eitaa logo
سلطان نصیر
2.7هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
421 ویدیو
243 فایل
موضوع کانال: ادیان و عرفان و اسطوره و علوم غریبه و خفیه و ماوراء و نجوم و دشمن شناسی با رویکرد آخرالزمانی و مسئله ظهور حضرت صاحب الامر عجل اللّه آدرس جیمیل ما : 👇 @gmail.com" rel="nofollow" target="_blank">Soltan313nasir@gmail.com کپی بدون ذکر منبع مجاز نیست
مشاهده در ایتا
دانلود
تصویر خدای رع و یوریس یا همان ماری که چشم رع می باشد نیز بر سر رع قرار دارد
@soltannasir (رمی جمرات 5) (ادامه داستان رع و ابلیسک) تا هنگامی که رع جوان و نیرومند بود , بر ایزدان و انسان ها با صلح و آرامش فرمان می راند ; اما در روزگاران بعد خشونت آغاز گردید و نوشته های بازمانده او را به شکل پیر مردی با دهان لرزان توصیف کرده اند . که آب دهانش بی وقفه جاری بود . حتی انسان ها نیز از فرتوت بودن رع آگاه شدند و بر ضد او دسیسه چیدند . تا آنکه رع آگاه شد و بی درنگ خشمناک گشت , شورای ایزدان را فراخواند و با تک تک ایزدان رای زد که چگونه با وی رفتار کنند و بر آن شد که چشم ایزدی خشم آگینش را به سوی شورشگران بچرخاند . این چشم ایزدی به شکل ایزدبانوی حتحور (همچنین به نام حائور یا سخمت که در بعضی منابع دختر رع می باشد ) علیه مجرمان یورش می برد و آنان را بی رحمانه می کشد تا آنکه رع تسکین می یابد و به کشتار پایان می دهد . زیرا نیک خواهی اش اجازه نمی دهد که همه نژاد انسانی نابود گردند . به هر حال ناسپاسی انسان ها به خدای خورشید گونه ای تلخی برای جهان آورد و میل به دوری و کناره گیری از جهان در او پدید آمد . بنابراین ایزد بانوی نوت به فرمان نون خود را به شکل ماده گاوی در آورد و رع را بر پشت خود گذاشت . از آسمان فراز رفت و به بهشت رسید و همزمان جهان کنونی آفریده شد . (جهان به شکل کنونی خویش در آمد و به نوعی می توان گفت مرز بین عوالم تا حدی بسته شد ) {کتاب جهان اسطوره ها نوشته رابرت گریوز ص 376} مصریان باستان عقیده داشتند که چون انسان نام خود را هنگام زندگی ثبت ننماید . در جهان دیگر سهمی نخواهد داشت و ناپدید خواهد شد . بنابراین مصریان نام خود را بر مکان های مختلفی ثبت می نمودند . و یکی از مهمترین این مکان ها ستون بن بن (ابلیسک) بود . زیرا نماد پرتوی خدای خورشید و رییس خدایان مصری رع بود . تا خدای رع کمک نماید و آنان در جهان دیگر سهمی داشته باشند (این تفکر عینا در بخش هایی از تلمود یهودیان وجود دارد که فقط یهودیان از جهان دیگر سهم خواهند داشت که ناشی از برخورد فرهنگ بنی اسراییل با فرهنگ مصر و سایر تمدن های شرک آلود خاورمیانه می باشد ) اما واژه رع در زبان عبری רע (ra)به معنای 👈بد 👉 است . این واژه در اصل خود یک کلمه عبری نیست . بلکه رع واژه ای مصری است که در دورانی که بنی اسراییل در مصر بودند وارد ادبیات عبرانی شده است . و این که رع در عبری از خورشید به _بد _ (مقابل خوب) تغییر معنایی داده , نشان از تقابل فرهنگ سامی بنی اسراییل و فرهنگ مصری است . ظاهرا بنی اسراییل برخی از مصائبی که در مصر از فرعون و مصریان داشتند , را از چشم رئیس خدایان مصری یعنی خدای رع می دیدند. و این خدا در نزد بنی اسراییل خدایی بد و منفی بوده است . که مقابل یهوه خدای بنی اسراییل قرار می گیرد . @soltannasir 🌍🌍🌍🌍🌍🌍🌍🌍🌍🌍🌍🌍🌍🌍🌍
@soltannasir (رمی جمرات 6) (شهر اون ). در کتاب قاموس کتاب مقدس تحت ماده اون اینچنین آمده است 👇👇👇👇 اون : 1) نوه را وبین که در عصیان قورح و داثان و ابیریم شریک بود ...... 2) اون یا آون (کتاب پیدایش 45:41) حزقیال(17:30) و آن بیت شمس،می باشد (ارمیا13:43) که یونانیانش هیلو پولس یا شهر شمس می گفتند و چون این شهر برای مصریان مرکز پرستش آفتاب بود . بدانواسطه باین اسما مختلفه نامیده شد و از قدیم ترین شهرهای دنیا می باشد که در جوشن شرقی رود نیل واقعست و تا ممفیس 2 میل مسافت دارد . و در قرن اول استریبو در آنجا رفته شهر را مخروبه یافت و یوسیفوس می نویسد که در زمان رفتن خاندان یعقوب (ع)به مصر این شهر برای سکونت ایشان از جانب فرعون تعیین یافت (احتمالا برخورد بنی اسراییل با رع خدای خورشید از همین زمان آغاز شده است ) و یوسف (ع) نیز دختر کاهن آنجا را برای خود تزویج نمود . [ازدواج با دختر یک کاهن مشرک توسط یک نبی الهی برخلاف شریعت الهی است چنانچه حق تعالی در قرآن مجید در آیه 26سوره نور می فرماید: 👇👇👇👇👇👇👇 {الْخَبيثاتُ لِلْخَبيثينَ وَ الْخَبيثُونَ لِلْخَبيثاتِ وَ الطَّيِّباتُ لِلطَّيِّبينَ وَ الطَّيِّبُونَ لِلطَّيِّباتِ أُولئِكَ مُبَرَّؤُنَ مِمَّا يَقُولُونَ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ كَريم } (زنان ناپاك براى مردان ناپاك و مردان ناپاك براى زنان ناپاك و زنان پاك براى مردان پاك و مردان پاك براى زنان پاك. آنها از آنچه در باره شان می گويند منزهند. آمرزش و رزق نيكو براى آنهاست.) و زن مشرک نیز ناپاک است مگر اینکه همسر حضرت یوسف (ع) به خداوند یکتا ایمان آورده باشد و آنگاه یوسف (ع) با ایشان ازدواج نموده باشند ] گویند که یهودیی او نیاس نام از بطلمیوس فیلادلفوس در خواست نمود که هیکلی در این شهر به شباهت هیکل اورشلیم بنا نموده یهودیان آن شهر غالبا آنجا را معبد و زیارت گاه خود قرار دادند . چنانکه اکثر پیغمبران بدان اشاره نموده اند . اما کاهنان این شهر در دولت و ثروت و دوستی و تحصیل علم مشهور بودند . گویند فیثاغورس و افلاطون علوم ادبی را از ایشان تحصیل کردند . لکن شهر مرقوم فعلا خراب و بجز خندقهای بزرگ و برجهای بلند که قطعه های عظیمه از سنگ مرمر و سماق و سفال در آنها یافت می شود . چیزی دیگر در آنجا نیست و 👈ستونی👉 از سنگ سماق فعلا در آنجا بر پا می باشد که 68 قدم (بیش از بیست متر )ارتفاع دارد و کلمات مصری زیادی بر آن منقور است و برخی که قادر بر خواندن خطوط مصریه می باشند . این مطلب را از آنجا درک نموده اند که هورس حیات بخش و سلطان قوم مطیع آقای مصر علوی و سفلی می باشد . و تقلید بر آنست که یوسف و همسرش مریم (س) از ظلم هیرودیس در این شهر آمده در زیر درخت جنگلی استراحت یافتند { قاموس کتاب مقدس ص 136و137} @soltannasir 🌞🌞🌞🌞🌞🌞🌞🌞🌞🌞🌞🌞🌞
تصویر ستون شهر اون (ابلیسک ) قاموس کتاب مقدس
@soltannasir (رمی جمرات 7) (تحقیقی در مورد نام فرعون ) نام فرعون لقبی است برای پادشاهان مصر چنانچه قیصر لقبی برای پادشاهان روم می باشد . نام فرعون در دوره متاخر برای پادشاهان مصری بکار رفته است . واژه فرعون در زبان قبطی پرآ. یا پرع peraa می باشد اکثر محققین معتقدند که نام پرع یا پرآ به معنای خانه بزرگ است . اما عده ای از محققین معتقدند که پرع پ به منزله الف لام (ال) معرفه است .و رع به معنای آفتاب یا خدای آفتاب است . در مصر باستان فراعنه خود را پسران رع می دانستند و معتقد بودند که قدرت خویش را از حورس (حوروس چون خورشید با خدای حوروس پسر اوزیریس اشتباه نشود ) به ارث برده اند . بدین سان فرمانروایان مصر باستان خود را از اعقاب خورشید خدا می دانستند . فرعون واسطه بین رع و مردم بود . و اعتقاد بر این بود که سرشت فرعون سرشتی خدایی است . در این مسیر نخست فرعون را نماینده خدا بر روی زمین و با گذشت زمان او را از تبار خدایان و تنها کسی می دانستند که می توانست چون کاهنان با خدایان ارتباط برقرار نمایند . حال نگاهی مجدد به نام پرع : عزیزان به یاد بیاورید در توضیحاتی که در مورد خدای رع داده شد یکی از نام های وی فرع یا پرع بوده . و جالب است که همین نام لقب پادشاهان مصر می باشد . فرعون پسر رع و نماینده و واسط رع خدای خورشید با مردمان می باشد . و رع خود به معنای خورشید است . بسیار محتمل است که پرع به معنای تجلی رع خدای خورشید بر روی زمین باشد . این فرضیه زمانی قوت بیشتری می گیرد که ما بدانیم در ایران باستان ما واژه اوستایی خورنه داریم که این واژگان بعدها در پهلوی به صورت خوره یا خره و سپس به صورت فره تغییر استعمال داده است . فره در فرهنگ ایران باستان به معنای درخشش و شکوه است . و موهبتی ایزدی است که در وجود هرانسانی به ودیعه گذاشته شده است . فره نیروی کیهانی و ایزدی می باشد که علی الخصوص در👈 پادشاهان👉 و همچنین موبدان و آریاییان و زرتشتیان وجود دارد . جمشید پادشاه بزرگ ایران باستان در اوستا دارای سه فره یا فره ای با سه جلوه است وقتی او دچار گناه شد . فره به شکل مرغ وارغن (شاهین ) در سه نوبت از او گریخت . (جالب است که رع خدای خورشید مصری نیز , خدایی با سری به شکل شاهین است ) در متون پهلوی از فره دودمان پادشاهان کیانی با نام فره کیانی یاد شده است . حکمای خسروانین ایران باستان اعتقاد داشتند که تا زمانی که فره ایزدی با فرمانروایان همراه باشد پیروزی با آنان یار است و به مجرد اینکه فره از آنان بگریزد بخت از آنان روی می تابد . عزیزان به شباهت های موجود نگاه نمایید پرع (فرعون ) اگر به معنای تجلی رع (آفتاب ) باشد خوره و فره نیز در فرهنگ ایران باستان به معنای درخشش و شکوه است وشاهان ایرانی نیز به مانند فراعنه دارای درخشش ایزدی بودند عده ای واژه خورنه را از ریشه هور یا خور به معنای خورشید می دانند در ضمن به شباهت لفظی واژه خره و فره با واژه پرع دقت نمایید. خ و پ و ف , واک هایی هستند که در زبانشناسی به هم تبدیل می شوند . و ها و عین نیز می توانند به هم تبدیل شوند . بنابراین ممکن است این دو واژه خره و پرع از یکدیگر گرفته شده باشند . ممکن است هم که اینگونه نباشد . اگر نظریه تطبیقی را بپذیریم این سوال پیش می آید که چه کسی از دیگری وام گرفته است ? مصریان از ایرانیان یا ایرانیان از مصریان? البته سوالات و مشکلات دیگری نیز بوجود خواهد آمد اما به هر حال به نظر فقیر پرع یا پرآ (فرعون ) احتمالا به معنای تجلی خورشید است . اما فرعون در تورات به صورت پرعوه פרעה آمده است . برای تبدیل کلمه پرعوه به فرعون دو نظر می توان ارایه داد : اول اینکه : واک ه مبدل به واک ن شده باشد و از آنجایی که در ادبیات عرب حرف پ نداریم و در زبان عبری حرف ف פ به صورت پ نیز خوانده می شود و به جای یکدیگر به کار می روند . واک زبانی پ به ف تبدیل شده و کلمه فرعون بدست آمده است . نظر دوم این است که واو و نون را (ون) علامت جمع در نظر بگیریم و این احتمال را بدهیم که واژه پرع نام پادشاهان مصر در زبان آرامی به صورت پرعون جمع بسته شده است . و پرعون در عربی به فرعون تغییر شکل داده باشد . هر چند که واژه فرعون در قرآن دلالت بر یک شخص می نماید . و شاید بدین دلیل احتمال درست بودن نظریه اول بیشتر باشد . @soltannasir 👑👑👑👑👑👑👑👑👑👑👑👑👑👑
@soltannasir (رمی جمرات 8) (علت ساختن ابلیسک های متعدد) پیشتر گفته شد که رع به دلیل پیری مورد دسیسه انسان ها قرار گرفت و پس از عذاب انسان ها تصمیم گرفت که به آسمان برود . آری رع به آسمان رفت و مرز بین عوالم(عالم خدایان اساطیری و عالم انسان ها) تا حدی بسته شد . و جهان به شکل کنونی خویش در آمد . یکی از دلایل ساختن ابلیسک بخصوص ساختمان های بلند که شکل ابلیسک دارند . در سرتاسر جهان توسط فراماسونر ها و ایلومیناتی ها که پرستندگان خدایان باستانی هستند . (علاوه بر مسئله انرژی ها ) فرستادن پیغام ابراز پشیمانی برای خدای رع است . آنان با پرستش خدای رع , و ساختن ابلیسک های متعدد در سرتاسر جهان به نوعی از گناهی که به عقیده خویش بشریت نسبت به رع نمود و او را نپرستیده ابراز پشیمانی می نمایند . و سعی می نمایند توجه این خدای فرومایه را به سمت زمین جلب نمایند تا بار دیگر به زمین باز گردد. برای بازگشت این خدای فرومایه لازم بود علاوه بر مراسم های عبادی و پرستش آیینی و دادن پیشکشی به وی از قربانی های انسانی و غیرانسانی (حیوانی) و ساختن ابلیسک در سرتاسر جهان , از سنگ اندازی به سمبل وی در مراسم حج جلوگیری شود . بنابراین ابلیسک ها در مراسم حج توسط دولت عربستان به پیشنهاد دوستان و سروران ماسونی خاندان آل سعود (آل جحود) حذف گردید (دور آن دیوار کشیده شد ) تا از توهین به سمبل این خدای فرومایه جلوگیری شود . و برای راضی شدن این خدای فرومایه در محلی که سالها به سمبل وی توهین می شد . عربستانی ها باز به پیشنهاد همان سروران و دوستان خویش بزرگترین ساختمان ابلیسک شکل جهان را ساختند . (یعنی هتل ابراج البیت در مکه با حدود 600 متر ارتفاع ) ساختن چنین بنایی در مکه علاوه بر مسئله انرژی های ساختمان های بلند و هرمی شکل در واقع فرستادن این پیغام برای خدای فرو مایه رع از سوی ماسون ها بوده : 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 { سال 2012 بنگر ای رع بزرگ و شکست ناپذیر از فراز آسمان بنگر در محلی که سالها به بن بن (ابلیسک) پرتویی از پرتوهای خورشید وجودت توهین و سنگ اندازی شده ما پرستندگانت , با شکوه ترین پرتوی وجودی ات را بنا نهادیم . حال وقت فرود آمدنت می باشد ای سرور ما . ..... سال 2013 خوشحالیم که به زمین بازگشتی ای آقای ما .....} @soltannasir ☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️
تصویر سائورون در فیلم ارباب حلقه ها که قصد بازگشت به جهان توسط پرستندگان خویش را داشت . که سمبل تک چشم متعلق به رع است در درون شاخ گاو یا تاج ایسیس متجلی می شود .
هتل ابراج البیت در مکه که دقیقا رأس هتل که شکل شاخ گاو است محل تجلی و ظهور چشم رع می باشد . به شباهت آن با فیلم ارباب حلقه ها دقت نمایید
هتل ابراج البیت مشرف بر خانه خدا
ساختمان ابلیسک شکل بانک قوامین تهران که مشرف بر مصلی تهران می باشد
مجسمه ایسیس در حال شیر دادن به فرعون با تاجی به شکل شاخ گاو که به محل ظهور چشم سائورون در فیلم ارباب حلقه ها شباهت دارد .
@soltannasir (رمی جمرات 9) (جنیان رجمیون ) عده ای سازه ابلیسک را علاوه بر خدای رع به خدای اوزیریس نیز نسبت می دهند. و آن را سمبل آلت اوزیریس می دانند و عده ای آن را به بعل خدای مردمان خاورمیانه که از بابل تا کنعان مورد پرستش قرار می گرفته نسبت می دهند. اما نظر فقیر همان است که پیشتر گفته شد . یعنی نماد ابلیسک متعلق به رع خدای خورشید است و ساختن ابلیسک های متعدد در راستای جلب توجه و پروژه بازگشت این خدای فرومایه مصری بوده است . اما این تنها علت حذف ستون ابلیسک از منا نبوده , علت مهمتری نیز وجود دارد و آن ماجرای جنیان رجمیون است که کمتر کسی بدان اشراف دارد . در مراسم رمی جمرات ; با رمی کرد جمرات توسط،حجاج گروه هایی از شیاطین از جنیان از باطن مسلمین سنگ می خورند. یعنی به موازات سنگی که حجاج 👈به ستون جمرات 👉 می زنند . سنگ هایی در عالم جنیان (در بعدی که عالم جنیان قرار دارد) به سوی این شیاطین فرومایه پرتاب می شود و این شیاطین سنگ می خورند . و زخمی می شوند در اثر سنگ خوردن زیاد صورت و بدن این جنیان زخمی و حالتی شبیه گوشت اضافه که پس از بهبود زخم در صورت و بدن ایجاد می شود . در صورت و بدن اینان نمایان می شود . این جنیان نزد اهلش (اساتید وادی مسخرات و اولیا الله ) رجمیون نامیده می شوند . زیرا از باطن حجاج رجم شده اند . این جنیان رجمیون تنها گروهی از شیاطین هستند که در ماه رمضان که 👈تقریبا 👉 در های رفت و آمد این فرومایگان به عالم ما بسته می شود . اینان (رجمیون ) آزاد هستند و در جامعه در حال تردد می باشند تا مسلمین را به گناه وادارند . (البته ظاهرا علتش این است که معلق هستند و توان حرکت خویش را تا حدی از دست داده اند مانند پرنده ای که بالش شکسته و نمی تواند پرواز نماید) اما پس از مراسم رمی جمرات این جنیان رجمیون در هر نقطه از جهان اسلام که حضور داشته باشند . منتظر حجاج می مانند تا حجاج از مراسم حج باز گردند . چون حجاج از حج بازگردند این جنیان از عاشورای حسینی به بعد برای انتقام به سراغ حجاج می روند . تا حجاج را به گناه و نقض عهد و پیمان وادارند. ما در حدیث داریم که کسی که حج می رود . و حجش مقبول پروردگار باشد . گناهانش (به غیر از حق الناس و ...) پاک می شود . این جنیان هم برای انتقام از حجاج و اینکه حجشان مورد قبول قرار نگیرد . سراغ حجاج می روند و تمامی تلاش خویش را می نمایند تا حاجیان عهدهایی را که با خدای خویش بسته اند نقض نمایند . علاوه بر عهد شکنی با تیراندازی به سوی حاجیان آنان را به انجام دادن انواع گناهان تحریک می نمایند . زیرا اگر حاجیان پس از حج گناه و عهد شکنی بنمایند . مقبولیت حجشان در درگاه الهی تا حدی از بین می رود .(بسته به نوع و میزان گناه) قبالیست های جحود که بخوبی از ماجرای این جنیان رجمیون اطلاع دارند . برای اینکه اینان سنگ نخورند یا این که تعداد سنگ کمتری و با قدرت کمتری از باطن مسلمین دریافت نمایند . دو پروژه مهم را دنبال نمودند. آنان ابتدا با ایجاد شبهه در دل مسلمین نسبت به خرافی بودن ماجرای رمی جمرات و این که چرا باید به یک ستون سنگی سنگ زد . سعی نمودند که بعد اعتقادی این قضیه را در بین مسلمین تضعیف نمایند . زیرا هر چقدر حجاج با ایمان بیشتری سنگ را رمی نمایند . این جنیان با قدرت بیشتری سنگ دریافت می نمایند . واگر حاجی با ایمان کم و شک و شبهه سنگ را رمی نماید . این جنیان از پرتاب سنگ آن حاجی سنگی دریافت نمی نمایند . اما پروژه دوم آنان برای کاهش سنگ خوردن این جنیان از باطن مسلمین پیشنهاد حذف ستون ابلیسک به عربستانی ها بوده است . و خاندان آل سعود (جحود) با آگاهی کامل این عمل را انجام دادند . با حذف ستون ابلیسک و دیوار نمودن دور آن ّجنیان رجمیون امروزه با قدرت و تعداد کمتری سنگ می خورند . به واقع حجاج با حذف ستون ابلیسک باید با ایمان بیشتری سنگ را رمی نمایند . حال آنکه بعد اعتقادی بسیاری از حجاج با تبلیغات مسموم سست شده است . @soltannasir
@soltannasir (رمی جمرات 10) (چند نکته در مورد جنیان رجمیون) نکته اول : سوال بود در مورد اینکه چرا قبالیست های جحود نمی خواهند این جنیان سنگ بخورند ? با سنگ خوردن جنیان رجمیون که اینان بیشتر تحریک می شوند تا حجاج را به گناه تحریک نمایند ? پاسخ : این جنیان هر چقدر سنگ کمتری دریافت نمایند و سنگ ها با قدرت کمتری به آنان اصابت نماید . توان بیشتری برای ایجاد وسوسه و خطا در مسلمین علی الخصوص حجاج خواهند داشت نکته 2: ظاهرا بین جنیان و سنگ و رمی ارتباط معنا دار وجود دارد . زیرا علاوه بر این که در هنگام رمی جمرات عده ای از شیاطین جنی از باطن مسلمین سنگ می خورند . داستان های متعددی از سنگ اندازی جنیان وجود دارد . که این موجودات مردم را با سنگ اندازی مورد اذیت و آزار قرار داده اند . نکته 3: در مورد تیراندازی جنیان : شیاطین جنی به طرق بسیار متنوعی ده ها روش و طرق مختلف خاطر و وسوسه گناه را در دل و ذهن انسان ها ایجاد می نمایند و به اصطلاح انسان ها را تحریک به گناه می نمایند . ساده ترین روش القای فکر گناه در ذهن با نیروی فکر , چیزی به اصطلاح شبیه به تله پاتی می باشد . اما روش های دیگری نیز وجود دارد . یکی از روش های القای خاطر گناه تیراندازی است که خود به طرق مختلف ایجاد می شود . یکی از این روش های تیراندازی اینگونه است که این فرومایگان وردی را به زبان خاص خود یا بعضی زبان های باستانی قدیم بر روی دست خویش می خوانند . از خواندن این ورد تیری مثالی ایجاد می شود که این فرومایگان این تیر را با انگشت اشاره خویش به سوی صدر (قفسه سینه ) بخصوص قسمت قلب و همچنین سر و مغز شلیک می نمایند . از برخورد این پیکان ها با این دو قسمت وجود شخص خاطر و وسوسه گناه در ذهن و دل ایجاد می شود . نکته 4: به نظر می رسد که برای القای خاطر هر نوعی از گناه , این فرومایگان از ورد خاصی استفاده می نمایند . (در نظر داشته باشید که این یکی از روش های بسیار متنوع القای وسوسه می باشد و روش متداولی در عالم این موجودات نمی باشد ) نکته 5: هر چقدر هاله نوری شخص که در اثر عبادت و ذکر و مراقبه ایجاد می شود قوی تر باشد . به مانند سپر دفاعی از برخورد این پیکان ها با صدر (سینه ) و قلب و سر (مغز و ذهن) جلوگیری می نماید و تیرهای این فرومایگان به خطا می رود یا با شدت کمتری برخورد می نماید. علی الخصوص اگر هاله نورانی انسان با اذکاری نظیر معوذتین و آیه الکرسی تقویت شده باشد . (افرادی که بر خواندن چهار قل و آیه الکرسی پس از نمازها مداومت دارند نور این اذکار در هاله نوری شخص حفاظت نسبی در برابر این پیکان ها ایجاد می نماید البته این به کیفیت ذکر شخص و عوامل دیگری نیز بستگی دارد ) @soltannasir
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍀🍀🍀🍀🍀 🍀🍀🍀🍀 🍀🍀🍀 🍀🍀 🍀 قابل توجه عزیزانی که علاقه مند به آموزش زبان عبری هستند 👇👇👇👇 با عرض سلام خدمت تمامی زبان آموزان دوستان و همراهان عزیز درس 45 آخرین درس از آموزش حروف الفبا بود که امشب خدمتتان ارسال گردید. در طول این مدت آموزش حروف الفبا سعی بر این شد تا مطالب بصورت سهل و آسان خدمتتان ارسال گردد و با تلاش و همت عزیزان زحمت کش سلطان نصیر خوشبختانه شما سروران قادر به روخوانی هر کتاب عبری خواهید بود. همراهان گرانقدر بعد از چند روز وقفه و استراحت کوچک انشالله آموزش کتاب هیسود و قواعد زبان عبری استارت زده خواهد شد. با ما همراه باشید... شاد و کامروا باشید... با تشکر... ادمین مجموعه کانالهای سلطان نصیر @learnhebrew313 🍀 🍀🍀 🍀🍀🍀 🍀🍀🍀🍀 🍀🍀🍀🍀🍀
@soltannasir (رمی جمرات 11) (داستان هایی درباره سنگ اندازی جنیان) در شهر مقدس قم منزلی بود که دائما توسط اشخاص نامرئی سنگباران می شد و صاحب منزل به هیچ وجه نتوانسته بود از این کار جلوگیری کند،حتی به شهربانی رجوع کرده و چند پلیس مسلح به همراه خود آورده بود که مسیر سنگ باران را شناسایی کنند اما در همان ابتداء ورود،اولین سنگ ها به سر پلیس ها اصابت کرده و آن ها فرار نمودند . یکی از مریدان سالک الی الله مرحوم آقای شیخ جعفر مجتهدی_رضوان الله علیه_ به نام میرزا ابوالفضل نقل می کند: نزد مرحوم آقای شیخ جعفر مجتهدی_رضوان الله علیه_ رفتم و ماجرا را برای ایشان تعریف کردم . ایشان نیز تاملی نموده و آن گاه فرمودند: این سنگ باران توسط اجنه صورت می گیرد،شما به آن محل بروید و با صدای بلند به آنها بگویید: جعفر می گوید سنگ نزنید . بنده هم به آن خانه رفته و به محض این که آن پیغام را با صدای بلند گفتم،سنگباران قطع شد . مدتی پس از این واقعه مرحوم آقا_رضوان الله علیه_ از قم به مشهد مقدس مهاجرت کردند و در همان موقع مجددا خانه ای دیگر سنگباران می شد . با خود گفتم اکنون که آقا تشریف ندارند،خودم به آن جا می روم و می گویم:میرزا ابوالفضل میگوید سنگ نزنید. هنگامی که به آن محل رفتم با صدای بلند گفتم:میرزا ابوالفضل می گوید سنگ نزنید هنوز کلامم تمام نشده بود که اولین سنگ به سرم اصابت کرده  و فرار کردم . در آن موقع فهمیدم که میرزا ابوالفضل با جعفر خیلی فرق دارد... (کتاب لاله ای از ملکوت صفحه 241)🖕 همچنین در داستان دیگری آمده 👇👇  یکی از علمای معروف تعریف کردند:  منزل ما در همدان بود اما من در نجف تحصیل میکردم. یک سال برای دیدن اقوام به همدان رفته بودم. کسانی که به استقبال من آمدند گفتند شما امسال به منزلتان نروید ، زیرا جنیان به آنجا سنگ پرتای میکنند و برادرتاننیز دچار جنون شده است. گفتم من آنرا علاج خواهم کرد ، لذا به منزل خودمان رفتم ، برادرم حالت بهت زده داشت . گاهی هم همانطور که گفته بودند به داخل منزل سنگ پرتاب میشد . من دعایی را که میدانستم نوشتم و در چهار گوشه منزل دفن کردم. پس از چند لحظه دیدم چهار عدد سنگ ، که آن کاغذ هارا روی آن چسبانده بودند ، پشت سر هم به داخل منزل پرتاب کردند . در این هنگام بسیار ترسیدم و فهمیدم جلوگیری از این عمل کار من نیست. روزی هم برادرم از پشت بام افتاد ولی آهسته روی زمین قرار گرفت . ما تعجب کردیم که چه بود و چرا او صدمه ای ندید ؟ لذا روزی به شخصی که تسخیر جن نموده بود و نزد ما آمد جریان را گقتم.  او گفت : یک دختر جنیه به برادر شما علاقه مند شده به همین جهت دستوراتی داد که آن گرفتاری رفع شد و برادرم هم شفا یافت. برادرم به من گفت: آن جن گیر راست گفته است ، کسی که همیشه مرا اذیت میکرد و میخواست با من هم آغوش شود ، دخترب بود که زیبایی نداشت و مثل دود سیاه بود. آن روز که من از پشت بام پرت شدم ، اوروی پشت بام و عقب من بود . وقتی هم که غفلتا از پشت بام افتادم او در بین راه مرا گرفت و آهسته بر روی زمین گذاشت (شبهای مکه ص446 تا 448) همچنین در میان مردم بلوچ معروف است که جنی وجود دار به نام جن سنگ جنوک که به سمت قربانیان خود سنگ پرتاب می‌کند ولی آنها هرچه اطراف خود را نگاه می‌کنند کسی را نمی بینند @soltannasir 🌓🌓🌓🌓🌓🌓🌓🌓🌓🌓🌓🌓🌓🌓
@soltannasir (رمی جمرات 12) یکی از سوالات مهم در باب ستون ابلیسک در مراسم رمی جمرات , تاریخ حضور این ستون در مراسم رمی می باشد. یعنی ستون ابلیسک از چه تاریخی به شکل کنونی در مراسم رمی جمرات وجود داشته است ? پاسخ به این سوال مشکل است و مستلزم تحقیقی جامع می باشد . اما اکثر محققین اعتقاد دارند که ستون رمی به شکل کنونی آن در عصر رسول الله و ائمه وجود نداشته و شکل کنونی مربوط به دوران متاخر است . این محققین می گویند بر طبق نظر برخی فقها در رمی جمرات باید به محل جمره سنگ زد , نه ستون رمی , و ستون رمی تنها برای جلوگیری از اشتباه نکردن حجاج ساخته شده تا مسلمین محل جمره را درست تشخیص دهند و به آن سنگ بزنند . امام محمد غزالی در کتاب احیاالعلوم می نویسد: { .....تا به منا و مواضع جمرات رسد (و آن سه است ) و از اول و دوم بگذرد چه روز نحر وی را با آن دو جمره کاری نباشد , تا آنگاه که به جمره عقبه رسد و آن در راه بر دست راست مستقبل قبله است و جای انداختن سنگ 👈اندک بلندیی👉 دارد و در دامن کوه است ...} (ترجمه احیاالعلوم جلد1 صفحه 561) مشخص نیست که منظور غزالی از اندک بلندی چیست . آیا زمین محل جمره عقبی کمی بلندی دارد ? یا اینکه سازه ای غیر مرتفع در محل انداختن سنگ وجود داشته ? اگر سازه ای غیر مرتفع وجود داشته این سازه چه شکلی داشته است ? آیا شکل یک ابلیسک کوچک داشته ? برای این سوالات پاسخی در نزد فقیر موجود نمی باشد , اما نکته مهم این است که مطمئنا در عصر غزالی یعنی قرن پنجم ستون ابلیسک به شکل متاخر آن وجود نداشته است . بنابراین پاسخ سوال ابتدایی ما همچنان بی جواب می ماند . زیرا مشخص نیست که در چه تاریخی در محل جمرات ستون ابلیسک بنا شده است ? همچنین مشخص نیست که به چه منظور این سازه بنا شده است ? چرا یک ستون معمولی بنا نشده ? آیا شخصی که پیشنهاد ساخت ستون سمبل خدای رع را داده از ماهیت آن با خبر بوده ? اینها تماما سوالات بی پاسخی است که تنها ممکن است در نزد راسخین در علم که اولیای حقیقی الله هستند پاسخش یافت شود . یک نکته مسلم است که ستون ابلیسک همان گونه که گفته شد صرفا یک ستون سمبلیک و بی اهمیت نیست . اگر اینچنین بود . دشمنان تا این حد بر ساخت ابلیسک های متعدد در جهان تاکید نداشتند . و سعی به دیوار کردن ستون های ابلیسک جمرات نمی نمودند . حتی در فاصله اندک با خانه کعبه , بلندترین برج ابلیسک شکل جهان (ابراج البیت )را نمی ساختند . اما هنگام یافتن پاسخ برای این سوال که چرا ستون سمبل رع خدای مصری در جمرات گذاشته شده است ? هرچند که فقیر به پاسخ نرسیدم اما به نکته ای جالب برخورد نمودم که موضوع درس بعدی ما می باشد . @soltannasir 🌵🌵🌵🌵🌵🌵🌵🌵🌵🌵🌵🌵🌵🌵🌵
@soltannasir (جبت و طاغوت ) {أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيبًا مِنَ الْكِتَابِ يُؤْمِنُونَ بِالْجِبْتِ وَالطَّاغُوتِ وَيَقُولُونَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا هَٰؤُلَاءِ أَهْدَىٰ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا سَبِيلًا}(آیه 51سوره نسا ) {ندیدی آنان که بهره‌ای از کتاب آسمانی داشتند (یعنی جهودان) چگونه به (بتان) جِبت و طاغوت می‌گروند و درباره کافران مشرک می‌گویند که راه آنان به صواب نزدیکتر از طریقه اهل ایمان است} در شأن نزول این آیه آورده اند 👇👇👇👇👇 در جاهلیت مردی به نام «ابوبرزه» در کار سحر و جادوگری بود و مردم نادان برای روشن ساختن آینده خویش و رفع نابسامانی ها به او پناه می بردند . و پس از ظهور اسلام و روشنگری قرآن و پیامبر از شمار مشتریان او کاسته شد , برخی از مسلمانان نیز به سوی او می رفتند و از او کمک می جستند , که این آیه شریفه در نکوهش آنان فرود آمد . و نیز در این مورد بیشتر مفسران آورده اند که : پس از پایان پیکار احد « کعب بن اشرف » با زیر پا نهادن پیمان یهود با پیامبر , با هفتاد تن از یاران خویش به مکه رفت تا با قریش بر ضد پیامبر همدست گردد . هنگامی که او و همراهانش بر ابو سفیان وارد شدند , مورد احترام قرار گرفتند و پس از طرح دلیل آمدن خویش , برخی گفتند : شما بسان پیامبر اسلام دارای کتاب آسمانی هستید و ما به پیمان با شما اطمینان نداریم و می ترسیم در باطن با مسلمانان باشید , اگر به راستی می خواهید ما باور کنیم , بیایید و به این دو بت ما (جبت و طاغوت) سجده کنید و بدانها ایمان آورید ; و آنان در برابر بت ها سجده کردند ; و آن گاه بود که این آیه شریفه در نکوهش آنان فرود آمد. پاره ای می افزایند : کعب و همراهانش پس از سجده برای بت ها , هنگامی که خواستند هم پیمان شوند , مقرر شد که 30 نفر از یهود و 30 تن از سران مشرکان مکه سینه های خود را به دیوار کعبه بچسبانند. آن گاه با پروردگار خویش و خانه کعبه پیمان بندند که در راه جنگ با پیامبر از هیچ کوششی فروگذار نکنند . پس از سوگند , ابوسفیان رو به کعب نمود و گفت : دوست عزیز ! شما اهل کتاب هستید و ما مردمی بی کتاب و درس ناخوانده به باور شما راه و رسم ما بهتر است یا آیین محمد ? کعب گفت : آیین شما چیست ? ابوسفیان پاسخ داد : ما برای پذیرایی از زائران کعبه شتران برجسته کوهان می کشیم و برای آنان آب فراهم می آوریم , میهمانان را گرامی داشته و اسیر آزاد می کنیم , ما با خویشاوندان پیوند برقرار می سازیم , اما محمد (ص) از دین و آیین پدرانش دست کشیده و پیوند با خویشاوندان را بریده , و از حرم جدا شده است ; دین او جدید است و راه ما دیرین و اصیل , یا حال شما داوری کنید که راه و رسم کدام یک بهتر است و کدامین ما هدایت یافته تریم ? کعب پاسخ داد به خدای سوگند شما راه یافته تر و دین و آیین شما از اسلام بهتر است . و آن گاه بود که این آیه شریفه فرود آمد (ترجمه تفسیر شریف مجمع البیان جلد 3 ص126و127و128) @soltannasir ☁️☁️☁️☁️☁️☁️☁️☁️☁️☁️☁️☁️☁️☁️
@soltannasir (جبت و طاغوت 2) جبت و طاغوت دو واژه ای هستند که در آیه 51 سوره نسا در کنار یکدیگر آمده اند . مفسرین و اهل لغت در این که جبت و طاغوت چیستند با یکدیگر اختلاف بسیاری دارند . {ابن منظور در تعریف واژه جبت می نویسد « هر آنچه به جای خداوند پرستیده شود و گویند کلمه ای است که شامل بت و کاهن و ساحر و نظایر آن می شود ... شعبی گفته جبت یعنی سحر و طاغوت یعنی شیطان (لسان العرب , ذیل «جبت»)} مفسران اهل سنت از قول ابن عباس یکی از مصادیق ملموس طاغوت را کعب بن اشرف و جبت را حیی بن اخطب {از سران یهودیان معاند با پیامبر (ص) دانسته اند } در احادیث شیعه نیز مصادیقی برای جبت و طاغوت نقل شده است . علامه حسن مصطفوی در مورد واژه جبت و طاغوت در کتاب تفسیر روشن مجلد ششم صفحه 13 می گوید :👇👇👇👇👇👇 {جبت از کلمه عبری جابه گرفته شده و به معنی متکبری که ضعیف العقل و لایبالی است می باشد. و طاغوت : از ماده طغیان صیغه مبالغه و معنی تجاوز و بلند طلبی است که در جهت مادی باشد و یا معنوی و این دو کلمه شامل هر فردی می شود که دارای این دو صفت باشد , از جن و انس و شیطان که دور از رحمت خداوند متعال و منحرف از حق است . و اما تفسیر این دو کلمه : بدو بت از اصنام , برخلاف است . } نکته : واژه جابُه یا گاووه גאווה درعبری به معنای غرور است . اما فقیر بالشخصه نظر علامه مصطفوی را در مورد انتساب واژه جبت به کلمه گاووه را نمی پسندم . بُستانی واژه جبت را سریانی  و به معنای تو خالی دانسته که استعاره از هر چیز پوچ  و بی‌فایده است. همچنین در روایتی از پیامبر اکرم که در کتاب سنن ابی داود آمده :  طیره (فال زدن، تفأل) و عیافه  (نوعی پیشگویی با خط کشیدن روی زمین  یا پراندن پرنده ) و طرق (نوعی پیشگویی با پرتاب سنگریزه ) از مصادیق جبت‌اند. برخی از محققین اصل واژه جبت را از واژه جبس به معنای پست و فرومایه می دانند .   جوهری در الصحاح می گوید : چون در زبان عربی ، دو حرف ج و ت بدون حروف ذولقیه (حروفی که مخرج آنها نوک و کناره‌های زبان است، یعنی ر، ل، ن) در یک واژه جمع نمی‌شود، جبت نمی‌تواند واژه‌ای عربی باشد.  اما بر طبق نظر بیشتر محققین واژه جبت دارای اصلی حبشی می باشد . و بنا به نظر عکرمه جبت در لغت حبشی به معنای شیطان می باشد . در مورد واژه طاغوت نیز اکثر فرهنگ نویسان طاغوت را صیغه مبالغه (اصل آن بر وزن فعلوت که سپس به وزن فاعول تبدیل شده است ) و از ریشه طغیان گرفته شده است . عده ای از محققین اصل آن را آرامی یا عبری یا سریانی می دانند. عده ای معتقدند که واژه طاغوت عبری می باشد. زیرا در زبان عبری حرف «و ت » از زوائدی است که به انتهای کلمات عبری افزوده می شود . چنانچه واژه طالوت از کلمه ای به معنی طول به همین ترتیب ساخته شده است . و گاه« واو »و« تا » در عبری به عنوان پسوند جمع به کار می رود. @soltannasir 🐚🐚🐚🐚🐚🐚🐚🐚🐚🐚🐚🐚🐚🐚