eitaa logo
سلطان نصیر
2.6هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
421 ویدیو
243 فایل
موضوع کانال: ادیان و عرفان و اسطوره و علوم غریبه و خفیه و ماوراء و نجوم و دشمن شناسی با رویکرد آخرالزمانی و مسئله ظهور حضرت صاحب الامر عجل اللّه آدرس جیمیل ما : 👇 @gmail.com" rel="nofollow" target="_blank">Soltan313nasir@gmail.com کپی بدون ذکر منبع مجاز نیست
مشاهده در ایتا
دانلود
@soltannasir (تقابل نور و ظلمت در آخرالزمان 3) عزیزان ذکر نور ایجاد می نماید و گناه ظلمت و تاریکی . یکی از مفاهیم زیبا در اعتقادات مغان ایران باستان تقابل بین نیروی خیر( اهورا )و شر(اهریمن) و نور و ظلمت است که در فلسفه مانوی این نظریه نور و ظلمت تکامل پیدا نموده است . هر چند که نظریه مغان ایران باستان شکل ثنویت دارد . اما نکته جالب نظریه مغان این بوده که زرتشتیان گناه را امری نابخشودنی می دانسته اند , زیرا با گناه نمودن شخص به اهریمن کمک نموده و با اهورا دشمنی نموده است . عده ای از محققین معتقدند که واژه و مفهوم پتت (پشیمانی) توسط مغان ساسانی به خرده اوستا افزوده شده است . در دوران ساسانی عده ای از مردم ایران به علت وجود مفهوم توبه و آسان بودن آن در نزد مسیحیان و نفوذ مسیحیت در بخش هایی از امپراطوری ایران به سمت مسیحیت گرایش پیدا نموده بودند . در این هنگام موبدان زرتشتی این واژه و مفهوم توبه را به دیانت زرتشتی افزودند , تا زرتشتیان نیز پس از گناه بتوانند به آسانی با خواندن این متن (متن پتت ) توبه نمایند . عزیزان امروزه نیز هر چه به دوره آخرالزمان نزدیک تر می شویم . و گناهان بیشتر و بیشتر می شود . ظلمت ناشی از گناهان نیز بیشتر می شود . در چنین شرایطی همه ما مسلمین علی الخصوص شیعیان باید بدانیم که با گناه نمودن علاوه بر ستم به نفس خود به جبهه تاریکی و دجال و دشمنان اسلام و امام زمان کمک می نماییم . ما مفهوم گناه و توبه را که در دیانت زرتشتی آمده قبول نداریم , اما بدون شک این نظریه مغان و بسیاری دیگر از نظریات آنان برای شناخت مسائل آخرالزمان ضروری می باشد . اما تولید نور , بر اثر اعمالی نظیر , وضو , نماز ذکر و دعا و مراقبه و.... ایجاد می شود . که در تمام ادیان کم و بیش به اشکال گوناگون وجود دارد . و ظلمت با انواع گناهان ایجاد می شود . اما گناه و گناه شناسی خود یک باب جدا گانه نیاز دارد . این که گناهان در ادیان و شرایع مختلفند و بعضا متضاد این مسئله خود نیاز به بررسی دارد . نکته : احتمالا باید اینگونه بگوییم که تولید نور در اثر عبادت از تولید ظلمت در اثر گناه سخت تر است . آن هایی که با علوم غریبه آشنایی دارند . به خوبی می دانند که اعمال منفی و سیاه در این وادی , خیلی سریعتر و بهتر جواب می دهد , حتی وقتی که شخص تمام شرایط را به درستی به جای نمی آورد عمل او ممکن است تا حدی نتیجه بدهد . اما هنگام اعمال مثبت و نورانی باید , تقریبا تمامی شرایط، را به درستی به جای آورد هر چقدر عمل روحانی تر , شرایط باید دقیق تر رعایت شود . عزیزان دقت نمایید همین امروز امام زمان(ع) و حضرت خضر (ع ) و حضرت الیاس (ع) و دایره اولیا الله اسلامی و اولیای ادیان دیگر (مسیحی و یهودی و بودایی و هندو و...) و تمامی سالکین طریقه های عرفانی ادیان گوناگون و مومنین جهان از هر دینی که مولد نور هستند . بر روی زمین حضور دارند . چرا نور این تعداد جمعیت مولد نور , نمی تواند . از افزایش ظلمت جلوگیری نماید . و روز به روز ظلمت و.تاریکی جهان را بیشتر فرا می گیرد . با ما همراه باشید ...تا جلسه بعد @soltannasir 💥🌪💥🌪💥🌪🔥🌪⚡️🌪☀️🌪✨🌪
@soltannasir (رمی جمرات 9) (جنیان رجمیون ) عده ای سازه ابلیسک را علاوه بر خدای رع به خدای اوزیریس نیز نسبت می دهند. و آن را سمبل آلت اوزیریس می دانند و عده ای آن را به بعل خدای مردمان خاورمیانه که از بابل تا کنعان مورد پرستش قرار می گرفته نسبت می دهند. اما نظر فقیر همان است که پیشتر گفته شد . یعنی نماد ابلیسک متعلق به رع خدای خورشید است و ساختن ابلیسک های متعدد در راستای جلب توجه و پروژه بازگشت این خدای فرومایه مصری بوده است . اما این تنها علت حذف ستون ابلیسک از منا نبوده , علت مهمتری نیز وجود دارد و آن ماجرای جنیان رجمیون است که کمتر کسی بدان اشراف دارد . در مراسم رمی جمرات ; با رمی کرد جمرات توسط،حجاج گروه هایی از شیاطین از جنیان از باطن مسلمین سنگ می خورند. یعنی به موازات سنگی که حجاج 👈به ستون جمرات 👉 می زنند . سنگ هایی در عالم جنیان (در بعدی که عالم جنیان قرار دارد) به سوی این شیاطین فرومایه پرتاب می شود و این شیاطین سنگ می خورند . و زخمی می شوند در اثر سنگ خوردن زیاد صورت و بدن این جنیان زخمی و حالتی شبیه گوشت اضافه که پس از بهبود زخم در صورت و بدن ایجاد می شود . در صورت و بدن اینان نمایان می شود . این جنیان نزد اهلش (اساتید وادی مسخرات و اولیا الله ) رجمیون نامیده می شوند . زیرا از باطن حجاج رجم شده اند . این جنیان رجمیون تنها گروهی از شیاطین هستند که در ماه رمضان که 👈تقریبا 👉 در های رفت و آمد این فرومایگان به عالم ما بسته می شود . اینان (رجمیون ) آزاد هستند و در جامعه در حال تردد می باشند تا مسلمین را به گناه وادارند . (البته ظاهرا علتش این است که معلق هستند و توان حرکت خویش را تا حدی از دست داده اند مانند پرنده ای که بالش شکسته و نمی تواند پرواز نماید) اما پس از مراسم رمی جمرات این جنیان رجمیون در هر نقطه از جهان اسلام که حضور داشته باشند . منتظر حجاج می مانند تا حجاج از مراسم حج باز گردند . چون حجاج از حج بازگردند این جنیان از عاشورای حسینی به بعد برای انتقام به سراغ حجاج می روند . تا حجاج را به گناه و نقض عهد و پیمان وادارند. ما در حدیث داریم که کسی که حج می رود . و حجش مقبول پروردگار باشد . گناهانش (به غیر از حق الناس و ...) پاک می شود . این جنیان هم برای انتقام از حجاج و اینکه حجشان مورد قبول قرار نگیرد . سراغ حجاج می روند و تمامی تلاش خویش را می نمایند تا حاجیان عهدهایی را که با خدای خویش بسته اند نقض نمایند . علاوه بر عهد شکنی با تیراندازی به سوی حاجیان آنان را به انجام دادن انواع گناهان تحریک می نمایند . زیرا اگر حاجیان پس از حج گناه و عهد شکنی بنمایند . مقبولیت حجشان در درگاه الهی تا حدی از بین می رود .(بسته به نوع و میزان گناه) قبالیست های جحود که بخوبی از ماجرای این جنیان رجمیون اطلاع دارند . برای اینکه اینان سنگ نخورند یا این که تعداد سنگ کمتری و با قدرت کمتری از باطن مسلمین دریافت نمایند . دو پروژه مهم را دنبال نمودند. آنان ابتدا با ایجاد شبهه در دل مسلمین نسبت به خرافی بودن ماجرای رمی جمرات و این که چرا باید به یک ستون سنگی سنگ زد . سعی نمودند که بعد اعتقادی این قضیه را در بین مسلمین تضعیف نمایند . زیرا هر چقدر حجاج با ایمان بیشتری سنگ را رمی نمایند . این جنیان با قدرت بیشتری سنگ دریافت می نمایند . واگر حاجی با ایمان کم و شک و شبهه سنگ را رمی نماید . این جنیان از پرتاب سنگ آن حاجی سنگی دریافت نمی نمایند . اما پروژه دوم آنان برای کاهش سنگ خوردن این جنیان از باطن مسلمین پیشنهاد حذف ستون ابلیسک به عربستانی ها بوده است . و خاندان آل سعود (جحود) با آگاهی کامل این عمل را انجام دادند . با حذف ستون ابلیسک و دیوار نمودن دور آن ّجنیان رجمیون امروزه با قدرت و تعداد کمتری سنگ می خورند . به واقع حجاج با حذف ستون ابلیسک باید با ایمان بیشتری سنگ را رمی نمایند . حال آنکه بعد اعتقادی بسیاری از حجاج با تبلیغات مسموم سست شده است . @soltannasir
@soltannasir {درد و دل 70} { در اهمیت علم جغرافیا و البلدان 22} { قزوین و علوم غریبه } از جو معنوی و تجمع آگاهی علوم مذهبی در شهر مقدس قم و مسئله هم راستایی با این علوم سخن گفتیم . در دروس پیشین گفته شد که شهر قزوین از سال ها پیش ، تا به امروز مرکز حضور اساتید علوم غریبه بوده است . و همین امروز نیز اساتید بزرگی که هر کدام در یکی از بخش های این علوم متخصص هستند در آن حضور دارند . در نتیجه «جو» شهر قزوین بیش از هر نقطه ای در کشور ، مرکز تجمع آگاهی انواع علوم غریبه اسلامی می باشد . بنابراین جویندگان حقیقی علوم غریبه و خفیه با سکنی گزیدن در این شهر بیش از هر شهر دیگری می توانند با امواج آگاهی علوم غریبه موجود در جو شهر قزوین هم راستا شوند . و از آن استفاده ببرند . به واقع یک طالب حقیقی علوم غریبه حتی بدون شناخت اساتید بزرگ علوم غریبه شهر قزوین می تواند با حضور در این شهر ، روند یادگیری این علوم را تسریع ببخشد . زیرا در هر کدام از بخش های این علوم استاد حی (در قید حیات) حضور دارد . وامواج فکر طلبه این علوم با امواج فکر و آگاهی اساتید (در قید حیات و به رحمت حق رفته ) این علوم در جو این شهر برخورد می نماید و به روند یادگیری طلبه این علوم (خفیه ) سرعت بخشیده می شود . علاوه بر چنین اتفاقی ، در اثر برخورد ارتعاشعات ظریف امواج فکر و آگاهی طلبه علوم غریبه با امواج فکر و آگاهی اساتید بزرگ این علوم در شهر قزوین به مرور زمان یا شاید به سرعت این اساتید ( بنا به میزان رشد روحی این اساتید ) از وجود طالب حقیقی این علوم آگاه می شوند . و ممکن است به طریق باطنی بدون آنکه این طلبه بداند . وی را تربیت نمایند . {شهر طهران و صفت کمال } از جو مذهبی شهر قم و جو علوم غریبه در شهر قزوین سخن گفتیم . حال سراغ پایتخت کشور یعنی شهر طهران می رویم . با وجود آنکه جو معنوی شهر طهران بدلیل وجود گناهان زیاد بیش از هر نقطه ای دیگر در کشور آلوده و تاریک است . و از این جهت برای رشد معنوی حضور در این کلان شهر به هیچ وجه مناسب نیست . زیرا در جایی که ظلمت و تاریکی گناه بیش از نور عبادات تجمع دارد . جسم و جان شخصی که در چنین شهری (طهران) زندگی می نماید . در معرض این ظلمت و تاریکی قرار می گیرد . و رشد معنوی وی با کندی انجام می شود . اما با این حال طهران بیش از هر شهر دیگری در کشور ، مرکز تجمع انواع آگاهی ها و افکار متفاوت می باشد . در شهر طهران افراد دارای اندیشه ها و افکار گوناگون حضور دارند . از طلاب حوزوی علاقه مند به علوم دینی گرفته تا علاقه مندان به علوم غریبه اسلامی و همچنین جادوی غربی و علاقه مندان به فلسفه و حکمت اسلامی و فلسفه غربی و دوستداران علم نجوم احکامی و نجوم و کیهان شناسی مدرن و فیظیک جدید و نظریه فیظیک کوانتومی تا علاقه مندان به تصوف و عرفان و سلاسل مختلف صوفیه (شیعه و اهل سنت )و طرفداران نظریه متافیظیک کیهانی و فضانوردان باستانی و آتئیست ها و همچنین ایرانشناسان و باستان گرایان و طرفداران عرفان های مختلف وارداتی نظیر یوگا و بودیسم و اکیسم و شمنیسم و عرفان های التقاطی مدرن و قبالیست های یهودی و لژهای فراماسونری و معابد ایلومیناتی و شیطان پرست ها و اعضای وابسته به انجمن های مخفی گوناگون غربی و پیروان ادیانی نظیر اسلام (شیعه و اهل سنت ) و مسیحیت و یهودیت و زرتشتیت و صابئین و انواع مختلف اندیشه های متضاد و غیره و غیره وجود دارد . هیچ شهری در کشور به اندازه طهران محل حضور اینگونه اندیشه های مختلف و بعضا متضاد نیست ! و همچنین طهران بیش از هر شهری دیگر در کشور ، به منبع آگاهی جهانی متصل است ! بنابراین شخصی که بخواهد در باب انواع علوم قدیم و جدید مطالعه و آگاهی کسب نماید . و در واقع علوم قدیم و جدید را در وجود خویش جمع نماید . برای این منظور طهران بیش از هر شهر دیگه ای در کشور مناسب است . 😊 نکته1 : جمع علوم قدیم و جدید و علوم ظاهری و باطنی در وجود خویش با صفت کمال ارتباط مستقیم دارد . نکته 2: گفتن ذکر « یا جامع الشتات » به عدد «114 » (ابجد اسم جامع ) در بین الطلوعین برای اینکه شخص انواع علوم(ظاهری و باطنی و قدیم و جدید ) را در وجود خویش جمع نماید مفید است . البته به شرط مطالعه علوم مختلف وگرنه مطمئن باشید که به صرف گفتن ذکر بدون مطالعه علوم ، اتفاق خاصی نخواهد افتاد !😊 @soltannasir 💛💛💛💛💛💛
@soltannasir { پاسخ به سوالات 132} { سخنی دیگر در باب پیوند اسطوره و دین 10} { عطارد در نقش وزیر و پایان فرمانروایی شمس 6} ادامه ...👇 {...چو بیند که آن کار از حد گذشت همه داور از راه ایزدان بگشت بیاید همان دیو وارونه راه کشانش برد آن زمان پر گناه بردشان ابر دوزخش بسپرد ابا اهریمن زود مژده برد چنین گفت زرتشت اسفنتمان که خود داوری پاکی و غیب دان چو پرسم ازین گفته بر من گشای ز مهر و دُرُج ها تو بر من نمان کدام است گناه و عظیم و گران به من بازگوی ای خدای جهان ... در ابیاتی دیگر ، ناظم به شرح شش گناه بزرگ که توبه و آمرزش ندارد ، یا شش مهر دروج می پردازد . «در وصف سروش ایزد فرماید » زراتشت گفتا که پروردگار بزرگ و تواناهی و کردگار کنم خواست از لطفت ای بی نیاز که پرسم دگر باره احوال راز سروش اشو را سپردی چه کار به من برگشا راز پروردگار بگفتا که دادم سروش اشو که تا جمله خلقان بدارد نکو سپردم به او سر به سر من جهان سراسر همه جملهٔ بندگان نگهدار باشد همه بنده را بدارد خلایق ز هر بد نگاه بفرمودش تا شبی هفت بار بگردد به گرد جهان استوار که بنده بود هم چو طفلی ز شیر نگهبان بنده بُود بی نظیر زراتشت ، برگو تو با مردمان که باشند درین فکر روز و شبان که از بنده خواهد سروش اشو سر شب سروش یشت خواند نکو به هر خانه ای چون بخوانند اگر سروش یشت را پس درست ای پسر گزندی رسد اندران خانه دان نبیند سود و رسد شادمان تو برگو زراتشت اسفنتمان همه جمله خلقان روی جهان کسی چون بخوابد به خواب گران به پنداست اهریمن بدگمان فرستد یکی دیو خوار و نژند که تا مردمان را کُند ناپسند بیابد همان دیو اندر جهان فریبد ابر خواب او مردمان بیاید ابر صورت خواب شان رُباید دل از خلق جهان ابر چهرهٔ زن نمایان شود بر خلق شاد و خندان شود چو دانند سراسر همه بندگان که این دیو وارونهٔ بدگمان بخواهد رباید تن بنده را کند نطفه از جسم آدم جدا چو از خواب بیدار گردد کسی که بر جامه اش نطفه بیند بسی اوستا اگر خواند اندر زمان بیاید زمن پور روشن روان به روزی که آید همان رستخیز که آید ابرجان شیطن گریز بر او یکی پور آرد پدید شود جسم و جانش ازو آرمید نخواند اگر او اوستای خواب بماند روانش به جور و عذاب همانست که یک دیو را ناگهان یکی بچه آرد زتو در جهان همان دیو بچه بیارد برون نگه داردش بهر هم چو روان یکی دیو هم چون بیارش کشد که کوهی جهان را به دم در کشد روان چون رسد بر سر چینود بیاید دوان دیو وارونه بد روان را بگیرد به سهم و جفاه که فرزند توام ای پدر جای خواه پدر چون که بر روی فرزند دید بترسید بر جای خود بنگرید سر چینود کرده یک دم نگاه کشیدش همان دیو بر جایگاه زراتشت بر گوی با بنده ها که تا دور باشند از این گناه ... ابیات دنباله دربارهٔ دیوها و اغفال مردم توسط آنان است که پس از مرگ ، چون روانان این گونه گناهکاران بر سر چینود پل رسند ، پیش از داوری توسط ایزدان : مهر ، سروش و رشن ، آن دیوان که آنان را از راه درست و بهدینی باز داشته اند ، به استقبال شان می آیند . «در وصف رشن ایزد فرماید» زراتشت پرسید ای غیب دان بزرگ و توانا و هم راز دان به من برگُشا راز آن رشن را که اندر چه کار است آن رهنما جوابش چنین داد یزدان بدو که بشنو تو زرتشت پاک اشو سپردم من این کار با رشن داد که بر راستی کوشد کار داد بُود معتمل او به البرز کوه ابل جمله امشاسفندان گروه چو خورشید و مهر و سروش اشو ز اشتاد پاکیزه و نیک خو روان کسی چون در بامداد رسد اندر آن جا به صدق مراد دل مهر دارد بدو داوری کُند مهر با آن روان داوری بایستد همان رشن در دم به پای برآرد ترازوی میزان به پای اگر کرفه اش بیشتر از گناه بهشت برین اش دهند جایگاه دگر چون گنه آیدش بیشتر مقام روانش بُود در سقر اگر هر دو همسر بر آید بدان دهندش مقام او به همستکان [برزخ] تنافور [وزن] کرفه زیاده بود همان جای او بر گروثمان [بهشت] شود همین رشن کوشد ابر راستی نکوشد به کژی و از کاستی مداوای رشن است یکسر چنان که باشند روانان همه شادمان بخواهند روند در بهشت برین نشینند شادان به گاه زرین ز رشن ایزد است این چنین کارها بیاید بدانند همه بنده ها ز گفتار رشن ات به پایان رسید دو گوشت به فرورد باید شنید } ادامه دارد ... @soltannasir 🌞🌝
@soltannasir { پاسخ به سوالات 166} { سخنی دیگر در باب پیوند اسطوره و دین 44} { عطارد در نقش وزیر و پایان فرمانروایی شمس 40} ادامه ...👇 { 10596/16) . و نیز با سند خود از عبدالصمد بن بشیر روایت کرده است ، که گفت : امام صادق(ع) فرمود : همانا اگر بندهٔ مؤمن مرتکب گناهی شود ، خداوند او را هفت ساعت مهلت دهد ، پس اگر از درگاه خداوند درخواست آمرزش نکرد ، یک بر او نوشته می شود . و همانا مؤمن پس از بیست سال به یاد گناهش می افتد و از درگاه خداوند در خواست می کند و خدا گناهش را می آمرزد ولی کافر همان ساعت آن گناه را فراموش می کند . 10597/17). و نیز با سند خود از ابوبصیر روایت کرده است ، که گفت : امام صادق (ع) فرمود : کسی که مرتکب گناهی شود ، هفت ساعت از روز به او مهلت داده می شود ، پس اگر سه بار گفت : « أستغفر اللّه الذی لا إله إلّا هو الحیّ القیّوم ، و أتوب إلیه » ، آن گناه بر او نوشته نخواهد شد . 10598/8) . و نیز با سند خود از حفص ( ابن غیاث) روایت کرده است ، که گفت : از امام (ع) شنیدم که می فرمود : هیچ مؤمنی نیست که مرتکب گناه شود مگر این که خدای عزّ و جلّ هفت ساعت از روز به او مهلت می دهد ، پس اگر (در این مدت) توبه کرد چیزی بر او نوشته نمی شود وای اگر توبه نکرد ، خداوند یک گناه بر او می نویسد ، بعد از آن عُبّاد بصری نزد حضرت آمد و گفت : خبر دار شده ایم که شما فرموده ای : هیچ بنده ای نیست که گناهی را مرتکب شود مگر این که خداوند هفت ساعت از روز به او مهلت می دهد ( آیا درست است )? فرمود: من این چنین (هیچ بنده ای نیست ) نگفتم ، بلکه گفته ام : هیچ مؤمنی نیست و سخن من چنین بوده است . 10599/19) . و نیز با سند خود از جمیل بن درّاج ، به نقل از ابن بُکیر ، روایت کرده است ، که گفت : امام و یا امام صادق(ع) فرمود : همانا آدم(ع) عرض کرد : پروردگارا ! شیطان را بر من مسلّط نمودی و همچون خون ( که در رگ های من جریان دارد ) او را بر من چیره کردی ، پس برای من هم چیزی را مقرّر فرما ، خداوند فرمود : ای آدم ! برای تو قرار دادم که هر یک از فرزندانت اگر تصمیم انجام گناهی گرفت بر او نوشته نشود ، ولی اگر انجام داد یک گناه بر او نوشته شود و هر کسی که تصمیم انجام کار نیکی گرفت ، پس اگر آن را انجام نداد یک حسنه برای او نوشته می شود و اگر انجام داد، ده حسنه برایش نوشته می شود . عرض کرد : پروردگارا ! برایم بیفزا ، فرمود : برایت مقرّر گرداندم که هر یک از. فرزندانت اگر مرتکب گناهی شود سپس برای آن در خواست آمرزش کند برایش بیامرزم . عرض کرد : پروردگارا ! برایم بیفزا ، فرمود : برای فرزندانت قرار دادم _ یا فرمود : توبه را برای ایشان گستراندم _ تا زمانی که نفس به این جا ( یعنی به گلوگاه ) برسد ، عرض کرد : پروردگارا ! برای من ( و فرزنداندم ) بس است . 10600/20). و نیز با سند خود از اسحاق بن عمار روایت کرده است ، که گفت : به محضر شریف امام صادق (ع) وارد شدم و حضرت با ترش رویی نگاهی به من انداخت ، عرض کردم : سبب دگرگونی (برخورد) شما با من چیست ? فرمود : به خاطر آن چه که تو را با برادرانت دگرگون ساخته ، ای اسحاق ! به من خبر رسیده که در منزل خود دربان گذاشته ای تا فقرای شیعه را ، راه ندهند . عرض کردم : فدایت گردم ! من از شهرت (خود) ترسیدم ، فرمود : از بلیّه و مبتلا شدن نترسیدی ? مگر نمی دانی که چون دو مؤمن با یک دیگر ملاقات و مصاحفه نمایند ، خدای عزّ و جلّ برای آنان رحمت نازل نماید ، نود و نُه قسمت آن برای کسی خواهد بود که رفیقش را بیشتر دوست بدارد ولی اگر در (اظهار) دوستی برابر باشند ، (نیز ) رحمت خدا ایشان را فرا گیرد و چون برای مذاکره و گفتگو بنشینند ، برخی از نگهبان آن ها به برخی دیگر گوید : از این ها کناره گیری کنیم ، شاید رازی داشته باشند که خدا بر آن ها پرده کشیده باشد . عرض کردم : مگر خدای عزّو جلّ نفرموده است : « ما یَلْفِظُ مِن قَوْلٍ إِلاّ لَدَیْهِ رَقِیبٌ عَتِیدٌ » _ سخنی را تلفّظ نکند مگر آن که نزد او ( محافظ) و حاضر باشد ? فرمود : ای اسحاق ! اگر فرشته های نگهبان نشنوند ، خدای عالم به اسرار ، می شنود و می بیند . } ادامه دارد ... @soltannasir 🌞🐕