eitaa logo
حسین سوزنچی
2.4هزار دنبال‌کننده
154 عکس
47 ویدیو
84 فایل
این کانال شخصی حسین سوزنچی است. کانال دیگری با نام یک آیه در روز دارم که تدبرهای روزانه‌ام را در آن می‌گذارم، به آدرس: @yekaye آدرس سایت souzanchi.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ جلسه دوم سخنرانی در امامزاده یحیی (همدان)، 29 صفر 1440 💢حکومت امام ع: حقیقت‌مدار یا مصلحت‌محور💢 @souzanchi
هدایت شده از یک آیه در روز
. 6⃣ «الَّذينَ قالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزادَهُمْ إيماناً وَ قالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكيلُ؛ فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ» چه بسيار كسانى كه در راه خدا، به استقبال خطر رفته و سالم برگشته‌اند. 📚 (تفسير نور، ج1، ص654) در واقع، اگر مومنان در راه خداوند در برابر دشمنان دین ایستادگی کنند و از کثرت دشمن نترسند، دشمن هیچ آسیبی بدانها نمی‌تواند وارد کند. 🌐تطبیق بر روز🌐 امروزه در شرایط سخت تحریم اقتصادی بسر می‌بریم. با این حال، برخی افراد، همانند رهبر عزیز انقلاب، که قرآن را باور دارند، دائما نغمه امید سر می‌دهند❗️ بسیاری از افراد، از این اطمینان خاطر ایشان در تعجبند و برخی هم اینها را ظاهرسازی قلمداد می‌کنند و خود با دیدن اجتماع دشمنان علیه ما، ساز ناامیدی کوک می‌کنند و از ضرورت تسلیم سخن می‌گویند‼️ 🤔مساله شاید فقط در یک نکته است: کسی که قرآن را باور داشته باشد و از آنچه در تاریخ اسلام گذشته مطلع باشد می‌داند که استقامت در برابر سختی‌ها حتما به پیروزی و غلبه بر دشمن خواهد انجامید. اینان که خداوند در این آیه از آنان یاد کرده، واقعا بر خدا توکل نموده و در برابر دشمن ایستادگی کردند و واقعا گزندی بدانان نرسید؛ 💢آیا اگر ما چنین باشیم، جای تردید است که گزندی به ما نخواهد رسید؟ @Yekaye
هدایت شده از هیأت میثاق با شهدا
📣 #اطلاعیه | جلسه هفتگی، سه‌شنبه ۲۲ آبان #سخنران: حجة الاسلام #سوزنچی #مداح: برادر #رئیسیان و برادر #خسروآبادی 🕖 ساعت ۱۹ 🔸🔸🔸 ✅ @misaq_ba_shohada
هدایت شده از هیأت میثاق با شهدا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔉 #سخنرانی 👈 حجة الاسلام و المسلمین #سوزنچی 🔹 جلسه هفتگی ۱۳۹۷/۰۸/۲۲ 🔸🔸🔸 ✅ @misaq_ba_shohada
https://eitaa.com/souzanchi/401 👆موضوع سخنرانی👆 💢زمینه‌سازی برای اقدام امام ع یا جلو افتادن از او ⁉️ (تبری یا تقیه) @souzanchi
✅خلاصه بحث زمینه‌سازی برای اقدام امام ع یا جلو افتادن از امام ع (تبری یا تقیه)✅ مساله این است که در آیات و روایات تاکید فراوانی بر «معیت» با پیامبر و امام ع شده و این دو نقطه مقابل دارد: عقب نماندن و جلو نیافتادن؛ عقب نماندنش واضح است 🤔اما جلو نیفتادن چه فرقی دارد با دست روی دست گذاشتن در جایی که امام ع دستشانش بسته است؟ و به عنوان یک مصداق خاص، آیا کسانی که در این شرایط تبری می‌کنند به خاطر عدم رعایت تقیه، از امام ع جلو زده‌اند⁉️ یا کسانی که به بهانه تقیه، در تبری نمی‌کوشند، عقب مانده‌اند⁉️ یا گزینه دیگری در کار است⁉️ 🔖فایل صوتی: https://eitaa.com/souzanchi/401 🔖تفصیل بحث به صورت مکتوب: https://eitaa.com/souzanchi/405 https://eitaa.com/souzanchi/409 https://eitaa.com/souzanchi/410 مطلب در سایت http://www.souzanchi.ir/contextualizing-imam-s-actions-or-going-ahead-of-him/ @souzanchi
✅تفصیل بحث زمینه‌سازی برای اقدام امام ع یا جلو افتادن از امام ع (تبری یا تقیه)✅ بند اول مساله این است که در آیات و روایات تاکید فراوانی بر «معیت» با پیامبر و امام ع شده (کلمه «مع» 164 بار در قرآن آمده که 34 بار آن درباره «معیت» مومنان با پیامبران است، و این غیر از مواردی است که آیه بر معیت تاکید دارد با الفاظ دیگر.) چنانکه از مهمترین موارد حسرت خوردن ظالم در قیامت، همراهی نکردن با پیامبر است: «وَ يَوْمَ يَعَضُّ الظَّالِمُ عَلى يَدَيْهِ يَقُولُ يا لَيْتَنِي اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبيلاً» (فرقان/27) این معیت در فرازی ازصلوات شعبانیه چنین شرح داده شده است: «... الْمُتَقَدِّمُ لَهُمْ مَارِقٌ وَ الْمُتَأَخِّرُ عَنْهُمْ زَاهِقٌ وَ اللَّازِمُ لَهُمْ لَاحِق» (مصباح المتهجد، ج1، ص45)؛ (که شبیه این عبارت در خطبه 100 نهج البلاغه آمده است: «خَلَّفَ فِينَا رَايَةَ الْحَقِّ مَنْ تَقَدَّمَهَا مَرَقَ وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا زَهَقَ وَ مَنْ لَزِمَهَا لَحِق») یعنی دو نقطه مقابل دارد: جلو افتادن و عقب ماندن. یکی از مواردی که امروزه درباره جلو یا عقب افتادن از امام ع مطرح است، دوگانه تقیه و تبری است: برخی به بهانه «تبری» به عنوان یکی از واجبات دینی مراسمی برپا می کنند و کسانی که شرکت نمی کنند را مصداق «کسانی که عقب مانده» و تارک وظیفه دینی‌اند می خوانند؛ و دیگران به بهانه عدم رعایت «نقیه» گروه اول را متهم به «جلو افتادن از امام» و خلاف شرع می کنند! اگر درباره همراهی نکردن با امام سوال شود، مصادیقی که به ذهن خطور می کند غالبا «کم گذاشتن» در تبعیت و لذا مصادیق «عقب ماندن» از امام است (چنانکه در زیارت جامعه کبیره، این عقب ماندن» با تعبیر «کم گذاشتن» بیان شده است: «فَالرَّاغِبُ عَنْكُمْ مَارِقٌ وَ اللَّازِمُ لَكُمْ لَاحِقٌ وَ الْمُقَصِّرُ فِي حَقِّكُمْ زَاهِقٌ» من لا يحضره الفقيه، ج2، ص612)؛و در اغلب آیاتی هم که به «معیت» با پیامبران اصرار دارد، مصداقی که از عدم معیت به ذهن می‌آید، عقب ماندن از پیامبر ص است، نه جلو افتادن از او؛ مصادیقی مانند: • استقامت و همراهی در سختی‌ها (فَاسْتَقِمْ كَما أُمِرْتَ وَ مَنْ تابَ مَعَكَ، هود/112؛ وَ كَأَيِّنْ مِنْ نَبِيٍّ قاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثيرٌ فَما وَهَنُوا لِما أَصابَهُمْ في سَبيلِ اللَّهِ وَ ما ضَعُفُوا وَ مَا اسْتَكانُوا، آل عمران/146) • تبری از دشمن: «قَدْ كانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ في إِبْراهيمَ وَ الَّذينَ مَعَهُ إِذْ قالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَآؤُا مِنْكُمْ» (ممتحنه/4) • با دشمن شدید بودن و با مومنان مهربان بودن: « مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَماءُ بَيْنَهُم» (فتح/29) • اهل عبادت و تهجد بودن: « إِنَّ رَبَّكَ يَعْلَمُ أَنَّكَ تَقُومُ أَدْنى مِنْ ثُلُثَيِ اللَّيْلِ وَ نِصْفَهُ وَ ثُلُثَهُ وَ طائِفَةٌ مِنَ الَّذينَ مَعَك» (مزمل/20) • و ... در واقع، ظاهرا معیار و مصادیق «عقب ماندن از امام» واضح است: هر جایی که امام حرکت کند ولی ما همراهش نرویم؛ اما معیار و مصادیق جلو افتادن از امام چیست؟ به نظر می‌رسد «جلو افتادن از امام» دو عرصه مهم دارد: یکی در عرصه نظری، که مهمترین مصداق تاریخی‌اش «غُلات» (غلوکنندگان) است و یکی در عرصه عملی که مهمترین مصداقش «خوارج» بوده چنانکه در مورد خوارج در حدیث نبوی، تعبیر «مارقین» به کار رفته است، یعنی همان تعبیری که در این حدیث در مورد کسانی که از امام ع جلو می‌افتند، آمده است؛ که در این مقال فقط به عرصه دوم، که ناظر به مقام عمل و تصمیم‌گیری است، پرداخته شده است در عرصه عمل، به نظر می‌رسد محل وقوع جلو افتادن از امام ع، در جایی است که امام در وضعیت «قاعد» باشد، نه «قائم». (درباره دو وضعیت «قاعد» و «قائم» برای امام، قبلا بحث مفصلی داشته‌ام در: http://www.souzanchi.ir/imam-s-rule-truthful-or-expedient/ وضعیت «قاعد» آن است که امام ع به خاطر مصلحت اصل اسلام ناچار می‌شود از اقدام برای تحقق مراتبی از اهداف اسلام (عدالت/عبودیت) خودداری کند: مانند مدارای امیرالمومنین ع در جریان غصب خلافت و یا تحمیل حکمیت؛ و یا صلح امام حسن ع با معاویه و ...) @souzanchi 👇ادامه مطلب👇
بند دوم مساله‌ای که مطلب را پیچیده می‌کند این است که شیعه در وضعیتی که امام ع قاعد است موظف به زمینه‌سازی است برای اینکه امام ع بتواند اقدام کند؛ و در تفکر شیعه موارد فراوانی از این را می‌توان برشمرد که همواره مدح شده، در حالی که ظاهر برخی از آنان، چه‌بسا مخالفت با نظر امام ع قلمداد شود؛ مانند: اقدامات حضرت زهرا س بعد از غصب خلافت، اصرار برای به دست گرفتن حکومت توسط حضرت امیر ع بعد از قتل عثمان و علی‌رغم فرمایش ایشان که «دعونی و التمسوا غیری» (شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج1، ص169)، التماس اصحاب امام حسین برای ماندن در کربلا علی رغم اینکه امام ع فرمودند: «فانطلقوا جمیعا: همگی‌تان بروید» (الارشاد، ج2، ص91) در عین حال مصادیق جلو افتادن از امام ع، به مواردی که ناشی از مخالفت صریح با امام ع، و امام را برخطا دانستن باشد (همانند خوارج و زیدیه) منحصر نمی‌شود، بلکه مواردی مانند رهبانیت در مسیحیت (رَهْبانِيَّةً ابْتَدَعُوها ما كَتَبْناها عَلَيْهِمْ إِلاَّ ابْتِغاءَ رِضْوانِ اللَّهِ فَما رَعَوْها حَقَّ رِعايَتِها؛ حدید/27) و یا «وسواس» را داریم که انجام‌دهنده‌اش قصد مخالفت صریح با پیامبر ص و امام ع را ندارد؛ بلکه حتی مواردی داریم که شیعه به خیال خود امام ع را در تنگنا می‌دیده و به خیال خود گمان می‌کرده می‌تواند اقدامی را انجام دهد که امام ع به خاطر تنگنای شرایط از انجامش ناتوان گردیده است؛ مانند رعایت نکردن «تقیه» توسط شیعیان در زمان امام کاظم ع که امام ع شهادت خود را بدین سبب دانست که جان شیعه را نجات دهد (كافي، ج1، ص260) و قطعا آن شیعیان، اگر می دانستند که عدم تقیه آنان، جان خود امام ع را به خطر خواهد انداخت، قطعا چنان نمی کردند. اکنون به این سوال که «چه اقداماتی مصداق جلو افتادن از امام ع است» شاید بتوان چنین پاسخ داد: 💢موارد واضح: 🔺الف. پیامبر ص یا امام ع را به خاطر اقدام نکردن در عرصه‌ای که فی‌نفسه حق و عدالت است، ناحق و از امامت خارج دانستن (مانند خوارج و زیدیه) 🔺ب. در قبال تشخیص پیامبر و امام، تشخیص دیگری مطرح کردن، ولو که ظواهر به نفع تشخیص دیگر باشد: پسر نوح برای رها ماندن از طوفان، «کوه» را بر «کشتی» ترجیح داد: َ نادى نُوحٌ ابْنَهُ وَ كانَ في مَعْزِلٍ يا بُنَيَّ ارْكَبْ مَعَنا وَ لا تَكُنْ مَعَ الْكافِرين؛ قالَ سَآوي إِلى جَبَلٍ يَعْصِمُني مِنَ الْماء» (هود/42-43) 💢اما مورد پیچیده آنجاست که ماموم درمی یابد که علت قاعد بودن و عدم اقدام امام ع آن است که او موقعیت انجام کار ندارد و به نظرش می‌رسد چون خودش این موقعیت را دارد، پس وظیفه‌اش مقدمه‌سازی برای کار امام ع است و وظیفه فعلی او غیر از وظیفه بالفعل امام ع است؛ و علت پیچیدگی‌اش این است که در نگاه ظاهری، هم موارد تایید شده از چنین اقدامی داریم (مانند اقدامات حضرت زهرا س، اصحاب امام حسین ع و ...) و هم موارد باطل از چنین اقدامی (شیعیان زمان امام کاظم ع). 💢ظاهرا در این موارد مساله اصلی آن است که شخص بتواند به تشخیص صحیح عمل دینی برسد، که این تشخیص دو شرط دارد: 🔺الف. تفقه در دین، تا حدی که هم اصول را از امام ع فراگرفته باشد و هم بتواند فروع و مصادیق را بر اصول تطبیق کند (عَلَيْنَا إِلْقَاءُ الْأُصُولِ وَ عَلَيْكُمُ التَّفْرِيعُ؛ وسائل الشیعه، ج27، ص63) یعنی به حدی از رشد در تحلیل برسد که بتواند بدون اینکه امام ع به او چیزی بگوید نظر امام ع درباره وظیفه خویش را تشخیص دهد، چیزی که در مورد حضرت زهرا س بدان یقین داریم و نمونه اش را حضرت امیر در مقام مقایسه و ترجیح مالک اشتر بر محمد بن ابی بکر مطرح فرمود که مزیت تو بر او این است که تو چنانی که اگر من هم نگویم خودت می فهمی: «وَ هُوَ غُلَامٌ حَدَثُ السِّنِّ لَيْسَ بِذِي تَجْرِبَةٍ لِلْحُرُوبِ وَ لَا مُجَرَّباً لِلْأَشْيَاءِ ... فَاخْرُجْ إِلَيْهَا رَحِمَكَ اللَّهُ فَإِنِّي إِنْ لَمْ أُوصِكَ اكْتَفَيْتُ بِرَأْيِك؛ الغارات، ج1، ص165) 🔺ب. عدالت پیشگی و تقوایی که توان تشخیص و فرقان در اختیار انسان قرار دهد: «إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ يَجْعَلْ لَكُمْ فُرْقانا» و شاید به همین جهت است که در زمان غیرمعصوم، ما تنها به فقیهانی می‌توانیم مراجعه کنیم که علاوه بر شرط فقاهیت، شرط عدالت را هم حاصل کرده باشند. @souzanchi 👇ادامه مطلب👇
بند سوم 💢با این مقدمه طولانی اکنون پاسخ تقابل تقیه و تبری هم معلوم می‌شود: 🔺الف. «تبری» برای تقویت حقیقیِ اسلام است، نه برای خنک شدن دلمان از ظلمی که رخ داده و یا هر امر نفسانی دیگری؛ پس اگر تبری به نحوی باشد که ثمره نهایی‌اش تضعیف اسلام باشد (که از مصادیق بارز تضعیف اسلام، آن است که غیرشیعیان چنان از شیعه متنفر شوند که حاضر نباشند به منطق شیعه گوش دهند) مصداق جلو افتادن از امام ع است. 🔺ب. «تقیه» نیز تاکتیکی برای حفظ حقیقت اسلام است، نه برای تنبلی کردن و از زیر بار مسئولیت شانه خالی کردن؛ و از آنجا که لازمه حفظ اسلام آن است که مراقبت شود که اولا مبادا معارف خاص شیعه به فراموشی سپرده شود و ثانیا مبادا گرایشهای تولایی و تبرایی از مردمان شیعی حذف شود، نباید تقیه به نحوی باشد که بعد از چند نسل، فرزندانمان از این معارف و گرایشها تهی شوند؛ 💢با این مقدمات، شاید بتوان گفت راه حل مساله این است که جدا از اینکه در مقام تربیت فرزندان خویش در محفل خصوصی خانواده، معارف و احساسات اصیل شیعه را پاسداری کنیم، در محافل عمومی: 1. معارف خاص شیعه را بدون تحریک احساسات و به صورت کاملا منطقی که هر عاقلی بشنود بپذیرد بیان کنیم؛ 2. به گونه‌ای احساسات را برانگیزانیم که بهانه به دست کسی ندهیم؛ شاید بهترین نمونه‌اش آموزش ائمه ع باشد در زیارت عاشورا: درباره کسانی که فسق و جورشان بر همگان آشکار است (مثل یزید و عمر سعد و ابن‌زیاد) ‌صریحا لعن می‌شوند (یعنی کسانی که حتی احمد بن حنبل، که حتی وهابی‌ها هم او را امام خود می‌دانند، لعن او را مجاز دانسته است؛ الصوارق المحرقة، ج2، ص635) ؛ و در مورد کسانی که مورد حساسیت هستند، اسم نبرده؛ بلکه تعبیری به کار می‌رود که هر مسلمانی که قرآن را قبول دارد (مثلا آیه «أَلا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمينَ» هود/18) چاره ای جز اذعان بدان ندارد: «اللَّهُمَّ الْعَنْ أَوَّلَ ظَالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ ... اللَّهُمَّ خُصَّ أَنْتَ أَوَّلَ ظَالِمٍ بِاللَّعْنِ مِنِّي وَ ابْدَأْ بِهِ أَوَّلًا ثُمَّ العن الثَّانِيَ و الثَّالِثَ وَ الرَّابِع» وقتی خداوند ظالم را لعنت می کند ما حق داریم ظالم و بویژه اولین ظالمها را لعنت کنیم؛ ما اسم نبردیم، اگر آن افراد مصداق ظالمند، پس هر مسلمان پیرو قرآنی هم باید آنها را لعن کند؛ و اگر مصداق ظالم نیستند لعن ما ربطی به آنها نخواهد داشت. والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته @souzanchi
هدایت شده از یک آیه در روز
. 6⃣ «إِنَّما ذلِكُمُ الشَّيْطانُ يُخَوِّفُ أَوْلِياءَهُ فَلا تَخافُوهُمْ» اگر شیطان مومنان و مسلمانان را ترساند، هر که تصمیم دارد زبان و سخنشان الهی باشد، باید که آنان را از این ترساندن برحذر دارد و به آنها امید بدهد. به تعبیر دیگر، هر گونه شايعه‏اى كه مايه‏ى ترس و يأس مسلمانان گردد، شيطانى است❗️ و افراد ترسوى ميدان‏هاى نبرد، يار شيطان و تحت نفوذ شيطانند‼️ در مقابل، مؤمنان شجاع، از ولايت شيطان دورند. 📚(تفسير نور، ج‏2، ص203) 📝تاملی با خویش همه می‌دانیم که الان در وضعیت جنگ اقتصادی بسر می‌بریم و مهمترین پشتوانه این جنگ اقتصادی جنگ روانی‌ای است که دشمن به راه انداخته است. ما چه اندازه در این جنگ روانی وارد شده‌ایم⁉️ آیا می‌ترسیم و به ترسیدن دامن می‌زنیم؟ یا می‌کوشیم کسانی را که دچار ترس شده‌اند از ترس بیرون آوریم؟ 🤔براستی این شاخص خوبی است که ببینیم در حزب شیطان عمل می‌کنیم یا در حزب خداوند⁉️ بویژه دقت کنید که ادات حصر (إنما) آورد؛ یعنی تنها و تنها شیطان است که در مسیر ترساندن گام برمی‌دارد. ⛔️مبادا نقش شیطان را بازی کنیم‼️ @Yekaye
هدایت شده از مدرسه آزادفکری
⭕️مناظراتی درباره ازدواج سفید، اسلام و همجنسگرایی، ارتداد و آزادی، حجاب، دین و اخلاق ✅بازرگان،جوادی آملی، سروش، سوزنچی، نراقی، صادقی، فنایی، صبوحی 📌حضوری+ مجازی+ اکران #دانشگاه_شریف ✅ثبت نام 🌐 AzadFekriSchool.ir 🆔 t.me/AzadfekriSchool 🆚 @Azadfekrischool