اوقات خوش آن بود که با دوست به‌سر رفت باقی همه بی‌حاصلی و بی‌خبری بود #حافظ #تک_بیتی #سوخته #پرمفهوم @sooookhteh

چندی به جنون سر کن عقل دست و پا گیر است ... #سوخته @sooookhteh

عقل در اشعار به معنا های متعدد آورده شده اینجا منظور آن عقل حسابگرِ منافع سنج است که اگه انسان خیلی بهش بها بده تمام وجودش رو میگیره و اون موقع دیگه معشوقش رو هم به همین دید میبینه ...🍀🌱

‌#شعر_آخر_شب☕ دیر فهمیدیم پس دیوار بالا رفته بود با همان خشت نخستین تا ثریا رفته بود   دیر فهمیدیم و معماران مرموز از قدیم چیده بودند آن‌چه بر پیشانی ما رفته بود!   گاه می گویم به خود اصلا کلاه جد من جای مسجد کاشکی سمت کلیسا رفته بود!   رسم پرهیز از جهان ای کاش برمی‌داشتند کاش یوسف روز اول با زلیخا رفته بود...   من نمی‌دانم چه چیزی پایبندم کرده است کوه اگر پا داشت تا حالا از اینجا رفته بود!   دور تا دورش فقط خشکی‌ست ای تنها خزر راه اگر می‌داشت از این چاله دریا رفته بود! #حسین_جنتی #سوخته @sooookhteh

این چیست که چون دلهره افتاده به جانم ؟! حال همه خوب است . من اما نگرانم ...    در فکر تو بستم چمدان را و همین فکر ؛  مثل خوره افتاده به جانم ، که بمانم ...    چیزی که میان من و تو نیست غریبی است ..  صد بار تو را دیده ام ای غم ؛ به گمانم !    " انگار که یک کوه سفر کرده از این دشت  انقدر که خالی شده بعد از تو جهانم ... "   از سایه ی سنگین تو من کمترم ایا ؟!  بگذار به دنبال تو خود را بکشانم    ای عشق مرا بیشتر از پیش بمیران  انقدر که تا دیدن او زنده بمانم !!!    #فاضل_نظری @sooookhteh

گاهى كِشم سَرى به گريبانِ خويشتن از بس دلم ز تنگىِ دنيا گرفته است #حزين_لاهيجى #تک_بیتی #سوخته @sooookhteh

صاحبِ دیوانِ ما گویی نمی‌داند حساب کاندر این طُغرا نشانِ حِسبَةً لِلّه نیست هر که خواهد گو بیا و هر چه خواهد گو بگو کِبر و ناز و حاجِب و دربان بدین درگاه نیست بر درِ میخانه رفتن کارِ یکرنگان بود خودفروشان را به کویِ می‌فروشان راه نیست هر چه هست از قامتِ ناسازِ بی اندام ماست ور نه تشریفِ تو بر بالایِ کس کوتاه نیست بندهٔ پیرِ خراباتم که لطفش دایم است ور نه لطفِ شیخ و زاهد، گاه هست و گاه نیست حافظ ار بر صدر ننشیند ز عالی‌مشربیست عاشقِ دُردی‌کش اندر بندِ مال و جاه نیست #برای_اهل_دل #لسان_الغیب #سوخته @sooookhteh

چون به پا رفتن میسر نیست مارا سوی دوست نامه می‌گردیم و با بال کبوتر می‌رویم #طالب_آملی #تک_بیتی #سوخته @sooookhteh

شب جمعه‌ست نثار دل مرحوم خودم می‌روم از سر بازارچه خرما بخرم #مجتبی_سپید #تک_بیتی #سوخته @sooookhteh

بزن که سوز دلِ من به ساز میگویی...

تو از کی عاشقی؟ این پرسش آیینه بود از من خودش از گریه ام فهمید مدت هاست ،مدت هاست... #فاضل_نظری #سوخته @sooookhteh

در این ظلمت‌سرا تا کی به بوی دوست بنشینم گهی انگشت بر دندان گهی سر بر سر زانو #حافظ #سوخته @sooookhteh

عشق رازیست که تنها به خدا باید گفت چه سخن ها که خدا با من تنها دارد... #فاضل_نظری #سوخته @sooookhteh

هر كسى را سر چيزى و تمناى كسى ست ما به غير از تو نداريم تمناى دگر ... #سعدی #سوخته @sooookhteh

"این حوالی صدای صدای دلتنگی می آید" ... " گوش فرا دهید ." #همایون_شجریان #موسیقی #شبهای_دلتنگی #سوخته

پس قصه چشمان تو را هم خواهم نوشت ... سطر اول ،سطر دوم ،سطر سوم ... آه ، نمیتوان نوشت ... . قصه تو با همه فرق میکند ! #سوخته @sooookhteh

امشب ای ماه به درد دل من تسکینی آخر ای ماه تو همدرد من مسکینی #شهریار #سوخته 🌙 @sooookhteh

كار جنون ما به تماشا رسيده است يعنى تو هم بيا كه تماشاى ما كنى... #فروغى_بسطامى #سوخته @sooookhteh

➰ ‏خون می خوریم در غم و حرفی نمی زنیم ما عاشق توایم همین است ماجرا #فاضل_نظری #سوخته @sooookhteh

همچون انار خون از دل خویش میخوریم... آه!... واقعا این شعر زیباست ... وهمچنان خون میخوریم درغم وحرفی نمیزنیم ما عاشق توایم همین است ماجراااا...

. آه! مرگ خونین من! عزیز من! زیبای من! کجایی؟ #سوخته @sooookhteh

تمام پنجره ى من خيالِ او شده بود... #يدالله_رؤيايى #سوخته @sooookhteh

دل نیست کبوتر که چو برخاست نشیند از گوشهٔ بامی که پریدیم ، پریدیم... #وحشی_بافقی #سوخته @sooookhteh