نظری به حال من کن ، که ز دست رفت کارم
به کَسَم نده حواله ، که به جز تو کَس ندارم ..
این ویسایی که بالا گذاشتم ،
از یه محفل ۱۵ ۲۰ نفره اس ، که توی یه
خونه قدیمی برگزارش میکنیم ..
بدون باند و هر چیزی که نیاز هیئته ؛
بدون هیچ چشم داشتی ، میایم گریه میکنیم
و متوسل میشیم ..
قسمت به قسمت هیئت و از جیب خودمون
گذاشتیم و تهیه کردیم ..
از پارچه مشکی محفل گرفته ، تا قند واسه چایی :)
اینجور هیئتا رو به هیچ چیزی ترجیح نمیدم :) .
شیخ السکوت ؛
این ویسایی که بالا گذاشتم ، از یه محفل ۱۵ ۲۰ نفره اس ، که توی یه خونه قدیمی برگزارش میکنیم .. بدون
و جالب اینجاست ، هیچ کسی هم
از سردمداران کارای فرهنگی بهمون کمک
نمیکنه ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خنده کنان میرود روز جزا در بهشت ..
هر که به دنیا کند ، گریه برای حسین ؛
حق با پدرم بود ..
حق با پدرم بود که همش نباید سرم
تو گوشی باشه ؛
حق با پدرم بود که باید بین کار و زندگی
تعادل داشته باشم ؛
حق با پدرم بود که نباید تنوع طلب باشم ؛
حق با پدرم بود که قدر پولمو بدونم و
پسانداز کنم ؛
حق با پدرم بود که باید بیشتر پیش خانوادم
باشم ؛
حق با پدرم بود که باید تو انتخاب دوست
دقت کنم ؛
حق با پدرم بود ...