eitaa logo
"عصمت"
227 دنبال‌کننده
1هزار عکس
304 ویدیو
7 فایل
✔ می نویسم به یاد خواهرِ شهیدم عصمت پورانوری ✍ کانال رسمی یادداشت های سیده رقیه آذرنگ 🔻روزنامه نگار 🔻نویسنده و پژوهشگر حوزه زنان 🔻پژوهشگر سینما و سریال حوزه دفاع مقدس 📱راه ارتباطی👈 @razarang
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از KHAMENEI.IR
📣 مجموعه اخبار، محصولات، تحلیل‌ها و بازتابهای نماز جمعه ۱۳ مهرماه ۱۴۰۳ به امامت رهبر معظم انقلاب را با هشتگ در رسانه KHAMENEI.IR و شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید. 📲همچنین کاربران می‌توانند با درج این هشتگ در مطالب خود در فضای مجازی به تجمیع محصولات و دسترسی راحت‌تر دیگر کاربران به آن کمک کنند. 💻 Farsi.Khamenei.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از الف دزفول
🌹✍🏻 «روزهای رختشورخانه» بُرشی است از کتاب «عصمت» به نویسندگی «سرکار خانم سیده رقیه آذرنگ». در این فصل از کتاب «عصمت» که به روایت « حاجیه خانم فاطمه سلطان ملک » مادر بزرگوار شهیدان والامقام «عصمت و علیرضا پورانوری» است، به حضور این بانوی والامقام و تعداد زیادی از بانوان شهرستان دزفول در رختشورخانه بیمارستان کلانتری اندیمشک برای شستشوی لباس و پتوهای رزمندگان و شهدا و . . . اشاره شده است. «روزهای رختشورخانه» روایتی مستند از تلاش و تکاپو و ایثار بانوان دزفولی در آن حوض های خونین است. سطرهایی که بیانگر حقایق و رخدادهایی است که متاسفانه این روزها از تاریخ و وقایع بیمارستان کلانتری حذف گردیده است. ⭕️ روزهای رختشور خانه 1️⃣ قسمت اول زمستان 1360، یک جوان با لباس خاکی رزمنده‌ها آمد دم در خانه‌مان. من توی کوچه کنار همسایه‌ها گرم حرف زدن بودم و داشتیم قرارمدار بساط پخت نان و کلوچه برای رزمنده ها را تعیین می‌کردیم. تا دیدمش، رفتم چند قدم پشت سرش ایستادم و گفتم: «سلام برادر! بفرمایید.» سرش را انداخت پایین و انگشت اشاره‌اش را به سمت خیابان نشانه رفت و گفت: «من پسر بی‌بی علم‌الهدی(دزفول)؛ هستم. از سپاه دزفول مزاحمتون می‌شم. ماشینم سر خیابونه» مادرش از دوستان قدیمی‌ام بود. تا اسمش را آورد، شناختمش. نگاهی به ته کوچه، که به خیابان منتهی می‌شد، انداختم. متوجه شدم چند نفر خانم عقب تویوتای گِل‌مالی شده نشسته‌اند. سرش را بلند نمی‌کرد. با نگاهی که به زمین دوخته بود گفت: «چند نفر از مادران شهدا رو دارم می‌برم بیمارستان شهید کلانتری، برای شستن لباسای خونی رزمنده‌های مجروح و شهید، با تعداد زیادی ملحفۀ بیمارستانی. به نیرو نیاز داریم. اگه زحمتی، نیست تشریف بیارید» چقدر خوشحال شدم! با خودم گفتم: «تا الآن هر کاری از دستم براومده، برای جبهه‌ها انجام دادم. حالا با جون و دل می‌رم، لباس هم می‌شورم.» بهش گفتم: «چند لحظه صبر کن، تا آماده بشم.» خانم حسین‌زاده و مادرش، کوکب عزیزی، و دخترهایش، خانم عظیمی و چند نفر دیگر که توی کوچه بودند، با دیدن ماشین و آن جمع خانم‌ها آمدند کنارمان ایستادند و گفتند: «اگه کاری از دستمون برمی‌آد، ما هم می‌آییم.» بهشان گفتم: «باید بریم برای شست‌وشوی لباس رزمنده‌ها.» آن‌قدر ذوق‌زده شدند، که در عرض چند لحظه آمادۀ رفتن شدیم. کنار هم، کف ماشین نشستیم. وقتی رسیدیم به بیمارستان، آقای علم‌الهدی برگۀ عبور را به همراه اسامی‌ای که قبل از سوار شدن به فهرستش اضافه کرده بود، به نگهبانی نشان داد. اولین بار بود می‌رفتم آنجا. جلوِ درِ ورودی، اتاقک نگهبانی بود، که ورود و خروج را به بیمارستان کنترل می‌کرد. به اطراف نگاه کردم. ماشین‌‌های ‌آمبولانس در رفت و آمد بودند و از خط مقدم مجروح می‌آوردند. افرادی که در محوطه بودند اکثراً لباس سپاه به تن داشتند. چادر هم برپا کرده بودند و توی چادرها هم تخت و لوازم پزشکی بود. ماشین در محوطۀ باز پشت بیمارستان، کنار یک اتاق سیمانی متوقف شد. پیاده شدیم و رفتیم داخل. ⬅️ ادامه دارد 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 ✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول 🌐www.alefdezful.com ✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻 🆔 https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc ⭕️ صفحه اینستاگرام الف دزفول 🆔https://www.instagram.com/alefdezful/
هدایت شده از بیسیمچی مدیا 🎬
8.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شما سنگرشکن دارید ما خیبرشکن داریم
هدایت شده از اخبار قدس 🇮🇷
🔻امام خامنه‌ای: انشاءالله اسرائیل را از بین می‌بریم 🇮🇷 @QODS_IR | اخبار قدس
📌کتاب "عروس آسمانی" به قلم سیده رقیه آذرنگ به چاپ سوم رسید. 📚کتابی که پیش روی شماست در بیست و یک داستان کوتاه به زندگی کوتاه، اما پربار بانوی شهیدی پرداخته است که ایمان شهامت و اخلاصش او را در آسمان قهرمانان و نام آوران سرزمینمان، به ستاره ای درخشان تبدیل کرد. داستان هایی زیبا و پندآموز از زندگی بانوی والامقام دزفولی، شهید عصمت پورانوری می باشد. 🔻کتاب «عروس آسمانی» نوشته سیده رقیه آذرنگ از مجموعه قهرمان من مروری بر زندگی شهیده عصمت پورانوری است که گرچه عمر کوتاهی داشت ولی توانست با تلاش و عمل مخلصانه نمره قبولی را از درگاه خداوند کسب نماید. او در سال 41 به دنیا آمد و در دوران اختناق حکومت شاهنشاهی با وجود مخالفت‌های عمال ظلم با حجاب به مدرسه رفت و در کنارش به فراگیری معارف قرآن پرداخت. با پا گرفتن شور و التهاب انقلاب در شهر دزفول او نیز به جرگه یاران خمینی پیوست و پس از آن نیز برای تبیین دین و انقلاب در مدرسه‌اش فعالیت‌های فراوانی انجام داد. او خود را سرباز مطیع انقلاب و امام می‌دانست و دوست داشت تحت لوای چادر که آن را هدیه‌ای فاطمی می‌دانست به شهادت برسد. او با یکی از رزمندگان جبهه ازدواج کرد و با کنار زدن بسیاری از سنت‌ها تلاش کرد تا سبک زندگی فاطمی را در زندگی‌اش جاری نماید. او در حمله هوایی دشمن به شهر دزفول سرانجام به آرزوی خود رسید. 🔻این کتاب را می توانید از فروشگاه های کتاب سراسر کشور و فروش اینترنتی تهیه فرمایید. 🌹به کانال کتاب"عصمت" شهید عصمت پورانوری در پیامرسان ایتا بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/534446100C4630a601bc
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از الف دزفول
🌹✍🏻 «روزهای رختشورخانه» بُرشی است از کتاب «عصمت» به نویسندگی «سرکار خانم سیده رقیه آذرنگ». در این فصل از کتاب «عصمت» که به روایت « حاجیه خانم فاطمه سلطان ملک » مادر بزرگوار شهیدان والامقام «عصمت و علیرضا پورانوری» است، به حضور این بانوی والامقام و تعداد زیادی از بانوان شهرستان دزفول در رختشورخانه بیمارستان کلانتری اندیمشک برای شستشوی لباس و پتوهای رزمندگان و شهدا و . . . اشاره شده است. «روزهای رختشورخانه» روایتی مستند از تلاش و تکاپو و ایثار بانوان دزفولی در آن حوض های خونین است. سطرهایی که بیانگر حقایق و رخدادهایی است که متاسفانه این روزها از تاریخ و وقایع بیمارستان کلانتری حذف گردیده است. ⭕️ روزهای رختشور خانه 2️⃣ قسمت دوم خانم پروین ترابی، که قبل از همه در آنجا حضور داشت، ما را راهنمایی کرد. مسئول خانم‌هایی بود که از دزفول آمده بودند. خانم ترابی نمایندۀ امام جمعۀ دزفول، آیت‌الله قاضی، و نمایندۀ ستاد امداد ارتش(تیپ 2 زرهی دزفول) بود. تا مرا دید، اشک توی چشمانش جمع شد. او هم در مراسم غسل و کفن کردن عصمت حضور داشت و روز تشییع خیلی به ما کمک کرد. فعال بود و پای‌کار. از اینکه او را در این مسئولیت می‌دیدم تعجب نکردم؛ چون دل و جرئت داشت و گاهی بیش از پنجاه نفر از خواهران شهید را غسل می‌داد و کفن می‌کرد. بعد از سلام و احوالپرسی، چشمم افتاد به چند حوضِ سیمانی پر از آب با کلی لباس نظامی‌خونی و ملحفۀ بیمارستانیِ روی هم تلنبار شده. دقایقی نگذشته بود که چندنفر چندنفر به تعداد خانم‌ها اضافه شد. همگی برای کمک آمده بودند. خانم ترابی به ما می‌گفت: «خیلی نیروی کمکی نیاز داریم. هر نفر می‌تونه، از فردا چند نفر دیگه رو هم همراهش بیاره اینجا. بسم الله!» چادرهایمان را به کمرمان و یا دور گردنمان گره زدیم. ملحفه و لباس‌های خونی را که کنار دیوار جمع شده بود، توی یکی از حوض‌های پرآب انداختیم. آن‌قدر خون دلمه شده از لباس‌ها جدا می‌شد، که چند بار آبراه بسته و کیپ می‌‌شد. خون و آب در هم قاتی شده بود و موج می‌زد. برای ادامۀ کار باید دستمان را توی حوض فرو می‌بردیم، تا آبراه را باز کنیم و خون‌ها را بشوییم. لکه‌های کوچک و بزرگ خون روی لباس‌ها به راحتی پاک نمی‌شد. باید یک دور با وایتکس لکه‌گیری می‌کردیم و بعد با پودر رخت‌شویی آن‌ها را خوب می‌ساییدیم. خانم‌هایی هم با تشت‌های پلاستیکی که جلوِ دستشان بود، مشغول شست‌وشو بودند. بعد از کم‌رنگ شدن لکه‌های به خون آغشته که با زحمت می‌ساییدیم، آب‌کشی و پهن کردن لباس‌ها و ملحفه‌ها شروع می‌شد. بیرون از سالن رخت‌شوی‌خانه یک محوطه باز وجود داشت که چند پایۀ چوبی کف زمینِ گِلی فروکرده بودند. روی پایه‌ها بندکشی شده بود و لباس‌ها را برای خشک شدن آنجا پهن می‌کردند. بندها همه برای ملحفه‌ها و لباس‌ها استفاده می‌شد. پتوها را روی تخت‌های فلزی می‌چیدیم، یا وقتی هوا گرم بود روی زمین پهن می‌کردیم، تا با گرمای آفتاب خوب خشک شود. ⬅️ ادامه دارد 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 ✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول 🌐www.alefdezful.com ✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻 🆔 https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc ⭕️ صفحه اینستاگرام الف دزفول 🆔https://www.instagram.com/alefdezful/
هدایت شده از KHAMENEI.IR
📢 اعطای «نشان فتح» به سردار حاجی‌زاده، فرمانده نیروی هوافضای سپاه توسط فرمانده کل قوا در پی عملیات درخشان «وعده صادق» 🔹️حضرت آیت‌الله خامنه‌ای فرمانده کل قوا طی مراسمی به سردار امیرعلی حاجی‌‌‌زاده، فرمانده نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی «نشان فتح» اعطا کردند. 🔹️اعطای این نشان به دلیل عملیات درخشان «وعده صادق» انجام شد. 🔹️نشان فتح، به‌عنوان نماد عملیات‌های پیروزمندانه رزمندگان اسلام و فاتحان این عملیات‌ها انتخاب شده است. 🔹️این نشان، از سه برگ درخت نخل و گنبد مسجد جامع خرمشهر و نیز پرچم جمهوری اسلامی ایران تشکیل شده است. ۱۴۰۳/۷/۱۵ 💻 Farsi.Khamenei.ir