eitaa logo
سلطان نصیر
2.7هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
421 ویدیو
243 فایل
موضوع کانال: ادیان و عرفان و اسطوره و علوم غریبه و خفیه و ماوراء و نجوم و دشمن شناسی با رویکرد آخرالزمانی و مسئله ظهور حضرت صاحب الامر عجل اللّه آدرس جیمیل ما : 👇 @gmail.com" rel="nofollow" target="_blank">Soltan313nasir@gmail.com کپی بدون ذکر منبع مجاز نیست
مشاهده در ایتا
دانلود
تصاویر کارت های تاروت با آرایش ویژه آن @soltannasir
تصاویر کارت های تاروت که در بازار ایران رایج است . @soltannasir
تصاویر کارت های تاروت با اندکی تفاوت با کارت های رایج @soltannasir
@soltannasir {درد و دل 88 } {سوءاستفاده دشمنان از قوانین معنوی11} {کارت های تاروت 3 } ادامه از کتاب تاریخ جادوگری ..👇👇 { ...و یا آنکه دو کوزه را که در اصل همانند به نظر می رسند ، طوری بنمایاند که جنس آنها از دو فلز مختلف دیده شود : یکی از طلا و دیگری از نقره . رنگهای اصلی که شفاف و درخشان هستند جای خود را به کمرنگ ساخارینی ، رنگ صورتی مایل به زرد ، اخرای کمرنگ ، آبی گچی و سبز خزه ای داده است . دست کم دو تن از خبرگان این فن در قرن نوزدهم ، یعنی گویتا و پاپوس ،هوادار تاروتی بودند که ویرث آن را دستکاری کرده بوده و آن را در آثار خود نیز آورده است . ورقهای ویرث به جای اعداد رومی سنتی (...I II III VI ) با اعداد انگلیسی (که اصل آنها عربی است ) یعنی (...1 2 3 ) و الفبای عبری که مقدار عددی آن با رقم ورق مطابقت داشته شماره گزاری شده اند . ژرار انکاس (Gerard Encausse ) (1917_1865) با نام میتعار پاپوس واجب دانسته که کتابش را با مقدمه ای در باره کابالا آغاز کند . استانیسلاس دوگویتا در رساله ای مفصل درباره علوم خفیه به نام «مار سفر پیدایش » (Serpent of Genesis) کار خود را بر حسب اعداد کابالیستی ونگاره های تاروت تنظیم کرده است . بخش چهاردهم کتاب که « اعتدال » نام دارد ، با تصویر ورق چهاردهم تاروت «اعتدال » مزین شده است . طرح روی این ورق گویا قریحه سرشار دستیار او اوزوالد ویرث است . آلفونس لویی کنستان (Alphonse Louis Constant) یا به عبارت دیگر الیفاس لوی (Eliphas Levi ) (1816_1875) نیز تفسیرات و تعبیرات کابالایی تاروت را پذیرفته و در کتاب رنگی خود درباره جادوی آیینی برای شماره گزاری فصلهای کتاب از حروف عبری و اعداد انگلیسی (به جای اعداد رومی ) استفاده کرده است . در قرن بیستم شگفتی های دیگری به ورقهای تاروت افزوده شد .خانم جان کینگ ون ونسلر (Mrs.John King Van Rensselaer ) در سال 1911 کتابی درباره « ورقهای پیشگویی ، آموزشی و بازی » منتشر کرد و قسمت عمده آن را به راه شاهانه (A_Rosh) اختصاص داد . خانم جان کینگ تأکید می کند که تحوتی مصری ، هرمس یونانی و نبوی بابلی هر سه خصوصیاتی یکسان دارند که در نوعی الوهیت تلفیقی وحدت یافته و به این ترتیب تاروت وقف هر سه آنها شده است . خانم ون رنسلر می گوید که منشأ فال تاروت از نوعی تفأل است که در میان مصریان ، یونانی ها و بابلی ها مرسوم بوده و با چوب یا لوحه و نیز از آینده خبر می گرفته اند . در مصر باستان نگاره هایی که اکنون در تصاویر تاروت دیده می شوند ، بر چهار دیوار تالار معبد نقاشی شده بود ، و کاهن چوبها را می چرخاند و پرتاب می کرد . « چوبها طبعا به یکی از تصاویر روی دیوار اشاره می کردند و از آنجا که این تصاویر نمایانگر تقریبا تمام حوادث زندگی و دستور و حکم خدایان بود ، کاهنان آن را تعبیر کرده به این طریق ثابت می نمودند که تحوتی خدای (گفتار ) است ...» چهار صورت ورقهای خال یعنی شاه و ملکه ، شهسوار و سرباز را می توان با علائمی که روی چوبهای تفأل معبد حک می شد ، مربوط دانست . نمادهای روی چوبها هم پدر ، مادر ، اولاد و خدمتکاران را نشان می داد یعنی کسانی که فال گیرنده می خواست از وحی خدایان درباره آنها آگاهی یابد . خانم ون رنسلر چنین نتیجه می گیرد که کاهنان در هنگام زوال معابد و یا در زمانی که کاهنان مورد آزار و تعقیب قرار گرفته اند ، از معابد گریخته و در عین حال تصاویر دیوارها را هم مخفیانه به صورت ورقهای تاروت همراه خود برده اند تا وحی خدایان را از طریق این ورقها به معتقدین ابلاغ نمایند . کاهنان از مصر و از طریق جاده معروف ذرت بین اسکندریه و بیائه در نزدیکی ناپل به ایتالیا رسیده اند . دست اندرکاران تاروت به هر قیمتی ، حتی با حقنه استدلالشان ، می خواستند این فال را به فنون پیشگویی باستان ربط دهند . وبا این باور که اصل و نسب اصیل به آن عزت و احترام خواهد داد ، خواسته خود را منطقی می دانستند . به نظر ما چنین تمایلاتی کاملا بی جهت و غیر ضروری است . ورقهای تاروت چه با نیاکان اصیل و مشهور و چه بدون آن توانسته است توجه بسیاری را به خود جلب نماید و هنوز هم هستند کسانی که شیفته این ورقها هستند و از تاریخچه فرضی آن خبر ندارند . بیست و دو ورق حکم ، «انسان » نامیده شده اند و مربوط به آرزوها و بیم و امید بشر به دانش و فعالیت او ، و به نیکی و بدی و خصوصیات فیزیکی او . تمام عالم برای انسان می جوشد ، جز دو ورق که در آن از انسان خبری نیست : یکی ورق شماره X(10) چرخ اقبال که حیوانات کاریکاتور انسان شده اند و دیگر ورق XVIII شماره هجده (ماه) که یک سگ و گرگ رو به ماه زوزه می کشند و جای اختر شماران قرن شانزدهم را گرفته اند ، اینها هم کاریکاتور آدمها هستند . ...} ادامه دارد ... @soltannasir 🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴
تصویر نوع دیگری از کارت های تاروت که کارت های آن که علی الظاهر برای سیاه پوستان و آفریقایی ها طراحی شده است @soltannasir
@soltannasir { درد و دل 89 } { سوءاستفاده دشمنان از قوانین معنوی 12} {کارت های تاروت 4} ادامه از کتاب تاریخ جادوگری 👇👇 { ...اینها هم کاریکاتور آدم ها هستند . با این کیفیت ورقهای تاروت به نگاره های دیگر رشته های هنری مثل نقاشی ها ، تندیسها و پنجره های پر نقش و نگار کلیساها که در آنها نیز اندیشه ها در هیئت انسان ابراز می شوند ، شباهت دارند ; با این تفاوت که عالم آنها ، عالم بالاست در حالی که جهان تاروت همین جا در پایین است . ورقهای حکم ،توانایی ها و فضیلتهای مربوط به انسان را می نمایانند ، اما کلیسا تجسم رابطه انسان با عالم علوی است . معهذا هر دو به یک نحو فکر انسان را تحت تاثیر قرار می دهند . هردو ممد ذهن و هوش افزایند ، در هر دو چنان اندیشه وسیعی نهفته است که اگر نوشته شوند چندین جلد کتاب قطور را پر می کنند . با سواد و بی سواد به یکسان می توانند آن را «بخوانند » چون برای هر دو آنها در نظر گرفته شده . قرون وسطی متوجه تکنیکهایی بود که از طریق آنها به بشر توانایی به خاطر سپردن و قیاس چنین اندیشه هایی را بدهد . و با همین انگیزه رامون لول کتاب «هنر حافظه » (Ars Memoria ) را نوشت . و در نتیجه همین تمایلات در سال 1470 کتاب( Ars Memorandi )با حروف درشت قدیمی به چاپ رسید . مولف کتاب با کوشش و زحمت بسیار متون اناجیل چهارگانه را به صورت عینی و ذات درآورده است . او برای هر انجیل نقشی آفریده : فرشته ، گاو نر ، شیر و عقاب که هر یک نشان خاص یکی از مبشرین یعنی ، متی ، مرقس ، لوقا و یوحنا هستند . سپس به این نشانه ها چیزها و اشیایی افزوده که القا کننده داستانهای همان انجیل است . انسان با دیدن تصاویر کتاب (Ars Memorandi ) با همه نشانه ها و تمثیلاتی که دارد ، بی اختیار داستانهای انجیل را به خاطر می آورد . شاید برای ما حافظه دیداری مایه حیرت باشد ، اما در زمانی که عده کمی خواندن و نوشتن می دانستند و تصاویر ، نقش نوشته ها را بر عهده داشتند این امر زیاد هم غیر عادی نبوده است. ورقهای تاروت در ویژگی تمدد ذهن به نگاره های کتاب (Ars Memorandi ) شباهت دارند و اگر این روایت را بپذیریم که تمام جزئیات و تفصیلات ورقهای تاروت با تزئینات و اجزای تکمیلی و رنگ و غیره همه نمادین اند ، پس ورقها محتوی تعداد زیادی عناصر به یاد ماندنی خواهند بود . اما پرسش این است که دقیقا چه چیزی را باید بخاطر سپرد ? تفاوت مهم ورقهای تاروت با تصاویر به یادماندنی (Ars mrmorandi ) در این است که اینها به داستانهای آشنای انجیل اشاره می کنند ، در حالی که تاروت مقداری معما در برابرمان می گستراند . راه شاهانه ما را به حصاری می رساند که در آنجا با شعور ناخودآگاه خویش مواجه ایم . تاروت هم ژنراتور است و هم باتری ، زیرا از یک سو باعث اندیشه است و از سویی پروراننده این اندیشه . با نگاه کردن به ورقهای تاروت و بررسی آن ، تصاویر تجارب ذهنی و روانی خودمان در برابر ما مجسم می شود ، یعنی با رجعت به این تصاویر آنها را به خاطر می آوریم ، در حالی که اگر به کمک چنین وسیله ای نبود « همه آنها در خلأ باقی می ماندند » . تاروت برای ما عالمی مستقل بوجود می آورد که روان ما در آن فعال شده برای تأمل و خلسه رها می گردد . گرچه تصاویر تاروت ثابت و کلیشه ای است اما چیزی که القا می کند سیال و پرتغییر است ، که نه نظریه خاصی را بیان می کند (فقیر با این نظر مخالفم ) و نه در پی آن است که ما را به مکتب و اصول از پیش تعیین شده ای برساند ، بلکه بر عکس ما را از چنین قیودی رها می سازد . این رهایی گرچه به قول دانشمندان امروزی ممکن است اثر روان درمانی داشته باشد ، اما مهم تر آن است که توانایی فکری ما را که عرف و رسوم قرار دادی و جریانات عادی روزمره را واپس زده است ، آزاد می نماید . تصاویر تاروت نیروی خلاقه ای را بر می انگیزانند که در هنرمند وجود دارد ، آنها همان «شعر همگانی » اند که اصل مسلم «سورئالیسم » است . کلیدی که برای تفأل با تاروت وجود ندارد و تعداد تعبیرات و تفسیرات ورقهای آن به تعداد کسانی است که با آن سر و کار دارند . چنانکه قبلا گفته ایم ، باز هم تکرار می کنیم که در تفأل با ورقهای تاروت هیچ تئوری یا نظریه و اصول خاصی دخالت ندارد ، بلکه این کار از طریق قریحه طبیعی انجام می گیرد که در خاص عام یکسان وجود دارد . مغهای(جادوگران )قرن نوزدهم در صدد یافتن مکتبی سری برای تاروت بودند و آرزوی آنها پیدا کردن چیزی شبیه اصول عقاید هرمسی بود . شاید این آرمان به عنوان واکنشی در برابر کوته نظری و کم مایگی و خوش بینی افراطی هم عصرانشان محق جلوه کند ، ولی جزم انعطاف ناپذیرشان تا حدی به اصطلاح «آنتی تاروتی » و فاقد خوی پسندیده بعضی از ورقهای تاروت مثل طنز و گوشه کنایه است . ... } ادامه دارد... @soltannasir 🃏🎴🀄️🃏🎴🀄️🃏🎴🀄️🃏🎴
کارت های تاروت اسطوره های شمال(اسکاندیناوی ) @soltannasir
@soltannasir { درد و دل 90 } { سوءاستفاده دشمنان از قوانین معنوی 13} { کارت های تاروت 5 } ادامه از کتاب تاریخ جادوگری 👇👇👇 { ...آنها چنان قدرت نبوغی برای آنچه که خود آن را حقیقت می پندارند قائل اند که تحمل حتی یک کلمه مخالف را ندارند . آنچه را ما یک نشان و خصیصه دیرپای بشری توصیف می کنیم ، آنها اسرار والایی می دانند که از دانایان قدیم به ارث برده اند . اما اگر داشتن تعصب در مورد تاروت خطاست ، ایجاد تغییرات و یا «تصحیح » تصاویر آن هم که نمونه هایی بارز از زمانهای بسیار دورند ، خود اشتباه دیگری است . ورقهای زیبای حکم تاروت از جای خاصی بر نخاسته اند و این دقیقا یکی از جاذبه های آنهاست . اکنون اصلاح آنها به این نیت که با تمدنی محو شده در خور گردند ، به مفهوم نابودی ارزش دائمی و پایدار آنها خواهد بود . کسانی که قرنها همین تصاویر را پذیرفته اند و هنوز هم در آنها به شگفتی هایی دست می یابند ، هرگز چنین «تصحیحاتی » را طالب نبوده اند . تاروت هم مانند علم احکام نجوم شیوه ای برای پیشگویی آینده و خوی باطنی انسانهاست . با این تفاوت که تاروت جنبه علمی احکام نجوم را ندارد . آنهایی که فال ورق می گیرند می گویند با علم ریاضی نمی توان آینده را کاوش نمود ، این اختر شمارانند که می خواهند با محاسبات و انتزاعات به نظام عالم پی برند . آنها همچون سگان به ماه بی تفاوت و خونسرد رو می کنند و زوزه می کشند . اما کسانی با تاروت پیشگویی می کنند ، آینده را با کشف و شهود و با تصاویر پیشگویانه ای که از قعر ذهن ناخودآگاه بیرون کشیده شده اند ، آشکارا می سازند . کار این ورق بینان وجوه اشتراک زیادی با فلسفه هرمسی ندارد ، زیرا در واقع جنبه اجتماعی این دو ، صد و هشتاد درجه با هم مغایر است . صنعت هرمسی ،استاد کیمیاگر را منزوی می کند ، در حالی که تاروت یک وسیله ارتباطی است . استاد هرمسی فقط نگران مقتضیات و بهبود کار خویش است ، اما مشغله فکری تاروت بین دلواپسی ها و ناراحتی صاحب فال است و بس . استاد هرمسی به همان نسبت که در کار خود به مقالات (احتمالا مقامات ) بالاتری دست می یابد ، همانقدر هم نسبت به حوادث زندگی بی اعتنا می شود ، اما استاد تاروت می خواهد بداند در اینجا ، در پایین چه اتفاقی خواهد افتاد ، نیروهای فوق طبیعی بر انسان چگونه عمل خواهند کرد . او علاقه مند به عالم خاکی است و ریشه در زمین دارد .} (کتاب تاریخ جادوگری صفحات 617 الی 630 ترجمه دکتر ایرج گلسرخی چاپ انتشارت علمی ) نکته : عزیزان کتاب تاریخ جادوگری با وجود آنکه از تاریخ چاپ آن نزدیک به هفتاد سال می گذرد .(1948) کتاب بسیار بینظیر و حاوی اطلاعات بسیار ارزنده ای در حیطه تاریخ جادوگری بخصوص دوران قرون وسطی در اروپا می باشد . متاسفانه این کتاب چند سالی است که ممنوع الچاپ می باشد . و عزیزان می توانند این کتاب را بصورت چاپ زیرزمینی از دست فروش های خیابان انقلاب تهیه نمایند . خواندن این کتاب برای عزیزانی که در وادی دشمن شناسی فعالیت می نمایند بسیار ضروری است . نکته 2 : عزیزانی که به مطالعه در باب تاروت و تلفیق آن با قبالای یهودی و مسیحی علاقه مند هستند . می توانند به کتاب هایی نظیر «تحوت» و « ثورا » مراجعه نمایند . نکته 3 : ان شاءالله در ادامه دروس فال تاروت را با نظراتی که پیشتر در باب عالم مثال گفته شد بررسی خواهیم نمود . @soltannasir ♠️♣️♥️♦️♠️♣️♥️♦️♠️♣️♥️♦️
فایل پی دی اف کتاب تحوت 👆👆👆 @soltannasir
@soltannasir { درد و دل 91 } { سوءاستفاده دشمنان از قوانین معنوی14} { کارت های تاروت 6} { اسامی کارت های تاروت به ترتیب } 1: مغ ، جادوگر ، شعبده باز : معادل حرف א (آلف ) در ادبیات عبرانی که ارزش عددی آن «1» است . 2: مادر روحانی (پاپس ) : حرف آن «ב» (بیت) یا «ب» با ارزش عددی «2» است 3: شاهبانو (امپراطیس) : (ג) (گیمل ) (3) 4: شاه (امپراطور ): (ד) (دالت ) (4) 5: پاپ : (ה) (هه) (5) 6: عشاق : (ו) (واو ) (6) 7: ارابه : (ז) (زین ) (7) 8: عدالت : (ח) (حت یا خت ) (8) 9:زاهد ، درویش : (ט) (طت ) 10: چرخ اقبال (سرنوشت ) : (י) ( یود ) (10) 11: نیرو (قدرت ) : (כ) (کاف ) (در ابجد وضعی 11 در ابجد کبیر 20) 12: به دار آویخته : (ל) (لامد ) ( در ابجد وضعی 12 در ابجد کبیر « ارزش عددی » 30) 13 : مرگ : (מ) (میم ) (در ابجد وضعی 13 در ابجد کبیر 40) 14: اعتدال : (נ) (نون ) ( در ابجد وضعی 14 در ابجد کبیر 50) 15: شیطن : (ס) (سامخ ) (در ابجد وضعی 15 در ابجد کبیر 60 ) 16: برج : (ע) (عین ) ( در ابجد وضعی 16 در ابجد کبیر 70) 17: ستاره : (פ) ( په ، فه ) ( در ابجد وضعی 17 در ابجد کبیر 80) 18 : ماه : (ץ) (صدی ) ( در ابجد وضعی 18 در ابجد کبیر 90 ) 19: خورشید : ( ק) (قوف ) ( در ابجد وضعی 19 در ابجد کبیر 100) 20: رستاخیز (داوری ، قیامت ) :(ר) (رش ) ( در ابجد وضعی 20 در ابجد کبیر 200) 21: جهان : ( ש) (شین ) ( در ابجد وضعی 21 در ابجد کبیر 300) 22 : ابله (دلقک ، دیوانه ، شیدا ) : (ת) (تاو) ( در ابجد وضعی 22 اما عده ای عدد آن را صفر در نظر می گیرند و در ابجد کبیر 400 است ) نکته : در کتاب ثورا کارت ابله کارت شماره 21 است و کارت جهان کارت شماره 22 می باشد . همچنین در تاروت چهار سری کارت 14 تایی وجود دارد . که قبالیست ها آن را با چهار عنصر مرتبط می دانند . 1: چوب (آتش ) 2: شمسیر (باد) 3: جام (آب ) 4: سکه(خاک ) نکته 2 : 1: چوب از جنس زمین محسوب می شود . سمبل آتش دانسته می شود . زیرا با سوختن چوب آتش ایجاد می شود . 2: شمشیر تیغه آن فلزی و دسته آن نیز معمولا چوبی است . هر دو از جنس زمین هستند اما بدان علت که با چرخاندن شمشیر هوا شکافته می شود. عنصر آن را باد می دانند . 3: جام نیز فلزی است و از جنس زمین می باشد بدان علت که مایعات و نوشیدنی های مختلف در آن ریخته می شود . جنس جام را آب در نظر گرفتند . 4 : سکه نیز که طبعا فلزی است با این تقسیم بندی متعلق به زمین می شود . نکته 3 : دقت نمایید که تعداد کل ورقهای تاروت 78 کارت است . همانگونه که پیشتر گفتیم عدد 78 اگر با رسم الخط عربی نوشته شود . عدد گونیا پرگار ماسونی است . که این عدد برای ماسون ها مقدس می باشد . (البته برای ما مسلمین نیز مقدس است ) سازندگان تاروت ، برای آنکه عدد 78 (تعداد کارت ها ) را با اعداد مقدس خویش تقسیم بندی نمایند . 22 کارت تاروت را ، به عنوان کارت های اصلی تقسیم بندی نمودند . که عدد آن با 22 حرف الفبای عبرانی برابر است . با کسر عدد 22 از 78 ما به عدد 56 می رسیم . آنان این عدد بزرگ را نیز با تقسیم به چهار (بر اساس چهار عنصر ) به کد عددی 14 رساندند . که عدد نام דוד (داوید یا همان داود ) به زبان عبری می باشد . و این عدد 14 برای ماسون ها مقدس است . ( البته برای ما شیعیان نیز مقدس است ) نکته 4 : واژه تاروت عکس واژه (عربی) تورات می باشد . (یعنی اگر تورات را از انتها بخوانیم تاروت می شود ) نام تورات در زبان عبری«תורה» (توراه ) است . که «ה» تانیث در انتهای این واژه در ادبیات عربی تبدیل به «ة» تانيث شده است . به همین دلیل خاخام های یهودی در اسرائیل واژه تاروت را به شکل (טארוט) طاروط می نویسند . نکته 5 : بین سه دسته ، خاخام های یهودی و قبالیست های یهودی و قبالیست های اروپایی (مسیحی و به تعداد اندک یهودی ) در عین توافق بر سر آرمان های صهیونیست جهانی اختلافاتی در عقاید وجود دارد . @soltannasir 🎴🎴🎴🀄️🀄️🀄️🎴🀄️🀄️🎴🀄️🎴🀄️🎴
تصویر گونیا پرگار که از نشانه های فراماسون ها می باشد و شبیه عدد 78 یا 87 با رسم الخط فارسی و عربی است
@soltannasir { درد و دل 92} { سوءاستفاده دشمن از قوانین معنوی 15} { کارت های تاروت 7 } مقاله نویسنده کتاب تاریخ جادوگری در باب استفاده از کارت های تاروت آورده شد . نویسنده این مقاله ارزشمند بیشتر از جنبه روانشناسی معنوی فال با ورق های تاروت را تحلیل نموده است . نویسنده مقاله به درستی نسبت به تاریخ تاروت و نسبت آن به مصر باستان با تردید نگریسته است . آنچه مسلم است هیچ مدرکی دال بر اینکه تاروت به شکل کنونی آن ، ریشه در مصر باستان دارد وجود ندارد . بلکه به عکس آنچه طرفداران تاروت ادعا می نمایند . اشکال ورقهای تاروت ریشه در فرهنگ اروپایی دارد . با توجه به شواهد و قراین می توان حدس زد که کارت های تاروت در اروپا برای اولین بار توسط شوالیه های معبد (پایه گذران فراماسونری جهانی ) و یا وابستگان به اندیشه شوالیه های معبد ایجاد شده است . وجود کارت های شوالیه( شوالیه چوبدست ، شمشیر ، جام ، سکه) در مجموعه کارت های فرعی ، و یا کارت های جام که یادآور داستان جام مقدس است . که شوالیه های معبد و پس از آن فراماسونر ها سالهاست که دنبال جام مقدس می باشند . و یا کارت شمشیر که سلاح شوالیه هاست در مجموعه کارت های فرعی موید این نظر می باشد . همچنین اینکه تعداد کارت ها در تاروت 78 ( عدد مقدس فراماسونر ها ) است . و کارت های اصلی تاروت 22 عدد است که معادل تعداد حروف الفبای عبرانی است . و کارت های فرعی نیز هر دسته تعداد آن 14 بود که ابجد اسم داوید דוד نیز 14 بود . همه و همه نشان می دهد که بازی تاروت توسط معتقدین به فرهنگ مسیحیی یهودی و در واقع به وسیله قبالیست های مسیحی ( اروپایی) ایجاد شده است . تصاویر کارت های تاروت به ظن فقیر توسط افرادی طراحی شده که با عالم مکاشفات مثالی ارتباط داشته اند . و می توان گفت که چون ورقهای تاروت مصور است . تصاویر آن جذاب و مرموز و ناشناخته است . شاید بخشی از این تصاویر از دل همین مکاشفات مثالی بیرون آمده باشد . {نکته : مکاشفات مثالی دلیل بر حقانیت یک مسئله ندارد . بلکه به فرموده شیخ اکبر محمد محی الدین ابن عربی ، هر کسی از میوه درخت استعداد خویش دریافت می نماید . و به واقع به هر بخشی از عالم مثال متصل شوی از همان بخش کشف بر تو عارض شود . (این فقرات نیاز به توضیح بیشتر دارد که ان شاءالله در آینده بدان خواهیم پرداخت .) } حال عزیزان توجه نمایند که از فال گیری با کارت های تاروت نیز مانند هر عمل دیگری تصویری در عالم مثال ایجاد می شود . تاروت از همان ابتدا توسط قبالیست های مسیحی (و یا معتقدین به اعتقادات مشابه آنان ) شکل گرفته است . پس یعنی از همان ابتدا نیرویی که صور مثالی کارت های تاروت را ایجاد و سپس پشتییانی و تقویت نموده است توسط قبالیست های مسیحی و جادوگران اروپایی ایجاد شده است . هنگامی که صورت مثالی_ ورق های تاروت و عمل فال گیری با تاروت_ در عالم مثال به پایداری و ثبات در طی چندین قرن رسید . در قرن اخیر قبالیست های مسیحی که بیشترشان در انجمن های مخفی عضو هستند . فال گیری با ورق های تاروت را در جهان ترویج نمودند. همانگونه که بسیاری دیگر از اعتقادات خویش را از طریق رسانه ها آشکارا یا پنهانی ترویج نمودند . آنان دیگر از اینکه نیروی صورت مثالی تاروت تغییر نماید ترسی نداشتند . زیرا هم صورت مثالی به پایداری کامل رسیده بود .و هم جهانیان را به سمت و سوی عقاید خویش هدایت می نمودند . بنابراین فال گیری با تاروت در جهان ترویج شد . تا از نیروی فکر میلیون ها نفر از نفوس بشری برای تقویت صورت مثالی کارت های تاروت استفاده شود . آنان بدین امر نیز اکتفا ننمودند . بلکه روش هایی از عرفان های کاذب را برای تقویت ورقهای تاروت ایجاد نمودند . در این روش ها مراقبه بر روی تصاویر کارت های تاروت ترویج می شود . و سعی می شود به کارت های تاروت نیروی فکری همراه با عشق داده شود . طبیعی است اگر من باب مثال ده میلیون نفر در سرتاسر جهان به چنین روش هایی مبادرت ورزند . چه نیرویی عظیمی برای پشتیبانی صورت مثالی کارت های تاروت صرف می شود . و اینگونه صورت مثالی کارت ها تقویت می شود . و پاسخی که از فال گرفتن با تاروت ایجاد می شود نیز تا حدی تقویت می شود . در واقع می توان گفت بر خلاف هرم که مرکز آن داری خواص متافیظیکی خاص است . و فقط بخاطر نیروی غالب شرک آمیز که صورت مثالی هرم با آن تقویت شده ، استفاده از آن به صلاح نیست . تاروت دارای ویژگی خاصی نمی باشد . بلکه روشی است که قبالیست های مسیحی آن را ایجاد نموده اند . و با کمک نیروی فکر و مراقبه میلیون ها نفر (صورت مثالی اش ) را تقویت نمودند . و اینگونه به صورت مثالی اش نیرو می دهند و از نیرویش برای پیش بینی استفاده می نمایند . @soltannasir ⚪️⚫️🔴🔵⚪️⚫️🔴🔵
@soltannasir { درد و دل 92 } { سوءاستفاده دشمنان از قوانین معنوی 15} { نام و نامگذاری } یکی از مباحث مهم در باب علوم ماوراء مبحث نام و نامگذاری است . در احادیث معصومین نام نیکو بر فرزندان گذاشتن از حقوق فرزندان بر والدین شمرده شده است . با توجه به دروس قوانین معنوی و کارکردهای عالم مثال ، عزیزان باید دریابید که اسامی نیز دارای صور مثالی و ارتعاشاتی هستند . که به مرور زمان ایجاد شده اند . ارتعاش یک اسم و صورت مثالی کلی یک اسم تابع عوامل بسیاری می باشد . این عوامل عبارتند از : 👇👇👇 1: معنای اسم : اسامی دارای معنا می باشند درواقع اسم دلالت بر مسمی می نماید . با هر بار خطاب یک اسم در عالم ظاهر یا حتی در ذهن شخص ، ممکن است معنای اسم در ذهن شخص تداعی شود. (توجه نمایید ممکن است زیرا در بسیاری از موارد اسامی بر اثر عادت بیان می شوند و معنای اسم فراموش می شود ) از این تداعی معنی آن اسم ، ارتعاشی ایجاد می شود . که به ساخت صورت مثالی کلی اسم و ارتعاش کلی اسم کمک می نماید . 1⃣ در بسیاری از موارد از جمله اسامی تاریخی ماجرا اینچنین نیست زیرا تقریبا معانی این اسامی به فراموشی سپرده شده است . 2⃣ در بسیاری از موارد نیز آگاهی معنای اسم در جامعه وجود دارد منتهی با خطاب اسم ، معنای اسم معمولا در خاطر نمی آید . 3⃣ مثال : 1⃣هنگامی شما نامی نظیر امین را خطاب می نمایید . صفت امین بودن ممکن است در ذهن شما تداعی شود . یا هنگامی که شما اسم معصومه را خطاب می نمایید . ممکن است صفت عصمت در ذهن شما تداعی شود . (این شکل اول ماجرا بود ) 2⃣ اما بعضی اسامی تاریخی تقریبا معانی آن در جامعه به فراموشی سپرده شده است . مانند اسم بهرام که معنای آن در صورت کهن باستانی خویش (اوستایی و سنسکریت ) به معنای «در هم شکننده مقاومت» و «در هم شکننده موانع »می باشد . و سپس به مرور زمان معنای «پیروز» برای آن تصور شده است . و امروزه معنای «پیروز » معنای کلمه بهرام می باشد. اما با این حال عموم افراد جامعه از معنای این اسم ، اطلاعی ندارند و هنگامی که شخصی با نام بهرام را خطاب می نمایند . معنای این کلمه (بهرام = پیروزی ، درهم شکننده ) در ذهنشان تداعی نمی شود . 3⃣ همانگونه که گفته شد بعضی نام ها هم هستند که عموم جامعه از معنای آن اطلاع دارند . منتهی به هنگام خطاب نمودن صاحب اسم ، معنای اسم را در ذهنشان تداعی نمی نمایند . مانند نام محمد(ص) که به معنای ستاینده است . منتهی بدلیل آنکه نام رسول الله می باشد . با مورد خطاب قرار دادن نام محمد به شخصی که نام وی محمد است . بیش از آنکه معنای ستاینده در ذهن تداعی شود . وجود مقدس رسول الله در ذهن تداعی می شود . (البته بنا به قاعده خطاب نمودن اسامی بر اثر عادت ممکن است . هیچ تداعی ذهنی ای برای نام محمد برای خطاب کننده آن بوجود نیاید ) علت تداعی وجود مقدس رسول الله درذهن این است که هنگامی که میلیاردها نفر از مردمان جهان (از مسلمین و غیر مسلمین ) در طول تاریخ نام محمد را بعنوان پیامبر اسلام شناخته اند . و از این نام (محمد ) با این عنوان یاد نموده اند . در نتیجه ارتعاش آگاهی ای که با این حجم انبوه بوجود آمده است . ناخودآگاه وجود مقدس رسول الله را در ذهن تداعی می نماید . بنابراین یک علت عدم تداعی معنای (ستاینده ) برای نام محمد (ص) این است که آگاهی ای که ارتعاش این نام را ساخته شده است . بر آگاهی معنای نام (ستاینده ) غلبه نموده است . 2: حال با توجه به آنچه گفته شد دومین عامل مهم تاثیرگذار بر ارتعاش اسامی ، آگاهی ای است که بعضی اسامی خاص را پشتیبانی نموده است . فهم و آگاهی ای که در جهان در طول تاریخ نسبت به یک شخصیت خاص وجود داشته است . یکی دیگر از عواملی است که ارتعاش و صورت مثالی آن اسم را ایجاد و پشتیبانی می نماید . من باب مثال نام رستم به طور خاص نام پهلوان بزرگ ایرانی فرزند زال است . و آگاهی میلیون ها نفر در طول تاریخ که شاهنامه خوانده اند ، و رستم را به عنوان یک نماد بزرگ پهلوانی در ایران می شناسند ارتعاش نام رستم را بوجود می آورد . (تمام اسامی خاص اینچنین می باشند ) 3: عامل مهم سوم : اسامی همه افرادی که به یک نام خاص در طول تاریخ نامگذاری و سپس مورد خطاب قرار گرفته اند . یکی دیگر از عواملی است که ارتعاش و صورت کلی مثالی آن اسم را می سازد . ادامه دارد ... (ص) @soltannasir 🔡🔠🔡🔠🔡🔠🔡🔠🔡🔠🔡🔠🔡🔠
مقاله👆👆👆 برای فرزندان خود چه نامی بگذاریم اثر : زهره پری نوش سایت موسسه تبیان @soltannasir
@soltannasir { درد و دل 93 } { سوءاستفاده دشمنان از قوانین معنوی 16} { نام و نامگذاری 2 } ادامه ...👇👇👇 4: عامل مهم چهارم : نام هایی که از نظر ابجدی با یکدیگر برابر هستند . بر ارتعاش یکدیگر تا حدی تاثیر می گذارند . من باب مثال نام مبارک « حسین » به حساب جمل کبیر 128 است . و کلماتی نظیر 👈 { صلح ، نزاع ، سبوس ،منازل ، انواع ، عزایم ، مولانا ، مبایعه ، نبی الله ، اعوان ، معیوب ، معایبه } نیز به حساب جمل کبیر 128 می باشند . بخشی از عالم مثال ، عالم اعداد است. که کمتر کسی بدان راه دارد . کلمات در آن عالم به اعداد _ بر اساس حساب جمل _ تبدیل می شوند . مجموعه کلماتی که عدد آنان برابر هستند . ارتعاش یک عدد خاص را می سازند . و ارتعاش یک عدد خاص بر همه نام هایی که آن عدد را دارند تاثیر می گذارد . بنابراین نام ها از نام هایی که عددی مشابه دارند نیز تاثیر می پذیرند . منتهی در بعضی نام ها این تاثیر بیشتر و بعضی نام ها کمتر می باشد . من باب مثال در مورد ارتعاش عدد 128 چون نام مبارک «حسین » بیش از سایر نام هایی که آن نام ها نیز به حساب جمل 128 است . تکرار می شود . تاثیر نام « حسین » بر شکل گیری صورت مثالی و ارتعاش« 128» بیش از سایر نام های مشابه (هم عدد) است . چهار مورد نام برده شده از مهمترین عوامل تاثیر گذار بر ارتعاش یک نام است . عزیزان اگر نام های اشخاص خاص را کنار بگذاریم .( زیرا اسامی شخصیت های بزرگ تا حدی بر ارتعاش تمام افرادی که بدان نام نامیده شده اند تاثیر می گذارد . )در نام های عادی که در بین جامعه رواج دارد . بعضا نوعی هماهنگی را می توان مشاهده نمود . ّ 1⃣شما مشاهده می نمایید که بعضی افرادی که یک نام خاص را دارند . افرادی مهربان هستند . 2⃣افرادی هم نام یگری از نظر بدنی چاق هستند . 3⃣گروهی دیگر از افراد هم نام . افرادی خندان می باشند. 4⃣ عده ای دیگر از افراد هم نام ، افرادی بدجنس می باشند . نکته : عزیزان به اسامی و شخصیت های دارنده اسامی توجه نمایید . در بعضی اسامی شما می توانید یک هماهنگی کلی را مشاهده نمایید . و در مورد بعضی اسامی هم هیچ هماهنگی ای وجود ندارد . نکته2 بسیار مهم : 👇👇👇 در فرهنگ اسلامی توصیه به نام گذاری فرزندان با اسامی مقدسین (انبیا و اوصیا) شده است . چون ارتعاش نام های مقدسین ( انبیا و اوصیا ) تا حد زیادی تحت تاثیر آگاهی جمعی ای که از آن شخصیت مقدس در جهان وجود دارد . می باشد . با گذاشتن نام شخصیت های مقدس بر روی فرزندان ، آنان را تحت محافظت ارتعاش معنوی اسامی آن بزرگان قرار می دهیم . اما هنگامی که فرزندان خویش را به نام های جدید و یا باستانی ای که مدتهاست از آن استفاده نشده است . و آگاهی ای در باب آن وجود ندارد نام گذاری می نماییم . در واقع آنان را تحت تاثیر ارتعاشات ضعیف و غیر معنوی قرار می دهیم . نکته 3: شاید عده ای بپرسند که بسیار دیده شده است . که افرادی که اسامی مقدسین را بر خویش دارند . افرادی فاسد و ظالم و ... بودند . عزیزان توجه نمایید . حفاظت ارتعاش معنوی اسامی یکی از عوامل موثر بر شخصیت افراد است . هزاران عامل باید دست به دست هم دهد تا شخصیت یک فرد ساخته شود . من باب مثال زایچه بسته شدن نطفه و زایچه تولد در شکل گیری شخصیت فرد بسیار مهم تر از ارتعاش نام افراد است . @soltannasir 🔤🔡🔠🔤🔡🔠🔤🔡🔠🔤🔡🔠
به کانال سلطان نصیر بپیوندید مباحث شامل : مهدویت ، دشمن شناسی ،تصوف و عرفان اسلامی ، ادیان ، اسطوره ، علوم ماوراء همه از منظری متفاوت ما را به دوستان و آشنایانتان معرفی نمایید . @soltannasir
احادیثی در باره نام گذاری 👆👆👆 فرزندان @soltannasir
@soltannasir { درد و دل 94 } { سوءاستفاده دشمنان از قوانین معنوی 17} { نام و نام گذاری 3 } چون از نام گذاری سخن گفتیم سوال شد : 👇👇👇 که چگونه دریابیم که چه نامی برای فرزندانی که در یک برج. خاص متولد می شوند مناسب است ? پاسخ : عالمان علم تنجیم اعداد مفرد یک تا 9 را به بروج اینگونه نسبت داده اند :👇👇👇👇👇👇👇👇 برج حمل : عدد آن 9 است. برج ثور : عدد آن 6 است برج جوزا : عدد آن 7 است . برج سرطان : عدد آن 2 و 7 است . برج اسد : عدد آن 1و 4 است. برج سنبله : عدد آن 5 است . برج میزان : عدد آن 6 است . برج عقرب : عدد آن 9 است . برج قوس : عدد آن 3 است . برج جدی : عدد آن 8 است . برج دلو : عدد آن 8 است . برج حوت : عدد آن 3 است . افرادی که در هر برجی متولد می شوند . بهتر است که عدد مفرد اسم آنان متناسب با برج تولد انتخاب شود . تا هماهنگی لازم وجود داشته باشد . من باب مثال فرزند پسری که در برج جدی و یا دلو متولد می شود . می توان نام وی را موسی نهاد . موسی به حساب جمل 116 است . 1+1+6 =8 همانگونه که مشاهده می نمایید عدد مفرد آن 8 است که عدد منسوب به برج جدی و دلو است . و هم اینکه نام موسی از اسامی دارای ارتعاش مثبت و معنوی بسیار قوی می باشد . دختر متولد برج جدی و دلو را می توان معصومه نام گذاری نمود . معصومه به حساب جمل 251 است 2+5+1=8 فرزند دختر متولد برج حمل و عقرب را می توان به نام فاطمه نام گذاری نمود . فاطمه به حساب جمل 135 است . 1+3+5=9 و عدد 9 که عدد مفرد اسم فاطمه است . با بروج حمل و عقرب هماهنگی دارد . همچنین پسر متولد برج حمل و عقرب را می توان علی اکبر نام گذاری نمود . علی اکبر به حساب جمل 333 است . و 3+3+3=9 نکته مهم : باید توجه داشت که اسامی بر اساس طبایع حروفشان ، که از دایره اهطم محاسبه می شود . دارای طبایع مختلفی هستند . و باید سعی نمود که اسامی به شکلی انتخاب شود که طبیعت فرد را متعادل نماید . یعنی اگر طبع برج تولد شخصی حمل آتشی است و احیانا طبیعت مزاجی وی نیز طبع گرم و خشک (آتشی ) بود . ( البته پی بردن به طبیعت مزاجی فرزند هنگام تولد کار آسانی نیست ! ) حال اگر نام چنین شخصی هم آتشی باشد . ممکن است عدم تعادل درشخصیت و رفتار وی را شاهد باشیم . من باب مثال فرزند دختری که در برج حمل به دنیا می آید . و طبیعت مزاجی وی نیز آتشی است . اگر نام وی فاطمه انتخاب شود (با توجه به دروس که عدد مفرد فاطمه 9 بود و عدد برج حمل هم 9 بود ) نام فاطمه چون تمام حروف آن آتشی است . ( 25 در جه آتشی می باشد ) ارتعاش نام فاطمه هر چند که نامی دارای پشتوانه ارتعاشی مثبت و معنوی بسیار قوی است . و عدد مفرد آن 9 با عدد برج حمل هماهنگ است . منتهی آتشی بودن طبیعت حروف نام فاطمه ، آتش طبیعت صاحب این اسم را قوی تر می نماید . بنابراین همانگونه که مشاهده می نمایید . انتخاب نام به عوامل بسیاری بستگی دارد . نکته مهم 2: یکی از توصیه های معصومین انتخاب کنیه برای فرزندان است . همه معصومین دارای کنیه بودند . از حضرت امام محمد باقر العلوم (ع) نقل است که : { ما برای اولادمان در کودکی کنیه می‌گذاریم تا مبادا در آینده با القاب بد خطاب شوند .} وجود کنیه و لقب ( لقب با کنیه متفاوت است ) برای فرزندان دارای خواص بسیاری است . شخصی که دارای کنیه و لقب می باشد . در واقع تحت تاثیر ارتعاشات مختلف( اسم ، لقب ،کنیه ) قرار می گیرد . افرادی که تحت تاثیر ارتعاشات اسامی مختلف(نام ، کنیه ، لقب ) می باشند . طلسمات منفی تاثیر کمتری بر آنان می گذارد . زیرا در فن طلسمات نام شخص مورد استفاده قرار می گیرد . (به همراه نام مادر شخص ) در چنین حالتی طلسم و یا جادو از مجرای ارتعاش نام شخص بر آن شخص تاثیر گذار خواهد بود . ( البته در بعضی طلسمات که خادم دارند مسئله تا حدی متفاوت است. ) همچنین بهتر است برای ایجاد تعادل در وجود شخص ، کنیه و لقب نسبت به اسم دارای طبیعت حروفی متفاوتی باشد . من باب مثال نام مبارک حضرت علی (ع) نامی ترابی (خاکی ) است . (4 درجه خاک ) و کنیه ایشان ابالحسن نامی آتشی است . (17 درجه آتش ) @soltannasir 0⃣1⃣2⃣3⃣4⃣5⃣6⃣7⃣8⃣9⃣🔟
@soltannasir { درد و دل سلطان نصیری } مباحث کانال سلطان نصیر در سال 95 به اتمام رسید . ان شاءالله در ایام عید نوروز بنا به وعده داده شد . به مدت چند روز ارتباط با نویسنده و یکی از ادمین ها را در کانال باز می نماییم . (زمان و شرایط آن بعدا اعلام می شود ) امیدوارم خوانندگان گرامی که مباحث سلطان نصیر را دنبال می نمایند . به فقیر این حق را بدهند که پس از نزدیک به ده ماه فعالیت مداوم ، کمی هم استراحت نمایم . ان شاءالله پس از اتمام ایام نوروز از روز چهارده فروردین ادامه مطالب را پیگیری می نماییم . اما با اینحال این بدان معنی نیست که در کانال سلطان نصیر در این مدت هیچ ارسالی نخواهیم داشت . ان شاءالله درد و دل هایی از جنس سلطان نصیر ( کانال سلطان نصیر ) و آنچه بر آن گذشت خواهیم داشت . از عزیزانی که پیگیر مباحث مطرح شده در کانال هستند می خواهم که این درد و دل ها را نیز که جنس آن متفاوت(سلطان نصیری ) است . با دقت بخوانند . سلطان نصیر در سال 95 به پایان رسید . فقیر هنگامی که به مباحث مطرح شده در سلطان نصیر نگاه می نمایم . نظر بر این دارم که مباحث بسیار خوبی در کانال تا کنون مطرح شده که بخشی از آن جدید بوده است . و هر خواننده با انصاف و اهل خردی که مباحث سلطان نصیر را از ابتدا تا کنون با دقت تمام خوانده است . احتمالا اذعان به متفاوت بودن مباحث سلطان نصیر و نوع نگاه و جهان بینی آن دارد . اما با این حال هنگامی که به مباحثی که در کانال وعده داده ایم که بررسی نماییم .و هنوز بررسی ننموده ایم و سایر مباحثی که باید بدان بپردازیم . نگاه می نمایم . متوجه این مطلب می شوم که اگر خوش بینانه نگاه نمایم تاکنون یک دهم مباحث لازم هم در کانال مطرح نشده است . و این کار را برای فقیر مشکل می نماید . ابتدای استارت کانال سلطان نصیر با امام خویش عهد نمودم تا نیمه شعبان سال 96 در خدمت خوانندگان باشم . ولی اکنون بخوبی می دانم که نیاز به زمان بیشتری دارم. ان شاءالله در صورت زنده بودن و سلامتی جسم و جان ، اگر مشکل خاصی برای کانال و شخص بنده پیش نیاید تا هنگامی که مباحثی که لازم است را مطرح ننمایم . سلطان نصیر به کار خویش پایان نخواهد داد . بنابراین تا انتهای سلطان نصیر با ما همراه باشید . اما پاسخ به تعدادی از اشکالات احتمالی که در ذهن بعضی خوانندگان کانال ممکن است . ایجاد شده باشد . اشکال اول : بسیاری از مباحث سلطان نصیر ، نظیر جغرافیای علوم غریبه و آن جغرافیای خاص نام برده شده یا مبحث جمشید و فریدون که قرار بودبدان پرداخته شود و یا مبحث سلیمان(ع) و داوود (ع) و غیره نصفه و نیمه رها شد . و تکمیل نشد ! پاسخ : این اشکال را کاملا می پذیرم . اما علل آن 👇👇👇 1⃣ بعضی مباحث تعمدا رها شد تا بوقتش بدان باز گردیم و تکمیلش نماییم . ادامه دار شدن بعضی مباحث باعث ایجاد بعضی حساسیت ها می شد . که لزومی به توضیح در باب آن(حساسیت ها ) نمی بینم . 2⃣خوانندگان عزیز نیز این مسئله را در نظر داشته باشند . مطالب گوناگونی که تا کنون در کانال مطرح شده ، حجم آن بسیار زیاد و متنوع بوده ، هنگامی که شما از علوم مختلف صحبت می نمایید . چون علوم مختلف به هم پیوستگی دارند . فقیر در هر باب سعی می نمایم که این پیوستگی را نشان دهم . که چگونه از هر علمی در علمی دیگر و از هر مبحثی در مبحثی دیگر می توان استفاده نمود و به نظرات جدیدی دست پیدا کرد . و این مسئله بعضا باعث می شود که گاه از مبحث اصلی فاصله گرفته شود و سر از وادی دیگری در آوریم . 3⃣ علت دیگر نیمه رها شدن بعضی مباحث آن بود که عده ای هم اعتراض می نمودند که مباحث( جغرافیا و ..) خسته کننده شده است . 4⃣همچنین اگر خوانندگان عزیز دقت نمایند . در مبحث تشابه انوار و تقابل نور و ظلمت و حج ما مباحثی را مطرح نمودیم و آن را رها نمودیم . و اکنون در مبحث سوءاستفاده دشمنان از قوانین معنوی که هنوز تکمیل نشده است . از قواعد تشابه انوار و عالم مثال استفاده نمودیم . پس همانگونه که ملاحظه می نمایید اگر سلطان نصیر را با دقت مطالعه نمایید . پیوستگی مطالب _علی رغم گستردگی زیاد آن را _ملاحظه خواهید نمود . و درانتهای سلطان نصیر ملاحظه خواهید نمود که چگونه مطالب و مباحث مختلف به هم خواهند پیوست و همگی در یک راستای واحد بکار گرفته خواهند شد . ( البته این مسئله اکنون نیز تا حدی مشخص است ) ادامه دارد... @soltannasir 🔵🔵🔵🔵🔵🔵🔵🔵🔵🔵🔵🔵🔵🔵
میلاد با سعادت دختر رسول اکرم (ص) یگانه بانوی دو عالم همسر امیرالمومنین (ع)، روز مادر و روز زن بر تمامی بانوان مسلمان جهان مبارک باد. @soltannasir