ﻣﻴﺪﻭنید ﺧﻮﻧﻪ ﻛﺠﺎﺳﺖ؟🏠
🔅ﺧﻮﻧﻪ ﺍﻭﻧﺠﺎﻳﻰ ﻧﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﻳﻪ ﭘﺬﻳﺮﺍﻳﻰ ﺻﺪ ﻣﺘﺮﻯ ﻭ ﭼﻬﺎﺭ ﺗﺎ ﺍﺗﺎﻕ ﺧﻮﺍﺏ ﻭ ﻛﻠﻰ ﺍﻣﻜﺎﻧﺎﺕ ﺩﻳﮕﻪ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻪ...
ﺧﻮﻧﻪ ﻳﻌﻨﻰ «ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﻭ ﺩﺭک ﻣﺘﻘﺎﺑﻞ»
ﺧﻮﻧﻪ ﻳﻌﻨﻰ «ﺟﺎﻳﻰ ﻛﻪ ﻭﻗﺘﻰ ﺑﻬﺶ ﻓﻜﺮ ﻣﻴﻜﻨﻰ ﻳﻪ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﻴﺎﺩ ﺭﻭ ﻟﺒﺎﺕ»
ﺧﻮﻧﻪ ﻳﻌﻨﻰ «ﺁﺭﺍﻣﺶ ﻭ ﺍﻣﻨﻴﺖ»
ﺧﻮﻧﻪ ﻳﻌﻨﻰ «ﻳﻪ ﺍﺳﺘﻜﺎﻥ ﭼﺎﻯ ﮔﺮﻡ ﺩﺭ ﻛﻨﺎﺭ ﻛﺴﺎﻧﯽ ﻛﻪ ﺩﻭﺳﺘﺸﻮﻥ ﺩﺍﺭﻯ»
ﺧﻮﻧﻪ ﻳﻌﻨﻰ «ﻓﻀﺎﻳﻰ ﺧﺎﻟﻰ ﺍﺯ ﺧﺸﻢ،
ﺧﺎﻟﻰ ﺍﺯ ﺩﻭﺩ و ﺧﺎﻟﻰ ﺍﺯ ﺍﺳﺘﺮﺱ»
ﺧﻮﻧﻪ ﻳﻌﻨﻰ «ﻭﻗﺘﻰ ﻭﺍﺭﺩﺵ ﻣﻴﺸﻰ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺰﻧﻰ ﻭ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺒﻴﻨﻰ»
ﻳﻪ ﺧﻮﻧﻪ ﺧﻮﺏ ﻣﺘﺮﺍﮊﺵ ﺑﺎﻻ ﻧﻴﺴﺖ؛ ﻭﺳﻌﺖ ﻗﻠﺐ ﺁﺩﻣﺎﺵ مهمه ...
@sonnatiii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کیااسم این فیلمویادشونه؟؟ 😍😍
@sonnatiii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ـهر چی کارتون ژاپنی ما توی بچگی مون دیدیم فضاش غمگین و دلمرده بود عوضش کارتونای آمریکایی فضاشون شاد و زیبا بود یکیش همین گوریل انگوری
با من هم عقیده این؟
@sonnatiii
خواب بعد از ظهر بچههای قدیم!
میبینم که خاطرات خیلیا زنده شد... 😅
@sonnatiii
وقتي مامانا ناخن هامونو كوتاه ميكردن 😂😂
کیامثل من پنجشنبه ها روزحمامشون بود؟، زجراورترین روزهفته😂
@sonnatiii
4_5841574801562404950.mp3
6.11M
یادگارکودکی ...
باصدای علیرضاافتخاری
شور و حال كودكی برنگردد ، دریغا
قیل و قال كودكی بر نگردد ، دریغا
@sonnatiii
حمام های دهه پنجاه و شصت هم حکایت ها و خاطره های تلخ و شیرین خودشان را داشت
قسمت تلخ آن انتظار های طولانی در نمره یا در عدم رعایت نوبت در عمومی بود
اما نوشابه کانادا درای خنک آخر حمام تمامی آن مرارت ها را تلافی میکرد به طوریکه حالا که سالها گذشته یادآوریش همچنان کام را شیرین و جگر را خنک میکند
یادباد آن روزگاران😊
@sonnatiii
📚 #داستان_زیبای_آموزنده
🔹 روزی شاگردان نزد حکيم رفتند و پرسيدند:
استاد، زيبايي انسان در چيست؟
استاد دو کاسه آورد و گفت:
به اين دو کاسه نگاه کنيد 👇
اولی از #طلا درست شده و درونش زهر است
و دومي کاسه اي #گلی است و درونش آب گواراست،
شما کدام را مي خوريد؟
🔹 شاگردان جواب دادند: کاسه گلی را.
حکيم گفت: آدمی هم همچون اين کاسه است،
آنچه که آدمی را زيبا می کند،
درونش و اخلاقش است.
در کنار صورتمان بايد سيرتمان را زيبا کنيم.
@sonnatiii
مجله زن روز؛
یه زمانی مهندس بودن حرمت و اعتبار داشت! 😂
راستی زن ایده ال شماکیست؟ 😂😉
@sonnatiii
یه نامه دهه شصتی ناب😁
ارتباط برقرار کردن اون موقع ها خیلی سخت بود. معمولا نامه مینوشتن. اینکه اون نامه رو چه جوری برسونن به دست طرف مقابل خودش یه داستان دیگه داشت. اصلا اگه اون شمع و قلب تیر خورده و .... این چیزها تو نامه قید نمیشد انگار اون نامه کاغذ خالی بود و اعتباری نداشت.
#نوستالژی
@sonnatiii
حموم رفتن زمان ما :
میرفتیم تو حموم
یه شیرو باز میکردیم، دندونامون میریخت کف حموم از سرما!
اون یکیو باز میکردیم، مث آب سماور در حال جوش بود!
یه عر میزدیم از سوزش،
مامانمون مى زد پس کله مون که اذیت نکن، آروم بگیر.
بعد با اون صابون زرد گنده ها که مثه چرکِ خشکیده بود، میفتاد به جونمون
تا حدى که چشمامون از کاسه دربیاد!
یعنى ما از نظر مامانمون کثافتى بودیم که میخوایم در مقابل نظافت مقاومت کنیم!
بعد یه جورى چنگ میزد موهامونو که انگار داعش به شپشا حمله کرده
بعدش با شامپوى پاوه کل هیکلمونو غربال گرى میکردن!
بعد از همه اینا جان گُدازترینش کیسه کشیدن بود!
دو لایه از پوستمونو بر میداشتن،
فک میکردن چرکه! باز ادامه میدادن.
بعدِ حموم صدتا لباس تنمون میکردن،
یه روسرى به کله مون، یه یقه اسکى هم روى همش.
بعد از شدت کوفتگى و خستگى بیهوش میشدیم، میگفتن: ببین چه راحت خوابیده!!😂😂😅
@sonnatiii
«ما فاتَكَ لم يُخلق لكَ
وما خُلِقَ لكَ لن يفوتكَ!»
آنچه را از دست دادی برای تو آفریده نشده و آنچه برای تو آفریده شده است را هرگز از دست نخواهی داد.
@sonnatiii
کیا یادشونه؟؟؟؟؟
بگودوچرخه...سیبیل بابات میچرخه
بگوفرانسه...بابات قد آدامسه
بگوخاک انداز...خودتو جلو بیانداز
بگومتکا...بخور از این کتکا
بگوبادبزن...بروسرکوچه داد بزن
بگوپنیر...برو یه گوشه بمیر
بگوشامپو...بیا بغلم گامبو..
بگوسه هفتا بیس و یکی...خاک تو سر تو یکی
بگوچاقو...برو بچه دماغو
بگواشرف...دلم برات قش رف
بگوداوود...لای دهنت وا موند
بگو پنکه...تنبون بابات تنگه
بگو آدامس...بپر تو آمبولانس
بگو فیتیله...فردا تعطیله
بگوبشکه...سیبیل بابات خشکه
بگوپشتی...چرا منو کشتی
بگومرسی...بچه خرسی
بگوگلابی...رییس مسترابی
بگودمپایی...برو بغل زندایی
بگوصابون...لیز بخور برو تو خیابون
بگو عدسی ...فردا مرخصی
بگولوبیا...فردا زود بیا
بگو7...سرت کلاه رف
بگو2...بقیش بدو
بگو جاسیگاری...فردا میری خواستگاری
بگوگاری...شتلق(یه سیلی زدم یادگاری)
بگو1...بترک
بگومسخره...اسم بابات اصغره
بگوهلو...بپر تو گلو
بگوکشتی...بیا بغلم مشتی
بگو راس میگی...کاستو بیار ماس بگیر
بگو کشتی...با نامزدت میگشتی
بگوحقته ...فردا شب عقدته
بگو کشتی...من خوشکلم تو زشتی.
یاد اون دوران که با این حرفا خوش بودیم،بخیر.😂😂
@sonnatiii
مادربزرگم می گفت غماتون رو نشمرید هی روش می یاد!
مادربزرگم سیاه نمی پوشید، می گفت فلک رو گول بزنیم دیگه بلا نفرسته!
می دونم کارمون از فریب دادن تقدیر غریبمون گذشته، اما خدا رو چه دیدین شاید مادربزرگا یه چیزی می دونستن که ما نمی دونیم🙏❤️
@sonnatiii
بی خیال غم هرروزه ی دنیاجانم
چای وشعرونم باران خزان
خودمانیم ببین،
امروز چه کیفی دارد
صبح ادینه بخیر❤️
@sonnatiii
جمعهها را بایدقاب گرفت!
درست مثل همان عکسهای قدیمی و
خاک گرفته روی دیوار
انگار جمعهها ماندگارترین روزهای آفرینشاند
تلخیها و شیرینیهایش، قاب میشود
و می چسبد به دیوار خانه دلت
مثل لبخندهای مادربزرگ در آن عکسهای قدیمی
@sonnatiii
02-Babak-Afra.mp3
2.86M
نشین این جور پکر پاشو حالشو ببر! آخه فرصت کمه پاشو ته بلا مه سر…
واسه چی دلگیری؟! تو این شیر تو شیری!
همه یه غمی دارن؛ زیاد و کمی دارن…
عمر آدم ابر و باده؛ غم و غصه حتی یه ذره اش زیاده…
گوش بده به حرف خیام! سخت و آسون هرچی هست میگذره ایام…
@sonnatiii
آسایش دوگیتی تفسیر این دوحرف است؛
سر روی پای مادر...
بوسه به دست بابا...
@sonnatiii
انواع اختلالات روحی روانی در ترانه های ایرانی:😂😂😂😂😂😂😂😂😂
فرشید امین:
نسترن وقتی میخندی یه دروغی تو چشاته
نمیگی اما میبینم دل دیگری باهاته (پارانویید)
پوران:
دندون دندونم کن،با دندون دون دونم کن(مازوخیسم)
گوگوش:
دوپنجره، کاشکی این دیوار خراب شه من و تو باهم بمیریم(علاقهمندی وافر به شبکههای اجتماعی و بازیهای رایانهای)
داریوش:
عذاب میکشم ولی، عذاب من گناه نیست وقتی شکنجه گر تویی، شکنجه اشتباه نیست(سندروم استکهلم)
لیلا فروهر:
منم اون یار شیرین، منم اون یار باناز (خودشیفتگی)
سندی:
سی دختر هاجرو خودمو تو گل میپلکونم، محض رضای دخترو، خودمو تو گل می پلکونم(سندروم جلب توجه در مواجهه با دختران)
شهرام شب پره:
این شبی که میگم شب نیست اگه شبه مثل اون شب نیست ... امشب مثل دیشب نیست
هیچ شبی مثل امشب نیست(خود در گیری)
سیاوش قمیشی:
من فقط عاشق اینم، حرف قلبتو بدونم
الکی بگم جداشیم، تو بگی نمیتونم
من فقط عاشق اینم،بگی از همه بیزاری
دو سه روز پیدام نشه تاببینم چه حالی داری(سادیسم)
مرتضی:
بهش بگو پلنگه، پلنگ چشم قشنگه (زوفیلیا)
جواد یساری:
الهی الهی من بمیرم،
بمیرم که شاید بیایی که دستاتو بگیرم (عدم درک و فهم صحیح از معنای مرگ)
ایرج:
من یه پرنده م، آرزو دارم تو باغم باشی
( اختلال عدم ثبات هویت)
کامران و هومن:
اگه تورو دوستت دارم خیلی زیاد منو ببخش
اگه تویی اون که فقط دلم می خواد منو ببخش
منو ببخش اگه برات سبد سبد گل می چینم
منو ببخش اگه شبا فقط تو رو خواب میبینم
( اختلال ذلیلی و خاک برسری مفرط)
و در آخر این شاهکار فرامرز آصف که مجموعه ی متنوعی از اختلالاته:
خوب بودم ، بد شدم، بد بودم بهتر شدم، اولش بهتر شدم و بعدش یهو بدتر شدم و تو عالم بهتر شدن ،یواش یواش یواش یواش بدتر تر از بدتر شدم (این هنوز ساقیش شناسایی نشده)😆😆😆
@sonnatiii
15.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یه کارتون خاطره انگیزتقدیم به بچه های دیروز♥
کیا اسم کارتون یادشونه؟؟
@sonnatiii
📚 داستان کوتاه
چند شب پيش عنکبوتی را كه گوشه ي اتاق خوابم تار تنيده بود ديدم. خیلی آرام حركت ميكرد گويی مدت ها بود كه آنجا گير كرده بود و نمیتوانست برای خودش غذايی پيدا كند. با لحنی آرام و مهربان به او گفتم:
"نگران نباش كوچولو الان از اينجا نجاتت ميدهم."
يك دستمال کاغذی در دست گرفتم و سعی كردم به آرامی عنكبوت را بلند كنم و در باغچهی خانه مان بگذارمش. اما مطمئنم كه آن عنكبوت بيچاره خيال كرد من ميخواهم به او حمله كنم چون فرار كرد و لابهلای تارهايش پنهان شد. به او گفتم: "قول ميدهم به تو ؟آسيبی نزنم".
سپس سعی كردم او را بلند كنم. عنكبوت دوباره از دستم فرار كرد و با سرعت تمام مثل يك توپ جمع شد و سعی كرد لابهلای تارهايش پنهان شود. ناگهان متوجه شدم كه عنكبوت هيچ حركتي نميكند. از نزديك به او نگاه كردم و ديدم آنقدر از خودش مقاومت نشان داد كه خودش را كشته است. بسيارغمگين شدم. عنكبوت را بيرون بردم و داخل باغچه كنار يك بوته گل سرخ گذاشتم.
به نرمي زير لب زمزمه كردم :" من نميخواستم به تو صدمهای بزنم میخواستم نجاتت بدهم متاسفم كه اين را نفهميدی."
درست در همان لحظه فكری به ذهنم خطور كرد. از خودم پرسيدم آيا اين همان احساسی نيست كه خداوند نسبت به من و تمامی بندگانش دارد؟! از اينكه شاهد دست و پا زدن و درد ها و رنجهای ماست آزرده ميشود و ميخواهد مداخله كند و به ما كمك كند و ما را از خطر دور كند اما مقاومت ميكنيم و دست و پا ميزنيم و داد و فرياد سر ميدهيم كه:
كه چرا اينقدر ما را مجبور ميکنی كه تغيير كنيم؟
شايد هر كدام از ما مثل همان عنكبوت كوچك هستيم كه تلاش ديگران را برای نجات خودمان تلقی ميكنيم و متوجه نيستيم كه اگر تسليم خدا شده بوديم و اينقدر دست و پا نميزديم تا چند لحظهی ديگر خود را در باغچه اي زيبا مي ديديم.
👤باربارا دیآنجلس
@sonnatiii
کسیکه،
«بی جـهـت»
و «بـدون دلـیل»
از تو «تعـریف می كند»
یا، «فریبت داده»،
و یا «قصد دارد» فریبت دهد.!!!
گول تعاریف بیجای کسی را نخورید..
@sonnatiii
اصلاً کسی هست که نتواند عطروطعم کتلتهای بینظیر مادر و مادربزرگ را به یاد آورد؟ این یک غذای ساده و نوستالژی است که میتوانید به راحتی در خانه آماده کنید. تفاوتی هم ندارد مهارت آشپزی شما در چه سطحی باشد با دستوری که در ادامه برایتان مینویسیم میتوانید کتلت را با همان کیفیت کتلتهای مادر یا مادربزرگتان آماده کنید. طرز تهیه آن هم بسیار ساده است، این غذا یک ترکیب شگفتانگیز از سیبزمینی، گوشت چرخکرده و پیاز است که به لطف ادویهها غوغا میکند.
ازامروزتصمیم گرفتم هرروزظهردستوریه غذای سنتی وخوشمزه روبراتون بذارم😍
لطفاکانال روبه دوستاتونم معرفی کنید.
ممنون ازهمراهیتون مهربونا♥️
@sonnatiii
مواد لازم
گوشت چرخکرده ۳۰۰ گرم
سیبزمینی ۴ عدد متوسط
پیاز ۱ عدد بزرگ
پودر سوخاری یا آرد نخودچی ۳ قاشق غذاخوری
نمک، زردچوبه و فلفل سیاه به میزان لازم
پودر پیاز، پودر سیر، ادویه کاری به مقدار کم
طرز تهیه
برای درست کردن کتلت با همان طعم نوستالژی کافیست ابتدا سیبزمینیها را پوست گرفته و رنده کنید. به هیچ عنوان کتلت را با سیبزمینی پخته درست نکنید. همچنین حواستان باشد سیبزمینیها را بعد از رنده شدن داخل یک توری ریخته و به خوبی آب آن را بگیرید.
حالا نوبت پیاز است، پیاز تأثیر فوقالعادهای در طعم کتلت دارد اما اگر آب آن گرفته نشود مایه کتلت را خراب میکند. پس پیاز را پوست بگیرید و بعد از رنده با رنده درشت داخل یک توری ریخته و آب آن را کاملاً جدا کنید.
سیبزمینی و پیاز را با گوشت چرخکرده که بهتر است تازه باشد، مخلوط کنید. اگر گوشت چرخکرده را از قبل خریداری و فریز کردهاید، کمی زودتر در محیط آشپزخانه قرار دهید تا گوشت یخزده باز بشود. اگر فراموش کردید و حالا برای درست کردن کتلتها عجله دارید، کافیست گوشت چرخکرده یخزده را در پلاستیک فریزر قرار داده و داخل یک کاسه آب ولرم قرار دهید تا یخ آن سریعتر باز شود.
آرد و ادویهها را به سیبزمینی، پیاز و نمک اضافه کنید.
حالا باید مایه کتلت را برای یک ربع ورز دهید، ورز دادن گوشت و سیبزمینی هم کیفیت و طعم کتلت را بهبود میبخشد هم برای شکلگیری بهتر کتلتها مفید است.
مایه کتلت را حداقل ۱۰ دقیقه و حداکثر به مدت ۲۰ دقیقه درون یخچال استراحت دهید.
تابه را به همراه روغن روی شعله گاز قرار دهید تا روغن گرم شود. حواستان باشد روغن نباید در ابتدا آنقدر داغ شود که در فاصله سرخ کردن کتلتها بسوزد و بوی نامطبوعی به غذای شما بدهد.
یک گلوله متوسط به اندازه یک نارنگی کوچک از مایه کتلت بگیرید، آن را در دستانتان به شکل دلخواه فرم دهید و درون روغن قرار دهید. اجازه دهید یک طرف کتلت به خوبی سرخ شود، سپس کتلت را برگردانید. فراموش نکنید که این کار باید روی شعله ملایم انجام شود نه بر روی شعله زیاد، چراکه این غذا به خاطر گوشت خام نیاز دارد تا به خوبی مغزپخت شود.
@sonnatiii