eitaa logo
مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه‌های علمیه
3.6هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
292 ویدیو
48 فایل
سایت مرکز: http://www.pasokh.org سامانه پاسخ: http://www.spasokh.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
عنوان: سازگاری دین با دموکراسی و حقوق بشر 📝شبهه شماره 102 در آیین اسلام، با ادای شهادتین هر مسلمانی باید فقط از خدا و رسول و آنچه بر او وحی شده اطاعت كند. هركسي بايد خودش به قرآن مراجعه كند و دينش را بشناسد. در قرآن تصریح نشده که مسلمانان بعد از پیامبر می‌بایست به فرد خاصی ایمان آورده و به تفسیری كه او از دین ارائه می‌دهد، رجوع كنند و یا دینشان را با آراء «مراجع تقلید» تطبیق بدهند. مراجعه به فقيه و هرکس دیگری، عبوديت ايشان است. دين از همه آن تفاسيری كه بعدها توسط مسلمانان ساخته شده، جدا می‌باشد، دین باید با «دموكراسی» و «حقوق بشر» سازگاری داشته باشد. پاسخ 1⃣ از آن‌جایی که خداوند مالک هستی و حق محض است، حقّ قانونگذاری تنها از آنِ خداوند است، و اگر چیزی را اعتبار و تأیید نمود، باید از آن اطاعت کرد. خداوند ولایت پیامبران و امامان(ع) و عالمان دین را اعتبار کرد که آنها كاری نمی‌كنند جز ابلاغ احكام الهی و دعوت مردم به سوی فرمانِ خدا؛ از این‌رو، باید از آن بزرگواران اطاعت کرد. بنابراین، چون چنین چیزی دستور خداوندی است، برخلاف قرآن و پیمان «» نیست. 2⃣ در خطا اصل دين ترديدى نيست؛ يعنى دين هم در مرحله پيش از ابلاغ و هم در مرحله ابلاغ از هرگونه خطا و اشتباهى مصون است. اگر در اين دو مرحله نقصان و خطايى در آن راه داشته باشد، با هدف تشريع دين كه هدايت بشر به راه حق و سعادت است، در تعارض آشكار خواهد بود. از این‌رو، تفسيرهايى كه توسط پيامبر اكرم(ص) و ائمه اطهار(ع) از قرآن شده نيز مصون از هرگونه خطا بوده و جزئى از دين به‌شمار می‌روند. 3⃣ به‌طور مسلّم نمی‌توان همه معرفت‌هاى دينى عالمان دین را خطا و ناصواب دانست؛ زيرا اولاً بازگشت اين فرضيه به اين است كه اصولاً حقيقت دين قابل دريافت براى مسلمانان نباشد. ثانیاً پذيرش اين ادعا، مستلزم عدم حجيت قول و نظر هركس براى ديگران به‌طور مطلق است، كه پيامدش انكار و فاقد اعتبار دانستن اين اصل بديهى نزد همه عقلاى عالم یعنی «ضرورت رجوع جاهل به عالم» و «غير متخصص به متخصص»، در هر فنى است. 4⃣ ما در بحث ، درصدد دستيابى به حجّت شرعى هستيم و حجت شرعى، انحصاراً به آن نوع از معرفت دينى تعلّق می‌گيرد كه روشمند بوده و براساس مقدّمات علمى و ضوابط و قواعد فهم متون دينى، به‌دست آمده باشد، در اين صورت است كه می‌توان به شناخت خود از دين اعتماد كرد و براساس آن عمل نمود و پس از عمل، تكاليف دينى از انسان ساقط می‌شود و در نتيجه، موجب كمال روحى و معنوى و رستگارى و پاداش اخروى می‌شود. پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/951755/ 🆔@spasokh
عنوان: ارزش گذاری مقامات دینی 📝شبهه شماره 103 شیعیان و مسلمانان در ایران درباره دینی غلو و افراط زیادی کرده اند. در اين اسطوره سازي، حتي اسب امام حسين و شتر خواهرش زينب را ارزشمندتر از برجسته ترين شخصيتهاي تاريخ ايران يعني كساني امثال بابك و يعقوب و ستارخان و باقرخان و مصدق نموده اند؛ اگر از يك شيعه معمولی معتقد بپرسيد: آيا دكتر محمد مصدق در نزد خدا ارجمندتر است يا ذوالجناح اسب امام حسين؟ مطمئنا خواهد گفت نعل ذوالجناح به تمام تلاشهاي مصدق در ملي كردن صنعت نفت مي ارزد. پاسخ 1⃣ اختصاص به انسان های متدین ندارد، بلکه تمامی انسان ها ممکن است در دام عقاید افراطی گرفتار شوند؛ کما این که درباره امثال ابوعلی سینا هم زیاده گویی شده و داستان های اسطوره مانند درباره ایشان هم نقل شده است. 2⃣ اسطوره سازی و زیاده گویی درباره پیشوایان دینی و آنچه به آنان تعلق داشته و دارد، انحرافی است که همگان و مخصوصا انسان های آگاه باید برای رفع آن تلاش کنند. 3⃣ شکی نیست که برخي از انسان ها به علت دوست داشتن افراط گونه خودشان، به هر آنچه كه متعلق به آنهاست، علاقه شديدي دارند و آن را خوب مي دانند، هر چند خرافات و گمراهي باشد؛ اين علاقه، در واقع حب ذات است؛ همين امر سبب مي شود، چشم انسان، واقعيت ها را نبيند؛ در واقع به همين جهت است كه هر كس براي توجيه عقيده اي كه انتخاب كرده است، سعي دارد آن را از حد خود فراتر نشان دهد تا در ميان مردم به كج سليقگي و انتخاب سوء متهم نشود . 4⃣نخست باید در بحث کنیم و پس از آن در مقایسه مصداق ها سخن بگوییم. اساسا اگر مبنای ما در ارزش گذاری این باشد که یک فرد یا یک چیز چقدر برای جامعه خیر و منفعت حقیقی دارد، ممکن است نعل یک اسب از ده ها انسان ارزش بیشتری داشته باشد. نعل اسبی که برای دفاع از وطن به زمین می خورد از ده ها انسانی که نان یک کشور را می خورند ولی به وقت خطر، از خاک خویش دفاع نمی کنند ارزشمندتر است. آری در یک نگاه کلی باید هر کسی و هر چیزی را در جای خویش مورد توجه و ارزیابی قرار داد. اسب امام حسین (ع) باید در جایگاه خودش ارزش گذاری شود و بزرگان دینی و ملی هم باید در جای خودشان ارزش گذاری شوند. اما در مقام مقایسه باید ملاک مشخصی را در نظر گرفت. پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/951756/ 🆔@spasokh
عنوان: تشابه حقوق زن و مرد 📝شبهه شماره 104 امروزه بر خلاف ایران و فقه اسلامی که فقط حقوق مردان را در نظر گرفته، در همه کشورها و ادیان زن و مرد حقوق مشابه دارند. پاسخ 1⃣ مقارن با ظهور اسلام، زنان فاقد هر گونه و منزلتی بودند، اما با ظهور اسلام و تلاش های پیامبر (ص) و امامان (ع)، نگاه تحقیر آمیز به زنان به تدریج تغییر یافت. اسلام ضمن احترام به شخصیت زن و معرفی او به عنوان مظهر جمال الهی حقوق انسانی او را به رسمیت شناخت، چرا که از نظر اسلام، هیچ تفاوت ارزشی میان و مرد وجود ندارد و به همین دلیل در عرصه های مختلف برای زنان نیز همچون مردان حقوق مساوی در نظر گرفته است از جمله حق کسب کمالات الهی و انسانی، حق حضور در عرصه های سیاسی اجتماعی، حق علم آموزی، حقوق مالی و اقتصادی زنان و ... . 2⃣ تفاوت هایی که میان حقوق و تکالیف مردان و زنان وجود دارد به لحاظ تفاوت های غیر قابل انکاری است که در غرایز، تمایلات و استعدادهای آنها وجود دارد و اگر با وجود این تفاوت ها، تکالیف مشابهی برای آن دو در نظر گرفته می شد ظلم به زنان محسوب می شد. 3⃣ در جمهوری اسلامی ایران، علاوه بر اینکه برخی اصول قانون اساسی همچون اصل 3 و 20، بسیاری از حقوق قانونی را به صورت یکسان برای مرد و زن در نظر گرفته است در پاره ای از اصول همچون 10 و 21 نیز به صورت ویژه به حقوق زنان پرداخته شده است، همچنین قانون از حقوق و مسئوليت هاي زنان در عرصه هاي داخلي و بين المللي، تمام حقوق مورد نیاز یک انسان در جامعه را برای زنان به رسمیت شناخته است از جمله حقوق فردي زنان، حقوق زنان پیرو مذاهب دیگر، حق دختران در داشتن والدین شایسته، حق مسکن، پوشاک، اشتغال، حقوق مربوط به ازدواج، هزینه‌های بارداری، حقوق مادی زنان در طلاق، مهریه و نفقه، حقوق اجتماعی زنان مانند حق مشاركت زنان در سياستگذاري، قانون‌گذاري، مديريت، اجرا و نظارت در امور فرهنگي به ويژه در خصوص مسائل زنان، همچنين حق تبادل اطلاعات و ارتباطات فرهنگي سازنده در ابعاد ملي و بين المللي، حق تحصیل و استفاده از امکانات آموزشی، حق کامل مالکیت، حق تعیین مهریه، حق شکایت در دادگاه و ... . پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/951757/ 🆔@spasokh
عنوان: معنای مولی در حدیث غدیر 📝شبهه شماره 105 كلمه« مولي» در حديث غدير به معناي «دوست داشتن» است؛ زيرا عده اي از صحابه با امام علي (ع) كدورت داشتند؛ در نتيجه پيامبر مردم را جمع كرده و اعلام نموده «هر كس من دوست اويم، علي هم دوست اوست»؛ همچنين يكي از قرائني كه دلالت بر معناي «دوستي» مي‌كند، جمله‌اي است كه پيامبر در ادامه فرمودند كه «خداوندا دوستداران علي را دوست بدار»؛ بنابراين از حديث غدير نمي‌توان امامت امام علي را اثبات نمود. پاسخ 1⃣ معنايي كه از كلمه «مولي» بدون قرینه متبادر مي شود همان است خصوصاً زمانی که به افراد اضافه شود مانند مولای طفل؛ صحابه اي كه در غدير خم حضور داشته و سخنان پيامبر را شنيده‌اند، همگي از اين حديث معناي سرپرستي و اولي در تصرف و امامت را فهميده اند. پيامبر اسلام چندین هزار نفر را جمع كرده و در ابتدا از آنان اقرار به اولويت و سرپرستي خود نسبت به ديگران را گرفت و بلافاصله سرپرستي و اولويت داشتن حضرت علي را بيان نمود؛ این کار با اعلام دوستی نمی سازد. 2⃣برخي از علماي اهل سنت مانند: «سبط بن جوزي و گنجي شافعي» اذعان نموده اند كه «مولي» در حديث غدير به معناي «اولويت» و « سرپرستي» است؛ همچنین روايات ديگر درباره جريان غدير وجود دارد كه از آن، امامت و خلافت استفاده مي‌شود. 3⃣ در روايات ديگر الفاظي آورده شده است كه با امامت و مناسبت دارد؛ مثلاً در بعض روايات، پيامبر اسلام دعا فرموده‌اند: «هر كه علي را ياري كند خداوند او را ياري خواهد نمود و هر كه علي را خوار سازد، خداوند آن شخص را خوار مي سازد». 4⃣در برخي روايات كلمه بعدي آمده است. «من كنت مولاه فانّ عليا بعدي مولاه...» ؛ اگر پيامبر از كلمه مولي اراده محبت كرده بود، وجهي براي ذكر كلمه «بعدي» وجود نداشت؛ چنانكه پيامبر بارها به امام علي (ع) فرمودند« إِنَّ عَلِيًّا مِنِّي، وَأَنَا مِنْهُ، وَهُوَ وَلِيُّ كُلِّ مُؤْمِنٍ مِنْ بَعْدِي». پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/951761/ 🆔@spasokh
عنوان: نوع نگرش به قانون اساسی 📝شبهه شماره 106 به دنبال انقلاب اسلامي و تصويب قانون اساسي با رويكرد اسلامي– شيعي در ايران ، شبهاتي نسبت به برخي از اصول آن، از جمله اصول دوازدهم تا چهارده، مطرح گرديده است. تا آنجا كه، برخي از منتقدين، قانون اساسي را مبتني بر نوعي «استبدادي و تبعيض ديني» دانسته و از حكومت ايران به حكومت «اليگارشي ديني- فرقه اي» تعبير نموده اند. همچنين، به بهانه دفاع از حقوق شهروندان غيرمسلمان، با توجه به مشروط بودن لزوم معاشرت حسنه به عدم توطئه و اقدام آنان بر ضد جمهوري اسلامي، اصل چهاردهم را مشتمل بر نوعي تحريف قلمداد نموده اند با اين استدلال كه در عمل ممكن است، برخي درخواستها، از جمله داشتن رسانه و چاپ كتاب از جانب اين افراد، حمل بر توطئه شود. پاسخ 1⃣ اعلام رسميت دين اسلام و مذهب تشيع در ايران، با توجه به تاريخچه طولاني و در اكثريت بودن پيروان آنها، امري طبيعي است، همچنان¬كه تدوين قانون اساسي آن بر اساس معيارهاي اسلامي، دور از انتظار نمي باشد. 2⃣در مورد اصل سيزدهم قانون اساسي، مشخص است كه انحصار اقليت هاي ديني به زرتشتيان، كليميان و مسيحيان بر اساس تعريفي است كه از «اهل ذمه» ارائه مي شود. اهل ذمه به كساني گفته مي شود كه در قلمرو اسلام مطابق قرار داد «ذمه» از حكومت اسلامي تبعيت مي كنند و داراي كتاب آسماني هستند. اين فرَق، اگر به پيمان خود با دولت اسلامي پايبند باشند، مورد حمايت اسلام و نظام هستند، از قبيل مصونيت همه جانبه، آزادي مذهب، استقلال قضايي، حق آزادي مسكن و غيره. 3⃣ در مورد گروه هاي ديگر نيز، براي برقراري صلح قراردادهاي ديگر با شرايط و قوانين معين پيش بيني شده است كه جامعه اسلامي و گروه هاي غير مسلمان مي توانند تحت قوانين مزبور به عقد قرارداد مبادرت كرده و در سايه آن در كمال امنيت و آسايش همزيستي داشته باشند. 4⃣قابل انكار نيست كه اساسي ايران بر اساس اعتقاد به ربوبيت تكويني و تشريعي خداوند و با محوريت دين خاتم تدوين گرديده و نظام اسلامي هيچگاه فرق ضالّه و بهائيت كه سابقه جاسوسي آنها براي اسرائيل محرز شده است و با قصد براندازي تأسيس شده اند را به رسميت نشناخته است. با اين حال، حقوق شهروندي پيروان اين فرق در چهارچوب قانون و معاهدات محفوظ است. پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/951762/ 🆔@spasokh
عنوان: حکمت و فایده روزه داری 📝شبهه شماره 107 روزه داری که با هدف درک وضعیت گرسنگان جامعه تشریع شده، جز اذیت و آزار به خود هیچ حکمت و فایده ای نداشته و این هدف هم حاصل نمی شود چون روزه دار به امید افطار شب، گرسنگی را تحمل می کند. پاسخ: روزه علاوه بر درک وضعیت گرسنگان جامعه، دارای فواید جسمی، روحی، فردی واجتماعی فراوانی است که توجه به آنها حکیمانه بودن آن را اثبات می کند از جمله: 1⃣تقویت صبر و اراده از طریق نه گفتن به خواهش های نفسانی و عادات روزمره غذایی، لذت جویی و ... . 2⃣تقویت قدرت مقابله با وسوسه های نفسانی و شیطانی که نتیجه آن تقواست. 3⃣نزدیک شدن هر چه بیشتر به معبود و معشوق حقیقی عالم، 4⃣آرامش روانی وخوشبختی با یاد خدا، 5⃣کاهش آسیب های اجتماعی وبزهکاری، 6⃣تقویت اراده عمومی، 7⃣تقویت روحیه همدلی واتحاد، 8⃣تقویت معاشرت نیکو، 9⃣درمان بسیاری از امراض از طریق روزه درمانی که مورد توصیه پزشکی مدرن نیز می باشد. 🔟درک حال گرسنگان و عطوفت به آنها از طریق فهم مستقیم درد و رنج آنها، و ... . ⚠️ چند نکته: ✅اگرچه اغنیا هر زمان اراده کنند با امکانات خود، نیازهایشان از جمله گرسنگی و تشنگی را به هر کم و کیفی که بخواهند برطرف می کنند، اما در حالت روزه امکانات آنها کمکی نمی کند و مجبورند سختی و فشار گرسنگی و تشنگی را تحمل کنند و با تجربه عملی گرسنگی و تشنگی موقت، عاطفه شان شکوفا شده و وضعیت گرسنگان و مستمندان را بهتر درک کنند. ✅اگر حکمت روزه فقط تحمل گرسنگي و تشنگي و همراهي با محرومين بود لزومي نداشت خود فقرا هم روزه بگيرند. ✅حتی اگر گفته شود امید به افطار در تحمل گرسنگی تاثیر دارد، همینکه روزه داران توانگر، بخشی از گرسنگی و تشنگی فقرا را درک کنند، تاثیر اخلاقی، تربیتی و اجتماعی خود را خواهد گذاشت و باعث عطوفت و نرمش آنها نسبت به نیازمندان و مستمندان خواهد شد. پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/951769/ 🆔@spasokh
عنوان: ایمان ابوطالب 📝 شبهه شماره 108 با چه دلایلی مي توان ايمان ابوطالب را مورد پذيرش قرار داد؟ پاسخ: 1⃣فداکاری بی نظیر ابوطالب برای پیامبر و مسلمانان تا پایان عمر و حتی تشویق فرزندانش همچون جعفر برای پیوستن به پیامبر و ... که باعث سرزنش قریش بود، هیچ دلیلی جز ایمان و اعتقاد راسخ او نسبت به نبوت حضرت محمد ص نداشت و انگیزه خویشاوندی نیز برای این فداکاری کافی نمی باشد چرا که پیامبر علاوه بر ابوطالب عموهای دیگری هم داشت که یا چنین حمایتی را نداشتند و یا همچون ابولهب، دشمن پیامبر بودند. 2⃣اشعار و سروده هاي ابوطالب، گواهي بر ايمان و اخلاص اوست. [1] 3⃣ اعتراف و تاکید نزديكان بي غرض ابوطالب يعني پیامبر و اهل بيت ع گواهی بر ایمان ابوطالب می باشد. امام باقر ـ عليه السّلام ـ مي فرمايند «ايمان ابوطالب، بر ايمان بسياري از مردم ترجيح دارد و علي ـ عليه السّلام ـ دستور مي داد از طرف وي حج به جاي آورند» [2] 4⃣همه علماي شيعه و برخي از اهل سنت همچون «زيني دحلان»، مفتي مكّه، معتقد به اسلام و ايمان ابوطالب هستند، چنانکه برخی روایات اهل سنت نیز موید این موضوع می باشد.[3] ️نکته: هدف از طرح کفر ابوطالب طعن فرزندان او و بالاخص علي ع بود و به همین منظور، شبهه افکنان دامنه بحث را به پدران پيامبر هم كشانيدند، در حالی که در شهر مكه قبل از ظهور اسلام دين حنيف و دين ابراهيمي رواج داشت و اجداد پيامبر هرگز مشرك نبوده اند، چنانکه ماجرای برخورد عبدالمطلب با ابرهه که حاکی از اعتقاد او به پروردگار متعال بود، نمونه ای از ایمان اجداد پیامبر می باشد، در ضمن، در تاریخ نیز گزارشي مبنی بر بت پرستی عبدالمطلب و ساير اجداد رسول الله نمی توان یافت. ✍پی نوشت: [1]سيره ابن هشام، ج 1، ص 373؛ تاريخ ابن كثير، ج 2، ص 42؛ ديوان ابوطالب، ص 32. [2]ابن ابي الحديد، شرح نهج البلاغه، ج 14، ص 68. [3]رک: طباطبايي، سيد محمد حسين، الميزان، تهران، اميركبير، چاپ چهارم، 1370ش، ج 16، ص 84 و نیز ج 7، ص 88 الي 93. پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/951770/ 🆔 @spasokh
عنوان: امام زمان و ترس از شهادت 📝 شبهه شماره 109 با توجه به برخی روایات که علت غیبت امام زمان عج را ترس از کشته شدن دانسته اند، آن حضرت از جان خویش در هراس است. چنین امامی چگونه متصور است که جهان را از ستم نجات دهد؟! پاسخ 1⃣ بر اساس روایت های متعدد، علّت اصلي غيبت جزء اسرار الهي است و جز ائمه اطهار ع که خزانه داران اسرار الهي هستند کسي آن را نمي داند و ذکر بعضي از حکمت هاي آن در برخی روایات، مثل آزمايش و امتحان[1] ، بيعت نکردن با ستمکاران[2]، نجات از قتل و فراهم شدن ياران و ... به خاطر پاسخ به سئوالات مکرّري بوده که از امامان معصوم مي شده است؛ اما اين هرگز به معناي انحصار علّت و حکمت غيبت در اين امور نيست. 2⃣ بدون شك تا زماني كه آمادگي براي پذيرش برنامه‌هاي حضرت حجت پديد نيايد و مردم دنيا از آن استقبال ننمايند ظهور تحقق نمي‌يابد و غيبت همچنان به طول خواهد انجاميد از اين نظر مي‌توان گفت آماده نبودن مردم برای پذیرش برنامه های اصلاحی حضرت، يكي از اصلی ترین عوامل تحقق غيبت و تداوم آن به شمار مي‌رود و ترس از گزند دشمنان، از عوامل دیگر است. زرارة بن اعين از امام صادق ع روايت مي‌كند كه حضرت فرمود: اي زراره قائم ما ناچار است كه از ديده ها پنهان شود و غيبت نمايد. عرض كردم براي چه؟ فرمود: چون از جان خود بيم و ترس دارد[3]. 3⃣ امام هرگز از کشته شدن و شهادت در راه دين، باکي نداشته و ندارد، ولی شهادت او، به صلاح جامعه و دين نيست. زيرا هر يک از ائمه پس از شهادت جانشيني داشتند، ولي امام زمان اگر کشته شود، جانشيني ندارد و زمين نه تنها از حجت خدا خالي مي گردد[4]، بلکه رسالت احياء دين الهي و برپايي حکومت جهاني صالحان در آخر الزمان نیز ناتمام می ماند. ✍پی نوشت: [1]مجلسي، محمد باقر، بحار الانوار، بيروت،‌ لبنان. مؤسسة الوفاء ، ج 51، ص 113. [2]همان، ص 152. [3]شيخ صدوق، كمال الدين و تمام النعمه،. ص 342. [4]امینی، ابراهیم، دادگستر جهان ، ص149. پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/951771/ 🆔 @spasokh
عنوان: نظریه ولایت فقیه، نظریه سیاسی یا نظریه اصیل و ریشه دار 📝 شبهه شماره 110 با وجود اينكه حاميان ولايت مطلقه فقيه دلايلي براي اثبات قطعی و اصيل بودن این نظريه مطرح مي كنند، اما عده بسياري در درون انديشه سياسي شيعه بر اين باورند كه ولایت فقیه، بیش از آنکه نظریه فقهی و یا کلامی قطعی و مورد قبول فقها باشد، نظریه سیاسی با اهداف سیاسی خاص می باشد که در اعتبار دینی و سیاسی آن با نظریه های رقیب در یک سطح قرار دارد. پاسخ 1⃣ دیدگاه فقها در طول تاریخ در مورد ولایت فقیه را باید همچون زنجیره به هم پیوسته ای دانست که در گذر زمان و بسته به شرایط و زمینه های اجتماعی و سیاسی تکمیل گردیده است، از این رو اصل ولایت فقیه مورد پذیرش همه فقها بوده و اختلاف نظر در محدوده اختیارات و قلمرو آن است. بزرگان متعددی نیز در این موضوع مانند مرحوم نراقی و محقق کرکی همراه با نظر امام خمینی هستند.[1] 2⃣ ولایت فقیه به عنوان تداوم امامت و الگویی برگرفته از مبانی دینی برای مدیریت و رهبری جامعه درعصرغیبت، مسأله ای کلامی است، اما این به معنای انکاراعتبار فقهی آن نیست و در عين حال نظریه ولایت فقیه، نظریه ای سیاسی نیز محسوب می گردد، اما نه به معنایی که این افراد به دنبال القای آن هستند، که مبتنی بر مبانی فقهی و دینی نبوده و با اهداف صرفاً سیاسی مطرح گردیده است، بلکه سیاسی به این معناست که ناظر به حاکمیت دینی و رهبری و ادارۀ جامعه اسلامی و جنبه های سیاسی اجتماعی است. 3⃣ ولایت مطلقه فقیه مضاف بر پایه های کلامی و فقهی خود، امروزه از پشتوانه حداکثری مردم ایران برخوردار است و کسانی هم که مشروعیت سیاسی حکومت ها را وابسته به رأی مردم می دانند، نمی توانند در مقبولیت و مشروعیت سیاسی جمهوری اسلامی ایران تشکیک کنند. زیرا تشکیک در عدم مشروعیت حکومت ولایت فقیه به معنای بی اعتبار دانستن دموکراسی است و این خلاف مبنایی است که پیشتر پذیرفته اند. ✍ پی نوشت [1] ر.ک:مصطفي،جعفرپيشه فرد، پيشينه نظريه ولايت فقيه، قم: دبيرخانه مجلس خبرگان، 1380- علي کربلايي ، انديشه هاي سياسي شيعه در عصر غيبت ، قم: معارف، 1383- سيدمحمد، موسوي،نظام سياسي و دولت دراسلام،قزوين : حديث امروز، 1382- يعقوب علي،برجي، تطورات فقهي ولايت فقيه پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/951772/ 🆔 @spasokh
عنوان: داستان ذوالقرنین و وحیانی بودن قرآن 📝شبهه شماره 111 استفاده قرآن از داستان ذوالقرنین که از سروده های سریانی اسکندر برگرفته شده و در میان مردم مشهور بوده، اختلاف در مصادیق ذوالقرنین و نپرداختن به جزئیات ماجرا، نشانگر غیر وحیانی بودن آنست. پاسخ 1⃣ استفاده قرآن از داستان های مشهور اشکال ندارد، چون قرآن کتاب هدایت است و در این مسیر از هر آنچه که منجر به هدایت می شود مثل داستان های پندآموز بهره میگیرد، لذا قرآن از یک سو از داستان های واقعی استفاده می کند تا قابل الگوگیری برای مخاطبان باشد و از سوی دیگر داستان های واقعی مشهور را از پیرایه های موجود در آنها جدا کرده و واقعیت اصلی آن را ذکر می کند که نشانه وحیانی بودن آن است. 2⃣ اختلاف در مصادیق ناشی از تفسیر مفسران و از جمله دور شدن آنها از مفسران اصلی یعنی معصومان ع است و گرنه در قرآن، اختلافی در باره حقیقتی واحد به نام ذوالقرنین که فرمانروایی خداپرست بوده و اقداماتی عام المنفعه انجام داده وجود ندارد و اینکه قرآن به جزئیات بیشتر و نیز مصداق نپرداخته به دلیل عدم نیاز به آنهاست، چرا که قرآن کتاب داستان نیست بلکه کتاب هدایت است و صرفا بخشی از داستان ها را که در مسیر هدایتگری لازم است نقل می کند. پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/951773/ 🆔 @spasokh
عنوان: فایده امام غایب 📝شبهه شماره 112 شيعه‌ قائل به غیبت امام دوازدهم هستند، از طرفی غايب در حكم معدوم است و وجود او هيچ فائده ای ندارد. پاسخ ✅غيبت امام زمان به معناي انقطاع مطلق رابطه حضرت با مردم نيست. بلكه آنچه شيعه معتقدند و در آثار علما به آن تصريح شده و از روايات استفاده مي‌شود، غيبت معرفتي و شخصیتی می باشد. يعني حضرت در زمان غيبت به طور ناشناس در جامعه حضور دارد و حوادث و رخدادهاي اجتماعي و مشكلات مردم را زير نظر دارد. چنانكه حضرت در يكي از توقيعاتش به شيخ مفيد مي نويسد [1]، اما مردم ایشان را نمی شناسند. ✅تعداد زيادي از بزرگان اهل تسنن و حتي وهابي تصريح کرده‌اند که احاديث مهدويت متواتر هستند و حتي برخي از آنها گفته‌اند که منکران حضرت مهدي کافر هستند. نکته مهم در اين روايات متواتر، حيات امام ع است. در همه اين روايات، تعبير به خروج و حتی ظهور حضرت مهدی شده است ولذا تعبير به خروج و ظهور در باره کسی که ولادت او ثابت شده و هيچ دليلی بر وفات يا شهادت او وجود ندارد، به معنای قيام و آشکار شدن کسی است که زنده است و با توجه به شرايط و ويژ گی زمانی و وظيفه اش برای دگرگونی اجتماعی اقدام می کند و جالب اينکه در برخی از همين روايات در باره آمدن حضرت عيسی که هنگام ظهور حضرت مهدی را همراهی می کند نيز تعبير به خروج شده است. [2] و [3] ✅بر اساس حدیث ثقلین و احادیثی که می گوید معرفت امام زمان بر همگان لازم است و احادیثی که می گوید زمین از حجت، تهی نخواهد ماند و احادیث خلفای دوازده گانه، که همه اینها را اهل سنت نیز نقل کرده اند، امام زمان و حجت خدا باید زنده باشد. خود حضرت مي فرمايد: مردم از وجود من همانند آفتاب پس ابر سود مي جويند و من سبب آرامش و امنيت مردم روي زمين هستم همانگونه كه ستارگان، امان اهل آسمانند.[4] اين روايات گوياي اشراف و حمايت حضرت ولي عصر(عجل الله تعالی فرجه) از مومنين و حق جويان در روی زمين است و طبيعي است كه اشراف و حمايت غائبانه آن حضرت مايه آرامش و تقويت روحي شيعيان و مسلمانان خواهند بود. ✍پی نوشت: [1].الاحتجاج، طبرسي، ج 2،‌ص 497. [2].القرطبي، الجامع لأحكام القرآن، ج8، ص122. [3].بن باز، مجموع فتاوي ومقالات متنوعه، الجزء الرابع، ص98 ـ 99. [4].صدوق، كمال الدين و تمام النعمة، ص485. پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/951774 🆔@spasokh
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🌺 🍃 🌺 🍃 قابل توجه اعضای محترم کانال ⬅️ما را در پیام رسان های داخلی دنبال کنید: 🔹 اندیشه قم در 👇 🆔 sapp.ir/spasokh 🔹 اندیشه قم در 👇 🆔 eitaa.com/spasokh 🔹 اندیشه قم در آی گپ 👇 🆔 igap.net/spasokh
عنوان: جایگاه زن قبل و بعد از اسلام 📝شبهه شماره 113 زنان در دوران پیش از اسلام در حجاز منزلت اجتماعی بالایی داشتند. آنان در پوشش، روابط جنسی، تجارت و دیگر امور اجتماعی و حتی از نظر تعداد شوهر، آزاد بودند. اسلام با وضع قوانین و ایجاد نگرش های منفی نسبت به زن، جایگاه او را کاهش داده و با وضع محدودیت های جنسی، آزادی او را محدود کرد. 🌸پاسخ 1⃣نگاه به زن در دوران جاهلیت، نگاه کالایی بود تا جایی که مرد می توانست در مقابل کامجویی از همسر دیگری و یا رهایی از تنگدستی، همسر خود را به دیگری بدهد و یا پس از مرگ، همچون کالا به پسر خانواده ارث می رسید و پسر او را به نکاح خود در آورده و یا تا آخر عمر از ازدواج محروم می کرد، در آن مقطع، اختیار ازدواج زن به دست چندین نفر همچون برادر، عمو، پسر عمو و ... بود که با ظهور اسلام، کلیه این رسوم لغو و با انحصار اجازه ازدواج دختر باکره به پدر و جد پدری، دایره آزادی زن گسترش یافت. از طرفی طلاق به آسانی توسط مرد و عمدتا از سر هیجان، غضب و یا انتقام جویی صورت می گرفت، اما اسلام علاوه بر مبغوض دانستن طلاق و سخت کردن شرایط آن که به ضابطه مند شدن طلاق منجر شده است، در مواردی همچون ناتوانی جسمی مرد، به زن نیز حق طلاق داده است. 2⃣چند شوهری با طبیعت زن که خواستار پناه یافتن زیر چتر حمایت عاطفی یک مرد است سازگار نیست، چنانکه با طبیعت مرد نیز تعارض دارد، چون در چند همسری اطمینان به اینکه فرزند، از آن کیست و باید تحت حمایت چه کسی قرار گیرد، وجود نداشته و به مشکلات عاطفی نسل ها منجر می شود، از طرفی انجام آزمایش علاوه بر سخت بودن در همه جوامع، مشکلات حاشیه ای فراوانی دارد، چنانکه تجربه عملی آن در غرب به شکست انجامید. 3⃣اسلام زنان را از نظر آفرینش یکسان دانسته و ملاک برتری را کمالات انسانی و نه جنسی می داند، از طرفی اسلام علیرغم پذیرش تفاوت زن و مرد و نیز وضع احکام متناسب با این تفاوت ها، حقوق اجتماعی و سیاسی زنان را به رسمیت شناخت، همچون حق بیعت همچون مردان که به منزله مشارکت در تعیین سرنوشت بود و یا احترام به حق امان دادن زنان که یک ظرفیت سیاسی بود و در اثر همین توجهات به حقوق زن بود که زنان همچون مردان دسته دسته به پیامبر ایمان می آوردند. پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/951775/ 🆔@spasokh
عنوان: نقدی بر قانون مجازات اسلامی (1)- غیر شرعی بودن مجازات های حدّی 📝شبهه شماره 114 از آنجا كه قانون گذار قانون مجازات اسلامی به دنبال بسط مجازات اعدام بوده است، واژه «حد» را که در قرآن فاقد معنای مجازات بوده، بر خلاف معناي قرآنی آن به كار برده، بسياري از گناهان را در شمار جرايم موجب حد قلمداد نموده و مشمول اين واژه قرار داده و در بسياري از موارد، مجازات اعدام را براي آن مقرر نموده است به گونه اي كه «حد» مترادف با واژة «اعدام» شده است. بنابراین با وجود مخالفت آن با قرآن، احکام مترتب بر آن نيز نامشروع خواهد بود. 🌸پاسخ 1⃣كاربرد واژه اي در یک معنا در قرآن ، به معناي آن نیست که معنای اختصاصی این واژه، فقط همان معنا می باشد، فلذا به کاربردن واژه در معنایی که قرآن بدان اشاره نکرده را نباید لزوما مخالفت با قرآن تلقي كرد. 2⃣منبع استنباط احکام، تنها قرآن نبوده و عبارات معصومین ع نیز یکی از منابع مهم احکام اسلامی از جمله مجازات های اسلامی به شمار می روند و به همین دلیل واژه «حد» به معنايي كه در قانون مجازات اسلامي به كار رفته برگرفته از عبارات معصومان است. 3⃣مروري بر مجازات هاي حدّي مندرج در قانون مجازات اسلامي نادرستی این ادعا را که از منظر این قانون، «حد»، مترادف با «اعدام» تلقی شده است به اثبات مي رساند. مثلا ماده 230 حد زنای غیر محصنه را صد ضربه شلاق و نه اعدام می داند و یا ماده 265، حد مصرف مسکر را 80 ضربه شلاق می داند. همچنین مواد 236، 239، 243، 250، 278 و ... قانون مجازات اسلامی حاکی از مترادف نبودن «حد» با «اعدام» می باشد. پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/951776/ 🆔 @spasokh
عنوان: تعارض معاد با واقعیت های عینی و دستاوردهای علوم تجربی 📝شبهه شماره 115 ♦️با تأمل در تصویری که آيات معاد به دست مي‌دهد، چند ابهام مطرح می شود: الف) كسي كه در سن كودكي از دنيا مي‌رود آنجا چه كسي از او مراقبت مي كند و وقتي رشد نمي كند چه لذتي از نعمت هاي ابدي بهشتي مي برد؛ ب) پیری که از دنیا می رود اگر در همان حال ضعف و مرض باشد از نعمت بهشت نمی تواند استفاده کند و اگر جوان شود آن شخص سابق نيست و قسمتي از عمرش كه بيشتر اعمال نيكش را در آن انجام داده ناديده گرفته مي شود؛ ج) تكليف زنان در بهشتي كه نعمت هاي آن براي مردان است چه مي شود؛ د)زندگي ابدي ويكنواخت لذتی نداشته و خستگي و احساس بطالت را به همراه مي آورد؛ ه) مباحث مطرح شده در قرآن با نتايج علوم طبيعي سازگاري ندارد! 🌸پاسخ 1⃣ طبق برخی روايات تا فرارسيدن قيامت، از كودكان مراقبت خواهد شد. امّا در روزقيامت، امام علي ع در ذيل آيه 21 / طور، از پيامبر ص نقل كرده اند كه: مؤمنين و فرزندان‌شان دربهشت خواهند بود؛ اما به هر روي، كودكان نيز به صورت كودك وارد بهشت نمي‌شوند و با قدرت الهي به صورت جوان به بهشت داخل خواهند شد. 2⃣جوان شدن باعث نمي‌شود اعمال دوران پيري فرد از بين برود؛ چون آنچه شخصيت انسان را مي‌سازد، روح اوست كه همواره ثابت است و پيري در آن راه ندارد؛ [1] 3⃣به غیر از «حورالعین» که ظاهرا اختصاص به مردان دارد سایر نعمت های بهشتی که خداوند توصیف کرده اختصاصي به زنان يا مردان ندارد و همه بهشتيان از آن بهره‌مند مي‌شوند؛ چنانکه زنان هم از نعمت همسران بهشتي برخوردار خواهند بود؛ اين همسران يا همان همسران مؤمن دنيايي زنان هستند و يا اگر همسرشان در جهنم باشد با مردان بهشتي ديگري ازدواج خواهند كرد؛ 4⃣ اولا در همين دنيا هم همه نعمت‌ها خسته‌ كننده نيستند؛ مثلا كسي كه سراسر عمر خود آب مي‌نوشد يا غذا مي‌خورد، خسته نمي‌شود، اگر بعضي از نعمت‌ها هم موجب كسالت مي‌شود به سبب ظرفيت محدود ماست؛ در حالي كه در بهشت اين مشكلات وجود ندارد؛ برفرض اينكه برخورداري زياد از نعمتي، موجب خستگي شود، در بهشت به سبب اينكه انواع نعمت‌ها فراهم است، هيچ چيز موجب دلزدگي بهشتيان نمي‌شود؛ [2] به قول شهید مطهری «انسان وقتي به هدف مي‌رسد، معنا ندارد از هدف خودش، تنفر پيدا كند؛ انسان از چيزي تنفر پيدا مي‌كند كه هدف اصلي و اصيلش نيست.» [3] 5⃣مسائل مربوط به قيامت در رتبه‌اي است كه علم طبيعي و تجربي بشر نمي‌تواند درباره‌ آن قضاوت كند؛ علم تجربي نه مي‌تواند آن را اثبات و نه نفي كند؛ البته پهنه‌ طبيعت و فرايندهايي كه در دل آن رخ مي‌دهد و علم تجربي مي‌كوشد تا آن‌ها را توضيح دهد و از این رو مي‌تواند به عنوان شواهدي بر امكان و وقوع معاد مورد توجه قرار گيرد؛ چنانكه قرآن در آيات متعددي براي رفع استبعاد از امكان و وقوع معاد، به رويدادهايي كه در عالم طبيعت رخ مي‌دهد، استناد كرده است. [4] ✍پی نوشت: [1] رک: آموزش عقايد، محمدتقی مصباح يزدي، ص357. [2] زخرف/70و71. [3] مجموعهآثار، مرتضی مطهرى، ج4، ص653. [4] آيات پاياني يس. پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/951777/ 🆔@spasokh
عنوان: مصحف علی ع و عدم تحریف قرآن 📝شبهه شماره 116 شيعه ادعا مي كند كه بعد از رحلت پيامبر، حضرت علي ع قرآني را با ويژگي خاص تدوين كرد، اما آن را از همه، حتي از شيعيان پنهان نمود، شيعيان و علماي آنها هرچند در زبان قائلند كه قرآن كنوني را قبول دارند اما باور قلبي آنها اين است كه قرآن واقعي همان است كه حضرت علي ع نوشته است و الان در دست امام زمان ع است و قرآن كنوني تحريف شده است. 🌸پاسخ 1⃣مصحف حضرت علي ع كتابي است مشتمل بر آيات و سوره هاي قرآن مطابق با ترتيب نزول و نيز مشتمل است بر بيان تفاسير آيات و شأن نزول ها و ... و لذا با قرآن فعلي تفاوتي ندارد مگر در ترتيب نزول، و مباحث تفسيري موجود در آن و هيچ روايتي با چشم پوشي از سند آن چنين دلالتي ندارد كه وجود مصحف علی، دال بر تحريف قرآني است كه نزد مردم است، لذا هیچ کسی مدعی نیست آياتي در مصحف هست كه در قرآن فعلي وجود ندارد. 2⃣علت مخفي بودن مصحف عبارت است از عدم پذیرش آن به دلیل تعارض آن با سیاست هاي سردمداران و حضرت، در دوران خلافت خود هم به خاطر حفظ وحدت جامعه از ارائۀ آن خودداري نمودند (روایتی مرحوم مجلسی در بحار آورده که حضرت مصحف را بر شتر بار کرد و به مسجد آورد ولی از سوی خلیفه و همراهان پذیرفته نشد و اظهار بی نیازی کردند.) چنانکه در اعصار بعدي حکومت ها به دنبال از بين بردن يا تحريف آثار شيعيان بودند، ازاین رو به خاطر چنين دلايلي اين مصحف هم اكنون نزد امام زمان ع است. 3⃣وقتى امام با دورانديشى، برنامه پس از شهادت خود را تنظيم مىكند و وصيت مىكند او را مخفيانه دفن کرده و جاى قبر خود را آشكار نسازند تا خوارج و بعدها بنى اميه نتوانند به قبر آسيب برسانند، اين مسئله نسبت به مصحف و آثار علمى حضرت شديدتر و از حساسيت بيشترى برخوردار است، به اين جهت نشان ندادن و در اختيار نگذاشتن مصحف، حتى در دوران خلافت حضرت با محاسبات و پيش بينى آينده، در نهايت دورانديشى بود. 4⃣وقتی در دسترس قرار دادن مصحف در زمان امام علی و ائمه به مطالبه عمومی تبدیل نشده است ارائه آن به جامعه نه تنها مفید نیست که منشا درگیری های فراوان خواهد شد. چنانکه اختلاف مصاحف در زمان عثمان موجب تفرقه هایی در میان مسلمانان شد و عثمان با راهنمایی حذیفه بن یمان به توحید مصاحف اقدام کرد. پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/951778/ 🆔@spasokh
عنوان: اهل سنت و تولد امام مهدی عج 📝شبهه شماره 117 با توجه به اینکه اهل سنت هیچ مدرک معتبر و مورد تاییدی مبنی بر تولد مهدی از نسل امام حسن عسکری ع ندارد، لذا راه اثبات وجود و حیات چنین فردی براي اهل‌سنت بسته است. 🌸پاسخ 1⃣بیان عقیده شیعیان درباره دوازده امام و نام بردن از امام دوازدهم (ع) توسط ابوالحسن اشعری نشانگر این است که عقیده شیعه درباره ائمه، تولد و حیات امام زمان (ع) در آن عصر از شهرت جامعی در میان شیعیان برخوردار بوده است[1]؛ آنچنان که حتّی مخالفان شیعه هم کاملاً از این مطلب آگاهی یافته بودند. 2⃣ تعدادي زيادي از دانشمندان حقيقت‌بين اهل‌سنت، با توجه به استحكام اخبار شيعه درباره تولد امام زمان (ع)، آن را پذيرفته‌اند؛ در ميان آن‌ها کسانی هستند كه هرچند حيات فعلي و طول عمر آن حضرت را قبول نكرده‌اند، ولي اخبار تولد ايشان را پذيرفته‌اند؛ بنابر تحقيق یکی از محققان، تعداد اين افراد به 68 نفر مي‌رسد.[2] 3⃣بسیاری از عالمان اهل‌سنت علاوه بر پذیرش اخبار تولد امام مهدی، بر این واقعیت که او فرزند امام عسگری است، تصریح کرده‌اند.[3] این گروه معتقدند امام مهدی(ع)، همانکه ظهورش در آخرالزمان وعده داده شده است، کسی جز محمد بن حسن العسکری (ع) امام دوازدهم از ائمه اهل البیت (علیهم السلام) نیست و تصریحات متعددی را بیان نموده‌اند. 4⃣بی‌شک یکی از بهترین گواهانی که تولد امام مهدی (ع) را می‌تواند اثبات کند، نقل این خبر توسط متخصصان و خبرگان فن نسب‌شناسی است؛ چرا که در این زمینه علمای انساب بهتر از دیگران می‌توانند اظهار نظر کنند. در این مورد می‌توان به نسب‌شناسانی معروفی از جمله سهل بن داود بن سلیمان بخاری، معاصر دوره غیبت صغری[4]، سید عمری، نسابه مشهور قرن پنجم هجری[5]، فخر رازی شافعی، نسابه قرن پنجم هجری[6] اشاره نمود. 5⃣از هنگام تولد امام مهدی (ع) و در طول غيبت صغري، علاوه بر برخی خواص شيعيان، برخی از بزرگان اهل سنت مثل ابن عربی و شیخ حسن العراقی به سعادت ديدار آن حضرت نائل شده‌اند به عنوان مثال ابن عربی در فتوحات مکیه چندین مرتبه به این ملاقات اشاره کرده است. ✍پی نوشت: [1] غلامحسن محرمی، نگرشی تاریخی به حیات امام زمان(عج)، ص140. [2] ر.ک: آيه الله صافي گلپايگاني، منتخب الاثر، ج 2، ص 376. [3] سید ثامر هاشم العمیدی، در انتظار ققنوس، ترجمه مهدی علیزاده، ص 164. [4] ابی نصر بخاری، سر السلسله العلویه، ص 38و 40. [5] على بن محمد العلوى العمري، المجدي في أنساب الطالبين، ص 130. [6] فخر الدين رازي، الشجرة المباركة في أنساب الطالبية، ص 78. پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/951779/ 🆔@spasokh
عنوان: قرآن کریم و پرسش های حکیمانه 📝شبهه شماره 118 طرح پرسش های انکاری اگر چه خوب و مفید است اما در قرآن به صورت نادرست و ناموجهی به کار گرفته شده است، به عنوان نمونه 1. در سوره زخرف آنجا که می خواهد اعتقاد مشرکان بر زن بودن فرشتگان را نفی کند، می پرسد که آیا آنان در وقت آفرینش فرشتگان حاضر بوده اند؛ در حالی که چنین پرسشی در واقع سخن از امری محال است! 2. در سوره ملک آنجا که می‌خواهد یگانگی خدا را اثبات کند، از کافران می پرسد آیا در خلقت آسمان ها و زمین تفاوتی می بینند؛ در حالی که هم کلمات این پرسش، مبهم است و هم پرسش با توجه به هدف، لغو و بیهوده است. 🌸پاسخ 1⃣در پرسش مطرح شده در آیه 19 سوره‌ی زخرف، خداوند با این پرسش از مشرکان می‌خواهد تا دلیل حس و مشاهده را اقامه کنند و با استفهام‌انکاری، مسدودبودن راه اثبات مدعا (حس و مشاهده) را متذکر می‌شود و سبب استفهام انکاری این است که زبان خداوند در آیات قرآن، زبان عرفی و همگام با درک و فهم مخاطبان قرآن است و مفاهیمی چون مادی و مجرد در آن زمان در تلقی عامه‌ی مردم، مفهوم نبوده است؛ اگر خداوند در قالب زبان فلسفی و عقلی، جنسیت ملائکه را نفی کند، گرچه به واقع صحیح است، ولی چون از درک غالب مردم بیرون است، به مقتضای حکمت، کار صحیحی نیست![1] 2⃣در آیه‌ی 3 سوره‌ی ملک قرآن کریم با بیان دعوت به تأمل در آفرینش و پرسش از اینکه آیا انسان می‌تواند خللی در آن بیابد، در حقیقت باور به شعورمندی جهان و دانایی و توانایی خالق آن را در عقل و قلب انسان تقویت کند. پس ادعای نامفهوم‌بودن معنای «فطور» (خلل و نقصان) ادعایی غیرعالمانه است؛ زیرا معنای واژه، «تفاوت در آفرینش»، یعنی این که اجزای عالم با یکدیگر تناسب نداشته باشند؛ مانند این که بعضی از اجزا، باعث از بین‌رفتن اجزای دیگر شود و با اجزای دیگر سازگار نباشد؛[2] که این پدیده در عالم مشاهده نمی‌شود. 3⃣با نیافتن نقصان نمی‌توان به نبودن آن حکم کرد؛ ولی در عین حال نمی‌توان به بودن آن هم حکم کرد؛ زیرا دلیل وجود ندارد؛ نکته‌ی مهم این است که سخن قرآن مبنی بر نبود خلل و نقصان در نظام آفرینش، معطوف به عدم امکان وجود چنین نقصانی است؛ یعنی سخن قرآن این است که اساساً چنین اختلافی در نظام آفرینش به دلیل یگانگی خلقت و تدبیر رب یگانه‌ی آن امکان پذیر نیست.[3] ✍پی نوشت: [1]نکونام، جعفر، در آمدی بر معناشناسی قرآن، اصول الدین، 73. [2]زمخشری، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، بیروت، دار الکتب العربی، سال چاپ 1407 ق، ج4، ص 577. [3]طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، دفتر انتشارات اسلامى جامعهى مدرسين حوزه علميه قم، سال چاپ 1417 ق، ج14، ص 267. پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/951780/ 🆔@spasokh
عنوان: ادامه جنگ پس از فتح خرمشهر 📝شبهه شماره 119 چرا پس از فتح خرمشهر با وجود توقف جنگ از سوی عراق و پیشنهادهای صلح، ایران تا 27 تیرماه سال 67 قطعنامه را نپذیرفته و به جنگ ادامه داد؟ 🌸پاسخ 1⃣صلح مجموعه‌اي از آتش‌بس، عقب‌نشيني، تعيين متجاوز، تأمين خسارتهاي وارده، تضمین عدم تعرض مجدد و... است كه در آن زمان، چنین پیشنهاد جامعی صورت نگرفته و شوراي امنيت و ديگران،‌ تنها آتش بس به معنای حالت نه جنگ، نه صلح را توصيه مي‌كردند که اگر ایران می پذیرفت، جنگ تا سالهای متمادی طول می کشید. 2⃣با وجود خروج عراق از خرمشهر، مناطق مهمی همچون شلمچه، طلائيه، فكّه، قصر شيرين، سومار، نفت شهر و مهران يا در تيررس مستقيم دشمن و يا عملاً در اشغال آنها بوده و امكان آزادسازي آنها که بالغ بر پنج هزار كيلومتر مربع از خاك ايران بود، از طریق آتش بس و مذاكره غير معقول و ناممكن به نظر مي‌رسيد. 3⃣در آن مقطع هيچ يك از مجامع بين‌المللي حاضر نشدند تا صدام و حزب بعث را محكوم نموده و آنان را به عنوان متجاوز معرفي نمايند و صدام هم اعلام می کرد که صرفا اندکی نیروهایش را عقب کشیده است و در نتیجه جز با ادامه جنگ و ورود در خاک عراق بر اساس اصل متعارف نظامي «تعقيب دشمن»، هیچ تضمینی برای حمله مجدد صدام وجود نداشت. 4⃣در پيشنهادهاي آتش‌بس پس از فتح خرمشهر و نيز در قطعنامه‌هاي شوراي امنيت هيچ راهكاري براي پرداخت غرامت و جبران خسارات جنگ پيش‌بيني نشده بود و پیشنهادهایی همچون تشکیل صندوق مشترک جهت تامین پول و تقسیم آن میان دو کشور، به لحاظ حقوقی مبتنی بر پذیرش مقصر بودن ایران و عراق در جنگ بود در حالی که صرفا عراق، متجاوز بود. ✅در پايان جنگ، مجامع بين‌المللي با مشاهدة قدرت رزمندگان اسلام در «فاو» تصميم قطعي به خاتمه جنگ به هر شكل ممكن گرفتند. از اينرو قطعنامة 598 را به نحوي تدوين كردند كه در برگيرندة برخي از خواسته‌هاي مشروع ايران بود و ايران اسلامي نيز با در نظر گرفتن اوضاع و شرايط منافع كشور، قطعنامه را پذيرفت. پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/951781/ 🆔@spasokh
عنوان: تعارض روایات سنّ امام زمان عج 📝 شبهه شماره 120 در میان برخی از روایات مربوط به ظهور امام زمان ع و سنّ ایشان در هنگام ظهور، دو نمونه تعارض درون متنی دیده می شود.1. در یکی از این روایات، هم آمده ایشان به صورت مردی جوان ظهور می کنند و هم پشت سرش آمده که سبحان الله مگر این امر دانسته می شود و دست خداست.2. در روایتی دیگر آمده حضرت به صورت جوانی چهل ساله ظاهر می شوند در حالی که بین سن جوانی و چهل سالگی اختلاف است. پاسخ در باب روایات مربوط به سن امام زمان علیه السلام در زمان ظهور اختلافی نیست زیرا در روایت اول به جوان بودن حضرت در زمان ظهور تاکید شده پس از آن امام مشخصات دقیق ظاهری حضرت را به خدا واگذار کردند.[1] در روایت دوم هم مشکلی وجود ندارد چراکه اطلاق لفظ جوان بر یک شخص حدودا چهل ساله در نزد عرف هیچ منعی ندارد و می توان چهل سالگی را سرحد کمال جسمی و روحی جوانی قلمداد کرد.[2] [1]شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، تهران، اسلامیه، دوم، 1395ق، ج2، ص652. [2]مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، الوفاء، 1404ق، ج51، ص218. پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/951782/ 🆔 @spasokh
عنوان: تفاوت مالکیت انسان در دنیا با قیامت و خطا ناپذیری قرآن کریم 📝شبهه شماره 121 گزاره های خبری یا عام است، یا خاص است؛ و یا در ظاهر عام است اما به واسطه گزاره دیگری، برخی از افراد موضوع از دایره عنوان عام خارج می‌شوند، حال اگر مقصود از یک واژه عام برخی از مصادیق آن باشد و گوینده با کلام دیگری آن را روشن نکند، حکمت و عقلانیت او زیر سوال می‌رود. در قرآن گزاره‌های عامی داریم که در واقع عام نیست اما هیچ گزاره توضیحی برای رفع این ابهام بیان نشده و این خود نشانه این است که قرآن کلام خدا نیست. مثلا در سوره نجم آمده است: و اینکه نیست برای انسان جز آنچه سعی می کند.[1] مسلما همه دارایی های انسان از تلاش او به دست نمی آید، بلکه برخی از دارایی هایش محصول تلاش اوست اما در اینجا به صورت کلی همه دستاوردهای انسان را نتیجه تلاش او دانسته و این یک غلط فاحش است. 🌸پاسخ 1⃣در تفسیر آیات می‌بایست به آیه‌های قبل و بعد و نیز آیات هم محتوی توجه شود تا معنای دقیق آیات روشن شود. برخی از افراد بدون توجه به این آیات، آیه 39 سوره نجم را به امور دنیایی تفسیر کرده و این تصور برایشان ایجاد شده است که این آیه به طور عام می‌گوید هر کس مالک تلاش خود است. 2⃣آیه نمی‌گوید که انسان فقط مالک تلاش‌های خود در این دنیاست تا گفته شود که مثلا انسان مالک اموال پدرش نیز می‌شود در حالی که برای بدست آوردنش تلاشی نکرده است؛ بلکه آیه درباره قیامت است که قرآن به صراحت می‌گوید هر کس به اندازه سعی و تلاش خود در اعمالش پاداش یا مجازات می‌شود و به خاطر گناه دیگران مجازات نخواهد شد.[2] در نتیجه آیه 9 سوره نجم مربوط به دنیا نیست تا شبهه شود که چرا تخصیص نخورده است و بلکه مربوط به قیامت می‌باشد. خدای متعال هیچ کس را به خاطر گناه دیگری عذاب نمی‌کند و بلکه در قیامت هر کس نتیجه سعی و تلاش خود در دنیا را خواهد دید و این قابل تخصیص نیست. ✍پی نوشت: [1]. «أَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسانِ إِلَّا ما سَعى» (نجم/ 39). [2]. مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الإسلامية، چاپ اول، 1374ش، ج22، ص554. طباطبايى، محمد حسين، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه: محمد باقر موسوى همدانى، قم، دفتر انتشارات اسلامى، چاپ پنجم، 1374ش، ج19، ص76. پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/951783/ 🆔@spasokh