eitaa logo
سلطان نصیر
3هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
430 ویدیو
245 فایل
موضوع کانال: ادیان و عرفان و اسطوره و علوم غریبه و خفیه و ماوراء و نجوم و دشمن شناسی با رویکرد آخرالزمانی و مسئله ظهور حضرت صاحب الامر عجل اللّه آدرس جیمیل ما : 👇 @gmail.com" rel="nofollow" target="_blank">Soltan313nasir@gmail.com کپی بدون ذکر منبع مجاز نیست
مشاهده در ایتا
دانلود
@soltannasir (رمی جمرات 12) یکی از سوالات مهم در باب ستون ابلیسک در مراسم رمی جمرات , تاریخ حضور این ستون در مراسم رمی می باشد. یعنی ستون ابلیسک از چه تاریخی به شکل کنونی در مراسم رمی جمرات وجود داشته است ? پاسخ به این سوال مشکل است و مستلزم تحقیقی جامع می باشد . اما اکثر محققین اعتقاد دارند که ستون رمی به شکل کنونی آن در عصر رسول الله و ائمه وجود نداشته و شکل کنونی مربوط به دوران متاخر است . این محققین می گویند بر طبق نظر برخی فقها در رمی جمرات باید به محل جمره سنگ زد , نه ستون رمی , و ستون رمی تنها برای جلوگیری از اشتباه نکردن حجاج ساخته شده تا مسلمین محل جمره را درست تشخیص دهند و به آن سنگ بزنند . امام محمد غزالی در کتاب احیاالعلوم می نویسد: { .....تا به منا و مواضع جمرات رسد (و آن سه است ) و از اول و دوم بگذرد چه روز نحر وی را با آن دو جمره کاری نباشد , تا آنگاه که به جمره عقبه رسد و آن در راه بر دست راست مستقبل قبله است و جای انداختن سنگ 👈اندک بلندیی👉 دارد و در دامن کوه است ...} (ترجمه احیاالعلوم جلد1 صفحه 561) مشخص نیست که منظور غزالی از اندک بلندی چیست . آیا زمین محل جمره عقبی کمی بلندی دارد ? یا اینکه سازه ای غیر مرتفع در محل انداختن سنگ وجود داشته ? اگر سازه ای غیر مرتفع وجود داشته این سازه چه شکلی داشته است ? آیا شکل یک ابلیسک کوچک داشته ? برای این سوالات پاسخی در نزد فقیر موجود نمی باشد , اما نکته مهم این است که مطمئنا در عصر غزالی یعنی قرن پنجم ستون ابلیسک به شکل متاخر آن وجود نداشته است . بنابراین پاسخ سوال ابتدایی ما همچنان بی جواب می ماند . زیرا مشخص نیست که در چه تاریخی در محل جمرات ستون ابلیسک بنا شده است ? همچنین مشخص نیست که به چه منظور این سازه بنا شده است ? چرا یک ستون معمولی بنا نشده ? آیا شخصی که پیشنهاد ساخت ستون سمبل خدای رع را داده از ماهیت آن با خبر بوده ? اینها تماما سوالات بی پاسخی است که تنها ممکن است در نزد راسخین در علم که اولیای حقیقی الله هستند پاسخش یافت شود . یک نکته مسلم است که ستون ابلیسک همان گونه که گفته شد صرفا یک ستون سمبلیک و بی اهمیت نیست . اگر اینچنین بود . دشمنان تا این حد بر ساخت ابلیسک های متعدد در جهان تاکید نداشتند . و سعی به دیوار کردن ستون های ابلیسک جمرات نمی نمودند . حتی در فاصله اندک با خانه کعبه , بلندترین برج ابلیسک شکل جهان (ابراج البیت )را نمی ساختند . اما هنگام یافتن پاسخ برای این سوال که چرا ستون سمبل رع خدای مصری در جمرات گذاشته شده است ? هرچند که فقیر به پاسخ نرسیدم اما به نکته ای جالب برخورد نمودم که موضوع درس بعدی ما می باشد . @soltannasir 🌵🌵🌵🌵🌵🌵🌵🌵🌵🌵🌵🌵🌵🌵🌵
@soltannasir (جبت و طاغوت ) {أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيبًا مِنَ الْكِتَابِ يُؤْمِنُونَ بِالْجِبْتِ وَالطَّاغُوتِ وَيَقُولُونَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا هَٰؤُلَاءِ أَهْدَىٰ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا سَبِيلًا}(آیه 51سوره نسا ) {ندیدی آنان که بهره‌ای از کتاب آسمانی داشتند (یعنی جهودان) چگونه به (بتان) جِبت و طاغوت می‌گروند و درباره کافران مشرک می‌گویند که راه آنان به صواب نزدیکتر از طریقه اهل ایمان است} در شأن نزول این آیه آورده اند 👇👇👇👇👇 در جاهلیت مردی به نام «ابوبرزه» در کار سحر و جادوگری بود و مردم نادان برای روشن ساختن آینده خویش و رفع نابسامانی ها به او پناه می بردند . و پس از ظهور اسلام و روشنگری قرآن و پیامبر از شمار مشتریان او کاسته شد , برخی از مسلمانان نیز به سوی او می رفتند و از او کمک می جستند , که این آیه شریفه در نکوهش آنان فرود آمد . و نیز در این مورد بیشتر مفسران آورده اند که : پس از پایان پیکار احد « کعب بن اشرف » با زیر پا نهادن پیمان یهود با پیامبر , با هفتاد تن از یاران خویش به مکه رفت تا با قریش بر ضد پیامبر همدست گردد . هنگامی که او و همراهانش بر ابو سفیان وارد شدند , مورد احترام قرار گرفتند و پس از طرح دلیل آمدن خویش , برخی گفتند : شما بسان پیامبر اسلام دارای کتاب آسمانی هستید و ما به پیمان با شما اطمینان نداریم و می ترسیم در باطن با مسلمانان باشید , اگر به راستی می خواهید ما باور کنیم , بیایید و به این دو بت ما (جبت و طاغوت) سجده کنید و بدانها ایمان آورید ; و آنان در برابر بت ها سجده کردند ; و آن گاه بود که این آیه شریفه در نکوهش آنان فرود آمد. پاره ای می افزایند : کعب و همراهانش پس از سجده برای بت ها , هنگامی که خواستند هم پیمان شوند , مقرر شد که 30 نفر از یهود و 30 تن از سران مشرکان مکه سینه های خود را به دیوار کعبه بچسبانند. آن گاه با پروردگار خویش و خانه کعبه پیمان بندند که در راه جنگ با پیامبر از هیچ کوششی فروگذار نکنند . پس از سوگند , ابوسفیان رو به کعب نمود و گفت : دوست عزیز ! شما اهل کتاب هستید و ما مردمی بی کتاب و درس ناخوانده به باور شما راه و رسم ما بهتر است یا آیین محمد ? کعب گفت : آیین شما چیست ? ابوسفیان پاسخ داد : ما برای پذیرایی از زائران کعبه شتران برجسته کوهان می کشیم و برای آنان آب فراهم می آوریم , میهمانان را گرامی داشته و اسیر آزاد می کنیم , ما با خویشاوندان پیوند برقرار می سازیم , اما محمد (ص) از دین و آیین پدرانش دست کشیده و پیوند با خویشاوندان را بریده , و از حرم جدا شده است ; دین او جدید است و راه ما دیرین و اصیل , یا حال شما داوری کنید که راه و رسم کدام یک بهتر است و کدامین ما هدایت یافته تریم ? کعب پاسخ داد به خدای سوگند شما راه یافته تر و دین و آیین شما از اسلام بهتر است . و آن گاه بود که این آیه شریفه فرود آمد (ترجمه تفسیر شریف مجمع البیان جلد 3 ص126و127و128) @soltannasir ☁️☁️☁️☁️☁️☁️☁️☁️☁️☁️☁️☁️☁️☁️
@soltannasir (جبت و طاغوت 2) جبت و طاغوت دو واژه ای هستند که در آیه 51 سوره نسا در کنار یکدیگر آمده اند . مفسرین و اهل لغت در این که جبت و طاغوت چیستند با یکدیگر اختلاف بسیاری دارند . {ابن منظور در تعریف واژه جبت می نویسد « هر آنچه به جای خداوند پرستیده شود و گویند کلمه ای است که شامل بت و کاهن و ساحر و نظایر آن می شود ... شعبی گفته جبت یعنی سحر و طاغوت یعنی شیطان (لسان العرب , ذیل «جبت»)} مفسران اهل سنت از قول ابن عباس یکی از مصادیق ملموس طاغوت را کعب بن اشرف و جبت را حیی بن اخطب {از سران یهودیان معاند با پیامبر (ص) دانسته اند } در احادیث شیعه نیز مصادیقی برای جبت و طاغوت نقل شده است . علامه حسن مصطفوی در مورد واژه جبت و طاغوت در کتاب تفسیر روشن مجلد ششم صفحه 13 می گوید :👇👇👇👇👇👇 {جبت از کلمه عبری جابه گرفته شده و به معنی متکبری که ضعیف العقل و لایبالی است می باشد. و طاغوت : از ماده طغیان صیغه مبالغه و معنی تجاوز و بلند طلبی است که در جهت مادی باشد و یا معنوی و این دو کلمه شامل هر فردی می شود که دارای این دو صفت باشد , از جن و انس و شیطان که دور از رحمت خداوند متعال و منحرف از حق است . و اما تفسیر این دو کلمه : بدو بت از اصنام , برخلاف است . } نکته : واژه جابُه یا گاووه גאווה درعبری به معنای غرور است . اما فقیر بالشخصه نظر علامه مصطفوی را در مورد انتساب واژه جبت به کلمه گاووه را نمی پسندم . بُستانی واژه جبت را سریانی  و به معنای تو خالی دانسته که استعاره از هر چیز پوچ  و بی‌فایده است. همچنین در روایتی از پیامبر اکرم که در کتاب سنن ابی داود آمده :  طیره (فال زدن، تفأل) و عیافه  (نوعی پیشگویی با خط کشیدن روی زمین  یا پراندن پرنده ) و طرق (نوعی پیشگویی با پرتاب سنگریزه ) از مصادیق جبت‌اند. برخی از محققین اصل واژه جبت را از واژه جبس به معنای پست و فرومایه می دانند .   جوهری در الصحاح می گوید : چون در زبان عربی ، دو حرف ج و ت بدون حروف ذولقیه (حروفی که مخرج آنها نوک و کناره‌های زبان است، یعنی ر، ل، ن) در یک واژه جمع نمی‌شود، جبت نمی‌تواند واژه‌ای عربی باشد.  اما بر طبق نظر بیشتر محققین واژه جبت دارای اصلی حبشی می باشد . و بنا به نظر عکرمه جبت در لغت حبشی به معنای شیطان می باشد . در مورد واژه طاغوت نیز اکثر فرهنگ نویسان طاغوت را صیغه مبالغه (اصل آن بر وزن فعلوت که سپس به وزن فاعول تبدیل شده است ) و از ریشه طغیان گرفته شده است . عده ای از محققین اصل آن را آرامی یا عبری یا سریانی می دانند. عده ای معتقدند که واژه طاغوت عبری می باشد. زیرا در زبان عبری حرف «و ت » از زوائدی است که به انتهای کلمات عبری افزوده می شود . چنانچه واژه طالوت از کلمه ای به معنی طول به همین ترتیب ساخته شده است . و گاه« واو »و« تا » در عبری به عنوان پسوند جمع به کار می رود. @soltannasir 🐚🐚🐚🐚🐚🐚🐚🐚🐚🐚🐚🐚🐚🐚
@soltannasir (جبت و طاغوت 3) دقت در آیه 51 سوره نسأ نشان می داد که بر خلاف نظر برخی از مفسرین یا اهل لغت ; جبت و طاغوت در این آیه همانگونه که در داستان شأن نزول آیه گفته شد . نام دو بت است که در نزد اعراب موجود بوده اند . هر چند کلمه طاغوت در چندین آیه دیگر نیز به تنهایی آمده , اما دقت در این آیه و سیاق و شأن نزول آیه نشان می دهد که بین کلمه جبت و طاغوت نوعی پیوستگی و ارتباط معنا دار وجود دارد . و همانطور که گفته شد جبت و طاغوت نام دو بت دوران جاهلیت بوده اند . اما جبت و طاغوت اگر از بت های اعراب جاهلی می باشند . آیا از بت های خاص عربی در منطقه حجاز هستند ? یا از حیطه جغرافیایی خارج از شبه جزیره عربستان به حجاز وارد شده بودند ? دقت در اصل و ریشه واژه جبت و طاغوت همانگونه که اصحاب لغت و مفسرین گفته اند . نشان دهنده این نکته می باشد که جبت و طاغوت کلماتی عربی نمی باشند . در نتیجه این دو بت از تمدن های دیگر وارد فرهنگ اعراب شده اند .اما کدام تمدن ? همانگونه که گفته شد محققین ریشه جبت و طاغوت را به زبان های عبری و سریانی و حبشی نسبت می دهند . فقیر در بین اسامی خدایان تمدن های منطقه خاورمیانه نظیر سومر و بابل و آکد و فینیقیه و .... به واژه ای برخورد ننمودم تا بتوانم جبت و طاغوت را با آن تطبیق دهم . بنابراین کلمات جبت و طاغوت از نظر فقیر عبرانی و سریانی نمی باشند . اما اگر همانگونه که اکثر محققین گفته اند این دو واژه دارای اصلی حبشی باشند . با توجه به اینکه حبشه تحت تاثیر تمدن باشکوه و الحادی مصر بوده است . پس محتمل است که واژه های جبت و طاغوت با اندک تغییراتی در بین خدایان مصری یافت شوند . در اسامی خدایان مصری , دو خدا هستند که نام آنان شباهت بسیاری به جبت و طاغوت دارد (علی الخصوص جبت ) و آن خدای جب (گب) و تفنوت می باشد . پیشتر گفتیم که خدای رع که خدای خدایان مصری است با استمنا و یا عطسه و تف اندازی «شو» و «تفنوت» را بوجود آورد . شو (مذکر) و تفنوت(مونث) فرزندان رع برادر و خواهر می باشند . در عین حال زن و شوهر نیز می باشند . ّ از ازدواج «شو» (خدای هوا )و «تفنوت»(خدای آب) «جب» یا گب (مذکر ) و «نوت»(مونث) بدنیا آمدند که این دو نیز خواهر و برادر می باشند و زوج یکدیگر هستند . بنابراین تفنوت مادر و جب پسر او می باشد . اما دقت در واژه جب نشان می دهد . که این واژه در اصل مصری خویش گب است زیرا مصریان حرف ج را گ تلفظ می نمایند . گب یا جب خدای زمین است . و این واژه در دوران های بعد بصورت های , گبت , جبت و قبط و اکپت و اجپت egypt و.... استعمال شده است . تمامی این واژه ها که اسامی کشور مصر می باشند . در واقع ریشه در اسطوره های مصری دارند . زیرا جب یا گب در این اسطوره ها به معنای زمین است . به عبارتی دیگر واژه جب یا جبت به معنای 👈زمین مصر 👉 می باشد . در حدیث رسول خدا (ص) نقل شد که عکافه (فال و نوعی پیشگویی با خط کشیدن بر روی زمین ) از مصادیق جبت می باشد . که چنین پیشگویی هایی در مصر باستان توسط کاهنین انجام می شده است . اما باستان شناسان برای واژه تفنوت معنی دقیقی نیافته اند . اما اکثر آنان این واژه را به معنای تف و تف انداختن یا شبنم و رطوبت هوا معنی نموده اند زیرا تفنوت الهه آب می باشد . هر چند که ممکن است واژه طاغوت که اصل آن طغووت بوده با واژه تفنوت , تشابه کامل نداشته باشد . اما اگر به دایره حروف ابتثی نگاه نماییم . حرف «ف» در تفنوت به حرف «غ» در طغووت تبدیل شده است . که در ابتث حرف غ قبل از ف می باشد . و حرف «ن» در تفنوت به حرف «و» در طغووت تبدیل شده است چنانچه در ابتث حرف «و» بعد از حرف «ن» قرار دارد . بنابراین به این شکل می توان حدس زد که تفنوت ممکن است به این شکل به طغووت تبدیل شده باشد . اما این نکته را نیز باید در نظر گرفت که چون کلمه تفنوت به حبشه رفته احتمالا در زبان حبشی به صورتی جدید تغییر یافته و از صورت حبشی این کلمه واژه طغووت ایجاد شده است . بنابراین صورت حبشی این واژه رابط بین صورت مصری تفنوت و.عربی طغووت است . و ما این واژه میانی را در اختیار نداریم . @soltannasir ☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️
@soltannasir (جبت و طاغوت 4) ابتدا چند نکته در مورد جبت و طاغوت : همانگونه که مشاهده نمودید تغییر شکل واژگانی گب و جب (خدای زمین مصر ) به اجپت و اکپت و گبت و جبت و قبط بسیار محتمل است . اما تغییر تفنوت به طغووت با توجه به دایره ابتث بر خلاف قواعد آواشناسی در علم زبان شناسی می باشد . فقیر بیشتر سعی نمودم که از قوانین علم حروف استفاده نمایم و این نظر بر اساس تغییر ابتثی برای خود فقیر نیز راضی کننده نبوده است . 😊 اما همانگونه که گفته شد ما به واژه حبشی که رابط بین تفنوت و طغیوت یا طغووت است دسترسی نداریم . و این نکته را نیز در نظر بگیرید که در میان خدایان تمدن های باستانی جب و تفنوت بیشترین شباهت را به جبت و طاغوت دارند . نکته دیگر اینکه اگر جب و تفنوت همان دو بت جبت و طاغوت باشند . می توان در نظر داشت که اعراب از طریق حبشه با فرهنگ شرک آمیز مصر آشنایی داشته اند . و از فرهنگ مصر تأسی گرفته اند . و شاید اعراب با سمبل ابلیسک نیز در اثر این ارتباطات با مصر و حبشه آشنایی پیدا نموده بودند . و بعد ها در مراسم رمی جمرات سمبل خدای رع (ابلیسک ) به عنوان نماد مهم شرک و شیطان در این مراسم جمرات بنا شده باشد . (داستان جب و تفنوت ) پس از کناره گیری رع و رفتن وی به آسمان در بسیاری از روایات شو (خدای هوا و پسر رع و پدر جب )جانشین وی شد . شو پس از رسیدن به فرمانروایی زمین معابد بسیاری برای خدایان بنا نهاد که همه این معابد روبروی چهار ستون آسمان بنا شده و کاخ او در افق شرق قرار داشت . کاخ شو به نام «حت نب» کاخی استوار و نیایشگاهی نفوذ ناپذیر بود . پسران اپیپ اما که ساکن صحرا بودند به مصر یورش بردند و ویرانی های بسیاری پدید آوردند پسران اپیپ با این همه نتوانستند به معابد و نیایشگاه آسیبی برسانند و سرانجام از خدایان شکست یافتند . پس از این ماجرا شو بیمار و بینایی خود را از دست داد. در کاخ او مشکلات بسیار پدیدار و سرانجام این اختلافات جاری شدن شوربختی بر جهان بود . هم در این زمان بود که جب پسر شو عاشق مادر خود تفنوت و از شیدایی آواره شد . سرانجام اما جب به کاخ پدر بازگشت و زمانی که پدرش به آسمان رفته بود. به مادر خود تجاوز کرد و تاج و تخت پدر را تصاحب نمود . شو نتوانست یا که جرأت نیافت به زمین باز گردد و هم در آن زمان بود که تاریکی و طوفان زمین را پر کرد . پس از تجاوز جب به مادر خود طوفانی بزرگ 9 روز بر زمین نازل شد و پس از 75 روز جب عازم دیدار قلمرو فرمانروایی خویش شد . درشرق با جب از شجاعت بزرگ پدر او سخن رفت و گفته شد که چه گونه شو با قرار دادن مار مقدس یوریس بر تارک خود شهریاری خویش را استوار کرد. پس جب بر آن شد که یوریس را بر تارک خود قرار دهد و وقتی در صندوقی را که یوریس در آن خفته بود گشود یوریس زهر قتال خود را به جانب جب و همراهان وی پرتاب کرد . بسیاری از همراهان جب نابود و جب به تبی سوزان و دردناک گرفتار شد . درد جب را درمان نبود تا خدایان او را گفتند برای درمان خویش عارت رع را بر سر خود بگذارد . پس جب عارت را در صندوقی سنگی نهاد و آن را بر تارک خود قرار داد و تب وی فرو ننشست . چند سال بعد هنگامی که عارت را در دریاچه مقدس نزدیک «حت نب » می شستند عارت دگرگون و به هیأت تمساحی که «سبک» (سویک) نام یافت در آمد و به ژرفای دریاچه فرو رفت . جب بعد از این ماجرا به ساختن معابد و خانه سازی و اسکان و ساختن شهرها و باروها و ایجاد ولایات پرداخت . این اعمال باعث ایجاد نظم و نیکی در جهان بر طبق بینش مصریان شد . جب پس از 1773 سال بر آن شد که از فرمانروایی دوری و شهریاری را به حورس و ست وانهاد . چنین کرد و فرمانروایی قلمرو شمال را به حورس و فرمانروایی قلمرو جنوب را به ست وانهاد . @soltannasir 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
تصویر خدای گب(جب) خدای زمین مصر
تصویر خدای تفنوت دختر خدای رع و مادر خدای گب (جب)
تصویر نمودار خدایان مصر
@soltannasir (درد و دل ) از ابتدای شروع کانال تا کنون با سوالات گوناگونی پیرامون کانال و مطالب آن مواجه بوده ایم . پس از اتمام دروس اربعین که با استقبال نسبی مواجه شد . به طرق مختلف پیغام هایی به فقیر رسید که عده ای طالب دستگیری و دستور برای سیر و سلوک و ملاقات حضوری و یا راهنمایی برای سیر و سلوک می باشند . (اگر به دروس اربعین دقت می شد . در همان دروس گفته شد که استاد کامل مانند کبریت احمر نایاب است . دروس بدین خاطر گفته نشد که عده ای گمان برند که فقیر استاد هستم تا چه برسد به این که گمان برند که استاد کامل می باشم ) فقیر تصمیم گرفتم که پس از اتمام مسئله حج مباحث مختلفی را تحت عنوان درد و دل بگنجانم . که در این سری دروس , مطالب بسیار متنوع و جالبی را خواهیم داشت. یکی از سوالاتی که از ابتدای شروع کانال با آن مواجه هستیم چرا ارتباط با ادمین میسر نیست ? پاسخ : عزیزان ما پیش تر در کانال دیگرمان ارتباط با ادمین را برای مدت کوتاهی برای شما عزیران باز نمودیم . و با مسائل گوناگونی مواجه شدیم . عده ای در مورد مطالب کانال سوالاتی داشتند . عده ای تشکر می نمودند . عده ای دیگر هم پیشنهادات و انتقاداتی داشتند . که از همه این عزیزان تشکر می نماییم . اما این دسته از مخاطبین تعداد اندکی از مراجعه کنندگان به ادمین بودند . سوالات بیشتر مراجعه کنندگان ما در مورد مسائل حاشیه ای بود . که ارتباطی به مطالب نوشته شده در دروس نداشت . شما چند ساله هستید ?نامتان چیست ? چند نفر مجموعه سلطان نصیر را اداره می کنند ?آیا شما به موسسه خاصی وابسته هستید ? هدفتان چیست ? آیا شما اطلاعاتی هستید ? چند وقت هست در کارهایم مشکل ایجاد شده فکر نمی کنید کسی بر علیه من دعا و یا طلسم گرفته باشه ? شما دفینه هم باز می کنید ? میشه دعایی یا طلسمی بدید من بختم باز بشه ? میشه من را صیغه کنید 😳? چکار کنم چشم سومم باز بشه ?من عاشق یه پسری هستم میشه کمکم کنید باهاش ازدواج کنم ? چکار کنم اوضاع مالی و کار و بار من بهتر بشه ? بچه من درس نمی خونه چکار کنم درس بخونه 😳? آیا من موکل دارم ? آیا بنظرتون من استعداد معنوی دارم ? چه شغلی رو انتخاب کنم? و صدها مورد اینچنینی دیگر ... عزیزان ابتدا باید بگویم فقیر استاد نیستم که از کسی دستگیری نمایم استادی مقام بسیار بزرگی است . فقیر دعا نویس و استاد علوم غریبه هم نیستم که مشکلات مردم را حل نمایم . (استادی در علوم غریبه نیز مقام بزرگی است و هر کسی شایستگی ندارد که به عنوان استاد در این وادی نامیده شود ) عزیزان فقیر به عنوان نویسنده مشکلات مردم را درک می نمایم . اما عزیزان کانال سلطان نصیر برای چنین مسائلی باز نشده است . با وجودی که ارتباط با ادمین حق خواننده است . چنین سوالات و درد و دل های غیر مرتبط و وقت گیری , به همراه مشکلات دیگر نظیر هک آیدی ادمین کانال باعث شد که ارتباط با ادمین را در تمامی کانال های خویش ببندیم . ان شاالله اگر سلطان نصیر پابرجا بود در ایام عید نوروز برای مدت کوتاهی ارتباط با ادمین را برای شما عزیزان باز می نماییم @soltannasir 💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
عید سعید غدیر خم عید ولایت و امامت و خلافت و وصایت بر همه شیعیان مبارک باشد @soltannasir
@soltannasir (درد و دل 2) (اروپا) ممکن است با توجه به دروس گذشته این سوال پیش بیاید که شما از انوار جهان اسلام صحبت می نمایید و مسیحیت را ضعیف می دانید پس چرا وضعیت جهان اسلام اینگونه است ? و چرا ما در اروپا احساس آرامش می نماییم ? چرا این نورانیت را ما نمی بینیم 😊?چرا این همه نورانیت خروجی ندارد ? اینها تقریبا سوالات و شبهاتی است که ما این روز ها زیاد با آن مواجه هستیم . اما پاسخ 👇👇👇👇👇👇👇👇 اولا : عزیزان جهان اسلام فقط شهرهای بزرگی نظیر تهران یا استانبول و یا دبی و قاهره نیست . به جای جای میهن پهناورمان سفر نمایید . به مناطق دور افتاده نه شهرهای بزرگ , به شهرهای کوچک استان های خراسان و کردستان و لرستان و ایلام ,و سیستان و آذرباییجان و ..... سفر نمایید صفای مردمان را ببینید . به شرق ترکیه نه شهرهای بزرگ و توریستی غرب ترکیه به افغانستان و شهرهای کوچک آن , و همچنین سایر کشورهای جهان اسلام سفر نمایید . معنویت جهان اسلام خلاصه شده در شهرهای بزرگ و مسئله دار نیست . ثانیا : بسیاری از مشکلاتی که در فرهنگ اجتماعی کشورهای اسلامی وجود دارد . بدین خاطر است که دموکراسی در کشورهای اسلامی بسیار دیرتر از غرب مسیحی وارد شد . ضمن اینکه دخالت های کشور های استعمار گر غربی در در جهان اسلام همواره مانع از رشد فرهنگ اجتماعی دول اسلامی شد . (این داستان مدرنیته و دلایل عقب ماندگی کشورهای اسلامی چه از نظر صنعتی و چه فرهنگی دلایل بسیاری دارد که در این مختصر نمی گنجد ) ثالثا : یکی از مسائلی که ما با آن مواجه هستیم . مسئله حضور موجوداتی نظیر جنیان و دیو ها و شیاطین به طور گسترده در جهان اسلام می باشد . به جرأت می توان گفت که در کل قاره اروپا به اندازه خاک ایران زمین این فرومایگان حضور ندارند . (نقشه جغرافیای حضور جنیان در خاک ایران به طور گسترده بدین صورت است استان های خراسان شمالی و گلستان و مازندران و گیلان و قزوین و زنجان و همدان و اردبیل و آذرباییجان شرقی و غربی و کردستان و کرمانشاه و و ایلام و لرستان و خوزستان اگر دقت نمایید تمامی این مناطق به هم پیوستگی دارند و با دامنه رشته کوه های البرز و زاگرس نسبت دارند . ) حضور گسترده این موجودات در خاک کشورهای اسلامی نقش مهمی در تحریک مردم این کشورها به گناه دارد . نکته جالب این است که این فرومایگان بیشتر سعی می نمایند که مسلمین و اهل شریعت را به گناه تحریک نمایند تا غیر مسلمین را . و در میان مسلمین شیعیان را بیشتر به گناه تحریک می نمایند تا اهل سنت را . عزیزان یکی از نکات جالب و عجیب زندگی جنیان این است که در مناطق فوق العاده سردسیر این موجودات زندگی نمی نمایند . در بعضی مناطق سردسیر کردستان و یا آذرباییجان این موجودات در فصل پاییز به مناطق گرم تر کوچ می نمایند . علت این امر بر فقیر پوشیده است شاید علت آن در خلقت این موجودات از آتش باشد. این یکی از دلایلی است که در مناطق کوهستانی و سردسیر نظیر هیمالیا عرفان قدرتمندی وجود دارد . یا در کشورهای اسکاندیناوی شرایط اجتماعی خوبی وجود دارد . @soltannasir 🎓🎓🎓🎓🎓🎓🎓🎓🎓🎓🎓🎓🎓🎓
@soltannasir (درد و دل 3) (اروپا 2) رابعا : اما دلیل چهارم مشکلات در کشورهای اسلامی , تجمع حجم زیادی از نیروهای منفی و فعالیت گروه ها و انجمن های مخفی (نظیر فراماسونری و ایلومیناتی و سایر ) در این کشورها می باشد. شاید برای عده ای این مسئله عجیب باشد در حالی که مسئله عجیبی نیست . شهرهای استانبول و آنکارا و قاهره و دبی از مهمترین شهرهای خارجی در جهان اسلام هستند که فعالیت ها و انبوه مراسم های شیطانی در آن انجام می شود. و شهرهای تهران و کرج و اصفهان و مشهد و شیراز به ترتیب در داخل خاک کشورمان ایران از مهمترین شهرهایی هستند که مراسم های جادوی سیاه و آیینی و شیطانی در آن انجام می شود . به جرأت می توان گفت حجم مراسم های شیطانی سالیانه ای که هر سال در دی ماه و اسفند ماه به شکل هماهنگ در سرتاسر جهان برگزار می شود . در منطقه خاورمیانه بیشتر از قاره اروپا می باشد . بنابراین ظلمت ناشی از چنین مراسم های گناه آلودی در این کشورها بسیار بیشتر از اروپا می باشد . (کشور آمریکا در این زمینه متفاوت است و رتبه نخست را دارد ) کشور ترکیه و شهر استانبول مرکز فراماسونری در خاورمیانه است . و شهر انطاکیه در ترکیه مرکز قبالای ترکیه می باشد . اما در ایران شهر کرج و باغ های اطراف آن مرکز تجمع فراماسونرها می باشد و شهر اصفهان مرکز قبالایست های کلیمی . اما از نظر حجم انبوه مراسم های شیطانی در چند سال اخیر تهران رتبه نخست را در منطقه خاورمیانه به خود اختصاص داده است . شاید عده ای بگویند که مگر ممکن است در نظام جمهوری اسلامی چنین مسائلی باشد ??? پاسخ : نظام ایران علی رغم همه مشکلات که در داخلش وجود دارد و کم هم نیست تنها کشوری در جهان است که شعار نابودی اسراییل را دارد . تنها کشوری است که عملا با حمایت از حماس و حزب الله لبنان مقابل اسراییل ایستاده است . و اگر روزی مسجد الاقصی توسط یهودیان نابود شود . تنها کشوری که در برابر چنین اقدامی مقابله خواهد نمود ایران خواهد بود . بنابراین طبیعی است که در چنین کشوری که مذهب مردم تشیع است و حکومتش مخالف اسراییل حجم نفوذ دشمن و اجرای مراسم های شیطانی بیش از کشورهای اروپایی باشد . (البته دلایل دیگری نیز دارد که ان شاالله به وقتش گفته خواهد شد ) @soltannasir 👣👣👣👣👣👣👣👣👣👣👣👣👣👣👣
@soltannasir (درد و دل 4) پاسخ به چند سوال 👇👇👇👇👇 سوال :آیا شما وابسته به نهاد خاصی هستید ? پاسخ : خیر ما در سلطان نصیر وابسته به هیچ گروه و نهاد دولتی و موسسه نیمه خصوصی و خصوصی نیستیم . سوال : آیا سلطان نصیر یک تیم می باشد ? پاسخ : سلطان نصیر توسط یک تیم کوچک چهار نفره اداره می شود . که مسولیت ها بین اعضا تقسیم شده است . که مسئولیت این کانال بر عهده فقیر می باشد . سوال منبع بعضی مطالب سلطان نصیر کجاست ? مطالب سلطان نصیر نتیجه چندین سال سلوک علمی و عملی فقیر و خوشه چینی در محضر اساتید مختلف است . (البته اساتید با تعریفی که ارائه شد . نه اینکه هر نارسیده ای مانند فقیر را عده ای استاد می نامند ) اما عده ای به رسم دانشگاهیان از فقیر طلب منبع می نمایند . عزیزان تعدادی منابع هست که در دسترس عامه مردم قرار دارد . کتب چاپی جز این دسته از منابع می باشد . تعدادی کتب به صورت نسخ خطی در کتابخانه های کشور وجود دارد . که امروزه بیشتر این کتب نیز دیجیتالی شده است . (این کتب درگذشته بیشتر در اختیار محققین بوده است و هنوز هم تمام این کتب به شکل دیجیتالی در نیامده است ) اما تعداد بسیاری از کتب خطی وجود دارد که در اختیار عامه مردم نیست . (این بخش همان بخش مهم و حلقه مفقوده است ) بخشی از این کتب در دست علمای ما می باشد و بخشی دیگر در اختیار دراویش ما قرار دارد . عزیزان در نزد آقایان علما اکثرا از علمای علوم غریبه کار ما مجموعه ای از کتب خطی است که اکثر این کتب بسیار بینظیر و نایاب است . برای مثال نسخه منحصر به فرد کتاب جفرخافیه به دست خط مبارک امام صادق (ع) در نزد یکی از علمای علوم غریبه کار قزوین و نسخه منحصر به فرد کیمیا اثر جابربن حیان , که مجموعه درس های امام صادق بوده , در نزد عالم بزرگوار دیگری در قزوین موجود است . 😊 (هر زمان واژه علمای علوم غریبه کار را استفاده می نماییم منظور معممین می باشد و هر زمان که از واژه اساتید علوم غریبه استفاده می نماییم منظور مکلایان می باشد به افرادی که عمامه ندارند قدما مکلا می گویند یعنی کسی که به جای عمامه کلاه بر سر می گذارد ) عزیزان چند هزارجلد کتب و رساله خطی بینظیر در علوم غریبه و عرفان نزد آقایان موجود است . علمایی نظیر شیخ بهایی و میرداماد و میر فندرسکی , خواجه نصیرالدین طوسی و علامه حلی و.....تا معاصرین از علمای شیعه علمایی نظیر شیخ حسنعلی نخودکی , علامه میرجهانی و آیت الله سید موسی زرآبادی و شیخ مجتبی قزوینی و سید ابوالحسن حافظیان و آیت الله سید مهدی قاضی (پسر بزرگوار آیت الله سید علی قاضی )و آیت الله کشمیری و علامه سردار کابلی و سایر آقایان (هزاران نفر دیگر ) همگی در این علوم (غریبه و خفیه و عرفان ) صاحب تالیف بوده اند . منتهی این کتب پس از وفات این بزرگواران در اختیار جامعه قرار نگرفته است . بلکه در اختیار وارثین نسبی یا معنوی آقایان قرار گرفته است . و این وارثین نیز در جایی سخن از وجود این کتب نمی نمایند مگر مجامع خصوصی خویش . نکته : این کتب برخلاف کتب موجود در نزد عامه نسخه هایی بسیار عالی و بدون کم و کاست می باشند . به گونه ای که اگر شخصی با این علوم اندکی آشنایی داشته باشد . با خواندن این نسخه ها می تواند این علوم را یاد بگیرد . و از آنجایی که این علوم نباید بدست هر نااهلی بیفتد . 😉 آقایان از این کتب محافظت می نمایند . نکته 2: علاوه بر کتب , اشیایی نظیر انگشتری و عصا و مهر وتسبیح و ... نیز در نزد آقایان علما موجود است که این اشیای خاص از بزرگان گذشته به آقایان , ارث رسیده است . برای مثال یکی از این آقایان معاصر ما انگشتر خواجه نصیرالدین طوسی را در اختیار دارد . که موکلین نجومی مسخر آن انگشتری می باشند . و ایشان از این موکلین استفاده می نمایند . اما بعضی از آقایان دراویش نیز دارای مجموعه ای از کتب و رسایل خطی هستند . که در هیچ کجا یافت نمی شود . من باب مثال در سلسله خاکسارجلالی ابوترابی بیش از بیست و پنج هزار جلد کتب و رساله خطی وجود دارد . که حدود سیصد جلد آن بسیار بسیار مهم است . در سلسله ذهبیه نیز , کتب خطی بسیاری وجود دارد که در کتابخانه احمدی شیراز که متعلق به ذهبیان است جمع آوری شده است . منتهی کتب خطی مهم ذهبیان در کتابخانه شان موجود نیست . بلکه در اختیار فقرای سلسله قرار دارد . در نزد طوایف اهل حق در کرمانشاهان نیز , کتب و رسایل خطی بسیاری وجود دارد . که مطالب بعضی از این کتب بسیار مهم و قابل تامل است . نکته : علاوه بر آقایان علما دراویش نیز اماناتی خاص مانند انگشتری و تسبیح و تاج و عصا و....از پیران گذشته خویش در اختیار دارند . فقیر و بعضی دیگر از عزیزانم در اثر مراودات با آقایان علما و دراویش موفق به دیدن بعضی از این کتب و رسائل شده ایم . @soltannasir 📖📖📖📖📖📖📖📖📖📖📖
@soltannasir (درد و دل 5 ) (دراویش و علوم غریبه ) یکی از اعتراضاتی که از ابتدای کانال تاکنون با آن مواجه بوده ایم . مسئله تبحر دراویش و سلسله های درویشی در علوم غریبه و خفیه می باشد . تا کنون چندین اعتراض داشته ایم که دراویش علی الخصوص دراویش شیعه علوم غریبه را رد می نمایند .😳 عزیزان این نکته را از فقیر به یادگار داشته باشید . از نظر آقایان علمای حوزوی و دراویش ,مردم عادی عوام الناس می باشند . علوم غریبه و وادی تسخیر و مسخرات و غیره متعلق به آقایان است . شما که عوام الناس هستید نباید وارد این وادی شوید . اکثر این آقایان به شما دروغ می گویند . اما سلاسل فقری معروف شیعه 👇👇👇 1:خاکسارجلالی ابوترابی 2:اهل حق 3: ذهبیه 4: نعمت اللهیه {سلطان علیشاهی (گنابادیه )و مونس علیشاهی (نوربخشی) و صفی علی شاهی } (این شماره های بالا به ترتیب کثرت پیروان نیست ) و سلسله قادریه و نقشبندیه از طرق اهل سنت را ان شاالله از نظر تبحر در علوم غریبه به اختصار بررسی خواهیم نمود. @soltannasir 👽👽👽👽👽👽👽👽👽👽👽👽
@soltannasir (درد و دل 6) (دراویش و علوم غریبه2) (خاکسار و اهل حق ) ابتدا با خاکسار و اهل حق شروع نمودیم زیرا نسبت به سایر سلاسل فقری شیعه در وادی علوم غریبه علی الخصوص وادی تسخیر و مسخرات , تبحر بیشتری دارند . نسبت خرقه خاکساران از طریق سلمان فارسی به حضرت علی (ع) می رسد . از صدر اسلام تا کنون یعنی از زمانی که سلمان فارسی به عنوان نماینده و رئیس مغان ایرانی توسط رسول الله مسلمان شد . کمی بعد خاندان های جنیان تحت تسلط این مغان ایرانی نیز مسلمان و شیعه شدند . و به همراه خاندان های جنیان مسلمان و شیعه که پیشتر توسط رسول الله مسلمان شده بودند . با پیمان نامه هایی تحت تسلط دوده سلمانی ابوترابی در آمدند . تمامی روسای خاندان های جنیان شیعه تحت تسلط سلسله فقری خاکسار جلالی می باشند . اسامی خاندان های جنیان شیعه 👇👇👇 1:خاندان زعیون 2: خاندان زعفریون 3: خاندان مالک 4: خاندان جرجیون 5:خاندان خدام مسکینة ملکه قیطون 6: خاندان سادات جن 7:خاندان سقلابی در سلسله خاکسار به پیر کل سلسله یا سرسلسله , قطارکش می گویند . برخلاف آنچه که تمامی دراویش این سلسله فکر می نمایند . در سلسله خاکسار مانند سایر طرق صوفیه شیعه اجازه نامه جانشینی که توسط قطارکش وقت برای شخصی صادر شود چندان اعتبار ندارد . بلکه قطار کش در این سلسله کسی می باشد که روسای این 7خاندان جن و ... با وی بیعت نمایند . بنابراین قطارکش خاکسار در هر زمان رهبر جنیان شیعه می باشد . نکته : هر خاندان خود به چندین فامیل جن تقسیم می شود و هر فامیل ممکن است از هزار تا صد هزار جن را شامل شود . گاه ممکن است یک استاد مسخر کننده جنیان یک فامیل پنجاه هزار تایی از جنیان شیعه تحت خدمت وی باشند . اما از آنجایی که روسای خاندان تحت تسلط قطار کش خاکسار می باشند . اگر قطار کش خاکسار دستور جهاد در عالم جنیان را بدهد .اعضای آن فامیل جن نیز باید پیروی نمایند . نکته2: چون جنیان علاوه بر قطار کش مرجع تقلید هم دارند . بنابراین در هر زمان در جهان تشیع یک شخص مرجعیت این موجودات را بر عهده دارد . و با آنان مرتبط است . نکته 3: از آنجایی که عده ای از آقایان علما نیز با جنیان شیعه مرتبط هستند . همواره ارتباطاتی بین عده ای از پیران خاکسار و علمای علوم غریبه کار شیعه برقرار بوده است . (ان شاالله این مسئله را در آینده نشان خواهیم داد ) نکته4: سلسله خاکسار در حال حاضر چند سالی است که قطار کش ظاهری ندارد . اکثر پیران بزرگ این سلسله به خوبی می دانند که قطارکش نیستند . (ان شاالله در مورد مسائل فقر خاکسار در آینده در دروس سلاسل تصوف مفصل صحبت خواهیم نمود ) نکته5: ما پیشتر از جریان مغان شیعه و سلمان فارسی گفتیم اکنون شما بدانید که یکی از جریان های پویای مغان شیعه را شما در سلسله خاکسار جلالی میتوانید دنبال نمایید . سوال 1: حال که شما گفتید خاکساران چنین مسائلی را دارند پس ما برویم درویش خاکسار بشویم یا برویم در خانقاهشان رفت و آمد نماییم ? پاسخ : خیر اولا : هر جا که سخن از علوم غریبه علی الخصوص ارتباط با جنیان می باشد . خطرات وجود دارد . ثانیا : هنگامی که شما وارد مجلس خاکساران می شوید . افرادی را می بینید که محاسن بلندی دارند و موهای بلند و سفید و تاج درویشی (دکور درویشی ) و شما ممکن است که فکر نمایید که این شخص آخر درویشی هست , اما هنگامی که با وی سخن بگویید متوجه خواهید شد که یک طبل تو خالی است . (خیلی از بزرگان و پیران این سلسله تاج درویشی و دم و دستگاه ندارند و ساده هستند فقط برای مراسم های خاص استفاده می نمایند ) این دراویش بخش ظاهری آقایان خاکسارها هستند . بخش علوم غریبه کاران و هیئت باطنی خاکساران جدا هستند و در مجالس رسمی معمولا شرکت نمی نمایند . و اگر شرکت نمایند جلب توجه نمی نمایند . (دکور درویشی ندارند ) بسیاری از مشایخ و دراویش این سلسله از مسائل درون سلسله خویش اطلاع درستی ندارند . @soltannasir 💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔
@soltannasir (درد و دل 7) (دراویش و علوم غریبه 3) (خاکسار و اهل حق ) از مسئله وراثت خاکساران در وادی جنیان شیعه سخن گفتیم . و اینکه خاکساران یکی از نحله های مغان شیعه هستند . که روش سلوکیشان از ترکیب آیین های ایران باستان و اسلام بوجود آمده , به همین دلیل نام اصلی این سلسله , دوده سلمانی ابوترابی است . ممکن است شخصی سوال نماید که عرفان و سیر و سلوک چه ربطی به علوم غریبه و جنیان دارد ? پاسخ : درست است عرفان و سیر و سلوک با علوم غریبه و وادی تسخیر و مسخرات دو امر جداگانه است . که می تواند جدای از هم یا در کنار هم باشند . انبیایی به مانند حضرت شیث (ع) و حضرت ادریس (ع) و حضرت داود (ع) و سلیمان (ع) و دانیال (ع) علاوه بر مقام نبوت در علوم غریبه و خفیه تبحری وافر داشته اند . و انبیایی دیگر نظیر حضرت زکریا(ع) و حضرت یحیی (ع) و ..... در این علوم تبحر نداشته اند . اما از آنجایی که دوده خاکسار همانگونه که گفته شد . ترکیبی از آیین مغان و اسلام است . بنابراین همانگونه که در آیین مغان کسی که به مقام پیر مغان می رسد . در علم نجوم و علوم غریبه و وادی تسخیر باید متبحر باشد . در این دوده نیز کسی که به مقام قطارکشی می رسد باید , در این علوم متبحر باشد . زیرا رهبریت جنیان شیعه را بر عهده می گیرد . نکته : وقتی رهبری جنیان شیعه در اختیار این دوده است . پس بخشی از ظرفیت جهان تشیع نیز در آن قرار دارد . نکته 2: ان شاالله در آینده از خاکساران و شیوه سلوکیشان بیشتر خواهیم گفت و نقاط ضعف و قوتشان را منصفانه بررسی خواهیم نمود . اما اهل حق و آیین یارسان , یک مذهب و آیین ترکیبی است . ترکیبی از آیین های ایران باستان نظیر مهر پرستی , زرتشیت و مانویت و اسلام شیعه (عده ای آیین های یهودیت و مسیحیت را نیز در آیین یارسان موثر می دانند . فقیر چنین اعتقادی ندارم اگر شباهتی با مسیحیت هست بیشتر از مانویت تاسی گرفته شده است) اما بعضی از طوایف اهل حق دیو در اختیار دارند . علاوه بر دیو بعضی از طوایف اهل حق طوایفی از جنیان را نیز مسخر دارند (طایفه نه خاندان ) اهل حق عموما متشرع نیستند و حتی بر اساس نظر علما اکثر آنان از دایره اسلام و مسلمانی خارج اند . اما آقایان علما هنگامی که شیعیان را سرشماری می نمایند . اهل حق را به عنوان غلات شیعه محسوب می نمایند . تا به جمعیت شیعیان افزوده شود . از سوی دیگر از دوران امام موسی صدر آقایان علما با نصیری ها که از نظر علما از غلات هستند بر سر اهداف مشترک ارتباط دارند (نصیری ها از یارسان نیستند) اما از نظر فقیر آیین یارسان برای حفظ ظرفیت های ایران باستان (ایزدان زرتشتی ) به نفع جهان اسلام و تشیع ایجاد شده است . بنابراین شاید عقاید اهل حق قابل نقد باشد و دارای اشکال , اما وجود اهل حق برای مسئله ظهور لازم و ضروی است (اهل حق نیز دیدگاه ها و مسائل خاص خود را دارند . که باید منصفانه این دیدگاه نقد و بررسی شود .) @soltannasir 👑👑👑👑👑👑👑👑👑👑👑👑👑👑
@soltannasir (درد و دل 8) (دراویش و علوم غریبه 4) (ذهبیه) یکی از سلاسل صوفیه شیعه سلسله ذهبیه می باشد . که نسبت خرقه شان یا به عبارتی دیگر نسبت ارشاد سلوکیشان از طریق معروف کرخی به سلطان علی بن موسی الرضا (ع) می رسد . به سلسله معروفیه سلسله الذهب می گویند . علت این نام گذاری ریشه در حدیث سلسله الذهب دارد که از امام علی بن موسی الرضا (ع) منقول است . تقریبا اکثر طرق صوفیه نسبت خرقه و ارشاد سلوکیشان شان به سلسله معروفیه می رسد . بنابراین ام السلاسل در تصوف و عرفان اسلامی سلسله معروفیه می باشد . تمامی این سلاسل صوفیه (شیعه و اهل سنت) خود را شاخه اصلی سلسله معروفیه می دانند . و بقیه طرق را طرق فرعی می دانند 😊 ان شاالله در دروس آینده این اختلافات بی معنی را بررسی خواهیم نمود اما سلسله ذهبیه به طور خاص ادامه شاخه کبرویه(پیروان شیخ نجم الدین کبری ) از طرق سلسله معروفیه است . این سلسله در کشور ایران دو شاخه مهم داشته است . 1)سلسله نوربخشیه (ذهبیه ) پیروان سید محمد نوربخش 2)سلسله ذهبیه پیروان امیر عبدالله برزش آبادی هر دو سلسله در ایران پیروانی داشته اند . اما به مرور از فعالیت های نوربخشیه و تعداد پیروانشان کاسته شد . امروزه از نظر کثرت پیروان شاخه ذهبیه احمدیه (پیروان میرزا احمد اردبیلی ملقب به وحید الاولیا ) بیشترین تعداد مریدان را دارند . اما تبحر ذهبیان در علوم غریبه : در کتب و رسایل متاخر سلسله ذهبیه آمده که علاوه بر اجازه نامه جانشینی برای تصدی ریاست و قطبیت این سلسله دانستن انواع طرق علم کیمیا از شرایط قطبیت این سلسله می باشد . بنابراین قطب سلسلا ذهبیه در هر زمان کسی می باشد که علاوه بر داشتن مقام ارشاد در سلوک الی الله , با انواع علم کیمیا نیز آشنایی داشته باشد . نکته : مسئله کیمیاگری اقطاب ذهبیه در بین اهل باطن (سالکان الی الله چه از علمای ربانی شیعه و چه از سلاسل دیگر صوفیه ) بسیار معروف است . نکته 2: بسیاری از علمای علوم غریبه کار شیعه که با علم کیمیا آشنایی دارند . به طریق ظاهری. یا باطنی با ذهبیان ارتباط دارند . نکته 3 : مطمئنا اگر کسی امروزه علم کیمیا داشته باشد چه از اقطاب ذهبیه یا از علمای بزرگ علوم غریبه ما , این توانایی را انکار می نماید . زیرا ممکن است مجبور به همکاری برای طلا سازی شود . 😊 نکته 4 : قطب سابق سلسله ذهبیه جناب دکتر عبدالحمید گنجویان (میر برنا ) از سوی مشایخ و پیروان خویش همواره با لقب سلیمان زمان یاد می شده است . بر اهل خرد پوشیده نیست که ویژگی حضرت سلیمان سلطنت بر شیاطین و جنیان و علوم غریبه بوده است . در نتیجه جناب گنجویان نیز از نظر مشایخ و شاگردانشان در این وادی استاد بوده اند . استاد و دانشمند فقید معاصر محمد خواجوی (محقق) در مقدمه بسیاری از آثار خویش این لقب سلیمان زمان را برای جناب گنجویان بکار برده اند . نظیر 👇👇👇👇👇 { امید از درگاه امیدواران دارم که این کوشش در درگاه صاحب ولایت کلیه که در واقع دفاع از ساحت مقدس او شده و غث از سیمین جدا شده است مقبول افتد و سپس در ساحت صاحب ترجمه _حضرت میر_ و 👈سلیمان زمان👉 پذیرفته آید } (شرح لمعات عراقی امیر عبدالله برزش آبادی صفحه 112} @soltannasir 🔥☀️✨🔥☀️✨🔥☀️✨🔥☀️✨🔥☀️✨
@soltannasir (درد و دل 9) (دراویش و علوم غریبه 5) (ذهبیه 2) دکتر اسد الله خاوری در باب کیمیاگری اقطاب ذهبیه در کتاب ذهبیه چاپ انتشارات دانشگاه تهران صفحه 95 و 96 می نویسد 👇👇👇 { بحث 2 : از وجه تسمیه های نادر و بدیعی که تنها یک مورد دیده شد , اختصاص کیمیاگری به اقطاب ذهبیه می باشد : بحث در کیمیا و آنچه متاخرین اقطاب و مشایخ ذهبیه در این باب نگاشته , بواقع دارا بودند و یا نبودند , خود موضوعی است که از بحث ما خارج است , ولی تا آنجا که مربوط به مطلب فوق می شود برای آنکه سابقه ذهنی حاصل آید , چند نکته ای را بدون نظر نفی و اثبات آنها متذکر می شویم . با توجه به داستانهاییکه درباره بعضی از صوفیه که کیمیاگری داشتند و در تراجم احوال آنان دیده می شود با دقت در داستان (شیخ بهاالدین و پیر پاره دور) که نوشته اند : دست اولی (شیخ بهایی ) و نظر دومی (پیر پاره دور ) کیمیا بوده است . در بین اقطاب ذهبیه مخصوصا در یکی دو قرن اخیر موضوع علم کیمیاگری از لوازم قطبیت تلقی شده است . در صفحه 154 تذکره الاولیا منظوم راز شیرازی (کتابی که به شعر است و اثر ابوالقاسم راز شیرازی قطب 35 ذهبیه می باشد ) در ضمن احوال مشایخ و مریدان معتبر آقا محمد هاشم درویش شیرازی (قطب 33 سلسله ذهبیه ) درباره (سید عالمشه هندی ) آمده است . «پدرش زوجه صدیقه سیده مسش از کرامت بکف زر شده بگفت او چو فقرم به غایت رسید بمن جود شاه ولایت رسید گیاهی باو سید ساجدان نشان داد در خواب کاکسیر دان بهر مس زدی زوجه اش آن گیاه درخشیدی آن مس چو رخسار ماه بفرمود اگر از تو ابر از یافت ترا با رقه مرگ بر جان تافت ز راه محبت بشه گفت او بسال دیگر از جهان رفت او» این ابیات معلوم می دارد (سیده صدیقه ) اکسیرش را به پیر و مرشدش (آقا محمد هاشم ) داده و سال بعد وفات یافته است . توضیح آنکه این داستان با عبارت منثور در کتاب میزان الصواب آمده است . این کیمیا داشتن اقطاب ذهبیه , از مسائل قابل تحقیق و دقت است زیرا علاوه بر چند رساله ایکه در این باب تالیف نمودند , هنوز پیران و سالخوردگان خاندان نگارنده (دکتر اسدالله خاوری )و چه بسا معمرین شیراز اکثرا از طلاهاییکه بصورت گرد (پودر) از سی و ششمین قطب ذهبیه (مرحوم مجد الاشراف) بعنوان عیدی دریافت داشته اند , موجود دارند . نگارنده هم در جوف رساله خطی «عنقائیه» تالیف مرحوم مجد الاشراف متوفی 1331 قمری (که شرح آن در باب معرفی آثار ذهبیه می آید ) چند قطعه از صفحات نازک طلا را دیده و موجود دارد . و در ضمن کتابخانه خانوادگی اجدادم دستگاه قرع و انبیق (دستگاهی شبیه کدو و بالن که برای کیمیاگری استفاده می شود ) و بسته های کوچک و بزرگ از ادویه مختلف مشاهده نموده است . و الله اعلم بحقایق الامور . وجه دیگر : آنکه اولیای این سلسله (ذهبیه) غالبا علم اکسیر داشته اند , چرا که دلائل مبدا و معاد انسانی به طور حس منحصر باخت النبوه می باشد . که اهلش نیک می دانند و برخی هم بعمل مشغول گردیده اند مثل جناب جابربن صوفی تربیت شده حضرت صادق علیه السلام که در رسائل خود فرموده است طلا و نقره در دست ما اسیر است . لهذا بسلسه الذهب شهرت یافته . آنچه از ضمن کتب و رسائل کسانیکه در باب کیمیا گری چیزی نگاشته اند استفاده می شود (اخت النبوة) را به این فن اطلاق نمایند چنانکه مرحوم مجد الاشراف در رساله ایکه بنام (تام الحکمه) نگاشته اند و آنرا دیباچه یکی از تالیفات استاد و پدر خویش میرزا ابوالقاسم راز بنام (قوائم الانوار) قرار داده , درباره فن کیمیاگری که مختص موسی هر عصر که کنایه از قطب ناطق هر زمان می باشد (منظور قطب سلسله ذهبیه است نه صاحب مقام قطبیت کبری حضرت صاحب الامر عجل الله ). } @soltannasir 👑👑👑👑👑👑👑👑👑👑👑👑👑👑
تصویر دستگاه قرع و انبیق که برای کیمیاگری استفاده می شود
@soltannasir (درد و دل 10 ) (دراویش و علوم غریبه 6 ) (نعمت اللهیه ) یکی از طرق سلسله معروفیه در تصوف سلسله نعمت اللهیه می باشد . که نسبت خرقه آنان به سید نورالدین شاه نعمت الله ولی کرمانی می رسد . (ولادت 731 هجری قمری وفات 834 هجری قمری ) سلسله نعمت اللهیه پس از شاه نعمت الله ولی به هندوستان رفت . و در دوران زندیه به دستور رضا علیشاه دکنی سید معصوم علیشاه طریق نعمت اللهیه را وارد ایران نمود . و از آن زمان به بعد این سلسله در ایران گسترش یافت . و توانست رتبه نخست را از نظر کثرت پیروان در میان سلاسل شیعه به خود اختصاص دهد . اما نعمت اللهیه و علوم غریبه :👇👇👇👇👇 در سلسله نعمت اللهیه به مانند خاکسار و اهل حق در ارتباط با جنیان و دیوها و ذهبیه در کیمیاگری , علوم غریبه به عنوان یک جریان پویا و مستمر و سنت سینه به سینه که از نسلی به نسل بعد انتقال داده شود , دیده نمی شود . اما با این حال از آنجایی که نعمت اللهیه صوفی هستند . و علاقه مندی به علوم غریبه علی الخصوص علم جفر و حروف پس از رواج مکتب ابن عربی در میان صوفیان بسیار زیاد بوده است . در میان نعمت اللهیان نیز همواره عده ای با این علوم آشنایی داشته اند . خود جناب شاه نعمت الله ولی در مجموع رسائل خویش که شمار آن از یکصد متجاوز است . (حدود 114 رساله ) تعدادی از رسائل خویش را به موضوع علم حروف به سبک مکتب ابن عربی اختصاص داده است . جناب نورعلیشاه اصفهانی نیز رساله ای به نثر و رساله ای نیز به نظم در باب علم کیمیا دارند . همچنین جناب زین العابدین شیروانی از اقطاب سلسله نعمت اللهیه در کتب خویش علی الخصوص بستان السیاحه , مطالبی در مورد علوم غریبه دارند . که از روی آن می توان به آشنایی ایشان با علوم غریبه پی برد . همچنین جناب نورعلیشاه گنابادی از اقطاب شاخه گنابادیه , رساله ای به نام حکوما در علوم غریبه دارند . دکتر جواد نوربخش در کتاب گلستان جاوید در شرح حال صادقعلیشاه از اقطاب شاخه مونس علیشاهی آورده است 👇👇👇👇 { سید اسماعیل اجاق فرزند آقا سید محمود اجاق از سادات خمین , در کرمانشاه متولد گردید . پدر بزرگوارش مردی صاحبدل و پرهیزکار بود . وی مقدمات علوم را در کرمانشاه از اساتید فن آموخت و در علم اعداد و طلسمات و قواعد جبر , تبحر و استادی کامل داشت . } (گلستان جاوید صفحه 157 ) مشایخی زیادی از شاخه های مختلف سلسله نعمت اللهیه در یکی دو قرن اخیر با علوم غریبه آشنایی داشته اند . که از جمله معروفترین این مشایخ جناب عبدالله دهش (مظفر علی ) شیخ کرمان از شاخه مونس علیشاهی بوده است . که داستان خرق عادات ایشان در وب نیز موجود است . @soltannasir 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
@soltannasir (درد و دل 11) (دراویش و علوم غریبه 7) (قادریه ) سلسله قادریه یکی دیگر از شاخه های سلسله معروفیه می باشد . که نسبت خرقه شان به سید محی الدین عبدالقادر گیلانی ملقب به غوث اعظم می رسد .(تولد 470 ه ق وفات 561 ه ق) طریقه قادریه به شاخه های متعددی تقسیم می شود و این طریقه پرجمعیت ترین طریقه تصوف در جهان اسلام است . تعداد جمعیت قادریه بین 150 تا 250 میلیون نفر تخمین زده می شود . پراکندگی قادریه در جهان اسلام از اندونزی تا مراکش را در بر می گیرد . به غیر از بلاد اسلامی قادریه در قاره اروپا و آمریکا نیز پیروان زیادی دارند . قادریان ذکر را به عنوان روش اصلی سلوکی خویش انتخاب نموده اند . (اذکار قادریان بسیار سنگین است ) علاوه بر اذکار سنگین قادریه به برگزاری حلقه ذکر و سماع مبادرت می ورزند . اما قادریان و علوم غریبه 👇👇👇👇 قادریان دروادی های گوناگون علوم غریبه علی الخصوص در وادی تسخیر و مسخرات بسیار متبحر می باشند . عده ای از طرق قادریه نظیر کسنزانیه سلوک را ارجح می دانند و به علوم غریبه نمی پردازند . (هر چند که بعضی از خلفای این طریق در مناطق کرد نشین در وادی علوم غریبه اساتید قابلی هستند ) اما بعضی از طرق قادریه علوم غریبه کار هستند و به طور گسترده در وادی تسخیر و مسخرات فعالیت می نمایند . این دو دسته سالکین و علوم غریبه کاران در تمام جهان اسلام در بین قادریان وجود دارند . مناطق کرد نشین کشور عزیزمان ایران به همراه کردستان عراق یکی از مهمترین مراکز تجمع قادریه در جهان اسلام می باشد (به اعتقاد فقیر مهمترین محل تجمع ) در هیچ منطقه ای در کشور عزیرمان ایران به اندازه مناطق کرد نشین , استاد در وادی تسخیر و مسخرات وجود ندارد . این اساتید اکثرا از طرق مختلف قادریه می باشند . و به تسخیر خاندان ها و فامیل های جنیان که ساکن مناطق کرد نشین هستند مبادرت می ورزند . علاوه بر جنیان قادریان به تسخیر موکلین روحانی نیز مبادرت می ورزند . یکی از نکات جالب در مورد قادریان این است که آنان بر خلاف علمای علوم غریبه کار و سایر سلاسل درویشی به مریدان مستعد و علاقه مند به علوم غریبه و وادی تسخیرات آموزش می دهند . (در این زمینه دست باز عمل می نمایند ) این گروه از قادریان دریافته اند که داشتن تعداد زیادی افراد قدرتمند به افزایش قدرت سلسله قادریه منجر می شود . در نتیجه با مریدان خویش کار می نمایند تا قدرتمند شوند . اینان معتقدند که هر کدام از مریدان تحت آموزش چه در حین آموزش یا پس از رسیدن به مقام شیخیت خطا نماید . چون جزیی از سلسله قادریه است و دارای قدرت و توانایی روحی در نتیجه وجود وی برای قدرت سلسله قادریه لازم است . در نتیجه در مورد آموزش نسبت به دیگران سخت گیری کمتری دارند . این گروه از مشایخ از آنجایی که خود ریاضت کش هستند و به ختومات و اذکار سنگین مبادرت می ورزند , از قوی شدن سالکین خویش نمی ترسند زیرا می دانند که بعید است مریدان به حد و توان روحی ایشان برسند . در نتیجه با خیال راحت آموزش می دهند . @soltannasir 🌼🌼🌼🌸🌸🌸🌷🌷🌷🌹🌹🌹🌻🌻🌻🌺🌺🌺
@soltannasir (درد و دل 12) (دراویش و علوم غریبه 8) (قادریه 2) قادریان همانگونه که پیشتر گفته شد . قوی ترین سلسله تصوف و گروه معنوی و باطنی در جهان اسلام هستند . نکته 1: کثرت پیروان و اذکار و اوراد سنگین و ریاضت کشی آنان را به قوی ترین قدرت باطنی جهان اسلام مبدل ساخته است . نکته 2: اولیا الله در جهان اسلام اکثرا صوفی سلسله ای نیستند . ادامه 👈قادریان یکی از سلاسل کاملی هستند که هر سه نیروی سفید و خاکستری و سیاه در داخل طریقت آنان وجود دارد . نکته : این مسئله ارتباطی به اصل سلسله قادریه و شیخ عبدالقادر گیلانی ندارد و محصول دوران متاخر است . از نظر تقسیم بندی می توان شاخه هایی که در سلسله قادریه سلوک را ارجح می دانند . نیروی سفید دانست ضمن اینکه دراویش این شاخه ها خرقه سفید می پوشند . نکته : این تقسیم بندی خالی از اشکال نیست زیرا در میان همین دراویش سالک و سفید پوش تعدادی خاکستری هستند . اما قادریانی که در وادی تسخیر و مسخرات استادند را می توان خاکستری دانست . اما سیاه جامگان قادری : 👇👇👇👇👇👇 در ارتفاعات مناطق کرد نشین کشور گروهی از قادریان هستند که خرقه سیاه (به رنگ وجودی و سلوکی خویش ) بر تن می نمایند . این قادریان که تعدادشان زیاد نیست . نحوه زندگی و سلوکشان بسیار عجیب است . آنان به طریق مهرپرستان باستان ریاضات شاق و غیر شرعی را تحمل می نمایند . این گروه از قادریان هر کسی را نیز به شاگردی نمی پذیرند و به مانند مهر پرستان باستان سالک را با امتحانات سختی می آزمایند . طالب تشرف به این گروه از قادریان توسط این دراویش در فصل سرد باید پیراهن را از تن به در آورد . و پشت وی توسط تیغ خراشیده می شود آنگاه تا بازو به شکل عمودی در برف دفن می شود و بین 24 ساعت تا یک هفته باید بتواند در چنین شرایط طاقت فرسایی دوام بیاورد . 😳 (یعنی 24 ساعت تا یک هفته فریضه نماز را ترک نماید ) یکی دیگر از ریاضت هایشان خوابیدن در قبر با گذاشتن سنگ قبر به مدت یک هفته می باشد . و در قبر ها سوراخ هایی تعبیه شده است . که در این هفت روز به طالبین غذاهایی نظیر چند عدد خرما داده می شود . از دیگر ریاضت هایشان در فصل بهار و گرم ایستادن به شکل صلیب است و در هر دست یک کاسه گندم قرار می دهند . و آن قدر در این حالت باید بمانند تا گندم ها سبز شوند . 😳 (بدیهی است که چنین ریاضت های غیر شرعی که با ترک تعمدی نماز همراه می باشد جایگاهی در اسلام ندارد و خود بزرگان طریقه قادریه به شدت نسبت به این سیاه جامگان و طریقه سلوکشان انتقاد می نمایند و آنان را از طریقه قادریه خارج می دانند ) اما این سیاه جامگان در اثر چنین ریاضت هایی توانایی های بسیاری نظیر طی الارض کردن یا سر بریدن و وصل نمودن (بدون استفاده از سیمیا ) و سایر خرق عادات را بدست می آورند . نکته : بر اساس روایات دجال لعین نیز در آخر الزمان توانایی های بسیاری خواهد داشت بنابراین صرف داشتن خرق عادات نشان دهنده عرفان و تقرب به خداوند نیست . نکته 2: بین شاخه های مختلف قادریان در مناطق کرد نشین کشور جنگ های باطنی بسیاری در حال انجام است . نکته 3: سیاه جامگان قادری بخشی از نیروی منفی جهان اسلام را تشکیل می دهند . نکته 4: سیاه جامگان قادری با وجود منفی بودن وجودشان برای جهان اسلام و معادلات باطنی بین اسلام و جهودان لازم است . @soltannasir 💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
@soltannasir (درد و دل 13) (دراویش و علوم غریبه 9) (نقشبندیه ) یکی از طریقت های مهم تصوف در جهان اسلام که از شاخه های سلسله معروفیه می باشد طریقه صوفیان نقشبندیه است. نسبت خرقه نقشبندیان به خواجه بهاالدین محمد نقشبند بخارایی می رسد . (تولد 718 ه ق وفات 791 ه ق ) نقشبندیان علاوه بر انتساب به سلسله معروفیه برای خویش نسبت جعلی دیگری نیز اثبات می نمایند . که ان شاالله در دروس تصوف این نسبت را منصفانه نقد و بررسی خواهیم نمود . نقشبندیه پر جمعیت ترین سلسله صوفیه در جهان اسلام پس از قادریه می باشند . نقشبندیان در سلوک طریق ذکر خفی و مراقبه را انتخاب نموده اند . نقشبندیان بسیار متشرع می باشند . اما نقشبندیه و علوم غریبه 👇👇👇👇👇 کتاب خزینه الاسرار و کشف الاخفا در علوم غریبه موجود است که منسوب به خواجه بهالدین نقشبند بخارایی می باشد . مولانا حسین واعظ کاشفی نیز از مهمترین بزرگان سلسله نقشبندیه است که کتب بسیاری در موضوع علوم غریبه دارد . که از آن جمله می توان به اسرار قاسمی در علوم غریبه و کتاب سبعه کاشفیه شامل هفت رساله در نجوم و مرصد الاسما فی استخراج الاسما , مفاتیح الکنوز در علم کیمیا و رساله در علم اعداد اشاره نمود . همچنین پسر وی مولانا فخرالدین علی صفی صاحب کتاب حرز الامان در موضوع علوم غریبه می باشد . اما اکثر مشایخ و بزرگان نقشبندیه امروزه نیز با علوم غریبه آشنایی دارند . منتهی این بزرگان سلوک الی الله را بر علوم غریبه ترجیح می دهند . نقشبندیان مگر موارد خاص این علوم را به شاگردان آموزش نمی دهند . تعدادی از مشایخ بزرگ نقشبندیه در مناطق کورد نشین ایران و عراق و منطقه خراسان بزرگ و افغانستان خاندان ها و طوایفی و یا فامیل هایی از جنیان را مسخر و یا تحت خدمت خویش دارند . نکته : مولانا محمد عمر سربازی یکی از شخصیت های معاصر نقشبندیه بودند که با علوم غریبه آشنایی داشتند @soltannasir 🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿
@soltannasir (درد و دل 14) (دراویش و علوم غریبه 10) همانگونه که مشاهده نمودید دروایش با علوم غریبه میانه ای ندارند .😉 عزیزان دلایل زیادی برای منع مریدان توسط عده ای از پیران از علوم غریبه وجود دارد . 1: اعتقاد واقعی به این مسئله که علوم غریبه با سلوک راه عرفان ارتباطی ندارد و ممکن است باعث انحراف سالکین شود . یکی از پیران واقطاب سلاسل شیعه در عصر حاضر در این اعتقاد راسخ بودند . و در ظاهر و در باطن در منع سالکین از علوم غریبه صادق بودند . 2: جلوگیری از برملا شدن حقیقت و مقام آقایان 👇👇👇👇👇👇 این یکی از مهمترین دلایل منع کسانی است که خود علوم غریبه کار کرده اند و در بعضی قسمت های این علوم استادند اما دیگران را منع می نمایند . زیرا ممکن است جایگاهشان فرو بریزد . مثال : درویش یکی از سلاسل تعریف می نمود که به همراه دو تن از دوستانش در خانقاه نزد پیرشان حاضر بودند و پیرشان از اتاق شخصی خویش در خانقاه بیرون نمی آمد . روزی در محضر ایشان (پیر )حاضر بودیم تلفن به صدا در آمد فقرای یکی از شهرها پای خط بود که به ایشان می گوید : حضرت آقا را سوار اتوبوس کردیم و ایشان فلان زمان به آنجا می رسد . هنگامی که پای تلفن این راشنیده حضرت آقا که روبروی ایشان بوده , دستش را بر روی بینی می گذارد و می گوید هیس ! و پس از پایان مکالمه تلفنی پیر مربوطه رو به سوی ایشان می نماید . و می گوید از این قضیه با کسی سخن نگویید . عزیزان این ماجرا دروغ نیست . درویش مربوطه پس از وفات پیرش این داستان را در محافل خصوصی نقل می نمود . با این منظور که این پیر محترم توانایی این را داشته که در یک زمان در چند نقطه حضور داشته باشد . این درویش محترم اطلاع نداشته , پیرش که در شهر مربوطه نزد فقرا بوده پیر واقعی بوده . و حضرت آقای حاضر در خانقاه موکل ایشان بوده که خود را به شکل ایشان در آورده بود 😊 مریدان نباید علوم غریبه بدانند . تا مشخص نشود که چه کسی آقاست و چه کسی غیر آقا😉 از آقایان سوال می شود , موکل آقایان در گوششان پاسخ می گوید . مریدان باید فکر نمایند که حضرات آگاهی و علم فوق العاده ای دارند . جنیان فرومایه و موکلان از اوضاع و اعمال مریدان به آقایان خبر می دهند . و آقایان نکات لازم را به مریدان گوشزد می نمایند . مریدان فکر می نمایند که آقا به تمام اعمالی که ما در 24 ساعت شبانه روز انجام می دهیم آگاه است . تا زمانی که مریدان این موجودات را مشاهده ننمایند . توانایی درستی برای تشخیص قابلیت های پیران ندارند . بنابراین برای این آقایان بهتر است که مریدان هرگز علوم غریبه ندانند . @soltannasir 🌫🌫🌫🌫🌫🌫🌫🌫🌫🌫🌫🌫🌫🌫