شب نوجوانان عاشورایی ، شب روضه قاسم بن الحسن(ع). وقتی امام حسین(ع) سخن از شهادت یارانش به میان آورد ، نوجوان سیزده ساله کربلا از عمو پرسید : عموجان آیا من نیز به فیض شهادت نائل می شوم؟ امام او را به سینه چسباند و فرمود : فرزندم مرگ را چگونه می بینی؟ قاسم پاسخ داد : از عسل شیرین تر!
شهادت طلبی قاسم(ع) و پا فشاری او برای رسیدن به مقصود ، زیباترین الگو را برای رهروان خط سرخ شهادت رقم زد.
#شب_ششم_محرم
•┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈•
https://eitaa.com/joinchat/2634219768C9798f0ca3f
شب..
بهانہ ی قشنگیست
برای سکوت
شب، طبیعت هم ساکت است
و بہ صدای خدا گوش می دهد
سکوت کنیم
تا صدای خدا را بشنویم...!
شبتون بخیر🌹
•┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈•
https://eitaa.com/joinchat/2634219768C9798f0ca3f
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی حرف از نوستالژی میشه یاد برنامهی دیدنیها میافتم
یادش به خیر...
یک هفتهی تمام منتظر پخش این برنامه بودیم
دیدنیها از سال ۶۲ تا ۷۴ با اجرای استاد جلال مقامی از شبکه ۲ پخش شد 👌
#نوستالژی
•┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈•
https://eitaa.com/joinchat/2634219768C9798f0ca3f
قدرت کلمات.... - قدرت کلمات.....mp3
6.33M
صبح 2 مرداد
#رادیو_مرسی
کلی حال خوب و انرژی تقدیم لحظاتتون😍❤️
•┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈•
https://eitaa.com/joinchat/2634219768C9798f0ca3f
نوستالژی
📜#سرگذشت #برشی_از_یک_زندگی #گلچهره #قسمت_سیوپنجم از ترس داشتم زهره ترک میشدم برگشتم حبیب بود. با ع
📜#سرگذشت
#برشی_از_یک_زندگی
#گلچهره
#قسمت_پایانی
سالار یک سالش نشده بود که اسماعیل گفت نقل مکان کنیم به شهر
اونجا خونه کوچتری به نسبت خونه روستا خریدیم و زندگیمونو شروع کردیم.
من خیلی دوست داشتم سواد یاد بگیرم اما اون زمان اونقدر ها مرسوم نبود دختر ها سواد یاد بگیرند حتی مرد ها هم بندرت تحصیلات خوندن نوشتن داشتند.
تصمیم گرفتم هرطور شده اسماعیلو مجاب کنم که این مجاب کردن ها یکسالی بطول انجامید.
و من رفتم مکتب.
خیلی خوشحال بودم و سراز پا نمیشناختم خداروشکر هوش خوبی هم داشتم تونستم در عرض چند سال درس چیزی فراتر از خوندن و نوشتن یاد بگیرم.
اسماعیلم چون تو حساب کتاباش کمکش میکردم از مخالفت به تشویق رسیده بود.
من تونستم با گرفتن مدرک بشم معلم و تو همون سال اسماعیل متاسفانه توی خواب سکته کرد و از دنیا رفت.
حبیبه بعد مردن اسماعیل خیلی گوشه گیر و رنجور شد امابا اینکه خودمم خیلی داغون بودم انقدر طبیب بردمو کمکش کردم تا کم کم بهتر شد.
اما انگار عمرش به دنیا نبود و درست دوسال بعد اسماعیل اونم در اثر ناراحتی ریه فوت شد.
گلچهره عزیز با معلمی و تنها سه تا بچه هاشو بزرگ کرد پسرای گلچهره یکیشون دکتر دارو ساز و اون یکی کاخونه قالیبافی داره و خیلی موفقند.
و هر دو ازدواج کردند و صاحب بچه اند.
دخترشم تو سن ۲۱سالگی عاشق پسر همکار مادرش شد و با حجت ازدواج کردند از این ازدواج دوتا دختر و دوتا پسر داره بنامهای شهناز و شهرزاد شهروز و فرشاد شهرزاد سن پایین عاشق پسر عموش میشه و ازدواج میکنه و راویه داستان ما دختره شهرزاده که داستان مادربزرگ مادرشو زحمت کشیدند و برام تعریف کردند.
سعی کردم تا جایی که میشه جزئیات رو کم کنم از بعد به شهر اومدن چون ماشالله داستانهای قدیمی خیلی جزییات ریز دارند که نگارش همش از حوصله کانال خارجه.
گلچهره عزیز در سال ۱۳۸۲در سن ۸۳سالگی فوت شدند.
برای شادی روحشون صلواااات🌹🌹
پایان
عصرساعت ۱۶ منتظررمان جدیدباشید😍
•┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈•
https://eitaa.com/joinchat/2634219768C9798f0ca3f
غذای گرم باشه اونم تو این ظرفهای قدیمی
خونهی قدیمی و دورهمی
اسمش جز آرامش و صفا چی میتونه باشه🥺❤️
•┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈•
https://eitaa.com/joinchat/2634219768C9798f0ca3f
Seyed Javad Zaker - Ya Hossein Gharibe Madar (320).mp3
9.63M
پدرش امیرالمؤمنینعلیهالسلام
به صورتش نگاه میکرد و میفرمود:
ای دلیل گریهی هر مومن..!
_امام حسین جان_
#روز_ششم_محرم🖤
•┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈•
https://eitaa.com/joinchat/2634219768C9798f0ca3f
سیستم سرمایشی فوق پیشرفته دهه ۶۰🤣
#نوستالژی
•┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈•
https://eitaa.com/joinchat/2634219768C9798f0ca3f