12.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.
جلال غیب عیان در جمال ایزد شد
جمال
آینه شد
اسم شد
محمّد شد
🎥 #شعرخوانی سید سلمان علوی در محضر حضرت آیتالله #جوادی_آملی حفظهالله.
🆔 @ss_alavi_ir
ضمن تشکر بابت محبّتی که نسبت به بنده و این شعر👆 داشتید؛ بعضی از دوستان خواسته بودند که متن این مثنوی رو توی کانال بگذارم
چشم.
امتثال امر میکنم
البته این مثنوی هنوز تمام نشده. ازتون میخوام دعا کنید خداوند به وقتم برکتی بده تا بتونم تمومش کنم؛ انشاءالله.
🆔 @ss_alavi_ir
🔷 سِفر آفرینش
۱ـ
نخست خلوت حق بود و بی زمانی محض
حریم حضرت معبود و بی نشانی محض
فلک نبود، فراسو نبود، فرش نبود
ملک نبود، هیاهو نبود، عرش نبود
جلیل بود و تجلی نداشت، فاش نبود
قدیم بود، قدیمی که ابتداش نبود
قدیم بود، ولی از قِدم منزّه بود
ز رنگ و انگ وجود و عدم منزّه بود
سراسری که سپهرش «کجا» نبوده و نیست
یگانهای که یکی بود و لایزال یکی است
نه آن یکی که بر او تهمت عدد باشد
یکی که مرتبت وحدتش أحد باشد
برون ز خلق جهان باشد و مفارق نه
درون خلق عیان باشد و مطابق نه
کدام سو؟! که به دربار او مسیر نبود
کدام او؟! که سزاوار او ضمیر نبود
محیط بود، مساحت نداشت، رسم نداشت
بسیط بود، علامت نداشت، اسم نداشت
۲ـ
اراده کرد که اسمی برای او باشد
اراده کرد که توحید در سبو باشد
خدا خداست، ولی خواست آیهای باشد
که متن ذات نهان را نمایهای باشد
اراده کرد خدا و سپس تکلم کرد
سلام گفت و صدا را پر از ترنّم کرد
صدا روان شد و رویید باغی از کلمه
قلم به پا شد و پاشید داغی از کلمه
قلم به پاشد و یکباره نور پیدا شد
کرانهها و کرانهای دور پیدا شد
حقیقت کلمه نور بود، عریان شد
سلامْ لحظهی انگور بود، عرفان شد
چکید نور خدا در بلوری از نورش
میان نور درخشید نوری از نورش
چه عاشقانهی بهتآوری است در تجرید
دمی که نور به اندام نور روح دمید
جلال غیب عیان در جمال ایزد شد
جمال
آینه شد
اسم شد
محمّد شد
...
۳ـ
و «اسم» روح لطیفی است در ادامهی ذات
که هم سپهر صفات است و هم سرای حیات
أنیس ساحت توحید شد هزاران سال
صلوة بود و هوای هزارتوی وصال
فکند بر رخ روحانیاش هزار نقاب
نشست در پسِ پنهانی هزار حجاب
حجابها همه ازنور، قابها همه نور
میان نور نهان بود سرّ اعظم نور
۴ـ
سپس در آینه رقصید نوری از کلمه
فلق شکافته شد در ظهوری از کلمه
نسیم عرش فرحبخش و فرّهپوش رسید
صدای زمزمهای آشنا به گوش رسید
صدا تنید به دور قلم، قلم آنگاه
به حسنْ اوّل دفتر نوشت بسم الله
صراط در نفحات حروف روشن شد
سلوک با لمحات سخن مبرهن شد
■
قلم شریعت اسم است، آفتاب یکیست
در آن نهاد که بنیاد عقل و آب یکیست
صریر سرخ قلم شروههای لم یزلی است
خدا خداست ولی این صدا صدای علی است
۵ـ
چگونه شرح کنم آن حضور کامل را
و از کجا بنویسم ابوالفضائل را
عبادتی که قعودش قیام ادیان است
حقیقتی که مجازش تمام قرآن است
میان کعبه و بتخانه پردهدارْ علیست
عیار فاصله جبر و اختیارْ علیست
کتاب تسمیه را در سیاقْ آیه نبود
به جز علی که ظهورش رواق آینه بود
که یک خدا به میان بود و بیشمار علی
هزار آیه فرستاد و هر هزار علی
۶ـ
قلم ملاحظهای کرد میهمانی را
که تا تمام کند رسم مهربانی را
قلم نشست به تذهیب «با»ی بسم الله
سکوت پشت سکوت و نگاه پشت نگاه
کمی گذشت و سرانجام حضرت ایزد
قلم به دست گرفت و به ناز نقشی زد
قلم به دست گرفت آسمان هفتم را
خدا زیاد کند خوشههای گندم را
به روی صفحهی تقدیر ابر و باد کشید
چهار شاخهی زیتون در امتداد کشید
کنار نقطهی «با» طرح یک صنوبر بود
که روی برگ و برش اسمها مصوّر بود
به جای چهرهی زن رنگ آفتاب کشید
سپس ملاحظهای کرد و در نقاب کشید
اشاره کرد به فانوس و روشنایی شد
و از عروس خداوند رونمایی شد
۷ـ
قدم گذاشت به عرش و مَلک به دنبالش
ملک به سجده فتاد از نزول اجلالش
حریر عصمت پروردگار ظاهر شد
نگاه کرد به دریا و آب طاهر شد
صدای هلهله برخاست با جلوس عروس
صدای هلهله «یانور» بود و «یاقدوس»
قلم بهانهی ترسیم آفرینش بود
و لوح وسعت تقویم آفرینش بود
قلم رسید به هجده قصیدهی غزلی
نگاه فاطمه افتاد در نگاه علی
نگاه فاطمه زیباست، پس تبسم کرد
تبسمی که ملک راه خانه را گم کرد
تبسمی که در او آیههای دهر شکفت
تبسمی که کمی بعد... (بعد خواهم گفت)
زنی که چادری از یاطهور بر سر اوست
زنی که هالهای از یا غیور معجر اوست
زنی که گسترهی عرش، فرش طفلانش
زنی که بستر افلاک، خاک دامانش
زنی که با نظرش آفتاب کامل شد
وضو گرفت، پس آیات آب نازل شد
۸ـ
وضو گرفت و تراوید کوثر کلمات
که آب «ماء مَعین» بود و جوهر کلمات
گشود نُه فلک از حلقههای خلخالش
هزار آینه حیرت غنوده در خالش
زهی خیال کز آن خال پرده بردارد
که ذوالجلال بر این نقطهها نظر دارد
زنی که روشنیاش ماجرای مستوری است
نگارِ خانهی قدس است، مینیاتوری است
سرای سبز رسالت نمازخانهی اوست
بهشت اندکی از لطف مادرانهی اوست
۹ـ
حقیقت کلمه در بهشت جاری شد
رواق فاطمه ایوان بیقراری شد
در آستانهی میثاق با خداوند است
و مادر است و دلش بیقرار فرزند است
خدای فاطمه دردانهای اگر دارد
تبسمی است که با چشم نیمهتر دارد...
✍️سید سلمان علوی
🆔 @ss_alavi_ir
سید سلمان علوی
🎥 | ذکری فوقالعاده مخصوص ماه رجب ‼️من پرودگار شما نیستم؛ اگر کسی این ذکر را بگوید و او را نبخشم...
⚠️یادآوری👆👆👆
شاید امروز روز آخر رجب باشه
أین الرّجبیون؟😞😞😞
☘️
ـ🌼🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺
ـ🍃🌺🍃🌸🍃🌺
ـ🌺🍃🌸
ـ🌸
کشــتی نــــــوح نـشــد منتــظـر هـیــچ کســـــی
این حسین است که با خود همه را خواهد برد
🌸
🌺🍃🌸
🍃🌺🍃🌸🍃🌺
🌼🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺
مرحوم شوشتری در خصائصالحسینیة گفته است:
«فرأیت فی الحسین علیهالسلام خصوصیة فی الوسیلة إلی اللّه اتّصف بسببها بانّه بالخصوص، باب من أبواب الجنة و سفینة للنجاة و مصباح للهدی، فالنّبی و الأئمة علیهمالسلام کلّهم أبواب الجنان؛ لکنّ باب الحسین أوسع، و کلّهم سفن النجاة؛ لکنّ سفینة الحسین مجراها فی اللّجج الغامرة أسرع و مرساها علی السواحل المنجیة أیسر، و کلّهم مصابیح الهدی؛ لکنّ الاستضاءة بنور الحسین أکثر و أوسع، و کلّهم کهوف حصینة؛ لکنّ منهاج کهف الحسین أسمح و أسهل»؛
«در حسین علیهالسلام برای وسیله تقرّب به خدا بودن، ویژگیای دیدم که او به سبب آن ویژگی است که این گونه توصیف شده: دری از درهای بهشت، کشتی نجات و چراغ هدایت!
پیامبر صلیاللهعلیهوآله و ائمّه علیهمالسلام همگی ابواب بهشتاند؛ امّا باب حسین علیهالسلام گشودهتر است. همگی کشتی نجاتاند؛ امّا کشتی حسین علیهالسلام در میان امواج طوفانهای شدید، پُرشتابتر، و پهلو گرفتنش در ساحلهای نجات، آسانتر است. همگی، چراغ هدایتاند؛ امّا پرتو گرفتن از نور حسین علیهالسلام، بیشتر و وسیعتر است. همگی، پناهگاههای مستحکماند؛ امّا راه رسیدن به پناهگاه حسین علیهالسلام هموارتر و آسانتر است.
📚 خصائص الحسینیه، ص۱۴.
پینوشت:
۱ـ مضمون فوق گاهی با عباراتی نظیر «کلّنا سفن النّجاة و سفینة الحسین أوسع و فی اللجج أسرع» به کلام اهلبیت علیهمالسلام منتسب میشود.
اگرچه این مضمون مضمون صحیحی است و فرامایشات اهلبیت علیهمالسلام دربارۀ سیّدالشّهداء علیهالصّلوةوالسّلام مؤیّد آن است، لیکن چنین روایتی از هیچکدام از معصومین علیهمالسّلام صادر نشده است.
۲ـ بیت بالا از بنده نیست؛ شاعر را نمیشناسم.
🆔 @ss_alavi_ir
سید سلمان علوی
. جلال غیب عیان در جمال ایزد شد جمال آینه شد اسم شد
قالَ رَسولُالله صلّیاللهعليهوآله:
-«الخَطُّ الحَسَنُ يَزيدُ الحَقَّ وَضَحا»-
خط زيبا حق را بيشتر آشكار مىكند.
📚كنزالعمّال، ح: ۲۹۳۰۴.
سپاس از دانشآموز هنرمند پایۀ هفتم که با این خط زیبا به بنده محبّت داشتند.
عنایت اهلبیت علیهمالسلام همراه همیشۀ قلب و قلم و قدمت باشه فاطمه خانوم.
@mikhat
🆔 @ss_alavi_ir
🔻۲۲ دلیل برای حضور در راهپیمایی ۲۲ بهمن از نگاه امام خامنهای حفظهالله:
۱. خلق چهل و ششمین پدیده بینظیرِ راهپیمایی ۲۲ بهمن است. 🇮🇷
۲. فرصتی برای شنیدن صدای واقعی ملت ایران است. 🇮🇷
۳. ۲۲ بهمن نماد پیروزی مردم در جنگ ترکیبی دشمن است. 🇮🇷
۴. باعث به اعتراف کشاندن رسانه های غربی به حضور مردم در صحنه است. 🇮🇷
۵. نمایش پیوند ناگسستنی انقلاب و مردم ایران اسلامی است. 🇮🇷
۶. حرکتی سیاسی و امنیتی برای نمایش اقتدار نظام اسلامی است.🇮🇷
۷. مظهر حرکت و وحدت ملی است.🇮🇷
۸. امید آفرین برای دوستان و بیم آفرین برای دشمنان انقلاب است.🇮🇷
۹. مظهر عزم ملی است. 🇮🇷
۱۰. نشان دهنده زنده بودن انقلاب در میان مردم است. 🇮🇷
۱۱. عامل پاک سازی دلها و ذهن های آلوده است. 🇮🇷
۱۲. نشان دهنده اقتدار نظام اسلامی در بسیج مردم است. 🇮🇷
۱۳. مظهر دفاع از انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی است. 🇮🇷
۱۴. مظهر دفاع از عزت ملی و استقلال کشور است. 🇮🇷
۱۵. مظهر غیرت انقلابی مردم و مسئولین است. 🇮🇷
۱۶. مظهر مقابله با زورگویی و باجخواهی ملت در برابر آمریکا است.🇮🇷
۱۷. مظهر ایستادگی ملت بر آرمان های انقلاب اسلامی است. 🇮🇷
۱۸. باعث بیمه شدن کشور ایران میشود.
۱۹. مظهر اقتدار ملی است. 🇮🇷
۲۰. مظهر وحدت و همدلی بین مردم و مسئولین است. 🇮🇷
۲۱. حضور در راهپیمایی ۲۲ بهمن یک کار دینی است. 🇮🇷
۲۲.راه پیمایی ۲۲ بهمن حکایت عید غدیر، قربان و فطر است برای مردم ایران. 🇮🇷
🆔 @ss_alavi_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔷 اقدام بزرگـ حضرت امام برای مقدمهسازی ظهور
🎥 آیتالله #میرباقری :
در هیچ دورهای در عصر غیبت، همچون دوران انقلاب اسلامی، اینقدر انسان پابهرکاب و آماده شهادت وجود نداشته است.
اگر در این مسیر، ایستادگی کنیم، بشارتی که به ما داده شده این است که انشاءالله به عصر ظهور منتهی میشود.
@mirbaqeri_resane
🆔 @ss_alavi_ir