صوفی پژوهی
🔶رمان نقد تصوف
🔰🔰هدف سفراى الهى5️⃣3️⃣
بعثت انبیا هم به این منظور بوده که راه استفاده از ذخایر مادّى و روحى را به مردم بیاموزند. آنها در عین اینکه بیشتر توجّهشان به آخرت بود و گاهوبیگاه جهان دیگر را به یاد مردم مى آوردند، هیچ گاه به مردم نگفتند از زندگى دنیا و لذّات مشروع و خوراک و پوشاک چشم بپوشید و از اجتماع و فعّالیّت هاى حیاتى گریزان و فرارى باشید.
حضرت سلیمان عرض کرد: «خدایا، مرا بیامرز و حکومتى به من عطا کن که بعد از من سزاوار هیچ کس نباشد».(1) یوسف صدّیق چون از مقرّبان پادشاه مصر شد فرمود: «اى پادشاه، خزانه کشور را به من بسپار که به امر نگهدارى و مصرف آن دانا هستم». خداوند نیز درباره یوسف مى فرماید: «ما این منزلت را به او دادیم تا از نعمت هاى ما برخوردار شود».(2)
پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) غذاى مطبوع خورد، زن گرفت، خواب و استراحت را بر خود حرام نکرد، به مردم هم گفت: «از غذاهاى پاکیزه و حلالى که خداوند در زمین آفریده بخورید، ولى از شیطان فرمان نبرید که دشمن آشکار شماست».(3) سیره پیغمبر براى ما سرمشق است.
اسلام که کامل ترین ادیان جهان است على رغم یهود که در مادّیت فرو رفتند و نصارى که به گوشه گیرى و رهبانیّت گرویدند، در حفظ این تعادل کمال اهتمام را ورزیده (وَکَذلِکَ جَعَلْنَاکُمْ أُمَّةً وَسَطًا)(4) این بود منطق دین، امّا از آنجا که در هر مرام و مذهبى گروهى راه افراط و دسته اى راه تفریط را پیش مى گیرند، در اسلام نیز از همان روزهاى اوّل این کجروى ها شروع شد.
گروهى چنان در مادّیگرى فرو رفتند که از هرگونه حق کشى و خیانت خوددارى نکردند، گروهى به زهد خشک متمایل شدند و گفتند: مال و جاه را به جاه طلبان باید سپرد بنده زاهد خدا را با ریاست چکار؟ بدین گونه کارهاى بزرگ و حیاتى و ادارى اجتماع به دست هوى پرستان نالایق افتاد، مردان بزرگ و شایسته از امور حیاتى و نظام ادارى اجتماع کنار رفتند و این فاجعه که خود شرح جداگانه دارد بزرگ ترین فاجعه از روز مرگ پیامبر اسلام تا کنون در نظام اجتماعى اسلامى بوده است.
و روى این پایه غلط، دسته اى به اعراض از دنیا، تحریم لذّات حلال، ترک زناشویى، پشمینه پوشى، ریاضات شاقّه، عزلت و گوشه گیرى، عدم شرکت در جهاد و... خو گرفته، امور دنیوى را سدّ راه عشق خدا دانستند، در حالى که این کارها به رهبانیّت مسیحى و ریاضت جوکیان و مرتاضان هندى نزدیک تر بود تا روح اجتماعى و متکامل اسلام.
از مصادیق این طرز فکر انحرافى روش بسیارى از رهبران تصوّف است که حتّى به طرز رفتار رهبران اسلام به عقیده نارساى خود خرده مى گرفتند. اکنون براى نمونه شواهدى مى آوریم:
(1). سوره ص، آیه 35.
(2). سوره یوسف، آیه 55 و 56.
(3). سوره بقره، آیه 168.
(4). ترجمه: «همان گونه شما را نیز، امّت میانه اى قرار دادیم». سوره بقره، آیه 143 .
ادامه دارد...
#ارمغان_خانقاه
#نقد_مثنوی
#رمان
🔵صوفی پژوهی
@sufi110
💢نقد مبانی اعتقادی ابنعربی / عدالت صحابه (قسمت اول)
🔸ابنعربی» یکی از افرادی است که در کتاب «الفتوحات المکیه»، همچون دیگر اهلسنت، عدالت صحابه را پذیرفته و در این رابطه مینویسد: «پس به صحابه، گمان نیکو میرود (خدا از همه راضی باد) و راهی برای خردهگیری بر آنها نیست...و آنها در تمام کارهایی که بر اساس اجتهاد خویش انجام دادهاند، چه درست عمل کرده یا خطا کرده باشند، مأجور هستند».
🔹آیه ۱۵۵ سوره آلعمران، یکی از آیات معارض با آموزه عدالت صحابه است که خداوند در این آیه قرآن میفرماید: «کسانی که در روز روبروشدن دو جمعیت با یکدیگر (در جنگ احد) فرار کردند، شیطان آنها را بر اثر بعضی از گناهانی که مرتکب شده بودند، به لغزش انداخت و خداوند آنها را بخشید. خداوند، آمرزنده و بردبار است». از این آیه به خوبی استفاده میشود که فرار صحابه از میدان جنگ احد و ارتکاب این گناه به خاطر غلبه شیطان بر صحابه بوده، گرچه ذیل آیه میگوید که خداوند آنها را بخشید، ولی این بخشش پروردگار، مفهومش این نیست که آنها عادل بودند و مرتکب گناه نشدند؛ بلکه با صراحت، در قرآن آمده است که آنها مرتکب گناهان متعدّدی شدند.
https://www.adyannet.com/fa/news/43997
📎 #ابن_عربی
📎 #عدالت_صحابه
🔵صوفی پژوهی
@sufi110
آیت الله العظمی جوادی آملی:
«يكی از بهترين راه های رعايت تقوا آن است كه هر كاری را با نام خدا شروع كنيم، قهراً هيچ حرامی را مرتكب نخواهيم شد،چون حرام را نمیشود با نام خدا شروع كرد.»
۸۲/۱۰/۵
#عرفان_اسلامی
#مراقبه
🔵صوفی پژوهی
@sufi110
📌 دوشنبه
☀️ ۳۰ بهمن ۱۴۰۲ هجری شمسی
🌙 ۹ شعبان ۱۴۴۵ هجری قمری
🎄 19 فوریه 2024 میلادی
📎 #تقویم
🔸 https://btid.org/fa/photogallery
🔵صوفی پژوهی
@sufi110
💢بنام تشیع، به کام تصوف!2️⃣
👌🏻اشکالهایی بر این ادعا وارد است. از جمله اینکه؛
🔷بنا بر گواهی تاریخ، ابراهیم ادهم زمان امامت حضرت امام محمد باقر علیه السلام را نیز درک کرده و با وجود حضور امام پنجم دیگر صحیح نیست که بگوییم وی سلسلهای را به دستور امام چهارم راهاندازی کرده باشد.
👈🏻 اگر وی طبق ادعای متصوفه شیعه بود، میبایست این اجازه را در طریقت از امام باقر علیه السلام گرفته باشد و یا لااقل مهر تایید ایشان را داشته باشد.
🔷نکتهای مهم در رابطه با این شخصیت مرگ وی است که از آن به شهادت تعبیر کردهاند. طبق عقیدهی شیعه جهاد باید به اذن امام معصوم علیه السلام یا ولی او باشد. ابراهیم ادهم با کدام اجازه در جنگ شرکت کرده، حال آنکه ائمه علیهم السلام نه شخصاً در جنگی شرکت کردهاند و نه شیعیانشان را ترغیب به شرکت در چنین نبردهایی نمودهاند (جز قیام زید). همانطور که امام صادق علیه السلام در آن اوضاع آشفتهی تاریخی و قیامهای مکرر فرمودند: لو کان (ای حرب) خیراً ما سبقونا الیه.
🔵صوفی پژوهی
@sufi110
💢علت بلند گذاشتن سبیل توسط دراویش2️⃣
❌فرقههای صوفیه چندین دلیل را بهعنوان سبیل بلند ذکر میکنند.
🖊ازجمله سلطان حسین تابنده قطب فرقه سلطان علیشاهی در توجیهی عجیب میگوید: «اخباری که در باب زدن شارب رسیده غالباً یا نبوی است که شیعه آنها را بهواسطه روات ضعیف میدانند و یا از حضرت صادق (علیه السلام) روایت شده و از غیر آن حضرت در باب شارب روایتی به نظر نرسیده است.» [1]
💢البته این توجیه از سلطان حسین تابنده بعید نیست چون دراویش این فرقه فقط روایاتی را صحیح میدانند که به نفع آنها باشد
👌🏻ولی روایاتی که کوچکترین منافع و مقاصد آنها را زیر سؤال ببرند را غیر صحیح و ضعیف میدانند.
🔷اما در پاسخ به این توجیه ناشیانه باید گفت که
1️⃣احادیث کوتاه کردن سبیل فقط از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و امام صادق (علیه السلام) نیست.
👌🏻بلکه از دیگر ائمه اطهار (علیهم السلام) ازجمله حضرت علی (علیه السلام) که دراویش از ایشان دم میزنند نیز روایاتی در ذم بلند گذاشتن سبیل وارد شده است.
2️⃣برفرض که روایات نبوی دراینباره ضعیف باشند، چرا روایات امام صادق (علیه السلام) را نادیده گرفتند؟
پینوشت:
[1]. تابنده، حسین (رضا علیشاه)، رفع شبهات، نشر حقیقت، تهران، 1377، ص 143
🔵صوفی پژوهی
@sufi110