eitaa logo
سلطان نصیر
2.6هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
421 ویدیو
243 فایل
موضوع کانال: ادیان و عرفان و اسطوره و علوم غریبه و خفیه و ماوراء و نجوم و دشمن شناسی با رویکرد آخرالزمانی و مسئله ظهور حضرت صاحب الامر عجل اللّه آدرس جیمیل ما : 👇 @gmail.com" rel="nofollow" target="_blank">Soltan313nasir@gmail.com کپی بدون ذکر منبع مجاز نیست
مشاهده در ایتا
دانلود
تطابق شکلی کلیه ها با ترازو (برج میزان ) در این تصویر ترازو به شکل معکوس تطبیق داده شده است . که می توان به شکل طبیعی نیز آن را تطبیق داد . هر چند که شکل معکوس شباهت بیشتری دارد . @soltannasir
صورت فلکی میزان در آسمان شب @soltannasir
تصویر تطابق شکلی دستگاه ادراری با ترازو و برج میزان . در این تصویر نیز ترازو شکلی معکوس دارد . که به شکل طبیعی نیز تطبیق تا حدی ممکن است . @soltannasir
@soltannasir { پاسخ به سوالات 49 } {مسبحات و چاکراها 46 } { شباهت صور فلکی به اندام های بدن 7} ادامه ...👇 همانگونه که پیشتر گفته شد در کتاب التفهیم آمده برج عقرب دلالت بر 👈عورتها👉 دارد . با توجه به شباهت نسبی صور فلکی به اندام های بدن صورت فلکی عقرب همانگونه که منجمین احکامی گفته اند تا حدی به عورتهای مذکر و مونث شبیه است . الف : اگر به ساختمان عورت مردانه دقت شود . ساختار بیضه ها تا حدی شبیه به دستان عقرب و آلت مردانه تا حدی شبیه به بدن عقرب می باشد . ب : اگر به ساختمان عورت زنانه دقت شود . تخمدان ها شبیه به دستان عقرب . و رحم شبیه به سر و نیم تنه جلویی عقرب . و واژن شبیه بدن و دم عقرب می باشد . 9: صورت فلکی قوس : 👇 { صورت فلکی قوس نهمین صورت از صورتهای فلکی دوازده گانه منطقة البروج یا صورت استوایی است . برج قوس میان دو صورت فلکی عقرب و جدی واقع است و آفتاب در آذرماه به این برج می رسد . این برج نیمی از پیکر اسبی که در قسمت سر شبیه آدمی است با گیسوان فروهشته و تیری در کمان گذاشته و آماده رها کردن است . برج قوس با نامهای رامی و 👈کمان و حتی نیم اسب نیز شناخته می شود . اختر شماران در این صورت سی و یک کوکب در نفس صورت رصد کرده اند و👈 خارج از صورت کوکبی مرصود نیست . } ( نجوم قدیم و بازتاب آن در ادب پارسی صفحه 196) منجمین احکامی ران ها را به برج قوس و زانوان را به برج جدی که صورت فلکی بعدی است منسوب می نمایند . اما نگاه به این صورت فلکی نشان می دهد شکلی که در اساطیر یونانی برای این صورت فلکی (قوس ) رسم شده است شباهتی به ران ها ندارد . و به سایر اندام های حیطه عورت و ران ها نیز شباهت چندانی ندارد . نتیجه می گیریم که شاید شکلی که یونانیان برای این صورت فلکی رسم نموده اند درست نباشد . بنابراین به جستجو شکل این صورت فلکی در اساطیر سایر ملل می پردازیم . در کتاب اساطیر یونانی و صور فلکی در باب این صورت فلکی اینگونه آمده است : 👇 { این صورت آسمانی از ابتدایی ترین نقوش شناخته شده برای بشر است . در اساطیر سومری و پس آن سمبلی از ایزد جنگ با تیر و کمان بوده است . صورت فلکی قوس منظره عظیمی از کمانداری با بالاتنه انسان و پایین تنه اسب است که کمانی در دست دارد . در حالی که اسطوره شناسان یونانی این حیوان افسانه ای عظیم را در این شمایل می شناختند ، تمدن های جدید تر مثل👈 بابلیان (بابل تمدنی کهن تر و یا قدمت همسان با یونان دارد ) آن را ایزدی با 👈دو بال و 👈سر شیر فرض می کردند . در افسانه های یونانی ، اغلب اوقات او را در جایگاه شارون یعنی عاقل ترین «قنطورس» (نام موجود اسب انسان ) می شناختند . به باور آن ها او کمانش را به طرف 👈عقرب هدف گیری کرده است . البته این تفکر افسانه ای به دوره سومریان باز می گردد . با وجود این توصیف ، آن چیزی که بیشترین مقبولیت را دارد ، تعیین هویت شارون با صورت فلکی نیمه انسان و نیمه اسب است . شارون محترم ترین معلم و آموزگار برای ایزدان بزرگی چون خدای طب و قهرمانان و فاتحان یونانی از جمله تسیوس ، آشیل ، جیسون و هرکول بود . البته شایان ذکر است که برخی دیگر ، این صورت فلکی را مانند یک 👈قوری عظیم می پنداشتند که بر 👈دم عقرب آب جوش می ریزد و راه شیری همچون بخاری از لوله قوری خارج می گردد . } (کتاب اساطیر یونانی و صور فلکی صفحه 43) علاوه بر اساطیر نامبرده شده در اسطوره آیین مهر پرستی نیز میترا ( ایزد خورشید ) در نقش شکارچی 👈سوار بر👈 اسب با 👈 کمان دیده می شود : 👇 { میترای شکارچی : 👈 شهر دورل _اوروپوس (Dura _Europos ) در کنار فرات ، بین سال های 165 و 256 میلادی ، مرز پایدار روم در برابر پارت ها بود . این شهر با اعزام دو گروه لژیون و نیروی کمکی ، و پیش از همه ، تیراندازان سوری ، تسخیر شده بود . در کاوش های یک مهرکده ، نقاشی هایی به نسبت سالم یافت شد . در دو نقاشی ، ایزد میترا در جامه ی ایرانی و به صورت👈 سواری تیرانداز تصویر شده است که در حال تیراندازی به جانورانی است که از برابرش می گریزند . تیرهای رها شده ایزد ، بی آنکه خطا بروند ، بر پشت شکارها نشسته اند . ...} ( کتاب میترا آیبن و تاریخ صفحه 13) همچنین : 👇 { جنگ افزار ویژه ایرانی کمان بود و در آیین راز ورزی میترا نیز به مقام پارسی (مقام پنجم آیین میترا ) تعلق داشت . شکار در نوع بزرگ خود در ابتدا با کمان امکان پذیر شده است . } (کتاب میترا آیین و تاریخ صفحه 130 و 131) ادامه دارد ... @soltannasir
تصویر شباهت نسبی عقرب به آلت تناسلی مردانه و زنانه @soltannasir
@soltannasir { پاسخ به سوالات 50} { مسبحات و چاکراها 47} { شباهت صور فلکی به اندام های بدن 8} ادامه ...👇 نکته : ماجرای شکار میترا با تیرو کمان می تواند نشانه ای از گذر خورشید از صورت فلکی قوس نیز باشد . حال به تطبیق شکلی صورت فلکی قوس با اندام های بدن می پردازیم : 👇 با نگاه به اندام های بدن ، در نگاه اول شکل👈 لگن بیش از همه شبیه به ساختار قوس ( کمان ) می باشد . البته این شباهت نسبی است . اگر صورت فلکی قوس را آنگونه که دانشمندان نجوم جدید رسم می نمایند و تنها کواکب روشن این صورت فلکی را به یکدیگر متصل می نمایند . تصویری که به وجود می آید بی شباهت به ساختار قوسی شکل لگن نیست ! ( در ادامه درتصاویر این تطابق را ملاحظه خواهید نمود ) اما اگر صورت فلکی قوس را به شکل قدما (نیماسب یا قنطورس ) رسم نماییم . در نگاه اول این صورت فلکی شباهت به ساختار لگن ندارد . اما با اینحال اگر به استخوان لگن از زاویه خارجی نگاه نماییم . شکل این استخوان تا حدودی به شکل نیماسب با کمان می باشد . استخوان نشیمنگاهی با حفره حقه در استخوان لگن سوراخ سدادی را تشکیل می دهد که این سوراخ سدادی بسیار به کمان شباهت دارد . اگر در تصویر استخوان لگن به محلی که با نام برجستگی عانه مشخص شده دقت نمایید . شبیه به پای نیماسب می باشد که بالا آمده و کنار کمان است . و قسمت برجستگی استخوان نشمینگاهی در سمت مقابل به سر نیماسب تا حدی شباهت دارد . ( در ادامه در تصاویر این تطابق را مشاهده می نمایید ) نکته : فقیر از بین این دو تطابق ، تطبیق دومی را بیشتر می پسندم . اما بعد : 👈 پیشتر در بحث مربوط به صورت فلکی جبار گفته شد که صورت فلکی مار افسای یا حوا نیز سابقا در برج قوس بوده و هم اکنون نیز در آذر ماه رویت می شود . اما توضیح صورت فلکی مارافسای یا حوا : 👇 { صورت فلکی حوا و حیه سیزدهمین و چهاردهمین صورت از صورتهای فلکی شمالی است که آن را مار و مار افسای نیز گفته اند . منجمان آن را به صورت مردی تصور کرده اند که با دو دست ماری را گرفته و سر مار بالاتر از مار افسای واقع شده است . اختر شماران برای مار افسای بیست و چهار کوکب در نفس صورت و پنج کوکب در خارج صورت و برای مار هجده ستاره در نفس صورت رصد کرده اند . سر حیه به سوی اکلیل شمالی مایل شده است و الجاثی علی رکبتیه نزدیک ترین صورت فلکی به حواست و در👈 غرب آن در منطقه البروج صورت فلکی عقرب واقع است و عقاب نزدیک ترین صورت فلکی به دم مار است . کوکب سر حوا که به نام راعی (شبان ) خوانده می شود با دو کوکب نسر طایر و نسر واقع مثلثی نزدیک به مثلث متساوی الساقین را به وجود می آورند . کوکب راعی را کوکب👈 رأس الحوا نیز می خوانند و آن را بر اسطرلاب ها نیز نقش می کنند . ستاره ای را که بر پیچ خوردگی گردن حیه است «عنق الحیه » خوانند و بر اسطرلاب ها نیز نقش می کنند . عرب ستارگانی را که از نزدیک بن گردن حیه آغاز می شود و بر دست چپ و عضد و مرفق و هر دو منکب صورت فلکی الجاثی علی رکبتیه می گذرد و تا دو ستاره روشن جنوبی صورت شلیاق می رسد نسق شامی گویند و پنج ستاره موجود در پیچیدگی گردن مار و دو ستاره دست حوا که مار را گرفته و ستاره کناری آن از حیه و دو ستاره دو زانوی حوا و چهار ستاره مجتمع در پای راست مارافسای را نسق یمانی گویند و آن قسمت از آسمان را که میان نسق شامی و نسق یمانی جای دارد روضه یا مرغزار می گویند . } (کتاب نجوم قدیم و بازتاب آن در ادب پارسی صفحه 96) همچنین در کتاب «اساطیر یونانی و صور فلکی» در صفحات 79 و 80 در باب صورت فلکی مار افسای و مار آمده است : 👇 { یونانیان باستان مارافسای را ایزد باهر طب و سلامتی می دانستند که ماری در دست داشت و حتی تا به امروز هم مار و مارافسای در کنار یکدیگر سمبل علم پزشکی باقی مانده اند . در میان نقوش آسمانی ، مار از این رو که به دو بخش کاملا مجزا تقسیم می شود منحصر به فرد است . سر مار در سمت غرب و دم مار در شرق قرار گرفته ، در میان این دو قسمت جداگانه صورت فلکی مار ،صورت فلکی مارافسای قرار دارد . «سرپرنس» ماری است که مار افسای ، رام کننده مارها آن را به چنگ آورده است . او که ابتدا قصد کشتن مار را داشت ، بعدها شدیدا به او وابسته شد . در واقع دو صورت فلکی مار و مارگیر در شکل یک صورت فلکی ، یعنی مار _ مارگیر به حساب می آیند . بنا به افسانه ها 👈 اسکلپیوس ایزد طب ، راز بزرگ 👈حیات و بقا را از یک👈 مار آموخت که به وسیله شاخ و برگ و بوته ها شفا می داد ، پیش از این ها اسکلپیوس قصد کشتن مار را داشت . البته در برخی نسخ آمده که شارون دانشمند اسب پیکر به اسکلپیوس رازهای علم پزشکی را آموخته بود . اسکلپیوس یا اسکولاپ _نام امروزی آن _ حتی قادر بود مردگان را زندگی ببخشد . } ادامه دارد ... @soltannasir
تصویر تطبیق نسبی صورت فلکی قوس با ساختار لگن در انسان . البته این تطبیق زمانی می تواند درست باشد که بخشی از ستاره ها را بیرون این صورت فلکی در نظر بگیریم . @soltannasir
تصویر صورت فلکی قوس یا نیماسب که به این موجود در اساطیر یونانی قنطورس یا سانتور می گویند . @soltannasir
تصویر تطابق صورت فلکی قوس یا نیماسب با استخوان لگن از زاویه خارجی . کمان تا حدی شبیه سوراخ سدادی و برجستگی عانه شبیه به پای جلوی اسب می باشد . @soltannasir
@soltannasir {پاسخ به سوالات 51 } { مسبحات و چاکراها 48 } { شباهت صور فلکی به اندام های بدن 9} ادامه ...👇 { ... مردگان را زندگی ببخشد . هنگامی که عقرب ، شکارچی را نیش زد ، آسکلپیوس خواست تا او را از مرگ حتمی برهاند ، که این امر به هر حال موجب خشم و غضب ایزد جهان زیر زمین ، هادس گردید . به علت استفاده از مراقبت های اسکلپیوس انسان ها نامیرا شدند و زئوس از ترس گسترش این موضوع ایزد طب را با آذرخش کشت و برای احترام به اعمال نیکوی این ایزد ، او را در بهشت جای داد . و در انتها ، اسطوره ای که منحصرا به👈 مار مرتبط است می گوید که آپولون برای به دست گرفتن هدایت و کنترل معبد اراکل در دلفی با 👈مار پیتون کشتی گرفت . پیتون در اساطیر یونانی 👈 مار بزرگی است که پسر گایا _زمین_ بود ، گویا زایش او پس از سیل و طغیان عظیم اولیه در اثر آمیختن گل و لای و لجن اتفاق افتاد . این هیولا در نزدیکی دلفی در یک غار در کوه پاراناس زندگی می کرد و نگهبان معبد دلفی بود . آپولون او را با خشونت به قتل رساند و ادعا کرد که اراکل برای اوست ، پس از این داستان ، آپولون خود را هاتف خواند . زئوس هم جسد مار نگهبان را در آسمان نهاد } ( کتاب اساطیر یونانی و صور فلکی صفحات 79و 80 ) با توجه به نظریه شباهت صور فلکی به اندام های بدن ، صورت فلکی مار و مار افسای یا حوا نیز به استخوان لگن و دنبالچه تا حدی شباهت دارد . اگر به شکل این صورت فلکی دقت شود و آن را معکوس فرض نماییم . نیم تنه بالایی بدن مار افسای یا حوا به استخوان خاجی و دنبالچه ای شباهت دارد . و پایین ترین بخش استخوان خاجی به مثابه کوکب رأس الحوا در سر مار افسای می باشد . و نیم تنه پایینی بدن مار افسای به مثابه مهره های کمری می باشد . و مار نیز به مثابه قوس لگن می باشد . البته این تطابق به مانند بعضی دیگر از تطابق ها چندان قوی نیست . علتی که این صورت فلکی نیز به لگن منسوب شد . این است که در جایگاه برج قوس نشسته است . در باب تطبیق صورت فلکی مار و مارافسای احتمال دیگری نیز وجود دارد و آن این است که صورت فلکی مار را به ستون فقرات منسوب نماییم . زیرا شکل ستون فقرات بسیار به مار شباهت دارد . در توضیحات صورت فلکی مار و مارافسای گفته شد که این دو (مار و مار افسای ) صورت فلکی جدای از یکدیگر بوده اند که با یکدیگر ادغام شده اند . بنابراین ممکن است مار منسوب به ستون فقرات باشد و مار افسای تطابقی نداشته باشد !!! فارغ از درست یا غلط بودن این تطبیق همانگونه که گفته شد ستون فقرات بسیار به👈 مار شباهت دارد . همچنین می دانیم که در سیستم های تانترای شرقی نظیر یوگا و لامائیسم بودایی استخوان دنبالچه مرکز نیروی عظیم کندالینی می باشد که به شکل 👈 ماری خفته یا چنبره زده ترسیم می شود . نکته 1 : صورت فلکی شجاع نیز شبیه به مار می باشد و ممکن است . شکل مار مانند ستون فقرات ، در ارتباط با این صورت فلکی شکل گرفته باشد . نکته 2: آنچه مسلم است ستون فقرات به عنوان یک عضو مهم در بدن انسان نمی تواند با صورت فلکی ای در آسمان مرتبط نباشد !! 10: صورت فلکی جدی : 👇 { صورت فلکی جدی دهمین صورت از صورتهای فلکی منطقة البروج یا صورتهای استوایی است . این برج بین دو صورت فلکی قوس و دلو واقع شده است و آفتاب در دی ماه به آن می رسد . منجمان قدیم بیست و هشت کوکب در نفس صورت جدی رصد کرده اند و در خارج از صورت ستاره ای مرصود نیست } (کتاب نجوم قدیم و بازتاب آن در ادب پارسی صفحه 201) نکته 3 : صورت فلکی برج جدی به صورت بزغاله ای است که دمی به شکلی ماهی دارد . گفته شد که منجمین احکامی زانو را منسوب به برج جدی می نمایند ! و ران را به برج قوس ! در باب صورت فلکی برج قوس(نیماسب) و شباهتش به استخوان لگن سخن گفتیم . علی القاعده باید صورت فلکی برج جدی از منطقه پایین لگن شروع شود . با نگاه به صورت فلکی جدی در می یابیم که شکل این صورت فلکی به 👈 استخوان ران شباهت دارد . 👈دم ماهی شکل جدی که با یک 👈پیچ خوردن انتهایی ترین بخش این صورت فلکی نمی باشد به 👈 بخش👈 تروکانتر بزرگ استخوان ران شباهت دارد . و بخش 👈پیچ خورده دم جدی به 👈 سر استخوان ران شباهت دارد . و سر و پاهای جلویی جدی به 👈کندیل داخلی و 👈خارجی استخوان ران شباهت دارد . و فاصله بین پاها تا سر به👈 شیار بین کندیلی شباهت دارد . ادامه دارد ... @soltannasir 🌑🌑🌑🌑🌑
تصویر شباهت نسبی صورت فلکی مار و مار افسای به استخوان لگن و دنبالچه که همانگونه که گفته شد . این تطبیق چندان قوی نیست . @soltannasir
تصویر شباهت صورت فلکی جدی به استخوان ران زائده تروکانتر بزرگ در گوشه بالایی به دم ماهی مانند جدی شبیه است و سر استخوان ران به بخش پیچ خورده دم و سر و پاهای جدی شبیه به کندیل استخوان ران @soltannasir
@soltannasir { پاسخ به سوالات 52 } { مسبحات و چاکراها 49 } { شباهت صور فلکی به اندام های بدن 10} ادامه ...👇 1: صورت فلکی دلو : 👇 { صورت فلکی دلو یازدهمین صورت از صورتهای فلکی منطقة البروج یا صورتهای فلکی استوایی است و آفتاب در بهمن ماه به آن می رسد . برج دلو میان دو برج جدی و حوت واقع است و منجمان آن را به صورت مردی بر پای ایستاده تصور کرده اند که هر دو دست خود را باز کرده است و در یک دست کوزه ای دارد و آن را نگونسار نگه داشته است و آبش ریخته و تا زیر پاهای او امتداد یافته است . اختر شماران قدیم برای این صورت فلکی چهل و دو کوکب در نفس صورت و سه کوکب در خارج صورت رصد کرده اند . } (کتاب نجوم قدیم و بازتاب آن در ادب پارسی صفحه 207) عالمان علم نجوم احکامی دو ساق را در بدن منسوب به برج دلو می نمایند . با توجه به نظریه شباهت صور فلکی به اندام های بدن صورت فلکی دلو به استخوان های ساق شباهت نسبی دارد . اگر به تصویر این صورت فلکی دقت شود . بدن مردی که ایستاده است تاحدی شبیه به 👈 استخوان درشت نی می باشد . و کوزه و آب ریخته شده از آن به👈 استخوان نازک نی شباهت دارد . و آب ریخته شده ای که در زیر پای مرد صاحب دلو جاری شده به استخوان👈 تالوس شباهت دارد . که بین استخوان درشت نی و پاشنه قرار دارد . 12: صورت فلکی حوت : 👇 { صورت فلکی حوت دوازدهمین صورت از صورتهای منطقة البروج یا برج های استوایی است و آفتاب در اسفندماه به آن برج در می آید . صورتهای فلکی حوت میان دو صورت فلکی دلو و حمل واقع است و آن را به شکل دو ماهی تصور کرده اند که دم آنها با رشته ای بلند از ستارگان به هم پیوسته اند . } (کتاب نجوم قدیم و بازتاب آن در ادب پارسی صفحه 213) ابوریحان بیرونی در کتاب التفهیم دو پاشنه را به برج حوت منسوب می نماید . و ابونصر حسن بن علی قمی در کتاب المدخل الی علم احکام النجوم صفحه 92 می نویسد : 👇 { الحوت : وی را هر دو پای و اطرافش و عصبهایش [می باشد] . } هر دو نظر خالی از اشکال نیست . با توجه به نظریه شباهت صور فلکی به اندام های بدن با نگاه به ساختار پاها آن را شبیه به ماهی می یابیم . اگر به شکل استخوان های پا نگاه نمایید استخوان 👈پاشنه پا شبیه به 👈سر ماهی و استخوان های 👈انگشتان پا شبیه به 👈دم ماهی می ماند . ادامه دارد ... @soltannasir 🌛🌛🌛🌛🌛
تصویر شباهت نسبی استخوان های ساق پا به صورت فلکی دلو ، درشت نی بدن مرد . و دلو و آب ریخته شده شبیه نازک نی و آبی که در پایین بدن مرد هست شبیه به استخوان تالوس است که در تصویر نیست . @soltannasir
تصویر شباهت نسبی صورت فلکی حوت به ماهی @soltannasir
تصویر استخوان های پا استخوانی که پایین استخوان درشت نی و نازک نی و بر روی استخوان پاشنه قرار گرفته استخوان تالوس است که به مثابه آب ریخته شده در پایین مرد صاحب دلو است . @soltannasir
@soltannasir { پاسخ به سوالات 53 } { مسبحات و چاکراها 50} { شباهت صور فلکی به اندام های بدن 11 } ادامه ...👇 از نظریه شباهت به اندام های بدن سخن گفتیم . بعضی از تطابق ها بسیار قوی و بعضی دیگر متوسط و شاید ضعیف بودند. در مجموع اگر هر شخصی با دیده انصاف به این تطابق ها نگاه نماید . به تاثیر صور فلکی دایرة البروج در شکل گیری اعضای بدن انسان پی خواهد برد . در این تطابق ها بعضی نظرات پیشینیان نقد و بررسی و تصحیح شد . اما با اینحال نمی گویم که همه آنچه فقیر می گویم صحیح است و نظرات پیشینیان اشتباه می باشد . اما از خوانندگان نیز این خواهش را دارم که مطلب پیشینیان را به عنوان یک امر مسلم و قطعی قلمداد ننمایند . امیدوارم که خوانندگان با دیده انصاف نسبت به این تطابق ها نگاه نمایند . آنچه مسلم است باید این نظریه( موارد اختلافی نسبت بروج به کواکب با نظرات پیشینیان ) سالها در زایچه نجومی افراد مورد بررسی قرار گیرد تا نقاط قوت و ضعف آن بررسی شود . فقیر 👈کتب پایه ای و مهم نجوم👈 غربی و 👈هندی را در علم نجوم احکامی مطالعه ننموده ام .(کتب پایه ای و مهم نجوم هندی و غربی متاسفانه در بازار کتاب ایران یافت نمی شود و به زبان فارسی ترجمه نشده اند ) اما در باب تا آنجا که کتب علمای فن را مطالعه نموده ام . اکثر علما نظرات پیشینیان را در باب احکام و نسبت ها نقل نموده اند . و در باب علت وضع این احکام و چرایی نسبت ها تحقیق ننموده اند . ( بیرونی یکی از معدود کسانی است که تنها در مواردی اندک سوالات و اشکالاتی را مطرح نموده است . ) نکته : باید نظر پیشینان در علوم مختلف از جمله نجوم احکامی و چرایی آنها بررسی شود . و اشتباهات گذشتگان در این باب تصحیح شود . تنها در این صورت است که ما خواهیم توانست به ترسیم نقشه جهان معنوی دست یابیم و در همه شاخه های متافیظیک جایگاه رفیع گذشته خویش را بار دیگر احیا نماییم و از درجا زدن در اندیشه پیشینیان رها شویم . همچنین همانگونه که ملاحظه نمودید . احکام نجومی 👈ارتباط تنگاتنگی با دارد . و تا آنجا که فقیر بررسی نموده ام علمای علم نجوم احکامی ما ، بیشتر احکامی که برای کواکب در نظر گرفته اند . با اساطیر یونانی منطبق می باشد . و علت این مسئله ترجمه آثار یونانی به زبان عربی می باشد که در دوره خلفای اموی به شکل پراکنده و در دوران خلفای عباسی به شکل گسترده انجام شد . البته بخشی از احکام نجوم اسلامی نیز ریشه های آن به نجوم هندی و اساطیر آن مرتبط است . اما اینکه چرا دانشمندان نجوم اسلامی در باب اساطیر کواکب صحبت ننموده اند . علت آن یا بدلیل جو بسته جامعه اسلامی در آن دوران بوده است . که ممکن بود این دانشمندان توسط فقهای درباری تکفیر شوند . و یا بدلیل آن بوده که در متون یونانی ای که به عربی ترجمه شده مربوط به عصری بوده که اسطوره های آسمان شب فراموش شده بودند . فقیر نظر دوم را بیشتر می پسندم . زیرا اگر در متون یونانی در باب اساطیر صریح و واضح توضیحاتی بیان شده بود . باید در آثار نجوم اسلامی به وضوح بدین مسئله ولو اندک اشاره میشد . البته باید بگویم که این مسئله نیاز به بررسی های بیشتر دارد . نکته 2: اما تطبیق متفاوت در فهم اسطوره نیز به ما کمک می نماید . من باب مثال تطبیق برج ثور با استخوان اسفنوئید به ما کمک نمود تا درک مناسبی نسبت به اسطوره ایسیس و تاج به شکل گاو این ایزد بانو_ که انجمن های مخفی علاقه خاصی به وی دارند . _ داشته باشیم . تطبیق برج قوس با استخوان لگن و بدنبال آن تطبیق برج جدی با استخوان ران به ما کمک می نماید . فهم درستی از جهان زیرین داشته باشیم . در اساطیر جهان به سه بخش جهان زیرین و جهان میانی (روی زمین و آنچه بین آسمان و زمین است ) و جهان آسمانی تقسیم می شود . در بدن انسان نیز پاها به مثابه جهان👈 تاریک زیرزمین می باشند . و در دروس استخوان ران به برج جدی و استخوان ساق به برج دلو منسوب شد . که کوکب هر دو برج کوکب ، زحل می باشد . و می دانیم که کوکب زحل نحس اکبر و رنگ آن سیاه است . و در اسطوره نیز جهان زیرین جهانی تاریک است . همچنین در اساطیر یونانی کرونوس ( زحل ) توسط پسر خویش زئوس (مشتری)به تارتاروس که عمیق‌ترین نقطهٔ هادس (جهان زیرین )است. تبعید شد . همچنین در اساطیر سومری ایزد بانوی اینانا به عالم زیرین سفر می نماید . و پس از گذشتن از هفت دروازه جهان زیرین ، کشته می شود و سپس با آب حیات زنده می شود و از جهان زیرین بیرون می آید . می دانیم که اینانا منسوب به کوکب زهره است و شرف زهره در برج حوت است که از بروج آبی می باشد و پاها که آخرین عضو بدن(جهان زیرین) می باشد منسوب به برج حوت است . یعنی درست همان نقطه ای از جهان زیرین که اینانا در آن احیا می شود . ادامه دارد ... @soltannasir ⭐⭐️⭐️⭐️⭐️⭐
@soltannasir با سلام خدمت خوانندگان عزیز و گرامی با توجه به بعضی سوالات و شبهات پیش آمده باید بگویم که مطالب کانال تلگرامی سلطان نصیر در صفحه ای در اینیستا گرام و صفحه ای در فیس بوک و وبلاگی کپی می شود . اما این صفحات و وبلاگ زیر نظر فقیر اداره نمی شوند . فقیر از عزیزانی که زحمت می کشند و مطالب کانال را در محیط های مجازی دیگر برای مخاطبین ارسال می نمایند تشکر و قدردانی می نمایم . اما با اینحال برای پاسخ به بعضی شبهات باید بگویم فقیر تنها نویسنده همین کانال تلگرامی هستم و تنها 👈این کانال👉 زیر نظر بنده اداره می شود . و تنها راه ارتباطی با فقیر جیمیل زیر می باشد : 👇 Soltan313nasir@gmail.com با تشکر : نویسنده سلطان نصیر
@soltannasir { پاسخ به سوالات 54 } { مسبحات و چاکراها 51 } ادامه ...👇 پس از بیان شباهت صور فلکی به اندام های بدن به سراغ ایزد آناهیتا می رویم . گفته شد که ایزد آناهیتا به غیر از آنکه از ایزدان کوکب زهره است . ایزد باروری نیز می باشد. که نطفه مردان و رحم زنان را پاک می نماید . عزیزان توجه داشته باشید پاکی و طهارت توسط عنصر آب انجام می شود که آناهیتا ایزد آن است . از سویی دیگر گفته شد که اندام های جنسی در بدن با برج عقرب مرتبط می باشند . و شکل عقرب مانند دارند . همچنین برج عقرب از بروج آبی می باشد . که آناهیتا ایزد آن است . در کتاب اوستا بخش یشت ها فصلی که به توصیف و ستایش ایزد آناهیتا می پردازد 👈 آبان یشت 👉 می باشد . و نام هشتمین ماه در گاهشماری ایرانی نیز 👈آبان است . و برج هشتم نیز برج عقرب است . این بدان معنا است که محل قرار گیری ایزد آناهیتا در بین بروج ، برج عقرب است که از بروج آبی و کنترل کننده اندام های جنسی است . و اینگونه مشخص می شود چرا ایزد آناهیتا به عنوان یک ایزد آب ، ایزد باروری است و نطفه مردان و رحم زنان را پاک می نماید . همچنین می دانیم که برج عقرب به کوکب بهرام یا مریخ منسوب است .و ایزد بهرام و مریخ خدای جنگ می باشند . و اینجا نکته جالبی وجود دارد . و آن این است که ایزد آناهیتا در اساطیر ایرانی به جنگجویان کمک ویژه می نماید . در کتاب اوستا بخش یشت ها آمده : 👇 { کرده 9 👈« ... 33: برای او فریدون پسر آثویه از خاندان توانا در (مملکت) چهار گوشه (ورنه) صد اسب ، هزار گاو ، ده هزار گوسفند قربانی کرد. 34: و از او درخواست این کامیابی را به من ده ، ای نیک ، ای تواناترین ، ای ناهید که من به اژی دهاک(ضحاک) سه پوزه ، سه کله شش چشم هزار چستی وچالاکی دارنده 👈 ظفر یابم . به این دیو دروغ بسیار قوی که آسیب مردمان است ، به این خبیث و قویترین دروغی که اهریمن به ضد جهان مادی بیافرید تا جهان راستی را از آن تباه سازد و که من هر دو زنش را بربایم ، هر دو را سنگهوک و ارنوک را که برای توالد و تناسل دارای بهترین بدن می باشند ، هر دو را که برای خانه داری برازنده هستند . 35: او را کامیاب ساخت ناهید ، کسی که همیشه خواستاری را که زور نثار کند و از ره راستین فدیه آورد کامروا می سازد . برای فروغ و فرش من او را با نماز بلند می ستایم . » کرده 10 👈« 37: برای او نریمان گرشاسب روبروی دریاچه پیشینه ، صد اسب ، هزار گاو ، ده هزار گوسفند قربانی کرد . 38: و از او درخواست . این کامیابی را به من ده ، ای نیک ،ای تواناترین ، ای ناهید که من به (گندرو ) زرین پاشنه در کنار دریای موج زن فراخکرت 👈ظفر یابم که من (در روی این زمین ) پهن و گرد و بیکران در تاخت به خانه مستحکم دروغ پرست نتوانم رسید . 39: او را کامیاب ساخت ناهید ، کسی که همیشه خواستاری را که زور نثار کند و از ره راستین فدیه آورد کامروا می سازد . برای فروغ و فرش من او را با نماز بلند می ستایم ... » } (کتاب اوستا ، کتاب یشت ها، آبان یشت ) نکته : علاوه بر جنگجویان ، شهریارانی نظیر جمشید و کیخسرو و ...نیز برای ایزد قربانی می نمایند و این ایزد خواسته آنان را برآورده می کند .و این همان معنی است که ایزد آناهیتا عزت می دهد . و با اسم عزیز که از اسمای آبی است در ارتباط است . اما همتای سومری وی ایزد بانوی و همتای بابلی وی الهه ایشتار ایزدانی جنگجو می باشند . که پیشاپیش لشکریان حرکت می نمودند و آنان را به جنگ نمودن تشویق می کردند . و به پیروزی لشکر پرستندگان خویش بر لشکریان دشمن کمک می نمودند . در شهرستان سر پل ذهاب در استان کرمانشاه سنگ نگاره ای به زبان اکدی وجود دارد که متعلق به پادشاه معروف سلسله «لولوبی ها » یعنی «آنوبا نی نی» می باشد : 👇 { پادشاه در حضور الهه که او را بر دشمنان فیروزی بخشیده است . ایستاده و پا را بر تن دشمنی که بر زمین افتاده نهاده است .«طرز لباس و زینت جامه پادشاه و الهه بخوبی نمایان است» این خدا بدستی نیزه ای گرفته و بر آن تکیه کرده است . بدست دیگر طنابی گرفته و می خواهد به لب یکی از اسیران ببندد اسیران همه برهنه هستند و دستشان را بر پشت بسته اند و آنها را به وسیله حلقه ای که از لب گذرانیده اند مثل حیوانات مهار کرده اند این کتیبه سابقا خطوط بسیاری داشته ولی باران نیم آن راشسته و از میان برده است ترجمه آن را از روی کارهای پرشیل در اینجا به اختصار می آوریم : 👈 « ستون 1: آنوبانی نی پادشاه توانا پادشاه لولوبی نقش خود و نقش الهه ایشتار را در کوه با تیر «Batir» رسم کرده است و آنکس که این نقوش و این لوح را محو کند بنفرین و لعنت 👈آنو و 👈آنوتوم و👈بعل و 👈بلیت و 👈رامان و 👈ایشتار و 👈سین و 👈شمش ... گرفتار با دو نسل او بر باد رواد ...! » }( کتاب تاریخ مفصل کرمنشاهان جلد 4 صفحه 45 ) @soltannasir
تصویر سنگ نگاره پادشاه تمدن لولوبی آنوبانی نی ها و الهه نی نی (نانایا) مرتبط با زهره در شهرستان سر پل ذهاب استان کرمانشاه با قدمتی حدود 4000 سال @soltannasir
بازسازی تصویر سنگ نگاره شاه لولوبی ها آنوبانی نی در کنار او الهه نی نی (نانایا) مرتبط با زهره ایستاده و اسیران جنگی را به پیش وی آورده شهرستان سرپل ذهاب استان کرمانشاه قدمت حدود4000 سال @soltannasie
مقاله ای درباره 👆 نگاره سنگی آنو بانی نی و تخریب این اثر بدلیل بی توجهی مسئولین امر . منبع : خبر گزاری مهر @soltannasir
@soltannasir { پاسخ به سوالات 55} { مسبحات و چاکراها 52} ادامه ...👇 فقیر تصمیم بر این داشتم که به ادامه مبحث چاکرای دوم و سوره جمعه بپردازم . اما با اینحال چون در درس پیشین برای آنکه شاهدی برای جنگجو بودن ایزدان آب و کوکب زهره (نظیر ایشتار و اینانا) بیاورم از کتاب جغرافیای تاریخی و تاریخ مفصل کرمانشاهان مطلبی را نقل نمودم. و در باب آن خود تحقیق ننمودم . این سنگ نگاره و نوشته آن و اطلاعات غلطی که در بعضی سایت ها نظیر ویکیپدیا در باب آن نوشته شده فقیر را بفکر فرو برد . همانگونه که گفته شد پادشاه قوم لولوبی ها یعنی «آنو بانی نی » حضور دارد .و در مقابل او الهه ای به نام «نی نی» یا «نانا» یا «ننا » قرار دارد همچنین در متن کتیبه آمده که هر شخصی این نگاره و کتیبه را محو نماید دچار نفرین و لعنت خدایان 👈 آنو، آنونوم، بل، بلیت،رامان، 👈ایشتار👉، سین و شمش ، می شود . در اینجا نام ایشتار به غیر از الهه نی نی است . و این برای فقیر سوال ایجاد نمود که آیا «ایشتار» و «نی نی» یکی هستند یا خیر . آیا «نی نی » نام دیگر اینانا است یا خیر ? و نکته جالب دیگر این است که در سایت ویکیپدیای فارسی به اشتباه نام ملکه آنوبانی نی نامیده شده و نام پادشاه نیامده و بعضا پادشاه به نام سردار ملکه آنوبانی نی آمده است . 😳 این سوالات شخصی در باب مطلبی که با کمی شتابزدگی به عنوان مثال برای دروس انتخاب نموده بودم . باعث آن شد که به تحقیق در باب این مسئله بپردازم . هر چند که منابع کمی برای این تحقیق وجود داشت . اکنون نتیجه این تحقیق مختصر خویش را برایتان می نویسم : 👇 ابتدا در اینکه نام پادشاه لولوبی آنوبانی نی است : 👇 در کتاب تاریخ و تمدن بین النهرین در صفحه 103 درباره «آنوبانی نی» آمده : 👇 { ... فهرست جغرافیایی امپراتوری سارگون مرکز (حکومت ) «لولوبی » را در همسایگی «کرکوک » ثبت کرده است . گاهی «لولوبیها» قلمرو خود را از این مرکز به اطراف گسترش می دادند . یکی از مناطق زیر نفوذ ناحیه امروزی زهاب ، نزدیک سرپل بود ، زیرا در این محل نقش برجسته صخره ای مشهوری از 👈«آنوبانی نی » پادشاه لولوبی ، همراه با کتیبه ای به شیوه اکدی حجاری شده است . پس از شرح یادمان ، در لعن نامه ای بلند آنهایی را که قصد از میان بردن یادمان او را دارند برحذر می دارد . خطر از جانب این دشمن (لولوبیها ) در روایتی متعلق به دوران جدیدتر آمده است . در این روایت ، 👈 «آنوبانی نی »👈 پدر یک👈 گروه هفت نفری از 👈غول های ترسناک با نامهای نفرت انگیز و وحشتزاست که سرتاسری امپراتوری نرام _سین را همراه با گروه بی شماری هیولا درنوردیدند و در سرزمین گوتی و ایلام ویرانی به بار آوردند و تنها در ساحل خلیج فارس متوقف شدند . ...} نکته اول : نام پادشاه لولوبی ها در سنگ نوشته ای که به نگاره سنگی سر پل ذهاب مربوط است و سایر منابع تاریخی « آنوبانی نی » است . و نام الهه روبروی او «نی نی» یا «نانا» می باشد . بنابراین اینکه آنوبانی نی را ملکه بدانیم اشتباه است ضمن اینکه الهه «نی نی » اسیران را به محضر پادشاه «آنوبانی نی» می آورد . بنابراین شخص مذکر نمی تواند سردار شخص مونث در تصویر باشد . اگر اینچنین بود باید شخص مذکر اسیران را به محضر شخص مونث می آورد ! نکته 2 : در کتیبه پادشاه «آنوبانی نی» و الهه «نی نی» جثه ای بزرگتر از اسیران دارند . عده ای از محققین باستان شناس هنگامی که چنین تصویری را مشاهده می نمایند . علت تفاوت جثه پادشاه و الهه را نسبت به اسیران احترام به پادشاه و الهه می دانند و اینگونه استدلال می نمایند که چون پادشاه و الهه فاتح هستند با جثه ای بزرگتر نشان داده شده اند . اما اسطوره و متون بین النهرینی ما را به نتیجه ای بر خلاف نظر این دانشمندان می رساند . در اساطیر ، خدایان باستانی موجوداتی با جثه ای بزرگتر از انسان ها می باشند . در اساطیر خدایان از👈 جنیان ودیوها و حوری های دریای و جنگلی (پری دریایی و جنگلی )👈و فرشتگان تفکیک شده اند . مهم ترین تفاوت خدایان (فرومایه ) تمدن های پیشین با سایر موجودات جاودانگی آنان است و این جاودانگی بخاطر نوع خلقت این موجودات است . اما همانگونه که پیشتر گفته شد در اساطیر خدایان با انسان ها آمیزش داشته اند و فرزندانی در بین انسانها داشته اند . یکی از این فرزندان گیل گمش پهلوان و پادشاه افسانه ای شهر اوروک است که پسر الهه «نین سون» می باشد . در نگاره ای که از گیل گمش باقی است و در موزه لوور پاریس نگهداری می شود . گیل گمش را نشان می دهد در حالی که یک شیر نر را در دستان خود دارد . جثه گیل گمش تقریبا سه برابر جثه شیر نر می باشد . و اگر جثه یک شیر نر را بدون احتساب دم وی دو متر در نظر بگیریم قد گیل گمش حدود 6 متر می باشد . ادامه دارد ... @soltannasir
تصویر نگاره گیل گمش پادشاه افسانه ای شهر اوروک فرزند الهه نین سون که یک شیر نر را در دستان خویش دارد . @soltannasir