🔴قسمت سی و سه
با خانواده تصمیم گرفتیم که به #دمشق برگردیم ،
از #حلب خاطره ی خوبی نداشتم .
در حلب تنها فرزند پسرم را از دست دادم و دختر نازنینم هم پژمرده شد.
از داعش لعنتی و همه تروریستهای وحشی بیزار شده بودیم .
ما اکنون فقط آرامش و امنیت می خواستیم.
چیزی که قبلا آن را داشتیم و قدرش را ندانسته بودیم !!!
برای آخرین بار به دیدار #ابویعقوب رفتم و با او خداحافظی کردم ،
#حلب را با خاطرات تلخش ترک کردیم و عازم دمشق شدیم .
وقتی به #دمشق رسیدیم؛ به محله ای رفتیم که خانه ی قبلی ما آنجا بود .
در جنوب دمشق. آن محله، #ویران شده بود.
کوچه ها ، منازل ، مغازه ها پر از ترکش خمپاره بود و ویران گشته بود.
این خرابی ها نتیجه ی شورش مردم سوریه علیه حکومت #قانونی بشار اسد بود !!!!
چقدر راحت داشته های خودمان را به باد فنا دادیم !!!!
#تجربه ی تلخ زندگی من ، می تواند برای هر مسلمانی عبرت آموز باشد .
خصوصا برای مردم کشورهای #منطقه .
برای مردم #ایران و #عراق ،
برای مردم #پاکستان و #افغانستان ،
برای همه ،مفید و عبرت آموز است.
هرچند عراق و افغانستان هم طعم تلخ تروریسم داعش و تکفیری ها را چشیده اند.
زندگی من برای ایرانی ها که در #امنیت زندگی می کنند؛ درس بزرگی است.
بخوانید و عبرت بگیرید.