eitaa logo
سلطان نصیر
2.7هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
421 ویدیو
243 فایل
موضوع کانال: ادیان و عرفان و اسطوره و علوم غریبه و خفیه و ماوراء و نجوم و دشمن شناسی با رویکرد آخرالزمانی و مسئله ظهور حضرت صاحب الامر عجل اللّه آدرس جیمیل ما : 👇 @gmail.com" rel="nofollow" target="_blank">Soltan313nasir@gmail.com کپی بدون ذکر منبع مجاز نیست
مشاهده در ایتا
دانلود
@soltannasir {پیوند اسطوره با دین 72} {تحقیقی در مورد واژهٔ سماء} در دروس پیشین به این مسئله اشاره شد که بر طبق نظر پیشینیان در آسمان آب قرار دارد. خطبه اول حضرت امیرالمومنین (ع) را از کتاب نهج البلاغه برایتان نقل نمودیم. همچنین آیات سوره مبارکه یس را برایتان آوردیم که در آن اشاره شده بود که خورشید و ماه در فلک خویش شناورند! ّو برایتان روایت اسطوره های مصری را آوردیم که ایزد رع(خورشید) و تحوت (ماه و عطارد) سوار بر قایق در رودخانه آسمانی حرکت می نمایند. (البته همانگونه که گفته شد باید به این مسئله اندیشید که آیا این آب از جنس مادی است یا اثیری ?! در بُعد ما قرار دارد و یا در بُعد دیگری از جهان ما ?!) در زبان اکدی واژهٔ «eberu» هم به معنی آسمان بکار می رود و هم به معنی دریا ! این نشان می دهد که در نزد مردمان تمدن اکد، آسمان و دریا به یک معنا بود و آنان آسمان را به مثابه دریایی می دیدند. همچنین در زبان اکدی برای کلمه آب واژهٔ «aburru» به کار می رود. که کاملاً مشخص است با واژه «eberu= آسمان، آب» پیوند دارد. اما حال به برسی واژهٔ سماء در زبان و ادبیات عربی می پردازیم. برای این بررسی ابتدا واژهٔ آسمان را در زبان عبری که هم خانواده زبان عربی و از مجموعه زبان های سامی است بررسی می نماییم. در ادبیات عبری به آسمان 👈 «שמים = شمیم، shemaim» می گویند. به ساختار کلمه نگاه می نماییم و آن را با معادل عربی خویش سماء مقایسه می کنیم ! اگر دقت نمایید واک «ש =ش=300» به واک «س» تبدیل شده است ! این تبدیل بسیار معمول است. زبان آموزان عبری یاد گرفته اند که در زبان عبری اگر نقطهٔ ש در بالا و سمت چپ باشد. حرف «ש» س خوانده می شود. همچنین بعضی لغات عبری نظیر «שלום =شالوم» در ادبیات عبری به شکل «سلام» در ادبیات عربی تغییر یافته است. در نتیجه واک «ש=ش» در زبان عبری به واک «س» در عربی تبدیل می شود. حال به جزء دوم تغییر واژهٔ שמים و سماء نگاه می نماییم. در جزء دوم «מים= maim =آب» در عبری به «ماء= آب» تبدیل شده است. ضمن اینکه מים میم حرف سیزدهم ادبیات عبری و عربی می باشد که ارزش عددی آن 40 می باشد. بنابراین واژهٔ שמים در زبان عبری را می توانیم اینگونه بنویسیم :👇 ש+מים و در عربی می توانیم آن را اینگونه بنویسیم : 👇 س+ماء بنابراین می توانیم دریابیم که در اعتقاد مردمان سامی نظیر آکدی ها و اعراب و عبرانیان به مانند مصریان در بالای آسمان آب قرار دارد. شاید این مسئله برای خوانندگان عجیب به نظر آید. اما مثال های دیگری نیز از چنین روش زبان شناسانه ای وجود دارد. به واژهٔ «לב=lev» در ادبیات عبری توجه نمایید. این واژه در زبان عبری معنای قلب می دهد. می دانیم که حرف «ב=ب» در ادبیات عبری گاه به صورت «و» تلفظ می شود. اما صورت اولیه این حرف همان «ب» است. حال اگر «לב=lev» را لب تلفظ نماییم. آنگاه واژه قلب با لب تنها تفاوتش در وجود یک حرف «ق» است. حال «ق» چگونه حرفی است ? «ق» علاوه بر اینکه کوه معروفی است که در احادیث اسلامی و اساطیر دور زمین را به ماند کمربندی فرا گرفته است. حرفی است که با قدرت (قادر، مقتدر) و قوت(قوی) بودن ارتباط دارد. بنابراین چسبیدن آن به ابتدای کلمه ای نظیر «لب» هم نشان از عمل مداوم این عضو(قلب) می باشد. و هم نشان از قدرت این عضله دارد. و هم از آن جنبه که قاف (کمربند) است برای محافظت از قلوب مومنین به «لب» اضافه شده است. اما چرا «ש=ش» در ابتدای کلمه آمده است ? پاسخ این سوال را به درستی نمی دانیم. اما می دانیم که در ادبیات عبرانی حرف ש با زبر بینه «שין=شین» خوانده می شود . و «שין=شین» در ادبیات عبری به معنای دندان است. حال دندان چه ویژگی هایی دارند و به چه شکل می باشند? دندان ها در دهان شکلی نسبتاً نیم دایره ای دارند که در دو ردیف در دهان بر روی هم قرار دارند. و می توانند به کمک عضلات آرواره ها از هم جدا شوند. شاید بتوان شین را در اینجا به فلک مسیر آبی در آسمان تشبیه نمود ! اما این تفسیر شاید چندان درست نباشد. همچنین در اسطوره خلقت به روایت مصریان اینگونه می خوانیم که آتوم «شو=ایزد هوا» را با عطسه و «تفنوت=ایزد رطوبت و آب» را با تُف کردن می آفریند. که از به هم پیوستن «شو و تفنوت = هوا و آب» دو ایزد «جب=زمین» و «نوت=آسمان» به وجود می آیند. پس در اسطوره مصری «آب= تفنوت» از دهان آتوم با تف کردن خارج شد! و این تا حدودی به کلمه ש+מים شبيه است ! اما علامه حسن زاده آملی در رساله رتق و فتق خویش اینگونه آورده اند که هر گاه دایره شمسیه در سطح دایره استوای سماوی قرار بگیرد و با او متحد شود. آب همه جای زمین را فرا می گیرد. حال با توجه تطابق عالم صغیر و کبیر می توان دایره شمسیه و استوای سماوی را به مثابه دهان و دندان ها در عالم صغیر در نظر گرفت ?! @soltannasir 💦💧
@soltannasir {پیوند اسطوره با دین 73} {کُستی و میان بستن5} ادامه ...👇 سند میان بستن خویش را به حضرت آدم صفی اللّه می رسانند. و داستان هایی هم در این بین نقل می نمایند که صحت بخشی از آن مورد تردید است. فقیر نظر متفاوتی از میان بستن این طایفه دارم که در بین دروس آن را نقل خواهم نمود. نکته : مطالبی که در باب میان بستن گفته می شود در باب شناخت دشمن بسیار مهم است. بزودی ارتباط مطالب غیر مرتبط را با یکدیگر درک خواهید نمود. و مسائل را از زاویهٔ دید جدیدی ملاحظه خواهید نمود. پس صبور باشید و باطمأنینه دروس را دنبال نمایید. حال فصل هفتم کتاب فتوت نامه سلطانی را برایتان نقل می نماییم که سند میان بستن فتیان را ملاحظه نمایید : 👇 { «در سند میان بستن» اگر پرسند که میان بستن از که مانده است ? بگوی در صورت می پرسی یا در معنی ? اگر پرسند که در صورت کدام است و درمعنی کدام است ? بگوی در معنی میان بستن از حضرت سیّد کائنات صلی اللّه علیه و آله مانده که چون خدای تعالی جبرئیل علیه السلام را بیافرید. گفت تو کیستی و من کیستم ? گفت انت انت و انأ انأ تو تویی و من منم. خداوند تعالی او را بمیراند و باز زنده گردانید و همین سؤال کرد، همان جواب گفت تا هفتاد بار. در نوبت هفتاد و یکم که خدای او را زنده گردانید و (همین) سؤال (کرد : تو کیستی و) من کیستم ? جبرئیل خواست همان جواب گوید، نور محمّد به صورت بغایت زیبا بر او ظاهر شد و اشارت کرد که سخن مگوی تا من به تو رسم. پس جبرئیل خاموش شد تا آن نور به وی رسید و گفت چون خداوند از تو سؤال کند که تو کیستی و من کیستم بگوی أنت الرّب و أنا العبد یعنی تو خدایی و من بنده. چون خدای تعالی از جبرئیل سؤال کرد، بر آن گونه که تعلیم گرفته بود جواب داد. حق تعالی گفت : «صدقت عبدی» راست گفتی بندهٔ من. چون خدای تعالی این جواب از جبرئیل پسندید و در میان مقرّبان جای بخشید پس جبرئیل دست در دامن آن صورت زد که خدای تعالی به برکت تعلیم تو (مرا) این همه مرتبه داد می خواهم که از تو یادگاری نزدیک من باشد تا مونس روزگار من بود. آن صورت ردایی بر دوش داشت، آن را به دست مبارک خود بر میان جبرئیل بست و از این جا معلوم شد که جبرئیل میان بستهٔ حضرت رسالت (است) و امام حسن عسکری علیه السلام در کلمات خود بدین معنی اشارت فرموده است آن جا که می گوید : و جبرئیل فی جنان الصاقورة ذاق من حدایقنا الباکورة = یعنی جبرئیل در بهشت بالا از باغ های ما نوباوه خورده است. امّا در صورت از آدم صفی مانده، آن چنان بود که چون از آن درخت که ممنوع بود قدری بخورد جامه های بهشت از تن وی بریخت چنانچه خدای تعالی فرموده : «فَلَمَّا ذَاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا = پس چون آن دو از [ميوه] آن درخت [ممنوع] چشيدند برهنگى هايشان بر آنان آشكار شد» و آدم برهنه بماند، از حوران بهشت و خادمان بهشت شرم داشت دو برگ و (بعضی) گفته اند چهار برگ از درختان بهشت و گفته اند از درخت انجیر باز کرد و بر پس و پیش خود نهاد و عورت خود را (بدان) بپوشید چنانچه در قرآن مجید می فرماید :«وَطَفِقَا يَخْصِفَانِ عَلَيْهِمَا مِنْ وَرَقِ الْجَنَّةِ=و به چسبانيدن برگ[هاى درختان] بهشت بر خود آغاز كردند » و او خدای (تعالی) به دنیا فرستاد : «کما قال عزّ من قائل قَالَ اهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ» (عدو پس چون) آدم علیه السلام (به دنیا) آمد به سر کوه سرندیب فرودآمد و حوّا به جدّه نزول کرد. آدم از فراق حوّا و حسرت بهشت و ندامت آن صورت که واقع شده بود می گریست و در روایت آمده است که دائم دست های آدم علیه السلام بر آن برگ ها بود تا ستر عورت او باشد و چنان بدان درمانده بودکه اگر عضوی از اعضای او بخاریدی آدم نتوانستی دست بدان رسانید که آن برگ از او باز شدی و بدین سبب بغایت در رنج بود. می نالید و دست خود بر برگ ها می مالید و سر به حضرت می فرستاد تا بعد از سه روز وحی الهی به جبرئیل به فرمان ملک جلیل روان شد و از بهشت رشتهٔ تاک انگوری همراه بیاورد و به نام حضرت ملک علام به آدم علیه السلام رسانید و میان آدم به آن رشتهٔ تاک ببست. آدم از آن محنت خلاص یافت و شکر حق تعالی به جای آورد و این جا معلوم شد که آدم علیه السلام (میان بستهٔ) حضرت مصطفی است صلی اللّه علیه و آله و برای آن بود که فرمود : «نحن الآخرون السابقون ». اگر چه ما در عالم خاک آخریم اما در عالم پاک سابقیم. اگر چه در صورت پدر ما آدم است اما در معنی ما پدر آدمیم چنانچه آن عارف کامل (ابن فارض مصری ) از زبان حقیقت محمّدی فرموده : 👇 « و إنّي کُنتُ أبنُ آدم صورة ولي فيه معني شاهد باُبوّتي =گرچه من در عالم صورت فرزند آدم هستم اما مرا معنایی است که بر ابوّت من نسبت به او دلالت دارد ». } ادامه دارد... @soltannasir ☀️🌦
@soltannasir {پیوند اسطوره با دین 79} {شباهت های اهل فتوت و خاکسار با آیین مهری 1} حال شباهت های بسیار زیاد آیین مهری با اهل فتوت و خاکسار را برایتان نقل می نماییم. امیدوارم که سدره پوشی و کُستی بستن زرتشتیان را به یاد داشته باشید. به شیوه خرقه پوشی در میان خاکساران توجه نمایید : 👇 { کفنی معمولا به پیراهن بلندی که اندکی از زانو پایین تر است گفته می شود این پوشش خاص فقراست و اغلب از دو طرف چاک دار دوخته می شود و معنای آن این است که فقیر پوش، لباس هستی را به مقراض فنا چاک زده و قدم بر فرق دنیا و آخرت نهاده و منحصراً به خدای تعالی دل بسته است. درویشان با پوشیدن کفنی، خود را برای سفر آخرت آماده نموده و به مصداق «موتوا قبل ان تموتوا» پذیرای مرگ می باشند. } (کتاب مبانی سلوک در سلسله خاکسار جلالی نوشته حسین منجمی صفحه 163) همانگونه که ملاحظه می نمایید خرقه خاکساران نیز به مانند زرتشتیان تا زانو و از دو طرف چاک دارد و این خرقه پوشی به همراه کمربند میان بند بسیار به سدر پوشی و کُستی بستن زرتشتیان شباهت دارد. همچنین در سلسله نعمت اللهیه و مولویه و بکتاشیه نیز خرقه تا روی زانو است. ضمن اینکه در بکتاشیه و مولویه نیز میان بند وجود دارد . البته این شباهت بدان معنی نیست که سند خرقه ای که این سلاسل برای خویش ذکر می نمایند اشتباه است. این مسئله را در دروس بعدی توضیح خواهیم داد. نکته : شاید عده ای با خود بگویند که سدره پوشی و کُستی بستن متعلق به دیانت زرتشتی است نه آیین مهری و چرا شما اهل فتوت و خاکسار را با زرتشیت پیوند نمی دهید و مناسکشان را به آیین مهری شبیه می دانید ? در پاسخ باید بگویم که منابع ما در بارهٔ آیین مهری محدود است. ما هیچ متنی از آیین مهری باستان در اختیار نداریم. در اوستا و متون پهلوی که مربوط به دیانت زرتشتی است به ایزد مهر اشاره شده است. و تعدادی هم نقوش سنگی و مهرکده داریم. که البته بیشتر مهرکده های مهم در خارج از خاک ایران قرار دارد. و بخشی از آنچه که ما از آیین مهری در اختیار داریم متعلق به بررسی تصاویر و نقوش مهرکده های گوناگون در جهان است و البته بعضی متون غربی که در آن اشاراتی به آیین میترائیسم رومی _که ترکیبی از آیین مهری و آیین های پاگانی اروپایی است_ شده است. آیین مهری، آیین نیاکان گذشته ما در خاک ایران زمین است. وجود مهرابه شش هزار ساله شهر باستانی مراغه و بعضی یافته های دیگر باستان شناسانه موید این حقیقت است. بسیاری از پهلوانان و پادشاهان ایرانی نظیر فریدون و سام گرشاسپ و رستم و... پیرو آیین مهری بوده اند. کُستی بستن بنا به یافته های باستان شناسی، ریشه در پیش از عصر زرتشت دارد و گستره استفاده از کُستی می تواند آن را به آیینی کهن تر یا یک فرهنگ کلی در ابنای بشر مرتبط ساز . و ما نه تنها کُستی بستن را بلکه بعضی دیگر از مناسک مشابه آیین مهری را در نقاط دیگر جهان نیز می بینیم. از ژاپن گرفته تا انگلستان، حتی در فرهنگ سرخپوستان آمریکایی و بومیان استرالیایی نیز برخی تشابهات ها وجود دارد. بنابراین بسیار محتمل است که کُستی بستن و سدره پوشی مربوط به آیین مهری بوده باشد و در زرتشیت، متناسب با آیین زرتشتی شکلی کمی متفاوت به خود گرفته باشد. علاوه بر این، با توجه به اینکه در ادامه شباهت های بسیار زیاد آداب سلسله اهل فتوت و خاکسار جلالی را به آیین مهری برای شما خوانندگان نشان خواهیم داد . می توانیم از این تشابهات پی ببریم که خرقه پوشیدن و میان بستن به هنگام تشرف در آیین فتوت و خاکسار ریشه در آیین مغان مهرپرست ایرانی دارد. نه در زرتشیت ! اما علّت این شباهت ها در چیست ? به یاد بیاورید که ایزد مهر ایزد خورشید یا روشنایی با کوکب شمس در ارتباط بود. و همچنین وی (میترا) در شب اول دی ماه متولد شد. و دی ماه منسوب به کوکب زحل است. و آخرین مرحله از سلوک آیین مهری یعنی مقام پیرمغان با کوکب زحل مرتبط است. و در مهرابه های رومی خدای کرونوس یا زروان نیز وجود دارد که 👈 با زمان در ارتباط است. همچنین پیشتر در دروس دحوالارض از پیوند خورشید و خاک سخن گفتیم. بنابراین ایزد مهر ایزدی است که با دو کوکب پیوند قوی دارد. اول کوکب شمس و دیگری کوکب زحل ! حال به یاد بیاورید که حضرت امیرالمومنین علی (ع) در روایات اسلامی هم شمس اللّه است و همچنین از کوکب زحل در روایات با عنوان نجم امیرالمومنین و ستاره اوصیا یاد شده است. بنابراین کواکب شمس و زحل در زندگی حضرتش نقشی مهم دارند. همچنین پیشتر گفته شد که در روایات زرتشتی ایزد مهر به همراه ایزد سروش و ایزد رشن بر سر پُل چینود به حساب ارواح رسیدگی می نمایند. و گفته شد که در روایات شیعه و حتی برادران اهل سنت نیز حضرت امیر (ع) قاضی محشر و قسمت کننده آتش می باشند. اگر به یاد داشته باشید گفته شد که این شباهت ها ریشه در نجوم دارد. ادامه دارد... @soltannasir 🌞〽️
@soltannasir {پیوند اسطوره به دین 80} {شباهت های اهل فتوت و خاکسار با آیین مهری 2} ادامه...👇 و ترازو با برج و صورت فلکی میزان در ارتباط است و صورت فلکی میزان، محل هبوط شمس و شرف زحل است. بنابراین از این جنبه نیز مولی الموحدین علی (ع) با ایزد مهر تشابه دارد. پیشتر در دروس مغان شیعه اشاره نمودیم که بنا به نقل انجیل متی گروهی از مغان ایرانی به دیدار عیسی مسیح (ع) شتافتتد : 👇 { و چون عیسی (ع) در ایام هیرودیس پادشاه در بیت لحم یهودیه تولّد یافت، ناگاه مجوسی چند از مشرق به اُورشلیم آمده، گفتند: «کجاست آن مولود که پادشاه یهود است زیرا که ستارهٔ او را در مشرق دیده ایم برای پرستش او آمده ایم ?» امّا هیرودیس پادشاه چون این را شنید مضطرب شد و تمام اورشلیم با وی. پس همهٔ رؤسای کهنه و کاتبان قوم جمع کرده، از ایشان پرسید که «مسیح کجا باید متولّد شود?» بدو گفتند : «بیت لحم یهودیّه زیرا که از نبی چنین مکتوب است : و تو ای بیت لحم، در زمین یهودا از سایر سرداران یهودا هرگز کوچکتر نیستی، زیرا که از تو پیشوایی به ظهور خواهد آمد که قوم من اسرائیل را رعایت خواهد نمود. » آنگاه هیرودیس مجوسیان را در خلوت خوانده، وقت ظهور ستاره را از ایشان تحقیق کرد. پس ایشان را به بیت لحم روانه نموده، گفت : «بروید و از احوال آن طفل بتدقیق تفحّص کنید و چون یافتید مرا خبر دهید تا من نیز آمده، او را پرستش نمایم. » چون سخن پادشاه را شنیدند، روانه شدند که ناگاه آن ستاره ای که در مشرق دیده بودند، پیش روی ایشان می رفت تا فوق آنجایی که طفل بود رسیده، بایستاد. و چون ستاره را دیدند، بی نهایت شاد و خوشحال گشتند و به خانه در آمده، طفل را با مادرش مریم یافتند و به روی در افتاده، او را پرستش کردند و ذخایر خود را گشوده، هدایای طلا و کُندُر و مُر به وی گذرانیدند. و چون در خواب وحی بدیشان در رسید که به نزد هیرودیس بازگشت نکنند، پس از راه دیگر به وطن خویش مراجعت کردند. } نکته1: در سنت مسیحی تعداد مغان سه نفر می باشد ! و اسامی ای نیز برایشان ذکر شده که معلوم نیست تا چه حد درست باشد زیرا در انجیل متی این اسامی نیامده است. اسامی مغان ایرانی به ترتیب عبارت است : 👈 « بالتازار، گاسپار و ملکیور » نکته 2: هدایای مغان ایرانی به هنگام تولد عیسی مسیح ، «طلا، کُندُر و مُر» بود. می دانیم که طلا در علم نجوم و کیمیا فلز منسوب به کوکب شمس است. همچنین می دانیم کُندُر، گیاهی گرم و خشک است. و خورشید نیز گرم و خشک است ! همچنین گیاه مُر نیز که نوعی صمغ معطّر است. گرم و خشک می باشد. بنابراین هر سه هدیه نشان از خورشید دارد ! حال سوال اینجاست که مغان ایرانی در عیسی مسیح (ع) چه می دیدند? از نظر آنان همانگونه که روزگاری که تاریکی در سطح گیتی حاکم بود ایزد مهر زاده شد تا جهان را از تاریکی اهریمنی پاک نماید. در این دوره، و آخرالزمان عیسی بن مریم مسیح موعود روح اللّه چنین صفتی را دارد. به عبارت دیگر وی به مثابه ایزد مهر در این دوره است. اما در باب سلمان فارسی وی نیز به عنوان یک مُغ ایرانی و رهبر گروهی از مُغان ایرانی چنین ویژگی ای را در امام خویش علی بن ابی طالب (ع) می دیده است. سلمان بنا به نقل احادیث پیش از مسلمان شدن مسیحی بوده است. شاید عده ای اینگونه فکر نمایند که مسیحیت چه ارتباطی با آیین مغان دارد ? فراموش ننمایید که در دوران ساسانی به علت سختگیری موبدان بر مغان و البته پیوندی که مغان با عیسی بن مریم (ع) احساس می نمودند. آیین میترائیسم در روم باستان گسترش یافته بود. و این آیین هر چند که به عنوان رقیبی برای دین مسیح محسوب میشده است. اما در جاهایی نیز پیوندهایی با مسیحیت داشته است و مسیحیان اولیه نیز به مانند مغان مهری در غارها مراسم و مناسک خویش را برگزار می نمودند. همچنین ما در امپراطوری روم شاهد رواج عرفان گنوسی مسیحی که بخشی از آن ریشه در ادیان ایرانی نظیر آیین مهری و مانوی و زرتشیت داشت بودیم. بنابراین مشرف شدن سلمان به دیانت مسیحیت در راستای همان راه سلوک مغانهٔ وی است. سلمان فارسی پیش از رسیدن به خدمت رسول اللّه (ص) و امام علی (ع) کمربسته بوده است. وی وارث کمربند میان بند سلیمان (ع) بوده است. کمربندی که شکل مار دارد و تا کنون در نزد میراث دارانش به عنوان امانت موجود است. تا به وارثش برسد. اما علت تشابه دو رشته فقری که از سلمان فارسی باقی مانده است به آیین مهری از این جنبه است که اگر در دورانی که ایزد مهر بر زمین بوده است. توسط این ایزد آریایی آدابی به عنوان شیوه سلوک طراحی می شود. در این دور از عالم نیز حضرت اسداللّه الغالب امیرالمومنین علی بن ابی طالب (ع) که هم شمس الله و اسدالله است و هم کوکب وی زحل می باشد. به مثابه ایزد مهر می باشد. البته درستش این است که ایزد مهر تجلی ای از تجلیات ولایت حضرتش می باشد. ادامه دارد... @soltannasir 🌞〽️
@soltannasir {پیوند اسطوره با دین 81} { شباهت های اهل فتوت و خاکسار با آیین مهری 3} ادامه...👇 و اینبار در این دور آدابی مشابه در عین حال متفاوت توسط حضرتش پایه گذاری می شود . نکته 1: در بارهٔ حضرت عیسی (ع) نیز ماجرا اینگونه است. و حضرتش از آن جنبه که انسان کامل هستند. جایگاهی رفیع تر از ایزد مهر دارند. ولی چون شباهت به ایزد مهر دارد مورد توجه مغان ایرانی بوده است . نکته 2: در بارهٔ مسیحی شدن سلمان فارسی می توان این نکته را نیز اضافه نمود که چون عیسی بن مریم (ع) به مثابه آخرین تجلی یا جلوه ایزد مهر در زمین بوده است. وی (سلمان) به دیانت مسیحی گروید. و چون زمان ظهور کامل ترین تجلی، یعنی تجلی ولایت امیرالمونین (ع) رسید. سلمان فارسی به برکت نور وجودی خویش که از نور ولایت کلیه بود. به سرمنشأ اصلی تجلی نور ولایت رسید . نکته 3: نکته مهم دیگری که وجود دارد . این است که در دیانت مسیحی ما شاهد نوعی غلو در باره عیسی مسیح هستیم . و اینان از عیسی بن مریم (ع) تنها جنبه لاهوتی و ربوبی وی را مد نظر قرار داده اند . و جنبه بشری و عبودیت وی را فراموش نموده اند . در فقر خاکسار و همچنین آیین یارسان و حتی بعضی سلاسل فقری دیگر شیعه نیز ما شاهد نگاه تک بُعدی به حضرت امیر المومنین علی (ع) هستیم . نگاهی که جنبهٔ بشری و عبودی حضرتش فراموش شده است و حتی با وجودی که خاکساران فقر خویش را فقر اللّه محمّد علی می نامند. اما حضرت رسول و نام وی تقریباً به فراموشی سپرده شده است . و علّت این امر را شاید خود به درستی ندانند . زیرا ریشه هایشان را نمی دانند . نکته 4 : آیین زروانی و خدای زروان با آیین مهری پیوند نزدیکی دارد . و بسیاری از محققین نظیر استاد هاشم رضی را نظر بر این است که آیین میترائیسم رومی با آیین زروانی نیز پیوند دارد . ایشان در تحقیقاتی که در کتاب خویش «آیین زروانی » نموده اند . اشاره ای هم به وجود تثلیث در آیین زروانی می نمایند . که این تثلیث شامل خدایان اشوکر ، فرشوکر و زرُکر می باشد . که بعید نیست راه یافتن تثلیث به مسیحیت نیز ریشه در آیین میترائیسم رومی داشته باشد . @soltannasir 🌞〽️
🌹☀️🌹☀️🌹 🌹☀️🌹 🌹 معبد ممنوعه تبت که اجازه نمیدهند پای خبرنگاری به آن برسد مهم ترین و سری ترین معبد بوداییان در جهان است. @Soltannasir 🌹☀️🌹☀️🌹☀️🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قسمت اول کلیپ کلیسای Sedlec Ossuary؛ با معماری سبک گوتیک؛ در حومه شهر کوتنا هرا جمهوری چک؛ متعلق به شوالیه های معبد و سرزمین بوهم که با هزاران جمجمه انسانی تزیین شده است. @soltannasir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قسمت دوم کلیپ کلیسای Sedlec Ossuary؛ با معماری سبک گوتیک؛ در حومه شهر کوتنا هرا جمهوری چک؛ متعلق به شوالیه های معبد و سرزمین بوهم که با هزاران جمجمه انسانی تزیین شده است. @soltannasir
کلیپ آموزش کُستی بستن زرتشتیان توسط موبد زرتشتی @soltannasir
@soltannasir {پیوند اسطوره با دین 82} {شباهت های اهل فتوت و خاکسار با آیین مهری 4} شباهت دیگر حضرت امیرالمومنین علی (ع) با ایزد مهر در تولدشان است. ایزد مهر بنا به روایت های مهرکده ها از صخره و یا سنگی آسمانی متولد می شود. و جالب است که هنگام تولد حضرت امیرالمومنین علی (ع) نیز بر اساس احادیث فرقین (اهل سنت و شیعه)، دیوار خانه کعبه شکافته می شود. و حضرتش در خانه کعبه متولد می شود. با وجودی که اللّه تبارک تعالی می توانست در کعبه را باز گشاید. تا فاطمه بنت اسد (س) از در وارد خانه کعبه شود. امّا دیوار کعبه را شکافت براستی چرا ?! همانگونه که در دور پیشین ایزد مهر از صخره تولد یافت در این دور نیز مادر حضرت امیرالمومنین علی (ع) با شکافتن دیوار سنگی خانه کعبه وارد این خانه می شود تا حضرتش را متولد نماید. به یاد بیاورید که در روایت دحوالارض گفته شد که محل خانه کعبه اولین نقطه ای است که از زیر آب بیرون آمد و خورشید عالمتاب بر آن تابید. به روایت تولّد حضرت امیرالمومنین (ع) از کتاب علل الشرایع شیخ صدوق توجه نمایید : 👇 {حدیث 234: یزید بن قعنب گفت : با عباس بن عبدالمطلب و گروهی از کسانی که بت عزّی را می پرستیدند در برابر بیت الحرام نشسته بودیم که فاطمه بنت اسد (س) مادر امیر مؤمنان (ع) _که نُه ماهه باردار بود_ در حالی که درد وضع حمل داشت، آمد و گفت : پروردگارا ! من به تو و به همه رسولان و کتب آسمانی که از سوی تو آمده اند مؤمن هستم. کلام جدم ابراهیم خلیل را قبول دارم و اینکه او کعبه را بنا نهاده است. به حق کسی که این خانه را ساخته و به حق فرزندی که در شکم دارم، ولادتش را بر من آسان فرما. یزید بن قعنب گفت : دیدم خانه از پشت شکافته شد و فاطمه بنت اسد داخل شد و از دیدگان ما پنهان گشت و دیوار، هم آمد. تصمیم گرفتیم قفل در خانه خدا را بگشاییم، ولی باز نشد. فهمیدیم که این کار را از جانب خدا است. بعد از گذشت چهار روز در حالی که امیرمؤمنان (ع) در دست وی بود از خانه خارج شد و گفت : من بر تمام زنان پیش از خودم برتری داده شدم؛ زیرا آسیه دختر مزاحم خداوند را مخفیانه در جایی که عبادت خدای جل و علا در آن دوست داشتنی نبود، فقط از روی اضطرار، پرستش می کرد و مریم دختر عمران، درخت خرمای خشک شده را با دست تکاند تا خرمای تازه از آن فرو ریخت و خورد؛ ولی من به درون بیت الحرام رفتم، از میوه و غذاهای بهشتی خوردم و هنگامی که خواستم بیرون بیایم هاتفی مرا صدا زد و گفت : ای فاطمه ! وی را علی بنام. او علی است و خداوند علی اعلی است . باری تعالی می فرماید: اسم او را از اسم خودم مشتق کردم و به آداب خودم تأدیبش نمودم. او کسی است که بت های خانه مرا می شکند. او کسی است که بالای خانه ام اذان می گوید و مرا تقدیس و تمجید می نماید. خوشا به حال کسی که او را دوست داشته باشد و اطاعتش کند و وای بر کسی که از او سرپیچی کرده، دشمنش دارد! درود خدا بر محمّد و آل پاکش باد! } نکته 1: در کتاب منتهی الآمال حاج شیخ عباس قُمی در باب تولد حضرت امیرالمومنین (ع) اینگونه آمده که هنگام خارج شدن فاطمه بنت اسد (س) بار دیگر دیوار کعبه شکافته شد. و ایشان همراه با حضرت امیر از خانه خارج شدند. یعنی هم هنگام دخول و هم هنگام خروج دیوار خانه شکافته شد. در واقع وصف فاطمه بنت اسد هنگام ورود به خانه کعبه و خروج از آن این آیه بوده است : 👈«وَقُلْ رَبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَلْ لِي مِنْ لَدُنْكَ سُلْطَانًا نَصِيرًا ﴿۸۰﴾=و بگو پروردگارا مرا [در هر كارى] به طرز درست داخل كن و به طرز درست خارج ساز و از جانب خود براى من تسلطى يارى بخش قرار ده (۸۰) ». آری حضرت امیرالمومنین علی (ع) بر اساس روایات سلطان نصیر است. فاطمه بنت اسد با قدم صدق داخل شد و با قدم صدق خارج شد و از طرف خداوند به وی سلطان نصیر داده شد . نکته 2: بر طبق بعضی روایات حضرت امیر المومنین علی (ع) در شب متولد شدند. و نکته جالب این است که ایزد مهر نیز در نیمه شب متولد می شود. اما ماجرای شباهت تولد حضرت اسداللّه الغالب امام علی بن ابی طالب (ع) با ایزد مهر که به نص روایات از شیعیان امیرالمومنین (ع) است در همین مسئله خلاصه نمی شود. ماجرا زمانی جالب می شود که بدانیم ...😊 امیدوارم خوانندگان گرامی به یاد داشته باشید که ایزد مهر از صخره و یا سنگی آسمانی متولد شده است. همچنین به یاد داشته باشید که ایزد مهر خدای عهد و پیمان است. ماجرا زمانی جالب تر می شود که به یاد بیاوریم در خانه کعبه سنگی به نام قرار دارد که منشأ آسمانی و بهشتی دارد. و ما مسلمانان در مراسم حج با دست زدن به این سنگ تجدید عهد و پیمان می نماییم ! به راستی چرا ? آیا ممکن است حجرالاسود جزئی از سنگی باشد که ایزد مهر هنگام تولد از آن تولد یافته ? } @soltannasir 🌞〽️
@soltannasir {پیوند اسطوره با دین 83} { شباهت های اهل فتوت و خاکسار با آیین مهری 5} {ایزد مهر فرشتهٔ حجرالاسود 1} ادامه...👇 برای یافتن این پاسخ به روایات اهل بیت مراجعه می نماییم. عزیزان احادیث کتاب فروع کافی کتاب حج بخش یکم «آغاز پیدایش حجرالاسود و سبب دست ساییدن به آن» را می آوریم : 👇 { 1_معاویه بن عمّار گوید : امام صادق (ع) فرمود : به راستی خداوند تبارک و تعالی آن گاه که از بندگان 👈پیمان گرفت به حجرالاسود فرمان داد تا پیمان های آنها را در خود نگه دارد. از این رو کنار حجرالاسود گفته می شود : امانت خود را ادا کردم و پیمان خود را تجدید نمودم که برای من به وفای به پیمان گواهی دهی. 2_ حلبی گوید : به امام صادق (ع) عرض کردم : برای چه به حجرالاسود دست می سایند? فرمود : هنگامی که خداوند (ع) از فرزندان آدم پیمان گرفت، حجرالاسود را از بهشت خواست و به او را فرمان داد تا پیمان را در خود نگه دارد. او برای هر کس که به آن پیمان وفاکند، به وفا نمودنش گواهی می دهد. 3_بکیربن اعین گوید : از امام صادق (ع) پرسیدم : برای چه خداوند حجرالاسود را در رکن مخصوص آن قرار داد که اکنون در آنجاست و در رکن دیگری قرار نداد? و برای چه آن را بوسند ? و چرا آن از بهشت بیرون آورده شده است ? و برای چه پیمان و عهد بندگان در آن _ نه در غیر آن _ قرار داده شده ? سبب این کار چیست ? خداوند مرا فدای شما گرداند! مرا از این امور آگاه سازید؛ چرا که فکرم در این مورد شگفت زده شده است. راوی گوید : آن حضرتش فرمود: سؤال کردی و مسأله مشکلی را مطرح نمودی و خواستار دست یابی به نهایت آن شده ای. اینک پاسخ را بشنو و دل خود را خالی و گوش فرا ده _ان شاءاللّه_ تو را آگاه خواهم ساخت. همانا خداوند تبارک و تعالی حجرالاسود را _ که گوهری بود _ از بهشت برای آدم (ع) بیرون آورد و به خاطر پیمان، در آن گذارده شد. به دلیل این که آن گاه که خداوند از فرزندان آدم از نسل های آنان از فرزندانشان در آن مکان پیمان گرفت، در همان جا برای آنان ظاهر شد تا او را دیدند، و از همان مکان است که پرنده ای برای قائم (ع) فرود می آید و نخستین کسی که با او بیعت می کند، همان پرنده است که به خدا سوگند! او جبرئیل (ع) است. و حضرت قائم (ع) همان مکان تکیه می دهد و همو حجّت و دلیل بر آن حضرت است. او شاهد برای افرادی است که در آن مکان او را دیدار کرده اند، و گواه بر کسی است که پیمان و عهدی که خداوند در میثاق از آنان گرفته است به او ادا کنند. از این رو مردم هر سال نزد آن می آیند و آن عهد و امانتی را که از آنان گرفته شده، ادا می کنند. مگر تو نمی گویی : «امانت خود را ادا کردم و میثاق و پیمانم را تجدید نمودم تا این که برای من به وفای به پیمان گواهی دهی»?! به خدا سوگند ! جز شیعیان ما کسی آن را ادا نمی کند و جز آنان، آن عهد و میثاق را حفظ نمی نماید، و به راستی که شیعیان ما نزد آن می آیند، همهٔ آنها را می شناسد و آنان را تصدیق می کند، و دیگران نزد آن می آیند، آنها را انکار می کند و تکذیب می نماید. چرا که کسی جز شما شیعیان آن را حفظ نمی کند، به خدا سوگند ! او برای شما گواهی می دهد و علیه آنان به پیمان شکنی، انکار و کفر گواهی می دهد. او در روز قیامت حجّت بالغهٔ خداوند بر آنان است و در آن روز در حالتی می آید که زبانی گویا و دو چشم بینا در صورت دارد. خلق او را می شناسند و او را انکار نمی کنند، به حفظ عهد و پیمان و ادای امانت شهادت می دهد، و بر هر کسی که او را انکار کرده و عهد و پیمان را فراموش کرده به کفر و انکار گواهی می دهد. در مورد این که خداوند حجرالاسود را از بهشت خارج ساخت، آیا می دانی حجرالاسود چه بود ? عرض کردم: نه فرمود : فرشته ای از فرشتگان بزرگ در پیشگاه خدا بود. و هنگامی که خداوند از فرشتگان پیمان گرفت، اوّلین فرشته ای بود که به آن ایمان آورد و به آن اقرار کرد. خداوند او را بر همه آفریدگانش امین قرار داد و عهد و پیمان را بر دهان او نهاد و آن را به عنوان ودیعه نزد او گذارد، و بندگان را به بندگی گرفت که هر سال در نزد او به آن میثاق و عهدی که خداوند عزّ و جلّ از آنان گرفته، تجدید عهد کنند، و بدان اقرار نمایند ، آن گاه خداوند او را در بهشت با آدم قرار داد تا عهد و پیمان را به یاد او آورد و هر ساله در نزد آن تجدید اقرار کند. هنگامی که آدم مخالفت کرد و از بهشت بیرون شد، خداوند آن عهد و میثاقی را که بر او و بر فرزندانش برای حضرت محمّد (ص) و وصیّ آن حضرت (ع) گرفته بود، از یادش برد و او را متحیّر و سرگردان قرار داد. هنگامی که خداوند توبهٔ آدم را پذیرفت، آن فرشته را به صورت مرواریدی سفید رنگ گردانید و از بهشت به سوی آدم_که در سرزمین هند بود_ فرود آورد، وقتی که آدم او را دید با او انس گرفت با آن که او را جز گوهری سفید نمی شناخت. } @soltannasir 🌞
@soltannasir {پیوند اسطوره با دین 84} {شباهت های اهل فتوت و خاکسار با آیین مهری 6} {ایزد مهر فرشتهٔ حجرالاسود 2} ادامه...👇 { ...خداوند عزّ و جلّ او را به سخن در آورد و به او گفت : ای آدم ! آیا مرا می شناسی? گفت: نه. گفت : آری، شیطن بر تو چیره گشت و یاد خدا را از یاد تو برد. سپس به همان صورتی که در بهشت باآدم بود برگشت و به او گفت : 👈عهد و میثاق کجاست ? آدم به طرف او برجست، میثاق را به یاد آورد، گریه نمود، برای او خضوع کرد و او را بوسید و اقرار به عهد و میثاق کرد و آن را تجدید نمود. آن گاه خداوند (ع) آن را به گوهر و مرواریدی سفید و صاف و روشنی بخش برگردانید. و آدم به خاطر بزرگ داشت و شکوه و عظمتش آن را روی دوش خود حمل می کرد و هرگاه خسته می شد جبرئیل آن را بر می داشت تا این که آن را به مکّه آورد و پیوسته به آن انس می گرفت و شب و روز اقرار را برای او تازه می کرد. هنگامی که خداوند عزّ و جلّ کعبه را ساخت حجر را در همان مکان گذارد، زیرا خداوند تبارک و تعالی در همان مکان از فرزندان آدم پیمان گرفته بود و در همان مکان میثاق را بر دهان آن فرشته نهاده بود. به همین جهت در آن رکن گذارده شد. آدم را از مکان کعبه به کوه صفا و حوّا را به کوه مروه فاصله داد و حجرالاسود را در آن رکن گذارد. هنگامی که آدم از صفا نگاه کرد و حجر را دید که در رکن نهاده شده، اللّه اکبر و لااله الّا اللّه گفت و خدا را به بزرگی یاد کرد. به همین سبب سنّت بر این جاری شد که به هنگام آغاز سعی تکبیر بگویند و روی خود را از طرف صفا به رکنی که حجرالاسود در آن نهاده شده متوجّه سازند، زیرا خداوند و عهد را به او سپرد و به دیگر نسپرد. زیرا هنگامی که خداوند عزّ و جلّ برای ربوبیت خود، نبوّت حضرت محمد(ص) و وصایت و جانشینی حضرت علیّ پیمان گرفت، فرشتگان سخت به هراس افتادند و ارکان وجودشان لرزید. پس 👈نخستین موجودی که در این باره به اقرار بشتافت همان فرشته حجرالاسود بود، و در میان فرشتگان کسی نبود که از او بیشتر محمّد و آل محمّد (ص) را 👈دوست بدارد و به همین سبب خداوند عزّو جلّ آن را برگزید و را بر دهان او نهاد و در روز قیامت در حالتی می آید که 👈زبانی گویا و چشمی بینا دارد، و دربارهٔ کسی که در آن مکان با او دیدار کرده و میثاق را محفوظ داشته است شهادت می دهد. } نکته1: در حدیث آمده که جبرئیل (ع) در صورت پرنده می آید و با قائم آل محمد(ص) بیعت می کند. در نظر داشته باشید که پرنده صفت عطارد دارد و پیشتر در دروس مسبحات گفته شد که جبرائیل صفت عطارد دارد. همچنین در نظر داشته باشید که در آیین مهری، کلاغ به عنوان پیک ایزد مهر می باشد. و کلاغ هم صفت عطارد دارد. نکته 2: در نظر داشته باشید در حدیث آمده که حجرالاسود از بهشت آسمانی فرود آمده و فرشته است. اما آیا باید پرسید آیا خود سنگ فرشته است ?! یا اینکه فرشته حجرالاسود موکل بر این سنگ است ?! اگر به اسطورهٔ زایش میترا که مهرشناسان از روی تصاویر مهرکده ها آن را تحلیل نموده اند. رجوع نماییم. می توانیم بین اسطوره و حدیث اینگونه جمع نماییم که سنگ آسمانی حجرالاسود بخشی از سنگ آسمانی و بهشتی است که ایزد مهر از وی متولّد شده است. و این سنگ خود مهر است. نکته 3: ملاحظه نمودید که در حدیث آمده بود که حضرت آدم صفی اللّه برای فرشته حجرالاسود خضوع نمود که این نشان از جایگاه رفیع ایزد مهر می باشد. نکته 4: در قیامت فرشته حجرالاسود حجّت بالغهٔ خداوند بر پیمان شکنان است. و در روایات زرتشیت نیز ایزد مهر چنین نقشی را بر عهده دارند. نکته 5: در حدیث فرشتهٔ حجرالاسود زبانی گویا و دو چشم بینا در صورت دارد. به کردهٔ 21 از مهر یشت کتاب اوستا توجه فرمایید : 👇 { 81: مهر را می ستاییم، (کسی) که دارای دشت های پهن است، (کسی) که از کلام راستین آگاه است، 👈زبان آوری که دارای هزار گوش است... کسی که از رشن منزل دریافت نمود، به کسی که ایزد رشن برای مصاحبت طولانی منزل برگزار کرد. 82: کسی که اهورمزدا به او هزار چُستی(چالاکی) ارزانی داشت، 👈ده هزار چشم برای نگرستین بخشید و از قوّت این چشم ها و این چُستی هاست که او کسی را که پیمان خویش نپاید و عهد بشکند نگران است و از قوّت این چشم ها و این چستی هاست که مهر فریفته نشدنی است، آن کسی که ده هزار دیده بان دارد، آن توانای از همه چیز آگاه فریفته نشدنی. برای فروغ و فرّش } ایزد مهر در اوستا نیز با صفت زبان آور و با ده هزار چشم توصیف شده است . نکته6: در نظر داشته باشید که اگر فرشتهٔ حجرالاسود ایزد مهر و سنگ حجرالاسود، سنگ تولّد میترا باشد. حضرت امیرالمومنین علی (ع) در خانه کعبه که در آن سنگ تولد ایزد مهر بکار رفته بود. با شکافته شدن دیوار متولد شد. و این خود شباهت دیگر حضرت امیر به ایزد مهر است که (میترا) از شیعیان حضرتش نیز می باشد. @soltannasir 🌞
تصویر سنگ آسمانی (بهشتی) حجرالاسود در خانه کعبه که مسلمانان از طریق این سنگ با خداوند ، تجدید عهد می نمایند . در حدیث آمده این سنگ سفید بوده و بدلیل گناه بندگان به مرور تیره شده است. @soltannasir
تصویر زایش ایزد میترا خدای نور و روشنایی و خورشید و 👈 عهد و پیمان 👉 از تخم سنگی و آسمانی، که بدان تخم کیهانی نیز می گویند. در دور وی صور فلکی دایره البروج را مشاهده می نمایید . @soltannasir
در تصویر زایش میترا از صخره سر وی بین برج سرطان و اسد قرار دارد. دست راست وی در برج جوزا و دست چپ وی در برج عزرا قرار دارد. که هر دو برج جزء منسوبات عطارد می باشند که دستان را کنترل می نماید.