شیخ السکوت ؛
جرمشان ؟ حب علي .
منتقم ِ خون شما ، فقط یوسف ِ زهراست ؛
ولا غیر ..
منتظر سقوط ِ ما نباشید ،
ما هنوز به امر خدا ، پایداریم ..
و پایدار خواهیم بود ؛
ما با علی علی شب خود صبح میکنیم ،
دنیا به کام ماست و دنیا فقط علیست ..
[ حب علی ] .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عجایب هفتگانه ، شده هشتا .. !
یکیش ماییم ..
اگر گریان به دیوار علی تکیه نمیدادم ؛
کدامین کوه طاقت داشت ،
این حال پریشان را .. ؟
شیخ السکوت ؛
تو آرزویِ بلندی و دست ِ من کوتاه ..
کفن کنید مرا رو به قبلهی حرمش ؛
نجف چه جای قشنگی برای تدفین است ..
شیخ السکوت ؛
تو آرزویِ بلندی و دست ِ من کوتاه ..
بهتر از جنت ُ رضوان ِ خدا دانی چیست ؟
خنکای سر صبح ؛ دم ایوان نجف .. :)
شورایی شش نفره ، برای انتخاب خلیفه
بعد از عمَر [ لعنت الله علیه ] تشکیل شد ..
زبیر به علی رای داد و طلحه به عثمان ،
و سعد نیز به عبدالرحمن رای داد ..
در این وضعیت رای عبدالرحمن
سرنوشت ساز شد و اگر به علی ،
یا به عثمان رای میداد ؛ یک نفر
امر خلافت را به دست میگرفت ..
عبدالرحمن از علی و عثمان پرسید :
کدام یک از شما خلافت را میپذیرد ؛
به شرط اینکه به سیره پیامبر عمل کند !
و مانند ابوبکر و عمر [ لعنت الله ] رفتار
کند .. !
و از روش آن دو نفر تجاوز نکند .. ؟
[ پ.ن : اون دوتا بدرد نخور سیرهام
داشتن مگه ؟ ] .
امیرالمومنین علی فرمود :
خلافت را میپذیرم به شرط اینکه ،
در امت اسلام به اندازه ای که
امکان تلاش وجود دارد ،
و در طاقت من میگنجد ؛
مطابق سیرهی رسول الله عمل کنم ،
و برای موفقیتم از خدا یاری میطلبم ..
اما عثمان [ لعنت الله ] به تمام شرایط
جواب مثبت داد ..
و عمل به سیره دو خلیفه قبل را پذیرفت !
عبدالرحمن هم با او بیعت کرد
و عثمان [ لعنت الله علیه ] خلیفه شد ..
[ الامالی ، مجلس ۲۰ ، ص۵۵۷ ] .
#فور .
شیخ السکوت ؛
[ اعترف لک بأنی اشقت لک حد النخاع ] . اعتراف میکنم ک تا نخاع دلتنگت شدم .
شنیدهام که تکلّم نمود همچو مسیح ،
بدین حدیث لب ِ لعل ِ روح پرور ِ او ،
که من مدینهٔ علمم علی در است مرا ،
عجب خجسته حدیثیست من سگِ در او .. :)
شیخ السکوت ؛
این حرم ، جای بی پناهان است ؛
دنبال خدا شبی صدایش کردم ،
آهسته خدا گفت بیا من نجفم :)
بیهوده نگرد کیمیا ذکر علیست ،
آن معجزهی گران بها ذکر علیست ,
با دیدن ایوان نجف فهمیدم ،
داروی تمام درد ها ذکر علیست ؛
[ مفرح ذات یاعلی ] .
ایوان نجف ، باز دلم کرده هوایت ،
رحمت به خلیلی که چنین کرده بنایت ..
[ قبلهی عالم ] .
دوست دارم با علی همسایه باشم تا ابد ،
در نجف گم میشوم ، دیگر مرا پیدا نکن ؛
[ بابام علی ] .
واجب ترین عبادت ما ذکر یاعلیست ؛
بیخود اسیرِ نافلهی مستحب شدیم .. ؛
[ علی دینم ] .
اگر انسان علی باشد ، دگر ما را چه مینامند ؟
جهانی کافرند انگار ، اگر حیدر مسلمان است ..
[ علی جانم ] .
هرکجا نام پدر پرسیدهاند ، گفتم همین ؛
یاعلیِ ، یا مرتضی حیدر امیرالمومنین ..
[ پدر ] .
رب ما دیوار بیتش زین سبب تخریب کرد ؛
تا بفهماند که خود ، خانه خراب حیدر است .. ؛
[ حضرت حیدر ] .
همیشه بعد دیدارِ علی از بس تحیر داشت ؛
یکی باید میآمد دوش قنبر را تکان میداد ..
[ زیبا شمایل ] .
قرآن بخوان بگو که خدا واحد است و بس ؛
هر که ادلّه خواست علی را نشان بده ..
[ اصل دینم علی ] .