eitaa logo
به سوی سماء
944 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
500 ویدیو
39 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم مطالب معرفتی، اخلاقی و گه‌گاه هنری
مشاهده در ایتا
دانلود
تو چه دانی چه می‌گویم؟! می‌گویم طالب باید که خدا را در جنت و در دنیا و در آخرت نطلبد، و در هرچه داند و بیند نجوید. راه طالب خود، در اندرون اوست، راه باید که در خود کند... هیچ راه بخدا نیست بهتر از راه دل! ای آنکه همیشه در جهان می‌پویی این سعی ترا چه سود دارد، گویی؟ چیزی که تو جویان نشان اویی با تست همی، تو جای دیگر جویی؟! (تمهیدات) @sooyesama
آدمی، یک مخلوق چند بعدی است، که همه ابعاد او در جای خویش نیکو و ضروری است. برای اینکه آدم، خلیفه الهی باشد، همه این ابعاد لازم است؛ زیرا برای دریافت ظهورات گوناگون الهی، مجاری ادراکی گوناگونی نیاز است؛ «با صد هزار چهره برون آمدی که من با صد هزار دیده تماشا کنم تو را» اما هم‌آهنگی و توحید این ابعاد نباید از بین رود. همه این ابعاد، باید تحت بُعد محیط و الهی به یگانگی رسیده و در جای خویش قرار گیرند. اگر برخی ابعاد سرکشی کنند و از هیمنه بُعد الهی خارج شوند، مصداق «مفسد فی الارض» هستند و باید با جهاد اکبر تعدیل شوند. اما هیچ بعدی از وجود آدمی دور ریختنی نیست و همه ضروری‌اند. بنابراین مبارزه با نفس، هم نوعی محبت به او، و آشتی با خویش است. یکی از ابعاد وجود آدمی، بُعد احساس و عواطف اوست. این ابعاد اگر به افراط گرایند، به خیال‌پردازی‌های صرف و توهمات بی‌حاصل می‌انجامند. اما اگر تحت حیطه قلب الهی حضور یابند، بسیار ضروری و موثرند. خدای عالم «لطیف خبیر» است؛ یعنی برخی خبرها جز با لطافت سرّ، قابل دستیابی نیست. و احساسات و عواطف لطیف، نقش به‌سزایی در لطافت سرّ آدمی دارند. شعر، خط، موسیقی، نقاشی و... در قالب الهی‌شان، بسیار موثرند. نگاه عاشقانه به عالم، نگاه احساسی به پدیده‌های طبیعت، اگر متاثر از قلب الهی باشند، ادراکات لطیف و اخبار شگرفی از حقیقت می‌دهند. شاید برخی گمان کنند که با تقویت عقل، احساس سرکوب می‌شود. اما این پندار باطلی است. نقل شده است: علامه طباطبایی گاهی با دیدن گل سرخ، می‌نشست، او را می‌بویید، اشک می‌ریخت، و سپس می‌فرمود: «تو که چنین لطیف و زیبایی، خالق تو چگونه است؟!». این یک احساس عاشقانه به پدیده‌های هستی است که متاثر از قلب الهی و توحیدی است. خدا می‌داند که طبع لطیف علامه در پس این احساس لطیف، چه دریافت‌های باریک‌تر از مو و توصیف ناپذیری داشته است. نگاه محبت‌آمیز پیامبر ص به صدیقه طاهره س، که حسادت برخی همسران پیامبر را بر می‌انگیخت از همین سنخ است. البته برخی همسران پیامبر ص که جز شهوت نمی‌فهمیدند، معترض بوده و غیرت جاهلی خویش را آشکار می‌کردند. اما این ماجرای دیگری است که برای آنها درک‌شدنی نیست. هرگز مپندار که راه خدا، راه صلابت صرف، و خشونت جاهلانه است. انسان کامل، در همه ابعاد کامل است. او عاشق‌ترین انسان موجود است که با حساس‌ترین طبع موجود، لطیف‌ترین احساسات را نسبت به نظام هستی دارد. حتی جنگ‌های با صلابت مولا علی ع در این نظام حبی تعریف خواهد شد. که البته بحث مستقلی می‌طلبد. خلاصه اینکه عنصر احساس را دور نریز! آن‌را نگاه دار، تا روزی‌که تا با اشراقات قلب الهی، سیراب شود. سپس ببین که چه لطایفی خواهی یافت. همین عالم عادی پیرامون، برای تو به حدی زیبا خواهد شد که توان مواجهه با آنرا نخواهی داشت. آن‌چه شنیدی از ملاطفت اولیاء با مخلوقات بی‌جان و جان‌دار، بر همین مبناست. «به جهان، خرم از آنم که جهان، خرم از اوست عاشقم بر همه عالم، که همه عالم از اوست». @sooyesama
فقیر به فروشنده گفت: برای رضای خدا کمی میوه به من بده؛ فقیرم و چیزی ندارم. فروشنده گشت و میوه‌های خراب را به فقیر داد. فقیر نگاه معناداری کرد، سپس مقدار پولی که همراه داشت را به فروشنده داد و گفت به اندازه پولم میوه بده. فروشنده میوه‌های خوب را جدا کرد و به مرد فقیر داد. فقیر هر دو پاکت میوه را بلند کرد و گفت: خدایا، این میوه خراب برای توست و این میوه خوب برای پول! @sooyesama
وحشی اگر از دیده رود خون عجبی نیست کان گوشه چشمی که به ما داشت ندارد #وحشی_بافقی @sooyesama
همچون صدف به سینه، هر نکته را بپرور گوهر نگشته حیف است، حرف از دهن برآید... #حزین_لاهیجی @sooyesama
پشت ابرهای سیاه، همیشه حقیقتی پنهان است حقیقتی که زیبایی آن، سیاهی ابرها را پدید می‌آورد تا دیده‌های ناپاک، به سیاهی مشغول شوند و دیده‌های پاک، به زیبایی پنهان در آن. #ر_س @sooyesama
رفت و آمد پی‌در‌پی ادراکات حسی، ناخودآگاه، این پندار را در تو تقویت می‌کند که عالم، چیزی جز این پوسته محسوس نیست. تو، بی‌آنکه بدانی، بدین پندار معتقدی؛ زیرا بر اساس آن، عمل می‌کنی. شیطانی فریبکار، در لایه‌های زیرین دلت لانه کرده، که نمی‌گذارد به این انتخاب نادرست، آگاه شوی! گاهی خلوتی بگزین، در ظلمات لیل، چشم از محسوس فرو بند، در خود غور کن، تا بیابی عوالم گسترده‌تری در انتظار توست. عوالمی که با توست؛ در توست؛ بل‌که خود توست... اما چرخه زندگی دنیا، و توارد ادراکات حسی، چشم تو را چنان مسحور نمود، که حقیقت آشکار این عوالم را نمی‌بینی. گاهی خلوتی بنما و در غار وجود خویش فرو برو... موسای عقل و عیسای قلب را پیدا کن، بیدار کن، تا این سحر کهن را از دیدگانت براندازند. آنگاه تو نیز خواهی یافت: سحر محسوسات، شعبده کوچکی است، که شیطان فریبکار، آن‌را در چشم تو بزرگ کرده بود. واقعیت، آشکارتر از آن است، که جستجویش کنی. تنها کافی است پرده سحر، از دیده جان بر اندازی؛ حقیقت، محو موهوم است... گاهی ای کاش، خلوتی می‌داشتی... @sooyesama
در باغ، گل‌ها را به چوبی صاف می‌بندند. تا صاف و مستقیم بالا بروند. مثل گل می‌مانی خودت را به آدم‌های خوب ببند! امیرالمؤمنین (ع) فرمود: «قارن اهل الخیر تکن منهم؛ با خوبان بنشین، تا از ایشان شوی» @sooyesama
شیخ رئیس بوعلی سینا را باید در بزنگاه‌ها شناخت. او را باید در اواخر اشارات و اواخر الهیات شفا شناخت. او را در بزنگاه معاد جسمانی باید شناخت که با آنکه سلطان عقل است، سر به تعبد می‌گذارد. او در این باره می گوید: ...باید کیفیت معاد جسمانی و جزئیات آن‌را به دلیل شرع و گزارش وحی بپذیریم؛ زیرا معیار مذکور مطمئن ترین و کامل ترین معیاری است که بشر می تواند از این راه، حقایق اطمینان بخشی به دست آورد. او را باید وقتی شناخت که به مشکل علمی رو به رو می‌شود و برای حل آن به صدقه و اقامه نماز در مسجد جامع می‌پردازد بله، او در خاطرات خود آورده است: «شب و روز جز به تحصیل علم به چیز دیگری نمی‌اندیشیدم و به غیر از فهمیدن به چیز دیگری توجه نداشتم، و به همین طریق پیش می‌رفتم، تا اینکه حقیقت هر مسئله‌ای برای من مسلم می‌شد و هرگاه در مسئله‌ای حیران بودم و یا نمی‌توانستم قضیه را بفهمم، به مسجد پناه می‌بردم، نماز می‌گزاردم و خالق هستی را ستایش می‌کردم، در این حال معمای من حل و مشکل برطرف می‌شد». @sooyesama
يكى از كارهاى مهم اين است كه ما علوم را طبقه بندى كنيم (كه بعضى از آقايان هم گفتند) اولويت بندى كنيم، رتبه بندى كنيم، ارزش‌گذارى كنيم، با نيازها بسنجيم. اگر با نيازهاى امروز سنجيده شود، من مي‌ترسم نتيجه جور ديگرى در بيايد. به هر حال آنچه كه مسلّم است، اين است كه در حوزه، علم فقه و اصول (كه دنباله فقه است) مبناى كار حوزه است؛ اما بنده طرفدار اختصاص يافتن به مسئله اصول به عنوان يك علم مستقل نيستم و خيلى براى حوزه مفيد نمي‌دانم؛ اصول بايد در خدمت فقه باشد. خود فقها و اصوليون هم معترفند كه بعضى از مباحث اصولى هيچ خدمتى به فقه نمي‌كند، ارتباطى هم با فقه ندارد. اصول بايد در كنار فقه باشد. آن‌وقت به رشته‌هاى مهم ديگر، مثل فلسفه، تفسير و كلام بايد اهميت داد... همه اين رشته‌ها لازم است. (مقام معظم رهبری؛ ديدار اساتيد و طلاب نخبه حوزه؛ ۸۹/۸/۲) @sooyesama
خیال نکنیم اگر راضی نباشیم، بهتر می‌توانیم دعا کنیم و اگر شاکی باشیم، بهتر مشکلات ما را می‌بیند لبخند زدن دراوج مشکلات و راضی بودن در هنگام دعا، رمز گشایش است #آیت‌الله_بهجت #رضا #گشایش @sooyesama
هر چه غیر خداست را از دل بیرون کن. در «الّا» تشدید را محکم ادا کن، تا اگر چیزی باقی مانده، از ریشه کنده شود و وجودت پاک شود. آن‌گاه «الله» را بگو تا همه دلت را تصرف کند. @sooyesama