eitaa logo
حسین سوزنچی
2.6هزار دنبال‌کننده
157 عکس
48 ویدیو
89 فایل
این کانال شخصی حسین سوزنچی است. کانال دیگری با نام یک آیه در روز دارم که تدبرهای روزانه‌ام را در آن می‌گذارم، به آدرس: @yekaye آدرس سایت souzanchi.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از یک آیه در روز
☀️۱۰) از امام باقر (علیه السلام) روایت شده است که فرمودند: اگر انسان کسی را به خاطر خدا دوست بدارد خداوند به خاطر محبتش نسبت به وی، او را پاداش خواهد داد هرچند که آن شخص محبوب، بر اساس علم خداوند جزء حهنمیان باشد؛ و اگر انسان به خاطر خدا از کسی بدش بیاید و تنفر بورزد، خداوند او را به خاطر بغضی که نسبت بدان شخص دارد پاداش می‌دهد اگرچه آن شخص بر اساس علم خداوند از اهل به بهشت باشد. 📚الكافي، ج‏2، ص127 عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ، عَنْ أَبِي عَلِيٍّ الْوَاسِطِيِّ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ أَبَانٍ عَمَّنْ ذَكَرَهُ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: لَوْ أَنَّ رَجُلًا أَحَبَّ رَجُلًا لِلَّهِ لَأَثَابَهُ اللَّهُ عَلَى حُبِّهِ إِيَّاهُ وَ إِنْ كَانَ الْمَحْبُوبُ فِي عِلْمِ اللَّهِ مِنْ أَهْلِ النَّارِ وَ لَوْ أَنَّ رَجُلًا أَبْغَضَ رَجُلًا لِلَّهِ لَأَثَابَهُ اللَّهُ عَلَى بُغْضِهِ إِيَّاهُ وَ إِنْ كَانَ الْمُبْغَضُ فِي عِلْمِ اللَّهِ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ. @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
☀️۸) سخنانی از امام حسین ع روایت شده که در تحف العقول تحت عنوان نامه به کوفیان است ؛ اما در منابع دیگر (مثل لهوف و احتجاج و مثیر الاحزان و كشف الغمة ) به عنوان خطبه‌ای است که روز عاشورا از باب اتمام حجت خطاب به لشکر عمرسعد ایراد فرمودند. متن آن سخنان بدین قرار است: مرگتان باد اى گروه كوفيان! و غم و اندوه يارتان، اى شما كه واله و شیدا دست فريادرسى به سوى ما دراز كرديد، و ما با شتاب و آمادگى به فریادرسی شما برخاستيم، ولى شمشيرى را كه طبق سوگندهايتان مى‌‏بايست به نفع ما بكشيد به روى ما كشيديد، و آتشى بر ما افروختيد كه آن را براى دشمنان مشتركمان افروخته بوديم. پس دستی شدید به نفع دشمنانتان، و علیه اولیای خودتان، بدون اینکه آنان عدالتى در ميان شما به اجرا نهاده باشند، و یا اميد به آينده بهترى به آنان داشته باشید و بدون اینکه گناهی از ما در حق شما رخ داده باشد. وای بر شما و وای بر شما كه ما را ترك و رها كرديد! در حالی که شمشيرها در نيام، و دلها آرام، و فكرها بى‌‏تشويش بود، ولى شما به سوی بیعت ما شتافتید و همانند ملخهاى ناتوان، خيز برداشتيد، و همچون پروانه‌ها به حركت در آمديد! سپس از روی سفاهت و گمراهی پیمان‌شکنی کردید. پس خاك ذلّت و خواری بر طاغوت‌های این امت [یا: بر سر شما که بردگان این امت هستید] و باقی‌ماندگان از جنگ احزاب، و رهاكنندگان كتاب (قرآن) و تغيير دهندگان گفتار حق، و جمعيّت گناهكار، و افسون‌زده و سحرشده‌ی شيطان، و خاموش‌كنندگان‏ سنّتها و ملحق‌کننده مدعیان حرامزادگی به نَسَب* و مسخره‌کنندگانی «که قرآن را پاره پاره کردند» (حجر/۹۱) و عصیانگران نسبت به امام [حق] «و بد چیزی برای خویش فرستادند که خدا را بر خویش خشمگین کردند و در عذاب جاودانه‌اند» (مائده/۸۰). آيا شما يار و بازوى آنان شديد و در خوار کردن ما می‌کوشید؟! آرى! سوگند به خدا نيرنگ شما از قديم بوده است، و سرشت و بنياد شما از روى نيرنگ پى‏ريزى شده است، و نسل‏هاى شما بر روى همين اساس پليد روييده شده‏اند، شما ناپاكترين ميوه همين درخت هستيد، كه تیغی در گلوى باغبان، امّا براى غاصبان ميوه گوارا هستيد. «همانا لعنت خداوند برظالمان» (هود/۱۸) همان پیمان‌شکنانی که «بعد از اینکه عهدها را محکم کردند پیمان شکستند در حالی که خداوند را بر خویش ضامن قرار داده بودند» (نحل/۹۱) ... ✳️ پی‌نوشت: ظاهرا مقصود از «ملحق‌کننده مدعیان حرامزادگی به نَسَب» آن است که معاویه برای جلب همکاری زیاد بن عبید ادعا کرد که پدرش ابوسفیان با سمیه، مادر زیاد رابطه داشته و زیاد فرزند ابوسفیان است نه عبید (که شوهر سمیه بوده)؛ و به دین ترتیب با ادعای حرامزاده بودن زیاد، وی را به نَسَب ابوسفیان ملحق کردند. 📚تحف العقول، ص240-۲۴۱ ؛ 📚اللهوف على قتلى الطفوف، ص96-۹۷؛ 📚الإحتجاج (للطبرسي)، ج‏2، ص300؛ 📚مثير الأحزان، ص54-55؛ 📚كشف الغمة في معرفة الأئمة، ج‏2، ص19 @yekaye 👇سند و متن حدیث فوق👇
هدایت شده از یک آیه در روز
۱۴) روز عاشورا در ابتدای صبح امام حسین ع خطبه‌ای از باب اتمام حجت خطاب به لشکر عمرسعد ایراد فرمودند که متن آن بنا به نقل‌های متفاوت ذیل آیه ۲ همین سوره (جلسه ۱۱۳۲، حدیث۸ https://yekaye.ir/al-mumtahanah-60-02/) گذشت: https://eitaa.com/yekaye/11706 در ادامه آن آمده است: بدانید که اين دعىّ‌ بن دعىّ‌* مرا ميان دو چيز نگه داشته است: شمشير يا ذلت، و هيهات كه ما به ذلّت تن ندهيم، این را برای نپسندند نه خداوند و رسول او و مؤمنان، و نه دامنهاى پاك [كه ما را پرويده‌اند] و سرهاى پر حميّت و اشخاص بلندمرتبه، كه طاعت فرومايگان را بر كشته شدن بزرگمنشانه ترجيح دهیم. بدانید که من علی‌رغم تعداد کم و گرفتار شدن به خذلان یاوران، همراه با اين خانواده‌ام با شما كارزار كنم. سپس کلامش را با تمثّل به اشعار فروة بن مسيك ادامه داد که: غالب ار گرديم، بوديم از قديم / ور كه مغلوبيم مغلوبان نَه‌ايم نيست در ما ترس، ليك اين نوبتى است / كه ز ما مرگ و ز آنان دولتى است مرگ اُشتروار سينه برگرفت / تا ز قومى، ديگرى در برگرفت مرگ فانى كرد از من سروران / هم چنان كو كرده از پيشينيان گر كريمان و شهان را بُد بقا / هم ببودى آن بقا از آن ما هان ملامت‌گوىِ ما، از خواب خيز / كاين چنين روزى ز پى دارى تو نيز ** سپس فرمود: به خدا قسم پس از اين جنايت بيش از مقدار سوار شدن اسبى درنگ نخواهيد نمود كه هم چون سنگ آسيا سرگردان و مانند ميله وسط آن به مضطرب باشید؛ این عهدی است كه پدرم از جدّم با من بسته است «پس شما کار خودتان را با [قدرت] شريكانتان [= کسانی که آنان را شریک خداوند قرار داده و به واسطه آنان به خداوند شرک می‌ورزید] روی هم جمع کنید تا كارتان بر شما مبهم و پوشيده نباشد، آن گاه كار مرا يكسره كنيد و هيچ مهلتم ندهيد.» (یونس/۷۱) «يقيناً من بر خدا كه پروردگار من و پروردگار شماست توكل كردم؛ هيچ جنبنده‏اى نيست مگر اينكه او مهارش را به دست گرفته است، مسلماً پروردگارم بر راهى راست است.» (هود/۵۶) بار الها، باران‏هاى آسمان از آنان باز دار و سالهایى را مانند سال‏هاى قحطى يوسف بر آنان بفرست و جوان ثقيفى را بر آنان مسلّط فرما تا ساغرهاى تلخ و ناگوار مرگ را در كامشان خالى كند [و احدی از آنان را نگذارد مگر اینکه به ازای هر کُشتنی او را بکشد و به ازای هر ضربتی ضربتی بر وی بزند و برای من و یاران و اهل بیت و شیعیانم از آنان انتقام گیرد] كه اينان [ما را فریب دادند و] ما را تکذیب کردند و دست از يارى ما برداشتند؛ «پروردگارا [فقط] بر تو توکل کردیم و [صرفا] به سوی تو باز‌گشتیم و بازگشت [فقط] به سوی توست.» (ممتحنه/۴). ✳️پی‌نوشت‌ها: * «دعیّ» به کسی گویند که پدرش معلوم نباشد یا اینکه او را به کسی غیر از پدرش نسبت دهند؛ حضرت از این جهت ابن زیاد را چنین خواند که معاویه در مورد پدر وی ادعا کرد که ابوسفیان با مادر وی رابطه نامشروع داشته و وی نه فرزند پدر خویش، بلکه فرزند ابوسفیان است؛ و با این بهانه توانست زیاد را که قبلا از استانداران حضرت علی ع بود بخرد و جزء یاران خویش قرار دهد و توسط او کشتاری در شیعیان انجام دهد! **ترجمه این شعر به زبان شعری، برگرفته از ترجمه‌ای است که آقای احمد فهری زنجانی در ترجمه کتاب لهوف با عنوان «آهی سوزان بر مزار شهیدان» (ج۱، ص۱۲۶) انجام داده است. 📚اللهوف على قتلى الطفوف، ص96-100 این مطلب با سندی دیگر در 📚تاريخ دمشق ابن عساكر (ج14، ص218) آمده است. چنانکه ذیل آیه ۲ اشاره شد این مطلب علاوه بر لهوف، در 📚تحف العقول، ص۲۴2-۲۴۱؛ 📚الإحتجاج (للطبرسي)، ج‏۲، ص۳۰۰؛ 📚مثير الأحزان، ص۵۵؛ 📚كشف الغمة في معرفة الأئمة، ج‏۲، ص۱۹ نیز آمده است؛ با این تفاوت که آخرین پاراگراف متن فوق فقط در لهوف؛ و نیز در 📚تسلية المجالس، ج‏2، ص277 ؛ و 📚بحار الأنوار، ج‏45، ص8-10 که از کتاب المناقب نقل کرده آمده است. @yekaye 👇متن حدیث👇
هدایت شده از یک آیه در روز
. 4️⃣«قَدْ كانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ ...» ▪️وقتی کلمه «اسوة» به وصف «حسنة» متصف می‌شود به طور غیرمستقیم نشان می‌دهد که اسوه لزوما خوب نیست، و «بعضى الگوها نيكو و بعضى زشت هستند» (تفسير نور، ج‏9، ص580) . ▪️توجه به اینکه هم اسوه خوب داریم و هم اسوه بد، از دو زاویه اهمیت دارد: ▫️یکی از زاویه خود انسان، که بداند صرف اینکه دیگران او را اسوه بدانند و از کارهای او پیروی کنند لزوما دلیل بر خوب بودن او نیست؛ و ▫️دوم اینکه در مقام پیروی کردن از دیگران، صرف اینکه کثیری از افراد جامعه، شخصی را اسوه خود قلمداد کنند و از او پیروی کنند دلیل موجه و کافی‌ای برای اینکه ما هم از او پیروی کنیم نیست؛ بلکه ابتدا باید نیکو بودن آن اسوه احراز شود. 📝تأملی در جایگاه بازیگر به عنوان یکی از انحطاط‌های دوره مدرن این است که کلمه ارزشمند (که به معنای فن و توانایی در انسان در خلق یک اثر بدیع و زیبا و ارائه یک کار ارزشمند است)‌ در ذهن بسیاری از افراد در حد و ادای نقش دیگران را درآوردن منحصر و فروکاسته شده، و از آن بدتر اینکه بسیاری از این بازیگران (به ویژه با هویت سلبریتی‌شان در فضای مجازی) اسوه و الگوی افراد فراوانی در زمینه‌های مختلف قرار گرفته‌اند و با آنان همچون افراد صاحب‌نظر در عرصه‌های مختلف که شایسته است اسوه همگان قرار گیرند برخورد می‌شود و سخن و رفتار آنها در زمینه‌های مختلف مبنای تصمیم و رفتار بسیاری از انسانها شده است❗️ 💢ابتذال اصلی ماجرا در این است که به طور عقلایی، کسی شایستگی اسوه بودن دارد که نقش خود را بروز دهد و کمال و هنری در خود شکوفا کرده باشد که صلاحی را در خود یا دیگران رقم بزند، یعنی کمالی زیبا و ارزشمند در وجودش باشد که انسانها به خاطر به دست آوردن آن کمال، به وی اقتدا کنند؛ اما کسی که مهمترین حرفه‌اش بازیگری است عملاً اعلام می‌کند که جز اینکه رفتار و نقش دیگران را – چه‌بسا بهتر از خودشان- تکرار کند، هنر و کمال خاصی ندارد که ناظر به نقش‌آفرینی خودش در زندگی خودش باشد و به شکوفایی درونی خویش منجر شده باشد (بازیگر خوب یعنی کسی که چنان نقش دیگری را بازی کند که مخاطب گمان کند او واقعا همان شخص است). ⛔️آیا ابتذالی از این بالاتر می‌توان یافت که انسانها سخنان و رفتار کسانی را در عرصه‌های مختلف زندگی مبنای تصمیم‌گیری و رفتار خویش قرار دهند که عمده هنر‌شان این است که نقش واقعی خود در زندگی را کنار بگذارند و نقش دیگران را بازی کنند؟! ✅تبصره واضح است که غرض از این تأمل، به هیچ وجه زیر سوال بردن شغل و حرفه بازیگری نیست. این حرفه همچون سایر حرفه‌ها و مشاغل، مادام که فعل حرامی مرتکب نشود می‌تواند مسیری برای هنرنمایی و کسب روزی حلال باشد و هرکس که در مسیر کسب روزی حلال قدم برمی‌دارد از این جهت شایسته تقدیر است. سخن صرفا ناظر به نقد ابتذال فرهنگی‌ و رکود شدید عقلانیتی است که در پیروی مدپرستانه از هنرپیشگان بازیگر و سلبریتی‌ها مشاهده و بدان افتخار می‌شود. @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
. 7️⃣ «قَدْ كانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ في‏ إِبْراهيمَ وَ الَّذينَ مَعَهُ» هم انبيا الگو هستند و هم پيروان و تربيت شدگان آن بزرگواران (تفسير نور، ج‏9، ص580). 📝نکته‌ای درباره و یکی از شبهاتی که در زمینه عدل الهی مطرح می‌شود و شاید در ذهن بسیاری از افراد باشد وجود تفاوت‌ها بین انسانهاست. بسیاری از افراد با خود می‌گویند چرا ما جای فلان شخص آفریده نشدیم؛ و به‌ویژه این اشکال در مورد معصومان بیشتر است؛ یعنی بسیاری گمان می‌کنند که چون عصمت در پیامبران و امامان یک عطیه الهی است، نعوذ بالله پارتی بازی‌ای رخ داده است و خدا از اول کسانی را با امتیاز بیشتری آفریده است و نهایتا هم آنها بهتر از همه می‌شوند❗️ 💢پاسخ این بحث مفصل است؛ فقط آن مقدار که به این آیه مرتبط می‌شود این است که 🔺آنچه معیار ارزش‌گذاری بین انسانها در دستگاه الهی است به سعی و تلاش و اخلاصی که خود شخص از خود بروز داده مربوط می‌شود نه امتیازهای ابتدایی‌ای که خداوند به افراد داده است. در واقع، اگر خداوند می‌تواند انسانهای متعدد بیافریند، و تعدد بدون تفاوت فرض ندارد؛ و لذا صرف متفاوت آفریدن تبعیض نیست؛ ‌بلکه تبعیض آنجاست که هنگام ارزش گذاری و پاداش دادن به صرف تفاوتهای غیرارادی افراد امتیازی برای آنها در نظر گرفته شود؛ و این چیزی است که صریحا در آیات متعدد انکار شده است؛ خداوند تصریح کرده که معیار برتری و کرامت انسانها نزد خداوند فقط به تقواست: «إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ» (حجرات/۱۳)؛ و آشکار است که تقوا به عمل و اراده خود شخص برمی‌گردد نه به اراده و فعل الهی؛ و تنها معیار پاداش را هم سعی و تلاش خود افراد معرفی کرده است: «وَ أَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسانِ إِلاَّ ما سَعى‏؛ وَ أَنَّ سَعْيَهُ سَوْفَ يُرى؛ ثُمَّ يُجْزاهُ الْجَزاءَ الْأَوْفى‏» (نجم/39-41). اکنون در این آیه تصریح می‌کند که اگر کسی مثل ابراهیم ع پیامبر بود و عصمت داشت، دیگرانی هم هستند که چون همراه او بودند و از او پیروی کردند چنان در عرض او جایگاه پیدا کرده‌اند که خداوند مومنان را همان طور که به پیروی از حضرت ابراهیم ع دعوت کرد به پیروی از آنان هم دعوت می‌کند. @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
بسم الله الرحمن الرحیم سالهاست در خلال بحث‌های قرآنی که در این کانال و در سایت یک آیه در روز بارگذاری می‌شود به بحث تعدد قراءات قرآن کریم پرداخته‌ام که با توجه به ذهنیت نادرستی که در این موضوع وجود دارد گاه مورد تعجب و حتی اعتراض برخی از مخاطبان بوده است. در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۲ تدریس کتابی در این زمینه را در فضای حوزوی شروع کردم و امسال هم تدریس متن دیگری را؛ که در هر دو تلاش اصلی‌ام این است که زوایای پنهان بحث را برای مخاطب تا حد امکان باز کنم. فایلهای آن تدریس‌ها به همراه متون مربوطه در کانالی با عوان «بحثی در تعدد قرآءات قرآن کریم» به آدرس زیر بارگذاری می‌شود و علاقمندان می‌توانند بدان مراجعه کنند. https://eitaa.com/qiraat توضیح زیر که در ابتدای همان کانال گذاشته‌ام را در ادامه تقدیم می‌کنم @yekaye
اشاره شد که تا قرن یازدهم قبول -که تواترش تا رسول الله ص ادامه دارد - قول اصلی شیعه بود؛ اما امروزه انکار این به منزله قول اصلی شیعه قلمداد می‌شود❗️ با توجه به این مساله، درسی ذیل عنوان کلی را در مدرسه علمیه خان (مدرسه آیت الله بروجردی) در قم ارائه کردم (اول بار در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۲). 🔹در اولین سال تدریس این درس محور را کتاب یکی از علمای معاصر شیعه مرحوم عبدالهادی فضلی قرار دادم با عنوان ،_تاريخ_وتعريف که فایل آن را از اینجا می‌توانید دریافت کنید. خوشبختانه ایشان تسلط خوبی بر این موضوع دارند و جزء معدود علمای شیعه معاصر هستند که بخوبی بحث قراءات را مطرح کرده‌اند و این کتابشان بقدری مستند و همه‌جانبه‌نگر و خالی از تعصب دارد که مورد استناد بسیاری از بزرگان اهل سنت معاصر هم قرار گرفته است. البته در آن سال فقط فرصت شد که مقدمه و فصل اول این کتاب (نشأة القرائة و تطورها) تدریس شود؛ که البته دغدغه اصلی بنده هم همین بود که مخاطب با سیر تاریخی تحولاتی که در این موضوع گذشته آشنا شود. برای تدریس این کتاب طبیعی بود که به منابع متعددی مراجعه کنم و مستندات ایشان را استخراج کنم و البته گاه با مراجعه به متون اصلی تعلیقه‌ای و انتقادی بر فرمایشات ایشان و یا افزوده‌هایی بر ماجرا داشته باشم که آن مراجعاتم را در فایلی ذخیره می‌کردم که می‌توانید آن را از اینجا مشاهده کنید. در ادامه فایلهای صوتی تدریس ،_تاريخ_وتعريف تقدیم می‌شود (از اینجا) ▪️امسال (سال تحصیلی 1403-1404) به نظرم رسید، به تبع درس استادم، فرعی از کتاب ارزشمند نوشته متتبع بی نظیر شیعه مرحوم (۱۱۶۰- ۱۲۲۸ق؛ شاگرد اساتیدی همچون و و و ، که کتاب را به توصیه مرحوم کاشف الغطاء نوشته) را مبنای تدریس قرار دهم. کتاب ایشان به اذعان بسیاری از بزرگان فقه در تتبع و گردآوری اقوال در تاریخ فقه شیعه بی‌نظیر است. ایشان فرعی را به همین بحث قراءات نسبت داده‌اند و درست در زمانی که توسط امثال فضای قبول تعدد قراءات متواتر داشت برمی‌گشت عالمانه در مقابل این وضعیت ایستادند و نشان دادند که «اجماع فقهای شیعه بر قبول تواتر قراءات متعدد بوده است». استادم مقدمه‌ای بر این فرع نوشته‌اند که ابتدا آن را تدریس خواهم کرد تا مخاطبان دورنمایی از صورت مساله داشته باشند و سپس سراغ تدریس خود آن فرع خواهم رفت؛ و البته تدریس وجه انتقادی هم خواهد داشت یعنی چه‌بسا نظری مخالف نظر صاحب متن اتخاذ شود؛ که متون مربوطه و تدریس‌ مذکور را ان شاء الله در همین‌جا بارگذاری خواهم کرد (از اینجا) https://eitaa.com/qiraat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 بسم الله الرحمن الرحیم 🏴 ◼️إنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُون◼️ سید هم آسمانی شد؛ و آن که ادعای منتظر بودنش را داریم نیامد. آقا جان! این مصیبت بر شما تسلیت. اللَّهُمَّ انَّا نَشْكُو الَيْكَ فَقْدَ نَبِيِّنا صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ آلِهِ، وَ غَيْبَةَ وَلِیّنا، وَ كَثْرَةَ عَدُوِّنا، وَ قِلَّةَ عَدَدِنا، وَ شِدَّةَ الْفِتَنِ بِنا، وَ تَظاهُرَ الزَّمانِ عَلَيْنا. فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ أَعِنَّا عَلى‏ ذلِكَ يا رَبَّ بِ‍فَتْحٍ مِنْكَ تُعَجِّلُهُ، وَ بِضُرٍّ مِنْکَ تَکْشِفُهُ، وَ نَصْرٍ تُعِزُّهُ، وَ سُلْطانِ حَقٍّ تُظْهِرُهُ، وَ رَحْمَةٍ مِنْكَ تُجَلِّلُناها، وَ عافِيَتِكَ مِنْكَ تُلْبِسُناها، بِرَحْمَتِكَ يا ارْحَمَ الرَّاحِمِينَ. بارالها ما نزد تو شکایت می‌آوریم از فقدانِ پیامبرمان که صلوات تو بر او و خاندان او بادا؛ و غیبتِ ولی‌ّمان، و فراوانیِ دشمنمان، و کمیِ تعدادمان، و شدتِ فتنه‌ها بر ما، و چیره‌شدنِ زمانه علیه ما، پس بر حضرت محمد و خاندان او درود فرست، و ما را یاری کن، پروردگارا به پیروزی‌ای از جانب تو که زود فرارسد، و آسیب‌هایی که تو آنها را مرتفع گردانی، و نصرتی که تو عزتش دهی، و غلبه حقی که تو آشکارش کنی، و رحمتی از جانب تو که سراپای ما را دربرگیرد، و لباس عافیتی از جانب تو که آن را بر تن کنیم، به امید رحمتت ای رحم‌کننده‌ترین رحم‌کنندگان. از خداوند می‌خواهیم تلخی این حادثه را با تبدیل شدن آن به مقدمه‌ای که جهان را تکان دهد و به تعجیل فرج کمک کند، بر کام ما شیرین گرداند. ان شاء الله. @souzanchi
📜و من كلام له ع و قد استشاره عمر بن الخطاب في الشخوص لقتال الفرس بنفسه‏ إِنَّ هَذَا الْأَمْرَ لَمْ يَكُنْ نَصْرُهُ وَ لَا خِذْلَانُهُ بِكَثْرَةٍ وَ لَا بِقِلَّةٍ وَ هُوَ دِينُ اللَّهِ الَّذِي أَظْهَرَهُ وَ جُنْدُهُ الَّذِي أَعَدَّهُ وَ أَمَدَّهُ حَتَّى بَلَغَ مَا بَلَغَ وَ طَلَعَ حَيْثُمَا طَلَعَ وَ نَحْنُ عَلَى مَوْعُودٍ مِنَ اللَّهِ وَ اللَّهُ مُنْجِزٌ وَعْدَهُ وَ نَاصِرٌ جُنْدَهُ. وَ مَكَانُ الْقَيِّمِ بِالْأَمْرِ مَكَانُ النِّظَامِ مِنَ الْخَرَزِ يَجْمَعُهُ وَ يَضُمُّهُ؛ فَإِنِ انْقَطَعَ النِّظَامُ تَفَرَّقَ وَ ذَهَبَ ثُمَّ لَمْ يَجْتَمِعْ بِحَذَافِيرِهِ أَبَداً. وَ الْعَرَبُ الْيَوْمَ وَ إِنْ كَانُوا قَلِيلًا فَهُمْ كَثِيرُونَ بِالْإِسْلَامِ عَزِيزُونَ بِالاجْتِمَاعِ. فَكُنْ قُطْباً وَ اسْتَدِرِ الرَّحَى بِالْعَرَبِ وَ أَصْلِهِمْ دُونَكَ نَارَ الْحَرْبِ. فَإِنَّكَ إِنْ شَخَصْتَ مِنْ هَذِهِ الْأَرْضِ انْتَقَضَتْ عَلَيْكَ الْعَرَبُ مِنْ أَطْرَافِهَا وَ أَقْطَارِهَا حَتَّى يَكُونَ مَا تَدَعُ وَرَاءَكَ مِنَ الْعَوْرَاتِ أَهَمَّ إِلَيْكَ مِمَّا بَيْنَ يَدَيْكَ. إِنَّ الْأَعَاجِمَ إِنْ يَنْظُرُوا إِلَيْكَ غَداً يَقُولُوا هَذَا أَصْلُ الْعَرَبِ فَإِذَا اقْتَطَعْتُمُوهُ اسْتَرَحْتُمْ فَيَكُونُ ذَلِكَ أَشَدَّ لِكَلَبِهِمْ عَلَيْكَ وَ طَمَعِهِمْ فِيكَ. فَأَمَّا مَا ذَكَرْتَ مِنْ مَسِيرِ الْقَوْمِ إِلَى قِتَالِ الْمُسْلِمِينَ فَإِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ هُوَ أَكْرَهُ لِمَسِيرِهِمْ مِنْكَ وَ هُوَ أَقْدَرُ عَلَى تَغْيِيرِ مَا يَكْرَهُ. وَ أَمَّا مَا ذَكَرْتَ مِنْ عَدَدِهِمْ فَإِنَّا لَمْ نَكُنْ نُقَاتِلُ فِيمَا مَضَى بِالْكَثْرَةِ وَ إِنَّمَا كُنَّا نُقَاتِلُ بِالنَّصْرِ وَ الْمَعُونَةِ. 📚نهج البلاغة، خطبه ۱۴۶ @souzanchi
بسم الله الرحمن الرحیم آتش‌افروزی اسرائیل در غزه و لبنان، شهادت سید حسن، و وظیفه ما «وَ لَمَّا بَرَزُوا لِجالُوتَ وَ جُنُودِهِ قالُوا رَبَّنا أَفْرِغْ عَلَيْنا صَبْراً وَ ثَبِّتْ أَقْدامَنا وَ انْصُرْنا عَلَى الْقَوْمِ الْكافِرينَ» (بقره: ۲۵۰) امروزه با شرایط دردناک و دشواری مواجهیم. مقام معظم رهبری چند ماه قبل فرمودند: «شرایط کنونی منطقه به گونه‌ای است که هم برای دشمن صهیونیستی شرایط مرگ و زندگی است و هم برای جبهه حق. ورود لبنان به قضایای اخیر فلسطین و غزه تأثیر عمیقی داشت و اگر چنین کاری انجام نمی‌شد قطعا بیشترین خسارت به خود لبنان وارد می شد.» توجه شود: «هم برای دشمن صهیونیستی و هم برای جبهه حق». ⭕️ این روزها که درندگی را به نهایت رسانده و ، خون دلی را که به خاطر و می‌خوردیم، مضاعف کرده، بسیاری در بهت فرو رفته و خون ها به جوش آمده است، برخی گمان می‌کنند که اکنون وقت آن است که به عنوان اصل و محور مقاومت، مستقیم وارد میدان جنگ شود؛ و هم با ابزار رسانه‌ای خود تلاش می‌کند در افکار عمومی عدم ورود مستقیم ایران به جنگ را حمل بر ضعف و ناتوانی ما کند. 💢اما چه باید کرد؟ 📜در جریان یکی از جنگ‌ها که دشمنان اسلام برای یکسره کردن کار اسلام با لشکری عظیم به راه افتاده بودند، مشاوران جنگی به خلیفه وقت (عمر بن خطاب) پیشنهاد دادند که خودش با تمام نیروهای سپاه اسلام مستقیم وارد میدان شود. خلیفه با ع مشورت كرد. امیرالمومنین ع راهکاری عملیاتی ارائه داد که شاید امروز بتواند سرلوحه اقداماتی باشد که ما قرار است انجام دهیم. فرمودند: اين امر، پيروزى و خوارى‏‌اش، نه به اندكى سپاه بود، و نه به بسيارى آن. دين خدا بود كه خدا چيره‏‌اش نمود، و سپاه او كه آماده‏‌اش كرد، و يارى‏‌اش فرمود، تا بدانجا رسيد كه رسيد، و پرتو آن بدانجا دميد كه دميد. ما از خدا وعده پيروزى داريم. او به وعده خود وفا كند و سپاه خود را يارى دهد. جايگاه آنکه عهده‌دار امر است در اين كار، جايگاه رشته‌‏اى است‏ كه مهره‌‏ها را به هم فراهم آرد و برخى را ضميمه برخى ديگر دارد. اگر رشته ببرد، مهره‌‏ها پراكنده شود و از ميان رود، و ديگر به تمامى فراهم نيايد. مردم پشتیبان تو امروز اگر چه اندكند در شمار، امّا با يكدلى و يك سخنى در اسلام، نيرومندند و بسيار. تو همانند قطب برجاى بمان، و این مردم را چون سنگ آسيا گرد خود بگردان، و به آنان آتش جنگ را برافروزان؛ كه اگر تو از اين سرزمين برون شوى، مردم از هر سو تو را رها كنند، و پيمان بسته را بشكنند، و چنان شود كه نگاهدارى مرزها كه پشت سر مى‌‏گذارى براى تو مهمّتر باشد از آنچه پيش روى دارى. همانا دشمن اگر فردا تو را در وسط میدان ببیند، گويد اين ريشه و اصل آنهاست، اگر آن را بريديد آسوده گرديديد، و همين سبب شود كه فشار آنان به تو سخت‌‏تر گردد و طمع ايشان در تو بيشتر. اين كه گفتى آنان به راه افتاده‏‌اند، تا با مسلمانان پيكار كنند، ناخشنودى خداى سبحان از عزم آنان به جنگ با مسلمانان، از تو بيشتر است، و او بر دگرگون ساختن آنچه خود ناپسند مى‌‏دارد تواناتر. امّا آنچه از شمار آنان گفتى، ما در گذشته نمى‌‏جنگيديم به نيروى بسيار، بلكه مى‌‏جنگيديم با چشم داشتن به پيروزى و يارىِ [خداوند متعال]. 📚نهج البلاغة، خطبه ۱۴۶ (ترجمه سید جعفر شهیدی؛ با اندکی اصلاحات) متن خطبه در اینجا @souzanchi