آفرودایت که دوباره شکست خورده بود دیگه به سیم آخر میزنه یه چالش واقعا سخت به سایکو میده
اون باید به جهان زیرین میرفت و مقداری از «زیبایی»ی پرسفون برای آفرودایت میاورد
مسیر جهان زیرین به اندازه کافی طاقت فرسا بود که خوف این مکان رو سایکو به وحشت بندازه ولی به هرحال برای رسیدن به اروس همه چیز رو به جون میخره و تحمل میکنه
سایکو ماموریتش رو به اتمام میرسونه، پرسفون مقداری از زیباییش رو به یه گل میدمه و توی یه جعبه میزاره
پرسفون به سایکو هشدار میده که این زیبایی مخصوص الههگانه و برای فانی ها خطرناکه و نباید تا وقتی که جعبه رو به آفرودایت برسونه درش رو باز کنه
آفرودایت گفته بود که این آخرین چالشه و بعد از این میتونه با اروس ملاقات کنه
سایکو بعد از تلاشهایی که کرده بود خسته و به هم ریخته شده بود و دوست نداشت با اون ظاهر مقابل اروس بایسته و از طرفی هم مشکوک بود که نکنه پرسفون درخواستش رو انجام نداده باشه و دست خالی پیس آفرودایت برگرده
پس کمی از جعبه رو باز کرد تا هم مطمئن بشه و هم کمی از زیبایی استفاده کنه و ظاهرش رو بهتر کنه
اما همونطور که پرسفون هشدار داده بود زیبایی الهه ها برای انسانها خطرناک بود و سایکو به محض باز کردن جعبه به حال مرگ افتاد
شاید بپرسید این مدت اروس کجا بود و چه کار میکرد؟
خب پسر ما گوشهی اتاقش در حال اشک ریختن و تماشای تلاش های سایکو بود وقتی که دید سایکو داره میمیره با عجله خودش رو میرسونه و سایکو پیش زئوس میبره تا از پادشاه خدایان بخواد که سایکو رو جاودانه و تبدیل به یه الهه بکنه
زئوس هم با خوشحالی قبول میکنه اروس از نوشیدنی خدایان به سایکو میده و سایکو هم مثل اروس بال در میاره ولی بال پروانهای😂🦋
بچهی سایکو هم که یه دختر بود به دنیا میاد الههی لذت و شادی میشه
و همه با خوبی و خوشی (به جز آفرودایت) زندگی کردن
و پایان
ایستگاه 34 🇮🇷
نتیجه اخلاقی: سر به سر مادر شوهر نزارید مخصوصا اگه الهه باش-
من که شوهرم سه تا مادر داره چی کار کنم؟ (تازه بدون احتساب خواهراش-)
ایستگاه 34 🇮🇷
من که شوهرم سه تا مادر داره چی کار کنم؟ (تازه بدون احتساب خواهراش-)
مهم اون مادر شوهر خوشگل و نازته که هواتو داره (خودم)
ایستگاه 34 🇮🇷
مهم اون مادر شوهر خوشگل و نازته که هواتو داره (خودم)
مشکل حل شد، ای جان 😍😍😍😍🤩