eitaa logo
مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه‌های علمیه
3.8هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
309 ویدیو
48 فایل
سایت مرکز: https://www.pasokh.org سامانه پاسخ: https://www.spasokh.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
عنوان: امام علی(ع) و سوزاندن مرتدها 📝شبهه شماره 129 از ابن عباس روايت است كه به ايشان، اطلاع دادند كه على ع عده اى انسان(مرتد) را سوزانده است. ابن عباس گفت: اگر من بجاى او مى‌بودم، آنها را نمى‌سوزاندم. زيرا نبى‌اكرم فرمود: ” مردم را با عذاب خدا (آتش) عذاب ندهيد.”بلكه آنها را مى‌كشتم همانطور كه پیامبر فرمود: “هركس دينش را تغيير داد او را بكشيد.” [مختصر صحيح بخارى، باب٧٠، ص٦٤٩ ] بعد مسلمانان ژست حق به جانب مي‌گيرند و مي گويند داعش مسلمان نيست. مگر مسلمان آدم را مي‌سوزاند؟! ... 🌺پاسخ آنچه در مورد سوزاندن افراد توسط پیشوایان مسلمین نقل شده است باید به دقت بررسی شود چون این عمل را نمی توان با اسناد ضعیف به کسی نسبت داد مخصوصا کسانی که مهربان ترین انسانها بوده اند و صدها روایت تاریخی صحیح، این مسئله را اثبات می کند. یکی از راویان این حدیث عکرمه است که به اقرار علمای اهل سنت فردی دروغگو بوده است: جریر بن عبدالحمید از یزیدبن ابی زیاد نقل می کند که روزی به دیدار علی بن عبدالله بن عباس رفتم و عکرمه را دیدم که بر درب نخلستان بسته شده بود، پرسیدم: چرا عکرمه را بسته ای؟ گفت: او بر پدرم دروغ می بندد. [1] قضیه دروغ بستن عکرمه بر ابن عباس بین خواص مشهور بود تا جائی که ضرب المثل شده بود کما اینکه یحیی بن بکا می گوید از ابن عمر شنیدم که به نافع می گفت: از خدا بترس و بر من دروغ نبند همان گونه که عکرمه بر ابن عباس دروغ می بست. [2] گفته شده که عکرمه بر رأی خوارج بوده است به همین خاطر امام مالک و مسلم از او روایتی نقل نکرده اند. [3] قاسم به عثمان بن مرة گفت: ای برادر! عکرمه انسان دروغگوئی است. صبح یک حدیثی را نقل می کند و غروب از حدیث خود بر می گردد. [4] با توجه به این توضیحات این نقل نمی تواند به عنوان سند قابل اعتماد محسوب شود. 📚 پی نوشت: [1]. إبن حجر، تهذيب التهذيب، ج7، ص238 و ذهبی، سیر أعلام النبلاء، ج5، ص23. [2]. همان، ج7، ص237. [3]. أحمد بن عثمان بن قَايْماز الذهبي، تذکرة الحفاظ، ج1، ص74. [4]. أبی محمد القضاعی الکلبی، تهذیب الکمال، ج20، ص286 پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/951792/ 🆔@spasokh
عنوان: ممنوعیت تقلید بر اساس آیه 36 سوره اسراء 📝 شبهه شماره 130 با توجه به مفهوم کلمه "لاتقف" در اسراء/36 که میفرماید: «لا تَقفُ مالَيسَ لَكَ بِهِ علمٌ؛ هرگز از آنچه به آن علم نداري پیروي مكن.» باید گفت که پیروی از مراجع دینی امری ناپسند و مورد نهی خداوند است. مفهوم لغوي كلمه "قفوا" در هشدار "لاتقفُ"، يعني ندانسته پيرو كسي يا چيزي شدن که در شريعت الهی ممنوع بوده وعقاب اخروی را در پی خواهد داشت. این کار به دلیل عدم استفاده ازاستعدادهای خدادادی وهمچنین عدم مراجعه به قرآن است. پاسخ 1⃣ تقلید به دو نوع پسندیده و ناپسند تقسیم میشود. نوع اول: پیروی جاهِل از عالِم، مانند تقلید از مراجع دینی که مورد تاکید آیات و روایات بوده و نزد عقلا نیز امری ممدوح است. نوع دوم: پیروی جاهل از جاهل، عالم از جاهل که مورد مذمت قرآن، سنت و عقلا است. درآیه 36/ اسراء، فقط تقلید کورکورانه مورد مذمت قرار گرفته است. [1] 2⃣ زندگانی هر انسان دارای محدودیت های مختلفی است که تخصص در همه علوم مورد نیاز را ، برای او غیر مقدور می سازد. پیروی ازمجتهدین و فقهاء نه تنها امری ناپسند نیست بلکه نشان از درک واقعیات مورد تاکید در قرآن، سنت و مورد اتفاق همه عقلا دارد و راهی است برای اطمینان از صحت انجام تکالیف الهی. 3⃣ باتوجه به تفسیرآیه نفر (توبه/122) و این نکته که اجتهاد در فقه و استنباط و استخراج احکام شرعی از منابع دینی (قرآن و سنت)، مستلزم تحمل سالها سختی، تلاش مستمر و یادگیری چندین رشته تخصصی از قبیل ادبیات عرب،منطق، فقه،اصول،رجال،درایه،حدیث و تفسیر در حد مطلوبی میباشد، مسلما عده ای اندک میتوانند مجتهد شوند. لذا رجوع افراد عادی به قرآن و سنت بدون طی کردن مراتب علمی فوق، نتیجه ای جز برداشتهای نادرست از قرآن و روایات را در پی نخواهد داشت. 4⃣ در برخی روایات [2] و [3] نیز امام برای دریافت مسائل شرعی، مردم را به مراجعه به مجتهد رهنمون می سازد. ✍پی نوشت: [1]طباطبايى، ترجمه الميزان، ج13، ص127. [2]عاملى، حرّ‌، وسائل الشیعه،ج27 ،ص 146،ح33442. [3]سید رضی، نهج البلاغه، نامه شماره 67. پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/951793/ @spasokh
عنوان: شیعه و اتهام بدعت گذاری در دین 📝 شبهه شماره 131 شيعه عبارتست از نسخه وارونه «دين اسلام»، چرا که با اقداماتی مرتکب انحراف و شرک و کفر شده اند از جمله دشمني با تمام اصحاب پيامبر، ايجاد اصلي به نام واسطه وتوسل به غیرخدا، ايجاد قانون زناي شرعي به نام «صيغه جنسي»، ايجاد دستورات ابداعي ومخالف اصول فقهي در وضو ونقض اصل طهارت بعنوان هدف از وضو و ايجاد اعمال جديدي بعنوان عبادت مانند زيارت قبور و غیره. پاسخ 1⃣ شیعه هیچگاه با هیچ یک از صحابه دشمنی شخصی ندارد بلکه صرفا معتقد است که صحابه بودن به تنهایی معیار ارزشگذاری نمیباشد بلکه باید هر یک از صحابه را منطبق با معیارهای اسلامی مورد سنجش قرار داد. در واقع، آنچه مهم است، تقوای الهی است نه صحابه بودن. 2⃣ توسل یک اصل دینی است که خداوند در قرآن ما را به آن امر کرده است.[مائده/35] و اگر در مواردی توسل را نهی میکند از این جهت است که شخص مورد توسل ماذون از جانب خداوند نیست و یا قدرت بر انجام آن کار ندارد و غیره. آری گاهی در قرآن، خداوند شفاعت دیگران را نفی میکند[سجده/4] اما در آیات دیگر خاطرنشان میسازد که شفاعت دیگران نیز امری ممکن است و وابسته به اذن خداوند است[بقره/255] . بر همین اساس، امامان شیعه ع نیز با توسل مخالفت نکرده اند. 3⃣ شیعیان معتقدند همانطور که قول رسول الله ص لازم الاتباع است، قول امامان ع نیز چنین است. این مطلب مستند به قرآن و روایات است[نساء/54]. به باور شیعیان، علی ع و اوصیای او، مصداق آیه اولی الامر هستند[ر.ک: بحرانی،غایه المرام،ج2،ص15-23.] که اطاعت از آنها همچون اطاعت از پیامبر ص واجب شمرده شده است. بر همین اساس، شیعیان مستند به قول امامان ع به لزوم وضو به شیوه خاص و جواز صیغه موقت، حکم میکنند. لازم به ذکر است که قول امامان ع در تقابل با قول قرآن و سنت نبوی نیست بلکه تفسیر آن است. مثلا آیه 6 مائده، شستن دست را به صورت مطلق بیان میکند که هم میتواند از بالا به پایین باشد و هم از پایین به بالا. اما امامان شیعه ع در تفسیر آیه میگویند که وضوی صحیح، از بالا به پایین است. یا امامان ع در توضیح آیه 24 نساء که به صورت مطلق است، بیان میکنند که این آیه در مورد صیغه موقت است، البته اهل تسنن نیز معتقدند که قرآن و سنت نبوی نیز متعه و صیغه موقت را حلال دانستند اما برخی از آنها معتقدند که این امر بعدا نسخ شده و ممنوع گشته است.[فخرالدين رازى، مفاتيح الغيب، ج10، ص33-45]. 4⃣ اما درباره زیارت قبور خداوند پیامبر را از نماز گزاردن بر کافران و حضور بر قبور آنان نهی نموده است.[توبه/84]، به گفته مفسران نهی از این دو امر، مطلوب بودن آن را نسبت به مؤمنان میرساند[علامه طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، ج9، صص486-487.]. پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/951794/ @spasokh
عنوان: امکان فلسفه اسلامی و تلاش فکری در اسلام 📝شبهه شماره 132 🌸 تبعیت مطلق از الله در اسلام، بزرگ ترین مانع فلسفیدن و تلاش های فکری است. چیزی که در سنت تاریخی ما به نام فلسفه اسلامی وجود دارد، چیزی جز فلسفه یونان نیست که رنگ و آبی شرقی و تا حدی اسلامی به خود گرفته است و گرنه کسی که بخواهد به اسلام وفادار بماند نمی تواند فیلسوفی کند. تلاش فکری و فلسفیدن مستلزم رهایی از قیودات فکر دینی است. پاسخ [1]. انسان در زندگی خود ضرورتا فیلسوفانه عمل می کند و هرگز نمی تواند از فلسفیدن رها شود. هرکس هر مبنا و هر عقیده ای را در زندگی بپذیرد بر اساس استدلالی پیدا یا پنهان پذیرفته است. از این رو با پذیرش مبانی فکری در ساحت هستی شناسی و معرفت شناسی ضرورتا در مسیر خاصی قدم می گذارد. پذیرش مبنا یا مبانی دیگر راه دیگری را برای او رقم می زند. از این رو انسانی که در هستی شناسی به وجود ماوراء طبیعت معتقد می شود و ساحت های عمیق تری را برای معرفت شناسی باور می کند ضرورتا به شناخت ها و آموزه هایی می رسد که متفاوت و یا متضاد با کسی است که این مبانی را نپذیرفته است. بر این اساس کسی که بخواهد صرفا خود فلسفیدن مداوم را بدون رسیدن به مبانی ای اساسی و دائمی فضیلت بشمارد یا باید به شکاکیت مداوم و یا آنارشیسم فکری و معرفتی رأی دهد. به علاوه شکاکیت و آنارشیسم هم فرد را در تعینی متناسب با خود قرار می دهند که بودن در آن، جز با پذیرش مبانی شکاکیت و آنارشیسم ممکن نیست. در نتیجه هیچ کس نمی تواند دیگری را به نفلسفیدن متهم کند بلکه تنها می¬تواند در مقدمات فکری و نتائج فلسفیدن او خدشه وارد کند! 2⃣ اعتقاد به خدا و باور به پیامبری محمد ص یک مبنای فلسفی است که فرد معتقد را در تعینی ویژه وارد می کند و فرد نمی تواند این دو مبنا را بپذیرد و باز هم در مبانی و آموزه های برآمده از این دو باور بنیادین به فلسفه دیگری پرداخته و به شناختی متفاوت یا متضاد یا متناقض با آن دو برسد و اسم کار خود را فلسفیدن بگذارد! 3⃣ هرچند فلسفه رایج اسلامی ( یا مسلمانان) زاییدۀ فلسفه یونانی است ولی فلسفه اسلامی به علت رشد و تحولِ مبتنی بر آموزه های اسلامی و با قدرت فکریِ مسلمانان، با فلسفه یونانی بسیار تفاوت دارد و از شکوفایی خاصی برخوردار است. 4⃣ در اسلام میزان عقل انسان است و فراوان بر تعقل و تفکر تاکید شده (بیش از 300 بار در قرآن به تعقل و تفکر و تدبر و... اشاره شده) و پیروی از قرآن و شریعت با عقل امکان پذیر است. پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/951795/ 🆔 @spasokh
عنوان: تناقض در قرآن بر اساس تعداد شرق و غرب 📝شبهه شماره 133 از موارد تناقض در قرآن این است که یک بار از يك شرق و يك غرب (شعراء/ 28)، یاد می کند، بار دیگر از دو شرق و دو غرب (الرحمن/ 17) و در آیه ای دیگر به وجود چندين شرق و چندين غرب (معارج/40) اشاره می کند. 🌸پاسخ 1⃣ هر یك از تعابیر قرآن در باره مشرق و مغرب که به صورت مفرد(بقره/115)، تثنیه(الرحمن/17) و جمع(معارج/40) آمده، اشاره به نكتهای است و آن اینكه خورشید، هر روز از نقطه‌ تازهای طلوع و در نقطه‌ تازهای غروب میكند؛ بنابراین به تعداد روزهای سال، مشرق و مغرب داریم. از سوی دیگر، در میان همه‌ مشرقها و مغربها، دو مشرق و دو مغرب ممتاز است كه یكی در آغاز تابستان، یعنی حداكثر اوج خورشید در مدار شمالی و یكی در آغاز زمستان یعنی حداقل پایین آمدن خورشید در مدار جنوبی است (كه از یكی تعبیر به مدار رأس سرطان و از دیگری تعبیر به مدار رأس جدی میكنند). [1] 2⃣ این آیات در عین دلالت بر متعدّد بودن محل طلوع و غروب خورشید، به كروی بودن زمین نیز اشاره دارند؛ زیرا اگر زمین كروی باشد، طلوع كردن و تابیدن آفتاب بر هر جزئی از اجزای كره‌ زمین مستلزم غروب از جزء دیگر آن است و در این صورت تعدّد مشرقها بدون هیچ گونه تكلّف و زحمت، روشن و واضح میگردد، ولی در غیركروی بودن زمین، تعدّد مشرقها و مغربها كه از آیه استفاده میگردد قابل درك و فهم نیست[2]؛ زیرا جسم مسطّح بیش از یك شرق و یك غرب ندارد. هم‌چنین اختلاف افقها دلالت بر كرویت زمین میكند و آن را مشارق و مغارب متعدّدی است[3]؛ چنانكه از حضرت علی ع روایت ‌شده كه فرمود: «خورشید سیصد و شصت مشرق و سیصد و شصت مغرب دارد، از آن نقطهای كه امروز طلوع كرد دیگر طلوع نمیكند تا سال بعد در همان روز».[4] 3⃣ تعبیر «فَلا أُقْسِمُ بِرَبِّ الْمَشارِقِ وَ الْمَغارِبِ»، ممكن است به مشرقها و مغربهای مختلف مكانی اشاره داشته باشد؛ چرا كه كرویت زمین سبب میشود كه به تعداد مناطق روی آن، مشرق و مغرب وجود داشته باشد؛ یا اشاره به مشرقها و مغربهای زمانی باشد، زیرا میدانیم كه حركت زمین به دور آفتاب سبب میشود كه هرگز دو روز پشت سر هم خورشید از یك نقطه طلوع و غروب نكند.این تفاوت مشرقها و مغربها كه با نظم بسیار دقیق و حساب شدهای انجام میگیرد، از یك سو سبب پیدایش فصول چهارگانه‌ سال و از سوی دیگر، باعث تعدیل حرارت و رطوبت در سطح زمین میگردد؛ هم‌چنین زندگی انسانها و حیوانات و گیاهان را سروسامان میبخشد.[5] ✍پی نوشت: [1]. مكارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج 25، ص 45 -46. [2]. ابوالقاسم خویی، البیان، ص 75 ـ 76. [3]. علی رضا میرزا خسروی شاهزاده، تفسیر خسروی، ج 5، ص382. [4]. طباطبائی، تفسیرالمیزان،‌ مترجم موسوی همدانی، ج20، ص36. [5]. مكارم شيرازی، پیام قرآن، ج 21، ص 194. پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/951796/ 🆔@spasokh
⚫️ دريافت رايگان نسخه کامپيوتري نرم افزار «اربعین عشق» اين نرم افزار که در مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات حوزه علمیه قم تهیه شده است شامل 152 پرسش و پاسخ در 9 موضوع و بخش مقالات و اشعار می‌باشد. پاسخ های مجموعه‌ی حاضر پس از بازبینی صدها پرسش و پاسخ در موضوع «نهضت عاشورا و اربعین» تحت عنوان نرم افزار «اربعین عشق» از بانک سوالات این مرکز انتخاب شده و بعد از اصلاح براي استفاده در نرم افزار آماده شده است. برای دریافت رایگان این نرم افزار به آدرس ذیل مراجعه فرمایید: http://www.andisheqom.com/fa/software/View/951797/
برای دریافت رايگان نسخه کامپيوتري نرم افزار «اربعین عشق» به آدرس ذیل مراجعه فرمایید: http://www.andisheqom.com/fa/software/View/951797/ 🆔 @spasokh
عنوان: تناقض در قرآن به استناد داستان حضرت نوح ع 📝 شبهه شماره 134 میان آیات مربوط به نوح در قرآن تناقض وجود دارد؛ در آیه 9/ قمر آمده است که نوح را تبعید کردند، در حالی که در آیه 38/ هود آمده که قومش او را مسخره کردند؛ اگر نوح از منطقه‌اش تبعید شده بود، چطور قومش می‌توانستند در هنگام رد شدن از كنار نوح كه كشتی می‌ساخت او را مسخره كنند؟ پاسخ 1⃣ آنچه باعث توهم تناقض میان آیه 9/ قمر با آیه 38/ هود شده، کلمه «ازدجر» است که طراح شبهه به «تبعید شدن»، ترجمه کرده است و نتیجه گرفته که نوح از بین قومش رفته بود لذا مسخره کردن معنا ندارد. در حالی که با توجه به معنای لغوی «ازدجر» و نیز تفسیرها و روایات اسلامی، از این آیه تبعید شدن حضرت نوح استفاده نمی‌شود. این کلمه در اصل «ازتجر» بود که «تا» مبدل به «دال» شده است [1] و از ریشه «زجر» می‌باشد[2]. «زجر» در لغت دو معنا دارد: اول: راندن با صدای بلند[3]. دوم: منع و نهی و جلوگیری کردن[4]. 2⃣ در تفسیر این آیه نیز سه دیدگاه وجود دارد که در هیچ‌کدام، «تبعید شدن» نیامده است. 3⃣ در عرف نیز از رانده شدن مفهوم «تبعید» فهمیده نمی‌شود و اگر گفته شود فلانی را از سیاست راندند یا از جامعه راندند به این معنا نیست که او را از کشور اخراج کردند، بلکه مراد این است که دیگر فلانی نفوذ سیاسی و اجتماعی ندارد. ✍ پی نوشت: [1] . بابتى، عزيزه فوال، المعجم المفصل في النحو العربي، ج 1، ص 540. [2] . فراهیدی، کتاب العین، قم، ج 6، ص 61. [3] . راغب اصفهانى، مفردات الفاظ قرآن، ص 378؛ طریحی، فخر الدین، مجمع البحرین، ج 3، ص 315. [4] . ابن منظور، لسان العرب، ج 4، ص 318. پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/951798/ 🆔 @spasokh
⚫️ دريافت رايگان نسخه اندرویدی و ویندوزی نرم افزار «اربعین عشق» اين نرم افزار که در مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات حوزه‌های علمیه تهیه شده است، مشتمل بر مجموعه ای از مباحث مربوط به نهضت عاشورا و اربعین حسینی به شرح زیر می‌باشد: 1. مجموعه پاسخ‌های علمی به سوالات و شبهات پیرامون نهضت عاشورا و اربعین حسینی، بیش از 152 مورد. 2. مجموعه مقالات علمی پیرامون اربعین حسینی. 3. متن و ترجمه چهار زیارت مربوط به امام حسین علیه السلام. 4. مجموعه اشعار در موضوع اربعین حسینی. برای دریافت رایگان این نرم افزار به آدرس ذیل مراجعه فرمایید: http://www.andisheqom.com/fa/software/View/951797/
برای دریافت رايگان نسخه اندرویدی و ویندوزی نرم افزار «اربعین عشق» به آدرس ذیل مراجعه فرمایید: http://www.andisheqom.com/fa/software/View/951797/ 🆔 @spasokh
ArbaeeenEshq.apk
12.02M
🔺دریافت نسخه اندرویدی نرم افزار «اربعین عشق» مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه های علمیه @spasokh🆔
عنوان: پیاده روی اربعین و هزینه های فراوان 📝شبهه شماره 135 با وجود هزینه های بالای پیاده روی اربعین، برگزاری این مراسم چه لزومی دارد؟ پاسخ 1⃣ عدد «چهل» و واژه «اربعین»، هم در فرهنگ اسلامی و هم ادبیات فارسی، جایگاه مهمی داشته است به عنوان مثال، حضرت موسی ع برای دریافت الواح تورات، چهل شب خدا را مناجات کرد و یا چهل سالگی در قرآن، مقطع کمال عقلی و رشد معنوی انسان ها معرفی شده است، چنانکه در دهها روایت نیز به عدد چهل عنایت خاصی شده است. 2⃣ از منظر درون دینی و به استناد روایات معتبر اسلامی، زنده نگه داشتن یاد شهدای کربلا و سوگواری بر مصائب آنان، اهمیت فراوانی داشته و پاداش فراوانی برای آن در نظر گرفته شده است ، چنانکه ائمه ع نیز از هر فرصتی برای زنده نگه داشتن این واقعه استفاده می کردند. 3⃣ زیارت اربعین نیز از دیر باز در فرهنگ شیعه جایگاه داشته است به گونه ای که در برخی روایات، این زیارت یکی از نشانه های شیعه معرفی شده است، شاید رمز اهمیت این روز در این باشد که این روز، از یک سو روز کامل شدن رسالت اسرای کربلا در رسوا ساختن یزیدیان و رساندن پیام خون شهداست و از سوی دیگر مبدأ حرکت جوشنده و تمام‌ناشدنی فرهنگ ظلم ستیز حسینی در طول تاریخ است که نشانه آن، اعتراف یزید به شکست خود و اعزام محترمانه اسرا به مدینه و نیز آغاز قیام های ضد ظلم و ستم همچون توابین، مختار و ... می باشد. 4⃣ در روایات اسلامی، پیاده روی و سختی کشیدن در راه زیارت امام حسین ع بسیار مورد توجه بوده است و به مرور زمان، به یک رسم در میان علاقمندان اهل بیت ع، اعم از شیعه و سنی و حتی غیر مسلمان تبدیل شده است، از طرفی این مراسم، آثار مهمی دارد که توجه به آنها صرف هزینه هایی به مراتب بیش از این را مجاز می سازد، از جمله: ✅ نماد شور و شعور و اعتلای فرهنگ اسلامی می باشد، ✅ با توجه به مشارکت اهل سنت و سایر ادیان آسمانی در این مراسم، نماد همبستگی جهان اسلام و حتی ادیان الهی در برابر ظلم جهانی است، ✅ این کار، بازسازی نمادین هجرت از خودخواهی به سوی خداخواهی و گذاردن دست بیعت و اطاعت در دست ولی خداست، ✅ عامل تقویت هویت شیعیان در قالبی ساده، ملایم و نرم و عاری از هرگونه خشونت و تعرّض به دیگر فرق اسلامی است. ⚠️ نکته: مراسم پیاده روی اربعین، همچون هر برنامه مذهبی دیگری در کنار نقاط قوت خود، ممکن است نقاط ضعف و آسیب هایی نیز داشته باشد همچون اسراف و ریخت و پاش که راهکار مقابله با آن نیز مدیریتی است که می تواند ضمن ایجاد رفاه متناسب و متعادل برای زائران، هزینه‌های غیرضرور را در رسیدگی به تهیدسان و نیازمندان کشور‌های اسلامی، به کار گیرد. پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/951799/ 🆔@spasokh
عنوان: برتری علوم انسانی اسلامی بر غربی 📝شبهه شماره 136 🌸نظریه پردازان حکومت اسلامی با اینکه در زمینه علوم پایه و فنی برتری علوم مدرن را می پذیرند اما در علوم انسانی، جهان بینی و علوم اسلامی/سنتی را برتر از علوم غربی می دانند، در حالی که برتری غرب در علوم پایه و مقایسه آن با آنچه تاکنون از مسلمان ها به ظهور رسیده شاخص خوبی برای برتری آنها در علوم انسانی می باشد. ✍پاسخ 1⃣ جهان بینی اسلامی تفاوت های بنیادین با جهان بینی غربی دارد و علوم مختلف اعم از علوم طبیعی و خصوصا انسانی مبتنی بر همین جهان بینی تولید میشود. در حوزه علوم انسانی، در رشته های مختلف علمی، انسان با توجه به زوایای گوناگون انسانی مورد بررسی قرار می‌گیرد . 2⃣همانطور که حکومتهای غربی مسیر مراکز علمی خود را بر پایه مبانی فکری که در راستای منافع سیاسی و اقتصادی آنها باشد، تعیین میکنند، جمهوری اسلامی نیز این حق را دارد که در راستای تحقق جامعه و تمدن اسلامی، مراکز علمی خود را بر پایه مبانی و ارزشهای دینی شکل دهد که البته مهمترین لازمه این امر، اسلامی شدن علوم است. 3⃣ برخلاف برخی منتقدين که ایدئولوژیک بودن علم را نمی پذیرند علم خصلت ايدئولوژيک دارد و از همین رو به هيچ وجه جهاني نيست. خصلت ايدئولوژيک در علم پنهان است و جهاني شدن علم مدرن به معني جهاني شدن ايدئولوژي مدرن است. اگر علم غير ايدئولوژيک تصور گردد، جهاني سازي علم مبدأ جهاني شدن ايدئولوژي پنهان در علم ميشود همچون غرب که از طريق دانش، ايدئولوژي خود را به جهان صادر کرده است؛ اگر ما به دنبال تمدن اسلامی هستیم، اين تمدن نياز به علوم انساني اسلامی دارد. به هر حال تمدن اسلامي در حال احياء مجدد است . بنابراین آنچه در این مقام موضوعیت دارد، برتری علوم اسلامی بر علوم غربی نیست تا مورد مناقشه قرار گیرد، بلکه ضرورت تولید علوم اسلامی است. 4⃣ علوم پایه و علوم انسانی، اساسا قابل مقایسه با هم نیستند؛ در علوم انسانی جهت و رویکرد وجود دارد، اما در علوم پایه و طبیعی رویکرد وجود ندارد و این امر نشان می‌دهد زمانی که از علوم انسانی سخن می‌گوییم در واقع از رویکردها نیز سخن به میان می‌آید؛ اما در حوزه علوم پایه و تجربی و فنی، اگر چه در زمینه اغراض بهره بری از دستاوردهای علوم اختلاف وجود دارد؛ اما از نظر جهت و رویکرد اختلاف چندانی وجود ندارد. 5⃣ به ثمررسیدن تلاشها در جهان اسلام با رویکرد دینی زمانبر و تاریخی میباشد؛ کمااینکه علوم غربی بخصوص در حوزه علوم انسانی بعد از گذشت صدها سال به وضعیت فعلی رسیده است. از این رو حجم زیاد تولیدات علمی غرب نسبت به جهان اسلام کاملا طبیعی است و لزوما دال بر برتری اندیشه سکولار نیست چرا که متناسب با آن براساس جهان بینی توحیدی تلاش علمی نشده است تا امکان مقایسه پدید آید. پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/951801/ 🆔@spasokh
عنوان: نذر برای اولیای الهی از منظر شیعه و سنی 📝شبهه شماره 137 نذر يكي از انواع عبادات بوده كه لازم است فقط براي الله تعالي انجام شود. حال اگر كسي نذري را براي غير خدا قرار داد يا هم براي خدا و هم براي غيرخدا، بدون ترديد مرتكب شرك در عبادت شده است، بنابراين نذرهایی كه براي اهلبيت توسط شیعیان صورت ميگيرد، شرك است و جايز نيست كه مسلمان از آن ها استفاده كند. پاسخ 1⃣ از میان اهل سنت، فقط وهابیت نذر کردن برای پیامبر و اولیای الهی را حرام می¬دانند، نه همه علمای اهل سنت. ابن تیمیه بنیانگذار این گروه می¬گوید: علمای ما جایز نمی¬دانند که کسی برای قبر یا مجاوران آن چیزی نذر کند، خواه پول باشد یا روغن چراغ یا شمع یا حیوان و غیر این امور. تمام این نوع نذرها معصیت و حرام است. [1] 2⃣کشتن و ذبح حیوانات به قصد تقرب و عبادت برای خدا ـ به گونه ای که بت پرستان انجام می دادند ـ قطعا شرک آلود و خارج از محدوده اعمال عبادی در اسلام است، چه اعتقاد به الوهیت غیرخدا داشته باشد و یا آنکه به قصد تقرّب به آنها این عمل را انجام داده باشد. شکّی نیست که نذر برای غیرخدا به این مقصد که آن شخص شایستگی برای نذر دارد، از آن جهت که مالک اشیا بوده و زمام امور به دست او است، کفر و شرک محسوب میشود، زیرا نذر از عبادات مهم و دارای جایگاه خاص در شریعت اسلامی است، ولی اگر مقصود نذر کننده این باشد که حیوانی را از طرف انبیاء و اوصیا یا مؤمنین ذبح کند که نذرش در واقع صدقه ای باشد تا ثواب آن را به پیامبر و اولیای الهی هدیه نماید، قطعاً اشکالی ندارد.[2] ✍پی نوشت: [1]. رضوانی، علی اصغر، شیعه شناسی و پاسخ به شبهات،تهران، 1/197ـ 198. [2]. خالدی داوود، آفندی نقشبندی، صلح الأخوان، ص102. شیخ سلامه، قضایی عزامی، فرقان القرآن، ص 133. پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/951802/ 🆔@spasokh
عنوان: حمله به خانه حضرت زهرا و غیرت علی ع 📝شبهه شماره 138 شيعه مدعی است فاطمه زهرا س را مورد اهانت قرار داده، پهلوي او را شكستند و خواستند خانه اش را آتش بزنند، سؤال اين است، علي که به ادعاي شیعیان، شجاع ترين فرد عرب بود چرا از همسرش دفاع نکرد؟! پاسخ 1⃣ اميرمؤمنان عليه السلام در تمام دوران زندگي‌اش، مطيع محض فرمان‌هاى الهى بوده و آن‌چه او را به واكنش وا مى‌داشت، فقط و فقط اوامر الهى بود و هرگز به خاطر تعصب، غضب و منافع شخصى از خود واكنش نشان نمى‌داد. 2⃣ امام علی ع در جریان هجوم به خانه اش ابتدا با مهاجمان برخورد شدید نمود اما با تبعیت از همین اصل بود كه دست به شمشير نبرد. سليم بن قيس هلالى در کتابش برخورد با یکی از مهاجمان را نقل کرده و اشاره می کند که حضرت او را به شدت كشيد و بر زمين زد و بر بينى و گردنش كوبيد و خواست او را بكشد؛ ولى به ياد سخن پيامبر صلى الله عليه وآله و وصيتى كه به او كرده بود.[1] افتاد و فرمود: قسم به آنكه محمّد را به پيامبرى مبعوث نمود، اگر مقدرّات الهى و عهدى كه پيامبر با من بسته است، نبود، مىدانستى كه تو نمىتوانى به خانه من داخل شوى.[2] 3⃣ کار امیرالمومنین ع هنگام هجوم به خانه اش شبیه به کار رسول خدا ص هنگام شکنجه عمار و پدر و مادرش در مکه بود که این صحنه ها را از نزدیک می دید، اما کاری نمی کرد و خاندان یاسر را به صبر دعوت می کردو می فرمود: «اى خاندان ياسر! صبور باشيد كه وعده‌گاه شما بهشت است.»[3] در حالی که غیورترین و شجاع ترین فرد عالم بود. 4⃣ دفاع از ناموس مساله ای فطری است اما دشمن قصد داشت تا با تعرض به حریم خانه امام علی ع او را به واکنشی وادارد که آنها را به هدف شوم می رساند و در این صورت علاوه بر خونریزی بین مسلمانان زمینه تبلیغات سوء بر علیه حضرت از جمله اتهام قتل حضرت زهرا س فراهم می شد چنانکه معاویه پس از کشتن عمار، با تبلیغات سوء امام علی ع را به دلیل آوردن همراهی عمار با حضرت در جنگ، مسئول کشته شدن او دانست. ✍پی نوشت: [1]. الشريف الرضي، محمد بن الحسين، خصائصالأئمة (عليهم السلام)، ص73. [2]. الهلالي، سليم بن قيس (متوفاي80هـ)، كتاب سليم بن قيس الهلالي، ص568. [3]. العسقلاني، أحمد بن علي بن حجر أبو الفضل الشافعي، الإصابة في تمييز الصحابة، ج 7، ص 712. پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/951803/ @spasokh
🌸🍃🌸🍃🌸 🍃 🌸 ✅مراسم رونمایی از: ♦️نرم افزار تخصصی پاسخ، ویژه ولایت فقیه2💽 ♦️نرم افزارهای مناسبتی «انقلاب ماندگار» و «کوثر2»💿 ♦️و تازه ترین کتاب های منتشر شده مرکز 📚 با حضور مدیر محترم حوزه های علمیه حضرت آیت الله اعرافی«زیدعزه» 🗓چهارشنبه: 1397.11.10 ساعت 10:30 سالن اجتماعات جامعه مدرسین حوزه علمیه قم 🌺از عموم برادران و خواهران جهت شرکت در این جلسه دعوت به عمل می آید.🌺 @spasokh
عنوان: دین و سیاست 📝شبهه شماره 139 🌸 دين از سياست جداست، چرا که دين مأمور به تأمين سعادت اخروي افراد است و جلوة آن در زندگي دنيوي انسان تنها محدود به احكام فردي است ولی سياست مأمور به تأمين سعادت دنيوي افراد است. پاسخ 1⃣ با نگاهی درون دینی به دین اسلام می توان دریافت دین، علاوه بر آموزه های اخروی، شامل برنامه های دنیوی نیز می باشد و جلوه رابطه دین و دنیا، در احکام ذیل قابل مشاهده است: • احکام جنگ و جهاد • امر به معروف و نهی از منکر • احکام حدود و قصاص و ديات و تعزيرات و ارث • احکام خمس و زکات و محل مصرف آنها • احکام معاملات و تجارت • و ... . و این احکام محدود به احکام فردی نیستند. 2⃣ از منظر قرآن کریم، مهم ترین هدف بعثت انبیاء برقراری عدالت اجتماعی معرفی شده است(حدید/35) که حاکی از ارتباط دین و سیاست می باشد. 3⃣ ماهیت بسیاری از احکام اسلام به گونه ای است که جهت اجرای آنها نیاز به تشکیل مؤسسات اجرایی و نهادهای حکومتی دارد و با توجه به ابدی بودن احکام اسلام، ضرورت تشکیل حکومت نیز همیشگی خواهد بود از جمله احکام مالی، دفاعی، جزایی و ... .(ولایت فقیه، امام خمینی، ص 25-20) 4⃣ سیره رسول اکرم (ص) در تشکیل حکومت و تعیین جانشین و نیز رویه امام علی (ع) در تصدی حکومت، دلیل دیگری بر رابطه میان دین و سیاست در اسلام می باشد.(همان، ص 19-17) پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/951806/ 🆔@spasokh
عنوان: حکومت دینی و تکرار تجربه قرون وسطی 📝شبهه شماره 140 🌸 آيا ايجاد حكومت ديني و دخالت روحانيت در سياست تكرار تجربه مسيحيت در قرون وسطي و زمینه ساز گریز از خدامحوری به دنیاگرایی نيست؟ ✍پاسخ تجربه مسیحیت قرون وسطایی که منجر به دوران رنسانس وگریز مردم از دین به دنیاگرایی شد ناشی از عواملی بود که این عوامل در زمینه اسلام و حکومت دینی وجود ندارند؛ مهم ترین این عوامل عبارت بودند از: 1⃣ تحریف و تفسیر به رای هایی که باعث رسوخ عقاید انحرافی همچون تثلیث، اقانیم سه گانه، گناه جبلّی، نقصان ذاتی آدمی در رسیدن به حقیقت و ... شد، همچنین مطرح کردن برخی معتقدات علمی بشری ریشه دار در فلسفه یونان، به عنوان بخشی از اصول اعتقادات و مرتد دانستن مخالفان با این عقاید و نقصان کلام مسیحی در پاسخگویی به پرسش ها عامل مهمی در دین گریزی مسیحیان بود. 2⃣ فقدان اصول و نظامات فردی و اجتماعی برگرفته از وحی که باعث می شد تا اربابان کلیسا صرفا به عنوان مشاورانی صادق و نه حاکمانی برنامه دار جلوه گر شده و زمینه برای جولان عقل تجربی و اعتقاد به آن به وجود آید. 3⃣ اعتقاد به خطاناپذیری کلیسا و اربابانش و منتسب کردن عقاید جزمی خود به دین، در کنار خطاهای فراوانی که در عمل مرتکب می شدند به تدریج به تقابل دین و علم دامن زده و سد راه پیشرفت می شد و در نتیجه بشر مجبور به جدا ساختن حساب دین از دانش نمود. 4⃣ تحميل فرضيه هاي علمي خطا پذير بشري بر متون مسيحيت که منجر به تفسیر متون دینی بر اساس نتایج علوم جدید شده و دین را تابعی از تفسیرهای مضیق و دست پرورده آموزه های علمی نمود. 5⃣ نارسايي مفاهيم كليسايي در خصوص خدا و ما بعد الطبيعه در کنار مطلق گرايي آبای كليسا در شؤون زندگي فردي و اجتماعي مردم و قرار گرفتن آنها در جایگاه خدایی که حاصلش برخی اعمال خدایی همچون بخشش گناهان بود و این جزمیت در کنار خشونت و الوهیت، مثلث شومی را درست کرد که نمایانگر چهره کلیسای قرون وسطا بوده و در نتیجه مذهب را كه مي بايست پيام آور محبت و دليل هدايت باشد به عنوان نماد اختناق، خشونت و استبداد معرفی می کرد. ♦️نتیجه: در نتیجه این خصیصه ها زمينه هاي دين گريزي در مردم مغرب زمين بوجود آمد و پيام آوران سكولاري همچون اگوست كنت، دوركيم و جان لاك و... ظهور کردند و چونان پيامبران، مدعي رسالتي نوين و مدرن براي بشريت شده و دين و آيين و ايدئولوژي ايشان كه همانا مستغني ساختن انسان از خدا و به تعبير نيچه (اعلام مرگ خدايان) بود را به جهانيان عرضه نمودند. پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/951807/ 🆔 @spasokh
عنوان: نقش مردم در حکومت اسلامی 📝شبهه شماره 141 با توجه به دیدگاه شیعه که امام باید از طریق خدا و رسول منصوب شود، پس مردم هیچ نقشی در حکومت ندارند. 🌸 پاسخ 1⃣ دلیل انتصاب امام از سوی خدا دو چیز می باشد: ✅ امامت در اسلام عهده دار امر معاد و معاش بوده و تصدی این مسئولیت خطیر از کسی بر می آید که از هر گونه خطا و اشتباهی مصون باشد که شناخت این فرد، از عهده مردم خارج است. ✅ تشکیل حکومت مستلزم تصرف در امور انسان ها و محدود ساختن آزادی آنهاست و این امر تنها از جانب کسی رواست که دارای این اختیار باشد که بر اساس اعتقاد توحیدی فقط خداوند چنین اختیاری را داراست و در نتیجه منشا حقوق می باشد و بر این اساس، حق حکومت را به پیامبر، امام معصوم و یا جانشینان وی تفویض کرده است. 2⃣ اگر چه مردم در تعیین امام نقشی ندارند، اما تحقق عینی حکومت در گرو مقبولیت آن از سوی مردم بوده و بدون حضور مردم اساساً حکومتی شکل نخواهد گرفت و همین مساله، مهم ترین تفاوت حکومت اسلامی با حکومت های استبدادی است، چرا که بر اساس مبانی اسلامی، حکومت هرگز بر مبنای زور و تحمیل، شکل نمی گیرد، از این روی همین که حکومت با قبول و پذیرش مردم محقق می شود، به معنای نقش آفرینی مردم در حکومت می باشد. پاسخ کامل: http://andisheqom.com/fa/telegram/View/951808/ 🆔 @spasokh
عنوان: تناقض در قرآن به استناد داستان یونس نبی(ع) 📝شبهه شماره 142 این مطلب، نوعی تناقض در قرآن است که از یک سوی ميگويد ما براي هر مردمي پيامبري از ميان خودشان برانگيخته ايم (ابراهیم/4) و (روم/47)، اما از سوی دیگر، منابع اسلامي، یهودی و مسیحی هم نظرند كه يونس از قومي ديگر بود. 🌸 پاسخ 1⃣ طبق آیات قرآن، حضرت محمد ص به سوی قوم خودش فرستاده شد و قبل از او نیز دست کم، برخی پیامبران به سوی قوم های خودشان فرستاده شدند، اما از این آیات، قاعده کلی مبنی بر اینکه تمامی پیامبران باید همجنس همان امت باشند استنباط نمی شود. 2⃣ به تصریح قرآن هر پیامبری که به سوی قومی فرستاده می شود، پیام خود را به زبان همان قوم بیان می کند(ابراهیم/4) در نتیجه حتی لازم نیست که هر پیامبری همزبان با قوم خودش باشد بلکه همین مقدار که به زبان آن قوم آشنا باشد و بتواند پیام خودش را به آن زبان ابلاغ کند، کافی است. 3⃣ در ماجرای یونس تاکید ما بر قرآن است نه سایر کتب آسمانی که احتمال تحریف در آنها وجود دارد. در یکی از آیات قرآن (یونس/98) قومی که یونس به سوی آنها فرستاده شد را قوم یونس نامیده است که صراحتا بیانگر این امر نیست که یونس با قوم خود همجنس است بلکه احتمالا از این جهت آنها را قوم یونس نامیده است که وی در آن تبلیغ دین نموده است. اما در آیه دیگر صرفا به این امر اشاره شده است که یونس به سوی قومی با فلان جمعیت فرستاده شد(صافات/147). این آیه نیز صراحتی ندارد که یونس همجنس آن قوم بوده یا نه. بنابراین آیات قرآنی هیچ مطلب آشکاری درباره این امر وجود ندارد که یونس با قوم خود، همجنس و همزبان بوده است یا نه. ✅ نتیجه: درباره یونس و قومی که به سویش فرستاده شد، دو احتمال وجود دارد: یا یونس همجنس و همزبان آنها بود یا نبود. در هر دو صورت، به حکم عقل و قرآن، ایراد و تناقضی نیست چرا که مهم این است که یونس پیام خودش را به زبان قومی که به سویش فرستاده شد، ابلاغ نماید. پاسخ کامل: http://andisheqom.com/fa/telegram/View/951809/ 🆔 @spasokh
عنوان: نقش ترس و جهل در اعتقاد به خدا 📝شبهه شماره 143 اعتقاد به وجود خدا امری خیالین است. وقتی هیچ دلیلی بر توجیه اتفاقات پیدا نمی‌کردند، آن را به وجود و قدرت خدا مستند می‌کردند؛ در حالی که هیچ دلیلی بر وجود خدا نداریم. زیرا خدا هیچ نشان مادی از وجود خود بر جای نگذاشته است. هيچ کدام از معجزات پیامبران نیز مدرکی برجا نگذاشته است. 🌸 پاسخ 1⃣ نظریه‌‌ای که اعتقاد به خدا را ناشی از جهل و ترس می‌داند، نظریه‌ای است که از سوی برخی از فیلسوفان دین و روانشناسان غربی ارائه شده است. اینان برای سخن خود دلیل علمی برهانی ارائه نکرده‌اند. 2⃣ اگر اعتقاد به خدا از روی جهل و ترس بود، طبیعتا با پیشرفت‌های علمی بشر، باید اعتقاد به خدا از میان می‌رفت؛ در حالی که هر روز بر تعداد خدا باوران افزوده می‌شود. پرسش مهم این است که آیا فقط ترس‌ و جهل، موجب اعتقاد به خداست، نه‌ هیچ قوه و خصوصیت دیگر؟! آیا ذوق و ابتکار و تعقل و تفکر انسان هیچ دخالتی در اعتقاد به‌ خدا ندارد؟! اگر چنین است، پس حیوانات هم باید همانند انسان مذهبی بوده و معتقد به خدا باشند و حتّی در این راه پیش‌رفته‌تر هم باشند؛ چون ترس طبیعی و غریزی آن‌ها به مراتب، بیش‌تر از انسان است. وقتی عامل مشترک، باعث پدیدآمدن نهاد مذهب در حیوان نمی‌شود، می‌فهمیم که در انسان هم این عامل باعث پیدایش مذهب نیست و باید در جستجوی عامل دیگری باشیم. 3⃣ ادله مختلفی بر وجود خدا ارائه شده است: برهان وجودی آنسلم، برهان اخلاقی کانت، برهان جهان‌شناختی کلامی، برهان جهان‌شناختی فلسفی، برهان معجزه، برهان اجابت دعا ( البته این دو برهان در جهان غرب برای اثبات خدا به کار می‌رود) بخشی از براهینی است که از سوی متألهان ارائه شده است و همه عقلی منطقی است. پاسخ کامل: http://andisheqom.com/fa/telegram/View/951810/ 🆔 @spasokh
عنوان: جمهوری اسلامی ایران و سند 2030 📝شبهه شماره 144 💠 مخالفت جمهوری اسلامی ایران با سند 2030 که بر مبنای حقوق بشر، رفع تبعیض، تساوی جنسیتی و توانمندسازی زنان تهیه شده، ناشی از ماهیت تبعیض آمیز این نظام می باشد. 🌸پاسخ مهم ترین علل مخالفت نظام جمهوری اسلامی ایران با سند 2030 عبارتند از: 1⃣ نقض استقلال و حاکمیت ملت ها، مثلا در بند 17 بیانیه اینچئون، کشورها با تعهد سیاسی به یونسکو برای تنظیم قوانین آموزش و پرورش خود با این سند، استقلال در طراحی آموزش و پرورش خود را از دست می دهند. همچنین بند های 12، 14 و 15 در نظام بودجه نویسی کشور دخالت می کند و بند 18، کشورها را ملزم به پاسخگویی به بیگانه می سازد. 2⃣ مغایرت با مبانی دینی پذیرفته شده نظام جمهوری اسلامی به دلیل: ♦️ مغایرت با قاعده نفی سبیل که تضمین کننده عدم سلطه بیگانگان بر مسلمانان می باشد. ♦️ رویکرد اومانیستی سند 2030 که در بند 5 بیانیه اینچئون به آن تصریح شده است و با رویکرد الهی آموزش و پرورش در نظام جمهوری اسلامی متعارض است. ♦️ تاکید بر برابری جنسیتی مندرج در بند 8 بیانیه اینچئون، با قرائت غربی آن که منجر به ظلم به زنان شده و با عدالت جنسیتی اسلام که در آن تفاوت های خَلقی و خُلقی زن با مرد لحاظ شده، مغایرت دارد. ♦️ تاکید بر آموزش های جنسی از بچگی که علاوه بر ناسازگاری با فرهنگ دینی و رخت بربستن گوهر حیا از جامعه اسلامی مشکلات دیگر همچون بلوغ زودرس و سایر ناهنجاری های اجتماعی و اخلاقی را ایجاد می کند. ♦️ تاکید بر «ترویج فرهنگ صلح و نبود خشونت» که با توجه به سابقه غرب در سلطه گری و حمایت از رژیم های دیکتاتور، به جای خشونت زدایی واقعی، صرفا به دنبال متوقف ساختن آموزه هایی همچون ایثار، جهاد و شهادت است که به تربیت نسل مقاوم در برابر نظام سلطه منتهی می شود. ♦️ آموزش سبک زندگی غربی، رسمیت یافتن ضد فرهنگ ها و ... . 3⃣ با توجه به ابلاغ سیاست های کلان ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش کشور و نیز تصویب سند تحول بنیادین آموزش و پرورش در نظام جمهوری اسلامی بر اساس الگوها و چارچوب های بومی، کشور ما نیازی به سند 2030 برای طراحی نظام آموزش و پرورش ندارد. 4⃣ سند 2030 نه تنها ضد تبعیض نیست بلکه تبعیض را به رسمیت شناخته است زیرا صرفا بر مبنای فرهنگ غربی نگاشته شده و سایر فرهنگ ها از جمله فرهنگ دینی را نادیده گرفته است فلذا تحمیل آن بر ملت ها و جوامع دیگر، عین استبداد می باشد. 5⃣ طراحی آموزش و پرورش بر مبنای دینی به معنای بی عدالتی نیست، چرا که اسلام اگر چه به دلیل تفاوت های خلقت زن و مرد، برخی تفاوتها را به رسمیت می شناسد، اما به لحاظ شخصیتی و قابلیت کمال، زن و مرد را یکسان می داند، از این رو اسلام تفاوت ها را قبول دارد اما تبعیض و بی عدالتی را نمی پذیرد. پاسخ کامل: http://andisheqom.com/fa/telegram/View/951811/ 🆔@spasokh