eitaa logo
📀 کتابخانۀ صوتی_تصویری همراه
539 دنبال‌کننده
798 عکس
186 ویدیو
443 فایل
📣 صدها کتاب صوتی از بزرگترین رمانهای ایرانی و خارجی ✅ بهمراه بهترین کتابهای صوتی مذهبی و دفاع مقدس ✅ ده ها پادکست صوتی ادبی، تاریخی و مستندهای کمیاب ودیدنی .... ارتباط با ما 👇 @hasanasef
مشاهده در ایتا
دانلود
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎧کتاب_صوتی ✍️ 📝 🔻فصل 14 📡 @sovtitasviri
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎧کتاب_صوتی ✍️ 📝 🔻فصل 15 📡 @sovtitasviri
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎧کتاب_صوتی ✍️ 📝 🔻فصل 16 📡 @sovtitasviri
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎧کتاب_صوتی ✍️ 📝 🔻فصل 17 📡 @sovtitasviri
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎧کتاب_صوتی ✍️ 📝 🔻فصل 18 📡 @sovtitasviri
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎧کتاب_صوتی ✍️ 📝 🔻فصل 19 📡 @sovtitasviri
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎧کتاب_صوتی ✍️ 📝 🔻فصل 20 📡 @sovtitasviri
ما از مدت‌ها پیش فهمیده‌ایم که دیگر ممکن نیست این جهان را واژگون کرد. نه حتی شکل آن‌ را تغییر داد! یا بدبختی پیش‌رونده‌ی آن را متوقف ساخت. یک راهِ مقاومت بیشتر نمانده است: جدی نگرفتن جهان. 📘 بار هستی ✍🏻 📀 کتابخانۀ صوتی _ تصویری همراه ⬇️ 📡 @sovtitasviri
🎧 ✍️ 🔸سیری در بزرگترین کتابهای جهان نوشته حسن شهباز 🔹قسمت دو : پرومته در زنجیر نوشته آیسخولوس 📀 کتابخانۀ صوتی _ تصویری همراه ⬇️ 📡 @sovtitasviri
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎧 ✍️ 🔹قسمت دو : پرومته در زنجیر نوشته آیسخولوس 📀 کتابخانۀ صوتی _ تصویری همراه ⬇️ 📡 @sovtitasviri
🎧کتاب_صوتی ✍️ 📝 🎤 گوینده: 💢 نمایش رادیویی 🎬کارگردان: فریدون محرابی طبل حلبی / گونتر گراس / رمان آلمانی من متعلق به نسلی بودم که در زیر سلطه ناسیونال سوسیالیسم رشد کرد و کور بود. این نسل نه تنها گمراه شده بود بلکه به خودش اجازه داده بود که گمراه شود . (گونتر گراس ) طبل حلبی ،( The Tin Drum ) نمونه برجسته سبک رئالیسم جادوئی در اروپا به شمار می آید. گونتر گراس در این اثر ، سعی دارد رمانی بنويسد که در آن جنگ را به عمق جامعه ببرد. اگرچه در جریان داستان ، صحنه های مربوط به جنگ اندک هستند ، اما نویسنده از آرواره های جنگ فاصله گرفته تا درون معده جنگ را به خوبی به تصوير بکشد ؛ هضم شدن نسلی در جنگ . کتاب طبل حلبی يک رمان سياسی است. اين کتاب نمايانگر نگاه نويسنده‌اش به سياست آلمان است. گراس در این رمان بسيار به آلمان اين زمان می پردازد و به خصوص در به تصوير كشيدن آلمان زمان هيتلر و بعد از جنگ دوم ، بسيار موفق عمل كرده است. در ابتدای داستان ، اسکار که مردی 123 سانتی متری است ، از درون یک آسایشگاه روانی ، شروع به توصیف زندگیش می کند . در خلال جنگ آلمان ، رفتار عجيب و غريب مردم ، خانواده و سرنوشت خودش را به تصوير مي كشد . از تمايلاتش ، سرخوردگی هايش و طرز رفتار مردم با خود به كمک طبلش سخن می گويد . اسکار از لحظه تولد آگاه بود و متوجه می شد که اطرافش چه اتفاقاتی می افتد و چه حرف هایی زده می شود . شبی که اسکار به دنیا آمد ، پدر و مادرش ، بالای سر او ایستاده بودند و هر کدام آرزوی خود را برای فرزندشان می گفتند . پدرش می خواست که امور خوار و بار فروشی را به او بسپارد و مادرش هم از این گفت که زمانی که پسرش 3 ساله شود برای او یک طبل حلبی خواهد خرید .اسکار در همان لحظه تصمیم گرفت که وقتی 3 ساله شد ، دیگر رشد نکند و به طبل نوازی بپردازد . روز تولد 3 سالگی اسکار رسید و او هدیه موعودش را گرفت و دیگر به خودش اجازه نداد که از لحاظ جسمی رشد کند . در همان روز او خود را از ارتفاعی پرت می کند ، تا همه فکر کنند که توقف رشدش ، به دلیل همین سقوط بوده . اسکار از روز تولد 3 سالگیش دیگر حتی 1 سانتی متر هم قد نکشید . او طبلش را همه جا با خود می برد و تمام حرف ها و رویداد ها را با طبلش می نواخت . در این زمان اسکار متوجه توانایی دیگری در خودش می شود : او می توانست با فریادش ، شیشه های را خرد کند. نقطه پایان رُمان سال ۱۹۴۵ میلادی است كه همزمان با شكست آلمان هیتلری و سقوط رایش سوم و پایان جنگ در اروپا و آغاز دوره جدیدی در تاریخ معاصر این قاره است. در آخرین صفحات این کتاب ، اسکار چند جمله درباره زندگیش می گوید که به خوبی خلاصه ای از داستان را ارائه می کند : « چه بايد بگويم . زير لامپ چراغ متولد شده . در سه سالگی به عمد رشد خود را متوقف کرده . طبل هديه گرفته .شيشه ها را به آواز خرد کرده . بوی وانيل استشمام کرده , در کليسا سرفه کرده , لوتسی را تغذيه کرده , مورچه ها را زير نظر گرفته , به رشد مجدد مصمم شده , طبل را مدفون کرده , به سفر غرب رفته , شرق را از دست داده , سنگتراشی آموخته ,مدل ايستاده به طبل باز گشته , از بتون بازديد کرده پول فراوان درآورده , انگشت را نگاه داشته , انگشت راهديه داده , خندان فراری شده , بالا آمده , توقيف شده , محکوم شده , تحويل داده شده و در آينده تبرئه خواهد شد . امروز سی امين سالگرد تولدم را جشن گرفته ام و هنوز از اشپز سياه وحشت دارم . آمين » 📀 کتابخانۀ صوتی _ تصویری همراه ⬇️ 📡 @sovtitasviri
🎧 ✍️ 🎤 گوینده: 💢 نمایش رادیویی 🎬کارگردان: فریدون محرابی 📀 کتابخانۀ صوتی _ تصویری همراه ⬇️ 📡 @sovtitasviri
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
📣 فایل صوتی ✍️ نویسنده : 📝 مترجم : 🎙 راوی : قسمت 37 👇 🎧 @sovtitasviri
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
📣 فایل صوتی ✍️ نویسنده : 📝 مترجم : 🎙 راوی : قسمت 38 👇 🎧 @sovtitasviri
💠 📣 🔸 پادکست «روزها در راه» ‏🔹 قسمت شانزدهم : آمدم تا کمی کنار بکشم شانزدهمین قسمت از پادکست روزها در راه، مرور خاطرات شاهرخ مسکوب است از مرداد تا آبان ۵٨ است. روزهایی در تهران و روزهایی در پاریس. شاهرخ مسکوب نسبت به وقایع این روزهای ایران بی‌محلی نشان می‌دهد و تمام دنیایش را غزاله و شیرین‌کاری‌هایش پر کرده. اگر جایی هم از دستش در رفته نگران احوال کشور و دوستان حزبی شده، دوباره غم‌خواری غزاله را ترجیح داده. روزنوشت‌های او در این ایام سرشار از روایت‌های پدرانه است. پدری که در میانه دهه پنجم زندگی‌اش، شوق جوانه زدن و رشد کردن دخترش در کلماتش ریخته شده و از پس همه حروف سربی کتابش، برق نگاهش خوش می‌درخشد. ‏ ⬇️ 📡 @sovtitasviri 🔻🔻🔻
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 📣 🔸 پادکست «روزها در راه» 🔹 قسمت شانزدهم : آمدم تا کمی کنار بکشم 📡 @sovtitasviri