eitaa logo
سلوک معنوی ـ حیات عارفانه
807 دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
210 ویدیو
7 فایل
🎈 #سلوک_معنوی #حیات_عارفانه، معارفِ تدوین شده و بازنویسیِ سخنانِ ارزش‌مندِ توحیدی، ولایی، عرفانی و معنویِ سالکانِ راه در حوزۀ نظری و معرفتی (معرفتِ توحیدی، معرفتِ نفس، معرفتِ هستی)، و حوزۀ عملی (تهذیبِ نفس، و حضورِ دین در متنِ زندگی) است. @Useriran
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 ﷽ 📚 🔹تفاوتِ با بسياری از متفکّرینِ امروزی در میزانِ سواد و مطالعه یا قدرتِ بیان و گفتار نیست، در این است که شهید مطهری دغدغه‌مندِ تصرّف در اذهانِ مخاطبانش نبود؛ او اهلِ دعوت بود نه تصرّف. (بسیاری از روشن‌فکران و متفکّران ـ که دغدغهٔ تٲثیرگذاری دارند ـ به‌جای دعوت، واردِ وادیِ تصرّف می‌شوند). 🔹فقط آن‌ها که در مرحلهٔ تسلیم در برابرِ امرِ قدسی هستند، از انگیز‌ه‌های "تٲثیرگذار بودن" خالی می‌شوند. مطهری تسلیم بود و این او را ماندگار کرد. ماندگاری در پیوستن به حق است. @sulookmanavi
📚 ﷽ 📚 🔸 یعنی تبدیل کردنِ عمر به بهترین شکلِ عمل؛ یعنی به‌صورتِ یک عمل و به‌صورتِ یک تکلیف و یک مسؤولیت، عمر را به پایان رساندن؛ که دیگر انسان نمی‌تواند چنین فرض کند و بگوید که اگر من شهید نشوم و در دنیا عمر کنم ممکن است کارِ بالاتری انجام دهم؛ کارِ بالاتری نیست. 🔸پیغمبر فرمود: هر ذی‌‏بِرّی ـ یعنی هر صاحبِ عملِ نیکی ـ فوقِ عمل بِرّش، برّی هست مگر شهادت که دیگر مافوقِ این برّ، برّی نیست‏؛ یعنی کسی نمی‌تواند بگوید من آرزوی شهادت در راهِ خدا را ندارم برای این‌که می‌خواهم به جای شهادت، کارِ بالاتری در این دنیا انجام بدهم. پیغمبر فرمود کارِ بالاتری وجود ندارد. 🖌 (آشنایی‌با قرآن، ج۷، ص۷۸) @sulookmanavi
📚 ﷽ 📚 🔸ما اگر بخواهیم روحِ و را در همهٔ جبهه‌ها ـ اعمّ از مادّی و معنوی ـ به‌دست آوریم می‌بینیم هجرت یعنی جدا شدن، خود را جدا کردن از آن‌چه به انسان چسبیده یا انسان خود را به آن چسبانده است؛ و جهاد یعنی درگیری، چه جهادِ با دشمن و چه جهادِ با نفس. 🔸هجرت و جهاد دو چیزی هستند که اگر نباشند، برای انسان جز زبونی و اسارت چیزی باقی نمی‌مانَد؛ یعنی انسان آن‌وقت به معنیِ حقیقی انسان است که زبونِ آن‌چه به او احاطه پیدا کرده و به او چسبیده است یا خودش خود را به آن چسبانده، نباشد. 🖌 📚 آزادی‌ِ معنوی @sulookmanavi
2.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚩اگر حسین بن علی بود می‌گفت: اگر می‌خواهی برای من عزاداری کنی، برای من سینه و زنجیر بزنی، شعارِ امروزِ تو باید فلسطین باشد. 🚩شمرِ امروز، موشه‌دایان‏ است. شمرِ هزار و سیصد سال پیش مُرد! شمرِ امروز را بشناس. امروز باید در و دیوارِ این شهر با شعارِ فلسطین تکان می‌خورد. 🖌 📚 حماسه حسینی، ج ۱، ص۲۷۳ @sulookmanavi
📚 ﷽ 📚 🗨 نظرِ استاد مطهری دربارهٔ نحس دانستنِ بعضی از ایّامِ سال مانندِ ماهِ صفر 🔸قرآنِ کریم در آیاتِ زیادی با کمالِ صراحت این مطلب را می‌گوید که منشأ فالِ بد ـ هر شومی و نحوستی که وجود دارد ـ خارج از وجودِ خودِ بشر نیست. یعنی بشر ممکن است فکر و عقیده‌اش، فکر و عقیدهٔ شومی باشد؛ وقتی‌که فکر و عقیده‌اش سراسر خرافه و جهالت است، شومی در جهالت است، شومی جز در اخلاقِ فاسد در جای دیگری نیست، شومی جز در اعمالِ پلید در چیزِ دیگری نیست. 🔹پیغمبرِ اکرم (ص) در کمالِ صراحت فرمود: رُفِعَ عَنْ امَّتِی الطِّیرَةُ؛ در امّتِ من، تطیّر و فالِ بد وجود ندارد. خودِ پیغمبرِ اکرم (ص) اشیاء را به فالِ نیک می‌گرفت و هرگز فالِ بد نمی‌زد و از فالِ بد منع می‌کرد. فرمود: اذا تَطَیرْتَ فَامْضِ وَ اذا حَسَدْتَ فَلا تَبْغِ‏؛ هروقت به دلت بد آمد، با آمدنِ چیزی دلت چرکین شد و تطیّر زدی، اعتنا نکن؛ مخصوصاً برو. باز فرمود: لا تُعادُوا الْایامَ فَیعادیکمْ؛ با ایّام و روزگارها اعلامِ دشمنی نکنید که آن‌گاه آن‌ها دشمنِ شما می‌شوند. 🔹امام صادق (ع) فرمود: تطیّر چیزی است که اگر سخت بگیری بر تو سخت می‌گیرد، چون وقتی سخت می‌گیری خودت هستی که بر خودت سخت می‌گیری، و اگر سست بگیری بر تو سست می‌گیرد؛ اگر اعتنا نکنی می‌بینی چیزی نبوده است. (خیلی جملهٔ عجیبی است!) 🖌 📚 پانزده گفتار، ص ۱۴۶-۱۴۵ @sulookmanavi
📚 ﷽ 📚 🔹علی علیه‌السّلام  دو طبقه را سخت دفع کرده است: ۱. منافقانِ زیرک ۲. زاهدانِ احمق 🔹همین دو درس برای مدّعیانِ تشیّعِ او کافی است که چشم باز کنند و فریبِ منافقان را نخورند، تیزبین باشند و ظاهربینی را رها نمایند؛ که جامعهٔ تشیّع در حالِ حاضر سخت به این دو درد مبتلاست. 🖌 @sulookmanavi
📚 ﷽ 📚 🔹باید اعتراف کنیم که ما راهِ عبادت را نیز نمی‏دانیم، یعنی ما از نظر عبادت نیز قادر به ادارهٔ خود به‌نحوِ صحیح نیستیم. غالباً خیال می‏کنند که چون عبادت خوب است، پس هرچه بیش‌تر بهتر؛ فکر نمی‏کنند که عبادت آن‌گاه اثرِ خود را می‏بخشد که جذبِ روح شود و روح از آن به‌طورِ صحیح تغذیه نماید. همان‌طور که معنیِ استفاده از غذای خوب این نیست که هرچه بیش‌تر بهتر، معنیِ استفاده از عبادت نیز آن نیست. 🔹عبادت باید با نشاطِ روح توأم باشد. مقصودم این نیست که قبلًا باید نشاطی وجود داشته باشد تا عبادت شروع شود؛ بسا افرادی که هیچ‌وقت نشاط پیدا نکنند. خودِ نشاط تدریجاً با عبادت و اُنسِ با ذکرِ خدا پیدا می‏شود؛ اگر روی اصول صورت گیرد، تدریجاً انس و علاقه و نشاط پیدا می‏شود. 🖌؛ امدادهای غیبی در زندگیِ بشر، ص ۱۰۷ @sulookmanavi
📚 ﷽ 📚 🗨 ویژگیِ شگفتِ قلبِ انسان 🔸قرآن انسان را موجودی می‌داند که علی‏‌الدّوام در تغییر و تحوّل است؛ و قلبِ انسان را که "قلب" می‌گویند، چون زیر و زِبَر می‌گردد. البتّه ناگفته پیداست که مراد از "قلب" این جسمِ گوشتیِ صنوبری‌شکل در طرفِ چپِ بدن نیست، بلکه منظور همان روح و روانِ انسانی است که هر لحظه‌ای حالتِ جدیدی به خود می‌گیرد. 🔸پیغمبر (ص) می‌فرماید: مَثَلُ الْقَلْبِ کمَثَلِ ریشَةٍ فِی الْفَلاتِ تَعَلَّقَتْ فی اصْلِ شَجَرَةٍ یقَلِّبُهَا الرّیحُ ظَهْراً لِبَطْنٍ‏؛ دلِ انسان مانندِ یک پَر است که در بیابانی به درختی آویزان کرده باشند که‏ باد آن‌را دائماً دگرگون می‌کند. مثنوی‏ این حدیث را به نظم درآورده است: گفت پیغمبر که دل هم‌چون پری است‏ در بیابانی اسیرِ صرصری است‏ باد پر را هر طرف رانَد گزاف‏ گر چپ و گر راست با صد اختلاف‏ 🔸انسان در دو لحظه به یک حالت نیست، و بیش از هرچیز تحتِ تأثیرِ اعمالِ خویش است؛ یک عملِ نورانی به او نور می‏‌بخشد و عملِ کثیفِ ظلمانی نور را از انسان می‌گیرد و او را تاریک می‌کند. کارِ نیک به دلِ انسان نرمش می‌دهد و او را آماده برای پذیرشِ اندرزها و حق و حقیقت می‏‌نماید، و برعکس اعمالِ خلافِ فطرتِ انسانی، قساوتِ دل می‌آورَد و گاهی دلِ انسان آن‌چنان سیاه می‌شود که قرآن تعبیر می‌کند: کارش تمام شده و بر دلِ آن‌ها مُهر خورده است؛ به چشمِ خودش می‌بیند ولی گویی ندیده است، مثلِ این‌که پرده جلوِ چشمش را گرفته است: وَ عَلی‏ ابْصارِهِمْ غِشاوَةٌ (بقره، ۷). 🖌، آشنایی با قرآن، ج۲، ص۷۹ @sulookmanavi
6.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹علی علیه‌السّلام می‌گوید در روحِ خودت این‌گونه احساسِ زیبایی کن، احساسِ عظمت کن، احساسِ شخصیّت کن که قطعِ نظر از هر مطمعی، قطعِ نظر از هر خیالی، قطعِ نظر از هر حاجتِ مادّی، اصلًا خودت را بزرگ‌تر از این بدانی که تن به پستی بدهی. 🔹دروغ پیش می‌آید؟ دروغ پستی است، دئانت است؛ تو کریمی، تو بزرگواری، تو عالی هستی، تو زیبا هستی؛ خودت را برتر از این بدان که با دروغ خود را پست و کوچک کنی. 🔹از مردم چیزی مخواه. خواستن از مردم، دنائت است؛ تو بزرگی، بزرگواری، زیبایی، تو انسانی؛ مقامِ انسانیّت بالاتر از این است که انسان حاجتِ خودش را از دیگری به‌صورتِ التماس بخواهد. فرمود: "التَّقَلُّلُ وَ لَاالتَّوَسُّلُ‏"؛ به کم بساز و دست پیشِ دیگری دراز مکن. 🖌؛ آزادی معنوی، ص۲۰۳ @sulookmanavi
📚 ﷽ 📚 🔸کوشش کنید که بچّه‌‏تان از اوّل به نمازخواندن رغبت داشته باشد و به این کار تشویق بشود. به هر شکلی که می‌توانید، موجباتِ تشویقِ بچّه‌‏تان را فراهم کنید که با ذوق و شوق نماز بخواند؛ زیاد به او بارک‌الله بگویید، جایزه بدهید، اظهارِ محبت کنید که بفهمد وقتی نماز می‌خوانَد بر محبّتِ شما نسبت به او افزوده می‌شود. 🔸دیگر این‌که بچّه را باید در محیطِ مشوّقِ نمازخواندن بُرد. به تجربه ثابت شده است که اگر بچّه به مسجد نرود، اگر در جمع نباشد و نماز خواندنِ جمع را نبیند، به این کار تشویق نمی‌شود؛ چون اصلًا حضور در جمع، مشوّقِ انسان است. 🔸آدمِ بزرگ هم‏ وقتی خودش را در جمعِ اهلِ عبادت می‌بیند، روحِ عبادتِ بیش‌تری پیدا می‌کند؛ بچّه که دیگر بیش‌تر تحتِ تأثیر است. متأسّفانه کم رفتنِ ما به مساجد و معابد و مجالسِ دینی و این‌که بچّه‌ها کم‌تر در مجالسِ مذهبی شرکت می‌کنند، سبب می‌شود که این‌ها از ابتدا رغبت به عبادت پیدا نکنند؛ ولی این برای شما وظیفه است. 🖌؛ آزادی معنوی @sulookmanavi
📚 ﷽ 📚 🗨 راه‌کارِ مهمّ قرآنی برای جذبِ افراد 🔸حسّ تشکّر و قدردانى، غریزى و فطرىِ بشر است؛ بشر مفطور است که نیکى را به نیکى پاسخ دهد: هَلْ جَزاءُ اَلْإِحْسانِ إِلاَّ اَلْإِحْسانُ (الرحمن، ۶۰). اگر احیاناً کسى پیدا شود که فطرتِ اوّلیّه را از دست داده باشد و نیکى را به بدى پاسخ دهد، باید به منزلهٔ مرض و یک امرِ عارضى تلقى گردد؛ "الانسان رهین الاحسان"؛ انسان در گِروِ نیکى است. 🔸حالا که چنین است، یعنى فطرى و غریزىِ بشر است که در مقابلِ نیکی‌هایى که به او مى‌شود خاضع و متواضع مى‌شود، پس چرا ما از این امرِ غریزى و فطرى حُسنِ استفاده نکنیم و چرا دستورهاى دینِ خویش را در این موضوع به‌کار نبندیم تا هم خدا را از خود راضى کرده باشیم و هم خلق را؟ .... 🔸آرى این است عکس‌العملِ احسان و نیک‌رفتارى در بشر، بلکه در سایرِ حیوانات. عجبا که فرزندانِ آدم از این عکس‌العملِ پاکیزه غفلت مى‌ورزند و این راهِ راستِ اخلاق و زندگى را گم مى‌کنند و به راهِ چپ مى‌افتند. قرآنِ کریم مى‌فرماید: وَ لا تَسْتَوِي اَلْحَسَنَةُ وَ لاَ اَلسَّيئَةُ اِدْفَعْ بِالَّتِي هِي أَحْسَنُ فَإِذَا اَلَّذِي بَينَك وَ بَينَهُ عَداوَةٌ كأَنَّهُ وَلِي حَمِيمٌ وَ ما يلَقّاها إِلاَّ اَلَّذِينَ صَبَرُوا وَ ما يلَقّاها إِلاّ ذُو حَظٍّ عَظِيمٍ (فصلت، ۳۴-۳۵)؛ هرگز نیکى و بدى مانندِ یک‌دیگر نیستند. همیشه تو اى پیغمبر، با نیکى به مردم برخورد نما و اگر شیوهٔ خود را نیکى به دوست و دشمن قرار دهى، خواهى دید که دشمنان به‌صورتِ دوستانِ صمیمى درمى‌آیند. امّا این خُلق نصیبِ کسى نمى‌شود مگر آنان‌که داراى قوّهٔ صبر و خویشتن‌دارى هستند و آن‌هایى که صاحبِ بهرهٔ بزرگ هستند. 🖌؛ خطابه‌های اخلاقی، ج۱، ص۱۴ @sulookmanavi
📚 ﷽ 📚 🗨 چرا خود را به گریه‌زدن (تباکی) هم برای امام حسین (ع) ثواب دارد؟ ♦عزاداریِ امام حسین (ع) که به حق درباره‌اش گفته شده: "مَنْ بَکی‏ اوْ ابْکی‏ اوْ تَباکی وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ"، که حتّی برای تباکی (خود را شبیهِ گریه‌کُن ساختن) هم ارزشِ فراوان قائل شده، در اصل، فلسفه‌اش تهییجِ احساسات علیهِ یزیدها و ابن‌زیادها و به سودِ حسین‏‌ها و حسینی‏‌ها بوده. ♦در شرایطی که حسین به‌صورتِ یک مکتب در یک زمان حضور دارد و سمبلِ راه و روشِ اجتماعیِ معیّن و نفی‌کنندهٔ راه و روشِ موجودِ معیّنِ دیگری است، یک قطره اشک برایش ریختن واقعاً نوعی سربازی است. ♦در شرایطِ خشنِ یزیدی، در حزبِ حسینی‏‌ها شرکت کردن و تظاهر به گریه کردن بر شهدا، نوعی اعلامِ وابسته بودن به گروهِ اهلِ حق و اعلانِ جنگ با گروهِ اهلِ باطل و درحقیقت نوعی از خود گذشتگی است. این‌جاست که عزاداریِ حسین بن علی (ع) یک حرکت است، یک موج است، یک مبارزهٔ اجتماعی است. ♦امّا تدریجاً روح و فلسفهٔ این دستور فراموش می‌شود و مسئله‌ شکلِ یک عادت به خود می‌گیرد که مردمی دورِ هم جمع بشوند و به مراسمِ عزاداری مشغول شوند، بدونِ این‌که نمایان‌گرِ یک جهت‌گیریِ خاصّ اجتماعی باشد و بدونِ آن‌که از نظرِ اجتماعی عملِ معنی‏‌داری به‌شمار رود، فقط برای کسبِ ثواب (که البتّه دیگر ثوابی هم در کار نخواهد بود) مراسمی را مجرّد از وظایفِ اجتماعی و بی‌رابطه با حسین‏‌های زمان و بی‌رابطه با یزیدها و عبیدالله‌های زمان به‌پا دارند. در چنین مراسمی است که اگر شخصِ یزید بن معاویه هم از گور به در آید حاضر است که شرکت کند، بلکه بزرگ‌ترین مراسم را به‌پا دارد. در چنین مراسم است که نه تنها "تباکی" اثر ندارد، اگر یک مَن اشک هم نثار کنیم به‌جایی برنمی‌خورَد. 🖌؛ بررسیِ اجمالیِ نهضت‌های اسلامی در صدسالهٔ اخیر، ص۸۳ @sulookmanavi