eitaa logo
مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه‌های علمیه
4.2هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
434 ویدیو
54 فایل
سایت مرکز: https://www.pasokh.org سامانه پاسخ: https://www.spasokh.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
📝شبهه ۶۸ در چند سوره از قرآن، داستان عذاب قوم ثمود و صالح پیامبر با تناقضاتی ذکر شده است؛ در حالی که قرآن باید مصون‌ از تعارض باشد. ضمن اینکه نابودی یک قوم، صرفا به دلیل شکستن پای شتربچه‌ای عادلانه نیست! پاسخ 1⃣ قرآن کریم، کتاب قصه‌سرایی نیست تا با ذکر جزئیات، باعث دورشدن از هدف گردد؛ بلکه تنها به آن قسمتی از واقعه اشاره می‌کند که پیامی در بر دارد و به مخاطب هشدار می‌دهد که درصورت عبرت نگرفتن و توجه نکردن به سرگذشت پیشینیان، به سرنوشت مشابه آن‌ها، دچارخواهد شد. 2⃣ در مورد اختلاف آیات سوره‌های اعراف، قمر، هود، شمس و شعرا در ذکر نوع عذاب قوم ثمود، گفتنی است آیه‌ای که در آن از کلمه‌ی عذاب استفاده شده، حاوی واژه‌ای عام است که مصادیقی دارد و این مصادیق در آیات دیگر بیان شده است. پس کلمه‌ی رجفه، صیحه وصاعقه، همگی مصداق عذابند. 3⃣علت عذاب قوم ثمود، تنها شکستن پای ناقه نبود؛ بلکه عذاب آن‌ها نافرمانی از قوانین الهی و تجری بر خداوند بود که با کشتن ناقه به اوج خود رسیده بود. آن‌ها ‌خود از صالح خواسته بودند تا برای اتمام حجت از جانب خدا شتری را از دل کوه بیرون بیاورد و آنان اگر چنین صحنه‌ای را ببینند، ایمان میاورند؛ اما آنها نه‌تنها ایمان نیاوردند بلکه به کشتن ناقه مصمّم شدند. 4⃣بر طبق تصریح قرآن کریم همه قوم ثمود هلاک نشدند؛ بلکه خداوند صالح پیامبر و مؤمنان را به رحمت خود نجات داد. همواره روش خداوند در سرکوبی ظالمان چنین بوده است که با نجات گروه مؤمنان و حق جویان، تنها معاندان و مخالفان لجوج را به عقوبت دچار می‌کند. پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/9464/ 🆔@spasokh
با سلام و تشکر از همراهی شما گرامیان، تا کنون تعداد 100 شبهه همراه با پاسخ اجمالی و لینک پاسخ تفصیلی در موضوعات متعدد در این کانال ارائه گردیده است که لیست آن در ذیل قابل مشاهده است؛ در صورت تمایل مطالب گذشته را از طریق هشتک های مرتبط مطالعه فرمایید: 🆔@spasokh
عنوان: تناقض در قرآن 📝شبهه شماره 124 وجود رسولاني مثل اسماعيل، صالح و هود كه همه براي امت عرب فرستاده شدند و خدا در آیه 89 سوره انعام تصریح کرده است كه اسماعيل كتاب آسماني داشته؛ در تناقض مستقيم با آيه 44/ سبا و 21/ زخرف است كه مي گويد قبل از محمد براي امت عرب پيامبري از جانب خدا نيامده و اعراب تا زمان محمد هيچ كتاب آسماني دريافت نكرده¬اند؟! 🌸پاسخ 1⃣آیات 44/ سباء و 21/ زخرف که می گویند ما بر آنان کتابی نازل نکردیم، منظورش کفار و مشرکین قریش و عصر پیامبر ص است نه کل عرب و آیه 89/ انعام ناظر به اين است كه خداوند به همه انبيا از جمله حضرت اسماعیل، هود و ...كتاب و حكم و نبوت داده است و این دو ارتباطی به هم ندارد تا تناقضی داشته باشد. 2⃣ظاهر جمله اتیناهم در آیه «أُولئِكَ الَّذِينَ آتَيْناهُمُ الْكِتابَ وَ الْحُكْمَ وَ النُّبُوَّةَ... »[انعام/89] اين است كه خداوند به همه انبيا از جمله حضرت اسماعیل، هود و...كتاب و حكم و نبوت داده و ليكن اين از باب توصيف مجموع است به وصف مجموع، و منافات ندارد كه بعضى از اين مجموع بعضى از آن اوصاف را نداشته باشد، زيرا كتاب به برخى از انبيا مانند نوح، ابراهيم، موسى و عيسى داده شده است. اما تردیدی نیست که برای همه امتها چه عرب و چه غیر عرب پیش از اسلام، پیامبران و هادیان آسمانی فرستاده شده اند؛ خدا می¬فرماید: ما تو را فرستاديم، تا بشير و نذير باشى، و اين كار ما كارى نوظهور نيست، براى اينكه هيچ امتى از امم گذشته نيست، مگر آنكه نذيرى در آنها بوده و گذشته، و اين فرستادن بشير و نذير از سنتهاى جارى خدا است، كه همواره در خلقتش جريان دارد.[ترجمه تفسير الميزان، ج17، ص51] پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/951786/ 🆔@spasokh
عنوان: تناقض در قرآن بر اساس تعداد شرق و غرب 📝شبهه شماره 133 از موارد تناقض در قرآن این است که یک بار از يك شرق و يك غرب (شعراء/ 28)، یاد می کند، بار دیگر از دو شرق و دو غرب (الرحمن/ 17) و در آیه ای دیگر به وجود چندين شرق و چندين غرب (معارج/40) اشاره می کند. 🌸پاسخ 1⃣ هر یك از تعابیر قرآن در باره مشرق و مغرب که به صورت مفرد(بقره/115)، تثنیه(الرحمن/17) و جمع(معارج/40) آمده، اشاره به نكتهای است و آن اینكه خورشید، هر روز از نقطه‌ تازهای طلوع و در نقطه‌ تازهای غروب میكند؛ بنابراین به تعداد روزهای سال، مشرق و مغرب داریم. از سوی دیگر، در میان همه‌ مشرقها و مغربها، دو مشرق و دو مغرب ممتاز است كه یكی در آغاز تابستان، یعنی حداكثر اوج خورشید در مدار شمالی و یكی در آغاز زمستان یعنی حداقل پایین آمدن خورشید در مدار جنوبی است (كه از یكی تعبیر به مدار رأس سرطان و از دیگری تعبیر به مدار رأس جدی میكنند). [1] 2⃣ این آیات در عین دلالت بر متعدّد بودن محل طلوع و غروب خورشید، به كروی بودن زمین نیز اشاره دارند؛ زیرا اگر زمین كروی باشد، طلوع كردن و تابیدن آفتاب بر هر جزئی از اجزای كره‌ زمین مستلزم غروب از جزء دیگر آن است و در این صورت تعدّد مشرقها بدون هیچ گونه تكلّف و زحمت، روشن و واضح میگردد، ولی در غیركروی بودن زمین، تعدّد مشرقها و مغربها كه از آیه استفاده میگردد قابل درك و فهم نیست[2]؛ زیرا جسم مسطّح بیش از یك شرق و یك غرب ندارد. هم‌چنین اختلاف افقها دلالت بر كرویت زمین میكند و آن را مشارق و مغارب متعدّدی است[3]؛ چنانكه از حضرت علی ع روایت ‌شده كه فرمود: «خورشید سیصد و شصت مشرق و سیصد و شصت مغرب دارد، از آن نقطهای كه امروز طلوع كرد دیگر طلوع نمیكند تا سال بعد در همان روز».[4] 3⃣ تعبیر «فَلا أُقْسِمُ بِرَبِّ الْمَشارِقِ وَ الْمَغارِبِ»، ممكن است به مشرقها و مغربهای مختلف مكانی اشاره داشته باشد؛ چرا كه كرویت زمین سبب میشود كه به تعداد مناطق روی آن، مشرق و مغرب وجود داشته باشد؛ یا اشاره به مشرقها و مغربهای زمانی باشد، زیرا میدانیم كه حركت زمین به دور آفتاب سبب میشود كه هرگز دو روز پشت سر هم خورشید از یك نقطه طلوع و غروب نكند.این تفاوت مشرقها و مغربها كه با نظم بسیار دقیق و حساب شدهای انجام میگیرد، از یك سو سبب پیدایش فصول چهارگانه‌ سال و از سوی دیگر، باعث تعدیل حرارت و رطوبت در سطح زمین میگردد؛ هم‌چنین زندگی انسانها و حیوانات و گیاهان را سروسامان میبخشد.[5] ✍پی نوشت: [1]. مكارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج 25، ص 45 -46. [2]. ابوالقاسم خویی، البیان، ص 75 ـ 76. [3]. علی رضا میرزا خسروی شاهزاده، تفسیر خسروی، ج 5، ص382. [4]. طباطبائی، تفسیرالمیزان،‌ مترجم موسوی همدانی، ج20، ص36. [5]. مكارم شيرازی، پیام قرآن، ج 21، ص 194. پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/951796/ 🆔@spasokh
عنوان: تناقض در قرآن به استناد داستان حضرت نوح ع 📝 شبهه شماره 134 میان آیات مربوط به نوح در قرآن تناقض وجود دارد؛ در آیه 9/ قمر آمده است که نوح را تبعید کردند، در حالی که در آیه 38/ هود آمده که قومش او را مسخره کردند؛ اگر نوح از منطقه‌اش تبعید شده بود، چطور قومش می‌توانستند در هنگام رد شدن از كنار نوح كه كشتی می‌ساخت او را مسخره كنند؟ پاسخ 1⃣ آنچه باعث توهم تناقض میان آیه 9/ قمر با آیه 38/ هود شده، کلمه «ازدجر» است که طراح شبهه به «تبعید شدن»، ترجمه کرده است و نتیجه گرفته که نوح از بین قومش رفته بود لذا مسخره کردن معنا ندارد. در حالی که با توجه به معنای لغوی «ازدجر» و نیز تفسیرها و روایات اسلامی، از این آیه تبعید شدن حضرت نوح استفاده نمی‌شود. این کلمه در اصل «ازتجر» بود که «تا» مبدل به «دال» شده است [1] و از ریشه «زجر» می‌باشد[2]. «زجر» در لغت دو معنا دارد: اول: راندن با صدای بلند[3]. دوم: منع و نهی و جلوگیری کردن[4]. 2⃣ در تفسیر این آیه نیز سه دیدگاه وجود دارد که در هیچ‌کدام، «تبعید شدن» نیامده است. 3⃣ در عرف نیز از رانده شدن مفهوم «تبعید» فهمیده نمی‌شود و اگر گفته شود فلانی را از سیاست راندند یا از جامعه راندند به این معنا نیست که او را از کشور اخراج کردند، بلکه مراد این است که دیگر فلانی نفوذ سیاسی و اجتماعی ندارد. ✍ پی نوشت: [1] . بابتى، عزيزه فوال، المعجم المفصل في النحو العربي، ج 1، ص 540. [2] . فراهیدی، کتاب العین، قم، ج 6، ص 61. [3] . راغب اصفهانى، مفردات الفاظ قرآن، ص 378؛ طریحی، فخر الدین، مجمع البحرین، ج 3، ص 315. [4] . ابن منظور، لسان العرب، ج 4، ص 318. پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/951798/ 🆔 @spasokh
عنوان: تناقض در قرآن به استناد داستان یونس نبی(ع) 📝شبهه شماره 142 این مطلب، نوعی تناقض در قرآن است که از یک سوی ميگويد ما براي هر مردمي پيامبري از ميان خودشان برانگيخته ايم (ابراهیم/4) و (روم/47)، اما از سوی دیگر، منابع اسلامي، یهودی و مسیحی هم نظرند كه يونس از قومي ديگر بود. 🌸 پاسخ 1⃣ طبق آیات قرآن، حضرت محمد ص به سوی قوم خودش فرستاده شد و قبل از او نیز دست کم، برخی پیامبران به سوی قوم های خودشان فرستاده شدند، اما از این آیات، قاعده کلی مبنی بر اینکه تمامی پیامبران باید همجنس همان امت باشند استنباط نمی شود. 2⃣ به تصریح قرآن هر پیامبری که به سوی قومی فرستاده می شود، پیام خود را به زبان همان قوم بیان می کند(ابراهیم/4) در نتیجه حتی لازم نیست که هر پیامبری همزبان با قوم خودش باشد بلکه همین مقدار که به زبان آن قوم آشنا باشد و بتواند پیام خودش را به آن زبان ابلاغ کند، کافی است. 3⃣ در ماجرای یونس تاکید ما بر قرآن است نه سایر کتب آسمانی که احتمال تحریف در آنها وجود دارد. در یکی از آیات قرآن (یونس/98) قومی که یونس به سوی آنها فرستاده شد را قوم یونس نامیده است که صراحتا بیانگر این امر نیست که یونس با قوم خود همجنس است بلکه احتمالا از این جهت آنها را قوم یونس نامیده است که وی در آن تبلیغ دین نموده است. اما در آیه دیگر صرفا به این امر اشاره شده است که یونس به سوی قومی با فلان جمعیت فرستاده شد(صافات/147). این آیه نیز صراحتی ندارد که یونس همجنس آن قوم بوده یا نه. بنابراین آیات قرآنی هیچ مطلب آشکاری درباره این امر وجود ندارد که یونس با قوم خود، همجنس و همزبان بوده است یا نه. ✅ نتیجه: درباره یونس و قومی که به سویش فرستاده شد، دو احتمال وجود دارد: یا یونس همجنس و همزبان آنها بود یا نبود. در هر دو صورت، به حکم عقل و قرآن، ایراد و تناقضی نیست چرا که مهم این است که یونس پیام خودش را به زبان قومی که به سویش فرستاده شد، ابلاغ نماید. پاسخ کامل: http://andisheqom.com/fa/telegram/View/951809/ 🆔 @spasokh
عنوان: تناقض در قرآن، تناقض آیه 144 آل عمران و 158 نساء. 📝شبهه شماره 145 آیا مسیح مرده بود؟ خداوند در آیه 144 آل‌عمران می‌گوید: تمام پیامبران قبل از محمد مرده‌اند، اما در آیه 158 نساء می‌گوید: مسیح به‌سوی خدا برخاست که نشانگر تناقض در قرآن است. 🌸پاسخ 1⃣ آیه 144 آل عمران تصریحی در این مطلب که پیامبران قبل از پیامبر اکرم همگی از دنیا رفته اند، ندارد؛ بلکه فقط در مقام بیان این است که قبل از پیامبر اکرم پیامبرانی بوده و سپری شده اند و قضیه مهمله است. 2⃣ آیات قرآن را باید با نگاهی جامع نگریست. همانطور که در یک آیه سخن از مرگ پیامبران است در آیه ای دیگر سخن از زنده بودن برخی آمده است؛ بنابراین با کنار هم قرار دادن این آیات به این نتیجه می توان رسید که اگر آیه به صورت کلی مرگ پیامبران را مطرح می کرد باز مشکلی نبود چرا که آیه دیگر حکم کلی را تخصیص زده است که امری متداول می باشد. 3⃣ این آیه در مقام ردّ یک مسئله خطرناک است وآن اينكه اسلام آئين فرد پرستى نيست و به فرض كه پيامبر در اين ميدان شربت شهادت مىنوشيد وظيفه مسلمانان ادامه مبارزه بود، زيرا با مرگ يا شهادت پيامبر، اسلام پايان نمىيابد بلكه این دین آئين حقى است كه تا ابد جاويدان خواهد ماند. لذا آیه در صدد نفی فردپرستى است که مانع از تلاش برای تداوم پیشرفت یک اقدام اجتماعی با مرگ رهبر آن حرکت است. بنابراین آیه در این مقام نیست که آمار دقیقی از تعداد پیامبران زنده و پیامبران درگذشته ارائه نماید. 4⃣ مرگ همه پیامبران قبل از پیامبر اکرم امری طبیعی و عادی است؛ یعنی بایستی این امر تحقق بیابد؛ اما این امر طبیعی میتواند با اموری که نوعی معجزه است خرق عادت شود. عروج حضرت عیسی به آسمان، زنده بودن حضرت خضر و ... از معجزات است، بنابراین نباید این موارد را ناقض حکم کلی و عمومی دانست. پاسخ کامل: http://andisheqom.com/fa/telegram/View/951812/ 🆔@spasokh
عنوان: تناقض قرآن در بیان هدف خلقت جن و انس 📝شبهه شماره 147 در قرآن از یک طرف می فرماید جن ها وانسانها فقط براي خدمت و پرستش خدا بوجود آمده اند (ذاریات/56) و از طرفی دیگر می فرماید بسياري از آنها براي جهنم ساخته شده اند (اعراف/179) و این تناقض است. 🌸پاسخ 1⃣ ترجمه دو آیه ای که در آن دو ادعای تناقض شده است به این ترتیب است: ✅ ذاریات/ ۵۶: جن و انس را نیافریدم جز برای آنکه مرا بپرستند، ✅ اعراف/۱۷۹: و در حقیقت ، بسیاری از جنیان و آدمیان را برای دوزخ آفریده ایم. [چرا که] دلهایی دارند که با آن [حقایق] را دریافت نمی کنند، و چشمانی دارند که با آن‌ها نمی ببینند، و گوشهایی دارند که با آن‌ها نمی‌شنوند. آن‌ها همانند چهارپایان بلکه گمراه ترند. [آری،] آن ها همان غافل ماندگانند. 2⃣ جهت تناقض روی قید (برای) است که بالاخره جن و انس برای عبادت خلق شده اند یا برای جهنم؟ در زبان عربی چنین معنایی را با (ل،کسره دار) می‌رسانند اما این لفظ در معانی دیگر هم استفاده می شود به این صورت که گاهی در غایت استفاده می‌شود و گاهی در علت غائی. خلط علت غایی و غایت سبب توهم تناقض در قرآن خواهد شد، علت آن نیز این است که در زبان فارسی ما هر دو را «برای» ترجمه می‌کنیم. 3⃣ در قران آیات دیگری نیز وجود دارند که در آنها از لام استفاده شده و اگر معنای درست لام خلط شود معنای آیه اشتباه خواهد شد مثلا می فرماید: «خدا نمی خواهد برشما تنگ بگیرد ، لیکن می‌خواهد شما را پاک، و نعمتش را بر شما تمام گرداند، باشد که سپاس[او] بدارید.»(مائده/6)، دراین آیه از لام برای بیان علت غائی تشریع احکام استفاده شده که عبارت است از پاک گرداندن همه انسان ها، این در حالی است که اگر در اینجا لام به معنای غایت گرفته شود باید همه انسان ها پاک از دنیا بروند که می دانیم اینگونه نیست و در نهایت بسیاری از انسانها آلوده از دنیا میروند. پاسخ کامل: http://andisheqom.com/fa/telegram/View/951814/ 🆔 @spasokh
عنوان: آگاهی خداوند در بیان خلقت زمین و آسمان در قرآن 📝شبهه شماره 153 ادعای مسلمانان این است که قرآن از جانب خدای دانای مطلق است اما در قرآن اشنباهاتی وجود دارد. از جمله در آیات 9-12/ فصلت تصریح شده است که خلقت آسمان پس از خلقت زمین روی داده، در حالی که علم به صورت قطعی اثبات کرده که زمین پس از آسمان پدید آمده است. اين تناقض‌گويي قرآن دليلي بر ناآگاهي خداوند است. 🌺پاسخ 1⃣ قرآن در سوره‌ فصلت و در مقام تفصيل نعمت‌هاي الهي بر مردم، از خلقت آسمان‌ها و زمين سخن مي‌گويد. از اين رو هيچ اشکالي ندارد که در مقام بيان نعمت‌ها، ابتدا از نعمت‌هايي که محسوس تمام انسان‌هاست و براي آن‌ها ملموس‌تر است، سخن بگويد. از طرفی کلمه ثم در عربی یکی از حروف عطف است و برای ترتیب در زمان یا در بیان می آید. در ترتیب بیانی ممکن است امری از حیث زمانی موخر باشد ولی به دلیلی، مثلا اهمیت آن، در مقام بیان مقدم شود که در آیات سوره فصلت چنین اتفاقی رخ داده است. 2⃣ خود قرآن در آيات ديگري (سوره‌ نازعات) با صراحت، خلقت آسمان‌ها را قبل از زمين مي‌داند. ءَأَنتُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَمِ السَّمَاءُ بَنَیهَا ... وَ الْأَرْضَ بَعْدَ ذَلِكَ دَحَیهَا. (نازعات/28 - 31) آيا آفرينش شما دشوارتر است يا آسمانى كه (او) آن را برپا كرده است ... و پس از آن، زمين را گسترد. پاسخ کامل: http://andisheqom.com/fa/telegram/View/951821/ 🆔@spasokh
عنوان: شب قدر و تناقض در آیات مربوط به سرنوشت انسان 📝شبهه شماره 159 برخی آیات قرآن مقدر شدن سرنوشت انسان را در شب قدر می داند در حالی که طبق آیه ای سرنوشت انسانها از قبل نزد خدا ثبت است و طبق آیه ای دیگر انسان مسئول اعمال و سرنوشت خویش است. 🌸پاسخ 1️⃣ در منابع دینی از دو لوح نام برده شده است که یکی از آنها «لوح محفوظ» یا «کتاب مبین» است. این لوح مشتمل بر علل تامه رخدادهای عالم و بنا به نظر برخی مفسران همان علم پروردگار به جزئیات حوادث است که با توجه به احاطه علم خداوند بر همه حوادث جهان، محتوای این لوح ثابت بوده و تغییری ندارد که آیه 22 سوره حدید به این موضوع اشاره می کند. 2️⃣ لوح دوم، «لوح محو و اثبات» است که حوادث و رخدادهای عالم به شکل علل ناقصه در آن ثبت شده است که مقدرات انسان در شب قدر مربوط به این لوح است و چون به صورت مشروط و با در نظر گرفتن اختیار آدمی در آینده است، لذا قابل تغییر است. 3️⃣ درخواست از مردم برای دعا و مناجات در شب قدر، لطف و عنایت خداوند به بندگان است تا با تقرب جستن به او، تقدیر خوبی برای خود رقم بزنند. با این حال، از آنجایی که این تقدیر مشروط و با در نظر گرفتن اختیار است، لذا شخص با اعمال خوب و بد خود، می تواند آنها را تغییر دهد، به عنوان مثال طول عمر آدمی در لوح محو و اثبات مشخص می شود، اما مشروط می باشد، پس اگر عملی همچون صدقه، صله رحم و ... انجام دهد، عمرش اگر از آن مقدار طولانی تر نشود ثابت باقی خواهد ماند ولی اگر برخی گناهان را مرتکب شود حتی ممکن است عمرش کوتاه تر شود. 4️⃣ اگر بنا باشد سرنوشت انسان در یک شب معین شده و امکان تغییر آن وجود نداشته باشد مسأله جبر و اکراه پیش می آید که با مبنای مختار بودن انسان تعارض دارد. پاسخ کامل: http://andisheqom.com/fa/telegram/View/951827/ 🆔@spasokh
عنوان: تناقض در قرآن 📝شبهه شماره 190 💠 از تناقض های قرآن این است که در برخی آیات (یوسف/109، انبیاء/7، فرقان/20 و...) پیامبران را منحصر در انسان می‌داند ولی طبق ظاهر برخی آیات دیگر (انعام/130، هود/69، حج/75 و...) در میان اجنه و فرشتگان نیز پیامبرانی وجود دارد. 🌸پاسخ اشتباه شبهه گر این است که تصور کرده هر رسولی لزوما نبی و پیامبر است. رسول معنای گسترده ای دارد که شامل انسانها، اجنّه و فرشتگان می شود، لذا رسول منحصر در انسان نبوده و به تناسب ماموریتی که دارد(مثل ابلاغ وحی، گرفتن جان، اجرای عذاب، بشارت دادن و ...) ممکن است از جنس انسان، اجنّه یا فرشتگان باشد در حالی که انبیاء که برای هدایت بشر آمده اند از جنس بشرند. 📖پاسخ کامل: https://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/951921/ 🆔 @spasokh