هدایت شده از پژوهش اِدمُلّاوَند
📜#منظومه های شفاهی
✍بعضی از این گونه افسانه ها سرتاسر استان رواج دارد و بعضی ها بیشتر در شرق مازندران روایان و خنیاگران می خوانند.
منتهی در بعضی از مناطق راوی به خصوص شرق مازندران خنیاگران تمام اشعار آن را به فارسی بیان می کنند یعنی اصالت افسانه ها را حفظ نموده اند.
«...آواز #نجما مانند آواز #امیری فاقد ریتم است. تمامی اشعار نجما به فارسی خوانده می شود و نام شاعر نیز مشخص نیست.»
(پهلوان: ۱۳۸۸، ۱۰۱)
اما در بعضی از مناطق به خصوص در #آمل و حومه ی آن راویان ضمن بیان افسانه اشعار آن را به سه شیوه بیان می کنند:
الف: کاملا فارسی است
ب: قسمتی از اشعار فارسی و قسمتی مازندرانی یا این که بعضی از واژگان را به فارسی بیان می کنند.
پ: اشعار به کلی مازندرانی است.
📌البته این حالت بیشتر به این دلیل است که بسیاری از راویان بر زبان فارسی تسلط ندارند یا آشنایی اندکی دارند. هنگام خواندن شعر را خواسته و ناخواسته تغییر می دهند منتهی این تغییر نه در محتوا و نه در معنی اشعار بلکه در زبان شاعر یا راوی اتفاق می افتد.
هر چند همه ی مردم مازندران به راحتی فارسی را می فهمند اما بسیاری از سالخوردگان و بی سوادان و جامعه ی روستایی نمی توانند فارسی حرف بزنند. این مسئله هر چه به مناطق روستایی و کوهستانی آمل و #نور می رسیم بیشتر مشهود است.
#منظومه_نجما_رعنا
🎼۱-نجما خوانی:
✍نجما و رعنا دو دلداده اي اند كه سرگذشت آن ها سينه به سينه بين تمام مردم ايران مي گردد و نقل محافل و مجالس است، و بيشتر هم در مركز و شرق مازندران روايت مي شود.
چند تن از پژوهشگراني كه درباره ی موسيقي نجما (نجما خواني) #پژوهش كردند همه گفتند: اشعار نجما كاملا فارسي است
(پهلوان ۱۰۱:۱۳۸۸)،
(فاطمي ۳۸:۱۳۸۱)،
( قلي نژاد ۳۱:۱۳۷۹)
در حالي كه تحقيق ميداني كه نگارنده انجام داد به خصوص در مركز مازندران شعر را به سه شكل متفاوت ضبط و ثبت نموده است:
👈الف: اصولا بسياري از اشعار فارسي كه در نجما خواني روايت مي شود دوبيتي هاي فارسي است و در جاهاي ديگر ايران بين مردم سينه به سينه نقل محافل است:
🌸خوشا روزي كه با هم مي نشستيم
قلم بر دست و كاغذ مي نوشتيم
🌸قلم بر دست و كاغذ بر هوا شد
مگر خط جدايي مي نوشتيم
🌸نماز شام غريبي رو به من كرد
دلم جولان زد و ياد وطن كرد
🌸ندانستم پدر بود يا برادر
سلامت باشد هر كس ياد من كرد.(قلي نژاد ۳۳:۱۳۷۹)
👈ب: بعضي از راويان شعر را به دو زبان مازندراني و فارسي توام مي خوانند و روايت مي كنند:
🌸مير آخور: هرس (=صبر کن hərəs ) نجما گل الوون بیارم سر راه تو را قرآن گذارم
🌸ترا به دست یا حق من سپارم خدش (خودت) گفتی من یه خواهری دارم
🌸نجما: میرآخر غلط کردی اسم گرفتی خاخر من تیر اندازی کردی په ی خر من
🌸په ی خر را زدی تا پیکر من خاخر از درد من گا ونه مجنون (نعمتی)
👈پ: بعضي از راويان شعر را كاملا مازندراني مي خوانند:
🌸تره دوش گیتمه وکردمه دشت و کو tərə duš gitəmə ?u kərdəmə dašt ?u ku
🌸تره گهواره ی زرین من دامه تو tərə gahvârəye zarrin mən dâmə tu
🌸اون زمان میون تشت طلا من تره دامه او?un zamân miyune tašte talâ mən tərə dâmə ?u
🌸امروز تو شمشیر کشنی زنی مه کله کا ره?amruz tu šmšir kašni zanni me kalləkâ rə
🌸مه سر در بوره مه کف پاره me sar dar bure me kafe pâ rə
🔎معني:
تو را کول می گرفتم ییلاق و یشلاق می بردم،
توي گهواره ی زرين تکانت می دادم،
توی تشت طلا آبت می دادم،
امروز تو شمشیر می کشی می زنی به فرق سرم، از سر تا پایم عبور کند (کمالی)
🌸«اگر عالم بسوزه تره ورمه اگر خدا نكوشه تره ورمه
🌸مره بورد بينه بيشهر زندون زندون جه در امبه باز تره ورمه
اگر همه ي دنيا بسوزد با تو ازدواج مي كنم، اگر خدا مرا نكشد،
با تو ازدواج مي كنم مرا به زندان بهشر بردند،
از زندان بيرون مي آيم و با تو ازدواج مي كنم»
(پهلوان ۱۳۸۸: ۴۰۹)
https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3455
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
ادامه دارد 👇👇