eitaa logo
حسین سوزنچی
2.7هزار دنبال‌کننده
165 عکس
60 ویدیو
103 فایل
این کانال شخصی حسین سوزنچی است. کانال دیگری با نام یک آیه در روز دارم که تدبرهای روزانه‌ام را در آن می‌گذارم، به آدرس: @yekaye آدرس سایت souzanchi.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
حسین سوزنچی
نظرات خوانندگان ویا بینندگان مناظره سیاست و حجاب (2) فرستنده: مسعود دفاع بد از حمله کردن دشمن بدت
پاسخ به مسعود سلام علیکم برادر عزیز. مطالب را با دقت گوش دهید و بخوانید؛ سپس نقد کنید: الف) فرموده اید «تو ادعا کردی که آمارهای نصیری دروغ است پس حجاب باید قانون بماند. این حرف از یک طلبه یعنی چه؟ یعنی خدا ربیوبیت ندارد و اگر مردم اراده کردند کاری خلاف شرع بکنند باید از آنها تمکین کرد!» من کجا چنین سخنی گفتم؟ اولا سخن من با ایشان این بود که: وی ادعا می‌کرد که اکثریت جامعه مخالف قانون حجابند» و من آمار و تحلیل ایشان از آمار را نادرست دانستم؛ زیرا ایشان از آمار کسانی که قانون را رعایت نمی‌کنند مخالفت با اصل قانون را نتیجه می‌گرفت. در واقع ایشان داشت تلقی غلطی را به اکثریت جامعه نسبت می داد و واقعیت جامعه را دیگرگون جلوه می داد. بنده بر این مساله اعتراض کردم. ثانیا به من نسبت داده‌اید که گفته ام «اگر مردم اراده کردند کاری خلاف شرع بکنند باید از آنها تمکین کرد!» من چنین عبارتی نگفتم؛ اما این عبارت هم می تواند معنای درستی داشته باشد و هم معنای نادرستی. معنای غلطش آن است که حکومت قوانین را صرفا تابع دلخواه مردم ببیند. این یک حکومت لیبرال خواهد بود نه حکومت اسلامی. اما معنای درست «تمکین حکومت به اقدام مردم» آن است که اگر مردم با اجرای قانونی مخالفت کردند حکومت عملا نمی تواند آن را اجرا کند؛‌ او دلیل من برای درستی این سخن سیره حکومتی امیرالمومنین ع است: حضرت امیر ع چون مردم با وی همراهی نکردند نتوانست بسیاری از قوانین حق را اجرا کند و در پاسخ قبلی این را توضیح دادم. بفرمایید طبق مبنای شما چرا حضرت علی ع در برابر حکمیت کوتاه آمد و چرا حضرت هارون در برابر گوساله پرستی کوتاه آمد! ب) فرموده اید«چرا از دو قطبی می ترسید؟ آری. حجاب یعنی بندگی خدا و البته دو قطبی درست می کند. همه انبییا آمدند که دو قطبی درست کنند و انسانها را غربال کند و حق را از باطل جدا کنند. » عرض می کنم دوقطبی حق و باطل غیر از دو قطبی شدن جامعه دینی در احکام خاص شرع است؛ در این جهت با شما موافقم که ایجاد دوقطبی حق و باطل، اقدامی بود که همه انبیا انجام دادند و از این جهت بنده منتقد آقای نصیری هستم ولو که فرصت نشد این نقد را بگویم. مبارزات تمام انبیاء با جبهه کفر موجب می‌شد در جامعه یک دوقطبی بین جریان طرفدار حق و جریان طرفدار باطل پیدا شود. اما در خصوص اجرای احکام جزیی در درون جامعه دینی، نه در سیره پیامبران و نه در سیره اهل بیت چنین دوقطبی‌کردنی در کار نبوده است. اهل بیت به ما آموزش داده‌اند که در درون جامعه دینی از «عمل بد» گناهکاران تبری بجویید نه از «خود شخص گناهکاران». بله وقتی اهل باطل در مقابل باشد حضرت ابراهیم از خود شخص تبری می‌جوید «انا برآء منکم» (ممتحنه/۴) اما در جایی که مسلمانی گناه کرده باشد شاهدی بیاورید که از خود وی تبری جسته باشند. البته اگر گناه بقدری عظیم و در حدی باشد که در رده کفر باشد که شخص مرتکب را قطعا جهنمی کند تبری معنا دارد چنانکه ما از شخص یزید و ... تبری می جوییم؛ اما در جایی که نمی‌توان به طور قاطع جهنمی بودن شخص قضاوت کرد آیا حق داریم از خود شخص تبری بجوییم؟ مثلا غیبت یک گناه کبیره است اما آیا باید جامعه به دو قطب غیبت کن و غیبت نکن تقسیم شود که اینها در برابر هم جبهه بگیرند؟ همین طور سایر گناهان خاص. @souzanchi ادامه پاسخ👇
ادامه پاسخ به مسعود ج) فرموده اید «اگر درد دین داشتی باید صریحا فریاد می زدی که اصلا قانون یعنی زور و اجبار و اگر قرار بود کاری را مردم اختیاری اجرا کنند که نیازی به وضع قانون برایش نبود! .... شما نه تنها مرد میدان مبارزه با نصیری نبودید که با یکی زدن به نعل و یکی زدن به میخ نشان دادید که تا چه حد از اینکه در اسلام سنگ بخورید می ترسید.» عرض می‌کنم توضیحی که درباره قانون مدنی دادم عقب نشینی از بحث و یا یکی به نعل و یکی به میخ زدن نبود. مطلبی بود که در همان اول مناظره هم توضیح دادم. اینکه «قانون یعنی زور و اجبار» برداشت ناورایی است از قانون که به نظر بنده علت بد اجرا شدن قانون حجاب هم رواج همین تلقی از قانون بوده است. بگذارید از قوانین خود شریعت شروع کنیم: قوانین شریعت بر چند قسم است. (۱) برخی از امور با اینکه واجب و یا حرام است حکومت نمی تواند در آنها ورود کند مثل غیبت کردن یا نماز خواندن. غیبت حرام است؛ نماز واجب است. بر تک تک ما امر به معروف و نهی از منکر هم در جایی که ببینیم غیبت رخ می دهد یا نماز عمدا ترک می شود واجب است؛ اما حکومت نمی تواند ورود پیدا کند. (۲) برخی از این قوانین را حکومت می تواند ورود پیدا کند اما ورود اصلی اش فرهنگسازی است و الزام و اجبار گام نهایی حکومت است. مثلا احکام شریعت در حوزه معاملات. در معاملات، واجب و حرام داریم؛ مثلا مضاربه جایز است و رباخواری حرام است؛ حکومت می تواند ورود پیدا کند ولی اقتضای این امور فرهنگسازی است؛ و البته اگر کسی فساد بالایی انجام دهد (اقدامش در حوزه معاملات در حد مفسد فی الارض باشد) حکومت می‌تواند با شدت عمل وارد می‌شود. اما این گونه نیست که بر تک تک معاملات افراد بخواهد چنین ورودی پیدا کند. اینها را اصطلاحا قوانین مدنی می گویند. (۳) برخی از مسائل است که حکومت از همان ابتدا با شدت عمل باید وارد شود مثل دزدی و قتل. اینها را اصطلاحا قوانین کیفری می گویند امثال آقای نصیری گمان می کنند که حجاب جزء دسته اول است؛ و فکر می‌کنند اگر چیزی جزء دسته اول نبود حتما جزء دسته سوم خواهد شد. سخن من این است که حجاب جزء دسته اول نیست؛ جزء دسته سوم هم نیست (در دسته سوم زنا و لواط و … قرار می گیرد)؛ بلکه جزء دسته دوم است اینها کوتاه آمدن از شریعت و عقب‌نشینی از قانون دانستن نیست؛ فهم تفاوتهای قوانین خود شریعت است. اگر همه قوانین شریعت را به یک چوب برانید باید حکومت برای وادار کردن مردم به نماز و جلوگیری از غیبت کردن هم از زور استفاده کند! د) در مورد نکاتی هم که در مورد سیره پیامبر در مدینه فرمودید به نظرم اینها ناشی از بی‌اطلاعی شما از تاریخ است. بهترین شاهد بر رد تلقی شما این است که احکام شریعت تدریجی نازل شد؛ پس قرار نبود همه چیز فقط با زور قانون انجام شود. ضمنا مساله نفاق تحلیل مفصل‌تری می‌خواهد که مجال دیگری می‌طلبد. فقط توجه کنید انسان مسلمان و مومن لزوما با ارتکاب گناه منافق محسوب نمی‌شود؛ که اگر چنین بود غیر از معصومین همه مسلمانان منافق بودند! @souzanchi
13.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍀 بد اجرا شدن قانون دلیل موجهی برای حذف قانون نیست. 🍀 همچنین اهمیت فراوان احکامی مثل عدالت، دلیل معتبری برای حذف قانون جزئی‌تری مثل حجاب نیست. 🍀 احکام شریعت منظومه‌وار است، اگر یکی را حذف کنید، بقیه هم فرو می‌ریزد. ✅ حجت‌الاسلام سوزنچی @women92
هدایت شده از بهانه همدردی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 روایت سیدالشهدای مقاومت از حبیب حرم 🔻حاج قاسم سلیمانی: شهید همدانی، مطلع بود از شهادتش... 🔺۱۶ مهرماه سالگرد شهادت حاج حسین همدانی @Afsaran_ir
9.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دهه محرم سال ۱۳۸۹ بود؛ هیات عاشقان مهدی در شاهرود. در محضر اباعبدالله به درگاه خدا استغاثه‌ کردیم و از خدا توفیق را خواستیم؛ و خدا توفیق داد؛‌ نه فقط همان سال؛ بلکه ده سال پیاپی. از تا با پای پیاده: حاوی ناب‌ترین تجربه زندگی در امت مهدوی امشب، است؛ بعد از این ده سال، اولین بار است که از لذت تجربه آن زندگی حقیقی محرومم و توفیق حضور در چنین شبی در کربلا را از دست داده‌ام. خدایا ... اللَّهُمَّ إِنَّا نَشْكُو إِلَيْكَ فَقْدَ نَبِيِّنَا وَ غَيْبَةَ وَلِيِّنَا وَ شِدَّةَ الزَّمَانِ عَلَيْنَا وَ وُقُوعَ الْفِتَنِ بِنَا وَ تَظَاهُرَ الْأَعْدَاءِ عَلَيْنَا وَ كَثْرَةَ عَدُوِّنَا وَ قِلَّةَ عَدَدِنَا؛ اللَّهُمَّ فَافْرُجْ ذَلِكَ بِفَتْحٍ مِنْكَ تُعَجِّلُهُ وَ نَصْرٍ مِنْكَ تُعِزُّهُ وَ إِمَامِ عَدْلٍ تُظْهِرُهُ إِلَهَ الْحَقِّ رَبَّ الْعَالَمِين‏. @qomirib @souzanchi
✅حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره: ✳️ دوستان آن حضرت عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف باید دو مطلب مهم را رعایت کنند: 1️⃣ یکی اینکه، در شداید برای فرج دعا کنند، که خود همین مژده‌ای است برای اینکه شداید به فرج متصل است. 2️⃣ دیگر اینکه، دعا کنند که ظهور آن حضرت برای اهل ایمان، همراه با عافیت باشد، و تا وقت ظهور با وجود بلاها و شداید، ثابت‌قدم و استوار در دین و عامل به تکلیف باشند. 📚 در محضر بهجت، ج٣، ص٢٢۶ ☑️ کانال رسمی مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت قدس‌سره ✅ @bahjat_ir
هدایت شده از یک آیه در روز
☀️۲) روایت شده است که یکبار نزد امام رضا ع سخن از قرآن به میان آمد؛ پس ایشان حجت در آن آیه بودن و معجزه بودنش را عظیم شمردند و فرمودند: قرآن کریم ریسمان محکم الهی و دستگیره مطمئن او و راه بی‌همتای اوست به سوی بهشت و نجات از آتش؛ نه گذر زمان آن را بپوساند و نه تکرارش بر روی زبانها از ارزشمندی آن بکاهد؛ چرا که آن برای زمانی خاص قرار داده نشده؛‌بلکه راهنمای برهان و حجت بر هر انسان قرار داده شده است؛‌ «باطل نه از پیش رو و نه از پشت سر در آن وارد نشود؛ ‌نازل شده‌ای است از جانب خداوند حکیم حمید.» (فصلت/۴۲) 📚عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج‏2، ص130 حَدَّثَنَا الْحَاكِمُ أَبُو عَلِيٍّ الْحُسَيْنُ بْنُ أَحْمَدَ الْبَيْهَقِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى الصَّوْلِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مُوسَى الرَّازِيُّ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي قَالَ: ذَكَرَ الرِّضَا ع يَوْماً الْقُرْآنَ فَعَظَّمَ الْحُجَّةَ فِيهِ وَ الْآيَةَ وَ الْمُعْجِزَةَ فِي نَظْمِهِ قَالَ: هُوَ حَبْلُ اللَّهِ الْمَتِينُ وَ عُرْوَتُهُ الْوُثْقَى وَ طَرِيقَتُهُ الْمُثْلَى الْمُؤَدِّي إِلَى الْجَنَّةِ وَ الْمُنْجِي مِنَ النَّارِ لَا يَخْلُقُ عَلَى الْأَزْمِنَةِ وَ لَا يَغِثُّ عَلَى الْأَلْسِنَةِ لِأَنَّهُ لَمْ يُجْعَلْ لِزَمَانٍ دُونَ زَمَانٍ بَلْ جُعِلَ دَلِيلَ الْبُرْهَانِ وَ الْحُجَّةَ عَلَى كُلِّ إِنْسَانٍ «لا يَأْتِيهِ الْباطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِيلٌ مِنْ حَكِيمٍ حَمِيد». @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
☀️10) الف. از امام صادق ع روایت شده که رسول الله ص فرمودند: کسی که بمیرد و امام زمانش را نشانسد به مرگ جاهلیت مرده است؛ پس بر شما باد به طاعت؛که همانا شما اصحاب علی ع را دیده‌اید و به امامی اقتدا کرده‌اید که مردم در نشناختنش عذری ندارند؛ ‌همانا کرائم قرآن [= کریم‌های قرآن؛ که مقصود ظاهرا آیات کریم قرآن است] از آن ماست؛‌و ماییم آن جماعتی که خداوند طاعت ما را واجب کرد و انفال و برگزیده پاک اموال* از آن ماست. ✳️* صَفْوُ الْمَال: برگزیده پاک اموال؛ ظاهرا مقصود «خمس» است در مقایسه با «زکات»؛ که اولی سهم اهل بیت است و دومی بر اهل بیت ع حرام است. 📚المحاسن، ج‏1، ص154 عَنْهُ عَنْ أَبِيهِ عَنِ النَّضْرِ بْنِ سُوَيْدٍ عَنْ يَحْيَى الْحَلَبِيِّ عَنْ بَشِيرٍ الدَّهَّانِ قَالَ‏ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: مَنْ مَاتَ وَ هُوَ لَا يَعْرِفُ إِمَامَهُ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً فَعَلَيْكُمْ بِالطَّاعَةِ قَدْ رَأَيْتُمْ أَصْحَابَ عَلِيٍّ وَ أَنْتُمْ تَأْتَمُّونَ بِمَنْ لَا يُعْذَرُ النَّاسُ بِجَهَالَتِهِ لَنَا كَرَائِمُ الْقُرْآنِ وَ نَحْنُ أَقْوَامٌ افْتَرَضَ اللَّهُ طَاعَتَنَا وَ لَنَا الْأَنْفَالُ وَ لَنَا صَفْوُ الْمَال‏. ☀️ب. این روایت با همین سند، از ابتدای سخن خود امام صادق ع در تفسیر عیاشی آمده؛ ‌اما ادامه‌ای هم دارد که در محاسن نیامده بود. حضرت در ادامه و ظاهرا در توضیح اینکه «کرائم القرآن» از آن ماست؛ فرمودند: و نمی‌گویم که من جزء اصحاب غیب هستم [از کسانی هستم که علم غیب دارد] بلکه ما کتاب الله را می‌شناسیم؛‌و کتاب الله همه چیز را در بردارد؛ همانا خداوند به ما تعلیم داد علمی را که به احدی غیر از ما تعلیم نداد؛ و نیز علمی را که به فرشتگانش و پیامبرانش تعلیم داد؛‌پس هرآنچه فرشتگانش و پیامبرانش می‌دانند ما هم می‌دانیم. 📚تفسير العياشي، ج‏1، ص16 و ۴۷؛ المسائل السروية (للمفید)، ص80 عن بشير الدهان قال: سمعت أبا عبد الله ع يقول: إن الله فرض طاعتنا في كتابه فلا يسع الناس جهلا، لنا صفو المال و لنا الأنفال و لنا كرائم القرآن، و لا أقول لكم إنا أصحاب الغيب، و نعلم كتاب الله و كتاب الله يحتمل كل شي‏ء، إن الله أعلمنا علما لا يعلمه أحد غيره، و علما قد أعلمه ملائكته و رسله، فما علمته ملائكته و رسله فنحن نعلمه. @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
. 4️⃣ «إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَریمٌ» 📖 از منظر خود غالبا بهترین معرفی‌ از یک کتاب معرفی‌ای است که توسط نویسنده خود آن کتاب و در خود آن کتاب انجام شود؛ و اگر در خصوص برخی از کتب بتوان گفت که لسان نویسنده آن قاصر و یا تبحر او در زمینه معرفی کم است و دیگری‌ای که کاملا مقصود او را دریافته چه‌بسا بتواند معرفی بهتری از آن کتاب به عمل آورد، قطعا در خصوص قرآن کریم این سخن جایی نخواهد داشت؛ 💢و اگر قرآن کلام خود خداست – که هست – پس معرفی‌ای که در این کتاب از خود شده، عالی‌ترین و دقیق‌ترین معرفی ممکن از قرآن است. آن مقدار که مورد اذعان عموم مفسران است این است که در خود قرآن کریم با چهار اسم «قرآن» ، «کتاب» ، «ذکر» و «فرقان» از قرآن یاد شده و بدین منظور 🔹در گام اول تمامی کاربردهای کلمات «قرآن» و «کتاب» و «فرقان» ، «ذکر» (به اضافه ذکری و تذکرة) و تمام مواردی که ماده «نزل» در قرآن به کار رفته بود گردآوری شد و از آنجا که در این میان آیاتی هست که یکی از این کلمات به کار رفته ولی ظهور اولیه‌اش ناظر به مرتبه لوح محفوظ ویا نامه اعمال انسانها در قیامت است؛ که اینها در تحلیل ابتدایی به عنوان امری متمایز از قرآنی که ما می‌شناسیم کنار گذاشته شد؛ هرچند در پایان بحث به نسبت محتملی که بین اینها و قرآن کریم هست اشاره خواهد شد. همچنین برخی‌جاها سخن از قرآن است اما صرفا اشاره است به اینکه فلان مطلب در قرآن آمده است که این گونه موارد را هم کنار گذاشته‌ایم؛ مثلا: وَ قَدْ نَزَّلَ عَلَيْكُمْ فِي الْكِتابِ أَنْ إِذا سَمِعْتُمْ آياتِ اللَّهِ يُكْفَرُ بِها وَ يُسْتَهْزَأُ بِها فَلا تَقْعُدُوا مَعَهُمْ حَتَّى يَخُوضُوا في‏ حَديثٍ غَيْرِهِ إِنَّكُمْ إِذاً مِثْلُهُمْ إِنَّ اللَّهَ جامِعُ الْمُنافِقينَ وَ الْكافِرينَ في‏ جَهَنَّمَ جَميعاً (نساء/140) 👇ادامه مطلب👇 @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
فراز پنجم از تدبر ۴ : از منظر خود 🔹گام اول: بازنویسی فهرست ویژگی‌های قرآن بر اساس تجمیع و حذف موارد مشکوک فوق: 1. قرآن و مقرو (خواندنی و خوانده شده و جمع شده) و متلو (تلاوت شده) است: (إِنَّ عَلَيْنا جَمْعَهُ وَ قُرْآنَهُ؛ فَإِذا قَرَأْناهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ؛ قيامة/17-18) (الَّذِينَ ءَاتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَتْلُونَهُ حَقَّ تِلَاوَتِهِ أُوْلَئكَ يُؤْمِنُونَ بِه؛ بقره/121) البته قرائتی به زبان عربی (إِنَّا أَنْزَلْناهُ قُرْآناً عَرَبِيًّا لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ (يوسف/2) که توصیه شده به ترتیل خوانده شود (وَ رَتِّلِ الْقُرْءَانَ تَرْتِيلا؛ مزمل/4) 2. در واقع، گفتار و قول و کلام و کلمات خداست (ولقد وصلنا لهم القول؛ قصص/۵۱) (و ان احد من المشركين استجارك فاجره حتى يسمع كلام الله؛ توبه/۶) 3. اما قولی وزین و ثقیل (إِنَّا سَنُلْقِى عَلَيْكَ قَوْلًا ثَقِيلا؛ مزمل/5) 4. قولی فصل و فیصله دهنده (انه لقول فصل؛ طارق/۱۳) 5. کتاب است:‌ (نَزَّلَ عَلَيْكَ الْكِتابَ بِالْحَقِّ (آل عمران/۳) 6. کتابی که مسطور است و سطر به سطرش نوشته و آماده شده: (وَ كِتَابٍ مَّسْطُورٍ؛ فىِ رَقٍّ مَّنشُور؛ طور/2) 7. و تمامش وحی است (انما انذركم بالوحي؛ انبیاء/۴۵) 8. و مشتمل است بر آیات الله (تِلْكَ ءَايَاتُ اللَّهِ نَتْلُوهَا عَلَيْكَ بِالْحَقّ‏؛ بقره/۲۵۲) 9. و از جانب خداوند نازل شده (تَنزِيلًا مِّمَّنْ خَلَقَ الْأَرْضَ وَ السَّمَاوَاتِ الْعُلىَ(طه/4) 10. فرقان و جداکننده حق و باطل است: (تَبارَكَ الَّذي نَزَّلَ الْفُرْقانَ عَلى‏ عَبْدِهِ لِيَكُونَ لِلْعالَمينَ نَذيراً (فرقان/1) 11. انذاردهنده و مایه انذار است (همان) 12. ذکر و مایه تذکر است: (إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ (حجر/9) مَا أَنزَلْنَا عَلَيْكَ الْقُرْءَانَ لِتَشْقَى؛ إِلَّا تَذْكِرَةً لِّمَن يخْشىَ‏(طه/3) 13. و در عین حال، دل را محکم و تثبیت می‌کند (وَ كلّاً نَّقُصُّ عَلَيْكَ مِنْ أَنبَاءِ الرُّسُلِ مَا نُثَبِّتُ بِهِ فُؤَادَك‏؛ هود/۱۲۰) 14. امر خدا بلکه روحی از امر خداست که بر پیامبر وحی و به سوی ما فروفرستاده شده (ذلِكَ أَمْرُ اللَّهِ أَنزَلَهُ إِلَيْكم‏؛ طلاق/۵) (وَ كَذَالِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا مِّنْ أَمْرِنَا مَا كُنتَ تَدْرِى مَا الْكِتَابُ وَ لَا الْايمَانُ وَ لَاكِن جَعَلْنَاهُ نُورًا نهدِى بِهِ مَن نَّشَاءُ مِنْ عِبَادِنَا وَ إِنَّكَ لَتهْدِى إِلىَ‏ صِرَاطٍ مُّسْتَقِيم؛ شوری/۵۲) 15. هُدی و عامل هدایت است (وَ نَزَّلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ تِبْياناً لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ وَ هُدىً وَ رَحْمَةً وَ بُشْرى‏ لِلْمُسْلِمينَ؛ نحل/89) 16. مایه بشارت است (همان) 17. رحمت است (همان) 18. بصائر و بصیرت‌بخش است: (هذا بَصائِرُ لِلنَّاسِ وَ هُدىً وَ رَحْمَةٌ لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ، جاثیه/20) (أَ فَلَمْ يَنظُرُواْ إِلىَ السَّمَاءِ فَوْقَهُمْ كَيْفَ بَنَيْنَاهَا وَ زَيَّنَّاهَا ... وَ الْأَرْضَ مَدَدْنَاهَا وَ ... تَبْصِرَةً وَ ذِكْرَى‏ لِكلِّ عَبْدٍ مُّنِيب؛ ق/8) 19. و تمامش برهان (قَدْ جَاءَكُم بُرْهَانٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَ أَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورًا مُّبِينًا؛ نساء/174) 20. در عین اینکه کاملا گویا و بلاغ است (هذا بلاغ للناس؛ ابراهیم/۵۲) 21. بیانگر و تبیین کننده و حاوی آیات تبیین‌گر است؛ بیان: (هذا بيان للناس و هدى و موعظة للمتقين؛ آل‌عمران/۱۳۸) ، تبیان (وَ نَزَّلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ تِبْياناً لِكُلِّ شَيْ‏ء؛ نحل/۸۹) ، مبین (تلك آيات الكتاب المبين؛ یوسف/۱) 22. موعظه است (همان) و (يا ايها الناس قد جائتكم موعظة من ربكم؛ یونس/۵۷) 23. در عین اینکه عَجَب است؛ عجیب و تعجب‌برانگیز (انا سمعنا قرآنا عجبا؛ جن/۱) 24. حبل الله است که باید بدان درآویخت (وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَميعاً وَ لا تَفَرَّقُوا؛ آل‌عمران/۱۰3) 25. حدیث (سخنی نو) و بلکه احسن الحدیث است (فَلَعَلَّكَ باخِعٌ نَفْسَكَ عَلى‏ آثارِهِمْ إِنْ لَمْ يُؤْمِنُوا بِهذَا الْحَديثِ أَسَفاً؛ كهف/6؛ اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَديثِ كِتاباً مُتَشابِهاً مَثانِيَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ؛ زمر/۲۳) 26. کتابی است که از سویی یکسره متشابه است و همه اجزایش شبیه و موید هم (همان) 27. که تفصیل یافته و تفصیل هر چیزی است تفصیل (ما كانَ حَديثاً يُفْتَرى‏ وَ لكِنْ تَصْديقَ الَّذي بَيْنَ يَدَيْهِ وَ تَفْصيلَ كُلِّ شَيْ‏ءٍ وَ هُدىً وَ رَحْمَةً لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ؛ یوسف/111) (أَ فَغَيْرَ اللَّهِ أَبْتَغي‏ حَكَماً وَ هُوَ الَّذي أَنْزَلَ إِلَيْكُمُ الْكِتابَ مُفَصَّلاً؛ انعام/114) 👇ادامه مطلب👇 @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
ادامه ویژگی‌های قرآن در گام اول 28. و از سوی دیگر یکسره محکم و قاطع است (وَ يَقُولُ الَّذِينَ ءَامَنُواْ لَوْ لَا نُزِّلَتْ سُورَةٌ فَإِذَا أُنزِلَتْ سُورَةٌ مُحْكَمَةٌ وَ ذُكِرَ فِيهَا الْقِتَالُ ...، محمد/20؛ الر كِتابٌ أُحْكِمَتْ آياتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِنْ لَدُنْ حَكيمٍ خَبيرٍ، هود/1) و در عین حال آیاتش هم محکم است و هم متشابه (هُوَ الَّذِى أَنزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ ءَايَاتٌ محْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَ أُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ؛ آل عکران/۷) 29. این کتاب مثانی است و منعطف شونده بر خود (اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَديثِ كِتاباً مُتَشابِهاً مَثانِيَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ؛ زمر/۲۳) 30. که جلود اهل خشیت را نرم (مقشعر) می‌کند (همان)] 31. حق [الیقین] است (إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ كَرِيمٍ ... وَ إِنَّهُ لَحَقُّ الْيَقِينِ؛ حاقه/40-۵۱) 32. حکم است؛ حکمی عربی (وكذلك انزلناه حكما عربيا؛ رعد/۳۷) 33. سراسر حکمت است و حکیمانه (و اذكرن ما يتلى في بيوتكن من آيات الله والحكمة؛ احزاب/۳۴) (ذلك نتلوه عليك من الآيات والذكر الحكيم؛ آل‌عمران/۵۸) 34. شفاء است (يا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جاءَتْكُمْ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَ شِفاءٌ لِما فِي الصُّدُورِ وَ هُدىً وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنينَ؛ یونس/57) البته اصل این شفا برای مومنان است و کسانی که بدان ایمان نیاورند در گوششان سنگین و مایه کوری آنهاست (وَ لَوْ جَعَلْنَاهُ قُرْءَانًا أَعجَمِيًّا لَّقَالُواْ لَوْ لَا فُصِّلَتْ ءَايَاتُهُ ءَ اعجَمِىٌّ وَ عَرَبىٌّ قُلْ هُوَ لِلَّذِينَ ءَامَنُواْ هُدًى وَ شِفَاءٌ وَ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ فىِ ءَاذَانِهِمْ وَقْرٌ وَ هُوَ عَلَيْهِمْ عَمی؛ فصلت/۴۴) 35. سراسر متصف به صدق و راستی است (و تمت كلمة ربك صدقا و عدلا؛ انعام/۱۱۵) 36. سراسر متصف به عدل است (همان) 37. و مصدق و تصدیق‌کننده کتابهای قبلی هم هست (وَ مَا كاَنَ هذَا الْقُرْءَانُ أَن يُفْترَى‏ مِن دُونِ اللَّهِ وَ لَكِن تَصْدِيقَ الَّذِى بَينَ يَدَيْهِ؛ یونس/37) (وَ هذَا كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ مُّصَدِّقُ الَّذِى بَينَ يَدَيْهِ؛ انعام/92) 38. و مهیمن و سایه‌افکن بر همه کتب آسمانی پیشین است (و انزلنا اليك الكتاب بالحق مصدقا لما بين يديه من الكتاب و مهيمنا عليه؛ مائده/۴۸) 39. و سراسر نور است (و اتبعوا النور الذي انزل معه؛ اعراف/۱۵۷) 40. حاوی أحسن القصص است (نحن نقص عليك احسن القصص؛ یوسف/۳) 41. کریم است و بخشنده و ارجمند (انه لقرآن كريم؛ واقعه/۷۷) 42. مبارک است و پربرکت (هذا ذكر مبارك انزلناه؛ انبیاء/۵۰) 43. قیّم است: قیمت‌دار و قوام‌بخش (ولم يجعل له عوجا قيما لينذر باسا شديدا؛ کهف/۱-۲) (رَسُولٌ مِّنَ اللَّهِ يَتْلُواْ صحُفًا مُّطَهَّرَةً؛ فِيهَا كُتُبٌ قَيِّمَة؛ بینة/3) ، 44. عزیز و شکست‌ناپذیر و مغلوب‌نشدنی است که باطل در آن هیچ راهی ندارد (و انه لكتاب عزيز؛ لا يَأْتيهِ الْباطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ؛ فصلت/۸۷-88) 45. علیّ و اعلی و برتر از هر چیزی است (و انه في ام الكتاب لدينا لعلي حكيم؛ زخرف/۴) 46. و عظیم است (ولقد آتيناك سبعا من المثاني والقرآن العظيم؛ حجر ۸۷) 47. و مجید و با مجد و عظمت (ق والقرآن المجيد؛ ق/۱) 48. و در زمره صحیفه‌هایی است (فىِ صحُفٍ مُّكَرَّمَةٍ؛ مَّرْفُوعَةٍ مُّطَهَّرَة؛ عبس/13) 49. که آنها را مکرم داشته‌اند (همان) 50. و رفعت داده‌اند (مَّرْفُوعَةٍ مُّطَهَّرَة؛ عبس/14) 51. و پاک نگه داشته‌اند (همان) @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
فراز ششم از تدبر ۴ : از منظر خود 🔹گام دوم معرفی قرآن کریم بر اساس اسامی فوق و سایر آیات با این لحاظ اگر اسامی قرآن را همین چهار اسم قرآن و فرقان و کتاب و ذکر [ که شامل معنای «ذکری» و «تذکرة» هم بشود] بدانیم و بخواهیم بقیه مواردی که به عنوان صفات و ویژگی‌های قرآن در قالب اسم و وصف مطرح شده است به عنوان راهی برای شناخت قرآن معرفی کنیم در یک نگاه گذرا به این اوصاف می‌توانیم برسیم. برای متن زیر بیش از 300 آيه مستقیما مورد استفاده قرار گرفته که کل بحث در پنج فراز (چیستی قرآن؛ ویژگی‌های قرآن و آورنده اش؛ محتوای قرآن؛ هدف و کارکرد قرآن؛ و نحوه مواجهه با قرآن) تقدیم می‌شود. برای اینکه مطالعه آن آسان شود ابتدا متن بدون ذکر آیاتش تقدیم می‌شود و سپس متن با حداقل آیه یا آیاتی که بر آن عبارت دلالت می‌کند ارائه می‌شود. @yekaye