eitaa logo
نوستالژی
60.1هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
4.8هزار ویدیو
1 فایل
من یه دختردهه‌ هفتادیم که مخلص همه ی دهه شصتیاوپنجاهیاس،همه اینجادورهم‌ جمع شدیم‌ تا خاطراتمونومرورکنیم😍 @Adminn32 💢 کانال تبلیغات 💢 https://eitaa.com/joinchat/2376335638C6becca545e (کپی باذکر منبع مجازه درغیر اینصورت #حرامم میباشد)
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸گر نداری دانشِ ترڪیبِ رنگ 🌸بین گل‌ها زشت یا زیبا مڪُن 🌼خوب دیدن شرط انسان بودن است 🌼عیب را در این و آن پیدا مڪُن 🌷سلام دوستان مهربان 🌷صبحتون زیبا و آرام •┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈• https://eitaa.com/joinchat/2634219768C9798f0ca3f
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یه نوستالژی نوروزی براتون پیدا کردم،از جنس سرود و ترانه ازون جالب تر تصاویرشه که حال و هوای مردم دم دمای نوروز دهه،شصت و هفتاد رو نشون میده آخ که چه روزهایی بود یادتون میاد؟ •┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈• https://eitaa.com/joinchat/2634219768C9798f0ca3f
زندگی ابدی نیست... - زندگی ابدی نیست....mp3
5.91M
صبح 9 مرداد کلی حال خوب و انرژی تقدیم لحظاتتون😍❤️ •┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈• https://eitaa.com/joinchat/2634219768C9798f0ca3f
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سوختوم گرمه ، گرمه گرمه👋🏻👋🏻 تو این هوا فقط آبدوغ خیار جوابه یعنی شهر ما ناهار فقط همین‌ حالتوکوک‌ میکنه خیلی گررررممممههههه🤒 •┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈• https://eitaa.com/joinchat/2634219768C9798f0ca3f
4_5794416039177495945.mp3
2.21M
- «بگذر ز من ای آشنا چون از تو من دیگر گذشتم.‌.» برای همه ی آشناهایی که دیگه غریبه شدن.💔 •┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈• https://eitaa.com/joinchat/2634219768C9798f0ca3f
اگه به جای لامپ یه روزگاری از این استفاده کردین باید عرض کنم که خودتون هم نوستالژی شدین😁😅 •┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈• https://eitaa.com/joinchat/2634219768C9798f0ca3f
هدایت شده از نوستالژی
435.6K
دوستای عزیزم سلام وویس رو حتما بازکنید وگوش کنید (این پست وحتما ذخیره کنید🙏) https://eitaa.com/joinchat/2634219768C9798f0ca3f این لینک کانال 👆👆👆 @Adminn32 اینم آیدی من👆👆👆
فقط یه نوستالژی باز میدونه ترکیب این زیرتلویزیونیا با تلویزیون LG چقد لاکچری بود. •┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈• https://eitaa.com/joinchat/2634219768C9798f0ca3f
قدیما 📻 هر وقت که فرهاد از بوی عيدی میخونه ، واقعآ  چندتا خاطره یادم میاد ۱_ بوی کاغذ رنگی : هر جشن تولد کاغذ رنگی هارو که مثل طاقه پارچه بود با قیچی ، ۵ سانت برش می‌دادیم و رنگ زرد و صورتی شو ضربدری روی هم می‌بافتیم تا به ۳ متر برسه بعد از دو طرف دیوار اتاق با چند تا بادکنک آويزون میکردیم ۲_ وای از بوی ماهی دودی نگين که یاد پدر خدابیامرزم ميفتم، هر عید ماهی دودی شور می‌خرید پولک هاشو با چاقو میتراشید، جاتون سبز ناهار با سبزی پلو می‌خوردیم، استخوان هایی که همیشه ترس داشتيم توو گلومون گیر کنه ، بالاخره یکی بود وسط غذا با لال بازی و ادا و اطفار و های و هوی آب میخواست تا استخوان گیر کرده را بده پائین، بقيه هم میخندیدن تا حد اشک اومدن از چشم ها ۳_ تخم مرغ رنگی که مادربزرگ شب قبل با حنا بعد از آب پز کردن رنگ می‌کرد یا ما با ماژیک روی اونارو نقاشی می‌کردیم، پسر یا دختر یا خورشید یا گل می‌کشیدیم، چه نقاشی های خنده داری از آب درمیومد ۴_ قلک های گلی : قبل از عید می‌خریدم و عیدی های پول خردی که می‌گرفتم می انداختم توش ، ۱۰ ، ۲۰ ، ۵۰ ریالی ، بعد از ۱۳ نوروز هم میشکوندم و با پولش یه سال فوتبال دستی ۲۵ تومانی، سال بعد باغ وحش ۲۰ تومانی يا قطار آهنی ۹۰ تومانی خريدم، ۳ تا باطری می‌خورد، سوت می‌کشید، چق و چق صدا می‌کرد و لوکوموتیو رانش با لبخندی که داشت بیرون نگاه می‌کرد و از مانع جلوش رد می‌شد ۵_ بوی سجاده ترمه دوزی شده مادربزرگ : هميشه بوی گل محمدی و مهر تربت کربلا می‌داد، صبح ها بعد از اذان وقتی بازش می‌کرد بوش می‌پیچید توو خونه و صدای آهسته الله و اکبر و سمع الله لمن حمده انگار توو گوش مون لالایی می‌گفت و با یه آرامشی بخواب میرفتیم ۶_ زمستون های سختی داشتيم،  هميشه تا ۱۳ برف بود ، هر وقت شب برف می بارید، میدونستیم فردا صبح با دایی و پدر و پدر بزرگ باید برف پارو کنيم، پشت بام های گلی ، بابابزرگم تا صبح زیر دیوار های گلی رو پارو می‌زد تا دیوار ریزش نکنه و به داخل رطوبت نده، نزدیک اذان صبح از ستاره ها می‌فهمید که نزدیک صبح شده و با فانوس همسایه هارو برای سحر بیدار می‌کرد، بعد صدای اذان از پشت بام یکی از خونه ها شنیده می‌شد ۶_ شب چله : هميشه شب چله ها زیر کرسی با پتو های ضخیم مخصوص کرسی ، آماده شنيدن داستان های پدربزرگ اونم با نور چراغ گرد سوز يا چراغ زنبوری يا فانوس می‌شدیم، مادربزرگ هم برامون کشمش و مغز گردو و بادام می‌ریخت توی سینی و می‌گذاشت روی کرسی تا همه ازش نوش جان کنيم، بعد با نوازش انگشت های مادر لای موهامون بخواب میرفتیم، چه لذتی داشت زیر سقفی که با تیر های چوبی ۱۲_۱۰  نفری میخوابیدیم، هر شب تیر های چوبی میشمردیم تا بخوابیم، زیر پتو برای چیدن هفت سین و خرید ماهی قرمز نقشه‌ می‌کشیدیم چه عشقی داشتيم چه بوی عيدی میومد قدر ما قدیمی هارو بدونيد ، ما آخرین نسل خونه گلی و چراغ نفتی و تیله های ۲ پر و ۴ پر هستيم. •┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈• https://eitaa.com/joinchat/2634219768C9798f0ca3f