مفاهیم کلی مانند انسان، بر مصادیق زیادی صادقند، و در آنها سریان دارند. اما سریان مفهومی، که لازمه آن خرد شدن و فنای مفهوم در دل مصادیق است.
چنانکه انسان در زید، زید است و در بکر، بکر؛ یعنی انسان، با همان اطلاق و کلیت در خارج تحقق نمییابد.
کلی مفهومی چنان گنگ، ضعیف و نامعین است که در هر فردی، به شکل و قالب آن فرد، در میآید، و با جایگاه خود مزج میگردد.
اما حضور و سریان حقیقت هستی، در مظاهر خود به عکس مفاهیم کلی است؛ چنانکه رنگ هیچ مظهری را نپذیرفته و با اطلاق خویش، در همه حضور دارد، و هرگز با آنها ممزوج نمیشود؛ «داخل فی الاشیاء لا بالممازجة و خارج عنها لا بالمزایلة»
حق مطلق، با حفظ اطلاقش، در همه ساری است. او با سریان خویش، به اشیاء رنگ واقعیت میبخشد. و آنها را متحقق میسازد.
او همه جا هست، اما به رنگ هیچ جایگاهی در نمیآید. بلکه اوست که به هر جایگاهی رنگ خاصی از واقعیت را میبخشد.
او در آسمان هست، اما آسمان نیست، خودش است. در زمین هست، اما زمین نیست، بلکه خودش است.
او در آسمان و زمین اوست؛ «هو الذی فی السماء اله و فی الارض اله» زخرف/۸۴
به دریا بنگرم، دریا «تو» بینم
به صحرا بنگرم، صحرا «تو» بینم
به هرجا بنگرم کوه و در و دشت
نشان از قامت رعنا «تو» بینم
#ر_س
#توحید_عرفانی
#هویت_مطلقه
#وحدت_سریانی
@sooyesama
بهترین حرکات نماز، و بهترین سکنات روزه است.
بالاترین نیکی صدقه، و پاکترین سلوک، صبر و باطلترین سعی، ریا است.
نفس از بدن خلاصی نمییابد... مادامی که متوجه قیل و قال و مناقشه و جدال است.
بهترین عمل آن است که از نیت صادر شود، و بهترین نیت آن است که از علم ناشی گردد و حکمت، مادر فضایل است.
#علامه_حسنزاده
(رساله لقاالله)
#بهترین_سلوک
@sooyesama
صحیفه مبارکه سجادیه، شرح حال سلوک امام زین العابدین علیه السلام محضر حق متعال است.
این کتاب شرح حال و بیوگرافی امام زین العابدین ع است. شرح حالی که برای من و شما، الگو و تعلیم است.
این زبور آل محمد صلی الله علیه و آله را دریابید.
#استاد_حسینی_آملی
@sooyesama
ابتلائاتی که برای بشر پیش میآید، اکثرا برای آن است که متوجه حضرت حق بشود و از غفلت خارج شود، و متوجه منبع فیض گردد.
ابتلائاتی که برای سالک پیش
میآید ابتدا برای همان معنی و پس از آن برای آن است که منقطع از عالم و خود گردد. تا هر روز منزلی را پس از منزلی سیر نماید.
#آیتالله_سعادتپرور
(رسائل عرفانی، ص۲۵۹)
#بلا
#سیر_الیالله
@sooyesama
آداب ذکر ۱
يكى از مشكلات ما گاهى اين است كه همه كارها و اصلاح خودمان را از ذكر گفتن مىخواهيم به دست بياوريم و اين طور نمىشود.
ذكرِ تنها، همه كار نمىتواند بكند بلکه مقدمات مىخواهد. گاهى طرف زیاد هم ذكر مىگويد اما به توجهاتش اضافه نمىشود.
بخاطر اينكه خيلى شرائط بايد جمع باشد تا يك ذكرى اثر بکند و حركت ايجاد كند.
مىگويند بنزين ماشين را مىبرد اما ماشین علاوه بر بنزين خيلى چيزهاى ديگر مىخواهد تا راه برود؛ ماشين باید روشن باشد، راننده داشته باشد، هدايت بشود و... تا راه برود.
ذكر انسان را حركت مىدهد ولى شرائطی هم دارد مثل توجه داشتن، نبود تشتت فکری، خلوت و آرامش، رعایت تناسب در انتخاب ذکر، داشتن مراقبه در طول روز و رعایت تقوی و...
#استاد_جعفر_ناصری
#آداب_ذکر_۱
@sooyesama
موسیقی باید با دستگاه آفرینش و خلقت ما هماهنگ باشد.
باید او را هدایت کرد که به کدام مقصد حرکت کند.
انسان میتواند آنرا در زمینههای صحیح به کار ببرد.
#آیتالله_جوادی_آملی
@sooyesama
بادبادکها که به هوا میروند، بخاطر مخالفت با هواست. آنها در برابر باد میایستند و پرواز میکنند.
آدمی هم، تنها وقتی آسمانی شده و بالا میرود که بر خلاف هوا و هوس خود رفتار کند.
#حجةالاسلام_رنجبر
#مخالفت_هوی
@sooyesama
به سوی سماء
آداب ذکر ۱ يكى از مشكلات ما گاهى اين است كه همه كارها و اصلاح خودمان را از ذكر گفتن مىخواهيم به دس
آداب ذکر ۲
یکی از شرایط ذکر این است که ذکر گفتن ادا کردن مىخواهد. خيلى از بزرگان در مورد ذكر اللّه كه صحبت مى.كردند مىفرمودند کلماتش باید درست ادا شود؛ مثلا همزههايش بايد از هم تفكيك شده و مشخص باشد.
گفتن اذكار شايد كه جوهره صدا را نخواهد اما يك وقت يك نفر بدون جوهره صدا، كلمات را ادا مىكند فقط صدايش جوهره ندارد و الا اگر كسى پهلويش باشد كلمات را قشنگ مىشنود. اینطور ذکر گفتن خوب است.
ولى از اين مرتبه هر چه تنزل پیدا کرد آرام آرام با هوا و نَفَس طرف خلط مىشود. يعنى ممكن است طرف کم کم از این حالت صدا، پائينتر بيايد و به جایی برسد كه دارد نَفَس مىكشد و ذکرش را در قوه مصورّه خودش تصور مىكند، در نفسش هم فكر مىکند كه ذکر مىگويد...
ذكر، باید مشخص و شفاف ادا شود... ذکر بدون صوت را توجه [ذکر درونی] حساب مىكنند و آثار ذكر لسانی برایش مترتب نيست.
در اذكار طولانى جوهره صدا غالبا باعث سردرد مىشود و صلاح نيست كه كسى بخواهد بلند بگوید... ممکن است صدای انسان موقع ذکر جوهره نداشته باشد؛ امّا باید صدای خفیف باشد.
#استاد_جعفر_ناصری
#آداب_ذکر_۲
@sooyesama
به سوی سماء
آداب ذکر ۲ یکی از شرایط ذکر این است که ذکر گفتن ادا کردن مىخواهد. خيلى از بزرگان در مورد ذكر اللّه
آداب ذکر ۳
نفس انسان همانطور که چشمانی دارد غير از بصر كه به آن بصيرت مىگويند. گوشی هم شبيه به گوش ظاهری دارد.
وقتى ذكرى درست ادا مىشود گوش باطنی انسان مىشنود و با اين كار، آرام آرام [جنبه مثالی نفس] حيات [الهی] پيدا مىكند و به نام و یاد خدا، حساس مىشود.
نفس، بدینگونه ذکر را هضم مىكند؛ زیرا خوراك نفس ذكر خدا و اسماء اللّه است.
اگر كسى اينگونه (با صدا و با توجه) اسماء اللّه را بهعنوان خوراك به دلش بدهد رشد مىكند.
#استاد_جعفر_ناصری
#آداب_ذکر_۳
@sooyesama
به سوی سماء
آداب ذکر ۳ نفس انسان همانطور که چشمانی دارد غير از بصر كه به آن بصيرت مىگويند. گوشی هم شبيه به گو
آداب ذکر ۴
یکی دیگر از شرایط ذکر این است که اخلاص مىخواهد.... هرچه بيشتر اخلاص داشته باشم با گفتن ذكر، غذاى خالصترى به روح خودم دادهام و لذا بهتر رشد مىكند.
اما هرچه شلوغتر باشم و از اخلاص فاصله گرفتم این ذکر و این غذا پوك میشود و غذائيت آن كمتر است؛ لذا رشد من هم كمتر است.
#استاد_جعفر_ناصری
#آداب_ذکر_۴
@sooyesama
به سوی سماء
آداب ذکر ۴ یکی دیگر از شرایط ذکر این است که اخلاص مىخواهد.... هرچه بيشتر اخلاص داشته باشم با گفتن
آداب ذکر ۵
یکی دیگر از شرایط ذکر، مکان است. هرچه خلوتتر و آرام.تر باشد موثرتر است؛ به هر حال ذكرى مؤثر است كه به گوش قواى باطنى برسد.
هر مقدار که در آن توجه باشد؛ روح، اين غذاى گوارا را میخورد.... اما براى قلبی که در محضر باشد.
شايد در بازار يا خيابان هنوز نفس آن انسجام را ندارد كه بشنود و بخورد و هضم كند و رشد كند ولى در مکان خلوت و در سجده امكانش هست.
اگر امشب يك درصد توجه داشت فردا شب ممكن است دو درصد بشود و آرام آرام پيش برود.
#استاد_جعفر_ناصری
#آداب_ذکر_۵
@sooyesama
به سوی سماء
آداب ذکر ۵ یکی دیگر از شرایط ذکر، مکان است. هرچه خلوتتر و آرام.تر باشد موثرتر است؛ به هر حال ذكرى
👆👆👆
توجه به آداب، برای کسانیکه مانند بنده در آغاز راه هستند، ضروری و راهگشاست.
برای نمونه در آغاز راه ذکر لسانی مورد تاکید بیشتری است.
چنانکه از روایات بر میآید در اذکار نماز نیز داشتن صدا شرط است و بدون آن نماز پذیرفته نیست. صدا باید بهگونهای باشد که خود شخص بشنود.
همچنین درباره تلاوت قرآن، روایات میگویند صرف گوش دادن به تلاوت دیگران کافی نیست. بهتر آن است که انسان خودش بخواند.
و اگرچه آیات را حفظ باشد، بهتر است کتاب الهی را بگشاید و با چشم ببیند.
این تاکیدات بدان سبب است که مجاری مثالی نفس تطهیر و تنویر یابند؛ زیرا در آغاز راه مشکل تطهیر خیال (مثال متصل نفس) بسیار جدی است.
البته باید توجه داشت که اینها آداب و طریقت هستند. لذا اگرچه لازمند، اما کافی نیستند. اسرار و حقیقت ذکر نیز لازم است تا رشد همهجانبه رخ دهد.
اسرار و حقیقت اذکار، معارف حقه توحیدی است که روح همه عبادات و اذکار است. معارف توحیدی، روح و جانی است که کالبد و پیکر عبادات را حیات میبخشد.
«العلم امام العمل» و «الیه یصعد الکلم الطیب و العمل الصالح یرفعه». درنتیجه: «المعرفة بذر المشاهدة».
#ر_س
@sooyesama
ملاقات با یک پرفسور ریاضیات دوگونه است:
۱- گاهی تنها با پیکر و بدن او مواجه هستیم؛ مانند تعاملاتی که فرزند و همسر شخص، با او دارند. در اینجا ملاقات با استاد ریاضی بما هو استاد ریاضی نیست. اساسا دانش ریاضی هیچ نقشی در این ملاقات ندارد.
۲- گاهی با اندیشه او مواجهیم؛ مانند ملاقات شاگردان، با استاد ریاضیات. دانش ریاضی محور این ملاقات است. به دیگر بیان: آنچه مورد ملاقات قرار گرفته، اندیشه ریاضی استاد است.
در ملاقات بدن، حقیقت استاد که همان دانش ریاضی است مغفول میماند؛ چنانکه استاد ریاضی در خانواده خویش، مانند همه همسرها و پدرهاست. و ویژگی خاصی ندارد.
اما در ملاقات اندیشه، حقیقت استاد و دارایی حقیقی او مورد ملاقات قرار میگیرد. در اینجاست که شان حقیقی استاد شناخته میشود.
ملاقات حضرت بقیةالله نیز همینگونه است. آنچه مهم است ملاقات اندیشه و حقیقت وجود آن بزرگوار است. این ملاقات، ظهور و فرج آن بزرگوار در نفوس است.
اگر ملاقات اندیشه و ظهور انفسی نباشد، ملاقات بدنی و ظهور آفاقی نتیجه نمیبخشد. چنانکه ابوجهل عموی پیامبر ص بود و بارها بدن مبارک آن حضرت را دیده بود. اما بهرهای نمیگرفت:
خر عیسی اگر به مکه رود
چو بیاید هنوز خر باشد
شاید دلیل تاخیر در ظهور آفاقی همین باشد که بشر در پی ظهور انفسی بگردد.
به هر روی، ملاقات حضرت بقیةالله ع، عبارت است از ادراک و اتحاد با اندیشه توحیدی آن حضرت. ملاقات بدنی اگر با این دید باشد ارزشمند و راهگشاست.
آدمی اگر در انجام واجب و ترک حرام، مستغرق گردد، در توحید ختمی منزل نموده است. و این ملاقات حضرت بقیةالله ع، پیامبر خاتم ص و همه اولیاء الهی است.
#استاد_محمود_امامی
(با تصرف و تلخیص)
#ملاقات_بقیةالله
@sooyesama
التنبیه التاسع: إعلم أن القطب الذی علیه مدار احکام العالم و هو مرکز دائره الوجود من الآزل إلی الأبد واحد باعتبار حکم الکثره متعدد.
فالنبی فی کل عصر هو قطبه و عند انقضائه، نبوة التشریع بتمام دائرتها انتقلت القطبیه إلی الأولیاء مطلقا.
فلا یزال فی هذه المرتبه واحد منهم قایم هذا المقام لیحفظ الله تعالی به هذا الترتیب و النظام إلی أن ظهر خاتم الأولیاء الذی هو خاتم الولایه المطلقه والله أعلم».
بدان که قطبی که مدار احکام نظام هستی بر اوست که مرکز دایره وجود و کل عالم است از ازل تا ابد حقیقتا یکی است و به اعتبار حکم کثرت متعدد گردد .
پس نبی در هر عصر و زمانی قطب و مرکز نظام وجود زمان است و هنگامی که نبوت تشریعی خاتمه پذیرد قطبیت به اولیاء منتقل گردد .
و پیوسته یکی از اولیاء در مقام قطبیت قایم است تا بسبب او خداوند عالم و نظام هستی را حفظ فرماید تا اینکه خاتم اولیاء ظهور نماید که او خاتم ولایت مطلقه می باشد.
#محیالدین_عربی
(مجموعه رسایل شیخ اکبر؛ رساله «تنبیهات علی علوّ الحقیقه المحمدیه العلیه»، ص۴۷۰)
#قطب_عالم
#دوام_قطب
@sooyesama
برف وقتی تند و شلاقی بباره نمینشینه. برف وقتی مینشینه که نرم و ملایم بباره.
حرفها مثل برفاند. نرم و ملایم بگو...
#حجةالاسلام_رنجبر
#ادب_نصیحت
@sooyesama
امیرالمومنین علی علیه السلام:
اگر نيرنگ ناپسند و ناشايسته نبود من سياستمدارترين مردم بودم ولی هر نيرنگی گناه است و هر گناهی يک نوع کفر است... به خدا سوگند من با کيد و مکر اغفال نمیشوم و در رويارویی با شدايد ناتوان نمیگردم.
نهجالبلاغه، خطبه ۲۰۰
#صداقت
#سیاست
@sooyesama
شعری از استادم علامه طباطبایی برایتان بخوانم:
«مهر خوبان دل و دین از همه بی پروا برد
رخ شطرنج نبرد آنچه دل شیدا برد
من به سرپنجه خورشید نه خود بردم راه
ذرهای بودم و مهر تو مرا بالا برد
من خسی بی سر و پایم که به سیل افتادم
او که می رفت مرا هم به دل دریا برد
کف مینوی تو بود و رخ نیکوی تو بود
یک به یک جلوه ز من نام و نشان یکجا برد».
علامه طباطبایی خیلی بکاء بودند. یکی از شاگردانشان نقل میکرد وقتی در حضور ایشان بیت زیر خوانده شد ایشان که در دستانشان دستمالی بود، هر هر اشک میریختند:
«کاروان رفت و تو در خواب و بیابان در پیش
کی روی؟ ره ز که پرسی؟ چه کنی؟ چون باشی؟».
#استاد_سمندری
#جایگاه_علامه_طباطبایی
@sooyesama
برخی اینگونه نقل میکنند که یزید پس از خطبه امام سجاد (ع)، اظهار پشمیانی نمود و ابنزیاد را مقصر معرفی کرد. سپس از امام (ع) راهکار توبه خواست. حضرت سجاد (ع) نماز غفیله را آموزش فرمود.
حضرت زینب (س)، که تعجب اطرافیان را از این عمل امام دید، پیشقدم شد و از سبب این کار پرسید.امام فرمود: او توفیق توبه نخواهد یافت.
ظاهرا سببش این است که در نماز غفیله داریم: «لا اله الا انت، سبحانک انی کنت من الظالمین». و کسیکه مملو از «من» است، هیچگاه نمیتواند بگوید: «کنت من الظالمین».
بشر وقتیکه پر از «من» شد، اشتباهاتش را توجیه میکند. و هرگز نمیتواند نقص و زشتی «من» را بپذیرد.
حضرت یونس (ع)، در ظلمات ثلاث، ندا داد: «لا اله الا انت، سبحانک انی کنت من الظالمین»، و از غم نجات یافت.
آدمی اگر نقص و فقر خود را پذیرفت، راحت میشود. وگرنه مدام باخودش درگیر و مغموم است.
#استاد_محمود_امامی
#ذکر_یونسی
@sooyesama