📚 ﷽ 📚
🗨 مهمترین عواملِ افزایشِ رزق در آیات و روایات
۱. اهمیّت دادن به نماز، مخصوصاً نمازِ اوّلِ وقت
۲. راضی بودنِ پدر و مادر از انسان و دعای خیرِ آنان
۳. صدقه دادن و انفاق (خصوصا انفاق از چیزهایی که دوستشان دارید و دل کندن از آن سخت است! مثلاً لباسِ نویی که دوستش دارید را انفاق کنید).
۴. دعا کردن پشتِ سرِ برادرانِ دینی
۵. گناه نکردن و توبه از گناهانِ گذشته
۶. خوشاخلاقی و نیّتِ خیر داشتن
۷. دادنِ حقوقِ مردم، مانندِ بدهی
۸. دادنِ حقّ خدا، مثلِ خمس و زکات و ادای نماز و روزهٔ قضاشده
۹. قناعت کردن و میانهرَوی در زندگی
۱۰. مهمانی کردن و غذا دادن به دیگران
۱۱. همیشه با وضو بودن
۱۲. ازدواج کردن و فرزندآوری (خصوصاّ فرزندآوریِ زیاد)
۱۳. نمازِ شب خواندن و تهجّدِ شبانه
۱۴.شکرِ نعمتهای الهی را بهجا آوردن، راضی بودن از خدا و حسنِظن داشتن به خدا
۱۵. خواندنِ سورهٔ واقعه بعد از نمازِ عشاء
۱۶. گفتنِ تسبیحاتِ حضرتِ زهرا (سلاماللهعلیها) پس از هر نمازِ واجب
۱۷. رفتن به زیارتِ امام حسین علیهالسّلام
۱۸. کمکِ مالی به برادرانِ دینی و شیعیانِ امیرالمۈمنین علی بن ابیطالب علیهالسّلام (چه بهصورتِ قرضالحسنه و چه بهصورتِ بلاعوض که بسیار سفارش شده است).
۱۹. صِله رَحِم و دیدار با خویشاوندان
۲۰. زیاد گفتنِ ذکرِ "لا حول و لا قوۀ الا بالله"
۲۱. توسّل به امام جواد علیهالسّلام
۲۲. پس از اذانِ صبح و نمازِ صبح مشغولِ دعا شدن (خواندنِ تعقیباتِ نماز و سایرِ ادعیهٔ واردشده مثلِ سورهٔ یس و ...)
۲۳. گفتنِ ذکرِ "یا فتّاح" ۷۰ مرتبه پس از نمازِ صبح (به نیّتِ فتح و گشایش در رزق و روزی)
۲۴. گفتنِ ذکرِ "یا وهّاب" ۱۰۰ مرتبه پس از نمازِ عصر
۲۵. مداومت بر ذکرِ "یاغنی"
۲۶. مداومت بر خواندنِ سورهٔ ذاریات و سورهٔ مزّمّل و سورهٔ صافات
۲۷.انجامِ دستورِ استغفارِ کبیر (طبق آنچه که در روایت آمده است).
@sulookmanavi
#سلوک_معنوی
#حیات_عارفانه
🖌الْمَالُ وَالْبَنُونَ زِينَةُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَالْبَاقِيَاتُ الصَّالِحَاتُ خَيْرٌ عِندَ رَبِّكَ ثَوَابًا وَ خَيْرٌ أَمَلًا (کهف، ۴۶)؛ اموال و اولاد، جز زَرق و برقِ زندگیِ دنیا چیزی نیستند. از آنطرف، کارهای خوبِ ماندنی از نظرِ خدا، پاداشِ بهتری دارند و امیدبخشیِ بیشتر.
♦سراغِ آن صالحاتی بروید و وقتتان را برای نیکیهایی صرف کنید که بقاءِ بیشتری دارند. یک دنیا حکمت در این یک نصیحت خفته؛ یعنی کبریت را بهجا بکشید و جایی بگذارید که آتشی روشن شود روشنی و گرمایش بمانَد.
@sulookmanavi
#سلوک_معنوی
#حیات_عارفانه
آنکس که بیند موی تو
مجنون نگردد، کو؟ بگو ...
🖌#مولانا
➰#شعر
@sulookmanavi
📚 ﷽ 📚
🖌... فَانْظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُفْسِدِينَ (اعراف، ۱۰۳)
🔹در این آیه به عاقبتبینی تٲکید شده. ما معمولاً الان را میبینیم، در حالیکه باید دیدهٔ عاقبتبین پیدا کنیم.
🔹خیلی از کسانیکه اکنون صاحبِ دولت و ثروتاَند و بر خرِ مراد سوارند و مدام میتازند، بیست سی سالِ بعد، منکوب و مخذول و ذلیلاَند؛ چرا؟ بخاطرِ اعمالشان، بخاطرِ کفر به ساحتِ حق و کفرانِ نعمت.
🔹پس عاقبت را باید دید و از عاقبت باید ترسید! خدا عاقبتِ ما را به خیر کند.
@sulookmanavi
#سلوک_معنوی
#حیات_عارفانه
🖌وَ يُطْعِمُونَ الطَّعَامَ ... (انسان، ٨)
🎈اطعام کردن، رزقِ انسان را زیاد میکند؛ اگر برای خدا باشد، انسان را رفعت هم میدهد. آنها که سفرهدارند، در مادّه و معنی زودتر پیشرفت میکنند.
@sulookmanavi
📚 ﷽ 📚
🔸در تعریفِ "کریم" گفتهاند آن بخشندهای است که برای عوض و غرضی کَرَم و بخشش نمیکند؛ خداوند تبارک و تعالی از خلق عوض نمیخواهد و چیزی را برای عوض نمیدهد. این کارِ فقرای درمانده است که به همدیگر چیزی میدهند و کمک میکنند امّا این کمک بهخاطرِ آن است که به عوضِ آن در جای دیگر او را کمک کنند. این دادن، کَرَم نیست بلکه عوضخواستن است.
🔸گاهی انسان عوض نمیخواهد امّا غرض دارد، مثلاً میبخشد که به بخشش مشهور شود؛ هرچند این هم نوعی عوض است ولی چون لطیفتر است، به آن غرض میگویند. این شخص برای کارش، غرض ـ و هدف ـ دارد، یعنی برای نیل به هدفی اینکار را میکند.
🔸کارِ خداوند تبارک و تعالی نه برای عوض است و نه برای غرض. ذاتِ مقدّسِ خداوند تبارک و تعالی در خلقتِ عالَم، غرض نداشته، یعنی هدف نداشته است. (این حرف خیلی حرفِ مهمّی است که حتماً باید به آن توجّه شود وَاِلّا انسان ناخواسته به حضرتِ حق توهین می کند و خودش نمیفهمد).
🔸وقتی گفته میشود ذاتِ مقدّسِ خداوند تبارک و تعالی هدفی ندارد، نه اینکه نعوذبالله مثلِ انسان گیج است! (انسانِ بیهدف، گیج است و نمیفهمد کجا برود). بیهدفی در خلق، زشت است چون برای خلق هدفی در خارج هست که باید به آن برسند؛ امّا بیهدف بودنِ ذاتِ مقدّسِ الهی، یعنی برای او هر چیزی که بهعنوانِ هدف تصوّر شود، حاصل است و مستجمعِ جميعِ کمالات بوده و هست؛ کسیکه همه چیز دارد، خودش هدف ندارد.
🔸در مورد این بیت:
من نکردم خلق تا سودی کنم
بلکه تا بر بندگان جُودی کنم
فرمودند مصرعِ اوّل، عوض را از خدا برمیدارد (یعنی من سودی نمیخواهم)، امّا مصرعِ دوم غرض را از خدا نفی نمیکند؛ غرض این است که ما میخواستیم جواد باشیم و رسیدن به این جوادیّت منوط به این است که خلقی باشند که به آنها جود کنیم؛ این غلط است!
🔸جوادیّتِ حضرتِ حق در کُنهِ ذاتش است؛ حقیقتِ این اسم، ابداً و ازلاً بوده و او قبلِ خلقالخلق و بعدـِ فناءالخلق جواد بوده و هست. ذاتِ کامل و جامعِ او نیاز ندارد که خلق را بیافریند تا این صفت را پیدا کند.
🔸اگر ذاتِ مقدّسِ الهی دنبالِ هدفی نیست، پس چرا خلق را خلق کرد؟
جواب این است: خدا هدفی از آفرینش ندارد بلکه ذاتِ مقدّسِ او اقتضا دارد، نه هدف. (این حرف خیلی حرفِ دقیق و ظریفی است که خیلی از افراد آنرا نمیفهمند!)
🔸اگر از خورشید بپرسید که چرا نور میدهی؟ چه میخواهی؟ دنبال چه میگردی؟ جواب میدهد: دنبالِ هیچ چیز نیستم، چیزی نمیخواهم، من بینیازم، اقتضاءِ ذاتِ من نوربخشی است. در موردِ خداوند هم جُود، کَرم، خلقت و این وضعی که در عالَم پیش آمده، اقتضاءِ ذاتِ الهی بوده نه اینکه خدا دنبالِ هدفی باشد که فلانکار را بکند تا به فلان نتیجه برسد.
🔸آفرینش اقتضاست، منتها نه مثلِ اقتضائی که در خورشید است که بدونِ علم و اراده و شعور باشد ... اقتضاءِ ذاتِ الهی، آفرینشِ عالَم بوده است از روی علم و اراده و قدرت و کمال. این فیضی است که از خدا صادر میشود؛ از اقتضائاتِ این ذاتِ تمام و مافوقِ کمال، صدورِ فیض است. (این حرف خیلی حرفِ مهمّی است که انسان باید بفهمد و بعد از آن هم بتواند فرقِ هدفِ فعل و فاعل را بشناسد ....).
🔸قرآن میفرماید: أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاكُمْ عَبَثًا وَ أَنَّكُمْ إِلَيْنَا لَا تُرْجَعُونَ (مۇمنون، ۱۱۵). هدفِ نهاییِ همهٔ موجودات، بازگشت بهسوی حق است؛ در این برگشت است که معلوم میشود فعلِ خدا هدف دارد؛ وَاِلّا اگر عقلتان بخواهد جولان بدهد همه چیز را زیرِ سؤال میبرَد که:
خدایا چرا ما را آفریدی؟
چرا این و چرا آن را آفریدی؟
و این چراها قطع نمیشود.
🔸هرچه جواب بدهید یک چرای دیگر هست و اینقدر ادامه پیدا میکند تا به چرای نهایی برسد؛ اگر کسی به پاسخِ چرای نهایی رسید، او سّر آفرینش را فهمیده و آن جوابِ آخر این است: "برای اینکه بهسوی من برگردید". این پاسخِ چرای نهایی است که رسیدن به آن به این زودیها برای کسی دست یافتنی نیست. خیلی از مؤمنین و صالحین هم به آن نمیرسند؛ این مخصوصِ اصحابِ مقرّبین است که جوابِ چرای نهایی را بفهمند.
🔸اینکه خودِ عالَم چرا آفریده شده است و به کجا باید برسد و چه میخواهد بشود؟ مطلب این است که به ما بر میگردند. این هدفِ نهایی (رجوعِ اِلَی الله) است که مؤمن در وجودِ همهٔ موجوداتِ عالَم ملاحظه میکند و هر قدمی که برمیدارد بر وفقِ آن هدفِ نهایی است. (خیلی فرق هست بینِ مؤمنینی که به این هدفِ نهایی معرفت دارند با مؤمنینی که هدفهای بینِ راه را میبینند).
🔸بهعنوانِ مثال یکبار به کسی مقصدِ نهایی را نشان میدهند و میگویند هدف این است که مثلاً شما به قم برسید؛ یکبار هم مقصدِ نهایی را به او نمیگویند، مثلاً میگویند فعلاً تا علیآباد برو. این شخص خیلی هم نمیتواند خودش را تنظیم کند چون مقصدِ نهایی را نمیداند، نمیتواند تنظیم کند که کی باید برود؟ با چه سرعتی باید برود؟
با چه وسیلهای باید برود؟
🔸تمامِ کارهای اولیای مقرّبِ خدا تنظیم شده بر وفقِ هدفِ نهایی است؛ به همین خاطر از تمامِ ناملایمات و ناگواریهایی که در راه میبینند، چشمپوشی میکنند و دلشان راحت است؛ میگویند عیبی ندارد، چون آن هدف تامین میشود و ما هم به راهمان ادامه میدهیم؛ حالا اگر به اغراضی در وسطِ راه نرسیدیم، نرسیدیم. لذا هرچه به سرشان بیاید دلشان نمیلرزد.
@sulookmanavi
📚 ﷽ 📚
🖌وَالَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ رِئَاءَ النَّاسِ وَ لَا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ لَا بِالْيَوْمِ الْآخِرِ ۗ وَ مَنْ يَكُنِ الشَّيْطَانُ لَهُ قَرِينًا فَسَاءَ قَرِينًا (نساء، ۳۸)
🔹این آیه، ادامهٔ آیهٔ قبل و بیانِ خصلتی از خصلتهای شخصِ بخیل است و میگوید شخصِ بخیل - چون مبتلا به خیالاتِ خودخواهی است - یا انفاق نمیکند، یا اگر انفاق کند برای بهدست آوردنِ منافعِ مادّی و جلبِ قلوبِ مردم به خود است؛ یعنی ریا میکند، و نه برای خدا بلکه برای اینکه به چشم بیاید و دیده شود انفاق میکند.
چرا؟ چون دردِ همیشگیِ بخیل، تنفّرِ مردم از اوست؛ پس بعضی جاها میبخشد و در بوق میکند تا بگوید من هم میبخشم؛ منتها به شما نبخشیدم چون لایق نبودید!
🔹ریاکار بهواسطه ریاکاریاش و قصد غیرِ الهیاش، همنشینِ شیطان است. اصولاً هر کارِ غیرِ خدایی، شرک (بهره) شیطان است و شیطان در آن با انسان شریک است؛ و چون شریک حاضر نیست مالش را رها کند، لذا شیطان هم مُدام پیشِ اوست تا از مالِ شراکتیاَش مراقبت کند؛ پس جلیس و انیس و کنارِ اوست، بدونِ اینکه او باخبر باشد؛ منتها اثرِ وضعیِ "قرین" بودنِ شیطان، دائم به او میرسد و سکینه و سرور و صفا و نورِ وجودش لحظه به لحظه خورده میشود و تحلیل میرود.
🔹از این آیه برمیآید که مقصودِ اسلام از انفاق، نه فقط سیر کردنِ فقیران، بلکه رشد و تعالیِ انفاقکننده است؛ چون با انفاقِ ریایی هم شکمها سیر میشود، امّا خداوند از چنین انفاقی نهی کرده و مدّنظرِ او نبوده است.
@sulookmanavi