eitaa logo
نوستالژی
60.5هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
4.8هزار ویدیو
1 فایل
من یه دختردهه‌ هفتادیم که مخلص همه ی دهه شصتیاوپنجاهیاس،همه اینجادورهم‌ جمع شدیم‌ تا خاطراتمونومرورکنیم😍 @Adminn32 💢 کانال تبلیغات 💢 https://eitaa.com/joinchat/2376335638C6becca545e (کپی باذکر منبع مجازه درغیر اینصورت #حرامم میباشد)
مشاهده در ایتا
دانلود
« ما همه شکستگی‌هایی داریم و از طریق آنهاست که نور به ما وارد می‌شود.🌱 » ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌💖 صبح زیبای شنبه بخیر💖 •┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈• https://eitaa.com/joinchat/2634219768C9798f0ca3f
شما یادتون نمیاد اما دهه شصتی ها عکس دفترچه بیمه هاشونم اینجوری بود. •┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈• https://eitaa.com/joinchat/2634219768C9798f0ca3f
5.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اندکی مرورخاطرات مشترک همه ی دهه شصتیاوهفتادیا🥲 •┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈• https://eitaa.com/joinchat/2634219768C9798f0ca3f
32.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دیدن کارهایی که این خانوم میکنه یه حس آرامش عجیبی منتقل میکنه اگه دوس داریدبیشترازپستای‌ این‌ خانوم بذارم بهم بگید😍 🍳🌭🍔🍕🥘🫕🥮🍩🍪 https://eitaa.com/joinchat/884146481C3e3dd3599f برادیدن‌ آشپزیای بیشتراین‌ خانوم زیبا بزن‌ رولینک بالا👆👆👆
full-albom-moein--38(behtaraneh.ir).mp3
5.2M
🎶از همان روزی که دست حضرت قابیل 🎶گشت آلوده به خون حضرت هابیل 🎶از همان روزی که فرزندان آدم 🎶زهر تلخ دشمنی در خون شان جوشید 🎶آدمیت مرده بود گرچه آدم زنده بود •┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈• https://eitaa.com/joinchat/2634219768C9798f0ca3f
مادربزرگ هر وقت که چای می‌آورد هر کدام از استکان‌هایش یک شکل بود اما با تمامِ سادگی‌ها بهترین و خوش طعم ترین چای دنیا بود..‌.❤ •┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈• https://eitaa.com/joinchat/2634219768C9798f0ca3f
🔰چقدر بی‌کلاسی زیبا بود! 🔹یادش بخیر قدیما که "بی‌کلاس" بودیم بیشتر دور هم بودیم و چقدر خوش میگذشت و هر چقدر با کلاس‌تر میشیم از همدیگه دورتر میشیم. 🔸قدیما که "بی‌کلاس" بودیم و موبایل و تلفن نبود و واسه رفت و آمد وسیله شخصی نبود، همیشه خونه‌ها تمیز بود و آماده پذیرایی از مهمونا و وقتی کلون در خونه در هر زمانی به صدا در میومد، خوشحال میشدیم؛ چون مهمون میومد و به سادگی مهمونی برگزار میشد. 🔺آخه چون "بی کلاس" بودیم آشپزخونه ها اوپن نبود و گازهای فردار و ماکروفر و… نبود و از فست فود خبری نبود، ولی همیشه بوی خوش غذا آدمو مست میکرد و هر چند تا مهمون هم که میومد، همون غذای موجود رو دور هم میخوردیم و خیلی هم خوش میگذشت. 🔹تازه چون "بی‌کلاس" بودیم میز ناهارخوری و مبل هم نداشتیم و روی زمین و چهارزانو کنار هم مینشستیم و میگفتیم و میخندیدیم و با دل خوش زندگی می کردیم. 🔸حالا که فکر میکنم میبینم چقدر "بی‌کلاسی" زیبا بود! آخه از وقتی که با کلاس شدیم و آشپزخونه ها اوپن شدن و میز ناهار خوری و مبل داریم و تازه واسه رفت و آمد همگی ماشین داریم و هم تو خونه تلفن داریم و هم آخرین مدل تلفن همراهو داریم و خلاصه کلی کلاسهای دیگه؛ مثل بخار پز و انواع زود پز و… داریم ولی دیگه آمد و شد نداریم! چون خیلی با کلاس شدیم! تازه هر از چند گاهی هم که دور هم جمع میشیم، کلاً درگیر کلاسیم و از صفا و صمیمیت و دل و از همه مهمتر سادگی خبری نیست!! لعنت بر این کلاس که ما آدما رو اینقدر از هم دور کرده و اینقدر اسیر کلاسیم که خیلی وقتا خودمونم فراموش کردیم. •┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈• https://eitaa.com/joinchat/2634219768C9798f0ca3f
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برای لحظاتی هم به دنیای کودکی خود سفر کنید و خاطرات را مرور... •┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈• https://eitaa.com/joinchat/2634219768C9798f0ca3f
یادش بخیر کودکی🥰 روزی که دست هم‌بازی کوچکم را می‌گرفتم... کوچه‌ها را یکی یکی رد می‌کردیم تا برسیم به آن باغ قدیمی... بعد مینشستیم کنار حوض و ماهی‌ها را تماشا می‌کردیم، ماهی‌هایی که بازیگوشی‌شان کم از بازیگوشی ما نداشت... بعد من چشم می‌شدم و او قایم می‌شد. من می‌گفتم«من چشم می‌شوم» او می‌خندید و می‌گفت: «من چشم می‌گذارم» تا غروب قایم باشک بود و بی‌خیالی... اگر زمین خوردنی بود، به سنگ‌های بی‌احساس نبود، حتی سنگ‌ها و سنگفرش‌ها برایمان دوست و رفیق بودند...😊❤️ •┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈• https://eitaa.com/joinchat/2634219768C9798f0ca3f
😍 بچگی هایِ شما هم ؛ دیدنِ جلدِ براقِ وِیفِر ، حال عجیبی داشت ؟! با پنجاه تومانِ ناقابل می شد لواشک و پفک خرید و توی کوچه در نهایتِ طُمانینه خورد و کلی دلِ بیقرار را آب کرد ؟! یا مثلاً عصرها موقع بازی یک ساندویچ جانانه درست کرد و رفت توی کوچه و کنار دوستان ، با ولَع خاصی نوش جانش کرد ؟! بچگی های شما هم؛ لاکچری ترینِ حالتِ زمستان ها ، یک کتانیِ لِژدار و یک چتر رنگ رنگی و یک جفت دستکش بود ؟! یا مداد رنگی های جعبه آهنی ، بالاترین آپشنِ کلاس محسوب می شد ؟! شما هم دور از چشم مادر، آجیل و شیرینیِ عید را قبل از رسیدنِ مهمان تمام می کردید یا مثلاً در نهایتِ دل رحمی ، فقط پسته و بادام هایش را ..‌؟! شما هم مثل ما به جای توپ چهل تکه ی گران قیمت ، چندین توپ پلاستیکی می بریدید و توی هم جا می دادید و با تَوهُم چهل تکه بودنش حین بازی ، کلی هم ذوق می کردید ؟ بچگی های شما هم اینطوری بود یا فقط ما از این کارها می کردیم ؟! آخ که چقدر دلم هوای تمام این نوستالژی های جانانه را کرده ... کاش در همان روزهایِ شیرین و بی تکلّف ، جا می ماندیم ... •┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈• https://eitaa.com/joinchat/2634219768C9798f0ca3f