که قوم صلگر با فرهنگ و زبان طبری در کنار آن زندگی می کنند .
مشاهده در ایتا
دانلود
📜 💞 منظومه های چندی در طبرستان قدیم به نام امیری وجود دارد یکی از آنها منظومه امیر و گوهر می باشد که دارای محتوای عشقی می باشد امیر که از طبقات پائین جامعه می باشد عاشق دختر ارباب زاده به نام گوهر می شود ولی خانواده گوهر او را به فردی در سطح خودشان شوهر می دهند ولی عشق امیر و گوهر شعله می کشد و خاموش شدنی نیست لذا پدر گوهر او را مخفیانه به مناطقی دور دست از امیر سکونت می دهد و امیر به همراه مسگرهای قزقانچاهی شهر به شهر و روستا به روستا جویای گوهر می شود تا اینکه در یکی از روستاها گوهر را می یابد گوهر بی خیال از همه جا مس منزل خود را نزد استاد مسگر می آورد وقتی نزدیک می شود تا مس را تحویل دهد با امیر که لباس مسگرهای قزقانچاهی رو پوشیده روبرو می شود امیر در منظومه از زبان گوهر می آورد استا قلی چی ته دس ره علی بیره دس لس هاده مه مرس قلی بیره و امیر که گم شده خود را پیدا کرد در جواب می گوید گوهر گل دیم دگرد بالا خدا ره هارش اینجه تا قزماچاه درازه راه ره هارش قلی نشادر گرون بها ره هارش شو ناختی روز جفا ره هارش نگارش منظومه امیر و گوهر بر اساس نسخه خطی ای که در کتابخانه ملی ایران وجود دارد مربوط به ۱۲۵۸ قمری مطابق ۱۲۲۰ خورشیدی می باشد قسمت‌هایی از این منظومه ضمن تشکر از استاد نادعلی فلاح بدین شرح است 🌸من ندیمه گو نخرده گوگ وره داره mən nadimə gu naxərdə gug varə dâre من ندیدم گاوی که فل نخورده بچه داشته باشد 🌸من ندیمه شی نکرده زن وچه کشه هاید داره* mən nadimə ši nakərdə zan vačə kašə hâid dâre من ندیدم زنی که شوهر نکرده بچه تو بغلش باشد چون دیده بود که او بچه را بغل کرد. گوهر گفت: من به شما نگفتم امیر دست بردار نیست. پس برگردم! گفتند: نه! یک خانم گفت: من جوابش رو می دم! گفتند: چه جوری جواب می دی؟ 🌸گفت: تره کل امیر گننه پازواره tə rə kal ?amir gənnənə pâzəvâre به تو کل امیر پازوار می گویند 🌸بلو تنه میس مرز گینی تیمجاره balu təne mis marz gini timjâre کج بیل در مشت داری تیمجار را کرت بندی می کنی 🌸مردم زن ها دَ شوننه بازاره mardəme zanhâ da šunnənə bâzâre زنان مردم دارند به بازار می روند 🌸کل امیر چه کار مردن زنان داره kal ?amir čə kâre mardəne zanân dâre کل امیر چه کار به زن های مردم دارد 🌸ونه چه انه شه زرد گوهر سر مونه داره vəne če ?anne še zardə guhare sar munə dâre چرا این قدر به گوهر زرد چهره می نازد 🌸[امیر]گفت: آفتاب که زرده شه ورق آسمونه ?âftâb ke zardə ševarqe ?âsəmunə آفتاب که زرد است آسمون زیباست 🌸ماه که زرد کارخنه ی حیرونه mâh ke zardə kârxənəye heyrunə ماه که زرد است آفرینش الهی تعجب برانگیز است 🌸طلا که زرده ونه بها گرونه təlâ ke zardə vəne bəhâ gərunə طلا که زرد است بهایش گران است 🌸گوهر اگه زرده امیر ونه قربونه guhar ?age zardə ?amir vəne qərbunə گوهر اگر زرد چهره است امیر فدایش می شود گوهر برگشت و گفت: هنوز بیشتر کار رو خراب نکرده برگردم برم خونه! آره من برگردم بهتره. باز بیشتر از این چیز نشه! فرهنگی قزقانچای https://eitaa.com/soltan_mohammadreza