شعر:
" آیا درون خیمه... "
دل می رود به سویت صاحب دلان خدارا
با ما بگو که رویت
خواهدشد آشکارا ؟؟
ای صاحب عنایت
همواره بر زیارت
گویم خدای منان روزی کند گدا را
آسایش دو گیتی در بین آن دو صحن است
من مےروم به سویش با ما کند مدارا🚶♂
دیدار صحن و کویش
جام می از سبویش
هم میدهد سلامت هم چشمه ی بقارا
امسال دوری از او افسانه است و افسون😔
باشد که بازبینیم
آن صحن #کربلا را
کشتی شکستگانیم
ای کشتی هدایت
دستی برآر و برگیر
#درویش بی نوا را
"درویش" زخود نگوید
غیراز تو ره نپوید
ای رهزن سلامت برما بخوان دعا را
در بین صحن مولا
مارا گذر ندادن
آیا درون #خیمه
اذن میدهی
تو ما را ؟؟؟
@soyetamadonynovin
#شعر :
آیا درون خیمه
#درویش
مورخ 18مهر1399
خوشا دردی که درمانش تو باشی
خوشا راهی که پایانش تو باشی
خوشا چشمی که رخسار تو بیند
خوشا ملکی که سلطانش تو باشی
خوشا آن دل که دلدارش تو گردی
خوشا جانی که جانانش تو باشی
خوشی و خرمی و کامرانی
کسی دارد که خواهانش تو باشی
چه خوش باشد دل امیدواری
که امید دل و جانش تو باشی
همه شادی و عشرت باشد ای دوست
در آن خانه که مهمانش تو باشی
گل و گلزار خوش آید کسی را
که گلزار و گلستانش تو باشی
چه باک آید ز کس آن را که او را
نگهدار و نگهبانش تو باشی
مپرس از کفر و ایمان بیدلی را
که هم کفر و هم ایمانش تو باشی
مشو پنهان از آن عاشق که پیوست
همه پیدا و پنهانش تو باشی
برای آن به ترک جان بگوید
دل بیچاره تا جانش تو باشی
عراقی طالب درد است دایم
به بوی آنکه درمانش تو باشی
#اربعین #شعر
#خیمه امام زمان
باز حسرت به دلم ماند و نیامد یارم
او چه کرده است ندانم،
که به شب بیدارم
نیت روزه نمودم
که به مِی لب نزنم
یاد رخساره ی تو ، شد سبب افطارم
گر بُود صفحه ی روشن به کتاب عمرم
لحظاتی ست که خرج تو شده ای یارم
بس که از وصف توگفتم
(بس که از وصف تو گفتم)
همه مشتاق تواَند
لیک پرسند چگونه است رخ دلدارم😔
کاش تصویر گناهم
به دو چشم تو نبود
تو به رویم نزدی
من خجل از کردارم
گر نشانی ز تواَم بود همه رفت از دست
کاروان رفته و من
گمشده ی دیدارم
از تو دلگیر شوم گر به سرایم آیی
خواب باشم بروی و
نکنی بیدارم
آرزویم همه این است
که در #خیمه ی تو
بنگـرم از کـرمت بنده ی خدمتکارم
#شعر
#نوکر