eitaa logo
ثریای کویر ایران
107 دنبال‌کننده
406 عکس
73 ویدیو
6 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
♦️یادی از شهدا... 🔻یاد شهید بابایی بخیر که طلاهای همسرش را فروخت و به افسران و سربازان متاهل داد و گفت : مایحتاج عمومی گران شده و حقوق شما کفاف خرج زندگی رو نمیده !! 🔻یاد شهید رجبی بخیر که پول قرض الحسنه به دیگر نیروها میداد و میگفت وام است و وقتی میگفتند دفترچه قسطش را بده میگفت کسی دیگر پرداخت می کند. 🔻یاد شهید بابایی بخیر که یکی از دوستانش تعریف میکرد که : دیدم صورتشو پوشونده و پیرمردی رو به دوش کشیده که معلوله ... شناختمش و رفتم جلو که ببینم چه خبره که فهمیدم پیرمرد رو برا استحمام میبره !! 🔻یاد شهید حسین خرازی بخیر که قمقمه آبش را در حالی که خودش تشنه بود به همرزمانش میداد و خودش ریگ توی دهانش گذاشت که کامش از تشنگی به هم نچسبه !! 🔻یاد شهید مهدی باکری بخیر که انبار دار به مسئولش گفت : میشه این رزمنده رو به من تحویل بدی، چون مثل سه تا کارگر کار میکنه طرف میگه رفتم جلو دیدم فرمانده لشگر مهدی باکریه که صورتشو پوشونده کسی نشناسدش و گفت چیزی به انباردار نگه !! آره یاد خیلی شهدا به خیر که خیلی چیزها به ما یاد دادند که بدون چشم داشت و تلافی کمک کنیم و بفهمیم دیگران رو اگر کاری میکنیم فقط واسه رضای خدا باشه و هر چیزی رو به دید خودمون تفسیر نکنیم !! 🔻برای رد شدن از سیم خاردار باید یه نفر روی سیم خاردار میخوابید تا بقیه از روش رد بشن(!!) داوطلب زیاد بود. قرعه انداختند، افتاد بنام یک جوان زیبارو !! همه اعتراض کردند الا یک پیرمرد که گفت: چکار دارید بنامش افتاده دیگه ... همه تودلشون گفتند : عجب پیرمرد سنگدلی !! دوباره قرعه انداختند، باز هم افتاد بنام همون جوون ... جوان بدون درنگ خودش رو انداخت روی سیم خاردار تو دل همه غوغائی شد ...!! بچه ها گریان و با اکراه شروع کردند به رد شدن از روی بدن جوان ... همه رفتند الا همون پیرمرد ... گفتند چرا نمیای ؟؟ گفت : نه شما برید من باید بدن پسرم رو ببرم برای مادرش آخه مادرش منتظره ... درود بر شهامت و غیرت آنان !! شهدا التماس دعا @Sorayya_ir
ﺧﺪﺍﯾﺎ؛ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ ﺑﺮﺍﻳﻤﺎﻥ ﺑﺮﻑ ﺑﻔﺮﺳﺘﻲ؟ ﺑﺮﻓﻲ ﻛﻪ ﺑﺮﻑ ﺑﺎﺷﺪ، ﺑﺮﻓﻲ ﻛﻪ ﺑﻨﺸﻴﻨﺪ ﺭﻭﻱ ﺯﻣﻴﻦ ﻭ ﺯﻣﺎﻥ ... ﺁﻧﻘﺪﺭﻛﻪ ﺑﺸﻮﺩ "ﺁﺩﻡ" ﺳﺎﺧﺖ ... ﻓﻘﻂ ﺁﺩﻡ ! ﻫﺮ ﭼﻨﺪ ﺑﺮﻓﻲ ... ﻫﺮ ﭼﻨﺪ ﺳﺮﺩ ﻭ ﺳﺎﻛﺖ ﻭ ﻳﺨﻲ ... ﺁﺩﻡ ﻫﺎﻱ ﺍﻳﻦ ﭘﺎﻳﻴﻦ، ﺑﻲ ﭘﺮﻭﺍ ﻭ ﺑﻲ ﻭﺍﻫﻤﻪ، " ﺑﻪ ﺳﺎﺩﮔﯽ ﻧﺎﻣﺖ ﺭﺍ ﻗﺴﻢ ﻣﯿﺨﻮﺭﻧﺪ" ﺣﺘﻲ ﺍﺯ ﺗﻮ؛ ﺩﻝ ﻣﻲ ﺷﻜﻨﻨﺪ، ﺯﺧﻢ ﻣﻲ ﺯﻧﻨﺪ، ﻧﺎﻣﻬﺮﺑﺎﻧﻲ ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ، ﻭ ﺑﻪ ﺳﺎﺩﮔﻲ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ ... ﺍﻣﺎ ﺁﺩﻡ ﺑﺮﻓﯽ ﻫﺎ، ﻋﻤﺮﺷﺎﻥ ﺑﻪ ﺷﮑﺴﺘﻦ ﺩﻝ ﻫﺎ ﻗﺪ ﻧﻤﻲ ﺩﻫﺪ ... ﺁﺏ ﻣﻲ ﺷﻮﻧﺪ... @Sorayya_ir
♦️آیا شفاعت یک نوع پارتی‌بازی است؟ ✍🏻شهید مطهری: «نوع نادرست شفاعت که به دلایل عقلی و نقلی مردود شناخته شده است این است که گناه‌کار بتواند وسیله‌ای برانگیزد و به توسط آن از نفوذ حکم الهی جلوگیری کند، درست همان طوری که در پارتی‌بازی‌های اجتماعات منحطّ بشری تحقق دارد. بسیاری از عوام مردم شفاعت انبیا و ائمه (ع) را چنین می‌پندارند؛ می‌پندارند که پیغمبر اکرم (ص) و امیرالمؤمنین (ع) و حضرت زهرا (س) و ائمه اطهار، خصوصاً امام حسین (ع)، متنفّذهایی هستند که در دستگاه خدا اعمال نفوذ می‌کنند، اراده خدا را تغییر می‌دهند و قانون را نقض می‌کنند. اعراب زمان جاهلیت نیز درباره بت‌هایی که شریک خداوند قرار می‌دادند همین تصور را داشتند؛ آنان می‌گفتند که آفرینش منحصراً در دست خداست و کسی با او در این کار شریک نیست، ولی در اداره جهان بت‌ها با او شرکت دارند. شرک اعراب جاهلیت شرک در ” خالق“ نبود، شرک در ” رب“ بود. [...] اگر در میان مسلمانان هم کسی چنین معتقد شود که در کنار دستگاه سلطنت ربوبی سلطنتی دیگر هم وجود دارد و در مقابل آن دست‌درکار است، چیزی جز شرک نخواهد بود. اگر کسی گمان کند که تحصیل رضا و خشنودی خدای متعال راهی دارد و تحصیل رضا و خشنودی فرضاً امام حسین (ع) راهی دیگر دارد و هریک از این دو جداگانه ممکن است سعادت انسان را تأمین کند دچار ضلالت بزرگی شده است. در این پندار غلط چنین گفته می‌شود که خدا با چیزهایی راضی می‌شود و امام حسین (ع) با چیزهایی دیگر؛ خدا با انجام دادن واجبات مانند نماز، روزه، حج، جهاد، زکات، راستی، درستی، خدمت به خلق، برّ [= نیکی] به والدین و امثال اینها و با ترک گناهان از قبیل دروغ، ظلم، غیبت، شراب‌خواری و زنا راضی می‌گردد، ولی امام حسین (ع) با این کارها کاری ندارد، رضای او در این است که مثلاً برای فرزند جوانش علی اکبر (ع) گریه و یا لااقل تباکی [= تظاهر به گریه] کنیم؛ حساب امام حسین (ع) از حساب خدا جداست. به دنبال این تقسیم چنین نتیجه گرفته می‌شود که تحصیل رضای خدا دشوار است، زیرا باید کارهای زیادی را انجام داد تا او راضی گردد، ولی تحصیل خشنودی امام حسین (ع) سهل است، فقط گریه و سینه زدن؛ و زمانی که خشنودی امام حسین (ع) حاصل گردد، او در دستگاه خدا نفوذ دارد، شفاعت می‌کند و کارها را درست می‌کند، حساب نماز و روزه و حج و جهاد و انفاق فی سبیل الله که انجام نداده‌ایم همه تصفیه می‌شود و گناهان هرچه باشد با یک فوت از بین می‌رود! این‌چنین تصویری از شفاعت نه تنها باطل و نادرست است، بلکه شرک در ربوبیت است و به ساحت پاک امام_حسین (ع) که بزرگ‌ترین افتخارش ”عبودیت“ و بندگی خداست نیز اهانت است [...]. امام حسین (ع) کشته نشد برای اینکه ــ العیاذ بالله ــ دستگاهی در مقابل دستگاه خدا یا شریعت جدش رسول خدا به وجود آورد، راه فراری از قانون خدا نشان دهد.» (مطهری، ۱۳۵۲: ۲۲۴ ــ ۲۲۵) « شفاعت امام حسین (ع) به این صورت نیست که برخلاف رضای خدا و اراده او چیزی را از خدا بخواهد. [...] امام حسین (ع) شفیع کسانی است که از مکتب او هدایت یافته‌اند؛ او شفیع کسانی نیست که مکتبش را وسیله گمراهی ساخته‌اند. از این نکته نباید غفلت ورزید که همان‌طوری که از قرآن کریم گروهی هدایت یافته‌اند و گروهی گمراه شده‌اند، از مکتب امام حسین (ع) نیز گروهی هدایت شده و گروهی گمراه گشته‌اند و این مربوط به خود مردم است.» (همان: ۲۲۹)/منبع: عدل الهی @Sorayya_ir
♦️حكایت خانم وزیر... در سوئد همه افرادی که در پست های دولتی به کار گمارده می شوند باید از هر گونه خطایی، چه در گذشته و چه در زمانی که مشغول خدمت هستند، پاک باشند. در انتخابات پارلمانی سوئد در سال 2006 ائتلافی از احزاب دست راستی با به دست آوردن 178 کرسی نمایندگی، اکثریت کرسی های مجلس را نصیب خود کرد و دولت تشکیل داد. چندی بعد نخست وزیر به تدریج وزرای کابینه اش را معرفی کردو خانم «ماریا بورلیوس» به عنوان وزیر بازرگانی معرفی شد. روز بعد دختری به یکی از روزنامه ها اطلاع داد این خانم چند سال پیش او را به مدت یک ماه برای نگهداری از بچه اش استخدام کرده بود بدون اینکه موضوع را به اداره مالیات گزارش داده باشد. در سوئد هر گاه کسی فردی را به کاری بگمارد باید آن را به اطلاع اداره مالیات برساند و به عنوان کارفرما مالیات و هزینه بیمه آن فرد را بپردازد. هر کس کار می کند باید در زمان انجام کار بیمه باشد تا اگر اتفاقی حین کار بیفتد بیمه بتواند نیازهای آن فرد را پوشش دهد. بورلیوس به عنوان کارفرما باید استخدام آن دختر را به اداره مالیات اطلاع می داد و علاوه بر حقوق دختر، هزینه کارفرما را نیز به اداره مالیات می پرداخت. بورلیوس به اداره مالیات اطلاع نداده بود و خلاف قانون رفتار کرده بود. وقتی این مساله فاش شد، وی از طریق تلویزیون از مردم سوئد پوزش خواست و گفت در زمان انجام این کار خلاف که سال ها پیش اتفاق افتاده بود، وضع مالی خانواده آنها چندان خوب نبوده است. روزنامه نگاران و وبلاگ نویسان که مانند سایر مردم بدون هیچ محدودیتی حق تحقیق و گزارش دارند دست به کار شدند و پرونده مالی خانم وزیر را طی سال های گذشته مورد بررسی قرار دادند. چطوری همه شهروندان در سوئد می توانند اطلاعات مالی افراد دیگر را مطالعه کنند؟ برای این کار کافی است به سالن کامپیوتر اداره مالیات مراجعه کنند و با وارد کردن نام یا شماره شخصی افراد در رایانه ها، اطلاعات مربوط به درآمد افراد، اشتغال آنها و مقدار مالیات پرداختی توسط هر فرد را به دست آورند. پس از برملا شدن کار خلاف این خانم وزیر، شهروندی به نام ماگنوس فورا در وبلاگ خود نشان داد که این خانم دروغ می گوید (یک جنایت وحشتناک!!!) و درآمد آنها در سالی که آن دختر خانم را به کار گرفته است، بالای یک میلیون کرون یعنی خیلی بیشتر از درآمد متوسط شهروندان سوئدی بوده است. دو روز بعد نخست وزیر سوئد اعلام کرد خانم بورلیوس از کار خود کناره گیری کرده است. بورلیوس نه تنها از کار وزارت کنار گذاشته شد بلکه بنا بر گزارش روزنامه ها «خانم بورلیوس از سوئد فرار کرد». او خانه و زندگیش را در مدت کوتاهی فروخت و به انگلستان کوچ کرد تا چشمش به چشم مردمی که به آنها دروغ گفته بود نیفتد. 🔻پی نوشت: یک لحظه تصور کنید اگر خدای ناکرده در کشور ما مسئولین دروغگو فرار می کردند چه ثروت عظیمی از کشور را خارج می کردند؟ باید خدا رو شکر کنیم که مسئولین ما مثل مسئولین بلاد کفر، فکر نمی کنند و این باعث انباشت سرمایه و "رونق" اقتصاد در داخل کشور می شود!!! @Sorayya_ir
♦️مرگ بر انگلیس با طعم روحانی! اصل داستان این است: سرودی انقلابی با زیر نویس اردو زبان، ساخته ایرانی ها برای مردمان اردو زبان هندوستان و پاکستان که امروز دیدم توسط یک خارجی در گروهی بازنشر شد... جالب است وقتی که خواننده "مرگ بر انگلیس" سر میدهد ابتدا از تصویر رئیس جمهور ما شروع می کند و با میکسی آرام به نخست وزیر سابق انگلیس می رسد!!! آدم نمی داند باید به سازندگان این کلیپ از جهت مصرف سلول های خاکستری مغز زنگار زده شان آفرین گفت یا از جهل و حماقتشان گریست که گرچه مدعی راه رهبر هستند اما خوارج گونه فکر می کنند و خلاف منش رهبر عمل!!! بهتر است دعواهای جناحی مان برای خودمان باشد و طرفداران خارجی انقلاب اسلامی را با این اقدامات دلسرد نکنیم... امیدوارم پشت این خودزنی عجیب در شرایط ویژه کشور، موسسات شبه نظامی نباشند... @Sorayya_ir
♦️حداد نه چندان عادل! 🔻آقای حداد عادل که باید در عادل بودنش شک کرد ۴۰ سال در تدوین کتاب‌های درسی در آموزش و پرورش نقش داشته و مسئولیتی در قبال مسائل امروز اموزشی و پرورشی ندارد... آقای حداد، شما به عنوان مسئول باید به فکر فرزندان تمام ایران می بودید نه فرزند خودتان!!! 🔻نگاهی به خروجی مدرسه حداد عادل هم خالی از لطف نیست از سید محمود رضوی بگیرید تا همسر سابق مهناز افشار، روح الله زم و پسر عطاا... مهاجرانی متهم دکل نفتی... 🔻بنا بر ادعای فرزند اقای فتاح رییس بنیاد مستضعفان، مدرسه اقای حداد متعلق به بنیاد مستضعفان است که اجاره ای بابت آن به بنیاد پرداخت نشده و علاوه بر آن زمینی از آقای قالیباف به بهای اندک خریداری و تغییر کاربری داده اند... 🔻گفته شده در ایام اربعین هم منزلی لاکچری در کربلا برای آقازاده های حزب اللهی مدرسه فراهم شده تا دانش اموزان لاکچری در این مسیر متحمل سختی نگردند... 🔻پی نوشت: 1. در سال 2016 در بلاد کفر انگلستان، دیوید کامرون، نخست وزیر وقت انگلستان به دلیل فرستادن فرزندش به مدرسه غیرانتفاعی به جای مدرسه دولتی مجبور به عذرخواهی شد... 2.نگاهی به لیست مدارس خصوصی وابسته به سیاسیون، علت اینکه چرا خیلی از چهره های اصلاح طلب(آشنا، معزی و... ) و اصولگرا از وجود چنین مدارسی دفاع می کنند را فاش می کند... #علی_برکت_الله @Sorayya_ir
♦️بهترين راه حل براي عراق: انتصاب نخست وزيري كه شيعه باشد، پدرش از اهل سنت، مادرش مسيحي، همسرش كُرد، در ايران به دنيا امده باشد، در عربستان درس خوانده باشد و شناسنامه امريكايي داشته باشد، شب مى بنوشد و صبح نماز بخواند!!! پی نوشت: به نظر می رسد عراقی ها از هرگونه دخالت بیگانه بیزار باشند! چه دوست چه دشمن!!! @Sorayya_ir
♦️شکل مغز شما بر عقاید سیاسی‌تان اثر می‌گذارد! بیشتر افراد برای توضیح اینکه چرا به عقیده سیاسی خاصی باور دارند، به روایت­های شخصی یا توجیه­‌های فلسفی روی می­‌آورند. اخیراً تحقیقی روان­شناختی منتشر شده که نشان می‌­دهد افراد باید به اندازه و شکل مغزشان نیز توجه کنند. روان­شناسان درمجموع روی ۹۳ بزرگسال، اسکن مغزی انجام دادند؛ ابتدا، ۴۸ بزرگسال سفید پوست را که ۵۸ درصدشان زن بودندمطالعه کردند و سپس اثرات این مطالعه را با ۴۵ بزرگسال با زمینه­‌های قومی متنوع که ۶۷ درصدشان زن بودند تکرار کردند. آنان فهمیدند اندازه آمیگدال (بادامه) دوطرفه که هیجانات، غرایز بقا و حافظه را کنترل می­کند، با طرفداری از نظم اجتماعی موجود، بسیار هم‌بسته بود. این طرز تفکر، به نام «توجیه نظام» معروف است و همبستگی زیادی با محافظه­‌کاری دارد. جهت گیری روان­شناختی توجیه ­کننده نظام، وضع اجتماعی، اقتصادی و سیاسی موجود را تأیید می کند؛ این جهت­گیری همچنین ممکن است سلسله ‌­مراتب اجتماعی و ایدئولوژی‌هایی را رواج دهد که نابرابری موجود را مشروع و ضروری می­دانند. روان شناسان ارتباط میان محافظه‌­کاری و اندازه آمیگدال راست را پیدا کردند؛ اندازه بزرگ‌تر با محافظه­‌کاری ارتباط داشت. نویسندگان این تحقیق، بیست شرکت‌­کننده را دنبال کردند و دریافتند کسانی که آمیگدال بزرگ‌تری داشتند، به احتمال کمتر در تظاهرات شرکت می‌کردند. نویسندگان خاطرنشان می­کنند «اگرچه حجم نمونه کوچک بود، رابطه میان اندازه آمیگدال و رفتار اعتراضی، شواهد اولیه­‌ای ارائه می‌کنند که احتمالاً آمیگدال نه‌فقط به عقاید درباره جامعه، بلکه به تمایل به اقدام برای تغییر برخی جنبه­‌های نظام اجتماعی نیز مربوط می‌­شود.» این یافته­‌ها نشان می­دهند عقاید سیاسی، نه ‌فقط از هویت یا احکام حزب، بلکه از زیست­‌شناسی نیز تأثیر می­پذیرد. ساختار مغز «بخشی از روایتی» است که توضیح می‌­دهد چه احزاب سیاسی و جنبش­‌هایی را جذاب می­‌دانیم. «این امر توضیح می‌­دهد که چرا به حرکت درآوردن و بیرون آوردن همه افراد برای اعتراض و تغییر دشوار است. بسیاری از افراد، ناخودآگاه، تمایل به وضع موجود دارند.» این تحقیق منطبق با یافته‌­هایی است که نشان داد‌‌ه‌­اند ژنتیک تأثیر معناداری بر ترجیحات سیاسی دارد. مغز فیزیکی با تغییر جهت عقاید و رفتارهایمان، تغییر می‌­کند و به احتمال بسیار زیاد، با تغییر نگرش­‌های سیاسی­‌مان در طول زمان، مغزمان نیز تغییر می‌کند. سخت می­توان فهمید، چقدر مغزی که با آن متولد شده‌­ایم، عقاید سیاسی را تعیین می­کند، یا آیا مغز از لحاظ فیزیکی توسط نگرش­‌هایی که می‌­پروانیم شکل می­گیرد یا خیر. ون بیول می­گوید:« گمان می­برم ساختار مادرزادی مغزمان، ما را به سوی ترجیحات سیاسی هدایت ­می‌کند و به‌جز این، محیط سیاسی نیز ساختار مغزمان را تغییر می‌دهد.» قطعاً تجربیات و تصورات عقلی می­توانند اهداف و آرمان­هایی را که برای حمایت انتخاب می­‌کنیم، شکل دهند. اما مغز فیزیکی­مان نیز قادر به چنین کاری است./منبع:neurtex @Sorayya_ir
♦️آقای تبریزیان و ورزش!!! آقای تبریزیان ادعا می کند که ورزش در اسلام نداریم!!! و بعد هم ورزش را مفید نمی دانند!!! اولا باید به ایشان گفت که ورزش فقط تند راه رفتن نیست!!! و ثانیا مناسبترین عبارتی که می توان به ایشان گفت این جمله امام خمینی(ره) است: «بالجمله آن گونه که جناب عالی از اخبار و روایات برداشت دارید، تمدن جدید به کلی باید از بین برود و مردم کوخ‌نشین بوده و یا برای همیشه در صحراها زندگی نمایند... سعی کنید خدا را در نظر بگیرید و تحت تأثیر مقدس‌نماها و آخوندهای بی‌سواد واقع نشوید.»(صحیفه نور، ج21/34و35) @Sorayya_ir
♦️آیا به دیگران ربطی ندارد که ما چه باوری داریم؟ گویا باورهایمان هم، مثل غذاها، جزو حریم شخصی ما محسوب می‌شوند و دیگران نباید جرئت دخالت در آن‌ها را به خود بدهند. اما این ایده مخالف بسیار سرسختی دارد: سقراط! او می‌گفت: «تا جان در بدن دارم از آگاه‌ساختن شما به آنچه باید بدانید، دست نمی‌کشم». پس انگار در برابر سقراط هیچ راه سومی نیست: یا باید قانع کنید یا قانع شوید. چرا سقراط نباید بخواهد که آدم‌ها نتیجه‌های خودشان را بگیرند؟ آنچه حرکتی پرخاشگرانه به نظر می‌رسد -‌اعتراف‌گرفتن و مواجه‌کردن آنان با شکستشان- درواقع یک‌جور همکاری است. تلاش برای همکاریِ شناختی ممکن است این‌طور برداشت شود که در آن فضای خصوصی شما مورد تعرض قرار گرفته است، به‌ویژه اگر ذهنتان را در مقایسه با بدنتان فضایی خصوصی‌تر به حساب بیاورید. نفی کمال ذهنی از سوی سقراط به‌ویژه وقتی آشکارتر از همیشه است که مسائل موردبحث بسیار مهم باشند. مفهوم مدنیت که رفتار ما گویی حاکی از آن است چیزهایی برای گفتن دارد. برای نمونه، مدنیت نمی‌تواند صرفاً مساوی با مؤدب‌بودن باشد. همچنین، اگر مدنیت به معنای رفتار دوستانه و پذیرندگی بود، باز هم تعامل ما مدنی به حساب نمی‌آمد مدنیت از مؤدب‌بودن، رفتار دوستانه، یا پذیرندگی عمیق‌تر است. منظور ما از مدنیت این است: احترام‌گذاشتن به دیدگاه متفاوت یک فرد دیگر. چنین دیدگاهی هم منشأ فایده است -سرچشمه‌ای برای ایده‌های نو- و هم سدّی است در مقابل تعدی‌کردن: هم‌سخن شما نسبت ‌به دیدگاهش صاحب حق است. شما می‌توانید استدلالتان را عرضه کنید، اما سر آخر اوست که باید تصمیم بگیرد در ذهنش چه چیزی را بپذیرد. مدنیت در آزادی فکر ریشه دارد، که تک‌تک ما را فرمانروای مطلق قلمرو خصوصی ذهن‌هایمان می‌کند. دموکراسی‌ها بسیاری از ویژگی‌های زندگی جمعی را از طریق شکلی از توافق تعیین می‌کنند. بااین‌حال، ما معمولاً بر این نظریم که این توافق‌ها یک سپهر آزاد درونی ایجاد می‌کنند که در آن اجازه داریم آن‌طور که به نظرمان مناسب است عمل کنیم، بدون اینکه از کسی اجازه بگیریم؛ به‌علاوه، برای صحبت‌کردن به‌نحوی که فکر می‌کنیم مناسب است به‌ندرت اجازه می‌گیریم؛ و برای فکرکردن به‌نحوی که از نظرمان مناسب است هرگز اجازه نمی‌گیریم. شاید به نظر آید که مدنیت در این معنا هیچ ایرادی ندارد، اما واقعش اینکه یک نفر به آن ایراد می‌گیرد: سقراط. فلسفۀ سقراطی همین سپهر درونی را آماج خود قرار می‌دهد. او می‌گوید توافق فقط برای (برخی) اعمال نیست، بلکه در (همۀ) سخن‌ها و اندیشه‌ها نیز باید شیوۀ کار ما باشد. هیچ یک از ما اجازه ندارد باوری در مورد موضوعی داشته باشد اگر نتواند دیگران را در مورد آن باور متقاعد کند. قانع کن، یا قانع شو، فقط همین دو گزینه را داریم. مدنیت سقراطی، به سبب همۀ بی‌رحمی‌ها و تعدی‌های پرخاشگرانه‌اش، این مزیت را دارد که نمی‌گذارد حرکات خشن ما بیان غیرگفت‌وگویی پیدا کنند. سقراط به دیدگاه معترضان پشت پنجره‌اش احترام نمی‌گذاشت. او می‌خواست بداند که چه کسی درست می‌گوید و چه کسی نادرست، و تا ازبین‌بردن تفاوت بین دیدگاه‌ها دست از حرف‌زدن با آن‌ها نمی‌کشید. قانع کن یا قانع شو./ترجمان وب @Sorayya_ir
4⃣2⃣... ♦️تصوف سیاسی عنصر زوال ایرانی! 🔻به زعم خیلی از اندیشمندان سیاسی پیوند تصوف، سلطنت که شروع آن از دوران صفویه شروع می شود سرآغاز "منطق شکست" و پایانی برای اندیشه ورزی سیاسی است... 🔻پیوند تشیع آنهم با گرایشات صوفی گرایانه و تصوف گونه با نهاد سلطنت باعث پیدایش سلطنت مطلقه در ایران، تقدیرگرایی سیاسی و تسلیم شدن در مقابل مقدرات، برداشت های اخلاقی اشتباه از ابزارهای مورد نیاز روز و... شد. 🔻حکام صفوی به دلیل این برداشت اخلاقی که سلاح های بروزی نظیر توپ و... با منش اخلاقی و مسلمانی سازگار نیست خود را از قطار پیشرفت های تکنولوژی روز جهان آنروز عقب نگه داشتند. در مقابل چالش های پیش روی کشور بجای خردورزی سیاسی و بکارگیری اندیشمندان سیاسی به سمت ادعیه و اذکار متمایل شدند و بر سر سجاده هاشان به دنبال حل مسائل اصلی کشور برآمدند. از طرفی به دلیل تفاسیر اشتباه دینی، باعث بوجود آمدن سلطنت مطلقه ای شدند که در فقدان اندیشه سیاسی پیدا شده بود و خود را مالک مردم و سایه خدا بر زمین می دانست و در دوران شاه اسماعیل باور این بود که ظهور امام عصر نزدیک است و آنها از یاران امام زمان(عج) هستند. لذا از طرفی بر رعیت ظلم می کردند، شراب می نوشیدند، به ناموس مردم تعدی می کردند و از طرفی سر به سجده می گذاشتند، نذرها می کردند و برای اهل بیت مجالس برگزار می کردند و برایشان بناهای باشکوهی می ساختند. 🔻این فقدان خرد ورزی و اندیشه سیاسی، و عرفان تصوف گونه بر پیکر سلطنت شیعی تا دوران مشروطه ادامه داشت و به تعبیر طباطبایی از جنگ چالدران شروع و تا مشروطه ادامه داشت. در سال های که تمدن غرب با توسل به اندیشه ورزی در حال پیشرفت و استعمار ملت ها بود در شرق اما تقدیرگرایی و فاصله گرفتن از اندیشه ورزی و توجیه حکومت توسط علمای دینی به عقب ماندگی بیشتر شرق دامن میزد. شاهد مثال بنده برای این مهم این است که در این سالها(از شروع صفویه تا مشروطه) نگارش کتب اندیشه محور بشدت کاهش و در حد صفر رسید و بجای آن کتاب های در خصوص ادعیه و اذکار و آداب و... فزونی یافت. اینجاست که اهمیت اندیشه سیاسی در پیشرفت و ترقی کشور مشخص می شود. در پست های آتی، متونی به عنوان شاهد مثال برای ادعای خویش از کتب معروف خواهم گذاشت. 🔻نظر و انتقاد⬅️ @S_kavir @Sorayya_ir
♦️پیوست 1 🔻گردن زدن، چشم کندن و زیر لگد کشتن و زبان و گوش و بینی بریدن، از کارهای عادی شاه عباس بود. پانصد جلاد قوی هیکل و زشت خوی و چهره در اختیار داشت. جلادانش(چیک بین یا گوشت خام خور) مخالفان را زنده می خوردند و این از دوره مغول و تیمور به یادگار مانده بود. زنده کباب کردن، گوشت دشمن را خوردن، دو درخت را بزور چند تن همانند فنر به هم پیوستن و دست و پای آدمی را به آن درخت ها بسته رها کردن، زنده پوست کندن، در دیگ جوشانیدن، مقصر را از جای بلند سرازیر آویختن و بر گردنش سنگی عظیم بستن هم از کارهای شاه اسماعیل اول بود (از تاریخ بیاموزیم: حکیمی، محمود، 112_113) 🔻شاه عباس گاهی نانوایان و کاسبها را به سیخ می کشید و گاهی محکومان را مجبور می ساخت قطعاتی از گوشت تن خود را بخورند(فلسفی، ج3، ص235) اینها در حالی بود که صفویه، قدرتمندترین سلطنت شیعی در ایران پس از اسلام را شکل می دهد... @Sorayya_ir
♦️♦️پیوست 2 🔻شاه سلطان حسین در حکومت بر ناموس مردم دست به یک قاعده دست یافت. او که در زن پرستی از شاه سلیمان ارث برده بود فرمان داد هر جا دختر یا زنی خوبروی پیدا شود او را گرفته و بر حرمسرای او روانه کنند. نتیجه این شد که از کثرت زنان حرم به خزانه کشور تحمیل سنگینی وارد آمد. 🔻دین در عمل خدمت شاه بود. شاه عباس هیچ وقت از استغراق به درگاه الهی غافل نبود آن‌چنان غرق می شد که گویا از بدن خلع گشته. در جمع امورات دولت به استخاره و تفال عمل می کرد. در هنگام جنگ... با ایمان وضو می کرد و نماز می گذاشت. در میدان جنگ پیراهنی با ادعیه و آیات قرآنی داشت. پس از هر نماز از پیغمبر، علی، دوازه امام و شیخ صفی یاد می کرد و از آنان کمک می طلبید. در ولادت آنان جشن و در تعزیه آنان شرکت می کرد. تا مشهد پیاده به زیارت رفت و در مشهد به جاروکشی حرم حصرت رضا(ع) مشغول بود.(فلسفی،ج3، 123_125) @Sorayya_ir
♦️♦️♦️پیوست 3 🔻شاه صفی که پدرش را کشت و زنش را زنده به گور کرد به دینداری و پارسایی تظاهر می نمود و با افراط در نوشیدن شراب در گذشت؛ در حق شاه سلطان حسین هم گفته شده است که بخش عظیمی از بودجه در عیش و نوش و زیارت های مذهبی صرف می شد. 🔻شاه عباس محکوم رای منجمان ستاره شناسان بود بی اجازه آنان به هیچ کار بزرگی دست نمی زد اعتقاد به منجم باشی تا آنجا بود که با صلاحدید آنها سه روز خود را از سلطنت خلع کرد. در زمان شاه سلطان حسین یکی از ستون‌های چهلستون اصفهان آتش گرفت و اجازه خاموش کردن آن را نداد و گفت هرچه اراده خداست باید تسلیم شد(فلسفی، ج3، 136) @Sorayya_ir
♦️♦️♦️♦️پیوست 4 🔻علما، فضلا، فقها، عرفا، صلحا و زهاد هر روز خدمت سلطان حسین (زمانی که افغانها در صدد تصرف اصفهان بودند) می آمدند و عرض می کردند که جهان پناه ها!!! هیچ تشویش مکن که دولت تو مخلد و به ظهور قائم آل محمد، متصل خواهد بود و همه اهل ایران و اصفهان مشغول دعا به تو اند دشمنانت ناگهان نیست و نابود، و مانند قوم عاد و ثمود مفقود خواهند شد. پنج هزار از خاتون و بانو و آتون و کنیزک و خدمتکار می‌گفتند که دشمنانت تلف خواهند شد که نذر های نیکو کرده‌ایم که هر یک نذر کرده‌ایم که آشی بپزیم که هفت هزار عدد نخود در آن باشد که هر نخودی را هزار مرتبه لا اله الا الله خواننده باشیم و بر آن دمیده باشیم و به چهل فقیر بدهیم و دشمنانت منهزم و دربه در گردند. دیگر چرا مشوشی؟! (فلسفی، ج3، 141_142) @Sorayya_ir
♦️جمهوری اسلامی آذربایجان 🔻براى مذاكرات خصوصى به مقر رياست جمهورى رفتيم. به محض نشستن، تلفن زنگ زد و صحبت كرد و معلوم شد كه مربوط به جنگ است. آقای علی‌اف گفت، خبر مى‌دهند ارس طرف منطقه زنگلان، زير آتش انبوه ارامنه است و مردم براى فرار به ايران از رود ارس عبور مى‌كنند و تلفات مى‌دهند. عاجزانه استمداد كرد. 🔻احتمال مى‌داديم كه مقدارى هم جوسازى و مقدمه‌چينى براى مطلب اصلى مذاكرات خصوصى است، ولى خالى از حقيقت هم نيست. نقشه آوردند و توضيح دادند. معلوم شد كه اگر زنگلان سقوط كند، از مرز ارمنستان تا نزديك پارس‌آباد، ارامنه به مرز ما در شمال ارس مى‌چسبند. پيشنهاد مشخص با اصرار اين است كه ما در جنگ به نفع آنها شركت كنيم. 🔻صريحاً مى‌گويند ما همه آذربايجان را در اختيار شما مى‌گذاريم و آماده‌ايم جمهورى اسلامى در آذربايجان تشكيل شود و بدون كمك ايران، نمى‌توانيم دفاع كنيم و امكان پيشرفت ارامنه تا باكو هم وجود دارد. 🔻نقشه ارمنستان بزرگ را كه گويا ارامنه در سال ۱۹۸۰ منتشر کرده‌اند، نشان دادند كه در آنجا از درياى سياه تا درياى خزر و از جنوب تا اروميه و از غرب، خاك تركيه تا سوريه را شامل شده است. 🔻گفتم اين تصميم بسيار بزرگى است كه آثار فراوان منطقه‌اى و جهانى دارد و بايد عواقب آن در هر جهت بررسى شود و بايد در تهران بررسى كنيم و جواب بدهيم، ولى كار فورى اين است كه تلاش كنيم، فعلاً آتش‌بس برقرار شود و شما بايد مقاومت كنيد كه زنگلان از دست نرود. 🔻آقايان روحانى، ولايتى و واعظى آمدند. در رابطه با موضع‌مان درخصوص جنگ قره‌باغ مذاكره كرديم. 🔻باز هم جلسه خصوصى با علی‌اف دربارة حمايت از آنها در جنگ با ارامنه داشتيم و نهايتاً جمع بندى به اين صورت شد كه براى تحقق آتش‌بس و حفظ زنگلان و عقب نشينى، تلاش سياسى كنيم و راه‌هايمان را براى كمك به محاصره شدگان زنگلان باز بگذاريم و مانورى در مرز داشته باشيم، تا نظاميان ما درباره كيفيت دفاع، مذاكره كنند و پيشنهاد اتحاد دفاعى را در تهران بررسى كنيم و سپس جواب دهيم. 🔻خبر دادند كه از شدت گلوله‌باران كاسته شده است./خاطرات هاشمی رفسنجانی/ آبان۱۳۷۲ 🔻پی نوشت: لازم به توصیح نیست که امروز روابط گرم اسراییل و آذربایجان بر کسی پوشیده نیست و سرویس های جاسوسی اسراییل در آذربایجان علیه ایران و شیعه فعالیت می کنند... ما چه کرده ایم؟ سادگی؟ یا سو مدیریت؟ @Sorayya_ir
♦️روزهای مشروطه 🔻مظفرالدین شاه در چندگامی مرگ ایستاده بود. پس از امضای قانون اساسی نه دیگر کاری در این دنیا برایش باقی مانده بود و نه کسی کاری با او داشت. انتظار آزادی خواهان از او همین امضایی بود که بر قانون اساسی نهاد. انتظار ولیعهد ، پادشاه شدن بود که با مرگ مظفرالدین شاه تحقق میافت. هیچ کس دیگر امیدی به زنده ماندن او نداشت. 🔻...مرض کلیه شاه شدت کرد ، نه شاه حال مسافرت فرنگ را داشت و نه وضعیت اجازه میداد. دکتر دامش آلمانی را که متخصص بود خواستند. چهل شب من مجاور کاخ گلستان بودم و جهنم میگذشت. یک شب تا صبح پای رختخواب شاه نشسته ام و از ژاپن حکایت کرده ام. بیشتر هم حسب الامر از درخت ها صحبت کرده ام. در صورتی که علم نبات شناسی ، جنبه ضعیف من است. سرم را پایین کرده ام. چشمم را به قالی دوخته ام . خانم ها در چادر نماز دور رختخواب نشسته اند. گاهی تصور میرفت که شاه خوابش برده باشد. سکوت میکردم و آرزوی فرار، این طور نبود. میفرمودند : بگو روز به روز حال شاه بدتر میشود و رقت آور است. دکتر دامش اظهار کرد که شاه هفته ای بیشتر دوام نخواهد کرد. دو روز قبل از فوت بنا شد شاه را پاشویه کنند. طاس و طشت حاضر شد. حال شاه تنفرآور است. پاها جوش کرده و از همه بدن ادرار خارج میشود از چند نفر که حاضر بودند و اولی به تصرف کسی رغبت نکرد. من خجالت کشیدم دست بالا کردم و پای شاه را شستم.../"مخبرالسلطنه هدایت. خاطرات و خطرات" 🔻در حالی که مردم در بیرون دربار به جشن و پایکوبی به خاطر امضای قانون اساسی مشغول بودند مظفرالدین شاه به استقبال مرگ میرفت. سرانجام روز هجدهم دیماه، چهاردهم ذیعقده 1324( 8 ژانویه 1907 م) قلبش از حرکت باز ایستاد. هنگام مرگ 55 ساله بود و 11 سال پادشاهی کرده بود. @Sorayya_ir
♦️گام های ایران در کاهش تعهدات برجام ۱ - گام اول (۸ مه ۲۰۱۹ ، ۱۳۹۸/۲/۱۸) : متوقف کردن فروش اورانیوم غنی شده و آب سنگین ۲ - گام دوم (۷ جولای ۲۰۱۹ ، ۱۳۹۸/۴/۱۶) : عبور از میزان ۳/۶۷ غنی سازی اورانیوم که در برجام تعیین شده بود. ۳ - گام سوم (۶ سپتامبر ۲۰۱۹ ، ۱۳۹۸/۶/۱۵) : کنار گذاشتن محدودیت های منظور شده در برجام و آغاز تحقیق و توسعه در زمینه انواع سانتریفیوژها و سانتریفیوژ های جدید ۴ - گام چهارم (۶ نوامبر ۲۰۱۹ ، ۱۳۹۸/۸/۱۵) : انتقال حدود ۲۰۰۰ کیلوگرم گاز هگزا فلوراید اورانیوم (uf۶) از مجتمع غنی سازی نطنز و تزریق گاز به تعداد ۱۰۴۴ سانتریفیوژ در سایت غنی سازی فردو @Sorayya_ir
به یاد ساقی میخانه ام، شراب شراب مپرس حال دلم را که شد خراب، خراب به آنچه دیده‌ام از خلق اعتمادی نیست که می‌زنند در این شهر بر نقاب، نقاب ز دین فروشی اهل ریا نفهمیدیم کجا گناه گناه است و کی ثواب، ثواب به بارگاه امیری دخیل باید بست که می‌دهد به سوالات بی‌جواب، جواب عجیب نیست که در شرح سطری از سخنش بیاورند رسولان بی‌کتاب، کتاب #فاضل_نظری @Sorayya_ir
♦️پیرمرد و نگین سلیمان! پیرمردی در دامنه کوه های دمشق هیزم جمع می کرد ودر بازار می فروخت تا ضروریات خویش را رفع کند یک روز حضرت سلیمان (ع) پیر مرد را درحالت جمع آوری هیزم دید دلش برایش بسیار سوخت ، تصمیم گرفت زندگی پیرمرد را تغییر دهد یک نگین قیمتی به پیرمرد داد که بفروشد تا در زندگی اش بهبود یابد ، پیرمرد ازحضرت سلیمان (ع) تشکری کرد وبسوی خانه روان شد و نگین قیمتی را به همسرش نشان داد همسرش بسیار خوشحال شد ونگین را در نمکدانی گذاشت . یک ساعت بعد بکلی فراموشش شد که نگین را کجا گذاشته بود . زن همسایه نمک نیاز داشت به خانه آنها رفت و درخواست نمک کرد ، زن نمکدان را به او داد . اما زن همسایه که چشمش به نگین افتاد نگین را پیش خود مخفی کرد. پیر مرد مطلع شد و بسیار مایوس شد و از دست همسرش بسیار ناراحت و عصبانی وخانم پیرمرد هم گریه میکرد که چرا نگین را گم کردم . چند روز بعد پیرمرد به طرف کوه رفت درآنجا با حضرت سلیمان (ع) روبرو شد جریان گم شدن نگین به حضرت سلیمان (ع) را گفت . حضرت سلیمان (ع) یک نگین دیگری به او داد و گفت احتیاط کن که این را هم گم نکنی پیرمرد ازحضرت سلیمان (ع) تشکری کرد و خوشحال بسوی خانه روان شد در مسیر راه نگین را ازجیب خود بیرون کشید و بالای سنگ گذاشت و خودش چند قدم دور نشست تانگین را خوب ببیند ولذت ببرد . دراین وقت ناگهان پرنده ای نگین را در نوکش گرفت وپرید ، پیرمرد هرچه که دوید وهیاهو کرد فایده نداشت . پیرمرد چند روز از خانه بیرون نرفت همسرش گفت برای خوراک چیزی نداریم تا کی در خانه مینشینی پیرمرد دوباره به طرف کوه رفت هیزم را جمع آوری کرد که صدای حضرت سلیمان (ع) را شنید دید که حضرت سلیمان (ع) ایستاده است وبه حیرت بسوی او می نگرد پیر مرد باز قصه نگین را تعریف کرد که پرنده آن را ربود. حضرت سلیمان (ع) برایش گفت میدانم که تو به من دروغ نمی گویی این نگین را از هر دو نگین قبلی گرانبهاتر است بگیر و مراقب باش که این را گم نکنی و حتما بفروش که در حالت زندگیت تغییری آید پیر مرد وعده کرد که به قیمت خوب میفروشد پشتاره خود را گرفت بسوی خانه حرکت کرد خانه پیر مرد کنار دریا بود هنگامی به لب دریا رسید خواست که کمی نفس بگیرد ونگین را از جیب خود کشید که در آب بشوید نگین از دستش خطا رفت به دریا افتاد هرچه که کوشش کرد و شنا کرد. چیزی بدستش نیآمد . با ناراحتی و عجز تمام به خانه برگشت از ترس سلیمان (ع) به کوه نمی رفت . همسرش به او اطمینان داد صاحب نگین هر کسی که است ترا بسیار دوست دارد اگر دوباره اورا دیدی تمام قصه برایش بگو من مطمئن هستم به تو چیزی نمیگوید پیرمرد با ترس به طرف کوه رفت هیزم را جمع آوری کرد به طرف خانه روان شد که تخت حضرت سلیمان (ع) را دید پشتاره را به زمین گذاشت دویدو گریخت . حضرت سلیمان (ع) میخواست مانعش شود که فرستاده خدا جبریل امین آمد که ای سلیمان خداوند میگوید که تو کی هستی که حالت بنده مرا تغییر میدهی ومرا فراموش کرده ای ! سلیمان (ع) باسرعت به سجده رفت واز اشتباه خود مغفرت خواست خداوند بواسطه جبرییل به حضرت سلیمان گفت که تو حال بنده مرا نتوانستی تغییر دهی حال ببین که من چطور تغییر میدهم پیرمرد که به سرعت بسوی قریه روان بود با ماهی گیری روبرو شد ماهی گیر به او گفت ای پیر مرد من امروز بسیار ماهی گرفتم بیا چند ماهی به تو بدهم پیرمرد ماهی ها را گرفت وبرایش دعای خیر کرد وبه خانه رفت همسر ش شکم ماهی ها را پاره کرد که در شکم یکی از ماهی ها نگین را یافت وبه شوهرش مژده داد شوهرش با خوشحالی به او گفت توماهی را نمک بزن من به کوه میروم تا هیزم بیاورم هنگامیکه زن پیرمرد نام نمک را شنید نگین اول به یادش آمد که در نمکدانی گذاشته بود سریع به خانه همسایه رفت وقتی که زن همسایه زن پیرمرد را دید ملتمسانه عذر خواهی کرد گفت نگینت را بگیرمن خطا کردم خواهش میکنم به شوهرم چیزی نگویی چون شخص پاک نفس است اگر خبردار شود من را از خانه بیرون خواهد کرد. پیرمرد در جنگل بالای درختی رفت که شاخه خشک را قطع کند چشمش به نگین قیمتی درآشیانه پرنده خورد . نگین را گرفت به خانه آمد زنش ماهی ها را پخت و شکم سیر ماهی ها را خوردند فردا پیرمرد به بازار رفت هر سه نگین را به قیمت گزاف فروخت .حضرت سلیمان (ع) تمام جریان را به چشم دید و یقین یافت که بنده حالت بنده را نمیتواند تغییر دهد تاکه خداوند نخواهد به خداوند یقین و باور داشته باشید . مَنْ یتَوَکلْ عَلَی اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِهِ و هر کس بر خدا توکل کند پس او برایش کافی است ؛ در حقیقت خدا کارش را (به انجام) می رساند/طلاق آیه ۳ @Sorayya_ir
♦️سال 1894 خيابانهاى لندن و نيويورك پر از فضولات اسب شده بود پيش بينى شده بود كه 50 سال بعد خيابان هاى لندن تا 3 متر در فضولات اسب فرو خواهد رفت یک پيش بينى كه با اختراع خودرو به وقوع نپيوست... 🔻پی نوشت: با روش های علوم طبیعی سعی در پیش بینی حوزه های علوم انسانی نداشته باشیم! ما فاجعه این نوع پیش بینی را در دهه شصت، در ارا وارداتی مالتوس و بحث کنترل جمعیت توسط مسئولین کشور شاهد بودیم... @Sorayya_ir
♦️واکنش نشریه توفیق نسبت به گران شدن قیمت گوشت و اظهارات عجیب مقامات وقت در سال۱۳۴۳ @Sorayya_ir
♦️بنزین گران شد سهميه بندي بنزين براي همه وسايل نقليه بنزين سوز به شرح زير است: 🔻قيمت بنزين معمولي سهميه اي هر ليتر ۱۵۰۰ تومان 🔻قيمت بنزين معمولي غير سهميه اي هر ليتر ۳۰۰۰ تومان 🔻قيمت بنزين سوپر هر ليتر ۳۵۰۰ تومان عیدتون مبارک☺️ اینم عیدی هیئت محترم دولت به مردم شریف ایران👆😅(تنها هیئتی که بدون روضه اشک آدم رو در میاره) @Sorayya_ir
همسایه سایه‌ات به سرم مستدام باد لطفت همیشه زخم مرا التیام داد وقتی انیس لحظه تنهایی‌ام توئی تنها دلیل اینکه من اینجایی‌ام توئی هر شب دلم قدم به قدم می‌کشد مرا بی‌اختیار سمت حرم می‌کشد مرا با شور شهر فاصله دارم کنار تو احساس وصل می‌کند آدم کنار تو ما در کنار صحن شما تربیت شدیم داریم افتخار که همشهری‌ات شدیم ما با تو در پناه تو آرام می‌شویم وقتی که با ملائکه همگام می‌شویم خوشبخت قوم طایفه، ما مردم قم‌ایم جاروکشان خواهر خورشید هشتم‌ایم ما در کنار دختر موسی نشسته‌ایم عمری‌ست محو او به تماشا نشسته‌ایم اینجا کویر داغ و نمک‌زار شور نیست ما روبروی پهنه دریا نشسته‌ایم قم سال‌هاست با نفسش زنده مانده است باور کنید پیش مسیحا نشسته‌ایم سالروز ورود حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها) گرامی باد @sorayya_ir
♦️شاه کلید سوالات! طرحی آماده می شود با بنزین 1200 تومانی(20%) برای اجرا!!! سران نسبتا محترم سه قوا از اختیارات خود استفاده می کنند که علی رغم صراحت قانون به برگشت نیمی از درامد حاصل از ان به مردم، اما بخاطر وضع خاص مردم تمام درامد حاصله به مردم برگردد... اما اجرا با بنزین 1500تومانی اتفاق می افتد؟!(50%) و جالب اینکه طبق براوردهای غیررسمی کمتر از رقم 60 میلیون نفری ادعایی یارانه معیشتی دریافت می کنند! پول ملی حدود 10000ریال بی ارزش تر می شود، خودرو گران تر می شود، افزایش 4 درصدی قیمت کالاها قانونی اعلام می شود، سفره مردم باز کوچکتر می شود... 🔻سوال اینجاست که چه فرد یا افرادی این تغییر نرخ 1200 به 1500 را بوجود آوردند؟ برای بنزین 1500 تومانی با محدودیت 60 لیتر، و بنزین آزاد 3000 تومنی در این شرایط اقتصادی جز آشوب و اعتراض چیزی متصور بود؟! اساسا خنده دار نیست که همزمانی افزایش قیمت و محدودیت مصرف، باعث تورم نشود؟ با کدوم فرمول اقتصادی؟ آیا فرد یا افرادی تعمدا چنین اشتباهی را مرتکب شدند؟ آیا معنای کار کارشناسی این است؟ @Sorayya_ir