@soltannasir
{ پاسخ به سوالات 49 }
{مسبحات و چاکراها 46 }
{ شباهت صور فلکی به اندام های بدن 7}
ادامه ...👇
همانگونه که پیشتر گفته شد در کتاب التفهیم آمده برج عقرب دلالت بر 👈عورتها👉 دارد .
با توجه به شباهت نسبی صور فلکی به اندام های بدن صورت فلکی عقرب همانگونه که منجمین احکامی گفته اند تا حدی به عورتهای مذکر و مونث شبیه است .
الف : اگر به ساختمان عورت مردانه دقت شود . ساختار بیضه ها تا حدی شبیه به دستان عقرب و آلت مردانه تا حدی شبیه به بدن عقرب می باشد .
ب : اگر به ساختمان عورت زنانه دقت شود . تخمدان ها شبیه به دستان عقرب . و رحم شبیه به سر و نیم تنه جلویی عقرب . و واژن شبیه بدن و دم عقرب می باشد .
9: صورت فلکی قوس : 👇
{ صورت فلکی قوس نهمین صورت از صورتهای فلکی دوازده گانه منطقة البروج یا صورت استوایی است . برج قوس میان دو صورت فلکی عقرب و جدی واقع است و آفتاب در آذرماه به این برج می رسد . این برج نیمی از پیکر اسبی که در قسمت سر شبیه آدمی است با گیسوان فروهشته و تیری در کمان گذاشته و آماده رها کردن است . برج قوس با نامهای رامی و 👈کمان و حتی نیم اسب نیز شناخته می شود . اختر شماران در این صورت سی و یک کوکب در نفس صورت رصد کرده اند و👈 خارج از صورت کوکبی مرصود نیست . } ( نجوم قدیم و بازتاب آن در ادب پارسی صفحه 196)
منجمین احکامی ران ها را به برج قوس و زانوان را به برج جدی که صورت فلکی بعدی است منسوب می نمایند .
اما نگاه به این صورت فلکی نشان می دهد شکلی که در اساطیر یونانی برای این صورت فلکی (قوس ) رسم شده است شباهتی به ران ها ندارد .
و به سایر اندام های حیطه عورت و ران ها نیز شباهت چندانی ندارد .
نتیجه می گیریم که شاید شکلی که یونانیان برای این صورت فلکی رسم نموده اند درست نباشد .
بنابراین به جستجو شکل این صورت فلکی در اساطیر سایر ملل می پردازیم .
در کتاب اساطیر یونانی و صور فلکی در باب این صورت فلکی اینگونه آمده است : 👇
{ این صورت آسمانی از ابتدایی ترین نقوش شناخته شده برای بشر است . در اساطیر سومری و پس آن سمبلی از ایزد جنگ با تیر و کمان بوده است .
صورت فلکی قوس منظره عظیمی از کمانداری با بالاتنه انسان و پایین تنه اسب است که کمانی در دست دارد .
در حالی که اسطوره شناسان یونانی این حیوان افسانه ای عظیم را در این شمایل می شناختند ، تمدن های جدید تر مثل👈 بابلیان (بابل تمدنی کهن تر و یا قدمت همسان با یونان دارد ) آن را ایزدی با 👈دو بال و 👈سر شیر فرض می کردند .
در افسانه های یونانی ، اغلب اوقات او را در جایگاه شارون یعنی عاقل ترین «قنطورس» (نام موجود اسب انسان ) می شناختند .
به باور آن ها او کمانش را به طرف 👈عقرب هدف گیری کرده است . البته این تفکر افسانه ای به دوره سومریان باز می گردد .
با وجود این توصیف ، آن چیزی که بیشترین مقبولیت را دارد ، تعیین هویت شارون با صورت فلکی نیمه انسان و نیمه اسب است .
شارون محترم ترین معلم و آموزگار برای ایزدان بزرگی چون خدای طب و قهرمانان و فاتحان یونانی از جمله تسیوس ، آشیل ، جیسون و هرکول بود .
البته شایان ذکر است که برخی دیگر ، این صورت فلکی را مانند یک 👈قوری عظیم می پنداشتند که بر 👈دم عقرب آب جوش می ریزد و راه شیری همچون بخاری از لوله قوری خارج می گردد . }
(کتاب اساطیر یونانی و صور فلکی صفحه 43)
علاوه بر اساطیر نامبرده شده در اسطوره آیین مهر پرستی نیز میترا ( ایزد خورشید ) در نقش شکارچی 👈سوار بر👈 اسب با 👈 کمان دیده می شود : 👇
{ میترای شکارچی : 👈 شهر دورل _اوروپوس (Dura _Europos ) در کنار فرات ، بین سال های 165 و 256 میلادی ، مرز پایدار روم در برابر پارت ها بود . این شهر با اعزام دو گروه لژیون و نیروی کمکی ، و پیش از همه ، تیراندازان سوری ، تسخیر شده بود . در کاوش های یک مهرکده ، نقاشی هایی به نسبت سالم یافت شد . در دو نقاشی ، ایزد میترا در جامه ی ایرانی و به صورت👈 سواری تیرانداز
تصویر شده است که در حال تیراندازی به جانورانی است که از برابرش می گریزند . تیرهای رها شده ایزد ، بی آنکه خطا بروند ، بر پشت شکارها نشسته اند . ...} ( کتاب میترا آیبن و تاریخ صفحه 13)
همچنین : 👇
{ جنگ افزار ویژه ایرانی کمان بود و در آیین راز ورزی میترا نیز به مقام پارسی (مقام پنجم آیین میترا ) تعلق داشت . شکار در نوع بزرگ خود در ابتدا با کمان امکان پذیر شده است . } (کتاب میترا آیین و تاریخ صفحه 130 و 131)
ادامه دارد ...
#مسبحات #چاکرا #عقرب #قوس
@soltannasir
@soltannasir
{ پاسخ به سوالات 50}
{ مسبحات و چاکراها 47}
{ شباهت صور فلکی به اندام های بدن 8}
ادامه ...👇
نکته : ماجرای شکار میترا با تیرو کمان می تواند نشانه ای از گذر خورشید از صورت فلکی قوس نیز باشد .
حال به تطبیق شکلی صورت فلکی قوس با اندام های بدن می پردازیم : 👇
با نگاه به اندام های بدن ، در نگاه اول شکل👈 لگن بیش از همه شبیه به ساختار قوس ( کمان ) می باشد .
البته این شباهت نسبی است . اگر صورت فلکی قوس را آنگونه که دانشمندان نجوم جدید رسم می نمایند و تنها کواکب روشن این صورت فلکی را به یکدیگر متصل می نمایند . تصویری که به وجود می آید بی شباهت به ساختار قوسی شکل لگن نیست ! ( در ادامه درتصاویر این تطابق را ملاحظه خواهید نمود )
اما اگر صورت فلکی قوس را به شکل قدما (نیماسب یا قنطورس ) رسم نماییم . در نگاه اول این صورت فلکی شباهت به ساختار لگن ندارد .
اما با اینحال اگر به استخوان لگن از زاویه خارجی نگاه نماییم . شکل این استخوان تا حدودی به شکل نیماسب با کمان می باشد .
استخوان نشیمنگاهی با حفره حقه در استخوان لگن سوراخ سدادی را تشکیل می دهد که این سوراخ سدادی بسیار به کمان شباهت دارد .
اگر در تصویر استخوان لگن به محلی که با نام برجستگی عانه مشخص شده دقت نمایید . شبیه به پای نیماسب می باشد که بالا آمده و کنار کمان است .
و قسمت برجستگی استخوان نشمینگاهی در سمت مقابل به سر نیماسب تا حدی شباهت دارد .
( در ادامه در تصاویر این تطابق را مشاهده می نمایید )
نکته : فقیر از بین این دو تطابق ، تطبیق دومی را بیشتر می پسندم .
اما بعد : 👈 پیشتر در بحث مربوط به صورت فلکی جبار گفته شد که صورت فلکی مار افسای یا حوا نیز سابقا در برج قوس بوده و هم اکنون نیز در آذر ماه رویت می شود .
اما توضیح صورت فلکی مارافسای یا حوا : 👇
{ صورت فلکی حوا و حیه سیزدهمین و چهاردهمین صورت از صورتهای فلکی شمالی است که آن را مار و مار افسای نیز گفته اند . منجمان آن را به صورت مردی تصور کرده اند که با دو دست ماری را گرفته و سر مار بالاتر از مار افسای واقع شده است .
اختر شماران برای مار افسای بیست و چهار کوکب در نفس صورت و پنج کوکب در خارج صورت و برای مار هجده ستاره در نفس صورت رصد کرده اند .
سر حیه به سوی اکلیل شمالی مایل شده است و الجاثی علی رکبتیه نزدیک ترین صورت فلکی به حواست و در👈 غرب آن در منطقه البروج صورت فلکی عقرب واقع است و عقاب نزدیک ترین صورت فلکی به دم مار است .
کوکب سر حوا که به نام راعی (شبان ) خوانده می شود با دو کوکب نسر طایر و نسر واقع مثلثی نزدیک به مثلث متساوی الساقین را به وجود می آورند .
کوکب راعی را کوکب👈 رأس الحوا نیز می خوانند و آن را بر اسطرلاب ها نیز نقش می کنند . ستاره ای را که بر پیچ خوردگی گردن حیه است «عنق الحیه » خوانند و بر اسطرلاب ها نیز نقش می کنند . عرب ستارگانی را که از نزدیک بن گردن حیه آغاز می شود و بر دست چپ و عضد و مرفق و هر دو منکب صورت فلکی الجاثی علی رکبتیه می گذرد و تا دو ستاره روشن جنوبی صورت شلیاق می رسد نسق شامی گویند و پنج ستاره موجود در پیچیدگی گردن مار و دو ستاره دست حوا که مار را گرفته و ستاره کناری آن از حیه و دو ستاره دو زانوی حوا و چهار ستاره مجتمع در پای راست مارافسای را نسق یمانی گویند و آن قسمت از آسمان را که میان نسق شامی و نسق یمانی جای دارد روضه یا مرغزار می گویند . } (کتاب نجوم قدیم و بازتاب آن در ادب پارسی صفحه 96)
همچنین در کتاب «اساطیر یونانی و صور فلکی» در صفحات 79 و 80 در باب صورت فلکی مار افسای و مار آمده است : 👇
{ یونانیان باستان مارافسای را ایزد باهر طب و سلامتی می دانستند که ماری در دست داشت و حتی تا به امروز هم مار و مارافسای در کنار یکدیگر سمبل علم پزشکی باقی مانده اند .
در میان نقوش آسمانی ، مار از این رو که به دو بخش کاملا مجزا تقسیم می شود منحصر به فرد است . سر مار در سمت غرب و دم مار در شرق قرار گرفته ، در میان این دو قسمت جداگانه صورت فلکی مار ،صورت فلکی مارافسای قرار دارد .
«سرپرنس» ماری است که مار افسای ، رام کننده مارها آن را به چنگ آورده است . او که ابتدا قصد کشتن مار را داشت ، بعدها شدیدا به او وابسته شد . در واقع دو صورت فلکی مار و مارگیر در شکل یک صورت فلکی ، یعنی مار _ مارگیر به حساب می آیند . بنا به افسانه ها 👈 اسکلپیوس ایزد طب ، راز بزرگ 👈حیات و بقا را از یک👈 مار آموخت که به وسیله شاخ و برگ و بوته ها شفا می داد ، پیش از این ها اسکلپیوس قصد کشتن مار را داشت . البته در برخی نسخ آمده که شارون دانشمند اسب پیکر به اسکلپیوس رازهای علم پزشکی را آموخته بود . اسکلپیوس یا اسکولاپ _نام امروزی آن _ حتی قادر بود مردگان را زندگی ببخشد . }
ادامه دارد ...
#مسبحات #چاکرا #قوس #کمان #مار_افسای
@soltannasir
@soltannasir
{پاسخ به سوالات 51 }
{ مسبحات و چاکراها 48 }
{ شباهت صور فلکی به اندام های بدن 9}
ادامه ...👇
{ ... مردگان را زندگی ببخشد . هنگامی که عقرب ، شکارچی را نیش زد ، آسکلپیوس خواست تا او را از مرگ حتمی برهاند ، که این امر به هر حال موجب خشم و غضب ایزد جهان زیر زمین ، هادس گردید . به علت استفاده از مراقبت های اسکلپیوس انسان ها نامیرا شدند و زئوس از ترس گسترش این موضوع ایزد طب را با آذرخش کشت و برای احترام به اعمال نیکوی این ایزد ، او را در بهشت جای داد .
و در انتها ، اسطوره ای که منحصرا به👈 مار مرتبط است می گوید که آپولون برای به دست گرفتن هدایت و کنترل معبد اراکل در دلفی با 👈مار پیتون کشتی گرفت .
پیتون در اساطیر یونانی 👈 مار بزرگی است که پسر گایا _زمین_ بود ، گویا زایش او پس از سیل و طغیان عظیم اولیه در اثر آمیختن گل و لای و لجن اتفاق افتاد . این هیولا در نزدیکی دلفی در یک غار در کوه پاراناس زندگی می کرد و نگهبان معبد دلفی بود . آپولون او را با خشونت به قتل رساند و ادعا کرد که اراکل برای اوست ، پس از این داستان ، آپولون خود را هاتف خواند . زئوس هم جسد مار نگهبان را در آسمان نهاد } ( کتاب اساطیر یونانی و صور فلکی صفحات 79و 80 )
با توجه به نظریه شباهت صور فلکی به اندام های بدن ، صورت فلکی مار و مار افسای یا حوا نیز به استخوان لگن و دنبالچه تا حدی شباهت دارد .
اگر به شکل این صورت فلکی دقت شود و آن را معکوس فرض نماییم .
نیم تنه بالایی بدن مار افسای یا حوا به استخوان خاجی و دنبالچه ای شباهت دارد . و پایین ترین بخش استخوان خاجی به مثابه کوکب رأس الحوا در سر مار افسای می باشد .
و نیم تنه پایینی بدن مار افسای به مثابه مهره های کمری می باشد .
و مار نیز به مثابه قوس لگن می باشد .
البته این تطابق به مانند بعضی دیگر از تطابق ها چندان قوی نیست .
علتی که این صورت فلکی نیز به لگن منسوب شد . این است که در جایگاه برج قوس نشسته است .
در باب تطبیق صورت فلکی مار و مارافسای احتمال دیگری نیز وجود دارد و آن این است که صورت فلکی مار را به ستون فقرات منسوب نماییم . زیرا شکل ستون فقرات بسیار به مار شباهت دارد .
در توضیحات صورت فلکی مار و مارافسای گفته شد که این دو (مار و مار افسای ) صورت فلکی جدای از یکدیگر بوده اند که با یکدیگر ادغام شده اند .
بنابراین ممکن است مار منسوب به ستون فقرات باشد و مار افسای تطابقی نداشته باشد !!!
فارغ از درست یا غلط بودن این تطبیق همانگونه که گفته شد ستون فقرات بسیار به👈 مار شباهت دارد .
همچنین می دانیم که در سیستم های تانترای شرقی نظیر یوگا و لامائیسم بودایی استخوان دنبالچه مرکز نیروی عظیم کندالینی می باشد که به شکل 👈 ماری خفته یا چنبره زده ترسیم می شود .
نکته 1 : صورت فلکی شجاع نیز شبیه به مار می باشد و ممکن است . شکل مار مانند ستون فقرات ، در ارتباط با این صورت فلکی شکل گرفته باشد .
نکته 2: آنچه مسلم است ستون فقرات به عنوان یک عضو مهم در بدن انسان نمی تواند با صورت فلکی ای در آسمان مرتبط نباشد !!
10: صورت فلکی جدی : 👇
{ صورت فلکی جدی دهمین صورت از صورتهای فلکی منطقة البروج یا صورتهای استوایی است . این برج بین دو صورت فلکی قوس و دلو واقع شده است و آفتاب در دی ماه به آن می رسد . منجمان قدیم بیست و هشت کوکب در نفس صورت جدی رصد کرده اند و در خارج از صورت ستاره ای مرصود نیست } (کتاب نجوم قدیم و بازتاب آن در ادب پارسی صفحه 201)
نکته 3 : صورت فلکی برج جدی به صورت بزغاله ای است که دمی به شکلی ماهی دارد .
گفته شد که منجمین احکامی زانو را منسوب به برج جدی می نمایند ! و ران را به برج قوس !
در باب صورت فلکی برج قوس(نیماسب) و شباهتش به استخوان لگن سخن گفتیم .
علی القاعده باید صورت فلکی برج جدی از منطقه پایین لگن شروع شود .
با نگاه به صورت فلکی جدی در می یابیم که شکل این صورت فلکی به 👈 استخوان ران شباهت دارد .
👈دم ماهی شکل جدی که با یک 👈پیچ خوردن انتهایی ترین بخش این صورت فلکی نمی باشد به 👈 بخش👈 تروکانتر بزرگ استخوان ران شباهت دارد .
و بخش 👈پیچ خورده دم جدی به 👈 سر استخوان ران شباهت دارد .
و سر و پاهای جلویی جدی به 👈کندیل داخلی و 👈خارجی استخوان ران شباهت دارد . و فاصله بین پاها تا سر به👈 شیار بین کندیلی شباهت دارد .
ادامه دارد ...
#مسبحات #چاکرا #مار #مار_افسای #شجاع #جدی
@soltannasir
🌑🌑🌑🌑🌑
@soltannasir
{ پاسخ به سوالات 52 }
{ مسبحات و چاکراها 49 }
{ شباهت صور فلکی به اندام های بدن 10}
ادامه ...👇
1: صورت فلکی دلو : 👇
{ صورت فلکی دلو یازدهمین صورت از صورتهای فلکی منطقة البروج یا صورتهای فلکی استوایی است و آفتاب در بهمن ماه به آن می رسد . برج دلو میان دو برج جدی و حوت واقع است و منجمان آن را به صورت مردی بر پای ایستاده تصور کرده اند که هر دو دست خود را باز کرده است و در یک دست کوزه ای دارد و آن را نگونسار نگه داشته است و آبش ریخته و تا زیر پاهای او امتداد یافته است . اختر شماران قدیم برای این صورت فلکی چهل و دو کوکب در نفس صورت و سه کوکب در خارج صورت رصد کرده اند . } (کتاب نجوم قدیم و بازتاب آن در ادب پارسی صفحه 207)
عالمان علم نجوم احکامی دو ساق را در بدن منسوب به برج دلو می نمایند .
با توجه به نظریه شباهت صور فلکی به اندام های بدن صورت فلکی دلو به استخوان های ساق شباهت نسبی دارد .
اگر به تصویر این صورت فلکی دقت شود .
بدن مردی که ایستاده است تاحدی شبیه به 👈 استخوان درشت نی می باشد .
و کوزه و آب ریخته شده از آن به👈 استخوان نازک نی شباهت دارد .
و آب ریخته شده ای که در زیر پای مرد صاحب دلو جاری شده به استخوان👈 تالوس شباهت دارد . که بین استخوان درشت نی و پاشنه قرار دارد .
12: صورت فلکی حوت : 👇
{ صورت فلکی حوت دوازدهمین صورت از صورتهای منطقة البروج یا برج های استوایی است و آفتاب در اسفندماه به آن برج در می آید . صورتهای فلکی حوت میان دو صورت فلکی دلو و حمل واقع است و آن را به شکل دو ماهی تصور کرده اند که دم آنها با رشته ای بلند از ستارگان به هم پیوسته اند . } (کتاب نجوم قدیم و بازتاب آن در ادب پارسی صفحه 213)
ابوریحان بیرونی در کتاب التفهیم دو پاشنه را به برج حوت منسوب می نماید . و ابونصر حسن بن علی قمی در کتاب المدخل الی علم احکام النجوم صفحه 92 می نویسد : 👇
{ الحوت : وی را هر دو پای و اطرافش و عصبهایش [می باشد] . }
هر دو نظر خالی از اشکال نیست .
با توجه به نظریه شباهت صور فلکی به اندام های بدن با نگاه به ساختار پاها آن را شبیه به ماهی می یابیم .
اگر به شکل استخوان های پا نگاه نمایید استخوان 👈پاشنه پا شبیه به 👈سر ماهی و استخوان های 👈انگشتان پا شبیه به 👈دم ماهی می ماند .
ادامه دارد ...
#مسبحات #چاکرا #دلو #حوت
@soltannasir
🌛🌛🌛🌛🌛
@soltannasir
{ پاسخ به سوالات 53 }
{ مسبحات و چاکراها 50}
{ شباهت صور فلکی به اندام های بدن 11 }
ادامه ...👇
از نظریه شباهت #صور_فلکی به اندام های بدن سخن گفتیم . بعضی از تطابق ها بسیار قوی و بعضی دیگر متوسط و شاید ضعیف بودند.
در مجموع اگر هر شخصی با دیده انصاف به این تطابق ها نگاه نماید . به تاثیر صور فلکی دایرة البروج در شکل گیری اعضای بدن انسان پی خواهد برد .
در این تطابق ها بعضی نظرات پیشینیان نقد و بررسی و تصحیح شد .
اما با اینحال نمی گویم که همه آنچه فقیر می گویم صحیح است و نظرات پیشینیان اشتباه می باشد .
اما از خوانندگان نیز این خواهش را دارم که مطلب پیشینیان را به عنوان یک امر مسلم و قطعی قلمداد ننمایند .
امیدوارم که خوانندگان با دیده انصاف نسبت به این تطابق ها نگاه نمایند .
آنچه مسلم است باید این نظریه( موارد اختلافی نسبت بروج به کواکب با نظرات پیشینیان ) سالها در زایچه نجومی افراد مورد بررسی قرار گیرد تا نقاط قوت و ضعف آن بررسی شود .
فقیر 👈کتب پایه ای و مهم نجوم👈 غربی و 👈هندی را در علم نجوم احکامی مطالعه ننموده ام .(کتب پایه ای و مهم نجوم هندی و غربی متاسفانه در بازار کتاب ایران یافت نمی شود و به زبان فارسی ترجمه نشده اند )
اما در باب #نجوم_اسلامی تا آنجا که کتب علمای فن را مطالعه نموده ام . اکثر علما نظرات پیشینیان را در باب احکام و نسبت ها نقل نموده اند . و در باب علت وضع این احکام و چرایی نسبت ها تحقیق ننموده اند . (#ابوریحان بیرونی یکی از معدود کسانی است که تنها در مواردی اندک سوالات و اشکالاتی را مطرح نموده است . )
نکته : باید نظر پیشینان در علوم مختلف از جمله نجوم احکامی و چرایی آنها بررسی شود . و اشتباهات گذشتگان در این باب تصحیح شود . تنها در این صورت است که ما خواهیم توانست به ترسیم نقشه جهان معنوی دست یابیم و در همه شاخه های متافیظیک جایگاه رفیع گذشته خویش را بار دیگر احیا نماییم و از درجا زدن در اندیشه پیشینیان رها شویم .
همچنین همانگونه که ملاحظه نمودید . احکام نجومی 👈ارتباط تنگاتنگی با #اسطوره دارد . و تا آنجا که فقیر بررسی نموده ام علمای علم نجوم احکامی ما ، بیشتر احکامی که برای کواکب در نظر گرفته اند . با اساطیر یونانی منطبق می باشد . و علت این مسئله ترجمه آثار یونانی به زبان عربی می باشد که در دوره خلفای اموی به شکل پراکنده و در دوران خلفای عباسی به شکل گسترده انجام شد .
البته بخشی از احکام نجوم اسلامی نیز ریشه های آن به نجوم هندی و اساطیر آن مرتبط است .
اما اینکه چرا دانشمندان نجوم اسلامی در باب اساطیر کواکب صحبت ننموده اند . علت آن یا بدلیل جو بسته جامعه اسلامی در آن دوران بوده است . که ممکن بود این دانشمندان توسط فقهای درباری تکفیر شوند .
و یا بدلیل آن بوده که در متون یونانی ای که به عربی ترجمه شده مربوط به عصری بوده که اسطوره های آسمان شب فراموش شده بودند .
فقیر نظر دوم را بیشتر می پسندم . زیرا اگر در متون یونانی در باب اساطیر صریح و واضح توضیحاتی بیان شده بود . باید در آثار نجوم اسلامی به وضوح بدین مسئله ولو اندک اشاره میشد .
البته باید بگویم که این مسئله نیاز به بررسی های بیشتر دارد .
نکته 2: اما تطبیق متفاوت در فهم اسطوره نیز به ما کمک می نماید .
من باب مثال تطبیق برج ثور با استخوان اسفنوئید به ما کمک نمود تا درک مناسبی نسبت به اسطوره ایسیس و تاج به شکل گاو این ایزد بانو_ که انجمن های مخفی علاقه خاصی به وی دارند . _ داشته باشیم .
تطبیق برج قوس با استخوان لگن و بدنبال آن تطبیق برج جدی با استخوان ران به ما کمک می نماید . فهم درستی از جهان زیرین داشته باشیم .
در اساطیر جهان به سه بخش جهان زیرین و جهان میانی (روی زمین و آنچه بین آسمان و زمین است ) و جهان آسمانی تقسیم می شود .
در بدن انسان نیز پاها به مثابه جهان👈 تاریک زیرزمین می باشند .
و در دروس استخوان ران به برج جدی و استخوان ساق به برج دلو منسوب شد . که کوکب هر دو برج کوکب ، زحل می باشد . و می دانیم که کوکب زحل نحس اکبر و رنگ آن سیاه است . و در اسطوره نیز جهان زیرین جهانی تاریک است .
همچنین در اساطیر یونانی کرونوس ( زحل ) توسط پسر خویش زئوس (مشتری)به تارتاروس که عمیقترین نقطهٔ هادس (جهان زیرین )است. تبعید شد .
همچنین در اساطیر سومری ایزد بانوی اینانا به عالم زیرین سفر می نماید . و پس از گذشتن از هفت دروازه جهان زیرین ، کشته می شود و سپس با آب حیات زنده می شود و از جهان زیرین بیرون می آید .
می دانیم که اینانا منسوب به کوکب زهره است و شرف زهره در برج حوت است که از بروج آبی می باشد و پاها که آخرین عضو بدن(جهان زیرین) می باشد منسوب به برج حوت است .
یعنی درست همان نقطه ای از جهان زیرین که اینانا در آن احیا می شود .
ادامه دارد ...
@soltannasir
⭐⭐️⭐️⭐️⭐️⭐
@soltannasir
با سلام خدمت خوانندگان عزیز و گرامی
با توجه به بعضی سوالات و شبهات پیش آمده
باید بگویم که مطالب کانال تلگرامی سلطان نصیر در صفحه ای در اینیستا گرام و صفحه ای در فیس بوک و وبلاگی کپی می شود .
اما این صفحات و وبلاگ زیر نظر فقیر اداره نمی شوند .
فقیر از عزیزانی که زحمت می کشند و مطالب کانال را در محیط های مجازی دیگر برای مخاطبین ارسال می نمایند تشکر و قدردانی می نمایم .
اما با اینحال برای پاسخ به بعضی شبهات باید بگویم فقیر تنها نویسنده همین کانال تلگرامی هستم و تنها 👈این کانال👉 زیر نظر بنده اداره می شود .
و تنها راه ارتباطی با فقیر جیمیل زیر می باشد : 👇
Soltan313nasir@gmail.com
با تشکر : نویسنده سلطان نصیر
@soltannasir
{ پاسخ به سوالات 54 }
{ مسبحات و چاکراها 51 }
ادامه ...👇
پس از بیان شباهت صور فلکی به اندام های بدن به سراغ ایزد آناهیتا می رویم .
گفته شد که ایزد آناهیتا به غیر از آنکه از ایزدان کوکب زهره است . ایزد باروری نیز می باشد. که نطفه مردان و رحم زنان را پاک می نماید .
عزیزان توجه داشته باشید پاکی و طهارت توسط عنصر آب انجام می شود که آناهیتا ایزد آن است .
از سویی دیگر گفته شد که اندام های جنسی در بدن با برج عقرب مرتبط می باشند . و شکل عقرب مانند دارند .
همچنین برج عقرب از بروج آبی می باشد . که آناهیتا ایزد آن است .
در کتاب اوستا بخش یشت ها فصلی که به توصیف و ستایش ایزد آناهیتا می پردازد 👈 آبان یشت 👉 می باشد .
و نام هشتمین ماه در گاهشماری ایرانی نیز 👈آبان است .
و برج هشتم نیز برج عقرب است .
این بدان معنا است که محل قرار گیری ایزد آناهیتا در بین بروج ، برج عقرب است که از بروج آبی و کنترل کننده اندام های جنسی است .
و اینگونه مشخص می شود چرا ایزد آناهیتا به عنوان یک ایزد آب ، ایزد باروری است و نطفه مردان و رحم زنان را پاک می نماید .
همچنین می دانیم که برج عقرب به کوکب بهرام یا مریخ منسوب است .و ایزد بهرام و مریخ خدای جنگ می باشند .
و اینجا نکته جالبی وجود دارد . و آن این است که ایزد آناهیتا در اساطیر ایرانی به جنگجویان کمک ویژه می نماید .
در کتاب اوستا بخش یشت ها آمده : 👇
{ کرده 9 👈« ... 33: برای او فریدون پسر آثویه از خاندان توانا در (مملکت) چهار گوشه (ورنه) صد اسب ، هزار گاو ، ده هزار گوسفند قربانی کرد.
34: و از او درخواست این کامیابی را به من ده ، ای نیک ، ای تواناترین ، ای ناهید که من به اژی دهاک(ضحاک) سه پوزه ، سه کله شش چشم هزار چستی وچالاکی دارنده 👈 ظفر یابم . به این دیو دروغ بسیار قوی که آسیب مردمان است ، به این خبیث و قویترین دروغی که اهریمن به ضد جهان مادی بیافرید تا جهان راستی را از آن تباه سازد و که من هر دو زنش را بربایم ، هر دو را سنگهوک و ارنوک را که برای توالد و تناسل دارای بهترین بدن می باشند ، هر دو را که برای خانه داری برازنده هستند .
35: او را کامیاب ساخت ناهید ، کسی که همیشه خواستاری را که زور نثار کند و از ره راستین فدیه آورد کامروا می سازد . برای فروغ و فرش من او را با نماز بلند می ستایم . »
کرده 10 👈« 37: برای او نریمان گرشاسب روبروی دریاچه پیشینه ، صد اسب ، هزار گاو ، ده هزار گوسفند قربانی کرد .
38: و از او درخواست . این کامیابی را به من ده ، ای نیک ،ای تواناترین ، ای ناهید که من به (گندرو ) زرین پاشنه در کنار دریای موج زن فراخکرت 👈ظفر یابم که من (در روی این زمین ) پهن و گرد و بیکران در تاخت به خانه مستحکم دروغ پرست نتوانم رسید .
39: او را کامیاب ساخت ناهید ، کسی که همیشه خواستاری را که زور نثار کند و از ره راستین فدیه آورد کامروا می سازد . برای فروغ و فرش من او را با نماز بلند می ستایم ... » } (کتاب اوستا ، کتاب یشت ها، آبان یشت )
نکته : علاوه بر جنگجویان ، شهریارانی نظیر جمشید و کیخسرو و ...نیز برای ایزد #آناهیتا قربانی می نمایند و این ایزد خواسته آنان را برآورده می کند .و این همان معنی است که ایزد آناهیتا عزت می دهد . و با اسم عزیز که از اسمای آبی است در ارتباط است .
اما همتای سومری وی ایزد بانوی #اینانا و همتای بابلی وی الهه ایشتار ایزدانی جنگجو می باشند . که پیشاپیش لشکریان حرکت می نمودند و آنان را به جنگ نمودن تشویق می کردند . و به پیروزی لشکر پرستندگان خویش بر لشکریان دشمن کمک می نمودند .
در شهرستان سر پل ذهاب در استان کرمانشاه سنگ نگاره ای به زبان اکدی وجود دارد که متعلق به پادشاه معروف سلسله «لولوبی ها » یعنی «آنوبا نی نی» می باشد : 👇
{ پادشاه در حضور الهه #ایشتار که او را بر دشمنان فیروزی بخشیده است . ایستاده و پا را بر تن دشمنی که بر زمین افتاده نهاده است .«طرز لباس و زینت جامه پادشاه و الهه بخوبی نمایان است» این خدا بدستی نیزه ای گرفته و بر آن تکیه کرده است . بدست دیگر طنابی گرفته و می خواهد به لب یکی از اسیران ببندد اسیران همه برهنه هستند و دستشان را بر پشت بسته اند و آنها را به وسیله حلقه ای که از لب گذرانیده اند مثل حیوانات مهار کرده اند این کتیبه سابقا خطوط بسیاری داشته ولی باران نیم آن راشسته و از میان برده است ترجمه آن را از روی کارهای پرشیل در اینجا به اختصار می آوریم : 👈 « ستون 1: آنوبانی نی پادشاه توانا پادشاه لولوبی نقش خود و نقش الهه ایشتار را در کوه با تیر «Batir» رسم کرده است و آنکس که این نقوش و این لوح را محو کند بنفرین و لعنت 👈آنو و 👈آنوتوم و👈بعل و 👈بلیت و 👈رامان و 👈ایشتار و 👈سین و 👈شمش ... گرفتار با دو نسل او بر باد رواد ...! » }( کتاب تاریخ مفصل کرمنشاهان جلد 4 صفحه 45 )
@soltannasir
مقاله ای درباره 👆 نگاره سنگی آنو بانی نی و تخریب این اثر بدلیل بی توجهی مسئولین امر .
منبع : خبر گزاری مهر
@soltannasir
@soltannasir
{ پاسخ به سوالات 55}
{ مسبحات و چاکراها 52}
ادامه ...👇
فقیر تصمیم بر این داشتم که به ادامه مبحث چاکرای دوم و سوره جمعه بپردازم .
اما با اینحال چون در درس پیشین برای آنکه شاهدی برای جنگجو بودن ایزدان آب و کوکب زهره (نظیر ایشتار و اینانا) بیاورم از کتاب جغرافیای تاریخی و تاریخ مفصل کرمانشاهان مطلبی را نقل نمودم. و در باب آن خود تحقیق ننمودم . این سنگ نگاره و نوشته آن و اطلاعات غلطی که در بعضی سایت ها نظیر ویکیپدیا در باب آن نوشته شده فقیر را بفکر فرو برد .
همانگونه که گفته شد پادشاه قوم لولوبی ها یعنی «آنو بانی نی » حضور دارد .و در مقابل او الهه ای به نام «نی نی» یا «نانا» یا «ننا » قرار دارد همچنین در متن کتیبه آمده که هر شخصی این نگاره و کتیبه را محو نماید دچار نفرین و لعنت خدایان 👈 آنو، آنونوم، بل، بلیت،رامان، 👈ایشتار👉، سین و شمش ، می شود .
در اینجا نام ایشتار به غیر از الهه نی نی است . و این برای فقیر سوال ایجاد نمود که آیا «ایشتار» و «نی نی» یکی هستند یا خیر . آیا «نی نی » نام دیگر اینانا است یا خیر ?
و نکته جالب دیگر این است که در سایت ویکیپدیای فارسی به اشتباه نام ملکه آنوبانی نی نامیده شده و نام پادشاه نیامده و بعضا پادشاه به نام سردار ملکه آنوبانی نی آمده است . 😳
این سوالات شخصی در باب مطلبی که با کمی شتابزدگی به عنوان مثال برای دروس انتخاب نموده بودم . باعث آن شد که به تحقیق در باب این مسئله بپردازم . هر چند که منابع کمی برای این تحقیق وجود داشت . اکنون نتیجه این تحقیق مختصر خویش را برایتان می نویسم : 👇
ابتدا در اینکه نام پادشاه لولوبی آنوبانی نی است : 👇
در کتاب تاریخ و تمدن بین النهرین در صفحه 103 درباره «آنوبانی نی» آمده : 👇
{ ... فهرست جغرافیایی امپراتوری سارگون مرکز (حکومت ) «لولوبی » را در همسایگی «کرکوک » ثبت کرده است . گاهی «لولوبیها» قلمرو خود را از این مرکز به اطراف گسترش می دادند .
یکی از مناطق زیر نفوذ ناحیه امروزی زهاب ، نزدیک سرپل بود ، زیرا در این محل نقش برجسته صخره ای مشهوری از 👈«آنوبانی نی » پادشاه لولوبی ، همراه با کتیبه ای به شیوه اکدی حجاری شده است . پس از شرح یادمان ، در لعن نامه ای بلند آنهایی را که قصد از میان بردن یادمان او را دارند برحذر می دارد .
خطر از جانب این دشمن (لولوبیها ) در روایتی متعلق به دوران جدیدتر آمده است . در این روایت ، 👈 «آنوبانی نی »👈 پدر یک👈 گروه هفت نفری از 👈غول های ترسناک با نامهای نفرت انگیز و وحشتزاست که سرتاسری امپراتوری نرام _سین را همراه با گروه بی شماری هیولا درنوردیدند و در سرزمین گوتی و ایلام ویرانی به بار آوردند و تنها در ساحل خلیج فارس متوقف شدند . ...}
نکته اول : نام پادشاه لولوبی ها در سنگ نوشته ای که به نگاره سنگی سر پل ذهاب مربوط است و سایر منابع تاریخی « آنوبانی نی » است .
و نام الهه روبروی او «نی نی» یا «نانا» می باشد . بنابراین اینکه آنوبانی نی را ملکه بدانیم اشتباه است ضمن اینکه الهه «نی نی » اسیران را به محضر پادشاه «آنوبانی نی» می آورد . بنابراین شخص مذکر نمی تواند سردار شخص مونث در تصویر باشد . اگر اینچنین بود باید شخص مذکر اسیران را به محضر شخص مونث می آورد !
نکته 2 : در کتیبه پادشاه «آنوبانی نی» و الهه «نی نی» جثه ای بزرگتر از اسیران دارند . عده ای از محققین باستان شناس هنگامی که چنین تصویری را مشاهده می نمایند . علت تفاوت جثه پادشاه و الهه را نسبت به اسیران احترام به پادشاه و الهه می دانند و اینگونه استدلال می نمایند که چون پادشاه و الهه فاتح هستند با جثه ای بزرگتر نشان داده شده اند .
اما اسطوره و متون بین النهرینی ما را به نتیجه ای بر خلاف نظر این دانشمندان می رساند .
در اساطیر ، خدایان باستانی موجوداتی با جثه ای بزرگتر از انسان ها می باشند . در اساطیر خدایان از👈 جنیان ودیوها و حوری های دریای و جنگلی (پری دریایی و جنگلی )👈و فرشتگان تفکیک شده اند .
مهم ترین تفاوت خدایان (فرومایه ) تمدن های پیشین با سایر موجودات جاودانگی آنان است و این جاودانگی بخاطر نوع خلقت این موجودات است .
اما همانگونه که پیشتر گفته شد در اساطیر خدایان با انسان ها آمیزش داشته اند و فرزندانی در بین انسانها داشته اند .
یکی از این فرزندان گیل گمش پهلوان و پادشاه افسانه ای شهر اوروک است که پسر الهه «نین سون» می باشد . در نگاره ای که از گیل گمش باقی است و در موزه لوور پاریس نگهداری می شود . گیل گمش را نشان می دهد در حالی که یک شیر نر را در دستان خود دارد . جثه گیل گمش تقریبا سه برابر جثه شیر نر می باشد .
و اگر جثه یک شیر نر را بدون احتساب دم وی دو متر در نظر بگیریم قد گیل گمش حدود 6 متر می باشد .
ادامه دارد ...
#مسبحات #نین_سون #گیل_گمش #نی_نی
@soltannasir