@qomirib تنها گریه کن 8.mp3
زمان:
حجم:
8.5M
•📚🎧•
کتاب صوتی تنها گریه کن
قسمت هشتم
#تنها_گریه_کن
🎧•• @soti_namaktab
دیدم اوستا حبیب ساک به دست دنبال لباس می گرده، گفتم خیر باشه کار جدید گرفتی؟
من و منی کرد و گفت:
خیره میخوام برم مکه🕋
گفتم عه به سلامتی!! چرا اینقدر یهویی؟
جواب داد که: یه کاروانی راهی هستن
گفتن یه نفر جا دارن از من پرسیدن میرم؟
منم گفتم چرا که نه!!
وقتی خدا صدا زده، من کی باشم لبیک نگم✋🏻
@qomirib تنها گریه کن 9.mp3
زمان:
حجم:
6.6M
•📚🎧•
کتاب صوتی تنها گریه کن
قسمت نهم
••• وقتی خدا صدا زده،
من کی باشم لبیک نگم🕋
#تنها_گریه_کن
🎧•• @soti_namaktab
پارچه ها رو که بریدم رفتم جلو درشون، با اشاره ی دست و نشون دادن پارچه ها و گفتن دو سه تا کلمه ی نماز و صلوه و احرام بهش فهموندم گیر کارم کجاست🤌
@qomirib تنها گریه کن 10.mp3
زمان:
حجم:
8M
•📚🎧•
کتاب صوتی تنها گریه کن
قسمت دهم
#تنها_گریه_کن
🎧•• @soti_namaktab
@qomirib تنها گریه کن 11.mp3
زمان:
حجم:
4.6M
•📚🎧•
کتاب صوتی تنها گریه کن
قسمت یازدهم
#تنها_گریه_کن
🎧•• @soti_namaktab
صدای تیر که بلند میشد جمعیت پخش میشدن
من می دویدم و جمعیت هم به دنبالم میومد
تا به در خونه برسم می دیدم ۱۵_ ۱۶ نفر پشت سرم می دون🏃♂🏃♂
فرز کلید مینداختم و میپریدم توی خونه
میچسبیدم به پشت سینهی دیوار هال
و لنگهی در رو نگه میداشتم تا در بسته نشه
جوونا یکی یکی خودشونو مینداختن داخل خونه...🚪🗝
@qomirib تنها گریه کن 12.mp3
زمان:
حجم:
6.5M
•📚🎧•
کتاب صوتی تنها گریه کن
قسمت دوازدهم
#تنها_گریه_کن
🎧•• @soti_namaktab