eitaa logo
تحقیقی پیرامون فلسفه،عرفان و تصوف
703 دنبال‌کننده
240 عکس
60 ویدیو
54 فایل
✅مکتب اهل بیت علیهم السلام=مکتب تفکر و تدبر ارتباط با ادمین(لطفا فقط پیشنهادات و انتقادات): https://harfeto.timefriend.net/16750254869358 کانال تلگرام: t.me/sonnat_voice
مشاهده در ایتا
دانلود
‍‍ ✅مذمت صوفیه در کلام امام هادی علیه السلام امام هادی علیه‌السلام فرمودند: هرکس به زیارت یکی از صوفیه، چه زنده و چه مرده‌ آنها برود، چنان است که گویی به زیارت شیطان و عبادت بُتان رفته است؛ و هرکس یکی از ایشان را یاری کند، چنان است که گویی یزید و معاویه و ابوسفیان (لعنهم الله) را یاری کرده است. 📚منابع: 1️⃣الانوار النعمانیة ج۲ ص۲۰۳/سید نعمت الله جزایری/ناشر:دارالقاری/بیروت۱۴۲۹ 2️⃣سفینة البحار و مدینة الحکم ج۵ ص۱۹۹/شیخ عباس قمی/ناشر:انتشارات اسوه/قم @sonnat_voice
‍‍ ✅مذمت صوفیه در کلام امام هادی علیه السلام امام هادی علیه‌السلام فرمودند: هرکس به زیارت یکی از صوفیه، چه زنده و چه مرده‌ آنها برود، چنان است که گویی به زیارت شیطان و عبادت بُتان رفته است؛ و هرکس یکی از ایشان را یاری کند، چنان است که گویی یزید و معاویه و ابوسفیان (لعنهم الله) را یاری کرده است. 📚منابع: 1️⃣الانوار النعمانیة ج۲ ص۲۰۳/سید نعمت الله جزایری/ناشر:دارالقاری/بیروت۱۴۲۹ 2️⃣سفینة البحار و مدینة الحکم ج۵ ص۱۹۹/شیخ عباس قمی/ناشر:انتشارات اسوه/قم @sonnat_voice
منشأ ظهور مکاشفات و کرامات (۲)مرحوم سید نعمت الله جزائری نیز در کتاب شریف «الانوار النعمانیة» مطالب و روایات مهمی را در این زمینه ذکر کرده است که به جهت اختصار تنها به نقل بخشی از کلام وی اکتفا میکنیم. محدث جزائری می نویسد: «تحقیقا برای من درستی این مطلب نقل شده است که سنیان با شهرتی که در داخل آتش شدن و گرفتن مارها و عقربها دارند، احیانا با بعضی از عوام شیعه معارضه کرده اند و به توانایی خود و ناتوانی شیعه در این گونه کارها، بر شیعیان فخر فروخته اند؛ اما دیده شده است که شیعه و سنی با همدیگر داخل آتش شده ولی سنی سوخته و شیعه سالم خارج شده است. مطلب دوم در این باره است که شیعیان نیز در این دوران، بر انجام این گونه کارها مانند داخل شدن آتش و ... که مختص به سنیان بود، توانا شده اند. و تحقیقا در دهه هفتاد پس از هزار (سال ۱۰۷۰ به بعد) در نزدیکی اهواز مردی آشکار شده که گفته است علی بن الحسین علیهما السلام در خواب یا بیداری بر او آشکار شده و او را بر اینگونه کارها توانا ساخته است. این مرد به مردم اجازه انجام آن کارها را میداد به این شکل که با انداختن آب دهانش در دهان کسی که میخواسته این امور را یاد بگیرد، آن شخص را بر اینگونه کارها توانا میکرده است. اگر پرسیده شود چگونه امثال این امور واقع میشود، میگویم این مطلب و مانند آن هیچ ارتباطی به علم جادو و شعبده ندارد. بله ممکن است سبب صدور چنین کارهایی از شیعیان ما و دلیل اینکه خداوند آنان را بر این کارها توانا ساخته، این باشد که مخالفین ما را به زانو درآورند؛ زیرا آنان زمان طولانی به این امور بر شیعیان افتخار میکردند و این امر موجب سستی اعتقاد برخی از عوام شیعه شده بود که از خود میپرسیدند اگر مذهب سنیان باطل است، چگونه خداوند این کارها را بر دست آنان جاری میکند؟ و شیعیان باید بدانند که انجام امثال این کارها به دست کفار هند و مانند آنها، مهمتر و بیشتر است از کارهایی که مخالفین ما انجام میدهند. در هر صورت چون اینگونه کارها سبب افتخار مخالفین ما و موجب سستی اعتقاد بعضی از عوام گردید، خداوند توانایی انجام این امور را به دست برخی از شیعیان جاری ساخت تا چنین تصور نشود. از همین روست که خداوند این امور را تنها بر دست عوام ما، که نه علمی دارند و نه عملی، جاری کرده است تا دانسته شود که این کار و مانند آن، ارتباطی به حقیقت ادیان یا بطلان آنها ندارد» 📚منبع: الانوار النعمانیه ج۲ ص۳۰۰/سید نعمت الله جزایری/ناشر:شرکت چاپ/تبریز @sonnat_voice
منشأ ظهور مکاشفات و کرامات (۳)مرحوم میرزا محمد تنکابنی(۱۳۰۲ م) در کتاب «قصص العلماء» نکات ارزشمندی درباره مکاشفات و کرامات صوفیه بیان کرده است و از آن جا که اصلی ترین علت جذب اشخاص به فرقه های صوفیه و تمایل به مدعیان عرفان همین مساله است، برخی از عبارات ایشان را در اینجا نقل میکنیم. «خوارق عادات از محق و مبطل امکان صدور دارد. پس خارق عادت از جماعت صوفیه خذلهم الله اگر صادر شود نباید انکار نمود و نباید آن را دلیل بر حقیت مذهب ایشان دانست. بلکه بعضی از اشقیا را من باب استدراج و اتمام نعمت این رتبه حاصل آید کما قال الله تعالی «سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَیْثُ لا یَعْلَمُون» و قال الله تعالی: «إِنَّما نُمْلِی لَهُمْ لِیَزْدادُوا إِثْما» و بعضی اولیا الله را نیز این رتبه حاصل شود به ریاضات شرعیه. کما قال الله: «أَنِّی لا أُضِیعُ عَمَلَ عامِلٍ مِنْکُمْ مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثى» ... چنان که جمعی از اهالی هند در بتخانه ها به اقسام مختلفه ریاضاتی دارند مانند اینکه بعضی برای مطلبی (رسیدن به حاجتی) در بتخانه در مقابل بت میایستند و یک دست خود را بلند کرده و بر کف دست گندم یا حبوبات دیگر با خاک و آب میریزند و چند ماه میایستند تا آن دانه سبز میشود و آن مطلب را که قصد کرده به عمل میاید... عم ماجد مؤلف کتاب آخوند ملا عبدالمطلب رحمه الله گوید که: به زیارت امام ثامن علیه السلام مشرف شدم و چندی در آن بلده مبارکه اقامت داشتم پس درویشی که معروف به طیّ الارض بود پیدا شد و من با آن درویش رفاقت انداختم. از آن پس از او خواهش نموده که طی الارض را به من تعلیم کن. گفت: تو قابل نیستی. پس از اصرار بسیار گفت: اکنون که طالب آنی و خود را قابل میدانی پس دو شرط را با تو میگویم عمل کن، از آن پس به تو طی الارض را تعلیم مینمایم، شرط اول اینکه: این امامی که مدفون در این مرقد است باید امام ندانی،! دوم اینکه: تا یک هفته نمازهای یومیه را باید ترک کنی. گفتم: چنین کنم. پس آن درویش رفت و وقت نماز رسید، با خود گفتم که: امام را امام دانستن امر باطنی است و آن درویش را خبر از باطن من نیست، در ظاهر میگویم که او امام نیست و در باطن اعتقاد به امامت آن بزرگوار دارم. و اما نماز، پس در خانه را میبندم و وضو میگیرم و نماز میکنم، و به درویش میگویم که من نماز نکرده ام. پس درِ خانه را بستم و وضو ساختم و به نماز ایستادم. ناگاه دیدم درویش در نزد من حاضر شد به من گفت که: من به تو گفتم که تو قابل نیستی. پس برفت و او را دیگر ندیدم» 📚منبع: قصص العلما ص۹۲-۹۳/محمد بن سلیمان تنکابنی/ناشر:انتشارات علمیه اسلامیه/تهران @sonnat_voice
مرحوم فیض کاشانی و تصوف «یکی از طوائف مغرور و فریب خورده مردمی هستند که به«اهل ذكر» و «تصوف» نامیده میشوند و ادعا دارند که از تصنع و تكلف بیزارند، خرقه می پوشند، وحلقه وار می نشینند، و اذکار اختراع میکنند، و با آهنگ اشعار میخوانند، واظهار وردگوئی مینمایند. درحالیکه راهی به علم ومعرفت ندارند. عربده و فریاد را بدعت گذاشتند، ورقص وكف زدن را اختراع نموده، و در فتنه وفساد فرو رفته، و به جای سنتهای اسلامی، بدعتها می نهند. صدای خود را به کلمات رکیک بلند نموده، و فریادهای ناموزون سر می دهند. برخی دیگر مدعی علم ومعرفت، و مشاهده معبود، و نزدیکی با مقام محمود و ملازمت در عین وشهودند، ولی چیزی جز نامهای آنها را نمی دانند. با این وصف ادعاها دارند، و آنها را در نزد کودنان ابراز می دارند، چنانکه گوئی از وحی الهی سخن می گویند، یا از آسمان خبر می دهند. به اصناف علماء به چشم حقارت نگاه میکنند، و میگویند: مردم کارگرند و خسته و علماء به خاطر اشتغال به حدیث از خدا محجوبند، برای خود کراماتی قائل هستند که هیچ پیغمبر مقربی مدعی آنها نبوده است. نه از نظر علمی پایه محکمی دارند، و نه از جنبه عملی مهذب می باشند. افراد سست عنصر از هر سو به جانب آنها رو می آورند، بیش از آنچه به مکه وحج خانه خدا می روند، به گرد آنها اجتماع میکنند و گوش به ادعاهای واهی آنها دارند. گاهی هم به خاك افتاده آنها را سجده میکنند، چنانکه گوئی آنها را خدا می دانند. دستهای آنها را می بوسند و خود را به قدمهای ایشان می افکنند. آنها نیز به مریدان اجازه می دهند که در شهوترانی فرو روند، و آزادشان میگذارند که در ورطه شبهات فروافتند. خود و مریدانشان در خورد و خوراك مانند چهار پایان هستند، وابائی ندارند که آنچه می خورند از راه حلال است یا حرام. حلوای مریدان را می خورند ودین خود و آنها را به باد فنا میدهند، تا از این راه در روز قیامت بار گناهان آنها را به طور کامل به گردن گیرند» 📚منبع: الحقایق فی محاسن الاخلاق ص۱۳۸-۱۳۹/محمد بن مرتضی کاشانی (فیض کاشانی)ناشر:دارالکتاب السلامی/۱۴۰۹ ه ق @sonnat_voice