هدایت شده از مؤسسه بین المللی ترنم صلح
14.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 Deedat vists Imam Khomeini
❇️ احمد دیدات از ملاقات با امام خمینی میگوید: «تابهحال پیرمردی به این زیبایی ندیده بودم. با دیدن او بیاختیار اشک از چشمانمان سرازیر شد. او قیام کرد تا شرایط را برای آمدن امام مهدی آماده کند.»
📝شیخ احمد دیدات از نویسندگان مسلمان و ناصحان هندی در آفریقای جنوبی بود. او بیشتر به دلیل بحثهای عمومی بینادینی با مسیحیان تبشیری که بیشترشان حول اسلام، مسیحیت و اناجیل بود، شناختهشده است.
🎥نسخه با کیفیت بالا: https://t.me/HQTOP/26
#احمد_دیدات #مهدویت #امام_خمینی
💯 ترجمه و تدوین: انجمن بینالمللی ترنم صلح
@ThrillofPeace
#یادداشت
✳️ تاریخ انگارۀ تحریف بایبل در جهان اسلام
@studiesofshia
🔹محمد علی طباطبایی / پژوهشکده قرآن و حدیث قم - پژوهشکده تفسیر
امروزه محرّف بودن کتابهای مقدس یهودی و مسیحی چنان بدیهی تلقی میشود که حتی بسیاری از عالمان سنتی این ادیان هم بدان باور دارند؛ اما آیا این موضوع همیشه همین قدر واضح بوده است؟ روشن است که نه. اما یک نکته مسلم است. قرنها پیش از آنکه محققان غربی به نتایج امروز برسند، عالمان مسلمان با قاطعیت معتقد به تحریف تورات و انجیل بودهاند و در واقع این انگاره از متون اسلامی بود که کمکم به متون روشنفکرانۀ غربی راه پیدا کرد تا سرانجام از حوالی قرن هجدهم به بعد برای خودش تبدیل به یک رشتۀ علمی مستقل و گسترده (تحت عنوان نقد بایبل) شد.
اما در عالم اسلام این ایده از چه زمانی مطرح شد؟ معمولترین پاسخی که چه از جانب عالمان مسلمان و چه حتی از جانب بسیاری از محققان غربی مطرح میشود این است که آغاز این بحث دقیقا از صدر اسلام بوده که ایدۀ «یحرفون الکلم» در قرآن مطرح شد. البته برخی محققان نقطۀ آغاز این انگاره را حتی به پیش از اسلام میبرند و این فرضیه را مطرح میکنند که خود قرآن هم در این زمینه متأثر از تحریفباوران پیشااسلامی بوده است.
با این حال، در سالهای اخیر شمار قابل توجهی از محققان، اعم از مسلمان و غیرمسلمان، در کل این ادعاها تردید افکنده و نشان دادهاند که بسیاری از آیات مورد استناد در این بحث، اساسا به آنچه ما امروز با عنوان «تحریف» میشناسیم، ارتباطی ندارند. بنابراین، چهبسا اصلا نتوان قرآن را آغازکنندۀ این بحث در اسلام دانست. اگر این گونه باشد، این پرسش مطرح میشود که پس نخستین بار این ایده را چه کسی در جهان اسلام مطرح کرد؟
من در رسالۀ دکتری خود، که سال گذشته در دانشگاه تهران (پردیس فارابی) از آن دفاع کردم، بر مبنای روش تحقیق در «تاریخ انگارهها» (the history of ideas) به بررسی این موضوع پرداختم و تاریخ انگارۀ تحریف بایبل را به ترتیب تاریخی در سه دورۀ متفاوت پیشاقرآنی، قرآنی و پساقرآنی پژوهیدم.
@studiesofshia
خلاصهترین بیان از یافتههای من در این پژوهش جذاب چنین است:
۱- هرچند افراد و گروههایی از قرنها پیش از اسلام، دربارۀ بایبل قائل به تحریف (به معانی مختلف آن) بودهاند، بر اساس اصول «تاریخ انگارهها» نمیتوان قرآن را را متأثر از آن افراد و گروهها دانست؛ چون هم «تحریف» قرآنی متفاوت از «تحریف» مورد نظر آنها بوده، و هم دستگاه اعتقادی قرآن به قدری متفاوت از آنهاست که اساسا نمیتوان ریشۀ مشترکی میان نگاه قرآن به این مسئله با نگاه هیچ یک از آن افراد و گروهها یافت.
۲- بررسیهای ریشهشناسی، معناشناختی و کاربردشناختی در تمام آیات قرآنی مرتبط با کُراسهها (متون مقدس یا scriptures) نشان میدهد که از نگاه قرآن، بدرفتاریهای اهل کتاب با کتابهایشان در درجۀ اول کتمان، و در درجۀ بعد بدخوانی و معناگردانی است که هیچ کدام ارتباطی با دستکاری در متنِ مکتوبِ تورات و انجیل ندارند. در مقابل، قرآن با صراحت تمام از تصدیق تورات و انجیل و لزوم ایمان به آنها سخن میگوید، و در این قبیل آیات موضوع سخن دقیقا همان تورات و انجیل موجود در دست یهودیان و مسیحیان بوده است. https://telegram.me/bayeganitabligh/1952
۳- بررسیهای گستردۀ من در تمام متون در دسترس از قرون اولیۀ اسلامی، اعم از مجادلات مسیحی-اسلامی، احادیث کهن و تفاسیر متقدم نشان داد که میتوان سه دورۀ متفاوت از ظهور ایدۀ تحریف را در جهان اسلام شناسایی کرد: دوران سکوت (قرن اول هجری) که هیچ نشانی از این ایده در جهان اسلام یافت نمیشود؛ دوران زمزمه (قرن دوم هجری) که ایدۀ غالب در میان مسلمانان اعتبارِ تورات و انجیل است و تنها گهگاه زمزمههایی خفیف بر خلاف این شنیده میشود؛ و دوران همهمه (قرن سوم) که برای نخستین بار ایدۀ وقوع تحریف در بایبل با صراحت از طرف برخی متکلمان معتزلی در مناظرات بیناادیانیِ دربارِ مأمون عباسی، و در واکنش به طرح ایدۀ محرف بودنِ قرآن از طرف متکلمان مسیحی، مطرح شد؛ اما تبدیل شدن این ایده به گفتمان غالب در جهان اسلام دو قرن دیگر زمان برد. به این ترتیب، از قرن پنجم هجری و با نگارش کتاب الفصل توسط ابن حزم اندلسی بود که ایدۀ محرف بودن تورات و انجیل به ایدۀ غالب در سراسر جهان اسلام تبدیل شد.
#مطالعات_شیعه_در_غرب
@studiesofshia
#معرفی_فراخوان
@studiesofshia
✳️ فراخوان شرکت در کارگاه بین المللی «پاسخ های دینی، حقوقی و سیاسی به سلفی-گری»
🔹دانشگاه چارلز، جمهوری چک
http://yon.ir/v5QZV
#مطالعات_شیعه_در_غرب
@studiesofshia
4_5990003073106314619.pdf
413.7K
#معرفی_مقاله
@studiesofshia
✳️ مدخل «غدیر خُم»
✳️ Ghadīr Khumm (Khumm Pond)
🔹محمدعلی امیرمعزی
🔹Mohammad Ali Amir-Moezzi
🔸ویرایش سوم دایره المعارف اسلام (EI)
#مطالعات_شیعه_در_غرب
@studiesofshia
#معرفی_کنفرانس
@studiesofshia
✳️ کنفرانس «اصول اخلاقی داستانهای قرآنی و فراتر از آنها»
🔹دانشگاه حمد بن خلیفه، قطر
http://yon.ir/mbl3y
#مطالعات_شیعه_در_غرب
@studiesofshia
#یادداشت
@studiesofshia
✳️ ابن سینا، سهروردی، ملا صدرا و هانری کوربن
🔹حسن انصاری؛ هيئت علمی مؤسسه مطالعات عالی پرينستون
امروزه در مجامع آکادمیک غربی در حوزه مطالعات فلسفه اسلامی بررسی های متن محوری در جریان است که بر تصحیحات انتقادی متون، تحولات مفهومی و بررسی تحول فلسفه اسلامی در نسبت با سنت شارحان ارسطویی و افلاطونی استوار است. فارابی و ابن سینا در این میان خیلی مهم قلمداد می شوند و تلاش ها برای درک نسبت فلسفه آن دو در مقایسه با شارحان اسکندرانی و نو افلاطونی متأخر و همچنین در مقایسه با سنت های فلسفی در میان مترجمان مسیحی و صابی در دوران نهضت ترجمه (و تداوم آن در سده چهارم با ظهور مکتب ابن عدی) به ظهور مطالعاتی بسیار جدی در این حوزه ها انجامیده است. البته در کنار فارابی و ابن سینا و تا اندازه ای کندی فلسفه ابن رشد و همچنین جایگاه غزالی در انتقاد از فلسفه هم اهمیت ویژه خود را دارد. در سالهای اخیر مطالعات در حوزه شارحان ابن سینا در خراسان و بعد در دوره های بعدی و از جمله مکاتب شیراز و اصفهان و عصر عثمانی گسترش بسیار زیادی در مقایسه با دهه های گذشته پیدا کرده است. در این پژوهش ها هانری کوربن تقریبا غائب بزرگ است. جز در انتشارات و مطالعات پاره ای از شاگردان او در فرانسه و یا دلبستگان به مکتب سنت گرایی، تقریباً هانری کوربن تنها برای مطالعه فلسفه های متأخر شیعی و آن هم به صورت حاشیه ای مورد ارجاع قرار می گیرد. این البته به دلیل انتقاداتی است که از او و تفسیرش از حکمت مشرقیه ابن سینا و دیدگاه هایش درباره حکمت اشراق در سالهای گذشته و از سوی کسانی مانند دیمیتری گوتاس صورت گرفت. همانطور که مرحوم آقای حائری یزدی به درستی گفته هانری کوربن در تحریف اندیشه فلسفی ابن سینا و کلا فلسفه اسلامی سهم زیادی داشته است. در خود فرانسه که من چندین سال به درس ها و سمینارهای فلسفه اسلامی در آنجا می رفتم شخصیت و مرجعیت کوربن تقریباً رو به افول است و تنها محدود به چند تنی است. در عوض هم در فرانسه و هم در انگلستان و آلمان و ایالات متحده تحقیقات متنی و تاریخی و مفهومی که فلسفه ابن سینا را در نسبت با فلسفه های یونانی جستجو می کند خوشبختانه در سالهای اخیر مورد اعتنای بیشتری قرار گرفته است. به نظر من این مسئله تا اندازه زیادی مرهون دیمیتری گوتاس و محققان جوانتری در نسل بعد از اوست، همانند آقای راب ویسنوفسکی. گوتاس به خوبی نشان داد که درک و دریافت کوربن از حکمت مشرقی ابن سینا نادرست بوده است. هانری کوربن نه تنها در فهم درست فلسفه ابن سینا بلکه در فهم مکتب فلسفی سهروردی ناکام ماند. او سهروردی را نه به عنوان شارحی در سنت ابن سینا که ابتکاراتی در فلسفه مشایی دارد بلکه بیشتر در سایه شماری از آثار رمزی و یا مبانی ابتکاری او در فلسفه نوری و فهلوی دید و خلاصه کرد. تنها با انتشار آثار و بررسی های علمی درباره شارحان سهروردی در نسل شاگردان او و همچنین در دنباله آن در مکتب شیراز بود که اهمیت شماری از آرای ابتکاری سهروردی در مقام شارح ابن سینا بیشتر شناخته شد. کوربن برعکس سهروردی را از منظر معجونی به نام حکمت شرقی و نوری ایرانی دید که مبانی آن دقیقاً معلوم نیست چیست و سابقه روشن و تاریخی ندارد. تازه آن را با تفاسیر شبه قاره ای آن و آمیخته با عرفان های نظری و اشراقی و باطنی و رمزی تفسیر می کرد که در نهایت به فلسفه های اسماعیلی و شیخی می انجامید. او همین بلا را سر ملا صدرا هم آورد. برای او عرفان نظری ابن عربی هم بیشتر در چارچوب تفاسیر باطنی گری، حروفی گری و علم اعداد دیده می شود و فلسفه های گنوسیستی. او البته خدمات شایانی برای انتشار آثار فلسفی کرد اما این از اقبال بد روشنفکران و دانشگاهیان ما بود که ابن سینا و سهروردی و ملا صدرا را با روایت او بیشتر شناختند تا با دست کم روایت اصیل و ریشه دار در سنت خودمان. چند سالی است اقبال دوباره ای به کتاب های کوربن در میان نسلی از پژوهشگران و مترجمان ایرانی شدت گرفته است. این طبعاً به بد فهمی ما از سنت فلسفی خودمان دامن می زند. دلخوش به اینکه کوربن تشیع باطنی را با فلسفه ابن سینا و سهروردی و ملا صدرا و ابن عربی پیوند می زند و امام زمان را در چارچوب تفسیری فلسفی و باطنی از مقام ولایت می فهمد نباید شد. تفاسیر او در این زمینه دو ایراد اساسی دارد: نخست اینکه درک ما را از فلسفه اسلامی معیوب می کند و دوم اینکه تشیع را به دیانتی باطنی و رمزی و گنوسیستی تقلیل می دهد که با هیچ معیار درست تاریخی نه قابل فهم است و نه مبانی آن قابلیت مفاهمه و گفتگو دارد.
#مطالعات_شیعه_در_غرب
@studiesofshia
#معرفی_فراخوان
@studiesofshia
✳️ فراخوان مقاله با موضوع «زنان و هویت جنسی در کتاب مقدس و جهان مرتبط با کتاب مقدس»
🔹دانشگاه گلاسکو، اسکاتلند
http://yon.ir/KvWjH
#مطالعات_شیعه_در_غرب
@studiesofshia
4_5803059184119318111.mp3
15.93M
#گفتگو #صوت
@studiesofshia
✳️ گفتگو با محمدعلی امیرمعزی، نویسنده و استاد دانشگاه در پاریس
🔹علل تألیف کتاب «حجت خدا، بررسی عرفان شیعه در اثر کلینی»
🔸انتشار صرفاً جهت اطلاع پژوهشگران بوده و به معنای تأیید محتوا نیست.
#مطالعات_شیعه_در_غرب
@studiesofshia
#معرفی_گروه #مطالعات_تخصصی
✳️ گروه مطالعات اسلامی و شیعی در غرب
🔹بررسی و شناسایی جریان های شیعه پژوه و اسلام شناس غربی
🔸آشنایی با مراکز علمی، پژوهشی و تخصصی در حوزه شیعه پژوهی و اسلام شناسی
🔹آشنایی با شخصیت های متخصص و صاحبنظر در حوزه شیعه پژوهی و اسلام شناسی
🔸آشنایی با منابع مختلف حدیث پژوهی، قرآن پژوهی، تاریخ پژوهی، فقه پژوهی، کلام پژوهی، و ...
🔹دسترسی به منابع مختلف (کتاب، مقاله، صوت، فیلم و ...) در حوزه شیعه پژوهی و اسلام شناسی
🔸معرفی کنفرانس ها، نشست ها، بورسیه و فرصت های تحصیلی و مطالعاتی مرتبط
🔹راهنمایی، گفتگوی علمی و پاسخ به سؤالات مرتبط با موضوع مطالعات اسلامی و شیعی در غرب
✳️ لینک عضویت 👇👇👇
@studiesofshia
💠 تلگرام
https://t.me/joinchat/BHCLmEnNIveWP-ibEEUP4g
💠 ایتا
http://eitaa.com/joinchat/2211905547C370ff5c5b6
🍀☘🍃🍃🌺🌺🌺🍃🍃☘🍀
#فرصت_شغلی
@studiesofshia
✳️ فرصت استادی در کرسی ایران شناسی
🔹دانشگاه کالیفرنیای جنوبی، آمریکا
http://yon.ir/zMDOS
#مطالعات_شیعه_در_غرب
@studiesofshia
4_5990003073106314621.pdf
852.1K
#معرفی_کتاب
@studiesofshia
✳️ درآمدي بر مطالعات ايراني در آمريكا
مطالعات ایرانی یكی از مهمترین حوزه های مطالعات شرقي(شرق شناسی)است. این رشته علمی، حاصل اشتیاق فراوان گردشگران و سوداگران اروپایی به سیاحت، شناخت و چپاول آثار ارزشمند باستانی در كشورهای مشرق زمین است. به رغم این واقعیت، اهمیت و بالندگی این رشته در جهان به گونه ای است كه امروزه علاوه بر كشورهای اروپایی و آمریكایی، در كشورهای آسیایی و آفریقایی نیز (با این كه یادآور تاریخ تلخ و بازگوكننده صدمات سیاسی، تاریخی و اجتماعی فراوان آنان است) مراكز و كرسی های دانشگاهی (یا به تعبیر استاد ایرج افشار شرق شناسی) ایجاد شده است. نوشتار حاضر مرور گذرایی بر شكل گیری، پیشینه و تحول مطالعات ایرانی در ایالات متحده آمریكا است.
#مطالعات_شیعه_در_غرب
@studiesofshia
#یادداشت_کوتاه
#مستشرقین
@studiesofshia
✳️ اسلام شناسان غربی، یک ضعف و دو قوت
🔹هر چه بیشتر آثار #اسلام_شناسان_غربی را میخوانم، بیشتر میفهمم که چقدر ما اینها را بیخود بزرگ کردهایم. این دانشمندان از نظر سواد اسلامی و شیوه استدلال حداکثر در حد یکی از فضلای متوسط حوزه هستند و البته حرفهای ناقص و اشتباهات واضح هم إلی ماشاءالله دارند. ولی دو ویژگی دارند که کارشان را ویژه میکند؛ یکی اینکه سعی میکنند تحقیقاتشان را به شیوههای پذیرفتهشده علمی ارائه دهند و دیگر اینکه تریبون دارند و جایگاه دارند و میتوانند در مجامع علمی صحبت کنند و خود را نظریهپرداز جلوه دهند و انتشارات و نشریات معتبر دنیا به آنها اجازه میدهند که کتابها و مقالاتشان را چاپ کنند.
🔹اگر این دو فاکتور را بسیاری از فضلای ما در اختیار داشته باشند قطعاً دست برتر با آنها خواهد بود. اولی همت شخصی محققین را میطلبد و دومی بیشتر متوجه مسئولین و دست اندرکاران علمی کشور، حوزه و دانشگاه است.
#حسین_بهرامی
#مطالعات_شیعه_در_غرب
@studiesofshia