eitaa logo
🌿 قرارگاه کوثر
422 دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
2هزار ویدیو
146 فایل
┈•✿‌‌‌‌‌‌﷽✿•┈. پایگاه کوثر مسجد امام حسن مجتبی (علیه‌السلام)💚 اطلاع رسانی گزارشات و خبرها و فعالیت های پایگاه کوثر #بسیج_یعنے_نیروے_ڪار_آمد_ڪشور_براے_همه_میدانها
مشاهده در ایتا
دانلود
❣️زندگی ▫️در دو جمله خلاصه میشود: 🌸 لذت بردن از روزهای خوب 🌺 صبر کردن در روزهای بد 🍃 اگر حال خوبی داری، شکر گزار باش و لذت ببر. 🍃 و اگر حالت بد است، صبر داشته باش 💠 روزهای خوب خواهند آمد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♻️توزیع ۱۱ بسته گوشت در بستهای (یک کیلویی) همراه با کله پاچه وسیرابی 🔰تقسیم بین نیازمندان محل 🍀 @soyezohor 🍀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قرارما‌پای‌صنـدوق‌رٵۍ✌️🏽🎈 چهارمین شرکت کننده گلمون 👌🌺 از شما هم متشکریم ،باز هم منتظر کارهای خوب واثر گذار شما عزیزان هستیم.😍😊 🍀@soyezohor🍀
سومین شرکت کننده مسابقه انتخاباتی👌🤩 از همراهی شما متشکریم.☺️ 🍀@soyezohor🍀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«مَا وَدَّعَكَ رَبُّكَ» که خداوند تو را رها نکرده.💛
🌿 قرارگاه کوثر
«مَا وَدَّعَكَ رَبُّكَ» که خداوند تو را رها نکرده.💛
هر وقت حس کردی همه تنهات گذاشتن و کسی نبود، به این آیه فکر کن..🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⏰ساعت مناظره‌های انتخاباتی مشخص شد. ✴️اولین مناظره انتخاباتی دوشنبه ۱۷ خردادماه در ساعت ۱۷ برگزار می‌شود ✴️دومین مناظره هم جمعه ۲۱ خرداد ماه ساعت ۱۵ برگزار می‌شود ✴️آخرین مناظره انتخاباتی نیز سه‌شنبه ۲۵ خردادماه ساعت ۱۷ از شبکه یک سیما به صورت زنده پخش خواهد شد 🕥مدت زمان مناظره‌های انتخاباتی هر کدام سه ساعت خواهد بود. 🍄🍃🍄🍃🍄🍃🍄 🗳@soyezohor🗳
🌍 🌎 در جمهوری اسلامی، هر جا که قرار گرفته‌اید، همان‌جا را  بدانید و آگاه باشید که# همه‌ی_کارها به شما متوجه است.  🌘 چند ماه قبل از رحلت امام ، مرتب از من میپرسیدند که بعد از اتمام دوره‌ی ریاست جمهوری میخواهید چه‌کار کنید. من خودم به زیاد علاقه دارم؛ فکر میکردم که بعد از اتمام دوره‌ی ریاست جمهوری به گوشه‌یی بروم و کار فرهنگی بکنم. وقتی از من چنین سؤالی کردند، گفتم اگر بعد از پایان دوره‌ی ریاست جمهوری، امام به من بگویند که بروم رئیس عقیدتی، سیاسی گروهان ژاندارمری بشوم - حتّی اگر به جای گروهان، پاسگاه بود - من دست زن و بچه‌ام را میگیرم و میروم! والله این را راست میگفتم و از ته دل بیان میکردم؛ یعنی برای من زابل  میشد و من در آن‌جا مشغول کار عقیدتی، سیاسی میشدم! به نظر من بایستی با این کار و تلاش کرد و زحمت کشید؛ در این‌صورت، خدای متعال به کارمان خواهد داد.۱۳۷۰/۱۲/۰۵
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💚 🌱خوشا به حال هر آنکس که مبتلای رضاست تمام دار و ندار من از دعای رضاست... 🌱قسم به نغمهٔ نقاره و صدای اذان دلم مجاور آن گنبدِ طلای رضاست... 🌱مریض بستر عشقم، شفا نمی خواهم که مرهم دلم از نسخه و دوای رضاست...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤️ مادربزرگم همیشه میگفت دعا کن ولی اصرار نکن اگه واست خواسته باشه هیچکس جلودارش نیست...🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌿 قرارگاه کوثر
✨﷽✨ #یـادت_بـاشـد♥️ ✍ #فصل_‌اول (#خواستگاری) #قسمت‌5 از خجالت سرخ
✨﷽✨ ♥️ ✍ () خواندن این خاطره کلید گمشده سردرگمی‌های من در این چند هفته شد. پیش خودم گفتم من هم مثل همسر شهید نیت می‌کنم. حساب و کتاب کردم، دیدم چهل روز روزه، آن هم با این گرمای تابستان خیلی زیاد است، حدس زدم احتمالا همسر شهید در زمستان چنین نذری کرده باشد! تصمیم گرفتم به جای روزه، چهل روز دعای توسل بخوانم به این نیت که «از این وضعیت خارج بشوم، هر چه خیر است همان اتفاق بیفتد و آن کسی که خدا دوست دارد نصیبم بشود». از همان روز نذرم را شروع کردم. هیچ‌کس از عهد من با خبر نبود؛ حتی مادرم. هر روز بعد از نماز مغرب و عشاء دعای توسل می‌خواندم و امیدوار بودم خود ائمه کمک حالم باشند. پنجم شهریور سال نود و یک، روزهای گرم و شیرین تابستان، ساعت چهار بعدازظهر، کم کم خنکای عصر هوای دم کرده را پس می‌زد. از پنجره هم که به حیاط نگاه می‌کردی، می‌دیدی همه گل‌ها و بوته‌های داخل باغچه دنبال سایه‌ای برای استراحت هستند. در حالی که هنوز خستگی یک‌سال درس خواندن برای کنکور در وجودم مانده بود، گاهی وقت‌ها چشم‌هایم را می‌بستم و از شهریور به مهرماه می‌رفتم، به پاییز؛ به روزهایی که سر کلاس دانشگاه بنشینم و دوران دانشگاه را با همه بالا و بلندی‌هایش تجربه کنم. دوباره چشم‌هایم را باز می‌کردم و خودم را در باغچه بین گل‌ها و درخت‌های وسط حیاط کوچکمان پیدا می‌کردم. علاقه من به گل و گیاه برمی‌گشت به همان دوران کودکی که اکثرا بابا ماموریت می‌رفت و خانه نبود. برای اینکه تنهایی‌ها اذیتم نکند همیشه سر و کارم با گل و باغچه و درخت بود. با صدای برادرم علی که گفت: _ «آبجی! سبد رو بده» به خودم آمدم. با کمک هم از درخت حیاطمان یک سبد از انجیرهای رسیده و خوش‌رنگ را چیدیم. چندتایی از انجیرها را شستم، داخل بشقاب گذاشتم و برای پدرم بردم. بابا چند روزی مرخصی گرفته بود. وسط کاراته پایش در رفته بود، برای همین با عصا راه می‌رفت و نمی‌توانست سرکار برود. ننه هم چند روزی بود که پیش ما آمده بود. مشغول خوردن انجیرها بودیم که زنگ خانه به صدا در آمد. مادرم بعد از باز کردن در، چادرش را برداشت و گفت: _ آبجی آمنه با پسراش اومدن عیادت سریع داخل اتاق رفتم. تمام سالی که برای کنکور درس می‌خواندم هر مهمانی می‌آمد، می‌دانست که من درس دارم و از اتاق بیرون نمی‌روم؛ ولی حالا کنکورم را داده بودم و بهانه‌ای نداشتم! مانتوی بلند و گشاد قهوه‌ای رنگم را پوشیدم، روسری گل‌دار و قواره‌ای کرم‌ رنگم را لبنانی سر کردم و به آشپزخانه رفتم. از صدای احوال‌پرسی‌ها متوجه شدم که عمه، حمید، حسن‌آقا و خانمش آمده‌اند. شوهرعمه همراهشان نبود؛ برای سرکشی به باغشان به روستای «سنبل‌آبادالموت» رفته بود. روبرو شدن با عمه و حمید در این شرایط برایم سخت بود، چه برسد به اینکه بخواهم برایشان چایی هم ببرم. چایی را که ریختم، فاطمه را صدا کردم و گفتم: _ بی زحمت تو چای رو ببر تعارف کن. سینی چای را که برداشت، من هم دنبال آبجی بین مهمان‌ها رفتم و بعد از احوال‌پرسی کنار خانم حسن آقا نشستم. متوجه نگاه‌های خاص عمه و لبخندهای مادرم شده بودم. چند دقیقه‌ای بیشتر نتوانستم این فضا را تحمل کنم و خیلی زود به اتاقم رفتم. کم و بیش صدای صحبت‌ مهمان‌ها را ‌می‌شنیدم. چند دقیقه که گذشت، فاطمه داخل اتاق آمد. می‌دانستم این پاورچین پاورچین آمدنش بی علت نیست‌، مرا که دید، زد زیر خنده، جلوی دهانش را گرفته بود که صدای خنده‌اش بیرون نرود. با تعجب نگاهش کردم. وقتی نگاه جدی من را دید به زور جلوی خنده‌اش را گرفت و گفت: _ فکر کنم این‌ بار قضیه شوخی شوخی جدی شده. داری عروس میشی! ...
سلام سلام !🖐🏻 به همه‌ی بروبچه‌های باصفای رضوان الرضا(علیہ‌السلام)😍❣ مژده🌸 مژده🌸 مژده🌸 بالاخره موعد دیدار فرارسید🍃 میدونیم مدت هاست منتظر شروع دوره های بسیار جذاب مهدویت در مسجد بودید ..☺️ دومین جلسه مباحث مهدویت با حضور سرکار خانم امیدوار ♥️ فردا پنج شنبه راس ساعت ۱۱ ظهر منتظرتونیم✌️🏻 مکان : مسجدامام‌حسن‌مجتبیٰ(علیہ‌السلام) جهت ثبت نام به این آیدی مراجعه نمایید 👇🏻 [ @ZOMAR_128 ]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨‌نگفته ‌ایم ‌و ندانی که‌چیست ‌در دل ِ‌ما ✨کفایت ‌است ‌بدانی که‌ بی تو آشوب ‌است... تعجیل در فرج مولایمان صلوات 🌙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دعای عهد به نیت رفع موانع و تعجیل در ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ❇️ امام صادق علیه السلام فرمودند: «هر کسی این دعا را در چهل صبح بخواند، از انصار قائم ما می‌شود و اگر پیش از ظهور وفات کرده باشد، خدا او را از قبر خارج می‌کند (و جزو رجعت‌کنندگان قرار می‌دهد)» 📚 ابن مشهدی، المزار، ص ۶۶۳ 🍀 @soyezohor 🍀
❣ 📖 السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا وَارِثَ عِلْمِ النَّبِيِّينَ وَ مُسْتَوْدَعَ حِكَمِ الْوَصِيِّينَ... 🌱سلام بر تو ای مولایی که سینه مبارکت گنجینه علم اولین و آخرین است. سلام بر تو و بر روزی که به تمام جهانیان جرعه های حکمت خواهی نوشاند. 📚 بحار الأنوار، ج‏99، ص97.
مدد نما تو بر این سائلی که غمزده است و در میان دو عالم فقط تو را دارد 🍀 @soyezohor 🍀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸آن ناد علی ✨سینجلی را صلوات 🌸آن شیر خدا ✨شاه ولی را صلوات 🌸بفرست اگر ✨شیعه ی مخلص هستی 🌸پیوسته ز جان و دل، ✨علی را صلوات 🌸 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🌸 🍀 @soyezohor 🍀
4_5884143949009914102.mp3
4.5M
⛅️ ملّتی که قرار است؛ جاده‌ی ظهور آخرین منجیِ زمین را، هموار کنند؛ نیاز به مدیرانی دارند؛ که شَرَف و عزّتی بالاتر از این مقام، این نعمت، این خستگی، این دویدن ... سراغ نداشته باشند. 💥 این ملّت، مدیری می‌خواهند، که روی آنها حساب کند، برای تغییر مسیر تاریخ، به سمت آن حادثه‌ی باشکوه. 🍀 @soyezohor 🍀