با داغ دل وقتی که آه سرد میزد
بر چهره مهتاب رنگ زرد میزد
از ضرب شصت او در و دیوار نالید
وقتی در آن خانه را نامرد میزد
یک زن میان آتش و در بود اما...
با خشم قدر زور ده تا مرد میزد
فرزند ارشد زیر گریه نه!نمیزد
هرجا که مادر ناله ای میکرد...میزد!!!
در خواب با درد جگر با گریه حرفی
از «کوچه ها» و «مادر» و «برگرد» میزد...
این مرد دجال است و مادر بر زبانش
وقتی دعای «العجل...»آورد میزد
همسایه ها از ناله هایش شکوه کردند...
حرف خودش را با مه #شبگرد میزد
بیت علی را کرده مادر بیت الاحزان
تیغ قلم بر شعر حزن از درد میزد
میسوخت در آتش گلی نه!!باغی از گل!!!
با داغ دل وقتی که آه سرد میزد
تشییع میکردند پیکر را شبانه...
#شبگرد
۱۴۰۱/۸/۸
@soroush_0301
فاطمیه نزدیک است
محو تماشای تو طفلان قطره قطره...
با اشک و بغض و حلق عطشان قطره قطره
آب آوری کرده است حتی مشک پاره
باریدچشمانم چو باران قطره قطره
اصغر شده سیراب کم کم جرعه جرعه
از آب چشمان عمو جان قطره قطره
امید ها می ریخت تا از مشک تو آب
پاشید بر خاک بیابان قطره قطره
مشک تو خالی گشته تا پر گشته باشد
از معرفت ازعشق و ایمان قطره قطره
از چشمشان با اشک خون میریزد انگار
محو تماشای تو طفلان قطره قطره...
سروش وطن پور/شبگرد
۲۶مرداد۱۴۰۰
هدایت شده از ستاره ساز💫 سجاد حیدری
11_14010704_جان_نثاران_امام_زمان_عج_شب_30_صفر.mp3
11.57M
🎧 #طوفانی #جدید #حیدری
🎤ڪربلایی #وحید_شکری
🗒نه تو اصن به فکر کشتار نبودی ...
📜حیدری ها عشق کنند 😍
📱 @baboljonon
سر سرهای بر سر نیزه
که نوازش شدند دست نسیم
گرچه زخمی شدند و خونی،باز
روی عباس ماه مثل قدیم
#شبگرد
ما نوکر توییم توباما ولی رفیق...
جانها فدای تو و مرام تو بی دریغ...
#شبگرد
شاید غزلی شد
ما نوکر توییم تو با ما ولی رفیق...
جانها فدای تو و مرام تو بی دریغ...
تا کاروان عشق تو برپاست...الرحیل
در راه عشق کاش بسوزیم ...الحریق
در جمع ما تمام خبر ها تویی...تویی
ختم به توست هرچه که باشد به هر طریق
بی ارزشیم و ارزش ما عاشقی و بس
ساده ترین رکاب زیباست با عقیق
من عاشق و تو عاشق و جانم فدای تو
عَجِّلْ عَلیٰ شَهادَتِنا أیُّهَا الْعَشِیق
بر هم زدیم قاعده شاه و نوکری
ما نوکر توییم تو با ما ولی رفیق😍
سروش وطن پور/ #شبگرد
۱۴۰۱/۰۹/۲۷
@soroush_0301
6.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
من عاشق و تو عاشق و جانم فدای تو
عَجِّلْ عَلیٰ شَهادَتِنا أیُّهَا الْعَشِیق
#شبگرد
در بین زائرها زبانم بند آمد...
چشمم صدا زد گریه کردن گفتنی نیست
#شبگرد
دلتنگ زیارتیم آقا بطلب
/ کوچه بن بست.../
در بین زائرها زبانم بند آمد... چشمم صدا زد گریه کردن گفتنی نیست #شبگرد دلتنگ زیارتیم آقا بطلب
درگیر تو و ذکر تو هر روزم وشب
جانم بخدا رسیده ای جان!!!! به لب...
دوری سخت و سرودن از دوری سخت
دلتنگ زیارتیم آقا بطلب
#شبگرد
اندوهم همیشگی و شبهایم همراه با بیداریست...
نهج البلاغه/ خطبه ۲۰۲
#فاطمیه